حجم زیادی از سوالات این چند وقت من از طرف افرادی است که به خاطر تعریفهای من به مک علاقمند شدن و میخوان مک بخرن. راستش رو بخواهید تا حالا دو نفر هم خریدهاند! اکثر سوالها به این شکل است که: «از کجا مک بخرم و چند تومنه و تو چه مدلی خریدی؟»
من علاقمند نیستم سر راست به این سوال جواب بدم به دو دلیل:
تبلیغ زیادی می شه برای جایی که من ازش خریدم.
ممکنه کسی با دیدن هیجان من و تعریفهای من بره مک بخره و بعدا پشیمون بشه و احساس کنه که پولش رو هدر داده و فکر کن من انداختمش توی چاله (:
برای خرید مک یا هر محصول دیگهای اول باید به هدفتون فکر کنید. این رو سینای در عین حال فوتبالی بهم یاد داده و فکر کنم مهمترین درس زندگیام در این سی سال بوده. پس بذارین کاملتر تکرارش کنم: «درک هدف یکی از مهمترین قدمها در خرید مک بوک است و فقط با مشخص بودن هدف است که میشود فایده یا موفقیت چیزی را ارزیابی کرد». حالا شما جای مک بوک، هر چیز دیگه ای که موضوع بحث است رو بذارین.
هدف شما از خرید لپ تاپ چیه؟ جواب منطقی: استفاده از سیستمعامل به منظور کارهای مورد نظر است. حالا چند حالت داریم:
|
|
|
|
درک هدف یکی از مهمترین قدمها در خرید مک بوک است و فقط با مشخص بودن هدف است که میشود فایده یا موفقیت چیزی را ارزیابی کرد
|
|
|
|
|
|
اگر میخواهید کارهایی که دیگران انجام میدهند رو به همون شیوه دیگران انجام بدهید، منطقا باید دقیقا چیزی رو بخرید که دیگران هم دارند: ویندوز. اینجوری همون بازیای که همکلاسیتون میکنه رو میکنید، فایل wordی که بهتون میده رو تا حدی شبیه همون میبینید و با همون برنامه، پشت تلفن میتونید حلال مشکلات فامیل باشید و بگید «عمهجان برو توی منوی Tools و بعد Internet Options و بعد Clear Hisotry و Clear Cache رو بزن»، میتونید مثل بقیه درباره ویروسها نگران باشید و معتقد باشید که ویندوز بعد از یک مدت کند میشه و گاه گداری باید همه چیز رو فرمت کرد و از اول نصب کرد.
اگر میخواهید جنبه گیکی خودتون رو ارضاء کنید، چیز جدید یاد بگیرید، حق داشته باشید تا عمق کامپیوتر غواصی کنید، قدرت گنو/یونیکسی داشته باشید (بعدا دربارش مینویسم که منظورم چیه)، سیستمعاملتون عمیقا قابل تنظیم باشه و در عین حال در چیزی تخصص پیدا کنید که بهترین شرکتهای دنیا مشتاقش هستند؛ لینوکس یک انتخاب عالی است. بخصوص که با فلسفه آزادی نرمافزار و ندزدیدن نرمافزار هم پیوند میخورید و این واقعا قشنگه و یکی از بزرگترین لذتهای روزمره. در عین حال در اینجا شما جزو یک خانواده بزرگ هستید که لذت زندگیشون کمک به همدیگه است.
اگر یک کامپیوتر خیلی پایدار میخواهید که بیدردسر همراهتون باشه و در عین زیبایی، بخش بزرگی از قدرت گنو/یونیکسی رو داشته باشه، یک گزینه خوب اپل است. بازهم مثل قبلی شما جزوی از یک خانواده هستید و مثل اولی، شرکتهای بزرگ هم خواهان کمک به شما هستند.
اما اشکالات! بگذارید جدا جدا بنویسم:
اشکالات ویندوز
بر همگان واضح و مبرهن است (: کیفیت پایین نرمافزاری که خیلی وقتها ربط داده میشه به دزدی بودن و قفل شکستگی ولی در واقع همیشه هم اینطور نیست (: محیط ناامن و ویروس و کرش و فرمت و کندشدن و اینجور چزها. به نظرم لازم نیست در این مورد زیاد بنویسم.
اشکالات لینوکس
عدم سازگاری کامل سختافزاری و نیاز به دانش فنی بالاتر برای انجام بعضی کارها که برای بقیه سیستمها جزو بدیهیات هستند. مثلا هایبرنیت یا ساسپند در لینوکس هنوز مشکل داره و باید دقیقا تنظیم بشه تا کار کنه و این احتمال هم هست که با موفقیت راه نیافته. ممکنه سیستمعامل وبکم کامپیوتر شما رو نشناسه. ممکنه حین چت نتونید فایل بفرستید و بگیرید. پخش ام.پی.تری در لحظه نصب معمولا ممکن نیست و باید براش برنامه نصب کنید و … فراموش نکنید که من مدافع سرسخت لینوکس هستم و طرفدار نرمافزارهای آزاد. بخشی از این اشکالات به تجربه تاریخی و موقیت لینوکس برمیگردند که مدت زیادی نیست روی لپتاپ و حتی دسکتاپ مدعی شده و در نتیجه چیزهایی مثل ساسپند یا وبکم براش یک موضوع جدید است. بخش دیگهای از موضوع هم برمیگرده به انحصارهای کثیف دنیای تجاری که مثلا به لینوکس اجازه نمیده به شکل پیشفرض ام.پی.تری پخش کنه و غیره و غیره. لینوکس با وجود این اشکالات عمیقا قدرتمنده و قابل احترام.
اشکالات مک
مک نسبت به دوتای قبلی سازگاری کمتری با «دیگران» داره. اگر الان من یک مشکل داشته باشم احتمالش خیلی خیلی کمه در کل فامیل کسی باشه که بتونه به من کمک کنه. در عین حال در مک گاهی از دنیای بازمتن و آزاد فاصله میگیریم و زیاد غیرطبیعی نیست که سراغ دزدی نرمافزار هم بریم (من الان نرمافزار دزدی دارم. هرچند می شه نداشت ولی خب به راحتی لینوکس نیست). شکی نیست که مک هم مثل هر نرمافزار دیگه باگ داره ولی به نظر من شدیدا کمتر از دیگران. مک هم نیازهای گیکی آدم رو برطرف میکنه ولی مطمئنا نه به اندازه لینوکس. حق انتخاب توی مک کمه و من حتی مطمئن نیستم که بتونم رنگ پنجرهها رو عوض کنم! هرچند که اگر میتونستم هم محال بود برای استفاده دائمی رنگی بهتر از این پیدا کنم (:
اشکال دیگه مک، مساله فارسی است. برای راست به چپ کردن متن باید از ماوس استفاده کرد که خیلی جذاب نیست. فایلهای آفیس مایکروسافت رو باز می کنه ولی خب مطمئنا نه صد در صد مثل خود آفیس مایکروسافت. من توش دنبال بازی نرفتم ولی به احتمال خیلی زیاد بازیها اکثرا روی ویندوز هستند و بازی مک نباید خیلی زیاد باشه.
مک بوک من
من یک مک بوک دارم. البته مک بوک من ارزانترین مک بوک بازار است: 80Gig hard, 1Gig ram, 2GHz CPU. همه مک بوک ها ۱۳.۳ اینچ هستند و من مال خودم رو از مجتمع پایتخت ۱ میلیون و ۲۹۰ هزار خریدم و بعدا با ۹۳ هزار تومن براش چهار گیگابایت رم خریدم و بستم روش (اگر لازمه بگین روش نصبش رو بگم).
شدیدا پیشنهاد می کنم که اگر میتونید از یک کشور که دولت درست و حسابی داره بخرید چون با همین پول در خارج میشه یک مک بوک 120Gig, 2Gig, 2.1 خرید که در کیفیت ساختنش هم شک نباشه. من توی کیفیت ساخت مال خودم کمی شک دارم و مطمئن نیستم که جزو سریهای برگشتی و اینجور چیزها نباشه (:
حرف آخر
مک کارها اکثرا آدمهای جذابی هستند (: مک هم فضای بازمتن لینوکس رو حفظ کرده و حتی اگر بخشهاییش باز نباشه، آدمهایش باز هستند. وقتی مک میخرید جزو یک خانواده مکار هستید به اسم ماگ (MUG; Mac User Group) و وقتی در ایران هستید جزو IRMUG.org با کلی دوست مکار که همیشه آماده کمک به شما هستند. دقیقا همان چیزی که در دنیای لینوکس ایران تکنوتاکس مسوولیتش را دارد.
گاو وبلاگ گاو و گلدون این لینک خوب رو فرستاده که نقدی منصفانه است بر مشکلات مک بوک