عنوان اصلی این مطلب The Programmer Dress Code است ولی اگر من بودم شاید مینوشتم: هیچ کس خوشتیپتر از یک برنامهنویس نیست.
در پی مطلب قبلی (آیا موفقیت زبانهای برنامهنویسی با ریش و سبیل سازنده نسبت دارد؟) آدم به این فکر میافتد که آیا واقعا کامپیوترها و برنامه نویسی روی تیپ افراد تاثیر میگذاد یا نه. من خودم آدم خیلی عجیبی نیستم. موهایم کمی بلند است و ریشم معمولا یکی دو روز یکبار تراشیده میشود ولی واقعا نمیتوانم بگویم که چه کسی رسم کرد که برنامهنویسها نامرتب باشند.
شاید این آدم
ادسگر دیجکسترا (که برای الگوریتم کوتاهترین مسیری که به نام خودش کشف کرده مشهور شده). درست است که اینجا کراوات و کت و شلوار دارد ولی به هرحال این عکس در تاریخ ۱۹۳۰ گرفته شده و آن روزها همه کراوات و کت و شلوار داشتند، حتی خانمها و بچهها.
شاید هم این آدم سبب شده برنامه نویسها شلخته لباس بپوشند.
آلن کی، یکی از پدرهای(!) برنامهنویسی شیئی گرا. سبیل و موهایش بامزه نیست؟
این یکی چی؟
بجارنه استوستروپ – قیافهاش شبیه آنهایی است که انتظار داریم در پوسترهای «زنده یا مرده» ببینیم ولی این همان آدمی است که ++C را برایمان به ارمغان آورده.
حالا این یکی را ببینید:
چارلز بچمن – هیچ چیز این آدم مخفی نیست به جز چیزی که زیر آن کلاه عجیب پنهان شده. این آدم مشکوک، از فعالان حوزه بانکهای اطلاعاتی بوده و جایزه تورینگ را برای کارهایش برده است.
اما لیست هنوز هم ادامه دارد…
دنیس ریچی و کن تامپسون – ما برنامهنویس هستیم یا خوانندگان هارد راک؟ دنیس برنامهنویسی اصلی C بود و از فعالان یونیکس و کن هم از توسعه دهندگان اصلی یونیکس و یکی از مهمترین کسانی که باعث شده این روزها به خاطر وجود یک رقیب قدرتمندتر، مجبور نباشیم برای هر نسخه ویندوز ۸۰۰۰ دلار پول بدهیم. این دو نفر بدون شک خدا هستند.
این آدم، دونالد نات است و اگر نمیدانید برای دنیای کامپیوتر چکار کرده، باید خواندن این متن را متوقف کنید و سری به کتابخانه بزنید. این آدم ثابت میکند که در کامپیوتر چیزی که مهم است لباس فلانل است نه ریش بلند!
و حالا نوبت مبارز راه آزادی است.
ریچارد استالمن بزرگ – چه دوستش داشته باشید و چه از او متنفر باشید این آدم یکی از تاثیرگذارترینهای صنعت نرمافزار است. با این قیافه آدم انتظار دارد که برنده یک مسابقه چوب بری در جنگل باشد ولی او از ام.آی.تی. میآید و موسس GNU است. همین برای معرفی کافی است.
اگر خودش را نشناسید، لپ تاپش را میشناسید: استیو وزنیاک یکی از موسسین شرکت اپل است و سرفهرست برنامهنویسان دیوانه و هیپی دنیای برنامهنویسی.
و اما سری بزنیم به ژاپن …
یوکیهیرو ماتسوموتو که با معرفی زبان روبی ثابت کرد که حتی در شرق دور هم اگر یک نفر بخواهد برنامه قابلی بنویسد باید ریش بگذارد. یا حداقل سعی کند که ریش بگذارد!
و به خاطر درخواستهای فراوان بینندگان عزیز، خز ترین برنامهنویس جهان با بهترین زبان جهان (به انتخاب خودم!)
لری وال، مبدع زبان پرل با سبیل و بلوزهایی که فقط و فقط در هاوایی پیدا میشود در هیچ کجای جهان پیدا نمیشود!
و خب معلوم است که بدون این یکی هیچ فهرست خوشتیپترینهایی کامل نیست!
آلن کوکس – لعنت! احتمالا آلن و ریچارد استالمن برادرهای گمشده هستند. این آدم یکی از اصلیترین توسعه دهندگان کرنل لینوکس است احتمالا از موقعی که شروع به کار روی کرنل کرده، ریشش را نتراشیده!
حالا برای اینکه فکر نکنید اگر این آدمها ریششان را بتراشند، معمولی میشوند، این را نگاه کنید.
گوییدو فان روسوم که پایتون را نوشته ریشش را تراشیده ولی هنوز هم با دیدنش میتوانید مطمئن باشید که با یک برنامهنویس حرفهای طرف هستید.
گردی بوچ. شغل اصلی این آدم تبلیغ شامپوی هربال اسنس است ولی در اوقات فراغتش هم UML اختراع میکند.
جدید و اینهم به افتخار درخواست سعید تقوی عزیز! الگوی لباس ارائه شده از طرف لینوس توروالدز نویسنده کرنل لینوکس و شخصیت دوست داشتنی، خجالتی و محبوب ما!
واقعا کدام شاخه عملی / شغلی دیگری را سراغ دارید که حاضر باشد این آدمها را راه بدهد چه برسد به اینکه این آدمها را خدایگان خودش بداند. البته شاید فیزیکیها و ریاضیدانها بتوانند کمی رقابت کنند ولی به هیچ وجه به قهرمانان رشته برنامهنویسی نخواهند رسید.
مرتبط: آیا موفقیت زبانهای برنامهنویسی با ریش و سبیل سازنده نسبت دارد؟
ادامه دارد…