راستش من گاهی در مورد یک چیزهایی می نویسم و در مورد یک چیزهایی نه. معمولا دوستان ایمیل می زنن که چرا مثلا فلان چیز رو ننوشتی یا چرا فلان چیز رو تحلیل نکردی. حتی این اواخر یکی ایمیل زده بود که چون فلان مطلب – به قول خودش بی اهمیت – رو در حالتی که یک جریان مهم دیگه داشت اتفاق می افتاد نوشتم، پیام خیلی خوبی منتقل کردم!
به خاطر این جریانها لازمه چند تا توضیح بدم:
- من اصولا ایدئولوژی خیلی پیچیده ای ندارم. اینجوری نیست که مثلا بگم انقلاب در هر صورتی خوبه و از تحول حتما استقبال می کنم. دوستان انقلابی هستن که از هر انقلابی هر جای دنیا خوشحال می شن. من اینطوری نیستم. بعضیها هم میگن هر چیزی که هست خوبه و بهتره جلوی شلوغی گرفته بشه. من اونطوری هم نیستم.
- من در مورد چیزهایی که بهشون علاقه دارم، اگر در موردشون چیز جالبی یا قابل گفتنی بدونم، می نویسم. مثلا الان واقعا برام جالبه که توی تونس یا مصر چه خبره ولی چون وقت نمی کنم در موردش بخونم، چیزی هم نمی نویسم. اگر هم می خوندم و چیز مستقلی برای گفتن نداشتم، باز هم نمینوشتم.
- به شکل عمومی اهل شعار دادن در گروههای بزرگ نیستم. اگر همه دارن از یک چیزی می گن، خب چه نیازیه من هم تکرار کنم اگر حرف جدیدی ندارم؟ موضع گیری مال اونها است که ازش پول در می یارن یا از طریقش زنده می مونن.
- من برای خودم ارزش های پایه ای ساده ای دارم. مثل آزادی بیان و عدم خودفروشی به خاطر قدرت. اگر این فاکتورها در جامعه ای بالاتر بره خوشحال می شم و اگر پایین بیاد ناراحت می شم. اما الزامی هم ندارم در موردشون بنویسم
- و در نهایت اینکه کیبرد آزاد وبلاگ شخصی یک گیک است که علاقه شدید به سیستم عامل و آزادی بیان داره. اینجا خبرگزاری نیست که رفقا (: هیچ پیام پنهانی هم نداره. همونی است که هست
هاها راستی بگم که:
- آزادی بیان این نیست که هر کس هر جایی هر چیزی بگه. آزادی بیان اینه که آدم ها حق آزادی عقیده و تبلیغ اون رو داشته باشن. هر کس اجازه داشته باشه وبلاگ خودش رو داشته باشه و هر کس بتونه بر رسانهای که توسط پول خودش اداره میشه کنترل داشته باشه. اگر کسی دغدغه آزادی بیان در این کشور رو داره، جای مبارزه زیاده (:
این رو گفتم چون کامنت یکی از دوستان به عنوان اسپم حذف شده بود و من هم باید بخونم و اگر واقعا اسپم باشه تاییدش نمی کنم. ربط زیادی به بحث بالا نداشت ولی خب گفتم حالا که بحث شخصیه اینم همین لا ما ها بگنجونم.