رادیو بیست و چهار و اخبار دنیای آزاد در روزهای دوشنبه

رادیو بیست و چهار وبلاگینا یکی از اون کارهای خوب وبلاگستان است. من مدت ها بود می خواستم در موردشون بنویسم ولی اینقدر تنبلی کردم که رسید به حالا که خودم میهمان دوشنبه هاشون هستم.

این رادیو به شکل عجیب و غیرقابل باور در هفتاد و هشت شماره منتشر شده. هر روز ساعت نه صبح با پنج دقیقه اخبار تکنولوژی. کسانی که پادکست درست کردن می دونن که اینکار واقعا سخته. خیلی سخت.

من هم افتخار دارم که از این به بعد دوشنبه‌ها در دو سه دقیقه آخر برنامه اخبار دنیای آزاد رو می گم. ببخشید که در این شماره صدام ضعیف‌تر از صدای گوینده اصلی است (: اگر دو سه هفته ادامه بدم باید یک میکروفون بخرم (:

این شما و این شماره پانزدهم آگوست ۲۰۱۱ رادیو بیست و چهار و این هم فید اصلی این رادیو برای کسانی که می خوان هر روز صبح ساعت نه، آخرین اخبار فن آوری رو در پنج دقیقه بشنون.

تغییر قالب وبلاگ کیبرد آزاد

همین دیگه (:‌ البته هنوز تثبیت و صد در صد نشده ولی ایده بر این قالب جدید است. هنوز هم پروژه بسته نیست. لینکی از قالب بهتر داشتین خوشحال می شم بذارین. ترجیح یک چیز مینیمال بود ولی خب اینهمه خرت و پرت رو حذف کردن جرات می خواد (: شاید کمی گیک پسند تر یا چنین چیزی. به هرحال… فعلا که این قالب جدید خاطره بر انگیز ماست.

بهره وری و سلامت در محل کار: خواب و اوپن آفیس

خوابیدن در محیط کار مفیده

سال‌ها قبل، کریگ یارد، موسس فلزات یارد در بریستول متوجه شد که بعضی از کارگرانش – که در سه شیفت کارخانه را به شکل بیست و چهار ساعته فعال نگاه می‌دارند – چرت می‌زنند. او در ۱۹۹۵ محیط کار را بازسازی کرد و اتاقی را با مبل‌های راحت به چرت زدن کارگران اختصاص داد.

یارد می‌گوید «مردم فکر کردند من دیوانه‌ام، حتی کارمندانم می‌گفتند ‘چکار می کنی؟!’». پانزده سال بعد، فلزات یارد رشد کرده و حالا تقریبا ۷۰۰ کارمند دارد و ۵۰۰ میلیون دلار سود سالانه و دارای دفترهای مختلف که هر کدام یک اتاق چرت زدن دارند.

اوپن آفیس برای مغز و کارایی بد است

منظور از اوپن آفیس (آفیس باز) شکل جدیدی از دفاتر است که در آن‌ها میزها کنار هم در یک سالن بزرگ قرار گرفته‌اند. این شکل از طراحی دفتر این روزها شکل اصلی طراحی دفاتر فعال است و غرفه های پارتیشنی قدیمی و کم کارایی به حساب می‌آیند.

تحقیقات متنوع می‌گویند که این شکل از دفاتر به خاطر ایجاد نویز و حواس پرتی‌های ناشی از سر و صدای دیگران راندمان کار را ۱۵٪ و سلامت کارمندان را ۳۲٪ کاهش می‌دهد. دکتر جل لویس – عصب شناس – که این تحقیق را رهبری کرده می‌گوید اگر شما در حال کار باشید و صدای صحبت یا زنگ تلفن بیاید، حتی اگر در آن لحظه متوجه نشوید راندمان کار شما را پایین خواهد آورد چرا که مغز به هر ورودی ای پاسخ می‌دهد. در ضمن نبودن پرایوسی کافی و ناتوانی نسبی در شخصی کردن محیط کار عامل دیگری است برای بالا رفتن استرس.

مشخص است که سلامتی ما برای شرکت‌های خبیث زیاد مهم نیست ولی امیدوارم در نبود اتحادیه‌های شغلی، حداقل افت ۱۵ درصدی راندمان کار عاملی شود که شرکت ها دفاتر را بهتر کنند. پیشنهاد بهینه، داشتن یک محیط کار شخصی به همراه فضاهای عمومی برای جلسات و کارهای تیمی و برین استورم است.

حمله رژیم سوریه به مسجد و تخریب اون

راستش عربی من زیاد خوب نیست. خودتون نگاه کنید. برداشت من از خبر انتظار نیروهای حاکم کشور دوست و همسایه یعنی رژیم بعث سوریه بود برای اومدن نمازگزاران به مسجد و بعد حمله با تانک و تخریب مسجد و کشتن آدم ها.

این خبر هم مثل بقیه اخبار سوریه، بحرین و مابقی دیکتاتوری‌های دور و نزدیک بسیار ناراحت کننده است. خوشحال می شم اشتباه باشه ولی اگر نباشه گفتم شاید شما هم بخواین بدونین. شاید لازم باشه اعتراض کنین یا کفن بپوشین یا غیره. در ضمن بهانه خوبی هم هست چون به هرحال سیستم در حال تغییره و بهتره زودتر موضع دوست و همسایه رو بذارین کنار. حتی بد نیست زودتر یک پرس و جویی بکنین. مثلا به این فکر کنین که اگر چنین اتفاقی توی اسراییل افتاده بود الان چه کارهایی می کردین؟ بر اساس اعتقاد یکسری از مسلمین، لازمه اون دنیا جواب چنین سوالی رو داشته باشین.

پلیس عصبانی بریتانیا، اسم، آدرس و تاریخ تولد محکومان را توییت می کند

تحقیر یک ایده بسیار قدیمی مجازات است. این شیوه، روش اصلی مجازات تا قرن‌های هفده و هجده بود ولی بعد با بالا رفتن شعور نسبی جوامع، روش های اصلاحی را جایگزین اون کردند.

اما ظاهرا وقتی آدم‌ها (تیم‌ها) عصبانی می‌شوند و کنترلشان بر اوضاع کم می‌شود عقلشان هم تا حدی عقب نشینی می‌کند و با کنار گذاشتن عقل و شعوری که در طول قرن‌ها تلاش شده روی هم انباشت شود، می‌روند سراغ کارهای غریزی مثل تحقیر افراد و خرد کردن شخصیتشان.

این کار در ایران منجر به فرو کردن لوله آفتابه در دهن بدون حتی صادر شدن حکم قاضی درباره فرد و اعمال مشابه می‌شود و در انگلستان منجر به چنین توییت‌های از طرف اداره پلیس:

پلیس منچستر، مشغول توییت کردن اسم، تاریخ تولد و محل تولد مجرمانی است که محکوم شده‌اند. اینکار شاید غیرقانونی نباشد ولی برای من شکل مدرنتر آفتابه در گردن انداختن و تحقیر کردن آدم ها است: روشی برای داغ زدن به یک انسان. حتی اگر طرف دزد باشد و از طرف دادگاه هم به خاطر دزدی محکوم شده باشد، بردن آبرویش در ملاء عام کاربردی ندارد جز تسکین خشم طرف برنده (در اینجا پلیس).

بر حق بودن پلیس، منتخب بودن دولت، آزادی احزاب، لات بودن فرد دستگیر شده، قانون شکنی و غیره هم روی چنین مواردی تاثیری ندارد. هرچقدر هم شکل کار متمدانه باشد، نفس عمل همان انداختن آفتابه در گردن است و همانقدر دور از تمدن و مریض.

منبع: گیزمودو

ساکن انگلستان هستید؟ به مجلس بگویید دست دولت را از رسانه‌های اجتماعی عقب بزند

در بریتانیا رسانه ها آزادند، احزاب آزاد اجازه شرکت در انتخابات دارند و اگر دولت منتخب مردم بخواهد کاری بکند باید از مجلس منتخب مردم اجازه بگیرد اما این اصلا به معنی کامل بودن این کشور نیست.

اصطلاحی هست که می‌گوید قدرت فساد می‌آورد و قدرت مطلق فساد مطلق. دیوید کامرون با توجه به شورش‌های اخیر لندن گفته باید اختیارات بیشتری برای کنترل رسانه‌های اجتماعی به هنگام مشکل داشته باشد. Open Rights Group در این توماری ساخته تا به مجلس فرستاده شود. این تومار می‌گوید می‌گوید:

دولت با تمرکز روی افزایش اختیارش برای بستن، زیرنظر گرفتن یا قطع کردن ارتباطات آدم‌ها، روی موضوع اشتباهی سرمایه گذاری کرده است. شبکه‌های اجتماعی مانند توییتر کاربردهای مثبتی بسیاری دارند مانند اخطار در مورد خطرها و جمع کردن مردم برای پروژه‌های پاکسازی. شنود این شبکه‌ها و بررسی ارتباطات شخصی مردم یا افزایش قدرت دولت برای بررسی اطلاعات کاربران، ناقض آزادی ارتباطات است و روشی بسیار خطرناک. قانونگذاری عجولانه با اطلاعات و تحلیل‌های محدود به منظور پاسخگویی به شرایط غیر عادی، باعث ایجاد قوانین نامتعادل شده و حقوق اولیه انسان‌ها را تحت الشعاع قرار خواهد داد.

اگر در انگلیس هستید و حتی اگر معتقد هستید که اینها فقط یکسری آشوبگر هستند که به دنبال غارت مغازه‌ها یا نمایش خشم کور هستند، به نظر من لازم است به این نکته هم توجه کنید که کنترل هر بخشی از رسانه توسط دولت، ناقض آزادی بیان است. اگر در انگلیس هستید و می‌خواهید همین را به مجلس بگویید، به اینجا بروید.

(تصویر: Riot Police, با مجوز Creative Commons Attribution Share-Alike (2.0) از zoonabar’s photostream)

پی.نوشت. الان دیدم که اخیرا پلیس بریتانیا مجوز استفاده از ماشین های آب پاش را علیه اغتشاش کنندگان دریافت کرده.

اپل کهکشان را به میل خودش دستکاری می‌کند

واقعا چند تا شرکت می‌شناسید که برای رسیدن به بک گراوند بهتر برای سیستم عامل جدیدشان (یعنی او اس تن آی او اس ۱۰.۷ یا همان Lion)، جرات کنند تعداد بیشماری ستاره و کل کهکشان M110 را از کهکشان‌های اندرومدا حذف کنند؟

مواظب چنین شرکتی باشید رفقا.

منبع

خودروهای رباتیک گوگل

همچنین چاپ شده در اعتماد

تقریبا یکسال از زمانی که گوگل اولین خودروی بدون راننده‌اش را معرفی کرد می‌گذرد. این خودروها تا کنون حدود نیم میلیون کیلومتر از جاده‌های آمریکا را طی کرده‌اند ولی هنوز گوگل هیچ تلاش برای تجاری کردن آن‌ها نکرده.

وبلاگ رسمی گوگل در معرفی این خودروها گفته بود که هدف اصلی بنیانگذاران گوگل از تاسیس این شرکت، بکارگیری تکنولوژی بوده برای کمک به مردم و حالا که تصادفات رانندگی به یک مشکل دائمی شهری تبدیل شده‌ است، گوگل عزم کرده تا با معرفی خودروهایی که به شکل خودکار حرکت می‌کنند، تصادفات و به تبع آن مشکلات ناشی از آن را را تا حد ممکن کاهش دهد. به گفته مهندس ارشد پروژه سباستین ترون، اکثر تصادفات اتوموبیل فعلی ناشی از اشتباه‌های انسانی هستند و در صورت جایگزینی انسان با مجموعه‌ای از دوربین‌ها، رادارها، حسگرها و فاصله‌یاب‌های لیزری و اضافه کردن آن‌ها به نقشه‌های دقیق خیابان‌ها و سیستم‌های مکان یاب ماهواره‌ای، این امکان به وجود خواهد آمد که خودروها امن‌تر و سریعتر در جاده‌ها حرکت کنند.

امروزه، سیستم‌های هوش مصنوعی و رباتیک خودروهای گوگل از سال ۲۰۰۷ در حال بهینه شدن هستند آنقدر پیشرفت کرده که باعث شده بعضی قانونگذاران محلی ایالتی بعد دیدن نتایج آزمایشات، حرکت خودرو بدون حضور انسان را بدون مانع اعلام کنند. البته حضور یک انسان در خودرو هنوز در اکثر نقاط این کشور الزامی است. برنارد لو، مشاور ارشد دپارتمان وسایل نقلیه موتوری کالیفرنیا در این باره می‌گوید «تکنولوژی در بسیاری موارد از قانون جلوتر است. مثلا در آیین نامه رانندگی یک دو جین قانون در مورد راننده هست که منطقا در مورد یک انسان نوشته شده نه یک کامپیوتر یا روبات.»

این مساله وقتی دوباره داغ شد که هفته قبل یک خبر تمام اینترنت را پر کرد:‌ اولین تصادف یکی از خودروهای پیروس خودکار گوگل. این پیروس در یک تصادف زنجیره‌ای باعث صدمات جزیی به سه خودروی دیگر شد. بعد از وقوع برخورد جزیی، شاهدان عینی که با دیدن تجهیزات خودروهای بدون سرنشین گوگل مانند دوربین‌های روی سقف و فاصله‌ یاب‌های روی شیشه جلویی متوجه خاص بودن تصادف شده بودند شروع کردند به عکس گرفتن از آن و مخابره خبر تصادف خودروی اتوماتیک گوگل به رسانه‌ها. گوگل در پاسخ اعلام کرد که خودروی درگیر تصادف در آن لحظه توسط یک راننده انسانی کنترل می‌شده و تصادف ربطی به سیستم‌های کنترلی خودکار نداشته و برنامه هوشمند کنترل کننده پیروس، با سابقه طولانی‌ای از رانندگی بدون حادثه، کماکان مطمئن‌تر و بهینه‌تر از انسان‌ها عمل می‌کند.

این تصادف – حتی اگر توسط انسان ایجاد شده باشد – از طرف مخالفان خودکارکردن ماشین‌ها در تاریخ ثبت و بارها و بارها به آن استناد خواهد شد اما به هرحال مجبور به پذیرش این واقعیت هستیم که سنگر رانندگی هم کم کم از دستان آدم‌های عادی بیرون خواهد آمد و تحویل ربات‌ها خواهد شد. ربات‌هایی که توسط سیستم‌های هوشمند و تجهیزات تکنولوژیک کنترل می‌شوند و اگر ما می‌خواهیم در جهان آینده موضوعیت داشته باشیم، بهتر است سعی کنیم بیشتر و بیشتر از آن‌ها سر در بیاوریم.