کاندوم جی پی اس دار

چاپ شده در روزنامه اعتماد با سه چهار کلمه اختلاف در عنوان و متن (:

همه ما از نرم‌افزار استفاده می‌کنیم. از ساعت دیجیتالی که صبح با زنگش بیدارمان می‌کند تا آسانسور و گیرنده‌های ماهواره‌ای، همه و همه با نرم‌افزار کار می‌کنند. مثال‌های واضح‌تری که شاید وقت خیلی بیشتری با آن‌ها بگذرانیم، کامپیوترهایمان هستند و کنسول‌های بازی و تلفن‌های همراهی که در جیبمان داریم.

یک استدلال احمقانه اینه: اگر کار بدی نمی کنی نگران چی هستی؟ جوابش ساده است: چرا در خونه ات رو قفل می کنی؟ مگه توش چیکار می کنی؟
تمام این ابزارها، سخت‌افزارهایی هستند که نرم‌افزاری به آن‌ها جان داده است. این نرم‌افزار درست مانند قانون، مشخص می‌کنند که سخت‌افزارها بر اساس چه اصولی موظف به انجام چه کارهایی است. اما این نرم‌افزار توسط چه کسی نوشته می‌شود؟ در اکثر موارد توسط شرکت‌های نرم‌افزاری بزرگی که به دنبال حداکثر کردن سودشان هستند و البته سازمان‌های پولداری که می‌توانند به این شرکت‌ها پروژه سفارش دهند. به عبارت دیگر، دنیای اطراف ما بیشتر و بیشتر دارد تحت سلطه و خواست شرکت‌های بزرگ درمی‌آید. حتی کار به جایی رسیده که کنسول بازی من وقتی یک سی دی کپی شده در آن می‌گذارم اعتراض می‌کند و آیپد اپلم دوستم اجازه نمی‌دهد این برنامه نویس مستقل، برنامه‌ای که خودش نوشته را روی دستگاه خودش که مالک آن است اجرا کند – فقط چون نرم‌افزار تنظیم تا فقط و فقط برنامه‌های مورد تایید اپل را اجرا کند.

متاسفم ولی باید بگویم که من و شما شروع کرده ایم به رفتن به سمت جامعه‌ای بسیار پیشرفته‌تر از ۱۹۸۴ جورج اورول. جامه‌ای که در آن دستگاه‌ها مراقب و پلیس ما خواهند بود. دوربین‌های داخل خیابان مردم را نگاه خواهند کرد و در مقابل هر رفتار خارج از رفتار متوسط اجتماعی که در آن زندگی می کنیم آژیر خواهند کشید. اصلا تعجب نمی‌کنم اگر در آن جامعه پر از نرم‌افزارهای بسته، بسته کاندومی از داروخانه بخرم که «مجهز» به جی.پی.اس. و یک چیپ الکترونیکی باشد تا اطلاعات موارد استفاده را در یک بانک اطلاعاتی ذخیره کند. منهم که کار بدی نمی‌کنم منطقا اجازه اعتراض ندارم.

قبول. بخشی‌اش تخیلات است اما هر تخیلی پایی در واقعیت دارد و اگر جلوی بسیار از رفتارهای انحصارگرانه به موقع گرفته نشود، تلاش خواهد کرد تا جایی که می‌تواند پیش برود. همین حالا هم نباید تعجب کنید اگرویندوز عزیز بعد از سه ماه بگوید کتابی که فصل گذشته از کتابخانه دیجیتال تهیه کرده‌اید را از سیستم پاک کرده‌است چون مهلت اجاره‌تان به پایان رسیده بود.

این را هم بگویم که بحث در خود خلاف کردن نیست. نکته این است که جامعه‌ای که افرادش اجازه خلاف کردن داشته باشند و بعد در صورت شکایت توسط پلیس دستگیر و عادلانه محاکمه شوند، جامعه بهتری است از جایی که نرم‌افزارها لحظه به لحظه مراقب اخلاق عمومی‌اند. ما تکنولوژی را ساخته‌ایم و باید آن را برای پیشرفت خودمان استفاده کنیم. تکنولوژی و هسته مرکزی آن در زندگی ما یعنی نرم‌افزار نباید به چیزی بیرونی و بسته تبدیل شود که ما نه اجازه داشته باشیم در مورد آن تحقیق کنیم و نه بتوانیم کنارش بگذاریم.

سومین شنبه ماه سپتامبر هر سال، روز جهانی آزادی نرم افزار است. روزی که باید به یادمان بیاوریم که نرم‌افزار باید در خدمت بشریت باشد و نه محدود کننده آن. شاید مقاله بالا کمی غیرواقعی و تند باشد اما هدف اصلی تلنگری است برای نگاه کردن به اطراف. اطرافی که بیشتر و بیشتر پر شده از نرم‌افزارهایی بسته و محدود کننده که ما درکشان نمی‌کنیم و بیشترین خطر هم موقعی خواهد بود که ما اصولا متوجه حضور خطر نباشیم.

۳۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰

برام مهم نیست باهاش چیکار می شد کرد و کی دزدیده و غیره. من معتقدم دزدی توی کشورم کاملا طبیعی حساب می شه و تا وقتی کشمکش خاصی هم پیش نیاد و مثلا شعیب جریان انحرافی نشه و کروبی لازم نشه بره حبس خونگی، کسی دنبال اونیکی نیست چون خودش اینقدر گیر داره که چه کاریه با هم کشمکش کنن.

اما چیزی که خواستم خیلی کوتاه بگم اینه که اگر می خواین یک روز کشور آبادی رو ببینین، نیازمند قوه قضاییه مستقل هستیم و آزادی بیان و شفافیت که اونهم متاسفانه در شرایط فعلی ممکن نیست.

چرا؟ چون در فضای شفافی که آدم ها می بینن و حق سوال دارن کنن و نظر بدن و نقد کنن و در صورت وقوع جرم هم، جزایی هست متناسبش و مستقل از روابط قدرت اصولا این آدم ها باید جاشون رو بدن به یکی دیگه.

بد هم نیست. این هم می ره ور دست هزار تا چیز دیگه از نماز جماعت رییس پلیس تا حمایت از رژیم بعث سوریه در کشتار مردم مسلمونش تا ببینیم چقدر «ارزش» هست که حرف می زنه و چقدر «قدرت و سیاست».

تاملاتی در باب تبلت

آیا شما به تبلت نیاز دارین؟

نچ! به نظر من هیچ کسی به تبلت نیاز نداره. البته در سطح بحث فنی. تنها حالت نیاز به تبلت در حال حاضر از نظر من، یک حالت روانی است. مثلا شاید یکی لازم داشته باشه برای شخصیت دادن به خودش تبلت بخره یا هر چی.

تبلت واقعا ممکنه به درد یک گروه خیلی خیلی کمی بخوره ولی راستش حدس می زنم اگر خواننده دائمی وبلاگ من هستین، مثل خود من، به تبلت نیاز نداشته باشین.

پس تبلیت نخریم؟

اگر هزینه اش براتون معقوله می شه به خریدش فکر کردم. من هم اخیرا یکی خریدم. مساله اینه که لازم نیست تمام خریدهای ما مبتنی بر نیاز باشن. به هرحال تبلت یک جاهایی مفیده. یک جاهایی هم کاربردهاش رو پیدا می کنه. شکی ندارم که برای کسی که لپ تاپ داره، تبلت نیاز یا ضرورت نیست اما باحاله و خب مثلا من ترجیح می دم نقشه محل اطرافم رو روی یک صفحه هفت اینچی یا نه اینچی ببینم تا یک صفحه سه یا چهار اینچی. یا مثلا کتابم رو روی یک صفحه شبیه کتاب بخونم.

اما…

مواظب سرمایه داری خبیث باشید

سرمایه داری موجود خبیثیه. بحث کمونیسم و عرفان و غیره نیست. بحث یک چپ انتقادیه. سرمایه داری خیلی ماهره توی اینکه به شما توضیح بده که اگر یک تبلت بخرین خوشبخت می شین. فکر می کنین اگر بتونین همه اش آنلاین باشین، دوست هاتون زیاد می شن (مراجعه کنید به تنهای ابدی)، بهتون می گه که دلیل کتاب نخوندنتون اینه که تبلت ندارین، بهتون می گه که فلان دوستتون که تبلت داره الان خیلی خوشبخته چون توی فلان سایت چک این کرده و شما جا موندین، بهتون می گه اگر عکس یک سیب درخشان روی دستگاهتون باشه جذابترین. همین الان بزنین یکی از شبکه های ماهواره ای، چند دقیقه بعد یک تبلیغ دیگه بهتون توضیح می ده که اگر این کالای خاص که تبلت گالاکسی باشه رو بخرین، شبیه یک آدم باحال می شین که از همزمان که از روی نقشه راه می ره، با دندون های سالمش لبخند به لب داره و اطرافش همه چیز درخشانه.

خلاصه حواستون به این سرمایه داری خبیث باشه. منهم تبلت دارم. نمی گم توی غار زندگی کنیم. نمی گم از جامعه مدرن خودمون رو جدا کنیم. ولی بشناسیمش. حداقل برای اینکه توی ذوقمون نخوره. از حالا بهتون بگم:

شادی درون آدم ها است نه در ابزارشون. نداشتن هیچ چیزی به نوبه خودش باعث غمگین بودن آدم ها نیست. اگر من فکر می کنم تبلت بخرم که کتاب بخونم باید ببینم در سال گذشته چند تا کتاب بوده که فقط چون تبلت نداشتم نتونستم بخونمشون. و به جاش چیکار کردم. اگر فکر می کنم یک ویلا باعث می شه دوستام رو بیشر ببینم، باید به این فکر کنم که چند بار با دوستام قرار گذاشتم و فقط چون یک ویلا نداشتم به هم خورده و غیره و غیره

خلاصه این سرمایه داری خیلی خوب بلد نیاز کاذب ایجاد کنه. مهمه اینه که حواس ما باشه که اینها نیاز نیستن. کشش دارن و شاید بشه باهاش کارهایی رو راحت تر کرد. فکر کنم سوفیا لورن می گه «پول خوشبختی نمی یاره ولی ترجیح می دم توی یک کادیلاک بدبخت باشم تا توی یک فولکس». منم موافقم. ولی اشتباهی که مواظبش مرتکب نشم، اینه که حواسم باشه که نیازهام دارن از کجا ایجاد می شن و چه ابزاری چه کمکی بهم می کنه.

چرا خودم خریدم

من برداشتم این بود که اگر یک دستگاه پرتابل زیر چهارصد تومن باشه که برام مثل موبایلم کار کنه من می خرمش. دلیلم؟ روزی بیشتر از سه چهار ساعت با اپلیکیشن های موبایلم کار می کنم پس چه بهتر که صفحه بزرگتری براش داشته باشم + سه تا کتاب داشتم که چون نسخه دزدی فرمت مناسب موبایلم براشون پیدا نشد نخوندمشون.

اینها رو جمع بزنین با روزی که فهمیدم تبلیت P1010 گالاکسی رو می شه خرید ۳۷۵ تومن. (لینک صفحه اش در دیجی کالا اینجاست ولی ظاهرا آخری اش رو من خریدم!)

این تبلت تا حد خیلی زیادی مثل گالاکسی تب است ولی سیم کارت بهش نمی خوره. برای منی که موبایلم رو همراهم دارم همین کاملا کافیه.

چرا این تبلت و مثلا نه آیپد؟

اول یک نگاه سریع به اون سرمایه داری خبیث اون بالا بندازین. من الان یک دیوایس دارم که خریدمش ۳۷۵ تومن. می تونم یک دستی نگهش دارم. موقع قدم زدم توی شهر حتی توی جیب جلوی شلوار جینم جا می شه (پونصد و یک می پوشم)، به طور کامل از فارسی و کیبورد فارسی ساپورت می کنه. با گوگل پلاس بدون مشکل کار می کنه. توش کامند لاین دارم و شل. می تونم مثل یک اس دی یا با اس اس اچ یا با سامبا یک دایرکتوری از کامپیوترم رو همیشه باهاش سینک نگه دارم. وزنش خیلی کمتر از یک غول ده اینچیه که باید مثل یک لپ تاپ باهاش کار کرد، یک نوتیفیکیشن سیستم بسیار کامل داره که باعث می شه تنظیم نور، جواب مسیج ها، کنترل آهنگ، روشن خاموش کردن جی پی اس، خاموش روشن کردن وایرلس، لاک کردن چرخش صفحه و غیره و غیره همیشه زیر دستم باشه، حق دارم روش هر برنامه ای که می خوام رو نصب کنم، از پورنوگرافی تا وی.ال.سی. و فایرفاکس و غیره و غیره.

برای من مهم بود که وسیله ام قابل حمل باشه. راستش یک تبلت ده اینچی برای من هیچ فرقی با لپ تاپم نمی کنه دیگه. بخصوص اگر وزنش نصف وزن لپ تاپ من باشه. من چیزی می خواستم که بتونم بذارمش توی جیبم و مثلا وقتی توی یک رستوران منتظر غذا هستم یا تو تاکسی جایی می رم بتونم درش بیارم. این شرایط باعث می شه هر چیزی که بالای هفت اینچ باشه از بازی خارج بشه. در ضمن اینو می شه یک دستی نگه داشت و این هم مزیت خیلی خوبیه.

علاوه بر همه اینها، من یک گالاکسی اس هم دارم به عنوان گوشی و چون شدیدا ازش راضی هستم ، منطقیه که انتخاب بعدی ام یکی دیگه از همون خانواده باشه.

نمی گم تبلت های خوب دیگه ای نیستن ولی هر کس باید بتونه کاربردهای خودش رو بسنجه و انتخاب کنه.

ببخشید رفیق

این مقاله در اصل جواب این کامنت بود. می دونم که کمی بی ربطه ولی خب نظراتم بودن (: اگر خلاصه اش می کردم می شد: تبلت باعث پیشرفت توی درس یا باز موندن ازش نمی شه. حداقل برای کسی که به یک کامپویتر دسترسی داشته قبلش. نظر من اینه که کسی از مخاطبین این وبلاگ واقعا نیازمند یک تبلت نیست ولی اگر حال می کنن و دوست دارن ببینن و داشته باشن و غیره و مشکل مالی هم ندارن خب چه اشکالی داره؟ فقط من شخصا از این ناراحت می شم که احساس کنم آلت دست تبلیغات و مد هستم و در نتیجه قبل از هر خرید توجه می کنم که به خاطر تبلیغه که دارم می خرم یا واقعا خودم برام جالبه.. که البته بازم می تونه محصول تبلیغ ها باشه ولی به هرحال بهش فکر می کنم.

همایش روز آزادی نرم افزار – اصفهان – ۲۴ شهریور ۱۳۹۰

هرسال، سومین شنبه ماه سپتامبر روز جهانی آزادی نرم افزار نام گذاری شده. نه فقط جشن برای سیستم عامل محبوبمون که یادآوری اینکه ما تکنولوژی رو ساختیم و ما باید کنترلش کنیم. یاد آوری اینکه ما باید به دستگاه هامون مسلط باشیم و ما باشیم که اجازه داشته باشیم اگر می خوایم از کارشون سر در بیاریم یا حتی باهاشون خلاف کنیم. روز آزادی پیشاپیش مبارک.

و اگر در اصفهان هستین یا حوصله سفر به اصفهان دارین،‌ گروه کاربران لینوکس اصفهان همایشی داره که می تونین شاد توش شرکت کنین. فرم ثبت نام اینجاست.

پنج شنبه ۲۴ شهریور ماه ۱۳۹۰ ساعت ۱۴:۳۰

سالن اجتماعات کتابخانه ی مرکزی شهرداری اصفهان
آدرس : اصفهان – خیابان باغ گلدسته – کتابخانه ی مرکزی شهرداری اصفهان

خلاصه صوتی مصاحبه با یکی از طراحان نوم۳

عنوان نوشتن سخت بود. در اصل یک نفر خارجی با یکی از نویسنده های اصلی گنوم سه مصاحبه کرده و بعد چون من دیدم به خاطر طولانی بودن خوندنش برای اکثر آدم ها سخته خودم خوندم و ماجراش رو تعریف کردم و بعدا محمود زحمت کشیده ادیت کرده و گذاشته توی لینوکس اف ام خودمون و من کپی اش کرده ام اینجا! هاهاها… چه شود!

محمود | ۱۹م شهریور, ۱۳۹۰ | بدون نظر |

3

مصاحبه‌ای درباره میزکار Gnome3 که توسط Andreas Proschofsky در طی نشست Desktop Summit در برلین آلمان با “جان مک کان” از طراحان اصلی میزکار گنوم انجام شده و جادی تصمیم گرفت این مقاله بلند رو بصورت خلاصه شده تقدیم کنه به همه شنوندگان عزیز رادیو لینوکس اف‌ام (:

لینک مقاله

مصاحبه رو از روی خود لینوکس اف ام گوش کنین

دریافت پادکست

اولین قدم های من روی یک اندروید تازه

رفتار طبیعی یک آدم طبیعی توی یک کشور طبیعی با حاکمان طبیعی، وقتی یک اندروید می خره ساده است:

  • اول اکانت گوگل، توییتر و فیسبوقش رو به گوشی می ده
  • و در قدم دوم اپلیکیشن هایی که دوست داره رو نصب می کنه

اما ما یک حالت های خاصی داریم. در حال زندگی در یکی از سانسورچی ترین کشورهای جهان، تحت تحریم های بین المللی و کماکان شاد و با روحیه به دنبال بخشی از جهان مدرن بودن. پس قدم های ما فرق میکنه:

دادن اکانت گوگل به اندروید

با اینکه در حکومت دزدهای سرتیفیکیت زندگی می کنیم ولی خب چاره چیه (: لبخند می زنیم و اکانت و غیره رو می دیم به گوشی که روشن بشه و فعال

روت کردن اندروید

روت کردن یک اصطلاح یونیکسی / لینوکسی است. یعنی فعال کردن دسترسی کاربر روت (که بالاترین سطح دسترسی رو داره) روی سیستم عامل. روت کردن تقریبا پایه تمام انگولک‌هایی حساب می شه که بعدا قراره بکنیم.

من یک گوشی سامسونگ گالاکسی اس دارم که آپدیت شده به اندروید 2.3.3 و یک تبلیت ۳۷۵ تومن گالاکسی تب P1010 (که سیم کارت نمی خوره) و اندرویدش 2.2 است. برای اندرویدهای ۲.۲ از z4root استفاده می‌کنم که خیلی ساده است. کافیه روی دستگاه نصبش کنید (مثلا از طریق رفتن با دستگاه به وب سایتش و کلیک و دانلود روش) و بعد از اجرا بگین گوشی رو Permanent (همیشگی)‌ روت کنه.

برای اندروید ۲.۳.۳ روی تلفن همراه گالاکسی اس من، جریان یک هوا پیچیده تره ولی هنوز کاملا عملی. من از راهنماهایی مثل این استفاده کردم که مبتنی بر دانلود یک کرنل روت شده و نصب اون روی گوشی با نرم افزار Odin هستن. راحته و احساس هکر بودن بهم دست داد.

نصب پروکسی

حالا باید از یک پروکسی برای وصل شدن به مارکت استفاده کنیم. من از برنامه ترنسپرنت پروکسی استفاده کردم. این برنامه باعث می شه گوگل خیلی دقیق متوجه نشه که ما از کشوری هستیم که بازرس های اتمی رو توی کشورمون راه نمی دیم و می خوایم یک کشور دیگه رو از روی زمین محو کنیم و غیره و غیره. چون راستش رو بخواین ظاهرا اگر شک داشته باشه که ما از ایران عزیز هستیم، سعی می کنه جلوی دسترسی مون به برنامه‌هایی مثل Plants vs Zombies یا Read it later رو بگیره تا نتونیم بمب اتم بسازیم.

این برنامه رو هم کافیه دانلود و روی گوشی نصب کنین. بعد باید بهش یک پروکسی بدین. نیازی نیست این پروکسی بتونه از سانسور میهن رد بشه. هر پروکسی ای که کار کنه کافیه. فقط لازمه آی پی شما از دید گوگل مخفی بشه. اگر از دوستان صمیمی من هستین، بهم بگین تا چنین پروکسی ای که برای خودم دارم رو بهتون بدم. البته واقعا به هیچ دردی به جز اینکار نمی خوره. تکرار می کنم که فقط اگر از دوستان خیلی صمیمی هستین (:

برنامه هایی که دوست دارین رو نصب کنین

واو! تا حدی شدیم جزو جهان. حالا دیگه فقط کافیه به Flight Mode برین تا از شماره سیم کارت کسی نفهمه در ایران هستین و وارد مارکت بشین. در مورد من در این لحظه که بعد از ورود به مارکت دیگه نیازی به Flight Mode هم نیست و می تونم بیام بیرون و مارکت کماکان کار می کنه. یکی از مهمترین برنامه‌هایی که در این مرحله باید نصب کنیم، SSH Tunnel است. برنامه ای برای رد شدن از سانسور. البته در این مورد لازمه یک اکانت تونل داشته باشین که خب بعضی ها دارن بعضی ها نه. اونهایی که ندارن احتمالا راه حل های معقول تری مثل وی.پی.ان. رو ترجیح میدن ولی خب گیک بازی است و هزار دردسر (:

شما یک جورهای نصفه و نیمه عضو جهان هستین

تبریک می گم. با روت کردن، پروکسی، فلایت مود و تونل شما تونستین در سطح دیجیتال از ایران خارج بشین و حالا اگر اینترنت قطع نباشه و حلقش رو نگرفته باشن فشار بدن و حوصله کافی برای دانلود با سرعت های خنده دار ما داشته باشین، عضوی از جهان هستین (:

کمک ماهانه یک دلار به توزیع گنو/لینوکس پارسیکس

پارسیکس رو همه دوست داریم. بخشی از تاریخ ما است و یکی که از چیزهایی که من همیشه پیشرفتش رو دنبال می کنم. حالا آلن باغومیان، مدیر پروژه پارسیکس و موسس تکنوتاکس پیام داده:

باز این موقع از سال فرا رسید! ما نیاز داریم تا خرج سالیانه سرور اختصاصی پروژه را بپردازیم. شما می‌توانید در پرداخت بخشی از این هزینه که سال‌ها هست پرداخت می‌شود ما را کمک کنید. ما امسال به کمک‌های بیش‌تری نیاز داریم و به همین دلیل است که ما برای اولین بار این برنامه را به راه انداختیم. اسم این برنامه “یک دلار در ماه” هست.

آلن گفته که می‌خواد پنجاه نفر رو برای این پروژه جمع کنه. تا حالا به بیست و شش در لیست هستن. سایت سیتو یک صفحه مخصوص اینکار درست کرده که به راحتی می‌تونین برین توش، سفارش بدین، با کارت شتاب پرداخت کنین و پول به پروژه پارسیکس برسه. مبلغ نهایی حدود پونزده تومن برای یکساله و به نظرم برای هر وبلاگنویس آی تی و طرفدار آزادی نرم افزار و علاقمند لینوکس، اینکه اسمش به فهرست اضافه بشه باید مایه شادی باشه (:

اخبار دنیای آزاد در رادیو ۲۴ – ۷ سپتامبر

من هفته یکبار در کمتر از پنج دقیقه اخبار دنیای آزاد رو برای رادیو بیست و چهار می گم. حالا هم در شماره نود و چهار این رادیو، یکبار دیگه چهارشنبه شده و یکبار دیگه اخبار دنیای آزاد در پنج دقیقه مرور می شه. سر فصل‌ها:

روز آزادی نرم افزار

۱۷ شهریور یکبار دیگه نزدیک شده! سافتور فری دم دی ! روز جهانی آزادی نرم افزار. بعضی ها ترجمه می کننش روز نرم افزار آزاد ولی این درست نیست. بحث اینه که زندگی ما بیشتر و بیشتر داره وابسته می شه به تکنولوژی هایی که اکثریت مردم ازش سر در نمی یارن و هر وقت ما از چیزهایی که استفاده می کنیم سر در نیاریم، اونهایی که قدرت و پول دارن شروع می کنن اونها رو از دستای بیرون کشیدن تا به منافع خودشون برسن. روز جهانی آزادی نرم افزار روزیه که باید علاوه بر جشن‌هامون حواسمون رو جمع کنیم که این تکنولوژی های نو بر علیه خودمون استفاده نشه. امیدوارم از زنجان تا رشت و تهران و شیراز، توی یکی از جشن ها شرکت کنین و کلی جای منم خالی کنین. +

فیلم مستند ردهت! Default to open: The story of open source and Red Hat

ردهت فیلمز با افتخار تقدیم می کند. بیست و هفت دقیقه تاریخچه ردهت. یکی از شرکت هایی که خیلی خیلی بیشتر از بقیه توزیع ها به لینوکس خدمت کرده و خودش هم با استفاده از گنو/لینوکس به یک شرکت عظیم تبدیل شده. نگاهی داره به بازمتن و رشد اون در دهه هشتاد و نود و تشکیل و عام شدن ردهت. عالیه. توی یوتیوب دنبال [متن بالا] بگردین و فیلم رو ببنین. شاید هم بخواین روز آزادی نرم افزار روی یو اس بی دیسک داشته باشین و برای بقیه کپی اش کنین. +

کرنل دات اورگ هک شد!

اوایل ماه قبل به چند تا از سرورهای سرورهای کرنل دات اورگ نفوذ شده. گفته می‌شه هکرها حتی متوجه نشدن وارد عجب جایی شدن و با جا گذاشتن چند ردپای آماتوری، ادمین‌ها که متوجه موضوع شده بودن، اونها رو بیرون کردن. کسی به سورس دست نزده و لینوس فعلا سورس لینوکسش رو به جیت هاب منتقل کرده تا مشکلات حل بشن.

مصاحبه با طراح گنوم۳

سرچ کنین دنبال و بخونین. من نخوندم هنوز ولی شکی نیست که مستقیم از پشت میکروفن می رم بخونم ببینم حرف حسابش چیه (: +