پادکست شماره یک رادیو فنگ: این یک معجزه است

یکسری از دوستان خیلی خوب این پادکست بسیار جذاب رادیوفنگ رو راه انداختن. منم از راه دور ده دقیقه توش مشارکت دارم (: به نظرم خیلی کار قوی ای شده و خب مشخصا به اپل زامبی ها به هیچ وجه توصیه نمی شه گوش کردن این شماره بخصوصش (:

پنجاه دقیقه است و فایلی که از رو سایت قابل پخشه بیست و پنچ مگ. اگر اینترنت ایرانی دارین (  ): )، می تونین برین سراغ دانلود فایل های کوچیک تر


by

با تاخیری چند ساعته، از استودیو فریمان، جایی که انقلاب از رگ گردن به ما نزدیک‌تر است، با شماییم؛
در شماره‌ی یکم، با صبح جمعه همراه‌تان می‌شویم، از اشغال ِ وال‌استریت خواهیم گفت. با چشم‌های گشوده ز حیرت، به سراغ سمفونی تاریک سیب‌های گاز زده خواهیم رفت. به احترام برخی‌ها سکوت خواهیم کرد، و دست آخر با داستانی پیرامون ِ ویدئوگیم‌ها و با درودهایی بی‌کران به بعضی‌های ِ دیگر برنامه‌مان را به پایان می‌رسانیم.

بشنوید و برای ما بگویید …

[audio:radiofang01med.mp3]

[ لینک دانلود با کیفیت و حجم پایین | ۱۳ مگابایت ]
[ لینک دانلود با کیفیت و حجم متوسط | ۲۶ مگابایت ]
[ لینک دانلود با کیفیت و حجم بالا | ۵۲ مگابایت ]

روز جهانی معلم مبارک

دو روز پیش (۵ اکتبر) روز جهانی معلم بود (: من نمی دونستم و تازه فهمیدم. توی لیست کارهام گذاشته بودم در مقابل اون مطلبی که در مورد اول مهر نوشتم یک مطلب هم در مورد معلم ها بنویسم.

معلم ها … فکر کنم دو جورن. یا از سر بدبختی معلم شدن یا از سر علاقه و هر دو گروه نیازمند احترام خاص هستن. من یادمه معلم‌هایی که بچه‌ها رو کتک می زدن و بدبختی خودشون رو سر بچه‌های مدرسه خالی می‌کردن و یادمه معلم‌هایی رو که با همه وجود می‌خواستن به ما چیز یاد بدن.

کار معلمی غیرقابل باور سخته. من یک سال، هفته‌ای یک روز، دو زنگ توی یک مدرسه که بچه هاش همه از خانواده های متوسط به بالا بودن معلم بودم.. و من آدمی هستم بسیار با حوصله و خونسرد و شاد. و یکبار سر کلاس سر یکی داد کشیدم! دعواش کردم که چرا مزاحم همه می شه. خودم باور نمی کردم عصبانی شده باشم. از اون روز فهمیدم که چقدر باید برای معلم ها ارزش قایل بود.. هرچند که در زمان بچگی ما، افتخارمون این بود که کی معلم رو بیشتر اذیت کرده (:

به هرحال.. گذاشته بودم اینو یه جا بگم و چه جایی بهتر از روز معلم. البته منتظر بودم روز معلم دولتی بنویسم ولی اون واقعا نچسبه چون من حتی یک کتاب معقول هم تو کارهای مطهری ندیدم که واقعا بتونم احساس کنم مثل یک معلم خوب داره چیزی می گه و نه مثل یک موعظه گر غیرصادق [ کسی اگر دیده خوشحال می شم بگه کدوم یکی ].

به هرحال… من از اون روز که عصبانی شدم سر کلاس – با وجودی که سی ثانیه بعدش از طرف معذرت خواهی کردم – فهمیدم که معلمی واقعا کار سختیه و اگر کسی توی کلاس‌های ما با چهل پنجاه نفر بچه از همه مدل چک و چونه زده باشه واقعا حق ندارم به خاطر عصبانی‌شدن‌هاش سرزنشش کنم. هنوز هم کتک بسیار بده، عصبانیت کاملا بده و غیره ولی فردی که اینکار رو می کنه هنوز فقط چون معلمه، قابل احترامه و باید مشکل رو جای دیگه ای حل کرد تا بچه هایی که می خوان در آینده این کشور رو دستشون بگیرن، زیر دست سالمترین آدم های شاد بزرگ شده باشن نه فقیرترین قشری که درخواست حقوقشون با زندان و سرکوب همراه می شه. معلم ها شدیدا محترم هستن و باید باشن و من رسما اعلام میکنم «معلم هاتون رو اذیت نکنین بچه ها! اگر هم حتما می خواین یکی رو اذیت کنین خب برین یکسری دیگه رو اذیت کنین (:»

پی.نوشت. این پست در مورد معلم های مریض نیست که ملعم می شن برای دسترسی به بچه ها و مال معلم های پرورشی هم نیست و مال استادهای دانشگاه هم نیست (:

پی.نوشت.۲. یکی از کامنت گذارها گفته:

منون به خاطر پست‌های خوبتون. فقط یک نکته را راجع به روز معلم می‌خواستم یادآور بشوم. روز ۱۲ اردیبهشت به خاطر سالروز شهادت دکتر خانعلی در سال ۱۳۴۰، روز معلم نامیده شده و نه به خاطر درگذشت آیت‌الله مطهری (که در واقع شب ۱۱ اردیبهشت اتفاق افتاده). برای اطلاع بیشتر میتونید به این لینک مراجعه کنید.

تبلت‌های ۳۵ دلاری هند (می شد برای هر ایرانی، یک تبلت)


هند تبلیت‌های ارزونی که قول داده بود برای مبارزه شکاف دیجیتال می سازه رو ساخته. این تبلت‌ها هر کدوم فقط ۳۵ دلار قیمت دارن و می شه روشون به اینترنت رفت و دو تا هم پورت یو اس بی هم دارن. انتظار میره این تبلتها با رسیدن به دانش‌آموزان و دانشجوهای هندی در هر کجای کشور که هستن، اونها رو با پایه‌های اینترنت و تکنولوژی جدید آشنا کنن تا نسلی که بزرگ می شه توان بیشتری برای تبدیل به شهروند پیشرفته بودن و نقش ایفا کردن توش، داشته باشه.

اسم این تبلت آکاش است (آسمان) و حداقل کاری که می کنه اینه که باعث می‌شه هیچ بچه هندی ای از تکنولوژی نترسه یا حسرت داشتن حداقل‌های دیجیتال رو نخوره.

دولت هند در مرحله اول خودش صد هزار تاش رو خواهد خرید و بین دانش‌آموزان تقسیم خواهد کرد. این تبلت ۷ اینچی از اندروید استفاده می کنه و یک یک حافظه ۲ گیگ قابل ارتقاء تا ۳۲ گیگ داره. همچنین قابلیت شبکه بی سیم وای فای، احتمالا می تونه درصد کاربری اینترنت در هند که ۵.۱ هست رو بالا ببره (این درصد توی برزیل ۳۹.۲ و توی چین ۲۸.۵ است).

مشخصه که این تبلت نباید با تبلت‌هایی که پونزده یا سی برابرش قیمت دارن مقایسه بشه و اینکه دقیقا باهاش چکارهایی می شه کرد مورد سواله اما چیزی که مشخصه اینه که هر بچه‌ مدرسه‌ای، ترجیح می ده اینو برای اینترنت گردی و کتابخوندن داشته باشه تا اینکه هیچی نداشته باشه. به هرحال با یک تبلت نمی انقلاب کرد ولی هر کشوری با تمام وجودش باید تلاش کنه تا توی دنیای آینده که کالای اصلیش نرم‌افزاره و شیوه چرخشش، دیجیتال، سهمی برای خودش به دست بیاره (:

راستی! با ۳۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰ تومن می شد ۸۴ میلیون تا از این تبلت‌ها خرید (: برای هر ایرانی، یک دونه و یک انبار ده میلیونی هم می موند برای بعد (:

ویکیپدیای ایتالیایی نیمه تعطیل شد

در یک اتفاق عجیب، ویکیپدیای ایتالیایی در حال تعطیل شدن است. بر اساس قانون احمقانه ای که در ایتالیا در حال بحث است

اگر کسی که از او در مطلبی نام برده شده، اصلاحیه‌ای برای سایت‌های اینترنتی از جمله روزنامه‌ها، مجلات و بقیه نشریاتی که با استفاده از سیستم‌های مخابراتی توزیع می‌شوند بفرستد، این رسانه موظف است دقیقا در همان جایی که مطلب اصلی توزیع شده و به همان شکل ظاهری، مطلب را اصلاح کند.

در نگاه اول خیلی وحشتناک نیست ولی در نگاه دوم یعنی این:

در مورد هر کسی هر انتقادی بکنید یا حرفی بزنید، آن شخص حق دارد بدون توجه به واقعیت یا مراجعه به هر مرجع داوری کننده، مطلب شما را با چیزی که خودش می خواهد جایگزین کند.

این قانون شدیدا مشکل داره و در عمل حرف زدن در اینترنت رو بی معنی می‌کنه. نه دیگه کسی می تونه هیچ انتقادی از حاکمان بکنه و نه در مورد هیچ امر تاریخی که یک فرد معاصر توش حضور داره نظر بده. ویکیپدیای ایتالیایی تقریبا خودش رو تعطیل کرده. تمام صفحات رو مخفی کرده و در متنی این قانون رو توضیح داده و اینکه اگر تصویب بشه در عمل باید ویکیپدیا رو تعطیل کرد.

شدیدا امیدوارم این قانون مسخره تصویب نشه چون گرفتن حق انتقاد و نظر از مردم رو من و شما تا حد زیادی نتایجش رو دیدیم و می دونیم: فساد بیشتر و بیشتر.

پادکست دنیای آزاد در رادیو ۲۴ – ۱۳ مهر ۱۳۹۰

radio24-5-October-2011.jpg

شنیدن رادیو ۲۴


عناوین خبرهای بخش آزاد از دقیقه ۴:۴۰ به بعد

  • گنوم ۳.۲ اومده

    آرچ. اکانت های آنلاین، اپلیکیشن های وب و تغیرات دیگه. من مدتیه باهاش کار می کنم. جذابه ولی هنوز به نظرم خیلی جاها اصلاح می خواد. نویتفیکیشن ها رو همه می بینن به جز خودتون اگر دیر رسید هباشین،‌ توی لانچر همه چیز نشون داده می شه و غیره و غیره… به قول لینوکس ژورنال، گنوم ۳.۲ یک تکامله، انقلاب نیست… البته قرار هم نبوده باشه.+

  • نوکیا و لینوکس برای تلفن‌های ارزونتر

    نوکیا توی گوشی‌های ارزون از قدیم تا الان حرف اول رو می زده. حالا هم می خواد رده جدیدی از گوشی‌های اسمارت فون به بازار بده با حدود قیمت صد دلار. سیستم عامل هم لینوکسی خواهد بود به اسم Meltemi یا چنین تلفظی. باید منتظر ببینیم و ببینیم با بلاهایی که سر خودش آورده و داستان های موبلین و میگو و غیره، حالا چه گل به سرمون می زنه البته به گفته مهرداد مومنی، ان ناین فعلا که جذابه. +

  • والپیپر جدید اوبونتو ۱۱.۱۰

    در بی خبری خب اینم خبره دیگه. اعلام شده و قشنگ هم هست نسبتا. یک ببر یا پلنگ یا یک جور گربه سان دیگه است. +

  • چگونه هکر شویم

    مقاله جذابیه از زد نت. یک نوشته طولانی قدیمی در این مورد هست که به فارسی هم ترجمه شده و این رو می شه یک جورهایی ساده اون دونست. برین به +

  • اولیش اینکه یک گروه هک، نشون دادن که چطور می تونن دستگاه های رای گیری الکترونیک Diebold رو با تکنیک MITMA هک کنن و نتایج رای گیری رو تغییر بدن. گروه های مختلف دارن فشار می یارن که اگر قراره آرا بر اساس ابزارهای دیجیتال گرفته و شمرده بشن، این ابزارها حتما باید بازمتن باشن تا هر کسی بتونه نرم افزار و سخت افزار اونها رو بررسی کنه. حالا این حمله دوباره روی این نظر تاکید کرده که ما نباید روی یکسری قوطی تاچ اسکرین که نمی دونیم توشون چیه و چطوری کار می کنن و اجازه هم نداریم در موردش بررسی کنیم، رای بدیم. +
  • دومین خبر مربوطه به یک تومار که استرالیایی ها دارن جمع می کنن تا بوت امن ویندوز ۸ رو توی کشورشون ممنوع کنن. اگر دیده باشین مدتی است که مردم نگران ادعای بوت امن هستن. ممکنه از ویندوز هشت، سخت افزارهایی که روشون مارک «سازگار با ویندوز هشت» خورده نتونن هیچ چیز دیگه ای رو بوت کنن ولی استرالیایی ها می گن این خلاف حقوق خریداره و مردم باید اجازه داشته باشن روی چیزی که می خرن، تغییرات دلخواهشون از جمله نصب سیستم عامل های دیگه رو اعمال کنن. +
  • و آخرین خبر هم کشمکشیه که توی هلند جریان داره بر سر آموزش باز. مدرسه ها دارن بیشتر و بیشتر دیجیتال می شن و حالا والدین (که البته توی هلند معنی خیلی وسیعی داره) باید از روی وب وضع تحصیلی بچه شون رو چک کنن اما ظاهرا بخش های بزرگی از مدارس از یک شرکت خاص نرم افزارشون رو خریدن و اون شرکت خاص هم از سیلورلایت مایکروسافت استفاده کرده که مشابه فلش است. به عبارت دیگه اگر مادر پدری مادر مادر یا پدر پدری بخوان وضع تحصیلی بچه هاشون رو ببینن، حتما باید از تکنولوژی‌های یک شرکت خاص توی ردموند و احتمالا سیستم عامل خودش استفاده کنن. مشخصه که اگر بحث آموزش در تمام کشور مطرحه، من باید حق داشته باشم با یک فرمت باز (مثل اچ تی ام ال، ODF یا هر چی) و بدون خرید اجباری از یک شرکت ، به اطلاعات دسترسی پیدا کنم. +

این برنامه را همین بالا گوش بدهید و یا آن را از اینجا دانلود کنید.

داستان‌هایی از همه جهت

کارتونیست و نقاش راگهاوا کی.کی. دارد کتاب کودکانش را نشان می‌دهد. کتاب روی آی پد است و پر از نقاشی و هر کجا که احساس کردید می‌خواهید همین داستان را از نگاه دیگری ببینید کافی است آی.پد را بلرزاید. مثلا اگر از اینکه دو همجسنگرای مرد مشغول حمام کردن بچه‌شان باشند خوشتان نمی‌آید می‌توانید تکان محکمی به آی.پد بدهید و یک زوج لزبین را ببینید که دارند بچه را حمام می‌کنند یا با تکان بعدی یک مرد و یک زن را.

اگر می‌توانید چهار دقیقه ویدئو را نگاه کنید:

ایده او کتاب مشابهی است برای آموزش تاریخ. کتابی که در آن به شکل مصور تاریخ را بخوانید و هر جا که لازم بود با لرزاندن کتاب، از دیدگاهی دیگر به داستان نگاه کنید. مثلا می‌شود داستان استقلال هند را خواندن و در هر صفحه با لرزاندن دستگاه، از نگاه یک هندی، از نگاه یک پاکستانی یا از نگاه انگلیسی روایت را بررسی کرد. این احتمالا بهترین روش آموزش تاریخ است.

کافه پراگ، کافه محبوب من


درسته. فلسطین برای یکسری نون دونی است و برای یک سری دیگه بهانه که چماق بگیرن دستشون (: اما خود فلسطین گناه چندانی نداره. حتی اونایی که توش پول مفت مالیات و نفت ما رو می گیرن خودشون انتخاب نکردن (: پول مفت توی ایران هم پخش می کردن خیلی ها می گرفتن.

فلسطین حق داره توی سازمان ملل حاضر باشه و من خوشحالم براش که تا اینجای راه رو اومده و خوشحالم که کافه محبوبم یعنی کافه پراگ هم دوستش داره.

یک روز پر هیجان برای برنامه‌نویس‌ها: مسابقه برنامه‌نویسی بیان

فکر می کنین مهارت برنامه‌نویسی‌تون خوبه؟ حوصله لذت بردن از حل مساله دارین؟ می خواین خودتون رو بسنجین؟ می ‌خواین جایزه‌های عالی در حد یک میلیون تومن ببرین؟ شرکت بیان داره یک مسابقه برنامه‌نویسی برگزار می‌کنه. ساختارش به نظر من شبیه ACM اومد. زبون توش آزاده و چون مراحل اولش آنلاین هم هست کلا فان می شه و لذت (:

پیشنهاد می‌کنم اگر برنامه‌نویسی براتون جالبه و به یکی از زبون‌های استاندارد حرف می‌زنین توش شرکت کنین.

جایزه‌هاش خیلی خوبه: یک و نیم میلیون تومن به نفر اول و در همین حد به نفرات بعدی و نفر شش تا سی هم تی شرت که به نظرم عالیه (:

مسابقه هم جالبه: به سبک ای سی ام، یکسری سوال می گیرن که یکسری فایل ورودی رو باید تحلیل کنن و خروجی صحیح رو تولید کنن. احتمالا برنامه‌ها رو آپلود می کنین و تست می شه. امتیاز بر اساس سرعت حل و تعداد کسایی است که حل کردن مساله رو.

و سطح بندی هم داره: آزاد و دانش آموزی و سوالات از آسون تا سخت در هر مرحله با مسابقات‌ آزمایشی قبل از مسابقه اصلی و نمونه سوال و غیره (: به نظرم هر کسی که برنامه نویسی دوست داره می تونه یک روز پر لذت رو با این مسابقه بگذرونه.

و تقریبا بیشتر از صد ساعت دیگه برای ثبت نام وقت ندارین. بدوین برای ثبت نام (((:.

نکته: این مسابقه یک جذابیت دیگه هم داره. در خیلی از شرکت‌های بزرگ برنامه نویسی دنیا که برای استخدام برین، ازتون می خوان توی مصاحبه برنامه بنویسین. سوال‌های اینجا احتمالا علمی تره و خاص تر اما به هرحال تجربه تقریبا مشابهی است.