رادیوگیک – شماره ۱۰۴ – ایکس پی تون رو افزایش بدین

توی این شماره از سورس کد ویندوز ایکس پی میگیم، از زنان فضانورد، اینکه دیگه صاحب نرم افزارهامون نیستیم و مشکل حاد امنیتی واتس‌اپ و موارد مشابه، ولی اپیک‌ترین صحنه این شماره، بحث شکایت اپیک است از گوگل و اپل، اونم نه برای پول! برای حق! برای آزادی!

و البته این هفته که نسخه ogg نداریم چون ffmpeg روی مک موقع ساختنش کرش می کنه (:

اینم نسخه ویدئویی:

با این لینک‌ها مشترک رادیوگیک بشین

و البته ایده جدید:

توضیحاتی در باره یکی از توییت های من توی آبان

اخیرا بعضی دوستان یه توییت از من رو منشن می کنن یا اسکرین شات می گیرن و به عنوان چیزی شبیه مدرک جرم منتشر می کنن. دیروز یکی از دوستام برام یکیش رو فرستاد که طرف در مرگ یکی از دستگیر شدگان آبان، این رو اضافه کرده یه جوری که انگار موضع رسمی من در مورد آبان است.

توییت اینه:

راستش اگر کسی من رو دنبال کنه که نظراتم و موضعم براش مشخصه. اگر هم با یه توییت فکر می کنه من آدم بدی هستم خب فکر کنه (: من نه دنبال قهرمان بودنم نه دنبال شهرت نه دنبال هیچ چیز مشابه. به عنوان مهندس زندگی ام رو می کنم و به عنوان یه آدم سعی می کنم در حد معقولی که می تونم شریف و صادق باشم. هم اشتباه دارم و هم ضعف. نگرانش هم نیستم زیاد. بهتر بشم خوبه ولی ادعای عالی بودن ندارم (: خیلی هم خوشحال می شم اگر آدم ها فکر نکنن که من قهرمانم یا متوجه باشن که مثل همه، منم در نظرات سیاسی ام، در فلسفه ام و در آموزش های کامپیوتری ام شتباه می کنم. ولی این توییت حتی به این چیزها هم ربط زیادی نداره، بیشتر مشکلش نداشتن تخصص در تبلیغات و روابط عمومی است که به نظرم نیاز به توضیح خاصی هم نداره ولی در این مورد چون به طور خاص یه دوستی امروز ایمیل زده بود و در موردش پرسیده بود، گفتم به شکل عمومی بنویسم:

۱. توییت قبل از اینکه بدونیم در کلیت کشور چه خبره نوشته شده. اینترنت قطع بود. من خودم رو رسوندم شرکت. با کلی تلاش و دو سه تا لوله به هم وصل کردن، یه آب باریکه اینترنت درست کردم و بین دوستان شر کردم. بعد رفتم توییتر دیدم بعضی دوستای خوبم از سکوت ایران وحشتزده هستن و این رو نوشتم. هنوز نمی‌دونستیم خشونت در این سطح است و در مسیری هم که اومده بودم، خبر بخصوصی نبود. هدف من هم روحیه دادن به دوستان بود که وحشتزده بودن.

۲. بیشتر از اجزا، زمان مکان توییت است که بده. من همیشه معتقدم همه چیز از دور ترسناکتره. تحریم. جنگ و حتی زندان و شکنجه و اعدام وقتی شخصی براتون پیش میاد راحتتر تحمل می‌شه تا وقتی فقط ازشون می ترسین یا ازشون خبر می خونین و فکر می کنین عزیزانتون درگیرشونن.

۳. گپ زدن، در جمع بودن و حفظ روحیه که دیگه نیاز به توضیح نداره (: برای القای شکست تنها چیزی که لازم به ما بدن،‌ ترس است و تنها چیزهایی که از ما میگیرن، روحیه و دوستی.

۴. من ۲۵ ساله مطلب نوشتم. بیشتر از صد شماره پادکست دارم. احتمالا چند هزار مطلب وبلاگ دارم و احتمالا چند هزار توییت. همه پر از نظراتم. با اسم و هویت. نظرم رو در مورد آبان و بقیه چیزها بارها بعد از این توییت هم گفته ام و واقعا اگر بین همه نظرات و نوشته ها، اگر این تنها مدرک «جادی بد است» زندگیم است (تازه با این تکنیک که بحث های بعدی که با اسم و رسم خودمه رو نگن و جوری بنویسن انگار این موضع رسمی من در مورد آبان است) در کل وضعم نتیجه‌گیری مثبته.

۵. این توییت خوبی نیست. باید اطلاعات بیشتری کسب می کردم از کل کشور ولی خب اینترنت قطع بود و منم وضعیت لحظه ای رو توییت کردم. بعدش که اینترنت وصل‌تر شد، زیرش جواب دادم به همه و توضیح ولی خب در نهایت اگر خبرنگار بودم یا سیاست‌مدار یا دنبال اعتبار جمع کردن یا روابط عمومی و .. این توییت مناسبی نیست.

۶. اگر یک گروه به شکل متمرکز فکر می کنن یکی از مهمترین کارهاشون ترویج نصفه نیمه این توییت و تبلیغ این است که این نظر من در مورد آبان است و از کلی حرف دیگه با اسم و رسم تنوی پادکست ها و توییتر و غیره می گذرن تا ثابت کنن که «جادی آدم بدیه»‌ …. (: نیاز به توضیح بیشتر نداره.

۷. این چیزها رو خیلی جدی نگیرین. هر کسی ممکنه خوب باشه یا بد. شما آدم خوبی باشین و کار خوب بکنین. به همین سادگی (:

۸. لبخند و حفظ روحیه هم فراموش نشه و همیشه یادتون باشه که «ترس از چیزهای ترسناک، ترسناک تر از خود چیزهای ترسناکه و این ترس از دور بیشتره». این اصل یازدهم زندگی منه.

آپدیت ۱۴۰۰

دوستانی تذکر می دن که این متن معذرت خواهی کاملی نداره. قرار هم نبوده این متن معذرت خواهی باشه و فقط توضیح شرایط بوده. اما خوبه که اونم اضافه کنیم. پس.

۹. من به عنوان جادی که یه توییت زده که باعث رنجش احساسات کسانی شده که در اون روزها درگیر درد و رنج عظیمی بودن و بعدش با دیدن این توییت فکر کردن که دیگران این درد و رنج رو به درستی ندیدن یا بخشی از اون نبودن، معذرت می‌خوام. متوجه هستم چجوری ممکنه دیدن این نوشته بعد از وصل شدن اینترنت عصبانی کننده بوده باشه و به قضاوت کننده‌ها هم حق می‌دم. ببخشید ازتون و امیدوارم یه روزی، رنج و دردی که در آبان و بقیه ما‌ه‌ها دیده‌ایم به شکل کاملا شفاف روایت و ثبت بشه و به شکلی عادلانه مورد رسیدگی جمعی قرار بگیره.

لینک‌های شاد دوشنبه‌های آخر ماه – شهریور ۹۹ – از شجاعت تا کتاب و البته بوووورسسسس


پروژه‌ای دارین یا کاری کردین که با من مرتبطه و دوست دارین دیده بشه؟ شاید دوشنبه‌های آخر ماه جاش باشه. بهم ایمیل کنین اگر خواستین.

رادیوگیک – شماره ۱۰۳ – احمق نباشید

در این هفته، اخبار رو مرور می کنیم. از مایکروسافت و اوپن سورس کردن ابزارهای بررسی امنیتی اش تا هکرهای ایرانی و خرید نیم میلیارد دلار بیت کوین و حتی قیمت ۴۰ میلیارد دلاری آرم برای انویدیا و بحث های دیگه. با من باشین که تازه دوشنبه شده!

و البته این هفته که نسخه ogg نداریم چون ffmpeg روی مک موقع ساختنش کرش می کنه (:

با این لینک‌ها مشترک رادیوگیک بشین

و البته ایده جدید:

رادیوگیک – ۱۰۲ – جهان تغییر خواهد کرد

بالاخره یک شماره متفاوت داریم! شاید بدتر شایدم مفیدتر. شایدم هم بدتر هم مفیدتر! در واقع تصمیم گرفتم که رادیوهای کلاسیک که حاوی خبر و اینجور چیزها هستن رو ساده تر برگزار کنم. با ادیت کمتر، تقریبا بدون موزیک و افکت و از اون مهمتر به شکل تصویری! امیدم اینه که این شکلی بتونم رادیوهایی که مخصوص بررسی خبرها هستن رو تا خبرها داغن به دستتون برسونم! توی این شماره فلسفه ام در مورد «دست انداز کمتر» رو توضیح می دم و نگاهی داریم به اخبار که تمرکز زیادی هم روی امنیت دارن. از گیگابایت ها اطلاعات اینتل که لو رفته و می تونین دانلود کنین تا پردازنده جدید انویدیا. خوشحال می شم نظرتون رو بگین، با در نظر گرفتن اینکه در این فرمت شاید واقعا هر هفته یه رادیو داشته باشیم. در عین حال حالا می تونین از یوتیوب هم رادیوگیک رو «بشنوین» و البته ببینین. چیزهایی اضافه داره (:

‏- دانلود نسخه ام پی تری

با این لینک‌ها مشترک رادیوگیک بشین

خوش بگذره و اصلا نگران کیفیت پایین صدا و تصویر نباشین.. سعی می کنیم در شماره های بعد بهتر باشیم (: البته با شنیدن نظرات شما (:

نتایج نظرسنجی بزرگ وضعیت کار و زندگی برنامه نویسان و مدیر سیستم های ایران در سال ۱۳۹۸

سال گذشته هم مثل هر سال نظرسنجی بزرگ برنامه نویسان و مدیر سیستم های ایران رو دور هم و با کمک شما برگزار کردیم که درک بهتری داشته باشیم از وضعیت شلغمون، روندهاش، شیوه های زندگی هامون و از همه مهمتر حقوق و مزایامون (: امسال به خاطر همزمانی نظرسنجی با کرونا و چند برابر شدن قیمت دلار، احتمالا مشکلاتی داشتیم. مثلا اینکه خیلی ها در حال بیرون اومدن از کار بودن یا تغییر شغل یا فشار ناشی از بی ارزشی پولمون و … و از اونطرف شیوه های کار هم یکهو عوض شده بود و خیلی شرکت ها هنوزم نمی دونن باید چیکار کنه. اگر می خواین تحلیلی روی این دیتا انجام بدین، مهمه که حواستون به این دو مساله باشه.

امسال ۱۸۶۳ نفر در نظرسنجی شرکت کردن که ترکیب سن و جنسشون اینه:

و اکثریت هم لیسانس و فوق لیسانس که آمار رو گویاتر می کنه:

اما همه چیز هم دلچسب نیست. مثلا نزدیک ۶۰ درصد آدم ها در سه ماه گذشته حداکثر یه کتاب خوندن در حالی که هزار و یک جا به این نتیجه رسیدن که آدم هایی که کتاب بیشتر می خونن، از جنبه مختلف (حتی دیت!) باحالترن (:

در امورد فنی زبان های مورد استفاده مثل همیشه است تقریبا: جاوااسکریپت در صدر و پشتش پایتون با رشد زیاد. نکات جالب زنده بودن و فعال بودن جاوا است. این نمودار دیفالت گوگل است و در نتیجه بعضی چیزها رو کامل ننوشته. امیدوارم کسی فرصت کنه و تحلیل دقیقتری روی دیتای خام انجام بده.

دیتابیس ها هم جالب بودن. بخصوص حضور پر رنگ اسکیولایت و زیاد بودن ردیس که نشون دهنده معماری های متنوع تو پروژه ها است.. اوه الان فهمیدم که شاید خیلی از اسکیولایتی ها مرتبط با برنامه نویسی موبایل هستن. باید یکی چک کنه (:

بحث همیشه مناقشه برانگیز «سیستم عامل دسکتاپ» یا «گوشی» هم نتایج بامزه ای داره (: می بینین که لینوکس بسیار پیش اومده و بیشتر از ۵۰ درصد است! و البته ویندوز هم بیشتر از پنجاه درصد. منطقی هم هست. خیلی ها از دو یا بیشتر دسکتاپ استفاده می کنن. و البته بایاس «مخاطب های جادی» هم باید در نظر گرفته بشه.

نتایج مربوط به محیط برنامه نویسی اینهاست که توش ویم حضور داره و جالبه و منطقا وی اس کد و جت برین پیشرو هستن در محیط تیره

اما وقتی بحث تیپ باشه، وضع اینه:

و جالبه که بین کسانی که تغییری توی بدنشون دادن، پیرسینگ و تتو نسبتا زیاده و ۱۰٪ هم گفتن ابزارهای دیجیتال زیر پوست دارن.. که احتمالا دوست دارن داشته باشن (: و البته بشتابید که ۲۶٪ برنامه نویس‌های ما علاقمند به شروع یه رابطه هستن (:

در بحث شیرین درآمد، توزیع درآمدهای پایینتر تقریبا مساوی است. یعنی «۱ تا ۲» و «۲ تا ۳.۵» و «۳.۵ تا ۵» و «۵ تا ۷» و «۷ تا ۱۰» همه تقریبا ۱۰ تا ۲۰٪ هستن. ظاهرا خوب حقوق نمی‌گیریم. البته اینها عددهای سال قبل هستن و با جهش همه چیز، منطقا اینم باید تغییر جدی‌تری بکنه. درآمدهای بالای ۱۰ خیلی کمتر می‌شه هرچند که هنوزم قابل قبوله. درآمدهای بالاتر بسیار کمتره از نظر درصدی. اینجا خیلی مهمه که یک نفر که آمار می دونه، همبستگی متغیر درآمد به بقیه چیزها رو حساب کنه. مثلا بدونیم آیا میزان تجربه است که روی درآمد تاثیر داره؟ جنس است؟ سن است؟ تکنولوژی است یا فرم شرکتی که توش کار می کنیم یا چی.

اینم حقوق ساعتی:

ولی شاید اصلی ترین بخش این نمودارها این باشه:

به نظر می‌رسه ۷۱٪ ما از کاری که انتخاب کردیم راضی هستیم و فقط ۲ درصد هستن که فکر می کنن شغل بسیار بدی انتخاب کردن.

مثل همیشه اطلاعات کامل به شکل csv و صفحه گسترده پیوست است (odt دانلود نمی شد، در نهایت اکسل گرفتم) و برای دیدن نمودارهای دیفالت گوگل هم می تونین فایل پی دی اف رو بگیرین تا چیزهای بیشتری کشف کنین. اطلاعات سال های گذشته در این جستجو قابل پیدا شدن است.

از هر کسی که روی این اطلاعات تحلیلی انجام بده استقبال می شه بخصوص به نظرم روند تغییرات نسبت به سال های قبل یا پیدا کردن عوامل موثر بر چیزهایی مثل حقوق یا رضایت شغلی می تونه بسیار جالب باشه. اگر تحلیلی انجام دادین بگین که لینک بدم از اینجا.

حالا که خیلی‌ مدرسه‌ها آنلاین هستن، چرا حداقل همه از بهترین معلم‌ها استفاده نکنن؟

کرونا باعث شد کلی مدرسه به اصطلاح آنلاین بشن. تمام اون گروه عظیمی که زیرساخت و ابزار مورد نیاز آنلاین شدن رو ندارن به کنار ولی بقیه از تکنیک‌های مختلف برای آنلاین شدن استفاده می کنن؛ از یه سیستم آموزش راه دور نسبتا قابل دفاع گرفته تا اجبار به نصب برنامه زوری شاد تا دزدیدن انواع سیستم‌های آزاد و کمی فارسی‌سازی و قالب کردنش به اسم افتخار ملی و تولید وطن و دانش بنیان و بقیه چیزها. اما چیزی که توی همه اینها مشترکه اینه‌: یه معلم سعی می‌کنه درس رو به شکل فایل صوتی و تصویری و بقیه چیزها ارائه کنه و بعد بچه‌ها اونو دانلود می‌کنن و تمرین و مشق و غیره رو با معلم چک می‌کنن و پیش می‌رن.

می‌دونیم که مشخصه دنیای دیجیتال صفر بودن هزینه بازتولید است و اتفاقا سودش هم توی همینه. اینهمه شرکت نرم‌افزاری به سرعت به غول‌های اقتصادی تبدیل شدن چون هزینه بازتولید نرم افزار صفر است. یعنی کافیه یک نسخه از یه برنامه تهیه کنین و بعد هر نسخه جدیدی که ازش تهیه می کنین تقریبا رایگان تهیه شده. این کاملا مخالف وضعیت مثلا خودروسازی یا لپ‌‌تاپ سازی یا پالایشگاه یا کارخونه پفک است. در دنیای صفر و یک، همین که اولین نسخه رو ساختین، میلیون‌ها کپی از اون هم که بگیرین هزینه‌تون بالاتر نمی‌ره.

حالا اینو ربط بدین به این آنلاین کردن مدارس. چرا به جای تلاش هر معلم برای ساخت محتوای درسی کلاس خودش، آموزش و پرورش یا هر ارگان دیگه نمیاد به بهترین مدرس‌ها ابزار و زمان بده تا یک آموزش خوب و کامل از درس خودش بسازه؛‌ مثلا خانم فارسی ممکنه فارسی کلاس چهارم دبستان رو بهتر از همه درس داده باشه و همین ضبط بشه و در اختیار همه باشه. یا حتی بهتر از اون مثلا از هر درس هر پایه، ۱۰ استاد منتخب دوره بسازن و همه یکجا قرار بگیرن. بعد دانش آموزها یا حتی معلم‌ها هستن که می تونن توی کل کشور اگر خواستن خودشون درسشون رو ضبط کنن یا به بچه ها پیشنهاد بدن که فلان استاد رو نگاه کنن یا اگر بچه استادی رو دوست نداشت یا روشش براش مناسب نبود، خودش یک استاد دیگه رو تست کنه.

اینطوری با یه بار هزینه تولید، همه بچه هایی که در همه کشور به یه گوشی و سیم کارت و موارد مشابه دسترسی دارن می تونن از بهترین معلم‌ها درس بگیرن. معلم‌های خودشون هم بیکار نمی‌شن چون می تونن وقتشون رو بیشتر برای توصیه اینکه چی بخونین و تمرین و حل مشکل و اینجور چیزها بذارن بدون اینکه درگیر بحث های مسخره ای بشن که هیچ وقت هم براش آموزش ندیدن و ابزار نگرفتن. چیزهایی مثل شیوه ضبط و شیوه ادیت و شیوه کم کردن حجم و … بشن. از اونطرف کشور می تونه ادعا کنه که تمام دروس تمام سال ها برای تمام بچه‌ها قابل دسترسی است – اونم از طریق بهترین معلم‌ها. اگرم معلمی بهتر درس داد می تونه درسش اضافه بشه به اونجا. هیچ ضرری حتی برای هر درس هزار نفر معلم هم درس داده باشن و بچه ها باشن که رای بدن یا انتخاب کنن.

معلومه که در این سیستم مدرسه‌هایی که برای داشتن فلان معلم کلی پول میگیرن ضرر می کنن ولی اتفاقا این فایده همین سیستمه.