درست بقل هتل ما، یک پارک تفریحی درست کرده بودن. توش انواع چیزهایی که میچرخن و تند میرن و میپیچن و باعث میشن حالت تهوع به آدم دست بده بود. من اصلا اهل اینجور چیزها نیستم چون از چیزهای مختلفی مثل سانسور و دیکتاتوری به اندازه کافی حالت تهوع دارم! (به قول اون تی شرت، I do’nt need sex, government fucks me everyday).
اما یک چیز این وسط استئنا بود. یک پرتابه به اسم پاور شات. یک گلوله متصل به دو تا کش که دو نفر رو به میلههاش میبستن و بعد کشها رو میکشیدن و مثل یک تیرکمون، عمودی آدم رو پرتاب رو میکردن هوا! در نقطه اوج کشها دوباره کشیده میشد و با شتابی بیشتر از g، به زمین برمیگشتیم. اونهم توی یک توپ فلزی ولی درست قبل از رسیدن به زمین …. این بازی اونقدر جذاب و غیرطبیعی بود که تقریبا کسی سوار نمیشد. گاهی هم که دو نفر سوار میشدن، کلی آدم وای میستادن(!) و عکس و فیلم میگرفتن. ما هر شب از جلوش رد میشدیم. شب اول گفتیم کدوم دیوونهای سوارش میشه! شب دوم یکی رو دیدیم. شب سوم به خنده گفتیم بریم سوار شیم و روز چهارم در طول روز در مورد سوار شدنش شوخی میکردیم و بالاخره… شب پنجم پرتاب شدیم!
ایریکس عزیز توی وبلاگش ماجرای سفر رو نوشته و فیلم پرتاب خودمون رو هم گذاشته! این شما و این فیلم پرتاب:
توصیه: اگر جایی دیدینش، سوار بشین! خیلی بانمک بود و وقتی هم بلیت رو خریدین، دیگه مجبورین تا آخرش برین و راه برگشتی نیست!