تری پراشت/پراچت از نویسندههای مورد علاقه من است. کتاب رنگ جادو کتابی بود که تا تموم نشد من ازش جدا نشدم و از اون به بعد، مجموعه آثارش رفت توی فهرست هر لحظهای که کتابی برای خوندن نداشته باشم.
این مرد بزرگ – که کمترین هنرش اینه که ملکه انگلیس شخصا بهش لقب شوالیه داده به علت بیماری در حال مرگه ولی دلیلی که من این پست رو مینویسم نه بیماری آلزایمرش است و نه نوشتههایی که از حق مرگ انتخابی دفاع میکنن. من اینجا مینویسم که بگم چنین نویسنده جذابی با لقب سر که یدک میکشه اخیرا احساس کرده که نیاز به یک شمشیر داره! اونهم یک شمشیر جادویی.
سر تری پراچت، به همراه دوستش جیک کین، ۸۱ کیلو سنگ معدن برداشت کردن و بعد در کوره موقتی که با سنگ و گل ساختن و با کود حیوانی روشنش کردن، اونها رو آب کردن و ازشون آهن به دست آوردن و با کارگذاشتن چندین قطعه از یک شهابسنگ، برای خودشون یک شمشیر جادویی ساختن. در نهایت با کمک یک آهنگر محلی، این شمشیر با نقره لعاب داده شده. چیزی که این پیرمرد محبوب بعد از رسیدن به هدفش گفته اینه که
متاسفم که شوالیهها نمیتوانند با خودشان شمشیر حمل کنند چون این خلاف قوانین ضد سلاح سرد انگلستان است.