غول به چراغ بر نمی‌گردد

همچنین چاپ شده در اعتماد ۷ سپتامبر

طرح از آرش اصغری

این هفته در دنیا و ایران هفته وبلاگ‌ها است. روز جهانی و روز ایرانی وبلاگستان تقریبا روی هم افتاده‌اند و جماعتی به این دلیل مشغول تفریح و تحلیل. من هم در این مورد می‌نویسم تا از غافله عقب نمانده باشم – با اینکه کلا علاقه چندانی به سالگردها ندارم چون به نظرم چیزهایی هستند مثل این قرارداد که «همین که خورشید به فلان جا رسید، همه در مورد بهمان چیز حرف بزنیم».

اما نوشته‌های چاپ شده ریز در زیر صفحات تقویم، کاربردهای مثبت هم دارند. مثلا خوب است همه با هم به اولین روزهای اینترنت ایران و اولین وبلاگ نویسی‌ها نگاه کنیم یا یادی کنیم از کسانی که این تکنولوژی‌ها را در ایران ترویج کردند. به هرحال جذاب و کمی عجیب است اگر به روزگاری برگردیم که اینترنت تازه وارد ایران شده بود و اشتراک اطلاعات برای کسی تهدید به حساب نمی‌آمد. در آن زمان اینترنت چیزی بود برای مصرف و مطلقا تمام سایت‌های موجود قابل دسترس بودند. داشتن یک سایت و حتی یک آدرس ایمیل شما را در زمره هکرها قرار می‌داد و کار کسانی که به اینترنت دسترسی داشتند، دانلود متونی مثل آهنگ ترانه‌ها یا مجلات متنی هکرها و به اشتراک گذاری آن‌ها بود با دیگران – البته از طریق کپی روی دیسک و دست به دست کردن دیسک حاوی اینترنت!

یکسال بیشتر طول نکشید تا وضع کاملا عوض شود. اینترنت و بخصوص وب به هر خانه‌ دارای تلفن و کامپیوتر راه پیدا کرد و از هر دکه روزنامه فروشی و بقالی می‌شد یک شناسه ده ساعته اینترنت خرید. مصرف اطلاعات برای هر کسی که کمی انگلیسی می‌دانست فرصتی غیرقابل باور بود اما عده‌ای هم تشنه تولید بودند. عصر وبلاگنویسی شروع شده بود. من جزو آن‌هایی بود که می‌پرسیدم واقعا فایده وبلاگ چیست؟ مگر چند نفر حرفی ارزشمند برای عرضه دارند و می‌توانند هر روز تولید محتوای مفید کنند؟ اما جوان‌هایی که هر کدام چندین وبلاگ داشتند، خیلی زود ماهیت این پرسش را زیر سوال بردند. وبلاگ وسیله‌ای برای تولید و به اشتراک گذاشتن فکر نبود، وبلاگ روشی بود برای اعلام موجودیت اندیشه و سبک‌های زندگی متفاوت از روایت رسمی.

دخترها شاید بشیترین نقش را در این موضوع داشتند. نوشته‌هایشان عمیقا برای کسانی که سال‌ها تصورات عجیب و غریب از مفهوم جنسیت در ذهنشان کاشته شده بود بسیار جذاب بود و هنوز هم صرف دختر بودن، ضریبی است با معنا برای پیش‌بینی احتمال موفقیت یک وبلاگ. به جرات می‌شود گفت که وبلاگ‌ها جامعه ایران را تغییر دادند. یا بهتر بگویم برداشت جامعه ا زجامعه را متحول کردند. گفته می‌شد که ایران یکی از پنج کشوری است که بیشترین وبلاگ‌های جهان را دارند. شاید هم واقعیت داشت. ما می‌خواستیم بگوییم که هستیم. هر وبلاگی که در آن دوران شروع کرد، خوانندگانی داشت که با هر پست می‌گفتند «چه جالب! منهم با شما هم‌عقیده‌ام ولی تا دیروز تصورم این بود که هیچ کس مثل من فکر نمی‌کند». غول از چراغ آزاد شده بود و ضرب المثلی در اینترنت هست که می‌گوید «چیزهایی هست که وقتی آن‌ها را دیدی، دیگر نمی‌توانی آن‌ها را ندیده باشی».

ضد کلیشه: زنان جنگجوی دنیاهای فانتزی

دنیای فانتزی ادامه دنیای واقعی است ولی آمیخته با تخیلات بیشتر. در دنیای فانتزی خیلی وقت‌ها نقاش‌ها و طراح‌ها مردهایی هستن که زن‌ها رو برای خودشون نقاشی میکنن و این جنگجویان زن داستان‌های فانتزی رو به جای توسعه دادن در تخیلات داستان، به دنیای جنسی خودمون بر می گردونه.

بحث اینه که آخه واقعا چرا کسی که دنبال دیدن زن لخت است باید برای اینکار به دنیای فانتزی بیاد؟ خب می تونه توی دنیای مخصوص اینجور کارها دنبالش بگرده. شده مثل ایران که مردم برای ساحل رفتن، مشروب خوردن و رقصیدن و دو دقیقه بدون دغدغه پلیس شرعیات با دوست پسرشون راه رفتن باید تا یک کشور دیگه برن.

حالا فتوبلاگ Women Fighters یک پروژه جالب شروع کرده: جمع کردن عکس جنگجویان زن دنیاهای فانتزی و بازی‌های کامپیوتری به اون شکلی که واقعا باید باشن: در زرهی واقعا مفید برای جنگ و اسلحه به دست گرفته مثل یک انسان واقعی. اگر دنیاهای فانتزی رو دوست دارین، چرخی توش بزنین. زن‌هاش واقعا برای جنگ لباس رزم پوشیدن نه برای ارضای مردها (:

شکاف دیجیتال

شرکت‌های بزرگ فن‌آوری اطلاعات با علاقه می‌خواهند در پروژه فاتح ترکیه سهیم شوند. وزیر اقتصاد ترکیه در آمریکا است و مشغول مذاکره با شرکت‌های خصوصی در سیاتل و سیلیکون‌ولی. تا اینجا او از مایکروسافت، اپل، اینتل و سیسکو دیدن کرده و با مدیران آن‌ها به گفتگو نشسته است. موضوع گفتگو پروژه فاتح است. طرح بلند پروازانه و پر خرجی که طی آن با همکاری بزرگترین شرکت‌های آی.تی. دنیا، تبلتی برای دانش‌آموزان ترکیه‌ای طراحی شده و در طول چهار سال آینده پانزده میلیون واحد از آن در تمام مدارس این کشور نیمه آسیایی و نیمه اروپایی توزیع خواهد شد.

فاتح که در زبان ترکی حروف اول کلمه «جنبش پیشبرد فرصت‌ها و توسعه تکنولوژی» است شکاف دیجیتال را هدف گرفته است؛ هم در داخل کشور و هم خارج از آن. شکاف دیجیتال به اختلاف سطحی گفته می‌شود که افراد، گروه‌ها و کشورها از نظر فرصت‌ و دسترسی به اطلاعات و تکنولوژی‌های اطلاعاتی دارند؛ از جمله دسترسی به اینترنت و توان استفاده از آن. در سطح داخلی، وزارت اقتصاد تلاش می‌کند با طرح فاتح به همه دانش‌آموزان فرصتی برابر برای آشنایی و استفاده از ابزارهای دیجیتال و دسترسی به اطلاعات فراهم کند و در سطح خارجی هم ترکیه می‌خواهد با تربیت نسلی آشنا به تکنولوژی و بومی کردن فن‌آور‌ی‌های نو، نقش پر رنگ تری در تولید اطلاعات در سطح جهان باشد و از این طریق شکاف دیجیتالی خود و کشورهای پیشروی جهان را کاهش دهد.

آمریکا روند مجهز کردن تمام مدارس به کامپیوتر و دسترسی دانش آموزان به آن را از اوایل دهه ۱۹۹۰ شروع کرد و تا پیش از چرخش هزاره، تلاش داشت تا تک تک مدارس و دانش آموزان را به اینترنت متصل کند. چند سال قبل هم پروژه‌ای تحت عنوان «هر کودک یک لپ‌تاپ» سعی کرد این امکان را فراهم کند که هر دولتی با سرمایه‌گذاری صد دلاری به ازای هر نفر، بتواند کودکان کشور را از ابتدا با فرصت‌های دیجیتال نسبتا برابر و آماده برای پذیرفتن نقش‌های دنیای تکنولوژیک آینده بزرگ کنند. نمونه‌های بعدی هند بودند و کره جنوبی. هند ابزارهای تکنولوژیک ارزان ساخت و اجازه داد قشر فقیر نیز با هزینه‌ای بسیار اندک و با استفاده از سوبسید دولتی به کامپیوتر دسترسی داشته باشد و کره جنوبی هم در برنامه‌ای بسیار بلندپروازانه اعلام کرد که تا سال ۲۰۱۵ تمام کتاب‌های درسی مدارس را با نسخه‌های دیجیتال جایگزین خواهد کرد و هر دانش‌آموز تنها با یک تبلت در کوله پشتی به مدرسه قدم خواهد گذاشت.

موضوع شکاف دیجیتال و نحوه غلبه بر آن دغدغه بسیاری از کشورها است. توان کار با کامپیوتر و فراهم بودن دسترسی به آزادراه‌های اطلاعاتی در ده سال آینده چیزی خواهد بود مثل داشتن سواد و حضور جاده‌های خوب در در دهه قبل. اگر کشوری می‌خواهد در آینده جهان نقش بازی کند و اگر انتظار می‌رود افراد یک سرزمین، شهروندی از دنیای آینده باشند، باید زیرساخت‌های نرم‌افزاری و سخت‌افزاری مورد لزوم توسعه پیدا کرده باشند. چنین کاری ادامه منطقی آموزش و پرورش ابتدایی در هر کشور است و وظیفه دولت‌ها – البته دولت‌هایی که می‌خواهند بخشی از جهان باشند.

تحقیق: نود درصد کاربران کنترل-اف رو بلد نیستن

!!! دن راسل مردم شناس جستجو توی گوگل (عنوان شغلی رو داشته باشین!)‌ می گه اکثر وقتش رو به گپ زدن با آدم های مختلف می‌گذرونه و عادت‌های سرچ اونها رو بررسی می‌کنه. این رفیقمون اخیرا گفته که تقریبا ۹۰٪ مردم نمی‌دونن که توی یک مرورگر یا داکیومنت یا تقریبا هر جای دیگه می‌شه با زدن ترکیب Ctrl+F (حالا بگو کامند+اف) دنبال یک کلمه در متن گشت.

فکر کنین! نود درصد! راسل نوشته:

تقریبا نود درصد کاربران آمریکایی اینترنت نمی‌دانند که با این ترکیب می‌شود در متن به دنبال یک کلمه خاص گشت. حجم نمونه این تحقیق هزاران نفر است و من نمی‌توانم بگویم چند بار در هفته در خانه آدم‌های نشسته‌ام که دقایق طولانی یک متن را بالا و پایین کرده‌اند تا کلمه خاصی را در آن پیدا کنند. در این موارد من موقع ترک منزل به آن‌ها می‌گویم که می‌توانند برای پیدا کردن یک کلمه در یک متن از ترکیب کنترل و اف استفاده کنند و آن‌ها با هیجان جواب می‌دهند که تازه فهمیده‌اند که این همه مدت عمرشان با بالا پایین کردن متون تلف شده.

شما باور می کنید؟ امیدوارم نگید که خودتون هم کنترل-اف رو نمی شناختین که من به سختی باور می کنم (: البته چیزهای دیگه ای هست که ما ندونیم و بلد بودن جستجو یعنی دسترسی داشتن به اطلاعات بیشتر و تصمیم‌های بهتر. پیشنهاد می‌کنم گاه گداری اگر حوصلتون سر رفته بود سری هم به کمپین A Google A Day بزنید و در مسابقه‌های روزانه‌اش شرکت کنین و با تکنیک‌های سرچ در گوگل بیشتر آشنا بشین.

منبع اصلی

شورشی ها به تریپولی رسیدند: گفته می‌شود قذافی فرار کرده

گزارشگر ان بی سی به نقل از تلویزیون لیبی توییت کرده که قذافی و خانواده به خارج از لیبی پرواز کرده‌اند. شورشیان لیبی امروز به پایتخت رسیده‌اند و کنترل یک فرودگاه نظامی را در دست گرفته‌اند. چند ساعت قبل، همسایه لیبی یعنی تونس، حکومت جدید لیبی را به رسمیت شناخته.

اضافه کنم که «شورش» الزاما یک فعل منفی نیست. شورش یعنی حرکت خشونت آمیز علیه وضع موجود و اکثرا هم برای بر هم زدن نظم سیاسی کاربرد داره. زنده باد شورشی ها، انقلابی‌ها و آزادی بخش‌های لیبیابی و از اون مهمترتر زنده باد خود آزادی (:

لیبرالیسم برای برابری انسان ها

کشور ما ده سالی است که افتاده روی لیبرالیسم و همینطور داره می ره جلو. دوستان مصلحتاندیش و منفعتاندیش هم که هر چی بهشون بگن مثل بلندگو تکرار می کنن و تحلیلشون تعطیله. این دوستان یادشون نیست که یک زمانی عربده می کشیدن که بانک ها باید دولتی باشه، بیمارستان‌هایی که همان زمان هم رایگان بود باید مال دولت اسلامی باشه، تمام صنایع بزرگ باید در کنترل حکومت باشه، دولت مسوولیت داره به همه سوبسید بده و غیره و غیره. اون زمان حنجره ها پاره می شد تا فریاد زده بشه که کنترل دولتی بر همه چیز باعث رفاه همه است و خوشبختی عمومی و غیره و غیره.

کشور ما ده سالی است افتاده روی لیبرالیسم و همینطور داره می ره جلو. الان ده سالی است که به دوستان مصلحاندیش گفته شده حنجره شون رو پاره کنن که مالکیت خصوصی مهمترین چیز برای رفاه عمومی است و اصولا راه خوشبختی یک جامعه اینه که همه چیز توش خصوصی بشه و اقتصاد لیبرال. این دوستان مصلحاندیش حالا حنجره ها رو پاره می کنن تا بگن صندوق بین المللی پول ایران رو به عنوان سریعترین کشور در توسعه لیبرالیسم برنده اعلام کرده و ذوق می کنن که با حذف یارانه ها، خصوصی کردن بانک ها، پولی کردن بهداشت، پولی کردن تحصیلات و فروختن صنایع به آدم ها کشور داره در راه تعالی می ره و به زودی عدالت محور اساسی می شه (:

بده آدم مغزش رو تعطیل کنه و چشمش رو ببنده. ولی بدتر از اون اینه که اختلاف طبقاتی توی یک جامعه بسته بیشتر و بیشتر بشه. یادمه زمانی که آدم ها با دیدن یک بی ام و آخرین مدل ازش فیلم می گرفتن و به هم نشون می دادن. یادمه که من دو سال پیش از گداهای نیجریه فیلم می گرفتم و برام عجیب بود که توی صف پمپ بنزین دائما گدا از کنارم می گذره… الان هر دوی این صحنه ها طبیعی است و منفعاندیش‌ها هم فعلا قراره چشم هاشون رو ببندن روی دولت دهم و شعیب بن صالح سابقش.


نکته مهم: یکهو این توهم پیش نیاد که جمهوری اسلامی داره به یک سیستم لیبرال تبدیل می شه. آزادی بیان و عضوی از جهان بودن بخشی از لیبرالیسمه که اینجا نیست. چیزی که ما الان باهاش طرفیم، حکومتی است که بخش های توتالیتر اجتماعی چپ رو به ارث برده (بخونید سانسور و اعدام) و داره بخش های بد لیبرالیسم رو هم جذب می کنه (بخونید پولی شدن تمام سرویس هایی که باید حق هر شهروند باشه).

چُرت

مجموعه‌ای عکس از آدم‌هایی که بین کارها و از اون مهتر بین چیزها چرت می‌زنن. منبع اصلی اینجاست و عکس‌ها از REUTERS.


کارگری در یک مزرعه پرورش اردک از ایالت ژجزیانگ چین، در میان تعداد زیادی جوجه اردک چرت می‌زند.


یک جنگجوی شورشی لیبیایی در کنار جعبه مهمات خوابیده است.


کارگری در میان سیمان‌های جلوی مغازه‌ای بسته در لاهور پاکستان خوابیده.


کارگران کره شمالی بر روی کیسه‌های کود وارد شده از چین در نزدیکی شهر سینیجوی که در نزدیکی رود یالو واقع شده خوابیده‌اند.


یک پسرکه صورتش را برای در امان ماندن از مگس‌ها در یک گونی خالی پیاز پیچیده، در بازار سبزیجات دهلی نو، چرت می‌زند.


کارگری در بازار میوه سیلیگوری هند، در بین نارنگی‌ها استراحت می‌کند.


تولید کننده در کنار بسته‌های کلمش در بازار میوه سیونینگ چین خوابیده است.


فروشنده هندوانه در بازار میوه هوایبی چین، چرت می‌زند.


تولید کننده و فروشنده گوجه فرنگی در بازار خیابانی چانگژای ایالت شانگی چین، چرت می‌زند.


تولید کننده سبزیجات در مغازه کنار خیابانش در دهلی نوی هند، خوابیده است.


پسری در کنار بساط مادرش که در بازار ماهی جاکارتا مشغول جدا کردن گوشت از سر ماهی‌ها و فروش آن است، استراحت می‌کند.

بهره وری و سلامت در محل کار: خواب و اوپن آفیس

خوابیدن در محیط کار مفیده

سال‌ها قبل، کریگ یارد، موسس فلزات یارد در بریستول متوجه شد که بعضی از کارگرانش – که در سه شیفت کارخانه را به شکل بیست و چهار ساعته فعال نگاه می‌دارند – چرت می‌زنند. او در ۱۹۹۵ محیط کار را بازسازی کرد و اتاقی را با مبل‌های راحت به چرت زدن کارگران اختصاص داد.

یارد می‌گوید «مردم فکر کردند من دیوانه‌ام، حتی کارمندانم می‌گفتند ‘چکار می کنی؟!’». پانزده سال بعد، فلزات یارد رشد کرده و حالا تقریبا ۷۰۰ کارمند دارد و ۵۰۰ میلیون دلار سود سالانه و دارای دفترهای مختلف که هر کدام یک اتاق چرت زدن دارند.

اوپن آفیس برای مغز و کارایی بد است

منظور از اوپن آفیس (آفیس باز) شکل جدیدی از دفاتر است که در آن‌ها میزها کنار هم در یک سالن بزرگ قرار گرفته‌اند. این شکل از طراحی دفتر این روزها شکل اصلی طراحی دفاتر فعال است و غرفه های پارتیشنی قدیمی و کم کارایی به حساب می‌آیند.

تحقیقات متنوع می‌گویند که این شکل از دفاتر به خاطر ایجاد نویز و حواس پرتی‌های ناشی از سر و صدای دیگران راندمان کار را ۱۵٪ و سلامت کارمندان را ۳۲٪ کاهش می‌دهد. دکتر جل لویس – عصب شناس – که این تحقیق را رهبری کرده می‌گوید اگر شما در حال کار باشید و صدای صحبت یا زنگ تلفن بیاید، حتی اگر در آن لحظه متوجه نشوید راندمان کار شما را پایین خواهد آورد چرا که مغز به هر ورودی ای پاسخ می‌دهد. در ضمن نبودن پرایوسی کافی و ناتوانی نسبی در شخصی کردن محیط کار عامل دیگری است برای بالا رفتن استرس.

مشخص است که سلامتی ما برای شرکت‌های خبیث زیاد مهم نیست ولی امیدوارم در نبود اتحادیه‌های شغلی، حداقل افت ۱۵ درصدی راندمان کار عاملی شود که شرکت ها دفاتر را بهتر کنند. پیشنهاد بهینه، داشتن یک محیط کار شخصی به همراه فضاهای عمومی برای جلسات و کارهای تیمی و برین استورم است.