لینک های شاد دوشنبه‌های آخر ماه – مرداد ۱۳۹۹ – آدم‌های مستقل دست به کار شدن


(منبع عکس)

  • سه تا دانشجو هم این سیستم خرید دامنه و هاستینگ رو راه انداختن… سر زدن بهش شاید همه رو خوشحال کنه و شایدم این سرویس به درد شما هم بخوره
  • با جیرا آشنا هستین دیگه؟ مجتبی که مدیر محصول است چند تا ویدئوی آموزشی اش رو اینجا گذاشته که شاید به شما ایده‌های جالبتری هم در موردش بده.
  • مصطفی هم یه برنامه استگانوگرافی نوشته به سی شارپ. برنامه‌ای برای مخفی کردن اطلاعات لابلای بیت‌های یک تصویر.
  • برنامه کپک هم لوگوی فانی داره هم آزاده. برای رمزنگاری روی فایل‌ها. یه نگاه بکنین شایدم فرصتی شد برای مشارکت و یاد گرفتن.
  • شهریار هم یک دوره توی یوتیوب داره که خوبه دیده بشه. دوره جنگوچنلز و سوکت نویسی اش . اینجا می تونین ببینین
  • مهدی هم ی پروژه داره تحت عنوان آپارات-دی-ال. شبیه یوتیوب دی ال که در کامندلاین از یوتیوب دانلود می کنه ولی از آپارات با پایتون و نرم افزار آزاد
  • مهدی (دیگه ای!) هم یک سی ام اس با جنگو نوشته. شامل دسته بندی و بخش توانایی ها و پادکست و … روی گیت هاب
  • نمی دونم این ترجمه آزاد از کتاب کد تمیز رو معرفی کرده ام یا نه… ولی به هرحال منتظر مشارکت شماست (: شایدم خوندن بخش های ترجمه شده.
  • علی هم یه پروژه داره برای به اشتراک گذاشتن کد تایید در حین زمان توسعه. از dev-code می تونین دقیقتر ببینینش.
  • علی و دوستانش هم دارن javascript.info رو ترجمه می‌کنن و اگر دوست دارین کمک کنین رو گیت هاب منتظر شماست

اگر شما هم دوست دارین پروزه تون معرفی بشه و اگر حس می کنین پروژه تون مرتبط است و آزاد و به نفع همه؛ خوبه بهم خبر بدین (:

موزیلا با کم کردن ۲۵۰ نفر از کارمندان، دنبال تمرکز جدید و راه‌های درآمدزایی جدیدی می‌گرده

بنیاد موزیلا در وبلاگش اعلام کرده که با کم کردن ۲۵۰ نفر از نیروهاش – یعنی تقریبا یک چهارم نیروی کارش – تمرکزش رو بیشتر به سمتی می‌بره که درآمد زا است. این خبر کمی مشکوک برای دنیای آزاده. موزیلا همیشه یکی از شرکت‌های پر تلاش برای اینترنت و آزادی‌ها و سرویس‌هاش بوده ولی ظاهرا در دوران همه‌گیری و افول اقتصاد ناشی از اون (و البته ناشی از چیزهای دیگه)، بنا به گفته مدیرعاملش دیگه نمی‌تونه در این دوران به فعالیت‌های پیشاکرونایی‌اش ادامه بده و باید تمرکزش رو تغییر بده.

چند ماه قبل هم موزیلا ۷۰ کارمند دیگه رو اخراج کرده بود و حالا دفتر تایوان‌اش هم بسته خواهد شد. در این اطلاعیه اومده که موزیلا تمرکزش رو روی چند موضوع خاص خواهد گذاشت که باعث پیشرفت شرکت بشن. از جمله ساختن جامعه قوی‌تر، ساختن محصولاتی که مردم بهش علاقمند باشن و به طور خاص ایجاد جریان‌های درآمدی جدید. در حال حاضر بیشترین درآمد موزیلا از شرکت‌هایی است که برای دریافت سرچ از براوزر موزیلا، بهش پول می‌دن.

محصولاتی جدید که بهشون اشاره شده، پاکت برای خوندن مطالب ذخیره شده است و سرویس وی پی ان اختصاصی موزیلا، همچنین چت روم های مجهز به واقعیت مجازی و ابزارهایی برای امنیت و خلوت (پرایوسی). همونطور که گفتم موزیلا یکی از پیشروترین شرکت ها در حقوق دیجیتال و آزادی‌های نرم افزاری بوده و هست و یکی از اولین آلترناتیوهای آزادی ک برنامه تجاری رو ارائه داد که باعث شد عموم مردم متوجه بشن که نرم افزار آزاد می تونه از نمونه‌های تجاری اش بسیار بهتر باشه. اما در طول دهه گذشته تجربه این شرکت خیلی خوب نبوده و احتمالا این کوچیک شدن سایز اجتناب ناپذیر بود اما امیدواریم که نتایجش برای همه ما خوب باشه.

رادیوگیک ۱۰۱ – اعترافات مارکوس هاچینز ، هکری که اینترنت را نجات داد

توی این شماره از رادیوگیک، به سراغ داستان هکری می‌ریم که خوبه شنیده بشه: مارکوس هاچینز. کسی که از یه زندگی روستایی ساده شروع کرد ولی به زودی پاش به زیرزمین‌های تاریک و نمور باز شد. کسی که از اتاق خوابش اینترنت رو نجات داد؛ ولی اف بی آی بالاخره دستگیرش کرد؛ اونهم بعد از یک هفته پارتی سنگین! داستان مارکوس هاچینز رو بشنوین!

‏- دانلود نسخه ام پی تری

با این لینک‌ها مشترک رادیوگیک بشین

‏- آر اس اس فید برنر
‏- کانال تلگرام
‏- پادکست در آیتونز
‏- ساوند کلاود
‏- فولدر دراپ باکس
– پادسکت در استیچر: https://www.stitcher.com/podcast/radio-geek
– یا توی برنامه های پادکست دنبال «کیبرد آزاد» یا «جادی» یا «رادیوگیک» یا jadi یا radiogeek بگردین. هر کسی رادیوگیک رو پیدا نمی کنه، شانس می خواد (:

و البته ایده جدید:

Marcus Hutchins, digital security researcher for Kryptos Logic, poses for a photograph in front of his computer in his bedroom in Ilfracombe, U.K., on Tuesday, July 4, 2017. Hutchins, the 23-year-old who saved the world from a devastating cyberattack in May was asleep in his bed in the English seaside town of Ilfracombe last week after a night of partying when another online extortion campaign spread across the globe. Photographer: Chris Ratcliffe/Bloomberg via Getty Images

اعترافات مارکوس هاچینز ، هکری که اینترنت را نجات داد

این شماره در واقع ترجمه ای است از مطلب وایرد به همین نام. در مورد هکری که در 22 سالگی ، به تنهایی جلوی بدترین حمله سایبری را که جهان تا به حال دیده بود متوقف کرد و بعد وی توسط اف بی آی دستگیر شد. حالا قصه اش رو می شنویم.

موسیقی

  • ما از ابی
  • [کاور کیهان از تو میتونی])https://soundcloud.com/keyhan-a/to-mitooni)
  • PERFECT from Ed Sheeran
  • marg.dar.esfahan.asare.siavash.hakim
  • Dara-Erfan-Ye-Chi-Beyneshe-(Ft-Gdaal)-320-From Reza
  • حیدو – قطار خالی
  • موزیک آخر: نعیم – چه بیهوده چه سا ده

آلودگی ارتش آمریکا از مجموع آلودگی کل ۱۰۰ کشور دیگه بیشتر

جای‌پای کربن ارتش آمریکا در محیط زیست عظیم‌ است. این ارتش هم مثل شبکه تامین شرکت‌های بزرگ شدیدا وابسته به حمل و نقل است از جمله کشتی‌ها، کامیون‌ها و هواپیماهای باربری که از بمب تا مواد غذایی برای آدم‌های درگیر در مناطق جنگی رو جابجا می‌کنن. یک تحقیق جدید میزان آلودگی کربنی این حجم عظیم حمل و نقل رو محاسبه کرده.

گازهای گلخانه‌ای معمولا روی میزان آلودگی شرکت‌ها و آدم‌ها تمرکز می‌کنن اما اخیرا محاسبه‌های مختلفی نشون دادن که ارتش آمریکا یکی از آلوده‌ کننده‌ترین‌های کل تاریخ جهان است که میزان مصرف سوخت مایع و تولید گازهای مضرش بیشتر از اکثر کشورها با اندازه متوسط است. اگر این ارتش یک کشور مستقل بود، توی رده بندی آلوده کنندگی می‌تونست ۴۶مین کشور تولید کننده گازهای گلخانه‌ای جهان باشه؛ بین پرو و پرتغال.

در ۲۰۱۷، این ارتش تقریبا روزانه ۲۶۹هزار بشکه نفت سوزونده که باعث اضافه کردن ۲۵هزار کیلو تن دی اکسید کربن به اتمسفر زمین شده. هزینه خرید این سوخت برای نیروی هوایی نزدیک ۵ میلیارد دلار و برای نیروی دریایی ۲.۸ میلیارد دلار بوده.

این اطلاعات بر اساس «حق دسترسی آزاد به اطلاعات» به دست اومده که بر طبق اون هر کس حق داره اطلاعات غیرطبقه بندی شده ای که می خواد در موردشون بدونه رو از دولت درخواست کنه. شاید گفتن این هم جالب باشه که آمریکا به شدت مخالف گنجوندن بندی برای گزارش ساطع کردن گازهای مضر ارتش در پروتکل مرتبط ۱۹۹۷ کیوتو بوده ولی بعدا توی معاعده پاریس این رو پذیرفت.

روز جهانی مدیران سیستم ۲۰۲۰ مبارک

بازم رسیدیم به آخرین جمعه جولای و روز جهانی مدیران سیستم. به افتخار همه کسانی که سیستم‌ها رو بالا نگه می‌دارن. به افتخار همه کسانی که سیستم عامل‌ها رو می‌فهمن و به افتخار همه کسانی که باعث شدن شما بتونین اینو روی اینترنت بخونین – بخصوص اونها‌یی که با فیلترینگ چرند ایران هم هی باید چک کنن که مشکل از سیستم اون‌ها است یا یه جای جدید فیلتر شده و یه پروتکل بسته شده و …. (: روزتون مبارک.

اگر هم مدیرسیستم نیستین، خیلی خوبه امروز یا فردا ببینین مدیر سیستم شما کیه و بهش یه کادو بدین. از هدیه های فیزیکی تا یه تشکر تا تقدیر تا هر چیزی. ماها همین که بدونیم شما یاد ما هستین خوشحالیم (: متاسفانه معمولا مدیر سیستم ها شبیه دروازه بان ها هستن؛ تا گل نخوردن کسی اونها رو نمی بینه (:

لینک های مرتبط:

در مورد «انجمن نرم‌افزارهای آزاد ایران»

این چند وقت یه بحثی حداقل در توییتر بچه های جامعه آزاد شروع شده در مورد «انجمن نرم افزارهای آزاد ایران». ظاهرا یه سازمان به اصطلاح مردمی ثبت کردن به این اسم که خب معلومه در سطوح مختلف دولتی است و الان هم در اخبار اومده چون انتخابات جدیدش بوده و توجه افراد فعال یا علاقمند به حوزه نرم‌افزارهای آزاد ایران بهش جلب شده؛ با این اسمش (:

افراد تاثیرگذار و فعال مهمی توی این مدت رسما نوشتن و گفتن که بخشی از این انجمن نیستن و اسم انجمن غلط‌انداز است. منم فکر کردم خوبه کمی مفصل‌تر بنویسم و بگم چرا باهاشون نیستم و بهشون علاقمند هم نیستم و حتی به نظرم بهتر بود که چنین چیزی نباشه.

حواستون هم باشه که من نه کارشناس حقوق هستم نه اصولا هیچ ربطی به این سیستم‌های شبه-دولتی داشته ام، حتی برای «تلاش برای اصلاح» هم با این چیزها همراه نشده ام چون به نظرم این چیزها در این شرایط در حالت عادی فاسد کننده، در حالت بد خبیث و در بهترین حالت فرساینده هستن. اما بذارین دلایلم رو بگم.

من با این انجمن چند مشکل دارم. یکی اینکه از نظر تاریخی بسیار غیرشفاف ایجاد شده و پیش رفته. تقریبا هیچ کس از تاسیسش خبر نداشت تا زمانی که بعضی ها رو دعوت کرد به هم اندیشی اون هم به صورتی که انگار قرار بود حضور اعضای لاگ ها و غیره مهری باشه پای کارهاش. وقتی هم این همکاری صورت نگرفت و افراد واقعی جامعه آزاد ایران مخالف هاشون رو گفتن، مساله بایکوت شد تا چند وقت قبل که دوباره زمان رای گیری شون رسیده بود و حضور چند نفر از اعضای جامعه آزاد ایران تو ماجرا،‌باعث شده دوباره دیده بشن و سر و صدا درست بشه. این عدم شفافیت در جاهای دیگه هم دیده شده و مثلا وقتی اعضا درخواست شفافیت مالی داشتن وکیل انجمن گفته بهتره فعلا این چیزها رو نخوایم و از مدیرهای بعدی این تیپ چیزها رو درخواست کنیم. این عدم شفافیت، کشنده ترین اتفاقی است که ممکنه برای چیزی که ادعا می کنه کارش حمایت از یک جامعه است اتفاق بیافته. تا اینجایی که ما دیدیم تعریف این به اصطلاح انجمن به اصطلاح مردم نهاد بیشتر شبیه یه سازمان دولتی بوده که چند نفر توش صاحب مقام‌هایی هستن و احتمالا اگر هم بتونه پروژه ای می گیره و کاری می کنه بدون اینکه کسی خبردار بشه.

اما در کنار این عدم شفافیت، من مشکل دولتی بودن رو هم دارم. اساسنامه به شیوه مهملی نوشته شده که ظاهرا هدفش غیرفعال کردن کل سازمان های مردمی در ایران بوده و برای غلیظتر کردن ماجرا، تاکید خاصی هم روی فضای اقتصاد مقاومتی و این تیپ چیزها داره. این چیزی نبوده که ما هیچ وقت از جامعه نرم افزارهای آزاد در ایران دیده باشیم و اتفاقا معدود دفعاتی که یک نفر سعی کرده بود با این تیپ ادبیات حمایت دولتی بگیره با موضع گیری کاملا منفی جامعه روبرو شده بود. گذاشتن اینها در کنار افراد دولتی پیش برنده این انجمن، یکسانی مکان اون با وزارت به اصطلاح ارتباطات که بخشی از دولت است که کار سانسور رو پیش می بره و اعلام اهدافی مثل «ساماندهی اجتماعات کاربری» و «اعتبار بخشی و تعیین سطح و رتبه بندی فعالین حوزه نرم افزارهای آزاد» چیزی است که بوهای خوبی ازش در این کشور به مشام نمی‌رسه. تجربه ما در این ۲۰ سالی که جامعه نرم افزاری در ایران فعاله این بوده که همیشه اعضا به شکل مستقل توش کار کردن، اگر خواستن لاگ درست کردن، اگر خواستن لاگ موازی درست کردن و اگر خواستن پاک تشکیل دادن یا تو پارک جمع شدن یا اعلام کردن فلان کنفرانس برگزار می شه و هر کس می خواد مقاله بده و .. ساماندهی این فعالیت ها از طریق یک سازمان با اسم عام انجمن نرم افزارهای آزاد در داخل وزارتی که کارش سانسور اینترنت برای من یکی که اصلا دلچسب نیست. توی همین این مدت هم آدم ها با جواب دادن سوال ها، سخنرانی رایگان، ایجاد محتواهای آزاد، تلاش و برگزاری جلسه و کنفرانس و فرستادن سی دی و زدن برچسب و … برای جامعه آزاد و خودشون اعتبار درست کردن و احتمالا ظاهر شدن یک سازمان که قرار باشه ما رو رتبه بندی کنه چیز بی مزه بعدی است.

واقعیت اینه که بر اساس تجربه سیستم های حاکم به ما در بهترین حالت فرساینده هستن، در حالت معمول فاسد و در بدترین حالت خبیث. همینه که اگر یکی بیاد به من بگه کاری که تا امروز به خوبی و خوشی می کردین و نتیجه اش موفق بوده رو می خوام دولتی کنم و بهتون کمک کنم، اولین و منطقی ترین جواب من برداشتن کلاهم و در رفتن است (: به همین خاطر هم نه برای اصلاح و نه برای نون و آب وارد این چیزها نمی شم و ترجیح می دم زمانی که می خوام بذارم رو صرف یه چیز مفید کنم. تازه این مستقل از این بحث است که آیا من می خوام با حکومت ایران در سال ۹۹ همکار باشم یا نه. من نمی‌خوام و مشاهداتم هم می‌گه که کسانی که با ایده اصلاح رفتن تو، بعد از مدتی…

راستی! اگر یه کشور معقول معمول بودیم منطقا بد نبود انجمنی باشه برای دفاع از حقوق و ترویج نرم افزارهای آزاد اولی به این سه شرط:
1. برآمده و وابسته به جامعه
2. کاملا غیر دولتی / حکومتی
3. صد در صد شفاف؛ برای هر کسی در هر لحظه‌ای

اگر زمانی بود خبرم کنین (:

مرتبط:
نوشته دانیال در این مورد
انصراف از عضویت
پتیشن خوبی که منم امضاش کردم و سر راست مساله رو توضیح می دهپتیشن مرتبط با این مساله

اضافه در ۱۴۰۳:
۱. دوستمون آقای آهنگرها میگن که در پتیشن مشکلاتی هست؛ مثلا ارجاع به یه مجله درست نیست. در این مورد هم این متن رو نوشته که اینجا میارم که نظرهای متنوع باشه.
۲. آقای آهنگرها بارها و بارها زیر پست های کاملا بی ربط آدم های دیگه میاد و می نویسه که جادی دروغگو است و باید بیاد با من مناظره کنه و … (: و مدعی است که باید امضام رو پس بگیرم چون در بیانیه به صفحه ای از مجله ارجاع شده که وجود نداره (: لینک های بالا هست برای بررسی ولی من امضا رو حذف کردم چون این اشتباه توش هست و حرف من هم حرف بالا است که نوشته… تلاشی است تا شاید این به انحراف کشیدن پست های بی ربط رو قطع کنه و واقعا به امید اینکه انرژی در جای بهتری از نظر من صرف بشه (:

چطوری حرفه ای بشیم؟ آر اف سی رو بخونین و بنویسین؛ نمونه بیس۶۴

من همیشه توی صحبت ها می گم خوبه در چیزهایی که دوست دارین عمیق تر بشین. یکی از روش های این عمیق شدن، خوندن دقیق داکیومنت هایی است که باعث شدن ابزارهای اطراف من و شما ممکن بشم. مثلا در مورد اینترنت منظور RFCها هستن.

بر خلاف ظاهر اولیه، این داکیومنت ها معمولا خیلی هم پیچیده نیستن و حتی «باید» و‌ «شاید» و … رو هم بالاشون تعریف کرده و انتظار می ره نه فقط کاملا قابل فهم، که قابل پیاده سازی هم باشن. مثلا اگر شما می خواین بدونین ftp چطوری کار می کنه یا تورنت چطوریه، بهترین کار اینه که به جای دیدن ده تا ویدئوی دنبال لایک و صد نفر که با پنج مدل افکت و دوربین سعی می کنن «همه آنچه باید در مورد فلان بدانید» رو بهتون آموزش بدن، برین و داکیومنت اصلی ماجرا رو بخونین؛ که پروتکل رو تشریح می کنه. قول می دم اگر برنامه نویسی دوست داشته باشین و هول هم نباشین و واقعا از یاد گرفتن لذت ببرین، نوشتن همون پروتکل از روی آر اف سی حتی اگر یک ماه هم طول بکشه، کلی کلی بهتون حال می ده و کلی هم چیز یاد میگیرین.

من توی این ۲ تا ویدئو، همین کار رو با بحث Base64 کردم. شیوه ای که توش می تونیم اطلاعات باینری رو تبدیل به اطلاعات متنی (اَسکی) بکنیم. خودم لازمش داشتم و آر اف سی رو خوندم و بعد فکر کردم نوشتنش، این بحث رو بازتر می کنه. پس با من باشین … یا هر طور که دوست دارین.

قسمت اول:‌ درک بیس۶۴ و دیدن آر اف سی و تشریحش (روی آپارات و یوتیوب)
قسمت دوم: نوشتن با سی و توضیح کاربرش برای هکرها (روی آپارات و یوتیوب)

بوستون هم در کنار دیگر شهرهای آمریکا، استفاده دولت از تکنولوژی تشخیص چهره برای عموم را ممنوع کرد

بوستون هم رای‌ای مشابه شهرهای سان فرانسیسکو، اوکلند، کالیفرنیا،‌کمبرج و ماساچوست داد و طبق قانونی استفاده دولت از تکنولوژی های تشخیص چهره برای زیرنظر گرفتن شهروندان رو ممنوع کرد. طبق این قانون استفاده از این تکنولوژی یا حتی خریدن نرم افزارهای مرتبط با اون ممنوعه. یکی از اعضای شورای شهر در این مورد گفته که این شورا نمی تونه با تکنولوژی ای که حقوق پایه ای شهروندان رو تهدید می کنه، موافق بشه.

البته قانون استثناهایی رو هم قائل شده و مثلا می‌پذیره که دولتی ها برای آنلاک کردن ابزارهاشون از تشخیص چهره استفاده کنن یا در عکسها، صورت ها رو جدا کنن ولی اینکه بتونن بر اساس تشخیص چهره هویت تک تک افراد رو تشخیص بدن ممنوع شده.

این مجموعه قوانین تا حدی مرتبط هستن به اتفاقات جدید آمریکا و ایده هایی مثل اینکه حکومت ممکنه به سمت زیر نظر گرفتن دائمی همه شهروندان حرکت کنه؛ چیزی که کاربردش این روزها در حکومت های دیکتاتوری است و برای سرکوب عقاید مخالف. در اقدامی مشابه، نیویورک تمام نیروهای پلیس رو مجبور کرده تا ابزارهای شنود / نظارت خودشون رو شفاف کنن و مشخص باشه چه توانمندی هایی دارن. همچنین شرکت های آمازون و آی بی ام اعلام کردن که تکنولوژی های تشخیص چهره رو به دولت نخواهند فروخت.

شاید در ابتدا به نظر بیاد که اگر نیروی پلیس بتونه دوربینی به چشم داشته باشه که اسم و درآمد و مشخصات هر آدمی که می بینه رو بهش نشون بده یا هر لحظه که خواست بتونه مشخصات دقیق تمام افراد جلوی هر کدوم از دوربین های به اصطلاح راهنمایی و رانندگی رو به دست بیاره خوب باشه و امنیت به بار بیاره. ولی در عمل اینجور تکنولوژی ها به دلایل مختلف منجر به جامعه هایی آزادتر و خلاق تر و پویاتر نشدن. یکی از دلایل، عدم توازن این قدرت ها است. آیا مردم هم می تونن نسبت به رفتار بد پلیس بر اساس دوربینی که روی ماشین پلیس نصبه شکایت کنن؟ آیا مردم هم می تونن هر جای زندان رو که خواستن نگاه کنن و ببینن رفتار و زندگی بازداشت شده ها و زندانی ها چطوریه؟ آیا مردم هم می تونن یه دوربین داشته باشن که باهاش مجلس رو نگاه کنن و کنار صورت هر نفر مربعی باشه که نشون بده در طول ۱۰ سال گذشته چقدر پول از کجا گرفته؟ این عدم توازن، عملا این ابزارها رو به سیستم های سرکوب قوی تر وصل می کنه.

اوان گریر مدیر موسسه حقوق دیجیتال «مبارزه برای آینده» می‌گه که «تکنولوژی تشخیص چهره خطرناک و ذاتا سرکوبگر است. این تکنولوژی قابل اصلاح و کنترل نیست و باید از بین برود». شاید این نظر تند باشه ولی حداقل در وضعیت فعلی جهان، این تکنولوژی چیز برابری نیست. وقتی در کشوری حداقل استانداردهای برخورد با متهمین یا امکان دسترسی به حقوق اولیه انسان ها وجود نداشته باشه، تکنولوژی های تشخیص چهره عمومی در معابر، فقط و فقط سرکوب کننده حق اظهار نظر آزاد خواهند بود؛ حتی اگر به اسم امنیت و غیره قالب بشن. حالا این رو بذاریم کنار احتمال اشتباه و مشکلات الگوریتم تشخیصی که الان وجود داره تا بفهمیم چرا قانونگذارانی که عقلشون می‌رسه و دنبال بهتر شدن جامعه شون هستن، قوانین مستقیمی وضع می کنن تا چنین چیزهایی به شهر و کشورشون راه پیدا نکنن.