رادیوگیک ۰۹۹ – جوراب شلواری ۰۶ – فتیش

فتیش کلمه قشنگیه… از نظر فن یعنی پرستیدن چیزی بیجان به خاطر اینکه فکر می کنیم خصوصیتی جادویی داره یا روحی توش حلول کرده! قشنگ نیست؟‌ ممکنه مثل بت بهش نگاه بشه، ممکنه مرتبط باشه با سرمایه داری و مارکس و ممکنه ارتباط پیدا کنه به سکس. شایدم همه اینها یکیه. تو این شماره جوراب شلواری به علایق «غیر مرسومی» نگاه می کنیم که ظاهرا اصلا هم غیرمرسوم نیستن. مفهوم، شکل ها و اینکه سالمن یا نه رو می بینیم و تصمیم میگیریم باهشون چیکار کنیم تا زندگی خوب و معقولی داشته باشیم. از اون مهمترین معیاری پیدا می کنیم برای سنجش سلامت اکثر چیزهامون (: با رادیوجوراب شلواری باشین.

فتیش شیباری با لامپ ((:

‏- دانلود نسخه ام پی تری

با این لینک‌ها مشترک رادیوگیک بشین

‏- آر اس اس فید برنر
‏- کانال تلگرام
‏- گوگل موزیک
‏- پادکست در آیتونز
‏- ساوند کلاود
‏- فولدر دراپ باکس
– پادسکت در استیچر: https://www.stitcher.com/podcast/radio-geek
– یا توی برنامه های پادکست دنبال «کیبورد آزاد» یا «جادی» یا «رادیوگیک» یا jadi یا radiogeek بگردین. هر کسی رادیوگیک رو پیدا نمی کنه، شانس می خواد (:

فتیش کلمه قشنگیه… فتیش … معنیش چی می شه؟ شاید بت مثلا؟ از نظر فن یعنی پرستیدن چیزی بیجان به خاطر اینکه فکر می کنیم خصوصیتی جادویی داره یا روحی توش حلول کرده! خیلی قشنگ نیست؟‌ چه نمونه هایی دارین؟‌ مثلا بت ها (: جالبتر از اون؟ مارکس!

مارکس واقعا در بسیاری از حوزه های دانش حرف هایی زده که آدم همینطوری انگشت به دهن می مونه (:‌ کارل مارکس توی بحث اقتصاد سیاسی اش توضیح می ده که ادراک ما از بعضی روابط (بخصوص روابط تولید و مبادله) دچار یک مشکل می شه. می گه ما درک نمی کنیم که کالاهایی که وجود دارن در واقع نتیجه کار ما هستن. توی فتیشیم کالایی یا بت انگاری کالایی، ما شروع می کنیم به نگاه کردن به کالاها به شکلی که انگار موجودیتی بیرونی و مستقل از ما دارن و ارزششون ذاتی است. مثلا درک نمی کنیم که یه ایفون چیزی است برای مصرف (ارزش استفاده) یا چیزی دارای ارزش مبادله و کم کم باور می کنیم که موضوعی به نفسه ارزشمنده. از اونطرف ما روابط بین انسان ها در پروسه تولید – مثلا اینکه با کی چیکار می کنیم و زمانی که براش می ذاریم و … – رو با کالاها می سنجیم و در نهایت محصول ما چیزی مستقل از تولید کننده می شه. انگار یکسری بت پشت ویترین ها هستن که زندگی ما باید صرف پرستش و تلاش برای به دست آوردن اونها بشه.

اما قصه ما این فتیش نیست.. رادیو جوراب شلواری هستیم.. پس با ما باشین

[آهنگ]

اصطلاح فتیش توی دنیای سکسی به علاقمندی جنسی به چیزی غیر زنده یا غیرمرتبط با مسائل مرسوم به اعضای تناسلی می گن. یه فتیش خیلی مشهور رو فرض کنین: پا. اگر کسی اینقدر علاقمند به پا باشه و پا براش اینقدر سکسی باشه که مرکز اصلی تحریکش باشه،‌می گیم پا براش فتیش است. این آدم فتیش پا داره و این مساله ممکنه اینقدر جلو بره که اصولا به عنوان یک اختلال روانی طبقه بندی بشه. حواستون هست دیگه.. اگر اینقدر جلو بره که زندگی رو مختل کنه یا خطرناک باشه و اینها… اینم اضافه کنم که درسته که از نظر پزشکی فتیش فقط مربوط به اجسام (مثلا بگیم یکی عاشق تل سر است و پارتنری که تل سر نداشته باشه براش جذاب نیست) و اعضای غیرجنسی بدن (مثلا لاله گوش) است اما در بحث عمومی – که اتفاقا خیلی وقت ها از پزشکی جلوتره – علاقمندی به فعالیت های خاص رو هم فتیش حساب می کنیم.

توی این بحث عمومی، فتیش برای اشاره به هرچیزی استفاده می شه که تحریک جنسی قوی به همراه داره – و البته بخشی از اعضای تناسلی نیست (چرا می گم تناسلی؟‌چون دقیقا اشاره می کنیم به اعضایی که برای ادامه نسل به شیوه مرسوم مورد نیازن). اگر از اعضای بدن حرف می زنیم می تونه چیزهایی مثل آدم خیلی چاق، آدم خیلی لاغر، موی بلند، کچل، سن کم، زیاد و هر چیزی باشه. اگر جسم حرف می زنیم می تونه سیگار، جواهرات، تل، لباس، لباس جنس مخالف، کفش، چکمه، مانتو یا هر چیزی باشه و اگر از رفتارها حرف می زنیم می تونه به هر رفتاری اشاره کنه که با ادامه نسل مرتبط نیست . از انواع اینترکورس ها تا علاقمندی به ادرار یا هر چیز دیگه ای باشه که تو این پادکست هم جای گفتنش نیست یا چیزهای خاص تر مثل کسی که می گفت عاشق اینه که ببینه یک نفر داره غذا می خوره یا شیرینی ها رو زیر پاش له می کنه یا بادکنک رو می ترکونه! واقعا.. یکی بود پول می داد که یکی دیگه تو وبکم آدامس بادکنکی اش رو باد کنه تا بترکه و بریزه رو صورتش. می بینین؟‌ قانون ۳۴ اینترنت می گه که هر چیزی که تصورش رو بکنین برای کسی جنبه جنسی داره (:

[موزیک]

گفتم که قانون ۳۴ می گه هر جور چیزی که تصورش رو بکنین، برای کسی می تونه تحریک آمیز باشه. معمولا هم ما این تحریک آمیزی رو یه چیز عادی تصور می کنیم ولی برای بقیه شاید عجیب باشه. نکته جالب فتیش هم همینه: باید درک کنیم که هر کس می تونه چیزی رو دوست داشته باشه و تا وقتی رفتارش نسبت بهش سالم و منطقی است، در رابطه های توافقی شکل میگیره و عاقلانه و بالغانه است مشکلی نداره. نتیجه؟ فتیش ها بسیار متنوع هستن اما توزیعشون بین آدم ها متفاوت است. مثلا افراد خیلی خیلی کمتری به خرد کردن قطارهای مدل به عنوان مساله تحریک آمیز نگاه می کنن تا کسانی که پا براشون جذابیت خاص داره. یه تحقیق ۲۰۰۷ در بین گروه های اینترنتی به این نتیجه رسیده که در مجموع از بین گروه های مرتبط با علاقمندی به فیچرها یا مسائل مرتبط با بدن، حدود ۴۷٪ شون علاقمند به فتیش های مرتبط با پا هستن، ۹درصد مرتبط با مایعاتی که از بدن خارج می شن، ۹ درصد در مورد ابعاد خاصی از بدن مثلا چاق یا لاغر یا بلند یا کوتاه، ۷٪ مرتبط با موی سر، ۵٪ مرتبط با عضلات و درصدهای کمتری مرتبط با چیزهایی مثل ناف، موی بدن، ناخن، دهان و موارد دیگه. از بین فتیش های مرتبط با لباس هم ۳۳٪ مرتبط با چیزهایی هستن که توی پاها پوشیده می شن (از لگینگ تا دامن و خود جوراب شلواری)، ۳۲٪ مربوط به پاافزارها مثل کفش و غیره و ۱۲٪ مربوط به لباس زیر و ۹ درصد لباس های عمومی مثل ژاکت ها یا کتهای رسمی یا لباس های نظامی و اینجور چیزها. البته معلومه که درصدهای کمتر هم هستن از داشتن پستونک تا پوشک تا هر چیز دیگه.

احتمالا خیلی هاتون می گین «وای چقدر عجیب» و چند نفری هم می گن «اوه پس بقیه هم هستن!» ((: هاها..

معلومه که در بحث رفتارها و شرایط هم چیزهای متنوعی هست. از علاقمندی به بارداری تا تسلط یک نفر روی اون یکی تا ایجاد حس خفگی یا بستن و غیره. اینجا بذارین اصطلاح BDSM رو بگم.

[کمی موزیک]

توی بحث فتیش ها یه شاخه خیلی مشهور BDSM است (کمی توضیحات خودم و بعد کتاب ۵۰ سایه گری) و بحث توافق و قواعد و غیره. علاقمندی به shibari یا ارگاسم کنترل.

بحث اینکه اینها نیاز به آگاهی دارن و مواردی از پروفایل ها نشون می دن که می تونن بسیار خطرناک باشن وقتی با ناآگاهی و طبق پورن و قصه های مهمل می ریم سراغش. یاد گرفتن، امنیت، استفاده از وسایل صحیح، تجربه کردن و آروم آروم پیش رفتن منطقی ترین کاره. پس مواظب سلامتی باشین.. اصلا سلامته؟!

[آهنگ]

سازمان بهداشت جهانی یه چیزی منتشر می کنه به اسم طبقه‌بندی بین‌المللی آماری بیماری‌ها. نسخه آخر که ۱۰ است، می گه فتیشی به عنوان اختلال در نظر گرفته می شه که اصلی ترین نوع هیجان جنسی باشه و اونقدر جدی بشه که بدون اون نتونین سکس داشته باشین یا به خاطرش دچار اضطراب و اندوه باشین یا با اینترکورس مرسوم به مشکل بخوره. این تعریف خوبی برای «اعتیأد» و موارد مشابه هم هست: اگر چیزی باعث می شه شما چیزهای مهم دیگه (مثلا روابط اجتماعی، درآمد و ..) رو از دست بدین اون می تونه به عنوان یه اختلال در نظر گرفته بشه. در ضمن ای سی دی ده می گه این مشکل باید حداقل ۶ ماه این اختلال رو در زندگی مرسوم رو ادامه بده یا شما رو دچار مشکل کنه که بشه بهش گفت اختلال.

همچنین دی اس ام رو هم داریم که بیشتر مال روانپزشک ها است. دی اس ام نسخه ۵ هم مورد نسبتا مشابهی داره. اونم می گه باید این فتیش حداقل شش ماه ادامه پیدا کنه و باعث اندوه یا رنج یا اضطراب جدی روانی باشه یا تاثیرش رو در نقاط مهم زندگی انسان هم بذاره تا بشه بهش گفت اختلال. در نتیجه خیلی هم نگران نباشین. همینطور نگران چیزهای خیلی زیاد دیگه … تا وقتی چیزی باعث نشده شما در روابط اجتماعی، شغل، زندگی شخصی و موارد مشابه دچار مشکل جدی بشین، معمولا اختلال طبقه بندی نمی شه. حتی سازمان بهداشت جهانی صریحا می گه که این گرایش ها مرسوم هستن و تا وقتی تاثیری حاد روی چیزهای دیگه ندارن نباید اونها رو مریضی حساب کرد. البته معمولا در مواردی که چنین گرایش هایی به سمت جرایم باشه، لازمه با روانپزشک صحبت کرد. مثلا رابطه با جسد یا کودک چیزی نیست که شما بگین حالا دارم و امیدوارم بهش عمل نکنم دیگه (:

آمار هم بدم؟ بر اساس یه تحقیق ۲۰۱۱، ۳۰٪ مردها به علایق فتیشی خودشون اشاره کردن و ۲۴.۵ درصد هم گفتن که سراغ عملیاتی کردنش هم رفتن. در ۲۰۱۴، تحقیق مشابهی روی زن ها گفت که ۲۶.۳ درصد زن ها و ۲۷.۸ درصد مردها گفتن که در مورد چیزهایی که به شکل مرسوم سکسی نیست، فانتزی های سکسی دارن.

نکته جالبتر اینه که در تحقیقات متنوعی اشاره شده که افرادی که درگیر رفتارهای فتیشیستی یا چیزی مثلا BDSM می شن، به شکل متوسط سلامت روانی بالاتری دارن. [توضیح آمار!] غیر منطقی هم نیست. همونطور که آدم ها در سلیقه غذایی متفاوت هستن، در علاقمندی های جنسی هم می تونن متفاوت باشن و رفتارهای مختلفی بکنن . سرکوب این رفتار منطقا موجب مشکلاتی می شه. فرض کنین کسی دوست داره به بقیه ظلم کنه. اگر بهش فرصت بدین این رو در سکس با کسی ک دوست داره بهش ظلم بشه در محیطی منطقی و بالغانه و عاقلانه امتحان کنه احتمالا نتیجه بهتری می گیرین تا دائما سرکوبش کنین تا جای دیگه ای بیرون بزنه (: همینطور برای نفر دوم هم همینه. توصیه هایی مثل اینکه «حالا اگر شوهرت کتکت زد حتما دلیلی داشته یا خیلی هم عادیه یا چیزهای مشابه» منطقا از کی میاد؟ (: از کسی که از اینکار لذت می بره یا به نظرش درسته.. ولی مشکلش چیه؟ اینکه به جای اینکه در زندگی خودش پیاده اش کنه اونو تئوری می کنه و به بقیه ارائه می ده (:
همینطوره علاقه به سگ بودن یا شلاق خوردن یا هر چیزی که فکرش رو بکنین (: قانون ۳۴ رو یادتون باشه (:

[آهنگ]

و چرا پیش میاد، دلیلش چیه؟

اینو نمی دونیم. تموم شد (:

[اهنگ]

حالا تموم تموم هم که نه… حرف هایی هست برای گفتن ولی واقعا دلیلش رو نمی دونن (: توافق کامل روی این هست ک دلیل رو نمی دونیم یا بهتر بگم علت رو. ولی تلاش هایی شده. مثلا یکیش شرطی شدن / کردن است. [مثال پاولف]. مثلا سعی کردن به آدم ها حین تحریک جنسی یه چیز خاص رو نشون بدن. از چکمه تا قلک طوری ولی در اکثر موارد موفق نبوده. اما کماکان قابل دفاعه که یکی از منابع ایجاد فتیش ها، همراهی یه چیز با یه حس جنسی در یک لحظات حساس باشه. یه نظریه دیگه نقش پذیری است. نقش پذیری به شکل کلی پروسه ای است که ما توش نقش هامون توی اجتماع رو یاد می گیریم. مثلا یاد میگیریم کارمند باشیم و سر ماه حقوق بگیریم و به نظرمون این طبیعی باشه یا می پذیریم که خوبه رای بدیم و این چیزها. اما این نقش پذیری در سکس هم اتفاق می افته. حتی در حیوانات دیده می شه که نقش های جنسی یاد گرفته می شن و ممکنه توی این پروسه یه خرس پاندای ماده به جای تلاش برای جلب توجه خرس پاندای نر، سعی کنه توجه مسوول قفس رو به خودش جلب کنه. این نظریه می گه ما چیزهای هیجان انگیز و مشخصات پارتنر خوب و اینها رو در کودکی یاد میگیریم و اگر این نقش پذیری اشتباه باشه یا از طریق یه اتفاق غیرمرسوم جا بیافته، تاثیرش رو در ادامه زندگی هم نشون می ده. بعضی ها هم به تفاوت های عصب شناختی اشاره می کنن و می گن که مثلا تحریک فیزیکی پای یه نفر،‌ نقطه از مغز آدم ها رو روشن می کنه که بسیار نزدیک به جایی است که در موقع تحریک جنسی روشن می شه. این نزدیکی شاید بتونه ربطی داشته باشه به اینکه فوت فتیش مرسوم ترین فتیش جهانه! تو یه مثال خاص دیگه، برداشتن بخش قدامی لوب گیجگاهی یه مرد که دچار حمله های صرع بود، باعث شد فتیشش به سنجاق قفلی هم از بین بره! حداقل اگر من موضوع رو درست فهمیده باشم.

متوجه شدین دیگه؟ دلیلش رو نمی دونیم (:

[آهنگ]

چیکار کنیم حالا؟ هیچی.. سالم زندگی کنید. امن باشید. به کسی چیزی رو اجبار نکنید. اگر علاقه ای دارید در چارچوب اخلاق و توافق جلو ببرینش و بدونین که بسیاری از رفتارهایی که می بینیم احتمالا مرتبط با سرکوب اینجور چیزها در آدم ها هستن. شکنجه می تونه در یک محیط امن مورد توافق و سالم اتفاق بیافته یا یه قاتل زنجیره ای تحویل بده. برده یکی دیگه بودن می تونه یه بازی دو نفره باشه در چارچوب ها و روابط خودش یا می تونه … بگذریم. سالم باشین و آگاه و یادمون باشه که سکس خوب، اونی است که بین آدم های بالغ، عاقل و با توافق کامل اتفاق بیافته و معمولا شکل آرومش قدم به قدم با کشف طرفین است و لذت بردن از هر چیزی و می دونیم که مطلقا «نه یعنی نه!». و اگر هر جا فکر کردین علاقمندی ای دارین که برای خودتون یا کس دیگه خطرناکه، به مشاور رجوع کنین. و یادتون باشه که من روانشناس نیستم ولی اینها اطلاعاتی هستن که هر آدمی باید داشته باشه… اوه.. و اگر اهل چیزهای عجیب تر هستین این دو فرمول رو هیچ وقت فراموش نکنین: توافق، بین آدم های بالغ و عاقلانه + اول رو خودتون تست کنین ببینین چطوریه بعد رو بقیه. یادتونه دیگه؟ یاد گرفتن سکس از فیلم پورن مثل یاد گرفتن کاراته از فیلم جکی چان است و در ادامه اش یاد گرفتن بی دی ای اس ام از پورن، مثل یاد گرفتن شوخی از ژوکر (: بی دی اس ام و خیلی فتیش ها یه رابطه رشد پیدا کننده هستن.. قدم به قدم و با اعتماد… اتفاقا چیزیه که باید با آشناترین آدم ها بسازینش… خندون باشین. بهترین چیزه.

موزیک آخر از فضانوردان است… حلزون علفی تنها.

‏## موزیک ها
– بچه ها مواظب باشید – صدای اول
– هادی پاکزاد – دکتر
– در خانه بمانید – مسعود حسن زاده
– من باهاش کار دارم – روزبه بمانی
– نامهربونه – فتانه
– لاکپشت – او و دوستانش
– دست بر نمی داشت – فضانوردان

در این دوران کرونا، برای سرگرمی و یاد گرفتن کرنل لینوکس خودتون رو کمپایل و استفاده کنید؛ ویدئو

کرنل اصلی ترین بخش سیستم عامل است. در واقع پروسه ای که کنترل کلیت سیستم و بقیه برنامه ها رو بر عهده داره. توی دنیای گنو/لینوکس، هسته سیستم عامل ما همون لینوکس است. یک کرنل آزاد که در کنار مجموعه ای از ابزارهای گنو و بقیه چیزها، توزیع های لینوکس رو ساختن.

معمولا توزیع شما، کرنل خیلی خوبی رو تنظیم کرده تا روی همه کامپیوترها کار کنه. اما گاهی ما دوست داریم کرنل های خودمون رو کمپایل و استفاده کنیم. دلایلش هم می تونه از تفریح و سرگرمی باشه تا چیز یاد گرفتن و بهینه کردن و تجربه کردن و حتی استفاده ازش به عنوان دروازه ای برای شناخت دقیق تر کرنل و اجزاش.

توی این ویدئو، به روش سنتی کرنل لینوکس رو از سایت کرنل دات اورگ میگیریم، یه وری باهاش می ریم و بعد کمپایلش می کنیم و کامپیوترمون رو باهاشون بوت می کنیم. حین کار گپی هم در مورد کل ماجرا می زنیم.

به نظرم تجربه خوبیه برای روزهای کم کاری و منطقا می تونه کلی چیز به شما یاد بده. البته حواستون باشه که در صورت اشتباه احتمالا کامپیوتر شما بوت نمی شه و باید بتونین با گراب ور برین یا از گزینه های دیگه کامپیوتر رو بالا بیارین (: پس احتیاط رو هم فراموش نکنین؛ البته در کنار اینکه آدم با اشتباه کردن چیز یاد می گیره. اگر هیچ وقت اشتباه نکنین یعنی احتمالا در حال کشف چیزهای جدید نیستین.

در سه ویدئو با داکر آشنا بشیم و مفاهیم اصلی اش رو یاد بگیریم

خیلی از شرکت های جدی و آدم های جدی و بقیه چیزهای جدی دارن با داکر کار می کنن. سیستمی یک پله جدیدتر از ماشین های مجازی ای که داشتیم. توی این دو قسمت سعی می کنم مفهوم داکر و اینکه چیه و چطوری کار می کنه رو منتقل کنم تا هر وقت که لازم بود بتونین خودتو رو باهاش هماهنگ کنین و ازش استفاده کنین. فهم پایه ای داکر احتمالا اصلی ترین بخش کاره، بقیه اش زدن چند تا دستور و دیدن اینه که بقیه تیم ازش چطوری استفاده می کنن و هماهنگ باهاشون.

دلگرمی در این روزها؟ سابسکرایب؟ (: یوتوب و آپارات. خوش و خندون باشین (:

معرفی، گپ و نصب سیستم عامل های بی اس دی

می خوام یکسری کارها که همیشه تو لیست بوده رو تیک بزنم، بخصوص ویدئوها رو. این قسمت می رم سراغ گپ در مورد بی اس دی ها و نصب یکیشون.

داستان بی اس دی خیلی جالب و آموزنده است: یک یونیکس آزاد حتی بهتر از لینوکس که مدت ها قبل از لینوکس ظاهر شد ولی به دلایل متنوعی از جمله شکایت AT&T و جامعه پشتش، میدون رو به لینوکس واگذار کرد. هرچند که الان در سرورهای زیادی روی اینترنت شامل واتس اپ و نتفلیکس و محصولات اپل و پلی استیشن و جونیپر و غیره و غیره حضوری پر رنگ داره. توی این قسمت نگاهی به این قصه ها می کنم و با کمی توضیح یه بی اس دی نصب می کنم و روش بسته اضافه می کنم.

ویدئوی نصب فری بی اس دی در یوتیوب و آپارات.

تشریح و نمایش فنی باگ و حمله‌های استک اورفلو و بافر اورفلو

یکی از مشکلات دائمی امنیتی که دائما – بخصوص توی پروژه های مهم – اسمش رو می شنویم، باگ ها و حمله های اورفلو است. چه استک اورفلو و چه بافراورفلو. در این ویدئوی دو قسمتی، اول نگاهی به مفهوم کلی و معماری ای می کنم که باعث این مشکلات می شه و بعد یک نمونه استک اورفلوی ساده رو نشون می دم و توی ویدئوی دوم سراغ نوشتن یه برنامه کوتاه دارای مشکل بافراورفلویی می رم که به کاربر اجازه می ده بدون داشتن رمز عبور، وارد یه سیستم بشه و با دیباگر گنو، وضعیت پیش اومدنش رو در سطح کدهای حافظه بررسی می کنم. خوش بگذره و حواستون باشه که یکی از بهترین روش های یاد گیری یه چیز، تکرار کردنش است.

این دو وئدیو کمی سطح بالاتر هستن و اگر دیدین و همه اش رو متوجه نشدین، می تونن راهنمایی باشن برای اینکه چه چیزهایی رو دنبال کنین و بخونین.

ویدئوی اول حمله استک اورفلو در یوتوب و آپارات و ویدئوی دوم هم در یوتوب و آپارات.

پروژه یکساعته برای یاد گرفتن کلی لینوکس و شبکه: راه اندازی وب سرور از خانه

این کاری بود که وقتی من کردم کلی ذوق داشتم. با اولین ADSLی که گرفتیم: روی یه لینوکس وب سرور راه انداختم و بعد با تنظیمات روتر و دینامیک دی ان اس کاری کردم که وب سرور من از همه دنیا قابل دیدن باشه. تقریبا ۳ سال قبل یکی ازم خواست این رو توضیح بدم و … الان بالاخره به قدیمی ترین ایمیل اینباکسم پاسخ میدم و اگر براتون جالبه و نکردین، پیشنهاد می کنم شما هم سراغش برین که کلی هیجان داره (:

سرگرم این روزها؟ این چهار گنو/لینوکس‌ سبک برای کامپیوترهای قدیمی رو تست کنین

اگر دوست داشتین این مطلب رو به شکل ویدئویی توی آپارات ببینین.

توی این روزهای بیکاری نسبی، یه ایده خوب زنده کردن کامپیوترهای قدیمی است. اگر سیستمی دارین که فکر می کنین دیگه به درد نمی خوره و داره خاک می خوره، میشه ازش چیزهای بانمکی ساخت. از یه ترمینال مخصوص کارهای ادمینی یا یه سرور خونگی ساده گرفته تا دستگاهی مخصوص تمرین کردن لینوکس یا یاد گرفتن پایتون تا صفحه ای که اطلاعات رو نشون می ده تا از همه بهتر: یه ور رفتن به یه لینوکس جدید برای سرگرمی توی یه بعد از ظهر.

در صورتی که می خواین سراغ این مساله برین دو تا چیز لازم دارین: یه کامپیوتر نسبتا قدیمی که داره خاک می خوره و یه لینوکس جدید ولی جمع و جور و بامزه. اولی از شما و این هم پیشنهادهای من برای دومی ها:

لوبونتو

همینکه از «یه لینوکس سبک برای یه کامپیوتر قدیمی» حرف بزنین، خیلی ها به لوبونتو اشاره می کنن. لینوکسی مشابه اوبونتو ولی با میز کاری بسیار سبک تر. اما در واقع لوبونتو برای کارکرد خوب نیاز به حدود ۱ گیگ رم و یه سی پی یوی بهتر از پنتیوم ۲ داره که شاید بالاتر از سطح کامپیوتر قدیمی شما باشه. اما در عوض با لوبونتو به یه لینوکس کامل می‌رسین، در واقع برای من لوبونتو یکی از گزینه های روزمره است و چیز فان خاصی نیست. فقط نسبت به اوبونتو کمی سبکتره.

پورتئوس

دلیل حضور پورتئوس در اینجا به طور خاص اینه که مبتنی بر گنو/لینوکس اسلکور است و تجربه متفاوتی به شما می ده و چیزهای جدیدی یاد مگیرین. پورتئوس می تونه از روی رم اجرا بشه و طراحی شده که کاملا پرتابل باشه و از روی یو اس بی ران بشه. این گنو/لینوکس ۳۰۰ مگی به شما اجازه می ده بین سینامون و ماته و خیلی چیزهای دیگه انتخاب کنین. نکته باحالتر اینه که یه نسخه مخصوص کیوسک هم داره که باهاش می تونین دسکتاپ هایی رو بسازین که مثلا توی یه فروشگاه هر کسی می تونه باهاش تعامل کنه یا چیزهایی که می خواین رو نشون بده بدون اینکه درگیر امن کردنش بشین.

پاپی لینوکس

حالا که داریم کوچیکتر و سبکتر می شیم، وقتشه از پاپی لینوکس بگیم. یه گنو لینوکس که از ۲۰۰۳ با ماست و توی ۳۰۰ مگ یا کمتر اجازه می ده هر کار مرسومی رو بکنیم. با دسکتاپ قشنگ و بسیار آسون و امکان ریمستر کردن راحت. پاپی مدعی است که بر اساس نیازها و ابزارهای خودش ساخته شده و یک توزیع مثل بقیه توزیع ها نیست بلکه یه ایده و ترکیب است که می تونه رو بقیه توزیع ها پیاده بشه. در نتیجه شما می تونین پاپی لینوکسی بر اساس مثلا ابوونتو یا اسلکور یا رزبین داشته باشین و از پکیج های اون توزیع ها استفاده کنین. همچنین می تونین بر اساس یه پاپی، ریمستر بسازین و توزیع خودتون رو داشته باشین. ایده ای که خیلی ها دوستش دارن. راستش رو ب خواین پاپی همیشه از توزیع های مورد علاقه و مورد تست و حتی خیلی وقت ها مورد استفاده من بوده [و هست!].

تاینی کور لینوکس

از اسمش هم معلومه که اولا کوچیه و ثانیا فقط کور. شما توی تاینی کور با یه توزیع گنو/لینوکس مرسوم روبرو نیستین بلکه با یه حداقل ۱۱ مگی روبرو هستین که می تونین خودتون چیزهای دیگه رو بهش اضافه کنین. یا اگر بخواین جلوتر شروع کنین، با یه کورپلاس ۱۰۶ مگی که کارت شبکه وایرلس شما رو هم می شناسه و گزینه‌هایی برای مدیر پنجره و غیره هم داره. همونطور که گفتم یاد گرفتن تاینی کور کمی متفاوت است. هم به خاطر کوچیکی هم به خاطر فلسفه خاصش که خودش رو روی رم لود می کنه و بعد اپلکیشن ها رو از دیسک می خونه و تو رم لود می کنه و اصولا ایده اش به نصب شدن نیست. از اینجا بیشتر ور برین


البته جا داره از چیزهایی مثل DSL هم یاد کنیم که متاسفانه مدت‌ها است توسعه فعال نداره یا از LFS که بیشتر برای یاد گرفتن اسفاده می شه. اما دلیل انتخاب ۴ توزیع بالا این بوده که در سطوح مختلف می تونن واقعا یه کامپیوتر سال ها خاموش رو نه فقط روشن که به یه ابزار مورد استفاده تبدیل کنن.

هکاتون در آرماگدون: تلاش برای عملیاتی کردن یک دستگاه تنفس مصنوعی آزاد

یکی از آدم‌های مشهور دنیای ربات‌سازی به نام Gui Cavalcanti تماسی از یه متخصص پزشکی دریافت کرده؛ با یک سوال واضح: آیا می تونیم تجهیزات پزشکی مورد نیاز وضعیت کرونایی رو به شکل آزاد طراحی و اجرا کنیم؟

مساله اینه که ما با یکی از واگیری‌های بزرگ و سریع روبرو هستیم و تقریبا هر ۲ یا ۳ روز، میزان مبتلایان دوبرابر می‌شن. با این روند در چند ماه اکثر جمعیت کره زمین درگیر خواهند بود و طبق آمار بین ۱۵ تا ۲۰ درصد کسانی که مبتلا می‌شن نیازمند کمک‌های بیمارستانی شامل سیستم‌های تنفس مصنوعی هستن و اگر گسترش با همین سرعت ادامه پیدا کنه، ما خیلی زود تجهیزات بیمارستانی و بخصوص دستگاه‌های تنفسی کم خواهیم آورد. درخواست و هدف این گروه اینه که متخصصین نرم افزار، سخت افزار، پرینت سه بعدی،‌ پزشک‌ها و هکرها و سازنده‌ها رو دور هم جمع کنه تا نمونه‌های آزادی از دستگاه‌های مورد نیاز طراحی کنن، نمونه‌هایی با ایده نرم افزار آزاد که نتیجه اش طرح‌هایی بشه که به هر کس، هر شرکت و هر کشور و سازمانی اجازه بده با حداقل امکانات دستگاه‌ها رو تولید کنه.

یکی از اهداف اصلی رسیدن به یک دستگاه تنفس مصنوعی است. دستگاهی هوا رو مرطوب کنه، با اکسیژن مخلوط کنه و بعد اونو با فشار مناسب به ریه‌های بیمار پمپ کنه. در صورتی که نقشه آزاد این سیستم ایجاد بشه، می‌شه اونو به کارخونه ها و کارگاهی مختلف داد تا شروع به ساختش کنن. حتی اگر کارخونه‌ها سراغش نرن، افراد داوطلب می‌تونن با استفاده از تجهیزاتی که هر جایی پیدا می شه (مثلا آردوینو) اونو بسازن و استفاده کنن.

البته در کنار این، طرح های دیگه هم در حال پیشرفت هستن. مثلا سیستم‌های بازیابی ماسک‌های ان۹۵ یا طرح‌هایی برای ساخت ماسک‌های ان۹۵ در خانه یا ساخت سیستم‌های فشار معکوس برای اتاق‌های قرنطینه (اتاق قرنطینه فشار هوای پایینتری داره تا هواش رو به بیرون جریان پیدا نکنه). با داشتن این سیستم‌ها راحتتر می شه باشگاه‌های ورزشی یا دفترهای کار رو به اتاق های قرنطینه تبدیل کرد.

پروژه‌های متنوعی هم شروع شدن. مثلا این این پروژه روی گیت هاب طرحی است که اجازه می ده شما یه سیستم فشار هوای دائم رو به سادگی به یک سیستم تنفس مصنوعی خانگی تبدیل کنین که البته به خاطر نداشتن مجوزهای FDA فعلا قابل استفاده بیمارستانی نیست و معلومه که برای تبدیل شدن به چیزی عملیاتی و عمومی نیاز به کار بیشتر داره ولی قدم‌های اول مثبتی است.

خلاصه که برنامه نویس‌ها و هکرها و سازنده ها هم بیکار ننشستن و نشون می دن که ایده‌های آزادی نرم افزار چقدر می تونه برای جوامع کارا باشه. حتی می شه امیدوار بود که بعد از عبور از این شرایط بحران هم ایده ادامه پیدا کنه و انحصار تولید ابزارهایی که به سلامت و نیازهای عمومی جوامع وابسته هستن از انحصار شرکت های بزرگ بیرون بیاد.