یادی از روزهای خوب قدیمی کمتر هالیوودی

مشخصه که یادآوری از روزهای خوب مربوط به این است که اون زمان دخترها فکر نمی کردن اگر می خوان جذاب باشن الزاما باید [خیلی] لاغر باشن.

و مشخص تره که مخالفت با اینکه زن ها بر اساس اینکه مردها بهشون چطوری نگاه می کنن به خودشون هویت ببخشن شدیدتر از قبل باقیه.

نامه سرگشاده به گروه کیوسک برای آزاد کردن آلبوم هایشان در ایران

آپدیت: جواب آرش سبحانی نوازنده، خواننده و شاعر کیوسک رو به پایین متن اضافه کردم

کیوسک عزیز،

ما جمعی از کسانی هستیم که دوست داریم به موسیقی شما گوش کنیم و دزدی را هم دوست نداریم اما بین دزدی و گوش نکردن به موسیقی شما، اولی را انتخاب کرده‌ایم.

ما به دلایلی همچون محدود بودن به اینترنت ایران، نداشتن کردیت کارت، ممنوع بودن آثار شما در ایران و غیره امکان خرید آثار شما را نداریم.

ما می‌دانیم که روشی هست برای خرید آثار آیتیونز: باز کردن یک شناسه با آی پی آمریکا و دادن آدرسی جعلی در خارج و سپس خرید کارت‌های هدیه اپل به قیمتی بیشتر از ارزش واقعی از دلالان و شارژ آن شناسه و بعد دریافت آهنگ‌های شما با آیتیونز. اما ما نه از آیتیونز استفاده می‌کنیم و نه می‌خواهیم با هویتی جعلی و پر درسر خریدار آثار شما باشیم.

اکثر ما از استفاده کنندگان نرم‌افزارهای آزاد هستیم و می‌خواهیم به شما پیشنهاد کنیم در مورد مجوز نشر آثارتان تصمیم جدیدی بگیرید. بهترین حالت این است که آثار را با مجوزهایی آزاد منتشر کنید که در عین نگهداری مالکیت معنوی آثار برای شما و ادامه فروش آن در فروشگاه‌ها، به دیگران نیز اجازه می‌دهد تا در صورت انتخاب بتوانند به رایگان و به شکل قانونی آن را دانلود کنند. در صورت انتخاب انتشار آزاد دیگر هنرمندان نیز خواهند توانست بخش‌هایی از آثار شما را در آثارشان استفاده کنند و یا ریمیکس‌های قانونی از کارهای خوب شما عرضه کنند. اینکار توسط هنرمندانی همچون کوری دکترو در حال انجام است و به گفته آن‌ها این کار نه تنها فروش آثار را پایین نیاورده که بالا هم برده است. در صورت علاقمندی نگاهی به creativecommons.orglegalmusicforvideos بیاندازید که شامل اطلاعات و لینک‌های بیشتری به آثار منتشر شده تحت مجوز Creative Commons هستند.

پیشنهاد ابتدایی‌تر، اضافه کردن این متن به اجازه‌نامه کپی رایت است که «کسانی که به هر دلیل توان خرید آثار را ندارند، می‌توانند به رایگان آن را استفاده کنند». البته به شکلی که خودتان می‌پسندید.

بنا به تجربه دیگران و بنا به وضعیت فعلی جهان، امیدواریم اینکار ضربه ای به فروش آنلاین شما نزند و تنها باعث شود گستره وسیع‌تری از مردم موسیقی شما را بشنوند و در کنسرت‌ها، موفق‌تر باشید. ما معتقدیم شما موسیقی‌تان را برای شنیده شدن می‌سازید و ما هم تا به حال برای خودمان بین دزدی و نشنیدن، دزدی را انتخاب کرده‌ایم و خواهیم کرد اما بسیار خوشحال می‌شویم این سوال «دزدی یا نشنیدن» توسط هنرمندانی که فهم بهتری از ساز و کار دنیای دیجیتال و رفتار انسان‌ها دارند، به هم بخورد.

جمعی از علاقمندان شما در ایران

جادی میرمیرانی
رایا مرادی
محمد طرفه نژاد
شهاب شهسواری
سجاد بارودکو
آرش اصغری
حمید عظیمی
مهرداد مومنی
مصطفی پاک‌پرور
لیشام شهبازیان
امین صفاری
سعید زبردست
شهرزاد شجاعی
مریم رضاپور
امیر هوشنگی
محمود روحانی
علی خاندانی
محراب پورفرج
مهدی شریعتمداری
علیرضا الله دادی
عرفان نجف‌آبادی
علی اردستانی
حامد ذوالفقاری
فرود غفوری
امیر صادقپور
حامد ملک
مهدی وهاب
علی مشاطان
حسن آیتی
مهدی فتاحی
مهران خواجوی
ایریکس اسماعیلی
حجت پورخُسروانی
دانیال بهزادی
جاوید اسماعیلی
محمدرضا کمالی فرد
رحمان موسویان
شهاب هاشمی

آپدیت

آرش سبحانی (نوازنده، خواننده و شاعر کیوسک) توی کامنت‌ها جواب داده

دوستان بسیار تحت تاثیر قرار دادید ما رو. ما از روز اول مثل آلبوم پیش بدنبال راهی بودیم که برای دوستان داخل ایران آلبوم رو بصورت رایگان روی سایتمون قرار بدیم و امیدواریم تا پایان این هفته مشکلات تکنیکیشو حل کنیم. مشکل دوستان بیرون از ایران هستند که هم دسترسی و هم توانایی خرید دارند ولی اگر ببینند جایی میتونند مجانی دانلود کنند از حمایت خود داری میکنند و میرن سراغ دانلود مجانی. شما میدونید که تولید یک آلبوم برای یک گروه هزینه اش کم نیست و با سالی ۱۰-۱۲ کنسرت هزینه آلبوم بعدی تامین نمیشه. اگر همه ایرانی ها این رو میفهمیدند و حمایت میکردند عالی بود و ما هم دوست داریم همونطور که شما هم به درستی گفتید کار پخش بشه ولی متاسفانه شرایط به نفع ما نیست. شما نگاه کنید از گروه های ایرانی داخل و خارج از ایرانچند تاشون 5 آلبوم تولنستند تولید کنند. ما با تقبل هزینه از منابع شخصی خودمون تا اینجا اومدیم و اگر فرهنگ حمایت از هنرمند بین کسانی که توانایی شو دارند جا نیوفته مطمئن نیستم بتونیم ادامه بدیم.
از همتون تشکر میکنم و امیدوارم برسیم زودتر به روزی که بتونیم بدون دغدغه پیشنهاد شما رو عملی کنیم.
آرش سبحانی

شبیه لیلیت بازی بوردلند هستید؟ استخدام شوید

بازی بوردرلندز یک بازی First Person Shooter با داستانی علمی تخیلی است که رگه‌هایی از RPG آن را جلو می‌برد. این بازی توسط شرکت GearBox برای پلی استیشن ۳، ایکس باکس، ویندوز و مک عرضه شده و حالا قرار است نسخه دوم آن هم به بازار بیاید.

این بازی با چهار شخصیت اصلی قابل بازی کردن است که یکی از آن‌ها لیلیت نام دارد:

لیلیت یکی از شش سیرنی است که در کل کهکشان باقی مانده. او قدرت‌های مافوق بشری دارد و می‌تواند حین راه رفتن وارد بعدی دیگر از جهان شود. ورود او به بعد دیگر باعث می‌شود دشمنان او را نبینند و نتوانند صدمه‌ای به او بزنند همچنین ورود و خروج او به این بعد، باعث ایجاد شوکی قوی و کشته شدن افراد حاضر در محل می‌شود.

اسلحه‌های مورد علاقه او اسلحه‌های تکنولوژیک است و قدرت‌ اصلی‌اش این است که در طول زمان توانایی بیشتری برای صدمه زدن پیدا می‌کند.

اما می‌دانید که این چیزها برای من خیلی جذاب نیست. ماجرا وقتی برای من جذاب می‌شود که می‌خوانم:

شرکت گیرباکس برای عرضه نسخه دوم این بازی و تبلیغ آن به دنبال کسی می‌گرد که چهره و اندامی بسیار شبیه لیلیت داشته باشد. شروط اینها هستند:

  • زنی بین هجده تا سی سال
  • توانایی آمدن به دالاس تگزاس در سه هفته اول دسامبر و سر فیلمبرداری حاضر شدن
  • نیازی به سابقه هنرپیشگی نیست

می‌توانید با رفتن به این صفحه برای این شغل جذاب اپلای کنید.

چرا گنو/لینوکس رو دوست دارم: انتقال کلی کتاب به پوشه هم نامشون

یک دوست ایمیل زده که:

۱۲۰۰ تا کتاب دارم که همه در یک دایرکتوری هستن. می خوام یک دایرکتوری برای هر یک کتاب ساخته بشه و کتاب بره توی دایرکتوری خودش. یعنی می خوام ۱۲۰۰ تا دایرکتوری بسازم و هر کتاب رو کپی کنم سر جاش.

چراش رو من نمی دونم… ولی چجوری اش رو می دونم: گنو/لینوکس پر از ابزارهای ریز است که هر کدوم برای کار خودشون بهترین هستن و ترکیب اینها باعث می شه بشه تقریبا هر چیزی ساخت. کل کار رو می شه توی یک خط انجام داد اما پیچیدگی با احتمال استفاده شدن فاصله در نام فایل بیشتر می شه. حتما روش های ساده تر هم هست اما من اینطوری نوشتم:

jadi@freebasse:/tmp/books$ cat ../p.sh
#!/bin/bash

SAVEIFS=$IFS
IFS=$(echo -en "\n\b")
for f in books/*
do
  mkdir "$f"_dir
  mv "$f" "$f"_dir/
  echo "$f"
done
IFS=$SAVEIFS

یک حلقه for است که همه فایل ها رو یکی یکی می ندازه وسط دایره. هر کی وسط باشه اول یک فولدر براش ساخته می شه با _dir و بعد یک mv روش اجرا می شه و خلاص. اون IFS متغیری است که توی بش تعریف می کنه جدا کننده فیلدها از هم باید چی باشه. معمولا اسپیس است اما چون اینجا ممکنه اسم فایل توش اسپیس داشته باشه، کردیمش «سرخط».

نکته: دوستم بعد از گرفتن این گفت که کامپیوتر ویندوزی است (: کماکان راحته. کافیه یک اوبونتو یا هر توزیع لینوکس دیگه دانلود کنید، روی یو اس بی نصبش کنین و لایو بوت کنین و این کارها رو انجام بدین و دوباره بوت کنین و برگردین توی ویندوز عزیز. مثل همیشه: بک آپ فراموش نشه!

آپدیت: دوست خوبم مهدی بیگی توی کامنت ها این شیوه راحت تر و بهتر رو پیشنهاد داده:


find -type f -exec mkdir '{}'.tmp \; -exec mv '{}' '{}'.tmp \; -exec mv '{}'.tmp '{}' \;

که فقط یک دستور است. دستور find می تونه چیزهای مختلف رو پیدا کنه و اینجا با سوییچ f دنبال فایل می گرده. بعد روی تک تک اون فایل ها چیزی که جلوی سوییچ exec هست رو اجرا می کنه و هر بار به جای {} یکی از فایل های پیدا شده رو می ذاره. در نهایت هم اسلش سمی کالن می گه چیزی که جلوی سوییچ exec بوده تموم شده.

مالیات پول زوره

بی بی سی فارسی امروز یک مقاله داره که توش احمدی نژاد می‌گه مالیات پول زور نیست. متاسفانه باید بگم اشتباه کرده و مالیات پول زوره.

دو نکته اینجا مهمه.

اول اینکه چرا فقط وقتی زورتون می رسه مالیات سی درصدی می گیرین؟

من یک مهندسم توی یک شرکت کاملا وفادار به قانون. حقوقم حوالی دو میلیون است که این روزها عدد عظیمی نیست ولی شرکتم چون اهل زیرآبی رفتن نیست عین همون دو میلیون رو به عنوان حقوقم ثبت می کنه و ازش (چون زیاده)‌ ۳۰٪ مالیات کسر می شه. من کمترین مالیاتی که ممکنه در یک ماه بدم ۴۴۰هزار تومن است و بیشترین مالیاتی که تا حالا دادم تقریبا ۱۱۰۰۰۰۰ تومن در ماه است. سوالم اینه که اگر مالیات پول زور نیست، رییس جمهور، نماینده‌های مجلس و غیره نگاه کنن ببینن چقدر ماهانه دریافتی دارن و چقدر مالیات می دن. اگر نسبتش همین بود تازه می‌رسیم به بخش دوم.

آیا کسانی که میلیاردی پول در میارن هم همینقدر مالیات می‌دن؟ کسانی که ده میلیونی در می یارن چطور؟ با یک پزشک که سه تا مطب کار می کنه و یک بیمارستان سهام داره صحبت می کردم و غر می زد که امسال براش هفتصد تومن مالیات «بریدن». تقریبا یک دوازدهم من. همینطور دوست بازار آهن که تو کار بساز بفروشی هم هست شاکی بود که پارسال پونصد تومن مالیات داده.

اگر مالیات پول زور نبود، دادنش بستگی به زور و اخلاق نداشت.

دوم اینکه بدون نظر من هر کس زور داره خرجش می کنه

اگر مالیات پول زور نباشه من باید خیلی هم از دادن و خرج شدنش خوشحال باشم. فرض کنید من بتونم مجلسی رو انتخاب کنم که نظارت داشته باشه روی بودجه کشور و بر اساس نظر همه ایرانی‌ها، پول رو خرج کنه.. حالا یا در یک سیستم اکثریتی (که توش اقلیت حق حرف زدن و تبلیغ دارن)‌ یا از اون بهتر توی یک سیستم حزبی پارلمانی (که توش هر نظری درصد خودش توی مجلس رو داره). اما حالا پول به زور از من گرفته می‌شه و اصولا به من گفته نمی‌شه که کجا داره خرج می‌شه. در اصل هر کس زورش برسه مالیات رو می‌گیره و هر جا دوست داره خرج می‌کنه و این روزها هم که بخش بزرگی اش خرج می شه تا طرفش زورش رو حفظ کنه که بتونه مالیات بیشتری بگیره.

خلاصه اینکه

مالیات پول زوره رفیق (: تعارف که نداریم. حالا زورتون می رسه می‌گیرین و زورتون می‌رسه جایی که دوست دارین خرج می‌کنین فدای سرمون ولی دیگه در این دورانی که پلیس حمله می کنه به خونه و هر چهارراه پر از پلیس اخلاق شما است و سه هزار میلیارد رو بیخیال می شین و پلیس برای دستگیری مشاور رییس جمهور باید گاز اشک آور بزنه و آخرش عقب نشینی کنه و وقتی ثابت می کنین از یک لات قوی ترین باید آفتابه بکنین تو دهنش که نشون بدین الان از شما ضعیف تره و غیره و غیره دیگه زور که نباید خجالت داشته باشه (: خب زورتون می رسه می گیرین. ما هم می خندیم می ریم پی کارمون. اما پول زور، پول زوره.

اگر می خواین پول زور نباشه

نمی دونم چرا ممکنه ولی اگر واقعا دوست دارین مالیاتی که می گیرین پول زور نباشه دو تا قدم اصلی داره:
۱- از همه بر اساس یک معیار برابر و بدون زیرآبی رفتن بگیرین و خودتون هم جزو همه باشین
۲- در یک سیستم دموکراتیک و شفاف خرجش کنین

مصرف کنید: ویدئو کلیپ بچه ننه با صدای محسن لرستانی

پست رو تقدیم می کنم به جلال سالی

یک ویدئو کلیپ محلی با داستانی مرسوم: دختره پسره رو ترک کرده و رفته با یک بچه ننه دوست شده. پسر لر / کرمانشاهی براش می خونه «برو با اون ابرو قشنگ، از سرتم زیادیم / اسم منم دیگه نیار، امروز اعصابم قاطیه / امروز حالم حال سگه، کوفتیم نکن برو دیگه / بختت بسوزه آسمان، دیگه شده آخر زمان / تو این همه خلق خدا، ببین کی شده رقیب ما»

یکی از دوست‌های پسره، با دوربین چند تا عکس از دوست دخترش و یک پسر دیگه می‌گیره بعد اونها رو چاپ می کنه و به این دوستمون نشون می‌ده. خواننده دنبال رقیب عشقی اش است می‌گرده. همزمان می خونه «یادت می یاد ای بی وفا، چمنی(؟) منو زجرم دادی / چمنی(؟) می ماندم چشم انتظار ، شاید بیای سر قرار / گفتی ننم نمی ذاره ، بیام بیرون سر قرار / داشم بشم گیر می ده و ، کلشم شنگه دعوا(؟)» و ادامه می ده که حالا چطور شکر روزگار دیگه ننه‌ات گیر نمی ده بری سر قرار با این پسر جدیده؟ و همزمان قلیون چاق می کنه و می خونه که «دیگه بدجور حالم خرابه، عرق سگی برام شرابه».

نهایت ماجرا؟‌ با پرس و جو از آدم ها بچه ننه رو پیدا می کنه و می خونه «اینو بدان بچه ننه ، پرونده من وزن توئه / من زندگیم رفته به باد ، بچه ننه دارم برات / وقتی ابرو برمی داری ، نازتر می شی از قناری / …» و می ره با کلمات یک زهره چشمی ازش می‌گیره و می‌ره سر قرار با دختره و عکسها رو بهش نشون می ده و به هم می زنه و با یک سیلی نسبتا آروم قهر می کنه می ره سراغ زندگی اش.

بعدش هم تیتراژ است با شماره تلفن شاعر و نویسنده و کارگردان و بازیگرها و غیره و در نهایت حتی تشکر از مدیریت پیتزانانی (علی عرب).

چرا دوستش دارم؟

چون طبیعی است و مال خود آدم ها. می دونین که من پروژه هایی که آدم های واقعی سراغش می رن رو دوست دارم. طرف نه سعی کرده یک الگانس اجاره کنه بشینه توش نه رفته دوبی نه هیچ چیز. خیلی معقول تو محله خودشون هنرش رو استفاده کرده.

شاید برای بعضی ها خنده دار باشه. منهم کلی خندیدم ولی از سر شادی. حسابی خوشم اومد. اولا که داستان خوبه. بر خلاف مجید خراط ها طرف منطقی با جریان برخورد می کنه. می شه بهش کلی اشکال فمنیستی گرفت اما دقت کنیم که کی داره چی می خونه. کماکان برای من و شما بده ولی به عنوان یک خواننده از لرستان/کرمانشاه که دوست دخترش بهش خیانت کرده به نظرم ویدئو و برخورد پیشرو است. کاش اون سیلی آخر هم نبود که می تونستیم بگیم طرف از من و شما هم با شعورتره که فقط رفته به پسره و دختره گفته که می دونه و رابطه اش رو به هم زده.

محلی بودنش هم عالیه! به دانشگاه هامون توی شهر تهران نگاه کنین که وقتی از همه جای ایران آدم می یاد توش، از سال دوم دیگه کسی رو توش نمی بینین که ته لهجه حتی داشته باشه. فرهنگ خودشه، لهجه خودشه، شهر خودشه، پیتزا فروشی خودشه و دوستای خودش. من از این جریانش هم کلی لذت بردم.

خلاصه پیشنهاد می کنم یکبار دیگه ویدئو رو ببینین (یا اگر با اینترنت جمهوری اسلامی هستین امیدوارم تا الان لود شده باشه که بتونین پخش رو شروع کنین). کماکان شاده و پر از خنده. بخصوص ترکیب هایی که تو شعر استفاده شده (مثلا اینکه وزن پرونده من از وزن هیکل جنابعالی سنگین تره!) ولی در حدی خوبه که من ایران بودم حتما یک اسمس تشکر به خواننده می زدم (:

بنا به یکی از کامنت‌این آهنگ عباس ویسی رو هم حتما ببینین

جمعه ها با کاندوم: روز جهانی ایدز و بهانه‌هایی برای کاندوم نپوشیدن

گشتی در اخبار


جمعه‌ها با کاندوم این هفته مصادف شده با اول دسامبر روز جهانی آگاهی در مورد ایدز و من و شما می‌دونیم که هیچ چیزی به جز کاندوم، جلوی ایدز رو نمی‌گیره. پس به افتخار این وسیله بانمک، این هفته چرخی می‌زنیم در اخبار متنوع دنیای کاندوم و نگاهی می‌ندازیم به فعالیت‌های آدم‌ها در این روز که نشونه‌اش یک روبان سرخه .

  • احتمالا جالبترین اتفاق تبلیغی توی هلند خواهند افتاد. گروه Stop Aids Now قراره یک کاندوم ۳۵ متری بکشن روی برج مانت در مرکز شهر
  • تحقیقی توی فیلیپین نشون داده که میزان گسترش ایدز در این کشور بالاترین میزان در بیست و پنج سال گذشته بوده. تمرکز تحقیق روی سایت‌های دوست یابی است و چت و می‌گه که یک سوم زنانی که با مردها توی چت آشنا شدن کارشون به سکس رسیده و هفتاد درصدشون هم از کاندوم استفاده نکردن. نتیجه؟ خوشبختانه عقل اونها می رسه که نتیجه شون سانسور و فیلترینگ و شلاق نباشه. اونها با دورکس قرارداد تبلیغی بستن تا با هم در شبکه‌های اجتماعی و چت روم ها برای کاندوم و ایدز تبلیغ کنن
  • می‌دونم شاید غصه بخورین ولی یک گروه فعال علیه ایدز، در حال جمع کردن یک پتیشن است تا از قانونگذارهای لس آنجلس بخواد که قانونی تصویب که بنا به اون همه هنرپیشه‌های فیلم‌های پورنی که در این ایالت تهیه می‌شن مجبور باشن از کاندوم استفاده کنن. اینکار برای اینه که جوون‌هایی که به اشتباه فکر می کنن چیزی که توی فیلم پورن می بینن توی دنیای واقعی هم دقیق همونطور هست، حداقل این جنبه‌اش رو هم ببینن. شاید اگر همه قول بدن جوون‌های خوبی باشن و همیشه از کاندوم استفاده کنن و درک کنن که نسبت فیلم پورنو به سکس تو خونه همون نسبت فیلم جکی چان به یک دعوای توی مدرسه است، شرکت ها قبول کنن که به آزمایش‌های دوره‌ای هنرپیشه‌ها اکتفا کنن
  • پتا انجمن حمایت از حیوانات است و تصویر بالا مربوط به اونها. این حرکت هیچ ربطی به ایدز و غیره نداره اما به آدم ها یادآوری می کنه که اگر نمی خوان بچه‌های حیوونات خونگی‌شون رو نگه دارن، جلوی باردارشدنشون رو بگیرن و این دو نفر هم دارن تبلیغ می کنن که «سگ ها از کاندوم استفاده نمی کنن» و اگر صاحبشون نمی خواد توله‌ها رو نگه داره بهتره از روش های مناسب پیشگیری برای حیوانات استفاده کنه؛‌ مثلا عقیم کردن
  • و در نهایت هم نگاهی به این صفحه بندازین که مصاحبه ای است با دکتری که بزرگترین گالری از پوسترهای ایدز جهان رو داره و اینجا هم، سی تا از بهترین‌هاش رو توی یک گالری می تونین نگاه کنین

سوال

دوست پسر فعلی من قبول نمی کنه کاندوم استفاده کنه. قبلا هم با کسان دیگه چنین مشکلی داشتم. معمولا می گن که ۱) کاندوم باعث می شه راست نمونن ۲) خیلی بزرگه و نمی تونه کاندوم بپوشه ۳) به جنس لاتکس حساسیت داره ۴) ایدز و بیماری دیگه نداره پس کاندوم لازم نداره و ۵) کاندوم حسش رو خراب می کنه. من باید چیکار کنم؟

جواب

این عبارت‌ها را بارها شنیدی و دوباره تکرار می‌کنم که کاندوم‌های لاتکس و لاستیکی اگر درست استفاده بشن (مثلا از لیز کننده‌های مبتنی بر آب استفاده کنین و نه از روغن) بالاترین میزان حفاظت از بیماری‌ها برای هر دو طرف رو ایجاد و در پیشگیری از بارداری هم بسیار موثر هستن.

اما دانش همیشه مشکلات رو حل نمی‌کنه. زندگی عملی پیچیدگی‌های خودش رو داره و چیزهایی مثل الکل، سکس اتفاقی و مهمونی باعث می‌شن آدم همیشه نتونه از دانشش استفاده کنه. بهترین کار اینه که از قبل جواب آماده «نه» رو داشته باشین. یک منطق خیلی ساده: «سکس بدون کاندوم با کسی به جز همسر جوابش نه است» (قبلا گفتم که کاندوم تو سکس با همسر هم جذابیت‌های خاص خودش رو داره).

اما در مورد سوال‌هات.. اگر قراره کسی استدلال گوش کنه می‌تونی اینها رو بهش بگی:

پسره می گه: راست نمی مونم.
واقعیت اینه: اولا که در مواردی ممکنه کاندوم به خاطر فشاری که ایجاد می کنه و کشی که پایینش داره از این نظر کمک هم بکنه اما اگر واقعا چنین مشکلی داری – و به سن و سال و ویاگرا و اینها مربوط نمی شه – برو سراغ مارک های دیگه یا انواع کمتر کیپ یا نازکتر. لازمه بگم که این اتفاق – اگر بیافته – معمولا محصول عوامل فیزیکی نیست و به ذهن طرف بر می گرده. یک راز اینکه اگر مغز مردها کلا از سکس فکوس کنه به یک چیز دیگه، راست نمی مونن. روش خوب مقابله اینه که پوشیدن و داشتن کاندوم رو به بخشی از سکس تبدیل کنین نه به یک وقفه وسطش و تمرکز روی اینکه «دوست ندارم».

پسره می گه: برام کوچیکه.
واقعیت اینه: اگر بلوف نباشه (که با توجه به کشسان بودن کاندوم ها معمولا هست) باید این جواب رو آماده داشته باشین که «یعنی مثلا اگر پاهات بزرگ باشه باید پابرهنه راه بری؟» کاندوم‌ها هم مثل کفش‌ها سایزهای مختلف دارن. انواع و اقسامش رو بخرین و ببینین کدوم براتون بهتره. این رو هم فراموش نکنین که کلا کاندوم یک وسیله کاملا کشسان است که در بازه معقولی، به تن هر کسی اندازه می شه (حالا با کمی سخت تر پوشوندن یا نگه داشتن انتهاش با دست در حین سکس).

پسره می گه: من به لاتکس حساسیت دارم
واقعیت اینه: بعضی مردها واقعا به لاتکس حساسیت دارن. بعضی ها هم جو سازی می کنن که استفاده نکنن اما واقعیت اینه که انواع و اقسام کاندوم در بازار هست. کسانی که به لاتکس حساسیت دارن باید کاندوم‌هایی استفاده کنن که از پلاستیک درست شده و درست مثل کاندوم های لاتکس در مقابل بچه دار شدن، ایدز و بیماری‌های مقاربتی از دو طرف محافظت می کنه. اینها هم مثل کاندوم‌های لاتکس باید با لیز کننده‌های مبتنی بر آب (توی داروخونه به اسم لوبری ژل می تونین بخرین زیر هزار تومن) استفاده بشن.

پسره می گه: من مریضی ندارم.
واقعیت اینه: هیچ کس از بیماری‌های مقاربتی مصون نیست. اگر کسی در خارج از محیط خانواده با کسی سکس داره یعنی ممکنه با ویروس در تماس باشه. در ضمن ویروس چند ماه طول می کشه تا توی تست ها ظاهر بشه و مثلا اگر از ایدز حرف می‌زنیم گواهی عدم اچ آی وی که دو ماه قبل، یک ماه قبل یا دیروز گرفته شده هیچ فایده‌ای نداره. این رو هم یادتون نگه دارین که بیماری فقط ایدز نیست. انواع و اقسام بیماری‌های مقاربتی رو داریم که کاندم بهترین راه حلشونه.

پسره می گه: حس‌ام رو خراب می کنه.
واقعیت اینه : ممکنه درست شده باشه پس براش برنامه ریزی کنین. از قبل کاندوم رو بذارین دم دست. ترجیحا لازم نباشه وسط سکس برین توی کشو دنبالش بگردین (قوطی های خالی رو یک جای دیگه بذارین) و حتی خطر رو به فرصت تبدیل کنین. بذارین کاندوم بخشی از هیجان سکس باشه. انواعش رو داشته باشین. انتخاب کنین و شاد باشین (البته یادتون باشه بعضی مدل ها فقط برای فان درست شدن و از چیزی پیشگیری نمی کنن!)

اما اگر طرف به این حرف‌ها گوش نداد ارتباطتتون رو باهاش قطع کنین. کسی که همینقدر هم برای آدم ارزش قایل نیست، ارزش سکس نداره (: راستی! اگر کسی غر زد که کاندوم نداره اگر بهش لطف دارین از کاندوم‌های خودتون بهتون بهش بدین، یا بگین من براش بفرستم یا به شکل ایده‌آل بفرستینش بخره که دفعه بعد یادش باشه همراهش داشته باشه (:

منبع اصلی

چرا گنو/لینوکس رو دوست دارم: نقشه استان‌هایی از ایران که رفته‌ایم

ایده ساده است: یک برنامه باشه که بتونیم باهاش نقشه‌ای درست کنیم از استان‌هایی از ایران که بهشون سفر کردیم. مثلا مال من می‌شه این:

حالا شما هم اگر می خواین مال خودتون رو بکشین، سری بزنین به ابزار نمایش استان هایی از ایران که بهشون سفر کرده ایم و مال خودتون رو بکشین و شر کنین یا هر چی. البته هر کس باید تصویر مربوط به خودش رو ذخیره کنه و مستقیم به اینجا لینک نده چون اطلاعات روی این سرور به شکل موقت ذخیره می‌شن.

توضیح فنی: جریان فنی خیلی ساده و مقدماتی است. دیشب صحبتش شد و همون موقع سر هم کردم: یک فرم که می گه کدوم استان ها رو می خوایم و یک دستور convert که لایه های مختلف استان ها رو می ندازه روی یک عکس ایران.