کپچا در خدمت بشریت

کپچا اون کاراکترهای نسبتا ناواضحی است که گاهی سایت ها از شما می خواهند تایپشون کنید تا مطمئن بشن که شما آدم هستید و یک ماشین اسپم فرست نیستید.

مثلا من یک سایت دارم که توش شما می تونین کامنت بذارین. یک کپچا به من کمک می کنه که از طرف بخوام قبل از کامنت گذاشتن، یکسری حروف و اعداد کچ و کوله رو تایپ بکنه (مثل ) تا مطمئن بشم که یک آدم واقعی است.

حالا یک دانشمند کامپیوتر از کارنگی ملون یک ایده جدید و جالب داره! ایده طرف اینه که به جای تولید اتفاقی این حروف و اعداد، از کلماتی استفاده کنیم که از کتاب های قدیمی اسکن شده اند.

به عبارت دیگه، دفعه بعدی که می خواهید با تایپ کردن یک متن غیرقابل خوندن توسط کامپیوتر به اون ثابت کنید که یک آدم واقعی هستید و نه یک ماشین، عملا دارید به تایپ یک کتاب قدیمی که از طریق OCR (بازشناسی حروف توسط کامپیوتر) قابل تبدیل شدن به متن نیست همکاری می کنید. ایده بسیار جالبی است. از اون ایده ها که من دوست دارم: همکاری تعداد زیادی آدم برای اضافه کردن چیزی به دارایی های بشری (:

سوال فنی اینه: خب وقتی کامپیوتر هم نمی تونه اون متن رو بخونه (که این خاصیت اصلی کپچا است) چجوری می فهمه درست تایپ کردیم؟ سوال خوبیه. روشش اینه که عبارت مورد نظر که نمی تونه بخونه رو کنار یک عبارت می ذاره که می تونه بخونه و بعد اگر نصفه قابل خوندن رو درست تایپ کرده بودید، منطقا تصور می کنه که نصفه دوم رو هم درست تایپ کرده اید.

وزیر ارتباطات: در ضریب نفوذ اینترنت در از مالزی جلو زدیم: ۱۶ بزرگتر از ۳۵!

این وزیر همیشه مایه تعجب من بوده و حالا دیگه رکورد شکسته.
اولا که اعلام کرده در سال گذشته ضریب نفوذ اینترنت در ایران ۶۰٪ رشد داشته که واقعا جای سپاسگذاری و قدردانی داره و بعد هم با این جهش یک شبه ۶۰ درصدی، اعلام کرده ضریب نفوذ اینترنت در ایران ۱۶٪ درصد است و در نیتجه ضریب نفوذ ایران بیشتر از مالزی است.

یکسری آدم هم طبق معمول جلوی آقای وزیر به به و چه چه راه انداخته اند و احتمالا براش دست زدن (صلوات فرستادن دیگه انگار منسوخ شده در سخنرانی ها) و هیچ کس نپرسیده حتی اگر واقعیت داشته باشه، چطور ۱۶ بزرگتر از ۳۶ است؟!!

شاید هم به خاطر سانسور بودن عبارت انگلیسی «ضریب نفوذ اینترنت» هیچ کس دسترسی نداشته جستجو کنه و ضریب نفوذ مالزی رو نگاه کنه. بنا به تمام منابع اینترنتی، ضریب نفوذ اینترنت در مالزی از ۳۵ کمتر نیست و در ایران هم از ۱۱ بالاتر نمی ره. حالا چطور جناب وزیر یک ضرب ضریب نفوذ ایران رو ۵ درصد برده بالا و به این نتیجه رسیده که ۱۶ از ۳۵ بزرگتر است، خدا عالمه.

در صورتی که می خواهید ضریب نفوذ کشورهای مختلف و نقشه نفوذاینترنت در کشورها رو ببینید، نگاهی به نقشه تعاملی ضریب نفوذ اینترنت در جهان بیاندازید.

یک لپ تاپ برای هر کودک در اروگوئه عملی شد

پروژه One Laptop Per Child را یادتان هست ؟‌ لپ تاپ هایی که قرار بود در تیراژ بالا با قیمت فقط صد دلار ساخته شوند و هر کشوری بتواند یک میلیون از آن ها را سفارش دهد و به رایگان در مناطق محروم بین بچه ها تقسیم کند تا بتواند کمکی کند به کم شدن شکاف دیجیتال.

دنیای آینده دنیای کامپیوترها است و مشخصا کسی که نتواند با کامپیوتر کار کند یا از آن بترسد، بی سواد محسوب خواهد شد. مثلا همین ایران خودمان در حالی که وزیر بدون هیچ استدلال و آماری ادعا می کند ۱۶ درصد مردم به اینترنت دسترسی دارند(!)‌، ثبت نام کنکور ارشدش را اینترنتی کرده و عملا آن ۸۴ درصدی که به اینترنت دسترسی ندارند، از کنکور حذف شده اند. در این وضعیت، دولت ها باید به فکر بالابردن توان تکنولوژیک شهروندان باشند.

پروژه یک لپ تاپ برای هر بچه هم با همین هدف شروع شد. دانشگاهی در آمریکا اعلام کرد که می تواند به سفارش کشورها، میلیون ها لپ تاپ ۱۰۰ دلاری بسازد و کشورها می توانند لپ تاپ های سفارش داده شده را به رایگان بین بچه های نیازمند، تقسیم کنند. این لپ تاپ ها با لینوکس کار می کنند (تا ارزان باشند و کارا) و حتی بدون برق (با هندل! بله از طریق چرخاندن یک دسته) قابل کار کردن هستند.

پروژه، فراز و نشیب هایی داشت ولی حالا وعده ها متحقق شده اند و اروگوئه به عنوان اولین کشور، یک میلیون لپ تاپ خود را دریافت کرده و مشغول توزیع آن ها بین بچه های مدرسه ای است.


این دبستان، این روزها مرکز توجه اصلی این پروژه است. اولین مدرسه ای که هر دانش آموز آن، یک لپ تاپ گرفه است و دولت اروگوئه امیدوار است با این کار، نسل آینده اش آشنایی بیشتری با کامپیوتر و تکنولوژی روز داشته باشند. قابل توجه است که ایران هم یکی از کشورهای شرکت کننده در کنفرانسی بود که این لپ تاپ ها در آن معرفی شدند ولی احتمالا مسوولین کشور ما معتقد بودند ارسال پول برای حزب الله لبنان مهمتر از خریدن لپ تاپ برای هر کودک ایرانی است. متاسفم. دوست داشتم شبیه این عکس را در ایران ببینم.

رعایت حریم خصوصی بلاگ های شخصی در بلاگر

بعضی از ما از بلاگر و وبلاگ‌های خصوصی اش به عنوان مکانی برای ارتباط خصوصی با گروهی از دوستان استفاده می کنیم. کاربرد خوبیه و مشکلی هم نداره (: عملا مثل یک گروه ایمیلی می مونه که هر کس هر چیزی می نویسه بقیه می تونن بخونن.

اینها یک جور جمع های خصوصی هستند که منطقا نمی خواهیم بقیه مطالبش رو ببینند. درست مثل پرده‌ای که پشت پنجره می کشیم تا هر کسی از توی کوچه رد می شد، توی خونه رو نگاه نکنه.

حالا مشکل کجا است ؟ من یک وبلاگ شخصی دارم و یک وبلاگ خصوصی و دو سه وبلاگ خصوصی دیگه هم عضو هستم و در یک وبلاگ گروهی هم می نویسم. اگر کسی روی صفحه پروفایل بلاگر من بره، چیزی شبیه به این می بینه (عکس رو خودم ساختم تا از پروفایل کسی برنداشته باشم – اسم وبلاگ ها و افراد تخیلی هستند):


و همونطور که می بینید اولا کاملا نشون می ده که این فرد عضو کدام وبلاگ ها است (مثلا وبلاگ بربری رو کسی قبلا نمی دونسته اما حالا می دونن که این آقا به همراه جادی و سحر و مینا و مانی و علیبیگی عضو گروهی هستند که به بربری ربطی داره!

همچنین دیده می شه که سینا و جادی و لیلا و علی و مراد و حسن و جولاندن (بازیگر فیلم پزشک دهکده) هم یک وبلاگ غیرقابل خوندن برای بقیه دارند.

اینها اطلاعات مخفی نیستند ولی شاید من و شما دوست نداشته باشیم کسی ببینه با چه کسانی و چند تا وبلاگ خصوصی داریم. در صورتی که علاقمند هستید وبلاگی به این شکل باشه و جایی دیده نشه، کافیه به بخش تنظیمات (settings) بروید و گزینه Add your blog to our listing رو برای وبلاگ مورد نظر No انتخاب کنید:


حالا همه چیز حل است و اگر کسی به پروفایل کسی که عضو این وبلاگ است نگاه کنه،‌ نام این وبلاگ و اعضای اون رو نمی بینه.

شورش اینترنتی در دیگ: همکاری آگاهانه

امروز یک شورش اینترنتی واقع شد. در اصل دیشب که ما خواب بودیم آن طرف دنیا شورش شده. احتمال دیگ را می شناسید؛ سایتی که کاربران بهترین لینک هایی که دیده اند را در آن وارد می کنند و بقیه با رای دادن به این لینک ها، صفحه اول دیگ را همیشه پر از لینک های خوب می کنند (مشابه ایرانی بالاترین است.

ماجرا از این قرار است که دو روز قبل کد امنیتی سی دی های HD-DVD شکسته می شود یک نفر خبر مربوط به این موضوع و کد شکستن این قفل های انحصارطلبانه (یعنی 09-f9-11-02-9d-74-e3-5b-d8-41-56-c5-63-56-88-c0 ) را روی دیگ پیشنهاد می کند و همه به آن رای می دهند و کد به صفحه اول می آید. یک شرکت از این جریان شکایت می کند و به شکل غیرقانونی به دیگ فشار می آورد و دیگ خبر مربوطه را حذف می کند. مدت ها قبل کد امنیتی HD-DVD ها شکسته شده بود. این کد 09-f9-11-02-9d-74-e3-5b-d8-41-56-c5-63-56-88-c0 بود و مدتی در صدر اخبار بود و بعد هیجان آن فروکش کرد. اما از دو روز قبل، خبرهای مربوط به این کد و خود این کد با فشار شرکت های دارای منافع، شروع به غیب شدن از داستان های دیگ کردند. پست هایی که در این باره بود داشت پاک می شد.

شورش شروع شد. همه شروع کردند به نوشتن داستان هایی که کد جادویی شکستن رمز، در آن مستتر یا آشکار است و بقیه به آن رای می دهند و این داستان ها به صفحه اول دیگ می آیند. بعضی ها شوخی می کنند و می نویسند: کدهای مخفی که با زدن آن ها لباس های لارا کرفت در تامب رایدر حذف می شوند: 09-f9-11-02-9d-74-e3-5b-d8-41-56-c5-63-56-88-c0 و بعضی ها هم خیلی جدی اعلام می کنند که کدها 09-f9-11-02-9d-74-e3-5b-d8-41-56-c5-63-56-88-c0 هستند و اگر دیگ ناراحت است می تواند شناسه من را پاک کند.


یک نفر دیگر هم می نویسد که به خاطر پست فلان داستان، دیگ هارد دیسک او را پاک کرده است و حالا دیگر هر چیزی که ذخیره می کند به جایش روی هارد نوشته می شود 09-f9-11-02-9d-74-e3-5b-d8-41-56-c5-63-56-88-c0 ! (: خلاصه همه خلاقیت ها را رو کرده اند و صفحه اول دیگ پر شده از این کد.

به نظر من مشکل از دیگ بوده. در ایران یک فشار کوچک به یک خبرگزاری بزرگ باعث می شود فلان مصاحبه احمدی نژاد که این روزها که به نفع اش نیست، از کل سایت پاک شود. این مساله نباید در دیگ تکرار می شد. مشکل دیگ این است که به قدرت مردم اعتماد کرده بود ولی در عین حال انتظار داشت این قدرت به شیوه ای عمل کنند که او می خواهد. درست مثل ایران (: اینجا هم شما حق رای دارید به شرطی که رای ای بدهید که روسا خوششان بیاید. حق تجمع دارید به شرطی که به نفع آن ها تجمع کنید و …

در ایران هنوز هیچ سایت مبتنی بر نظر آدم ها پا نگرفته که فیلتر نشده باشد. دلیل اش ساده است: مردم اگر حق داشته باشند حرف بزنند چیزی را می گویند که حاکمان دوست ندارند (: می گویید نه ؟ به بالاترین، دودردو، صبحانه، اورکات و … نگاه کنید. همه فیلتر هستند…

از شورش در دیگ خوشم آمد چون قشنگ بود و مبتنی بر آگاهی و همکاری. برای من که حرکت بسیار زیبایی بود علیه کوچکترین سانسور اعمال شده در سایتی که مردم دوستش دارند.

نامه سرگشاده به وزیر فن آوری اطلاعات درباره «سرعت ۱۲۸ برای کاربران خانگی کافی است»

با تشکر از همه دوستان خوبم و بخصوص امیرحسین و مهدی، سی دی های اوبونتو و کوبونتو رو روز بعد گرفتم و حالا هم روی لپ تاپم اوبونتو دارم و پروژه ام رو شروع کرده ام. با تشکر از همه دوستان دیگه ای که پیشنهاد کمک کردند

جناب آقای وزیر ارتباطات و فن آوری اطلاعات،

در جایی گفته بودید «سرعت ۱۲۸
کیلوبایتکیلوبیت
برای کاربران خانگی کافی است» و زمینه سانسور در سرعت دسترسی شهروندان به اینترنت را فراهم کرده بودید. مطمئن هستم سرعت اینترنت مورد استفاده خودتان این محدودیت را ندارد برای همین می خواهم یک خاطره کوچک برایتان تعریف کنم.

از سه روز قبل تصمیم گرفتم برای اجرای یک پروژه، لینوکس اوبونتو (www.Ubuntu.com) را نصب کنم. نسخه جدید این سی دی در بازار تکثیر نمی شود چون (لااقل فعلا) کاربر خاص دارد ولی از آنجایی که یک «نرم افزار آزاد» است به شکل قانونی از اینترنت قابل دریافت است. برای اجرای این پروژه باید سی را از اینترنت دانلود می کردم ولی شما فرموده بودید «سرعت ۱۲۸ برای کاربران خانگی کافی است» و به همین دلیل من که یک آدم معمولی این جامعه هستم و به سرعتی بالاتر از این دسترسی ندارم، باید بیست و دو ساعت در انتظار دریافت شدن این سی دی بنشینم. بعد از بیست و دو ساعت اول، سی دی مشکلی دارد و مجبور هستم دوباره آن را دریافت کنم. برایم غیر ممکن است از خانواده ام بخواهم یک شب دیگر صدای کامپیوتر را تحمل کنند و به همین خاطر شروع می کنم به تلفن زدن به هم رشته ای ها. هیچ کس به این سی دی دسترسی ندارد. الان که در حال نوشتن این نامه هستم، دو سه نفر قرار است بررسی کنند و خبر بدهند که آیا کسی می تواند این سی دی را بگیرد یا نه.

شاید سه روز انتظار من برای شما هیچ ارزشی نداشته باشد ولی من به این فکر می کنم که اگر در کشوری که سی سال پیش اسمش برای هیچ کس مترادف با تکنولوژی نبود (مثلا سنگاپور، دوبی، مالزی، تایوان، …) کسی بخواهد پروژه مشابهی را انجام دهد، با یک خط ADSL واقعی بعد از ده دقیقه می تواند کل این سی دی را دریافت کند و مشغول کار شود اما من در کشور جمهوری اسلامی ایران – بدترین کشور در سانسور اینترنت بعد از چین – فعلا سه روز است معطل دسترسی به این سی دی هستم.

می دانم که تا وقتی که از این بترسید که مردم از طریق اینترنت خبر بخوانند، فیلم ببینند، موسیقی گوش کنند و با هم حرف بزنند، آش همین آش است و کاسه همان کاسه. اما شما هم بدانید که تا وقتی که بترسید که مردم از طریق اینترنت خبر بخوانند، فیلم ببینند، موسیقی گوش کنند و با هم حرف بزنند،، توسعه هم اتفاق نخواهد افتاد. توسعه مانند سلامت حاصل از ورزش است. با داشتن چهار قهرمان جهانی، جامعه سالم نمی شود؛ همه جامعه باید بتوانند ورزش کنند. توسعه از طریق اینترنت بدون محدودیت دفتر یا خانه شما شروع نمی شود. توسعه به معنی استخدام دانشمندان روس در موسسات تحقیقاتی نیست. برای توسعه جامعه باید بتواند به اطلاعات دسترسی داشته باشد. بله ! می فهمم که دسترسی به اطلاعات برای کسی که می خواهد قدرت را در دست خودش نگهدارد خطرناک است، ولی گفتم شاید حداقل بفهمید که سرعت ۱۲۸ برای کاربران خانگی کافی نیست.

جادی

«کمک! دوست پسرم تنها کسیه که وبلاگم رو می خونه!»

این مشکل خیلی از وبلاگ ها و وبلاگنویس ها است که کسی جز خودشون، دوست دخترشون یا دوست پسرشون و یکی دو نفر دیگه، هیچ خواننده ای ندارند. این مشکل قابل حل است. نگران نباشید. اگر علاقمند هستید وبلاگتون به جز خودتون، خانواده، دوستان و همکاران خواننده داشته باشه، به خواندن ادامه بدهید.

قبل از اینکه شروع کنیمیک راز کوچک هست که همین حالا باید بدانید: مهم نیست چند خواننده داشته باشید و وبلاگتان چقدر بزرگ باشد، همیشه یک «مرحله بعدی» هست که که می توانید به آن امیدوار باشید.

چگونه از مرحله ای که هستید، فراتر بروید ؟ (مستقل از اینکه در چه مرحله ای هستید)

۱. برای ترافیک بالا، برنامه ریزی کنید اگر خودتان فکر می کنید که چیز جالبی نمی نویسید، احتمالا دیگران هم با شما هم عقیده هستند. در این حالت شاید بهتر باشد فکرهای پایه ای تری بکنید و اصولا به دنبال این باشید که از وبلاگ دنبال چه چیزی هستید. ولی اگر احساس می کنید که چیز جالبی می نویسید ولی بازدید کننده کافی ندارید، سوالات زیر را از خود بپرسید.

بازدید کنندگان احتمالی شما کجا هستند؟
در ایران در هر لحظه احتمالا چند ده هزار نفر مشغول گشت زنی در اینترنت هستند. درصدی از آن ها به موضوعی که شما درباره اش می نویسید علاقمندند و احتمالا به دنبال آن در حال جستجو هستند. در این شکی نیست. ولی چرا وبلاگ شما خالی است؟

این خوانندگان احتمالی کجا هستند؟

هیچ کس نمی تواند جواب دقیق این سوال را بداند ولی احتمال های زیادی وجود دارد:

 فروم ها: فروم ها هیچ وقت چندان زیبا یا جذاب نیستند ولی معمولا حرفه ای ها در آنجا به دنبال جواب های خود هستند. اگر فرومی وجود دارد که موضوع مورد بحث شما در آن جا در جریان است، احتمال بیشتری دارد که افراد جذب آن شوند تا وبلاگ تک نفره شما. مگر اینکه شما واقعا خوب بنویسید.

 سایت های اجتماعی – چیزهایی مثل دیگ، خوشمزه و بالاترین و یوتوب. فیلم های سخنرانی رییس جمهور همیشه جذاب است ولی اگر شما همیشه درباره وضعیت مدرسه می نوشتید و حالا برای جذب خواننده، تصمیم می گیرید سخنرانی رییس جمهور را هم در سایتتان بگذارید. منطقا این سخنرانی بیننده های زیادی دارد ولی مخاطبان احتمالی، هیچ وقت برای دیدن آن به سایت شما نخواهند آمد بلکه در یوتوب به دنبال آن خواهند گشت.

 وبلاگهای بزرگتر – به احتمال زیاد در حال حاضر یک وبلاگ بزرگتر هست که درباره همین موضوعی که شما می نویسید، می نویسد. خوانندگان شما احتمالا آنجا هستند.

 سایت های بزرگتر – گاهی هم سایتی هست که موضوع مورد نظر را بسیار وسیع تر و بزرگتر پوشش می دهد.

همانطور که می بینید، کشف اینکه خوانندگان شما دقیقا کجا هستند خیلی هم ساده نیست ولی خوبی جریان این است که اگر دنبال شان بگردید، راحت پیدایشان می کنید چون اگر همه به آنجا می روند، منطقا جاهای مشهوری هستند.

این سایت ها و وبلاگها معمولا علاقمند به شکلی از رابطه با شما هستند، [به شرطی که] شما هم چیزی به آن ها بدهید. دقت کنید که «چیزی» به این معناها نیست:

 یک ایمیل که در آن التماس لینک می کنید.

 چرت و پرت نوشتن در بخش کامنت آن سایت ها

 دستکاری در سایتشان به شکلی که خوانندگان مجبور شوند به سایت شما بیایند

برای اینکه آن ها برای شما خواننده بفرستند، بهتر است کاری کنید که در مقابل اینکار ارزش سایت آن ها هم بالا برود. برای این کار…

 برای شان مطالب خوب بفرستید و بگذارید آن را در سایتشان منتشر کنند

 کامنت و نظرات خوبی بگذارید که ارزش مباحث مطرح شده را بالا ببرد

 اگر از نظر قانونی مشکلی ندارد، در فروم ها مشارکت کنید و زیر مطالبتان را امضایی کنید که دعوت کننده باشد

 به آن ها لینک های خوبی بدهید، حتی اگر جواب نگیرید

 سعی کنید نویسند های اصلی را بشناسید و از آن ها برای کمک هایی که به شما می کنند تشکر کنید

بعد از مدتی (و مدتی شاید طولانی) می بینید که مشارکت شما در سایت های دیگر، عملا برابر جذب خواننده برای شما است.

۲. یکی یکی خواننده هایتان را افزایش دهید
خواننده داشتن ساده نیست. سعی نکنید با نوشتن یک چیز خاص یا یک لینک بخصوص یا گذاشتن یک آبروریزی سکسی در سایتتان، یک شبه خواننده ها را افزایش دهید. این خواننده ها شاید در یک روز به چند هزار برسند ولی هرگز به سایت شما بر نخواهند گشت. حوصله داشته باشید و یکی یکی خواننده هایتان را زیاد کنید. هیچ وقت خوانندگان سایتتان را فراموش نکنید و همیشه مطلب بنویسید.

گوگل و موتورهای جستجوی دیگر بسیار مهم هستند چون میلیون ها نفر با استفاده از آن ها به سایت هایی که احتمالا به دنبالشان می گردند هدایت می شوند. از روش های بالا بردن رتبه قانونی استفاده کنید تا بیشتر و بیشتر خواننده پیدا کنید: بهترین روش قانونی هم نوشتن مطالب خوب، دائمی و لینک دادن به دیگران است.

دوستان کوچکتر را فراموش نکنید اگر شما فقط ده خواننده داشته باشید که هر کدام ماهی دو خواننده جدید به سایت شما معرفی کنند، بعد از دوازده ماه حدود چهل هزار خواننده خواهید داشت. شاید همه دنبال گرفتن یک لینک از یک سایت بزرگ باشند ولی تعداد زیادی لینک از کلی سایت کوچک هم به همانقدر کارا است و حتی دائمی تر. حتی اگر بزرگ هستید، به تازه کارها لینک های خوب بدهید. توجه کنید که با دادن لینک بی معنی یا با لینک دادن به سایت های نامرتبط، ممکن است خواننده های خود را از دست بدهید. بهترین توصیه این است که موقع لینک دادن به کیفیت دقت کنید نه به کمیت.

منبع اصلی: http://chitika.com/blog/?p=184 نوشته دارن روز

ویدئوی طنز برای وب ۲

اگر پهنای باند قابل قبول دارید، یک نگاه به این ویدئو بیاندازید: تبلیغ سوپرمارکت ۲. یک طنز خیلی بامزه برای کسانی که اهل وب ۲ هستند و پهنای باند قابل قبولی هم دارند. این فیلم کوتاه دو سه دقیقه ای درباره تبلیغ یک سوپر مارکت مجهز به وب ۲ است. دارای ویکی،‌ آژاکس و محتوای تولید شده توسط کاربر و کامنت و تگ.