چرا گنو/لینوکس رو دوست دارم؟ پیدا کردن یک ایمیل از یک سایت بزرگ

مساله: یک دوستمون رفته یک سایت کره‌ای و می‌خواد توش ایمیلی برای تماس پیدا کنه. سایت مسخره است و ظاهرا اصلا انگلیسی فریندلی نیست.

کار جالبی که حاجی (که تقاضای اصلی رو داشته) کرده، اینه که توی یک فروم از آدم‌ها خواسته تا توی سایت بچرخن و یک ایمیل پیدا کنن. به قول خودش ۱۷ یا ۱۸ نفر اسکول این چینی/کره‌ای ها شدن تا مساله حل شده. در بیست و پنج دقیقه! ایده فوق العاده ای بوده. مثلا می شه بهش گففت تکنیک بسیجی! اما ما مسلح به سلاح ایمان به گنو/لینوکس هستیم. خودتون رو گرم کنین چون مثل یک تک تیرانداز می خوایم از یک جمعیت عظیم، یک ایمیل شکار کنیم. اول به یک سرور روی اینترنت لاگین کردم تا کارهام سریعتر باشه.

یک دایرکتوری موقت برای اینکار درست کردم و رفتم توش:

jadi@debian-server:~/$ mdkir tmp ; cd tmp

با ابزار فوق العاده wget، به شکل ریکرسیو کل صفحات سایت رو توی یکسری فایل دانلود کردم:

jadi@debian-server:~/tmp$ nohup wget -r http://www.doowoncorp.com/ &
nohup: ignoring input and appending output to `nohup.out'
[1] 17040

نوهاپ رو اول زدم که اگر قطع شدم، کار ادامه پیدا کنه. وقتی کار تموم شد حجم رو چک کردم:

jadi@debian-server:~/tmp$ du -hs
892K .
[1]+ Done nohup wget -r http://www.doowoncorp.com/

صفحات اچ تی ام ال، کمتر از یک مگابایت بوده‌اند. حالا من تمام صفحات اچ تی ام ال سایت رو دارم. چندتا؟

jadi@debian-server:~/tmp$ find . * | wc -l
143

۱۴۳ صفحه! کافیه توشون دنبال علامت @ بگردم تا ایمیلی رو پیدا کنم

jadi@debian-server:~/tmp$ grep -R \@ *
www.doowoncorp.com/m4_s4.html: E-MAIL : DOOWON11@KORNET.NET

هاها!‌ فقط در یک دقیقه. حالا دیدین چرا گنو/لینوکس یک ابزار واقعا قوی است زیر دست آدم؟

شیوه حذف شناسه در گوگل یا جیمیل

جاهای مختلف بحث شده که این گوگل خبیث کم کم داره کل اطلاعات ما رو ذخیره می کنه. بعضی ها تصمیم می گیرن به همین دلیل از گوگل برن. به هرحال شما هر دلیلی برای رفتن از گوگل داشته باشین باید خوشحال باشین چون حداقلش اینه که گوگل – بر خلاف فیسبوک – این اجازه را به شما می‌ده و اطلاعات شخصی شما رو هم پاک می کنه. برای حذف کردن اکانت خودتون از گوگل این مراحل رو انجام بدین

  • در گوگل لاگین کنید
  • روی My Account در گوشه بالای سمت راست صفحه کلیک کنید
  • در این صفحه، کنار My Products روی ادیت کیک کنید.

  • حالا باید لینک زیر گزینه Delete Account را کلیک کنید.

  • همه چیز را تیک بزنید. این تیک‌ها تایید می کنند که سرویس‌های مختلف گوگل برای شما غیر فعال شوند و شما قبول می کنید که اکانت پاک شوند ولی اگر تعهد مالی بر عهده اکانت باشد، هنوز آن را می‌پذیرید. بعد پسورد خود را وارد و Delete Google Account را کلیک کنید.
  • و خلاص:

خلاص شدن از شر ایمیل‌های ناخواسته

گاهی ایمیل‌هایی هستند که نه فقط دوستشون نداریم که ازشون متنفریم. مثلا ایمیل‌های اسپمرهای ایرانی. فشردن دگمه Report Spam در مورد خارجی‌ها مفیده ولی واقعا کسانی بودن که برای من سال‌ها است اسپم می‌فرستن و من گاه گداری Report Spam می‌کنمشون و هنوز هم فایده ای نداره. گاهی هم ایمیل‌هایی هستن که واقعا نمی خواین فرستنده رو اسپم معرفی کنین (مثلا ایمیل هایی که از کامنت دونی وبلاگتون می‌یاد) ولی نمی‌خواین هم اون ایمیل‌ها رو ببینین و به دلایلی هم شاید نتونین از تنظیمات خود وبلاگ متوقف‌شون کنین.

راه حل؟ استفاده از فیلترها یا همون قوانین سرویس دهنده ایمیل. من اهل نوشتن راهنماهای آی.تی. نیستم ولی واقعا این رو می‌نویسم تا شاید دوستانی رو از مجموعه‌ای از چرندیات ناخواسته خلاص کنم (:

در قدم اول وارد ایمیل بشین. مثلا جیمل و به روی ایمیلی برین که دیگه نمی‌خواین شبیه‌اش رو بگیرین:

من اینجا وارد ایمیلم شدم و چون ایمیل بهتری نبود، سراغ ایمیل‌های تبلیغاتی اپل بیچاره رفتم. بدون شک اگر راه معقولی برای متوقف کردن ایمیل‌ها داشته باشین بهتره از اون راه وارد بشین تا از این راه خشن.. ولی به هرحال. من روی ایمیل رفتم و بعد از منوی More Actions ، گزینه Filter messages like these رو انتخاب کردم.

حالا بهم اجازه می ده فیلتر تعریف کنم. ببینید:

من می‌خوام یک قانون درست کنم که روی هر ایمیلی که از news@inside.apple.com اومده بود اعمال بشه. شما می‌تونین بگین هر ایمیلی که توی عنوانش فلان چیز باشه یا فلان کلمه رو داشته باشه و غیره و غیره…. بعد کافیه Next Step رو بزنین تا بهش بگین با اون ایمیل‌ها چیکار کنه:

خب من انتخاب کردم که Delete It (: پاکش کنه. راحت و‌ آسوده اون بغل هم تیک زده‌ام که Also apply filter to 9 converations below که مشخص می‌کنه این قانون در مورد تمام ایمیل‌هایی که همین الان هم در اینباکس من هستم اعمال بشه. حالا کافیه Create Filter رو بزنم و دیگه هرگز ایمیلی از اون آدرس نگیرم (:

مسابقه طراحی صفحه ۴۰۴

تا حالا شده برین به یک وبسایت و به جای دیدن صفحه مورد نظر بشنوین: Page Not Found؟ این ایراد به ایراد ۴۰۴ مشهوره و وقتی نشون داده می‌شه که شما صفحه‌ای رو درخواست داده باشین که روی اون سایت وجود نداره. تکنیک‌هایی هست که این صفحه رو خودتون طراحی کنید. جذابیت اینکار اینه که اینترنت رو زیباتر می کنه و مراجعین به سایت شما هم – وقتی که اشتباه بیان – به جای بستن بی‌معنی و بستن صفحه، با صفحه معقولی مواجه می‌شن که مشتاقشون می‌کنه به موندن در سایت….

حالا وبلاگ خوب عصیان، در یک حرکت عالی، مسابقه‌ای گذاشته برای کسانی که بهترین طراحی صفحه ۴۰۴ رو بکنن. خوبیش اینه که هم آموزش می‌بینیم که چطوری اون صفحه رو عوض کنیم و هم وبلاگمون رو یک قدم بهتر می‌کنیم… پیشنهاد می‌کنم شما هم کلیک کنین و برای بهتر کردن وبلاگ خودتون، توی مسابقه شرکت کنین.

نکته بد: این تکنیک به درد کسانی می‌خوره که وبلاگشون روی هاست خودشون است… اگر هم کسی کمکی در این مورد خواست، من در خدمتم (:

– طراحی لوگو از مداد رنگی

ارتقاء دادن اوبونتوی جاونتی به کارمیک

توجه: اینکار چندان عاقلانه نیست. الان برای رفتن به نسخه بعدی زود است.

راستش رو بخواهید من از اولش هم از اسم «خرگوش شاخ‌دار» خوشم نمی‌اومد… امروز در یک اقدام انفجاری تصمیم گرفتم اوبونتوی ۹.۰۴ خودم رو به ۹.۱۰ ارتقاء بدم. اینکار خیلی ساده است، می‌زنید: update-manager -d

و در صفحه آپدیت، در اون گوشه بالا سمت راست یک دگمه اضافه می‌شه که توش گزینه ارتقاء به نسخه بعدی رو گذاشتن. اون رو که فشار بدین و به اندازه کافی که صبر کنین، لینوکس خود به خود به نسخه بعدی ارتقاء پیدا می کنه.. البته با صرف زمان زیاد و دانلود بیشتر از یک گیگابایت.

شکی نیست که اینکار چندان عاقلانه نیست چون نسخه بعدی اوبونتو هنوز در مرحله آلفا است و حدود دو ماه و خورده‌ای دیگه به عرضه رسمی‌اش مونده. اگر دقیق نمی دونید چیکار می کنید یا اگر از سیستم بک آپ ندارید یا اگر حوصله سر و کله زدن بیشتر با سیستم عامل رو ندارید یا اگر – بر عکس من – از آپدیت کردن خوشتون نمی‌یاد، به هیچ وجه اینکار رو نکنید.

تهیه پشتیبان با دستور dd

dd یک دستور بیش از حد قوی، بیش از حد ساده، بیش از حد کارا و بیش از حد خطرناک است. دستور dd این قابلیت‌ را دارد که فایل‌ها را کپی کند و فرمت آن‌ها را تغییر دهد. همین! آنهم به این شکل:

dd if=INPUT of=OUTPUT

پس چرا اینقدر از آن تعریف کردم؟ چون ورودی و خروجی می‌توانند چیزهای عجیبی باشند و انواع و اقسام گزینه‌ها هم برای کنترل و تبدیل فرمت وجود دارد. خوشبختانه ما با ساده‌ترین حالت dd کار تهیه پشتیبان را پیش می‌بریم.

می‌دانیم که در لینوکس دیسک‌های سخت، با اسامی‌ای مثل sda و sdb شناخته می‌شوند. پارتیشن‌های روی آن ها هم با اسم‌هایی مثل sda0 و sda1 و … و همه این سخت‌افرازها، مثل بقیه سخت‌افزارها در شاخه dev/ قرار دارند.

حالا هر چیزی که برای بک‌آپ گرفتن از لینوکستان را لازم دارید، بلدید. برای گرفته یک کپی برابر اصل از هاردی که همین الان به کامپیوترتان وصل است (که می‌شود dev/sda/) روی هارد اکسترنالی که همین الان به کامپیوتر وصل کرده‌اید (یعنی dev/sdb/)، کافی است بزنید:

dd if=/dev/sda of=/dev/sdb

و هارد اکسترنال دقیقا به شکل هارد اینترنال درخواهد آمد.

اگر شما هم مثل من یک هارد اکسترنال خیلی بزرگتر داشته باشید و بخواهید هربار فقط یک تصویر از هارد فعلی روی آن کپی کنید، کافی در بخش خروجی دستور dd اسم یک فایل را بدهید. مثلا روی شاخه‌ای که روی هارد اکسترنال هست بروید و بزنید:

dd if=/dev/sda of=./backup_10mordad.img

جذاب نیست؟ هر وقت هم خواستید آن را برگردانید می‌زنید:

dd if=./backup_10mordad.img if=/dev/sda

dd if=./backup_10mordad.img of=/dev/sda

و آن بک‌آپ روی هارد برگردانده می‌شود.

به راحتی حدس می‌نید (و درست هم هست) که برای کلون کردن فقط یک پارتیشن کافی است بزنید:

dd if=/dev/sda5 of=./mydisk_partition5.img

جذاب نیست؟ (:‌ به همین سادگی. البته به شرطی که این چند نکته را هم رعایت کنید:

  • این دستور خطرناک است. کپی پارتیشن‌ها می‌تواند کل اطلاعات را از بین ببرد. اگر شک دارید، اول دقیق یاد بگیرید.
  • dd در سطح خیلی پایین کار می‌کند و فهمی از محتوای فایل و این چیزها ندارد بلکه فقط بایت‌ها را می‌خواند و کپی می‌کند.
  • این دستور باید با دسترسی روت اجرا شود. sudo کنید.
  • منبع نباید تغییر کند. روی هارد ماونت شده کار نکنید. با سی دی لایو بوت کنید و روی سخت‌افزارهایی که ماونت نشده‌اند کار کنید.

یکبار برای همیشه: لینوکس، توزیع‌ها، میزکارها، بهترین توزیع و …

این سوالها، سوال‌هایی همیشگی هستند: فرق لینوکس‌های مختلف با هم چیست؟ میز کار چیست؟ گنوم و کی.دی.ای. چه فرقی دارند؟ بهترین توزیع کدام است؟ و … در دنیای آزاد می‌گویند که سوال هوشمندانه، جواب هوشمندانه می‌گیرد. اینبار هم سوال خوب و مفصل و دقیق حمیدرضا، باعث شده تصمیم بگیرم یک جواب دقیق و مفصل به همه این سوال‌ها بدهم (:

سیستم عامل چیست؟ لینوکس در مقابل گنو/لینوکس



برنامه‌های ما سه دسته هستند:
هسته سیستم عامل،‌ اجزای دیگر سیستم

عامل و برنامه‌های مستقل.

ما از کامپیوتر چه می‌خواهیم؟ اجرای برنامه‌های مورد نظر. گاهی این برنامه‌ها سطح بالا و عمومی هستند (مثل فایرفاکس) و گاهی سطح پایین‌تر و خاص تر مثل لاگین از راه دور در یک سرور. گاهی ساده و تک منظوره مثل کپی فایل و گاهی با قابلیت انجام کلی کار مثل برنامه‌های چت چندپروتکله. این برنامه‌ها بعضی وقت‌ها بخشی از سیستم عامل هستند (مثل دستور کپی) و گاهی برنامه‌های مستقل (مثل فایرفاکس). اما به هرحال همه اینها توسط یک بخش داخلی‌تر از سیستم عامل به اسم «هسته/کرنل/Kernel» کنترل می‌شوند.

کرنل یا هسته یک سیستم عامل، بخش اصلی یک سیستم عامل است که ما معمولا با آن ارتباطی نداریم ولی همیشه مثل یک قلب یا مغز آن پشت نشسته و درخواست‌های ما را (که توسط برنامه‌ها به آن می‌رسند) به شکل مناسب به حافظه، سی‌پی‌یو و دستگاه‌های جانبی می‌رساند.

حالا داستان لینوکس برمی‌گردد به حوالی سال ۱۹۸۳. در آن سال استالمن افسانه‌ای که از تجاری بودن همه سیستم‌عامل‌ها خسته شه بود، اعلام کرد که می‌خواهد یک سیستم عامل مشابه یونیکس آزاد بنویسد. او اسم این پروژه را گنو گذاشت و از لوگوی گوزن یالدار آمریکای شمالی برای آن استفاده کرد.
یادتان که هست سیستم عامل از دو بخش هسته و برنامه‌های مرتبط ایجاد شده. پس اگر بگویم که این پروژه هیچ وقت به طور کامل تمام نشد باید بپرسید: کدام بخشش؟ جواب «هسته» است. این پروژه باعث شد حجم عظیمی نرم‌افزار آزاد و بازمتن که برای کارکرد کامل یک سیستم عامل لازم هستند نوشته شود (از شل که دستورات را در آن تایپ می‌کنید بگیرید تا کپی و پینگ و لاگین به سیستم‌های راه دور و تنظیمات شبکه و حتی یک کمپایلر عالی سی) اما هسته این سیستم عامل (رابط با سخت‌افزار و حافظه و سی.پی.یو.) که قرار بود هرد نامیده شود هنوز که هنوز است تمام نشده.

دقیقا اینجا بود که پنگوئن به فیلم اضافه شد. در اوایل دهه ۹۰، لینوس توروالدز به عنوان تفریح، یک هسته سیستم عامل نوشت و اسمش را گذاشت لینوکس و علامتش را هم همان پنگوئن مشهور و دوست داشتنی (:

حالا چه داریم؟‌ یک هسته عالی به اسم لینوکس و یک مجموعه ابزار سیستم عامل به اسم گنو. این دو تا را که به هم بچسبانیم یک سیستم عامل کامل خواهیم داشت به اسم گنو/لینوکس. مبارک است (: بنا به همین استدلال، اسم صحیح چیزی که ما استفاده می‌کنیم گنو/لینوکس است و نه لینوکس. عبارت لینوکس از نظر فنی فقط به هسته سیستم عامل اشاره دارد و از نظر اخلاقی زحمات پایه‌گذارهای اصلی جنبش آزادی نرم‌افزار را نادیده می‌گیرد ولی در هر حال، در جهان به عنوان یک غلط مصطلح پذیرفته شده است.

توزیع چیست؟‌ داستان ردهت و دبیان و اوبونتو و مینت و سورس میج و سابایون و … چیه؟

لینوکس گام به گام توسط استفاده کننده برای استفاده کننده ساخته شده. پس برگردید به بحث قبلی تا یک قدم جلوتر برویم. گفتیم که پروژه گنو/لینوکس از پیوستن ابزار سیستم عامل گنو و هسته لینوکس به وجود آمد. حالا فرض کنید شما بخواهید آن را نصب کنید. چکار باید بکنید؟ در حالت قدیم، باید یک متخصص کامل یونیکس باشید. باید هسته را بگیرید و کمپایل کنید. بعد یک دیسک را فرمت کنید و بوت سکتور را جوری تنظیم کنید که از این کرنل بوت شود. بعد دستورات (برنامه‌های) دیگر را روی آن کپی کنید و تمام وابستگی‌ها را هم رعایت کنید… اگر فکر می‌کنید سخت است باید بگویم که یا واقعا حرفه‌ای هستید یا متوجه اصل جریان نشده‌اید (:‌ این روند از نظر من غیرممکن است (:

برای حل این مشکل، افراد و شرکت‌هایی آمده‌اند و دیسترو/Distro ها را ساخته‌اند که ترجمه خوبش، توزیع است. در همان سال ۱۹۹۲ که هسته لینوکس آمد، توزیع‌ها هم ظاهر شدند. آدم‌ها هسته را به همراه چند برنامه اصلی و یک برنامه نصب کننده روی یکی دو فلاپی جا می‌دادند و بین دیگران پخش می‌کردند. حالا دیگر کافی بود فلاپی اول را در درایو بگذارید و روند نصب را پی گیری کنید تا در نهایت به یک کامپیوتر گنو/لینوکس کامل برسید. توزیع‌ها کم کم زیاد شدند. هر شرکت یا گروهی کرنل را برمی‌داشت و به همراه برنامه‌های گنوی انتخابی و حتی برنامه‌های مستقل ولی آزاد (مثل اپن آفیس، فایرفاکس، پخش کننده ویدئو و ..)‌ روی یک سی دی یا دی وی دی رایت می‌کرد و بین بقیه پخش می‌کرد. بعضی‌ها هم که نمی‌خواستند خودشان همه کار را از صفر مدیریت کنند، یک دیسترو / توزیع مادر را برمی‌داشتند و بنا به نیاز خودشان یک دیستروی جدید از آن منشعب می‌کردند (مثلا اوبونتو که از دبیان منشعب شده). یک نمودار متحیر کننده و عالی از روند به وجود آمدن دیستروها را در اینجا ببینید.

تفاوت توزیع‌ها با یکدیگر معمولا در چند نکته است: گروه هدف (بعضی‌ها مخصوص یک گروه خاص درست شده‌اند، مثلا کاربران ایرانی)، مدیریت بسته (برنامه‌های جدید از چه طریقی نصب می‌شوند و گنو/لینوکس چطور روند نصب اتوماتیک بسته‌های نرم‌افزاری را کنترل می‌کند) و میز کار (بعدا حرف می‌زنیم). گاهی هم بعضی از توزیع‌ها تجاری هستند. مثلا ردهت که به عنوان یک شرکت تجاری، برای پیشتیبانی و کارهای دیگر، پول می‌گیرد. این روزها توزیع‌های زنده (Live) هم بسیار مرسوم شده‌اند. اینها توزیع‌هایی هستند که بدون نصب هم می‌توانند کامپیوتر را بوت کنند و بعد از بوت شدن به شکل کامل، در صورت علاقمندی می‌توان آن‌ها را نصب کرد.

در نهایت این را هم اضافه کنم که تهیه کنندگان توزیع‌ها، بسته‌های متفاوتی را برای توزیع‌شان انتخاب می‌کنند. مثلا توزیع پارسیکس به شکل پیشفرض لغتنامه فارسی را در سی دی خود را قرار داده. قابل ذکر است که تقریبا تمام نرم‌افزارهای مرسوم را می‌شود روی همه توزیع‌های مرسوم در هر لحظه حذف و اضافه کرد.

میز کار کار چیست؟ گنوم یا کی.دی.ای.؟

تا حالا می‌دانید که لینوکس هسته است. یک هسته کار گرافیکی نمی‌کند. برای ارتباط گرافیکی با کامپیوتر (همان چیزی که این روزها به آن عادت داریم) باید یک مدیر پنجره نصب کنیم و روی آن یک میز کار. از نظر فنی این دو مرحله برای کاربران شفاف هستند و اکثر توزیع‌ها یکی از میزکارهای مرسوم را به شکل پیش فرض انتخاب می‌کنند. در این مرحله بهتر است با مفهوم مدیر پنجره درگیر نشوید و برویم به سراغ میزکار. میزکار مجموعه آیکون‌ها،‌ پنجره‌ها، تولبارها، فولدرها، عکس‌های پس زمینه و ویجت‌های دسکتاپ است. دقیقا همان چیزی که وقتی پشت ویندوز می‌نشینید با آن طرفید. در ویندوز می‌توانید تم‌ها را عوض کنید، پس زمینه را تغییر دهید، آیکون‌ها را تغییر دهید و غیره ولی امکان تغییر کل برنامه‌ای که این چیزها را کنترل می‌کند را ندارید. در لینوکس این انتخاب هم مثل بقیه انتخاب‌ها وجود دارد. دو تا از مشهورترین میزکارهای لینوکس گنوم و کی.دی.ای. هستند. شکل زیر دو نمونه از این میزکار را نشان می‌دهد:

البته می‌دانید که در لینوکس هستیم و پر از انتخاب. انتخاب‌ دیگر ممکن است XFCE باشد که با هدف سبک بودن ساخته شده یا بسیاری مدیر پنجره‌های دیگر که اهداف گوناگون و گاهی بانمک را دنبال می‌کنند (:

هر میزکار مجموعه ابزار خودش را دارد که البته به راحتی در میزکارهای دیگر هم قابل اجرا هستند. اینکه شما از کدام میزکار استفاده می‌کنید درست مثل این است که از کدام بک‌گراوند استفاده می‌کنید: بستگی به سلیقه و کاربردهایتان دارد. بهترین پیشنهاد مثل همیشه این است که سری به هر کدام بزنید و هر کدام که پسندید را برای مدتی استفاده کنید و بعد ا زچند وقت اگر سرتان خیلی شلوغ نبود، سری به بقیه بزنید تا ببینید آیا خبر جدیدی در آن‌ها هست یا نه (:

تقریبا همه توزیع‌ها، اجازه نصب میزکارهای مختلف را به شما می‌دهند. بعضی توزیع‌ها هم نسخه‌های خاص برای میزکارهای خاص دارند. مثلا اوبونتو به شکل پیش‌فرض از میزکار گنوم استفاده می‌کند و به همین دلیل طرفداران کی.دی.ای.، توزیع کوبونتو را پشتیبانی می‌کنند که دقیقا همان اوبونتو است با میزکار پیش‌فرض کی.دی.ای. (دقیقا انگار که بعد از نصب اوبونتو، میزکار کی.دی.ای. را به آن اضافه کنید). حالا به راحتی می‌توانید حدس بزنید که xubuntu یا همان زوبونتو دقیقا همان اوبونتو است که میزکار XFCE به آن اضافه شده. حالا که بحث شاخه‌های منشعب از اوبونتو است، اسمی هم از ادوبونتو ببریم که دقیقا همان اوبونتو است با ظاهری دانش‌آموز پسندتر و پر از ابزارهای کمک آموزشی.

آیا لینوکس با سخت‌افزار من سازگار است؟

ده سال پیش می‌گفتند که نصب برنامه در لینوکس سخت است. پنج سال پیش می‌گفتند که لینوکس با سخت‌افزارها سازگار نیست. الان هر دوی این گزاره‌ها نادرستند. لینوکس بر خلاف ویندوز که نیاز به درایور و دیسک و سی دی راه انداز دارد، به شکل خودکار سخت افزارها را می‌شناسد و از آن‌ها استفاده می‌کند. مشکل وقتی خواهد بود که یک سخت‌افزار غیر مرسوم در دنیا داشته باشید (مثلا یک مودم ویندوزی یا یک پرینتر خیلی خاص یا یک جوی استیک غیرمرسوم یا یک کارت گرافیکی که سازنده درایورهایش را به اشتراک نگذاشته باشد). در این حالت دردسر خواهید داشت. متاسفانه هنوز بعضی از سازندگان سخت‌افزار، درایورهای لینوکسی‌شان را آماده نکرده‌اند و در نتیجه ممکن است در سخت‌افزار به مشکل بخورید. بهترین توصیه این است که اول کامپیوترتان را با نسخه لایو (زنده) توزیع مورد نظر بوت کنید و سازگاری سخت‌افزاری آن را بررسی و در صورت خوب بودن همه چیز، آن را نصب کنید.

خلاصه! کدام توزیع را انتخاب کنم؟

بستگی به نیازهایتان دارد و علاقمندی‌ها. اگر تازه کار هستید بهتر است سراغ توزیعی بروید که کاربران زیادی دارد و پشتیبانی از سخت‌افزارهای مختلف را هدف قرار داده. این روزها اوبونتو یک گزینه خوب است و مینت هم گزینه ای بهتر برای تازه کارانی که می خواهند بی دردسر شروع کنند.. اوبونتو تمام تلاشش را کرده ساده باشد ولی هنوز به آزادی وفادارتر است و در نتیجه بعد از نصب چند کار مرسوم با کامپیوتر (از جمله پخش ام پی تری) نیازمند نصب یکی دو بسته اضافی هستند اما مینت علاوه بر داشتن سادگی اوبونتو، تلاش کرده تا درست بعد از نصب به اکثر نیازهای یک کاربر معمول (مثل پخش ام پی تری یا داشتن فلش) هم پاسخ بدهد.

توزیع‌های گنو/لینوکس خیلی خیلی زیادند. بهتر است با توزیع‌های بسیار مشهور شروع کنید و بعد بر اساس نیاز، بقیه را امتحان کنید.
تنها نکته مهم این است که همیشه از جدیدترین نسخه توزیعی استفاده کنید که انتخابش کرده اید. استفاده از نسخه‌های قدیمی معمولا مشکل شناسایی سخت افزار و اینجور چیزها را به وجود خواهد آورد. فراموش نکنید که وارد دعواهای این از آن بهتر است نشوید. شما از گنو/لینوکس استفاده می کنید نه از زوزه یا اوبونتو یا ردهت یا دبیان یا حتی گنوم و کی دی ای. ما همه در یک دنیای آزاد هستیم و مهمترین چیز برایمان همین آزادی و حق انتخاب است.

موخره

بیشتر بخوانید. گنو/لینوکس یک ابزار است و باید قبل از انتخاب درباره‌اش فکر کرد و بررسی تا بعدا ناراحت کننده نشود. من از هر آدمی که به دنیای لینوکس اضافه شود خوشحال می‌شوم ولی آگاهانه (: فعلا لینوکس مد شده. بد نیست ولی خطرناک هم هست. لینوکس بسیار قوی‌تر از ویندوز است و واقعا زیبا. اما با نصب لینوکس، کسی هکر نمی‌شود. باید تمرین کرد و یاد گرفت و قدم به قدم پیش رفت (:

فروشگاه محصولات گنو/لینوکس سی تو

بقیه نوشته های من در مورد لینوکس

اگر سوال دیگری بود در کامنت‌ها بگویید (:

ارتقای پیش‌هنگام اوبونتو به ۹.۰۴ مشهور به جاونتی

من به دلیل دو برنامه جدید توی اوبونتوی ۹.۰۴، بسیار علاقمند بودم که قبل از اومدن رسمی اون، کامپیوترم رو بهش ارتقاء بدم. کار بسیار ساده‌ای بود. کافیه دستور

update-manager -d

رو اجرا کنید. حالا یا از توی یک ترمینال یا با فشار دادن ALT-F2. این برنامه استاندارد به روز رسانی اوبونتو (و خیلی از گنو/لینوکس‌های دیگه) است و شما با سوییچ d که جلوش زدین، بهش می‌گین که در صورت امکان به نسخه آینده که هنوز زمان انتشارش نرسیده، آپگرید کنه.

این برنامه به شما خواهد گفت که یک نسخه جدید از اوبونتو وجود داره و با فشردن Upgrade، به اون مهاجرت خواهید کرد. اما قبلا به دو نکته مهم توجه کنید:

این نسخه هنوز رسما منتشر نشده و در نتیجه ممکنه مشکلاتی داشته باشه. معمولا می‌گن که روی دستگاهی که برای استفاده روزمره جلوتونه، نسخه‌های رسما منتشر نشده (بتا) نصب نکنید.

حجم زیادی باید دانلود بشه. حتی بیشتر از یک سی دی معمول اوبونتو. بعدا هم هر روزه تمام نرم‌افزارهایی که تند و تند آپدیت می‌شن رو باید دانلود کنید. این به روز رسانی (در واقع به آینده رسانی!) در صورتی جذابه که اینترنت سریعی داشته باشین.

در صورتی که می خواین یک شمارنده انتشار اوبونتو به سایتتون اضافه کنین، به صفحه شمارنده‌های معکوس انتشار اوبونتوی ۹.۰۴ برین