رادیو گیک ۳۹ – خونریزی نارنجی

دانلود نسخه ام پی تری
دانلود نسخه او جی جی

مگنت لینک برای تورنت فایل ام پی تری – لطفا با سید کردن به رادیو گیک کمک کنین

دانلود نسخه فشرده شده برای محمد که رییس شبکه‌اش پسوندهای *موسیقی* رو بسته

نکته مهم: به لطف احد بیرنگ، اپلیکیشن اندروید رادیو گیک به روز شده! اگر استفاده اش می کنین، آپدیتش کنین.

مشترک رادیو گیک بشین


آر اس اس رادیو گیک

اپلیکیشن اندروید رادیو گیک

رادیو گیک در آیتونز

رادیو گیک در ساوند کلاود

رادیو گیک روی پایرت بی

اخبار

درز دهنده اطلاعات محرمانه آمریکا، بردلی منینگ اسمش رو رسما به چلسی الیزابت منینگ تغییر داد

سرباز آمریکایی که اطلاعات محرمانه رو افشا کرده و اسنادی مثل اسناد جنگ عراق رو به ویکی لیکس داده بود قانونا اسمش رو به چلسی الیزابت منینگ تغییر می ده. اون گفته که همیشه احساس زنانه داشته و دوست داشته چلسی باشه. قاضی هم با این جریان موافقت کرده. از دو نظر برای ما جالبه.. در حینی که حکومت ما داره به یکسری زندانی سیاسی و اعتقادی در زندان حمله می کنه و کتکشون می زنه و بعد می گه باید فلان و فلان و فلان، اون خبیث های ینگه دنیا نشین قاضی رو گذاشتن نظر بده ک این سرباز که اطلاعات محرمانه کشور رو به سایت هایی مثل ویکی لیکس داده و اسناد جنگ های در جریان رو افشا کرده آیا حق داره اسمش رو عوض کنه یا نه. از اونطرف هم جالبه که قاضی به یک نفر در ارتش آمریکا اجازه اینکار رو داده. این بحث گی بودن و اجازه گی ها برای حضور در ارتش و غیره همیشه در آمریکا بحث بوده و این مورد قدم رو به جلویی در کل جریان است و ما فراموش نمی کنیم که ۱۶ می، روز جهانی مبارزه با هوموفوبیا است و ما باید بدونیم که گی ها، ترنس ها و هر گرایش جنسی دیگه ای باید مثل هر انسان دیگه که مستقل از رنگ و پوست و جنس حقوقی داره، حقوق مشابهی با دیگران داشته باشن (در مورد حقوق مشابه هم حرف بزنیم؟)

پایان عمر نوکیا، به شکلی که می شناسیمش

عکس مهمونی خداحافظی نوکیا

شاید چیزی مثل گوشی ۱۱۰۰ تا ابد زنده بمونه و هیچ جوری هم خراب نشه ولی شرکت پشتش نوکیا حسابی در حال خراب شدن بود. من براش کار کردم و اشکالاتش رو دیدم [حرف بزنیم؟] و حالا هم دو قسمت بزرگ شده. بخش اصلی می ره به مایکروسافت نوکیا اوی و بخش کوچیکتری به نوکیا اوی. نوکیا با شعار Connectiong People یک میلیارد آدم رو به هم وصل کرد و گوشی رو در دسترس همه قرار داد ولی بعد از بازی عقب موند و با اصرار روی سیستم عامل های مهمل مثل سیمبین و مائمو و .. (که در زمان خودشون فوق العاده بودن ولی بعد از اندروید مهمل شدن) خودش رو به کشتن داد. هوم.. احتمالا اگر خبرها رو دنبال می کردین در موردش خیلی خوندین و حالا باید منتظر باشیم تا ببنیم مایکروسافت چیکار می کنه و چه گوشی ویندوز ۸.۱ای رو شاهد خواهیم بود،‌سیستم عاملی که نویدبخش گوشی‌های خوبی است.

دارت ویدر اوکراین رو به دارک ساید دعوت کرد
The Ukrainian Internet party’s Darth Vader addresses a party congress in Kiev
اوکراین شلوغه. سیاست هاش پیچیده است و از مدت ها قبل تبدیل شده به بخشی از روسیه [توضیحات خودم] ولی حداقل یک فان خوب دارن: یک اقایی با قیافه و لباس کامل دارت ویدر و همراهی دو تا استورم تروپر و چند نفر دیگه از استاروارز، اعلام کاندیداتوری برای دور بعد ریاست جمهوری کرده. این کاندیدا از طرف «حزب اینترنت اوکراین» است که به خاطر همین هنرنمایی ها مشهوره.

رییس حزب اینترنت اوکراین که مدتی رو هم به خاطر جرایم مرتبط با اینترنت زندان بوده گفته که «بعد از پیروزی بین حزبی، رقیق ویدر کاندیدای حزب ما است». ویدر در سخنرانی انتخاباتی گفته [با صدای ویدر] «من به تنهایی می تونم از جمهوری یک پادشاهی بسازم و افتخارات گذشته این کشور رو زنده کنم و زمین های از دست رفته کشور رو به اون برگردونم». انتخابات بیست و پنج می است و حزب می گه ۱۳۶هزار پوند مورد نیاز برای شرکت کاندیداشون در انتخابات رو پرداخت کرده. حزب اینرتنت اوکریان در سال ۲۰۱۰ تشکیل شد تا در کشور دولتی الکترونیک به وجود بیاره،‌ رسانه‌های دیجیتال رو تقویت کنه و آموزش رایگان کامپیوتر رو در اختیار همه اوکراینی ها بذاره.

مسوولان آلمانی تایید کردن که ۱۸میلیون ایمیل و پسورد به سرقت رفته

پلیس آلمان اعلام کرده که مجموعه ای از میلیون‌ها یوزر نیم و پسورد که توسط هکرها به سرقت رفته بوده رو پیدا کرده، اونهم فقط سه ماه بعد از خبر اشپیگل درمورد به سرقت رفتن ۱۶میلیون ایمیل و پسورد. پلیس وردن اعلام کرده که احتمالا بخشی از این اطلاعات برای خریدهای غیرقانونی و خرید وسایل از اینترنت استفاده شدن. مشخص نیست این ایمیل ها در چه موقعی و توسط چه کسانی سرقت شدن ولی پلیس آلمان می گه سه میلیون از اونها مربوط به سرویس دهنده های آلمانی هستن.

با ویندوز ایکس پی هم خداحافظی کردیم.. حداقل قانونی

توضیحات خودم… هنوز دوم است و ای تی ام ها

استراتژی برنده شدن در سنگ کاغذ قیچی
sang
شانس برنده شدن در سنگ کاغذ قیچی چقدره؟ یک سوم موارد ما می بریم. یک سوم موارد طرف مقابل و یک سوم موارد هم مساوی می شیم! البته اگر شانسی بازی کنیم. چند وقت پیش رباتی رو داشتیم که در صد در صد موارد برنده می شد [شرح تقلبش] ولی حالا یک تحقیق خیلی وسیع در چین نشون داده که اگر استراتژی خوبی داشته باشین و انسان و مغزش رو بشناسین شانس برنده شدنتون خیلی بالاتر می ره.. توضیح شیوه آزمایش [جمعیت زیاد. جایزه. ضبط . بررسی] و توضیح روش و کژکارکردی های مغزی که به نظرمون خیلی خفنه.. برنده ها از رو الگوریتم حیاتی ادامه می دن و بازنده ها طبق الگوریتم حیاتی تغییر می کنن.. معمولا هم به ساده ترین چیز: سنگ کاغذ قیچی. تحقیقات بعدی باید نشون بدن که این جریان یک استراتژی آگاهانه است یا فقط یک وضعیت طبیعی نوروساینسی مغز. تحقیقات بعید سعی می کنن اینو نشون بدن. یک تقلب هم برسونم برای مسبقاتتون… تحقیقی قبلا نشون داده بود که احتمالا فرد بازنده در بازی بعدیش حرکت فرد برنده رو تقلید خواهد کرد.

تبلیغ برای دهلچی. من شنیدن موسیقی های کمتر شنیده شده رو دوست دارم. پادکست رو هم دوست دارم و اگر این دو تا رو قاطی کنم باید بگم که دهلچی رو دوست دارم! به دهلچی سر بزنین تا موزیک هایی جذاب رو بشنوین که دست هایی آگاه جداشون کردن!

وحالا که بحث موسیقی شد اینم بگم که نت‌کت هم آلبوم جدیدش رو منتشر کرده

چرا این خبر رو گفتم؟ اول به اسم گروه توجه کنین: نت کت… ابزار شبکه برای گوش دادن به شبکه و بعد کمی به موزیک گوش بدین:

[قطعاتی از موسیقی]

ولی فقط ادای دیجیتال بازی رو در نمی یارن… جالبی این آلبوم اینه که می تونه به عنوان یک ماجول کرنل لینوکس کمپایل بشه! اطلاعات ترک اصلی از یک فایل او جی جی اومده که انکد شده یک فایل ویو است که خودش از یک فایل ام پی تری اومده که از مستر ویو درست شدن [برای پچیده کردن کار!]. این مستر از میکس آخر برنامه پروتولز اومده که خودش نتیجه یک تیپ آنالوگ است! اگر این فایل ها رو به عنوان ماجول کرنل اجرا کنین، اطلاعات ترک رو توی خروجی dmesg خواهید دید! مردم وقت اضافی دارن؟یا روش هوشمندانه ای پیدا کردن که حتی در رادیو گیک هم شنیده بشن یا فقط از اینکارها لذت بردن؟ رای ما رادیوگیکی ها باید به دومی و سومی نزدیکتر باشه. دستور نت کت رو هم چک کنین

در اعماق

خونریزی قلبی
توضیح فنی. ترس و نگرانی. عکس العمل کند. عدم اطمینان همیشگی. عوض کردن پسوردها

دادگاه عالی آمریکا می گه که دی ان ای انسان قابل پتنت شدن نیست

ماجرا اینطوری شروع شد که یک شرکت یوتایی درخواست کرد که دو تا پتنت براش ثبت بشه؛ در مورد دو تا ژن که با سرطان پستان و تخمدان مرتبط هستن. این درخواست ها بسیار مهم می شن چون اگر دادگاه این حق رو بده، یعنی همه باید حق بدن و اگر رد کنه یعنی همه باید رد کنن. خوشبختانه قاضی با شعور که از موضوع هم سر در میاره در نهایت رای داد که دی ان ای چیزی است که از طبیعت می یاد و قابل پتنت کردن نیست. تهدید اصلی شرکت های دارویی هم این بود که اگر این رای به این شکل صادر بشه، جلوی سرمایه گذاری های بسیار عظیم در درمان‌های ژنتیک رو می گیره. قاضی ولی در نهایت گفت که «ما معتقدیم دی ان ای بخشی از محصولات طبیعت است و تنها به این دلیل که تونسته ایم اونو ایزوله کنیم به ما حق پتنت نمی ده». اما ادامه حکم به نفع شرکت های دارویی است: اگر کسی کپی مصنوعی از دی ان ای بسازه، می تونه اونو پتنت کنه. در حال حاضر شرکت های درمانی در حال تلاش برای ایزوله کردن ژن ها هستن تا اول در تشخیص و بعد در درمان‌های ژنی ازشون استفاده کنن و ادعاشون هم اینه که چون با تلاش انسانی تونستن ژن رو از بقیه دی ان ای ایزوله کنن، پس حق دارن روش پتنت داشته باشن.

اتحادیه اروپا علیه قانون اجبار اپراتورها به حفظ اطلاعات مشتریان رای داد

بالاترین دادگاه اتحادیه اروپا رایی صادر کرد که طبق اون، قانونی که می گفت اپراتورها باید تا دو سال اطلاعات مشترکین رو نگه دارن با حقوق اولیه انسان ها در تناقضه و در نتیجه این قانون ملغی می شه. این قانون بعد از بمبگذاری‌های ۲۰۰۶ مادرید و لندن تصویب شده بود تا به مسوولین ابزارهای بهتری برای تحقیق در مورد اینجور مشکلات رو بده اما بعضی کشورها مثل آلمان که به حقوق شهروندهاشون احترام بیشتری می ذاشتن اجراش نکردن. قانون دادگاه عالی اروپا می گه که قانون قبلی بیش از حد وارد حریم شخصی شده و زندگی فردی انسان ها رو مورد تهدید قرار داده. به طور خاص آلمان دنبال لغو این قانون بود چون خاطراتی که از آلمان شرقی و رژیم نازی دارن بهشون یادآوری می کنه که اهمیت آزادی های فردی در یک جامعه چیه. [ توضیحات خودم در مورد اینکه چرا آزادی ها مهمه. چرا جلوی حکومت های توتالیتر رو می گیره. چرا چرخش مهمه و غیره و غیره و اینکه چرا کشورها برای اینکه جلو بیافتن سعی می کنن به انسان ها بهای بیشتری بدن ]

اکستنش‌های کرومی که بیت کوین می دزدن

اکستنش‌های کروم داغونی رو دیده بودیم.. اونهایی که تبلیغ می ذارن لای صفحات یا نگاه می کنن که چیکار دارین می کنین و حالا اکستنش‌هایی داریم که یواشکی از شما بیت کوین می دزدن.. دقت کنین! ماین نمی کنن، می دزدن! نویسنده به سادگی آدرس کیف پول شما رو با آدرس کیف پول مورد نظر نویسنده پلاگین تغییر می ده و از این به بعد پول ها به جای اینکه برن تو جیب شما، می رن تو جیب یکی دیگه [حسن کچل]. معلومه که نه گوگل و نه فایرفاکس قرار نیست بشینن تک تک پلاگین ها رو بررسی کنن و بهشون مجوز بدن و این من و شما هستیم که باید با عقل سلیم، رفتاری امن داشته باشیم.

گوگل می گه هشتاد درصد خبرگزاری‌های جهان در معرض حمله هکرهای دولتی بودن

گوگل می گه که از هر پنج سایت مربوط به خبرگزاری های بزرگ دنیا مثل گاردین و غیره، چهارتوشون توسط هکرهایی که از طرف دولت ها پشتیبانی می شدن، مورد حمله قرار گرفتن. این مساله توی کنفرانس بلک هت ۲۰۱۴ عنوان شد و ادعا شد که روزنامه نگارها از مورد حمله‌ترین گروه‌های هدف این هک ها هستن. دو تا مهندس گوگل که این ماجرا رو توضیح می دادن چیزی در این مورد نگفتن که گوگل چطوری می تونه بفهمه یک هک حمایت دولتی داره یا نه ولی اطمینان دادن که این امکان هست و خیلی از کاربرها هم اونو دیدن. حتی شاید شما هم اگر توی گوگلتون لاگین کردین باشین، گاهی با این پیام مواجه شده باشین که «اخطار: ما معتقدیم که اکانت شما مورد حمله هکرهای مورد حمایت دولت‌هایی خاص بوده».

ویدئوهای اسرار آمیز یوتوب رو هم داشتیم

وب درایور هر چند دقیقه یک ویدئو آپدیت کرده و الان ویدئوها تقریبا هشتاد هزار تا شدن و کلا ۲۳۶ ساعت… اکثر اسلایدها مربوط هستن به ترکیبی از مربع های رنگی رنگی که تغییر اندازه و سایز می دن.. کمی توضیح و بحث و اشاره به رادیو گیک ۲۴ و ایستگاه های اعداد http://jadi.net/2013/04/radiogeek-24-numbers-station/

ماجرای توییتر در ترکیه
بسته شدن. ترس تمامیت خواه ها از مردم. دستور سانسور و بعدش دادگاه و نقل قول سینا که اگر قراره مشکلی حل بشه، باید اول سیستم قضایی بی طرف ایجاد بشه

و ان اس ای هم که مشغول هنرنمایی

و اصلی ترین این چند وقت خبر اشپیگل بود در مورد هک شرکت چینی هواوی، رییس جمهوری سابق چین، وزارت تجارت چین، بانک هاشون و غیره. در این وسط تلاش برای هک هواوی بسیار جدی بود. این شرکت که ۱۵۰هزار کارمند داره و درآمدی ۳۸میلیارد دلاری در سال، دومین تولید کننده بزرگ تجهیزات مخابراتی است و از نگرانی های آمریکا. عملیات ان اس ای اوایل ۲۰۰۹ با اسم رمز شات‌جاینت شروع شد و هدف اصلی کشف این نکته بود که آیا تهجیزاتی که آمریکا از هواوی می خره امن هستن یا نه ولی در نهایت رسید به کپی کردن سورس کد تجهیزات و اسناد مربوط به ۱۴۰۰ مشتری هواوی. ارائه تاپ سکرت ان اس ای می گه که این سازمان به تمام آرشیو ایمیل شرکت چینی هم دسترسی داشته.

تبریک‌ها و تقبیح‌ها

مثل همه این صد و پنجاه روز، بزرگترین شرم مال اونهایی که آدم ها رو بدون خبر و محاکمه و دلیل زندانی می کنن .. از نارنجی تا مهندس و شیخ شجاعی که آخر عمری شریف بودن رو انتخاب کردن. شرم به کسایی که زندانی هاشون رو کتک می زنن و تقدیر از … آفرین به… اوم.. کی؟‌! حداقل الان که کسی یادم نمی یاد پس آفرین به هر کسی که سعی می کنه شریف و صادق زندگی کنه و آفرین به شما که با اینرتنتهای عجیب و غریبمون تونستین اینو دانلود کنین و آفرین به هر کسی که برای خودش فکر می کنه (: حالش رو ببریم و اصلا برای خودمون دستی چیزی بزنیم… و البته آفرین به همه کارگرها که امروز روزشون است هرچند که اعتبار خاصی ندارن (:

نامه ها

امیرحسین
راستش من دیدم یه سری نامه رو آخر پادکستهات میخونی، گفتم شاید اینم به نظرت جالب بیاد از سر و کله زدن‌های من با وایمکس ایرانسل.
من یه اکانت قدیمی وایمکس ایرانسل داشتم. یکی از آشناها عید داشت از خارج میومد، گفتیم این اکانت رو فعال کنیم که عید اینترنت داشته باشه. اکانت کار نکرد. زنگ زدم پشتیبانی گفت این اکانت suspend شده و باید یه ثبت نام جدید انجام بدید! بگذریم از بحث من با اپراتور که: چرا اصلا اکانت suspend میشه و چرا بازیابی نمیشه؛ روز ۲۸ اسفند تماس گرفتم با پشتیبانی و تاکید کردم اگــــر این اکانت تو همین چند روز فعال میشه، ثبت نام کنم چون عید لازم دارم. اپراتور هم خیلی شیک گفت تا ۴۸ ساعت دیگه حله.
خلاصه من ثبت نام کردم و ۱۳۰ تومن واریز کردم برای یک ماه. دوم فروردین زنگ زدم که چرا این ۴۸ ساعت تموم نمیشه؟؟؟ طرف ریلکس گفت: تعطیله! پنجم به بعد رسیدگی میشه!!! :/
پنجم فروردین بعد از چندین بار تماس گفتن تکنسین قراره بیاد مودم رو نصب کنه. تکنسین عزیز هفتم فروردین اومد ۲۰ تومن + دو تا امضا گرفت رفت.
یه هفته از عید گذشته بود آشنای عزیز بی اینترنت مونده بود که واسم ایمیل اومد: اکانت شما فعال شد و به دنیای ایرانسل خوش آمدید (دنیای ایرانسل! D:) ولی وصل نمیشد (میرفت تو صفحه warning ایرانسل که پول واریز کنید).
بعد از کلی تماس و صحبت من با اپراتور و صحبت اپراتور با سرپرستش، بالاخره کشف شد که مک مودم روی دستگاه، با مک مودم تو پنل ایرانسل فرق داره و دلیل وصل نشدن همینه (آقای تکنسین اون روز که اومد همون یه کار رو هم غلط انجام داده بود!).
ایرانسل رفــــــت تا مک جدید رو ثبت کنه و در نهایت ۱۱ فروردین زنگ زدن گفتن که مک جدید نمیتونه ثبت شه ولی بازم تلاش میکنیم (!) اگه نشد پولتون رو پس میدیدیم!!!! وقتی گفتم مگه عوض کردن یه entry چقدر غیرممکنه که میخواید پول پس بدید؟؟ کلی در مورد امنیت سخنرانی کرد که چکیده‌ش این بود: نمیشه! میفهمی؟؟؟
خلاصه روز سیزده بدر زنگ زدن گفتن: خب مشکلتون چیه؟ |: گفتم اون مک لعنتی رو عوض کنید بتونم استفاده کنم. طرف گفت اون مک اصلا مهم نیست!!!! اون هرچی باشه شما بازم میتونید وصل شید. مشکل شما ربطی به اون نداره!!!!!!!!! تو اون لحظه بعد از کنترل حالت تهوع خودم گفتم عید تموم شد همون پیشنهاد پس دادن پول از همه بهتره. گفت باشه ولی برگردوندن پول ۳۰ روز طول میکشه هاااا… :) (همینجوری شاد)
دو روز قبل بعد از سه هفته کامل، زنگ زدن شماره حساب گرفتن و وقتی پرسیدم میخواید اون ۲۰ تومن رو برگردونید یا اون ۱۳۰ تومن رو، گفتن احتمالا ۱۳۰ تومن رو :) یعنی نه تنها همه پول رو قرار نیست پس بدن بلکه مطمئن هم نیستن که چه اتفاقی قراره بیفته….
حالا امروز، ۲۱ فروردین اکانت من غیرفعال شد و تا ۳۰ روز آینده قراره حساب کتاب کنن یه پولی پس بدن.
نتیجه اخلاقی اینکه هیچوقت از طرف اینجور شرکتهای گردن کلفت که پشت همه‌ی سرویس‌هاشون شعار “همینی که هست” نوشته شده، به کسی قول ندید. حتی حرف اپراتورهاشونم باور نکنید!
حالا فارغ از داستان طولانی بالا که یکم حرف تکراری هم بزنم که من تازه با وبلاگت آشنا شدم. همه مطالب و صحبتها برای من جالبه! مطالب فنی نه اونقدر تخصصیه که تو یه شاخه آدم سر در نیاره و کسل کننده بشه نه اونقدر ساده که جذابیتش کم بشه. خبرها و مطالب غیرفنی هم یه جور عجیبی دقیقا مطابق سلیقه منه. دقیقا همون حرفاییه که دوست دارم بشنوم.
امیدوارم همیشه سالم و شاد باشید
امیرحسین

سلام جادی
احسان هستم
شاید گفتنش جالب باشه برات که من تو رو از افریقا دنبال میکنم !
البته منظورم این نیست که تو اونجا بودی یا من هنوز هم اونجام
خیلی از روزهایی که توی گینه استوایی بودم که یه پروژه راهسازی بود هر روز جزو اولین وبلاگهایی که برای دیدن بازش میکردم و حتی اگر پست جدیدی نداشت پستهایی که نخونده بودم رو میخوندم وبلاگ تو بود
http://www.jadi.net
شاید اولین پستی که از وبلاگت خوندم در مورد یه تاب کشی بود که فکر کنم مثلا توی دبی امتحانش کرده بودی و بعد از اون شاید پستی در مورد سرعت اینترنت توی یه کشور دسته سومی اروپا … شاید لهستان بود مثلا با سرعت
6xxx یعنی شش هزار و آنقدر و آنقدر کیلو بیت
آنقدر سریع که وقتی
youtube
رو باهاش باز میکردی میشد از همون اول انتهای فایل رو هم دید به قول خودت اگه یادم باشه نوشته بودی انگار که تمام این سایت روی هارد باشه … و چقدر تعجب میکردم !!!!
یا بعدها در مورد تفاوتهای لینوکس و ویندوز و چرا لینوکس بهتره
فکر کن آنقدر برای من جالب بود مطالبت و وبلاگت که یهویی این اواخر تصمیم گرفتم پادکستها رو گوش کنم همه رو یکی یکی دانلود کردم و شروع کردم دونه دونه با دقت همه رو گوش دادن
شبها ساعت دو گاهی و تمام روزها در سرویس مابین خوابگاه و شرکت
الان شماره 32 پادکست هستم و این همه رو در حدود یک ماه گوش کردم و همه رو هم نت برداری کردم
دونه دونه
مطالب جالبی توی پادکستها شنیدم
اجازه بده که اگر ممکنه یه مطلبی رو بهت معرفی کنم برای پادکست
زبان‌های برنامه‌نویسی محرمانه
خیلی برای من جالب بود و اولین بار به دنبال کلمه
malbolg
که یه زبان برنامه نویسیه بهش رسیدم
جل الخالق !!!!!!!! خیلی عجیب بودند ….
من فکر میکردم زبانهای مایکروسافتی قابل فهم نیستند ولی الان کلا تجدید نظر کردم !!!! اسمبلی هم الان برام مثل زبان فارسی روان و شیوا شده آنقدری که این زبانها عجیب و غریبن !!!!
گفتم شاید خوشت بیاد و توی یه پادکست در مورد این زبانها صحبت کنی
آخه هر گیکی باید در مورد هر چیزی که توی دنیای کامپیوتر هست چیزی بدونه
حتی اگر چیزی به سختی و نامفهومی زبان مالبولگ باشه !!!
امیدوارم همیشه شاد و خوشحال باشی
احسان

محمد: خیلی کوتاه، می‌خوام فقط یه خواهشی ازت بکنم، رادیو گیک رو کوتاه نکن. رادیو گیک باید طولانی باشه! خواهش می‌کنم…

بخش آخر

اینترنت در حال آتیش گرفتن است ولی چی می شه اگر یک اینترنت ضد جاسوسی بسازیم؟

دیوید بایرن در گاردین – ترجمه راحتی کردم که حوصله کنم ترجمه کنم.

Print

زندگی بعد از اینترنت چگونه است. با تشکر از شنودهای گسترده و ضایع بازی‌های شرکت هایی مثل گوگل و فیسبوک، لازم می دانم به این سوال ها فکر کنم. به هرحال هیچ چیزی ابدی نیست.. درست است؟

در حال حاضر دنیای فنی اعتراضات گسترده ای دارد و مطمئن هستم کسانی هستند که به نبال پشت سر گذاشتن اینترنت و وارد شدن به دنیای جدیدی هستند. تصور کنید: حتی اینترنت هم زمانی به تاریخ خواهد پیوست. آن زمان چگونه خواهد بود؟ بدون فیسبوک. بدون گوگل. بدون دولت هایی که در اینترنت و از پشت وبکم‌ها به شما نگاه کنند.

ولی آیا با کنار گذاشتن اینترنت امن تر خواهیم شد؟ آیا روش سومی هم هست؟ روشی که شامل کنار کشیدن منفعلانه در مقابل زیر نظر دائمی بودن نباشد. چه می شود اگر به سراغ ماشین ها و شبکه ای برویم که واقعا امن باشند و نه دزدها و نه دولت ها و نه شرکت ها نتوانند ما را شنود کنند و فقط خودمان بدانیم مشغول چه کاری هستیم و بتوانیم ماشین ها را تنظیم کنیم تا دزدی و نظارت متوقف شود ولی بقیه خوبی های اینترنت ادامه پیدا کند. آن زمان چگونه خواهد بود؟

**‌مشکل این است که اینترنت ساخته نشد تا امن باشد

همه می دانیم که NSA و دولت انگلیس مشغول خواندن ایمیل های ما، گوش دادن به تلفن های ما ، ذخیره متادیتاهای ما و وصل شدن به کامپیوترها و تلفن همراه ماست و اسمس هایمان را می خوانند (و البته دوستان و وایبر و غیره). کلی هم آدم مهمل مشغول جمع کردن عکس های لختی هستند که در اینترنت در حال رد و بدل شدن است و انتظار هم دارند که به همین خاطر ما احساس امنیت بیشتری بکنینم. حتی اگر قبلا شک داشتیم، حالا باید بدانیم که دولت ما به ما اعتماد ندارد، پس منطقا ما هم نباید به دولت اعتماد کنیم.

در همین حال دزدها توانسته اند صد میلیون کردیت کارت را بانک های اطلاعاتی فروشگاه های مثل تارگت بدزدند و بسیاری از آن ها با پول من و شما مشغول خوشگذرانی در باکو و صوفیه هستند.

البته فقط دولت ها و دزدها نیستند که از این اینترنت ناامنی اینترنت به نفع خودشان استفاده می کنند. شرکت هایی مثل گوگل و اپل و وفیسبوک و مایکروسافت و بقیه هم موبایل ها و تبلت ها و لپ تاپ های ما را به ابزارهای شنود تبدیل کرده اند. برای نمونه گوگل حجم عظیمی از درآمدش را مدیون تبلیغاتی است که به این خاطر می تواند بفروشد که می داند من و شما چه علایقی داریم، دنبال چه چیزی می گردیم، کجا زندگی می کنیم، با چه کسانی دوست هستیم و در ایمیل هایمان چه می نویسیم. ما هم حاضر شده ایم لذت ایمیل فرستادن، وب گردی، دیدن عکس گربه های ناز ، خواندن شایعات و … را با این تبلیغات عوض کنیم. ما در مقابل دسترسی پیدا کردن به حجم عظیمی از اطلاعات موجود در جهان، قبول کرده ایم که اطلاعات شخصی و اعتقاداتمان را در اختیار بقیه بگذاریم و به شرکت ها بگوییم چه چیزهایی برایمان جالب است، از چه چیزهایی می ترسیم و چه چیزی باعث شده ما انسانی باشیم که هستیم و در نتیجه فروشنده ها، تبلیغات چی ها و آژانس های جاسوسی به راحتی به سمت ما سرازیر شده اند.

چیزی که در حال فروخته شدن توسط شرکت‌های بزرگی مثل گوگل و فیسبوک است، ما هستیم.

معامله حریم شخصی در مقابل داشتن سرچ گوگل تفاوت چندانی با معامله آزادی های اولیه بشری در مقابل «امنیت»ی که دولت ها ادعا می کنند با شنود به ما می دهند ندارد. حداقل گوگل واقعا دارد چیزی به ما می دهد اما نمی دانیم که اینهمه شنود و سانسور دولتی آیا واقعا برای ما امنیت و شادی به ارمغان آورده است یا خیر. همیشه به ما می گویند که اگر دولت این سانسور و شنود و … را انجام نمی داد وضع خیلی خراب بود اما هیچ وقت این حرف ثابت نمی شود و اگر بیش از حد کنجکاوی کنید…

بسیاری افراد اعتقاد دارند که دزدهای سایبری و دولت ها هر دو مشغول کار مشابهی هستند و تنها تفاوت «قانونی» بودن یکی و غیرقانونی بودن دیگری است. حالا هکرها اطلاعات خود را به دولت ها می فروشند و دولت ها هم علاقه ای به حل مشکلات ندارند و فقط از آن ها به نفع خود بهره برداری می کنند.

** آزمایشی سخت: چه می شود اگر اینترنت را خراب کنیم

[ این بحش رو براتون کامل نمی خونم.. دوستمون سعی می کنه توضیح بده که واقعا ممکنه روزی دولتی یا یک گروه مثلا تروریستی یا شهروندان ناراضی اونقدر افراطی فکر کنن [یا فکر نکنه] که تصمیم بگیره اینترنت رو عمدا خراب کنه… شاید تو آمریکا نیاز به استدلال باشه ولی ما که با گوشت و پوست لمسش می کنیم . فقط تو پارگراف آخر می گه]

این شاید بیش از حد غیرواقعی به نظر برسه. مطمئنا کسی نمی خواد اینترنت را خراب کند! اینترنت دوست ماست! و چگونه ممکن است کسی وارد ساختمانی شود که اینترنت را می چرخاند؟! اما همانطور که دیده ایم نه سازمان های امنیتی ما و نه شرکت های بزرگ در امن نگه داشتن جامعه و اینترنت چندان موفق نبوده اند پس این اتفاق بعید نیست.. و حالا فقط برای آزمایش می رویم سر بحث بعدی:

** خرابه: چه می شود اگر اینترنتی که می شناسیم وجود نداشته باشد

اینترنت چیزی در گذشته است، حالا چه؟

مطمئنا اقتصاد با بحران مواجه می شود، بخصوص تجارت های مرتبط با شنود ما. بازار بورس فوق سریع و خودکار که نیمی از بورس نیویورک را می چرخاند کلا تعطیل می کشد. وال استریت اول سقوط می کند ولی بعدا روش جدیدی برای حیات کشف می کند. پخش آنلاین موسیقی و فیلم تعطیل می شود و دیگر نیمی توانید از اینترنت با مادر بزرگتان صحبت کنید.

گوگل هنوز سرورهایش را دارد ولی کاملا بی ارزش شده اند. هیچ پهبادی برای انداختن بمب روی یمن و پاکستان پرواز نی کند. پول نقد و چک هنوز ارزش دارد ولی بخشی از توان کارت های اعتباری به خاطر نبودن بستر خرید اینترنتی و وصل نبودن شعب به یکدیگر از بین رفته.. بعد از مدتی اینها راه خواهند افتاد؛ درست مانند وضع پیش از اینترنت. آمازون کاملا تعطیل شده و فروشگاه های زنجیره ای بزرگ مثل وال مارت انبارگردانی شان با بحران مواجه شده. فروشگاه های کوچک و کتابفروشی ها اما بازارشان سکه می شود. حتی فروشگاه های نوارکاست و سی دی موزیک.

هیچ کس نمی تواند شما را لایک کند و مارک زوکربرگ دیگر نمی داند که با چه کسی دوست شده اید. سینگولاریتی به عقب افتاده است.

آیا دنیا جای بهتری شده؟ آیا این ریست لازم است؟

برای بعضی ها اینترنت فرصتی بود برای درآمد ولی اینکه آیا این درآمد به نفع اکثریت بوده یا نه مورد بحث است. ظاهرا فقط گروه کوچکی از این تکنولوژی جهانی پولدار شده بودند و بقیه مردم با یا بدون آن از نظر اقتصادی وضع نسبتا مشابهی خواهند داشت.

برای اینکه صادق باشیم باید بگویم که اینترنت دسترسی های خوبی را هم فراهم کرده بود و البته عکس گربه‌های ناز هم بین همه تقسیم شده بود. بدون شک کمک اینترنت به گسترش جنبش های حقوق بشری و همچنین دموکراسی ارزشمند بوده و اطلاعات زیادی را هم در بین مردم همه جهان به اشتراک گذاشته بود. البته در واقع اینترنت هیچکدام از این جنبش ها را شروع نکرد اما بخش بزرگی از مردمی که قبلا هیچ صدا یا دسترسی ای به جایی نداشتند را توانمند کرد.

سخت است ارزش اینترنت را بسنجیم چون تصویری از دنیای بدون اینترنت نداریم. اینترنت در ما درونی شده. بخشی از ما است و این توضیح می دهد که چرا اینقدر راحت قبول می کنیم در اینترنت استعمار شویم. آیا اینترنت سرطانی است که سلول به سلول در حال خوردن ماست؟ بگذارید فرض کنیم که تصمیم گرفته ایم از این سرطان خلاص شویم. آیا درمان فاجعه بار است یا آزادی بخش؟

** ناکجا آباد: اینترنت بازنگری شده چطور خواهد بود؟

واقعیت این است که تصور اینترنت۲ برای من سخت است. من آنقدر سن دارم که خوشبینی روزهای اول اینترنت در ۲۰ سال گذشته را به خاطر بیاورم. ما نمی توانیم عقب برویم – حالا خیلی چیزها را می دانیم که قابل فراموش کردن نیست – اما می توانیم از امیدهایی که آن زمان داشته ایم را به خاطر بیاوریم و از آن ها چیزی بیاموزیم. مثلا ایده های تساوی گرایانه اینرتنت که می گفت هر فرد و هر جای کوچک می تواند سایتی داشته باشد که درست مثل بقه سایت ها قابل دسترسی است. آن ایده لذت بخش بود ولی حالا با نقض بی طرفی شبکه و دادن بیشتر پهنای باند و کیفیت به سایت هایی که دوست ما هستند، [‌و البته سانسور هر کسی که حرفی به جز حرف ما می زند] به آن خیانت کردیم.

به این فکر کنید: در اینترتن جدید ما هنوز می توانیم ایمیل بفرستیم. دانشگاه ها و سازمان های غیرانتقاعی هنوز می توانند دانش را در اینترنت به اشتراک بگذارند. ویکیپدیا و روزنامه نگاری تحت وب هنوز وجود دارند. اما ما نمی توانیم به شیوه ای که حالا ردیابی می شویم ردیابی شویم. همین کلی چیز را تغییر خواهد داد. گوگل منبع اصلی درآمدش که تبلیغات است را از دست خواهد داد و با کارمندهایی بسیار کمتر، یک موتور جستجو خواهد شد. سازمان های جاسوسی و دولت ها و دزدهای و جمع کننده های اطلاعات بیچاره خواهند شد. هیچ کس اطلاعات خیلی زیادی در مورد همه شهروندان نخواهد داشت و نخواهد توانست از آن به دلایلی که فقط به عقل جن می رسد استفاده کند. چینی ها دیگر نخواهند توانست به شبکه برق آمریکای شمالی نفوذ کنند.

در آن شرایط تمام پولی که حالا به برنامه های شنود آنلاین سرازیر می شود – امیدوارم – برای سلامت و بهداشت و آموزش صرف خواهد شد (گفتم که! امیدوارم). این رشد در بهداشت و آموزش بدون شک امنیت را بالاتر خواهد برد – در تمام جهان. کاملا شناخته شده است که بستر تروریسم ، فقر است. پیشنهادهای جذاب به تروریست های احتمالی و بهبود زندگی شان اصلی ترین روش پیروزی در «جنگ علیه تروریسم» است. تفنگ ها، پهبادها و شنودهای گسترده درست برعکس عمل می کنند: اینها توسعه دهنده تروریسم هستند. ادعاهای دولت ها اصلا مهم نیست، اگر ما پول بیشتری صرف آموزش و بهداشت و توسعه کنیم، جهان جای امن تری خواهد شد.

اما آیا علاقه ای به تغییر هست؟

فرض کنید اینترنت ۲ از نظر فنی قابل رسیدن باشد. من معتقدم حتی اگر از نظر فنی بتوانیم به چیزی که گفتم برسیم، اراده ای بسیار قوی برای حرکت به آن سمت لازم است. شرکت ها و دولت ها اقتصاد و سیاستشان را به سیستم های ناامن فعلی پیوند زده اند و با همه توان علیه رسیدن ما به آن اینترنت خواهند جنگید.

بررسی اینکه چه چیزی مار ا امن می کند اولین قدم است. امنیت طولانی مدت و واقعی، حاصل یک تفنگ بزرگ یا شنود همه شهروندان به شکلی که گشتاپو می کرد نیست. امنیت حقیقی حاصل تضاد کمتر بین مردم و فاصل نزدیکتر فقیر و غنی است و دسترسی داشتن به بهداشت و آموزش برای همه. انگیزه رسیدن به امنیتی واقعی در یک دموکراسی استوار چیزی است بسیار قوی تر از انگیزه‌هایی که در بالا تشریح کردم و بهتر است قبل از یک سقوط فاجعه بار در دنیایی که سازمان های جاسوسی برای بدنام کردن منتقدان اطلاعات شخصی آن‌ها را منتشر می کنند یا دنیایی که در آن کارت های اعتباری از کار افتاده‌اند، با انگیزه امنیت پایدار در یک دموکراسی مستحکم، کمی انسان تر باشیم و به دنبال اینترنتی امن تر پیش برویم.

موسیقی

رو دقیق نمی دونم چیه ولی هر چی هست خوبه چون قراره تا دو هفته بعد شاد باشیم و بخندیم که بهترین اسلحه ما در زندگی است.

پورن‌هاب به ازای هر صد ویدئو که ببینین، یک درخت می‌کاره

arborday-wood-hed-2014

روز درختکاری در آمریکا نزدیکه و سایت استریم پورن پورن‌هاب گفته که برای مشارکت در این روز، به ازای هر صد ویدئویی که مراجعه کننده‌ها از مجموعه معرفی شده ببینن، یک درخت می‌کاره. این پرومشن (فقط صفحه اول امن برای محیط کاری است) فقط تا نیمه شب امشب به وقت آمریکا معتبره.

این تبلیغ که احتمالا کم هزینه هم نخواهد بود چون تا همین الان حدود ۱۵۰۰۰ درخت باید کاشته بشه، یکی از مجموعه تلاش‌های پورن‌هاب برای تبلیغ‌های قابل پخش در شبکه های اجتماعی و محیط‌های عمومی است اما جدای از این قضیه، نکته جالبش انگشت گذاشتن روی محیط زیست است و خود مفهوم موسسه آربر دی که چیزی است شبیه روز درختکاری ما اما به شکل یک موسسه غیرانتفاعی غیردولتی که افراد، سازمان‌ها و شهرها رو به سبز بودن تشویق می کنه و گذران زندگی اش هم از کمک‌ها و حمایت‌های مالی است. در ضمن پورن هاب بعد از نیمه شب امشب، باید بره به سراغ انتخاب سازمانی که قراره اینهمه درخت رو بکاره. گزینه‌هایی احتمالی خود آربر دی است، درخت برای آینده و موسسه جنگل‌های آمریکا.

پیامش برای ما؟ اگر امروز پورن آنلاین استریمینگ می بینیم از پروژه پورن هاب ببینیم (صفحه اول امن برای محیط کار) و این رو بدونیم که اگر کشوری می خواد پیشرفت کنه،‌ کارهاش رو می ده بخش‌های خصوصی انجام بدن. بحث سوسیالیسم و سرمایه داری هم نیست. بحث اینه که اگر قراره واقعا شاهد خلاقیت یا پیشرفتی باشیم باید همه بازی داده بشن و اتفاقا بخش هایی که رانت دارن یا توان رقابت غیربرابر دارن (مثلا شهرداری هستن و ترافیک شهر رو فقط دست خودشون نگه می دارن) باید از ارائه مستقیم محصولات منع بشن. در مورد پروژه‌هایی ه که لازمه واقعا دولت توشون دخیل باشه (مثلا ارائه حمل و نقل نزدیک به رایگان برای همه به همه جا، خدمات درمانی رایگان یا نزدیک به رایگان به همه، آموزش عمومی رایگان به همه و …) هم لازمه حکومت باید موظف باشه پول و اجرای پروژه رو به شکلی منصفانه به مناقصه بذاره یا بده به شرکت‌های مستقلی که توانایی انجامش رو دارن. در این مورد بخصوص در دنیای نرم افزار بیشتر حرف خواهیم زد.

نکات همیشگی:

  1. این چیزها اختیاری هستن و هر کس حق داره انتخاب کنه که می خواد ببینه یا نه ولی اگر خودتون می بینین و به بقیه می گین «نبینین خیلی بده» با خودتون کمی فکر کنین شاید یک جایی از کارتون بلنگه (:
  2. پورن قانونی و غیرقانونی داریم. هر چیز زیر هجده سال غیرقانونی است و صالا سراغش نرین چون دارین زندگی کسانی که در مورد این جریان توان قضاوت ندارن رو ضایع می کنین… این سن شاید روزگاری عوض بشه ولی به عنوان یک عدد مورد توافق فعلا روی هجده هستیم.
  3. یاد گرفتن سکس از دیدن فیلم های پورن برابر یاد گرفتن ورزش‌های رزمی از نگاه کردن به فیلم‌های جکی چان است (:

نکات خاص این شماره:

  1. هر فرد قرار نیست ۱۰۰ تا ویدئو ببینه ها! به ازای هر صد تا ویدئو که در سایت دیده بشه یک درخت کاشته می شه!
  2. یکی از دوستان تذکر داد که ویدئوهایی که باید دیده بشن تا درخت کاشته بشه، از مجموعه «معامله‌های بزرگ» هستن. اگر اینطوره فراموش نکنین که سایز متوسط چیزی بسیار پایینتر از چیزی است که فیلم های پورن می گن. رجوع کنین به نکته ۳ از بخش نکات همیشگی.

معرفی پلاگین تایم تونل برای نمایش پست‌های قدیمیتر وردپرس

من یک نیاز داشتم، به ایوب گفتم و به خوبی انجامش داد: نشون دادن پست‌هایی که سال‌های قبل در همین روز و ماه نوشته‌ام. محصولش سمت چپ همه پست ها دیده می شه: سال‌های قبل در چنین روزی. اینکار با پلاگین تایم تونل یا همون ماشین زمان برای وردپرس انجام شده. پیشنهاد می کنم اگر وبلاگ وردپرسی دارین نصبش کنین و به پست های خوب قدیمی‌تون اجازه بدین با ماشین زمان از اعماق تاریخ بیرون کشیده بشن.

به مناسبت انتشار اوبونتو ۱۴.۰۴؛ یک میرور رسمی اوبنتو در ایران

در حالی که همین الان اوبونتو ۱۴.۰۴ منتشر شد و همه نیازمند پهنای باند زیاد و سریع برای آپدیتش هستیم، محمد در شرکتشون یک میرور رسمی اوبونتو راه انداخته با سرعت ۱۰ مگ که ممکنه برای دوستان اوبونتو کار داخل ایران بسیار مفید باشه. اسم میرورها هست Iranserver و از اینجا می تونین بهشون دسترسی داشته باشین یا به سادگی در فایل میرورها (sources.list) اینها رو هم اضافه کنین.

deb http://mirror.iranserver.com/ubuntu/ YOUR_UBUNTU_VERSION_HERE main 
deb-src http://mirror.iranserver.com/ubuntu/ YOUR_UBUNTU_VERSION_HERE main 

توجه: اگر متوجه این پست نمی شین یا نمی دونین باید به جای YOUR_UBUNTU_VERSION_HERE چی بنویسین، بیخیال این پست بشین یا با حوصله بشینین بخونین درموردش چون تو لینوکس نباید فقط با سعی و خطا سعی کرد به جواب رسید.

آپدیت: بچه‌های دانشگاه فردوسی مشهد هم این میرورها رو دارن: Repos.um.ac.ir

ادامه هنر بانک‌ها و اسمس فرستادنشون

با وجود هنرهای بانک سامان و اقتصاد نوین، جایزه اول رو باید بدیم به موسسه / بانک ناشناخته رسالت که جاوید اسکرین شاتش رو برامون فرستاده:

بانک یا صندوق عزیز یک سرویسی می ده و بعد خرجش رو از حسابمون بر می داره (: این دیگه آخر ایده است و البته من نمی دونم این بهتره یا دروغ اینکه «به خاطر خودتون دیگه اسمس نمی دیم» (:

و می‌پرسین پروسه درست باید چی باشه، جواب اینهاست:

  • اگر بانک پولش می رسه، مجانی بهم خبر بده. اگر پولش نمی رسه من تصمیم می گیرم که تو این بانک بمونم یا نه
  • اگر پول بانک نمی رسه به من اسمس بده، مثل آدم بگه که اینکار هزینه های عظیم داره و من اگر بخوام درک می کنم و اون بانک می مونم
  • اگر تو بانکی که پولش نمی رسه موندم بانک می تونه از طریق اپلیکیشنش مجانی و راحت به من کل کارکرد حسابم رو اطلاع بده. به شرطی که این اپلیکیشن دسترسی های عجیب غریب نخواد و باتری منو نخوره و فکر نکنه مهمترین موجود غیرارگانیک توی جیب منه
  • اگر من خواستم می تونم به بانک بگم که اگر خبری شد با اسمس بهم بگه و از پولم خرجش رو برداره

و البته

  • در یک کشور نباید اولین شبکه مخابراتی دولتی باشه که اولها چند برابر حقوق یک ماه یک کارمند رو بگیره و براش یک سیم کارت در سال دیگه ثبت نام کنه.
  • وقتی دولتی بودن بد می شه و کلا معلوم می شه اصلا همه چیزهای خوب خصوصی هستن، اون شرکت دولتی که مال مردم بوده رو منطقا نمی شه کلا فروخت به یکی از دوستان
  • در یک کشور نباید من هم پول سیم کارت رو کامل بدم هم پول گوشی رو کامل بدم و هم پول سرویس مصرفی ام رو و در نهایت هم تلفنم دستگاه تبلیغات سرمایه داری و حکومت باشه تا هم روزی ده تا تبلیغ بگیرم از موی مشهور به زاید تا لیزر تا زمین تو ولنجک تا هتل و مشروب تو ترکیه تا خطیب جمعه هفته دیگه تا جمع آوری پول حرم تا تبریک عید رییس جمهور رو سه بار
  • در یک کشور درست حداقل بانک ها می دونن که ي (نقطه دار)‌ عربی است و «می باشد» اشتباه (:

بانک اقتصاد نوین هم به فکر افزایش بهره‌وری‌ماست و دیگه اگر از حسابمون ۹هزارتومن پول بردارن بهمون نمی‌گه

بعد از
هنرهای بانک سامان حالا بانک اقتصاد نوین هم به مجموعه پیوسته و مدعی می شه به خاطر افزایش بهره‌وری، اگر یکی هر ساعت ۹ هزار تومن از حسابمون پول برداره، بهمون اطلاع نمی‌ده.

نمی دونم چرا ما – بخصوص بعد از هشت سال ریاست جمهوری اون دوست عزیزی که الان گفتن نباید عزیز باشه – اینقدر به دروغ و مزخرف گفتن عادت کردیم. این چطوری باعث افزایش بهره‌وری می‌شه؟ بانک خیلی شرافتمندانه می تونه بگه با توجه به هزینه های بسیار بالای اسمس ها، ما دیگه نمی‌تونیم اسمس بدیم برای هر تراکنش و اگر می خواین باید همه سعی کنیم قیمت اسمس در ایران کمی معقولتر بشه یا روی وایبر بهتون بگییم یا پولش رو خودتون بدین یا برین یه بانکی که می تونه… و اگر واقعا یه بانک دیگه می تونه و اقتصاد نوین نمی تونه خب من می رم اونجا چون واقعا برام مهمه که اگر جایی کارت کشیدم و طرف آدم صادقی نبود، نتونه هر ساعت ۹ هزار از حسابم کم کنه بدون اینکه من متوجه بشم.

به خانه بدون امنیت خوش آمدید؛ ویندوز ایکس پی به پایان عمر خود رسید

چاپ شده در روزنامه اعتماد امروز

ویندوز ایكس پی به پایان عمر خود رسید. ویندوزی كه خیلی از ما زندگی دیجیتال خود را با آن شروع كردیم و ویندوزی كه هنوز هم از رتبه سوم فهرست سیستم‌عامل‌های پر استفاده جهان پایین‌تر نیامده حالا مرده است. آخرین نسخه این سیستم عامل محبوب در سال ۲۰۰۸ منتشر شد و در طول پنج سال گذشته، مایكروسافت حین اصرار دایم برای ارتقا به ویندوزهای جدیدتر، تنها به ارائه به‌روزرسانی‌های امنیتی برای آن اكتفا كرد. حالا این شركت می‌گوید كه ویندوز ایكس‌پی به پایان قطعی زندگی خود رسیده و دیگر هیچ شكلی از پشتیبانی و به‌روزرسانی شاملش نخواهد شد.

این اتفاق برای خیلی از ما فقط یادآور خاطره‌یی خوب از روزهایی دور است. احتمالا بسیاری از ما سال‌ها پیش با این ویندوز محبوب و منوی استارت دوست‌داشتنی‌اش خداحافظی كرده‌ایم. اما این سیستم عامل حتی اگر از چشم من و شما پنهان شده باشد هم هنوز در گوشه و كنار این دنیا زنده است. موسسه نت می‌گوید هنوز هم ۲۹٪ درصد كاربران اینترنت را استفاده‌كنندگان ایكس‌پی تشكیل می‌دهند ولی حتی این جمعیت عظیم هم همه ماجرا نیست. مكان اصلی ادامه زندگی این مرده متحرك، سیستم‌های حیاتی‌ای است كه مسوولان‌شان به این راحتی‌ها جرات تغییر به چیزی جدیدتر را ندارند.

برای یك لحظه در ذهن‌تان تصویر آخرین شعبه بانكی كه رفتید را تصور كنید و احتمالا یك ویندوز ایكس پی در گوشه‌یی حاضر خواهد بود. به فرودگاهی فكر كنید كه یك ویندوز ایكس پی نمایشگر اعلام وضعیت پروازهایش را نشان می‌داده و حتی اگر یك خودپرداز بانكی كرش كرده را ندیده‌اید، بدانید كه بسیاری از خودپردازها با این سیستم عامل كار می‌كنند. پایان عمر ویندوز ایكس پی برای این سیستم‌ها به معنای ادامه زندگی با سیستم عاملی است كه حفره‌های امنیتی آن تا دیروز دایما كشف و از طریق به‌روزرسانی‌ها خنثی می‌شدند اما از امروز دیگر هیچ كس حفره‌های امنیتی‌اش را خنثی نخواهد كرد.

پایان عمر ویندوز ایكس‌پی برای ما شاید تجدید یك خاطره باشد ولی برای كشورها و سازمان‌های بزرگ شرایطی بسیار بغرنج است. مهاجرت به یك سیستم جدید كاری وقت‌گیر، پرهزینه و پرخطر است و ماندن روی سیستم‌های قدیمی مانند زندگی در خانه‌یی است كه بارها مورد سرقت قرار گرفته و حالا پلیس اعلام كرده «ما دیگر هیچ مشكل امنیتی در این خانه را پیگیری نخواهیم كرد.»

ما در ایران با داشتن كوله‌باری از تجربیات تلخ از این سیستم عامل ۱۳ ساله و بدافزارهایش، حالا در شرایطی بسیار بدتر از قبل قرار گرفته‌ایم. مهاجرت از ایكس پی باید سال‌ها پیش در دستور كار قرار می‌گرفت و محصول پروژه‌های پرهزینه‌یی مثل «سیستم‌عامل ملی» باید چیزی قابل استفاده می‌بود. آلمان بسیاری از كامپیوترهایش را به لینوكس مهاجرت داده و دولت انگلیس در قراردادی پنج و نیم میلیون پوندی از مایكروسافت خواسته برای یك سال به ارائه خدمات امنیتی به كامپیوترهای دولت و بخش عمومی انگلیس ادامه دهد تا فرصت بیشتری برای مهاجرت داشته باشد. ما اما دستمال به دست در مجلس ختم نشسته‌ایم و به این فكر می‌كنیم كه بعد از مراسم، خانه‌یی برای رفتن نداریم.

سی کاری که می شه به جای دانشگاه رفتن یا مسافرکشی رفت سراغشون

ketabe_emkan

توضیح زیادی نمی خواد. علی سخاوتی که استاد دانشگاه است کتابی دیجیتال نوشته در مورد سی کار آلترناتیو در مقابل دانشگاه و مسافرکشی. به نظرم خوندنش برای ایرانی ها در هر سنی لازمه. خوشبختانه کتاب رو به رایگان روی وبسایتش گذاشته ولی لازمه از همونجا دانلودش کنین. حتما به صفحه کتاب امکان – سی کار که به جای دانشگاه رفتن یا مسافرکشی می توان کرد – سر بزنین و کتاب رو حتما بخونین و حتما لذت می برین.

کتاب در مورد خودش می گه

هر سال نزدیک به یک میلیون نوجوان هجده ساله در کنکور یا همان آزمون ورودی دانشگاه ها شرکت می کنند. مغز آنها در طی سالها آموزش مادون متوسط شستشو داده شده است تا باور کنند دانشگاه رفتن تنها گزینه آنها در زندگی است. آنها باور کرده اند که اگر دانشگاه نروند زندگیشان تباه می شود و دیگر به درد هیچ کس و هیچ چیز نخواهند خورد.

کتاب امکان در رد این قانون نانوشته نوشته شده است. کتاب امکان حاصل سالها تجربه شخصی علی سخاوتی و همچنین سالها مطالعه و یادگیری از زندگی و آثار انسانهای بزرگی است که از هزاران سال پیش تا به امروز برای تحقق استعدادها و خلاقیت انسانها، فکر و تلاش کرده اند.

سی ایده ای که در در این کتاب مطرح شده است، فقط برای نوجوانهای هجده ساله نیستند. هر کسی در هر مقطعی از زندگیش می تواند از این ایده ها و یا ایده های مشابه، بهره ببرد. مثلا کسی که با بحران میانسالی مواجه شده است. کسی که کارش را دوست ندارد. کسی که از زندگی کارمندی یا مجردی یا متاهلی خسته شده است. کسی که تازه بازنشسته شده است و نمی داند با بقیه زندگیش چه کار باید بکند. کسی که خرش در گل زندگی گیر کرده است. مادری که تازه مسئولیت نگهداری بچه اش را به دانشگاه سپرده است و وقت آزاد زیادی دارد. نوجوانی که تازه وارد دبیرستان یا حتی دانشگاه شده است. همه آنهایی که توانایی یادگیری دارند می توانند از این ایده ها بهره ببرند.

مرتبط:
آیا به دانشگاه برم؟ به دردسرش می ارزه؟