«حقایقی»‌ در مورد کره شمالی

کره شمالی رسما اینترنت نداره. سایت رسمی کره شمالی هم از خارج کشور اداره می‌شه. البته مشخصه که یک شبکه داخلی هست و کمی دسترسی به خارج ولی در نهایت امر چیزی به اسم «اینترنت» به اون معنی که مثلا یکسال قبل در ایران می‌شناختیم هم اونجا نیست.

فدای سرمون (:

بیاین بخشی از سوال و جواب‌های سایت رسمی که ظاهرا توی اسپانیا مدیریت می شه رو نگاه کنیم و حداقل شاد باشیم:

آیا می‌تونم عکس امضا شده رهبر کیم جونگ ایل را داشته باشم؟

بله. به فروشگاه سایت بروید و آن را تهیه کنید.
http://www.korea-dpr.com/catalog2

آیا می‌توانم به کره شمالی نامه بفرستم یا دوست نامه‌ای آنجا پیدا کنم؟

بله اگر آدرس معتبری در کره شمالی داشته باشید می‌توانید به آن نامه بفرستید. در حال حاضر سرویس دوستی با نامه در کره شمالی ارائه نمی‌دهیم.

آیا می‌توانم به کره شمالی مهاجرت کنم؟

این امکان تنها در حالت های بسیار خاص وجود دارد. باید درخواست خود را به ایمیل ذکر شده بفرستید به همراه رزومه کامل و کپی پاسپورت و مدارک و توضیح بدهیم که چرا می‌خواهید اینکار را بکنید.

آیا می‌توانم به عنوان معلم/مترجم/… در کره شمالی کار کنم؟

خیر

آیا می‌توانم به عنوان یک توریست مستقل به کره شمالی بیایم؟

خیر. برای مسافرت حتما باید فردی از یک گروه باشید و تمام سفر شما باید با همراهی یک راهنمای کره باشد.

آیا کره شمالی دیکتاتوری است؟

خیر. جمهوری دموکراتیک خلق کره یک دموکراسی مبتنی بر قانون اساسی تک حزبی است که آزادی بیان و اجتماعات را برای همه مردم فراهم می‌کند.

من شنیده‌ام که مردم کره شمالی بسیار فقیرند. آیا این درست است؟

طبق استانداردهای بین المللی، مردم جمهوری دموکراتیک خلق کره از استاندارد زندگی بسیار بالایی بهره مند هستند.

ستاره سرخ در پرچم شما به چه معنا است؟

ستاره سرخ نشان دهنده آینده کامران مردم کره و کمال بی عیب و نقصشان است.

یک کره ای متوسط در طول هفته چه تفریحاتی انجام می دهد؟

گردش و کوه نوردی، بولینگ، کتابخوانی، گوش دادن به موسیقی و غیره – این مساله از فردی به فرد دیگر متفاوت است.

آیا این واقعیت دارد که همه کره ای ها برای دولت کار می کنند؟

دولت و مردم یکی هستند. این دو با هم تفاوتی ندارند.

سوال یا پرسش دیگه هم در مورد کره شمالی دارین؟ سایت به شما می گه اگر سوال دارین با بخش امنیتی سایت مطرح کنین (((: ایمیلش هست: security@korea-dpr.com

نکته امنیتی: به فرستنده ایمیل اعتماد نکنید

راستش حتی اینقدر مهم نبود که بخوام در موردش بنویسم ولی دیدم شاید به شکل عمومی توصیه خوبی باشه. این دو روز دوستان ایمیل هایی از من می گیرن به این مضمون:

یک ایمیل است ظاهرا از طرف من برای یکسری از دوستان که می گه یک فایل اجرایی رو از سرور یک دانشگاه توی کانادا (که احتمالا ادمین از دسترسی هاش برای این آماتور بازی ها سوء استفاده می کنه) دانلود کنند و اجرا.

به اینکار می گن مهندسی اجتماعی: دزدی از طریق جلب اعتماد شما. از نظر فنی جعل آدرس ایمیل کار بسیار ساده ای است و هیچوقت کار غیرمعولی که از شما می خوان رو نباید با اعتماد به صاحب ایمیل انجام بدین. هویت در اینترنت چیز مسخره ای است و مگر اینکه واقعا از تکنیک های تایید هویت سر در بیارین و طرفتون هم یک دولت نباشه به هیچ وجه به هیچ هویتی اعتماد نکنین. چه برسه به آدرس ایمیل و عکس توی چت و این چیزها (:

در ضمن! حتی اگر عمو جادی هم گفت یک فایل اجرایی رو دانلود کنین و اجرا کنین، اینکار رو نکنین! شوخی که نداریم با کسی (: حالا این مورد خیلی خنده دار و بچه گونه بود (کی واقعا ممکنه برای خود جیمیل آدرس جیمیل رو جعل کنه و یک فایل اجرایی با پسوند اجرایی هم معرفی کنه!؟) ولی در کل ممکنه این کارها واقعا از طرف آدم های باهوشی انجام بشه که شما رو مطمئن کنه به انجام یک کار اشتباه. مواظب باشین و امن (: اگر هم واقعا به نظرتون مورد مهمی بود، یک تلفن به طرف بزنین یا توی چت ازش بپرسین یا بهش یک ایمیل جدا بنویسین (ریپلای نکنین!)

آپدیت ۳ زانویه: اگر دوست دارین یک کرکر ببینین، کامنت ها رو هم بخونین (:

بازی وبلاگی: عکس بازی شب یلدا

مثل همیشه بلاگنوشت رو داریم و بازی‌های وبلاگی. شب یلدا است و پیشنهاد داده وبلاگ رو عکس بارون کنیم برای یک شب شاد. عکس از هر چیزی… اینم عکس بازی من.

[nggallery id=3]

من اعلام خطر می کنم! کل جمعیت ایران عقیم خواهند شد

امیدوار رضایی نایب رئیس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس ایران می گوید که سه میلیون زوج نابارور در ایران وجود دارد و باید برای درمان این افراد بودجه خاص داشته باشیم.

به گزارش خبرگزاری مهر آقای رضایی گفته که هر سال ۱۵ درصد به زوج های نابارور اضافه می شود و برای همین “دست اندرکاران سلامت باید فکر اساسی برای درمان این افراد بکنند.”

نایب رئیس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس در همایش شیوه ها نوین درمان ناباروری گفته که ایران از جمله ده کشور برتر جهان در زمینه درمان ناباروری است ولی “اغلب زوجهای نابارور در لایه های پائین تر هستند و درآمد زیادی ندارند و هزینه سنگین درمان و نداشتن تمکن مالی باعث شده که این افراد از پیگیری روند درمان دلسرد شوند.”

به گفته نایب رییس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس محترم، سالی ۱۵٪ داره تعداد نابارورها زیاد می‌شه! اگر ما نگاهی بندازیم به نمودار ساختار جمعیتی چند سال قبل ایران یعنی:

می‌بینیم که در حال حاضر یک چیزی حدود ۱۰.۵ میلیون خانواده داریم که می‌تونن بچه دار بشن. از این بین سه میلیون زوج (۶ میلیون نفر!) نابارور هستن و سالی هم داره ۱۵٪ بهشون اضافه می‌شه. با توجه به رشد جمعیت کشور که ۱.۶۱٪ اعلام شده، خطر اصلی که نژاد پاک ما رو تهدید می کنه نه سانسور اینترنت است نه جنگ نه هیچ چیز. خطر اصلی ناباروریه دوستان. نمودار رو نگاه کنین:

اگر همینطور بریم جلو تا سال ۱۳۹۹ همه خانواده‌های ایران نابارور خواهند بود!

راستش نمی‌دونم دلیل اصلی این مشکل چیه… تشعشعات کیهانی؟ تمرکز دشمن‌ها؟ وای فای لپ تاپ؟ اما هر چی باشه حتی این طبق معمول «جزو ده کشور برتر جهان» بودن هم به کار نمی‌یاد چون از اونطرفت هم توی نسبت اعدام شهروندان با اختلاف نجومی کشور اول جهان هستیم و تازه ایشون هم اطلاع دادن که این روزها در جامعه ما فقط پولدارها حق درمان درست و حسابی دارن.

به هرحال… من وظیفه خودم دونستم که اعلام خطر کنم. دست به کار بشین دوستان. از ما که گذشت.

مرتبط: وبینار اعدادی که خبرها را می‌سازند رو نگاه کنین، بسیار جذابه و به نظرم استادهای روش تحقیق یا آمار در علوم اجتماعی و غیره باید سر کلاس‌هاشون نشونش بدن

کشته شده‌های رژیم دوست و برادر بعثی سوریه از ۵۰۰۰ گذشت

اگر براتون فرقی می کنه بگم که حداقل سیصد نفر از این کشته شده ها بچه هستن.

عکس مال دیروزه، شهر حمص.

بتل فیلد ۳، رید اور مسکو، عصبانی‌کردن آمریکا و همه چیزهای دیگه

سال ۱۹۸۵ بود. حمله می کردیم به مسکو. حالا سال ۲۰۱۲ است و حمله می کنیم به ایران اما قبلا با نیروهای روسیه و چین به آمریکا و اروپا هم حمله کردیم. رفیق نادیا حواس رفیق استالین رو پرت کرده و نمی شنوه که رفیق کین داره می گه جنگ سر اینکه به کجا حمله می کنیم نیست.. سر اینه که پولمون رو می دیم به کی.

بگم که من هم خوشم نمی یاد کسی به تهران حمله کنه، ضد جنگ هستم، اهل بازی نیستم و از کشتن و شکنجه کردن آدم ها بدم می یاد. من فقط یک دونه پاسپورت و یک دونه هویت دارم و اگر جنگ بشه من هستم که باید گرسنگی بکشم چون توی هیچ حساب خارجی پول ذخیره نکردم. اما در عین حال این جریان بازی بتلفید سه به نظرم داره خیلی مسخره می‌ره جلو. یعنی بازم حس می کنم یکسری آدم یک سری چیز رو بهانه کردن تا سرافکندگی سال های اخیرشون رو جبران کنن و یکسری هم دکون باز کردن برای جیب خودشون.

“از آنجایی که آمریکا خود را تحت ولایت اسرائیل قرار داده، بنابراین بازی “حمله به تل آویو” ساخته خواهد شد، چون حتی بازی حمله به واشنگتن هم به اندازه حمله به تل آویو آنها را ناراحت نخواهد کرد.”

یعنی واقعا قراره دولت یک بودجه هنگفت بده به یک تیم تا یک بازی بسازن تا «آمریکا ناراحت بشه»؟! اولا که نوشتن واقعی یک بازی مدرن بسیار پیچیده است و نیازمند کلی محاسبه و برنامه ریزی و مدیریت و غیره که من حاضرم شرط ببندم ما در طول سه سال آینده هیچ چیزی شبیه بتل فیلد سه نخواهم داشت.

دوم اینکه ما الان کلی بازی بازمتن داریم (از Nexuiz گرفته تا Doom و بازی‌های استراتژی‌ای مثل جنگ وسنوت). من شخصا حاضرم با گرفتن ده میلیون گرافیک هر کدوم از اینها رو عوض کنم و در عرض یک ماه جای «حمله به تل آویو» یا هر چیز دیگه ای که می خواین جا بزنم. لطفا اگر قراره پول ما بیشتر از این حروم بشه، حداقل بدینش به خودم که کیفیت کار هم بالاتر باشه و تحت هر سه سیستم عامل هم اجرا بشه.

در نهایت هم اضافه کنم که «آمریکا» یک چیز واحد مشخص نیست. آمریکا یک سیستم سرمایه داری بسیار پیشرفته است که اجزاش همه دنبال سود هستن. اگر EA بازی حمله به ایران می‌سازه مال این نیست که جمهوری‌خواه‌ها گفتن قراره به ایران حمله بشه پس یک بازی بسازین. مال اینه که می خواد پول در بیاره. قدیم‌ها یکی از بازی‌های مورد علاقه من بازی وضعیت قرمز / رد الرت بود که توش با انتخاب نیروهای اتحاد جماهیر شوروی می زدم پدر آمریکا رو می‌آوردم جلوی چشمش و حالا هم اگر اهلش باشم بازی ژنرال‌ها رو می‌خرم و با انتخاب نیروهای چین، بمب‌های اتمم رو روی سر نیروهای کاخ سفید کاپیتالیست منفجر می‌کنم. دوستان، این ناکس‌ها می‌خوان پول در بیارن. بعضی‌هاشون با جنگ پول در میارن، بعضی‌هاشون با فیلم بعضی‌هاشون هم بازی‌های مربوط به جنگ. هیچ فرقی هم نمی‌کنه کی به کی حمله کنه. قول می‌دم اگر پولش رو بدیم همین EA عزیز، با هیجان یک بازی کاملا با کیفیت بالا بنویسه که نیروهای ایرانی توش کاخ سفید رو فتح می‌کنن. جریان همون برنج‌ها است که می‌گن روزگاری وارد می‌کردیم و چون از آمریکا اومده بود روش می‌نوشتیم «مرگ بر آمریکا» ولی وقتی شرکت وارد کننده اینو فهمید گفت «پولش رو بدین خودم می‌نویسم».

نخیر! من هنوز باید حرف بزنم! باید بگم که متاسفانه دنیا با عقاید خوب و بد نمی‌چرخه. دنیا داره با پول می‌چرخه و این‌ها خیلی منطقی هر وقت هر چیزی که به پول برسه رو می‌سازن. «آمریکا» یک سیستم متمرکز نیست که نشسته باشه تو یک اتاق و به شرکت‌هاش و مجله‌هاش و فیلم‌سازی‌هاش دستور بده که «حالا فلان چیز رو بسازین» یا «حالا افراد بخندن». آمریکا یک سیستم پیچیده سرمایه‌داری است که برای رسیدن به پول خودش رو با شرایط وفق می‌ده. بقیه دنیا هم سعی می‌کنن خیلی حساس نباشن. نصف بازی‌های جنگی و نصف فیلم‌های جنگی علیه آلمان‌ها ساخته می‌شن ولی تو اینترنت بگردین و ببینین آیا به کمپینی می‌رسین که آلمانی‌ها مشغول امضا جمع کردن باشن که از این به بعد آلمانی‌های نازی رو توی فیلم اسکول نشون ندن؟ بعید می دونم چون آلمانی‌ها در زندگی روزمره کارهای مهمتری دارن و می‌دونن اگر می‌خوان در آینده دنیا چیزی باشن، باید به جلو نگاه کنن نه به عقب.

اوه! حالا که حرف بازی بچگی‌هام شد، اینم بگم که روزگاری عشق بازی‌های جنگی من Raid Over Moscow توی اسپکتروم و بعد کمودور ۶۴ بود که جا داره ازش یادی بکنیم.

ما که تمام این بازی‌ها رو دزدیدم ولی چه زمانی که علیه مسکو می‌جنگیدیم، چه زمانی که با نازی‌ها جنگیدیم، چه زمانی که توی سیویلیزیشن کورش کبیر بودیم و چه زمانی که به تهران حمله می‌کنیم یا چین می‌شیم و بمب اتم می‌زنیم تو سر آمریکا یا روسیه می‌شیم و تانک‌های آروم ولی یغور و جون‌سختمون اون موشک‌اندازهای سوسولی آمریکا توی جبهه اروپا رو نابود می‌کنن، پولمون باید می‌رفت توی یک شرکت آمریکایی.

عکس بالا اسکرین شات از بازی رد الرت است. رفیق کین داره به رفیق استالین تذکر می ده ولی ظاهرا رفیق استالین و رفیق گرانکو حواسشون جلب رفیق نادیا است و به حرف هاش گوش نمی دن. امیدوارم حداقل ما که این روزها گرافیک این بازی – و در نتیجه رفیق نادیایی که آمریکایی ها گذاشتن اونجا که حواس همه رو همزمان جلب و پرت کنن – برامون چشمگیر نیست، گوش بدیم:

این آمریکا است که خطرناکه رفقا نه بازی ای که باهاش به تهران حمله می‌کنیم. اگر راست می‌گیم باید پول آمریکایی‌ها رو بکشیم بیاریم تو ایران نه اینکه مالیات رو بریزیم توی جیب یکسری خودی تا با ساختن یک بازی برای حمله به تل‌آویو (که من اصلا حاضر نیستم اسمش رو خیلی عادی به عنوان یک شهر معمولی بیارم)، آمریکا رو ناراحت کرده باشیم و بعد هم بازی رو بذاریم تو آرشیو موزه. پس فردا مجموع طلاهای انباشته شده در آمریکا بیشتره چون این بازی براشون پول برده توی کشور و ما فقیرتریم چون پول رو از جیب مردم یا از زیر زمین کشیدیم بیرون و ریختیم تو جیب کسی که حتی اگر مستقیم اونو نبره خارج، باهاش یک محصول خارجی می خره. اشکالی هم نداره… ساز و کار فعلی ما است؛ اما حداقل خودمون رو گول نزنیم که مشغول مبارزه‌ایم.

متحول نشدین؟ فدای سرمون (: منم دارم به زندگی ام ادامه می دم. انگری بردز آنلاین تقلبی بازی کنین.

پول آب و گاز و برق و غیره و انحصار دولتی و پول زور

حالا که توضیح دادم چرا مالیاتت پول زوره، اینم بگم که ما دو جور اقتصاد داریم: چپ و راست. دولت در سیستم‌های چپ پول مالیات و نفت و غیره رو بر می‌داره و سعی می کنه اون رو به شیوه‌های مختلف بین مردم توزیع کنه. در این سیستم اکثر چیزهای اصلی بسیار ارزون یا مجانی هستن و همه قراره به حداقل‌هایی مثل بهداشت، خونه، غذا، تحصیل و حمل و نقل دسترسی داشته باشن.

در مقابل در سیستم راست، رقابت و غیره قراره سیستم رو به سمت جلو ببره. در این سیستم قبول می‌شه که یکسری آدم باید فقیر باشن و بیکار تا بقیه غذا بخورن. در این سیستم گفته می‌شه که رقابت باعث بهبود قیمت‌ها می‌شه و اگر چیزی بیخودی گرونه یا سیستمی ناکارا است، بقیه رقبا وارد بازار می‌شن تا سود کنن و اون چیز ناکارا باید از سیستم خارج بشه یا خودش رو اصلاح کنه.

اما.. فکر کنین به نوشته‌های زیر قبض گاز و برق در سال گذشته و به رقم قبض‌ها در امسال. دولت غر می‌زنه که تولید گاز براش سودزا نیست پس باید گرونش کنه. غر می‌زنه که تولید برق هزینه مالی‌اش بیشتر از پولی است که از مردم گرفته می‌شه پس مردم باید بیشتر پول بدن. خب ولی گرامی! اگر بلد نیستی بچرخونی بده دست یکی دیگه (: نمی‌شه بگی « فقط من تولید کنم! هر قیمتی هم که در اومد شما باید بدین ». البته به زور می‌شه ولی واقعا کشور رو نمی‌شه اینطوری به سمت توسعه برد. دولت عزیز. شما الان کل پول مالیات و کل پول نفت دستته پس منطقی نیست که حداقل مثل یک شرکت خصوصی با من برخورد نکنی؟ اگر واقعا معتقدی هر قیمتی که بنزین در بیاد رو ما باید بهت پرداخت کنیم خیلی هم منطقی است ما بگیم حداقل امکانش رو بده که بقیه هم رقابت کنن. اگر واقعا فکر می کنی دولتی، پس حداقل امکانات رو هم توزیع کن. نمی شه اینترنت رو به قیمت دلبخواه تو بخریم بعد سر امنیت بگی که موقعی که از بانک می یام بیرون اطرافمون رو نگاه کنیم موتور سوار کیفمون رو ندزده.

حکومت جان، کار معقولی نیست که یک چیز رو در انحصار خودت بگیری و بعد یک شرکت هم بسازی و یک چیزی بفروشی و هر چقدر برات دراومد به زور همه پولش رو از ما بگیری. اگر قراره ما کل پول چیزی که بهمون می دن رو بدیم خب حداقل باید اجازه داشته باشیم انتخاب کنیم کی اینا رو بهمون می ده یا نه؟ بالاخره تو دولتی یا شرکت خصوصی.

کارت درست مثل اینه که دو تا کارخونه ماشین سازی بیشتر اجازه نداشته باشن ماشین بفروشن و بعد به هر قیمتی که خواستن هر چیز مزخرفی رو بفروشن و هیچ کس هم حق نداشته باشه باهاشون رقابت کنه…

خودت بگو ببینم این چیزی که درست کردی چپه یا راسته یا «پول زور وَده» است؟

چطوری اسکریپت نویسی بش یا هر چیز دیگه یاد بگیریم؟

دراگو توی مطلب مربوط به نوشتن یک اسکریپت بش پرسیده:

چطور میتونم توی اسکریپت نوشتن واسه bash مسلط بشم؟

اول باید بگم که آدم‌ها از شیوه‌های مختلف چیز یاد می‌گیرین. بعضی‌ها تئوری، بعضی‌ها با نگاه کردن و تکرار و بعضی‌ها با عمل. من جزو گروه آخری هستم. شما ممکنه توی گروه دیگه یا جایی بین گروه‌ها باشین.

من به شکل کلی چیزها رو عمیق یاد نمی‌گیرم. حداقل عمیق شروعشون نمی‌کنم. در ضمن چیزی رو توی خلاء هم یاد نمی‌گیرم. همینه که از ریاضی فراری بودم همیشه ولی مثلا فیزیک رو بیشتر دوست داشتم. من باید یک سوال واقعی برای حل کردن داشته باشم و بعد برم به سراغ جمع کردن ابزار لازم.

قدم اول پیشنهادی من برای خودم، خوندن Tutorial است. خوندن راهنماهای سریع و مقدماتی. مثلا اگر بخوام بش رو یاد بگیرم، یک گوگل برای Bash Tutorial می کنم و بعد هفت هشت تا از صفحه‌هایی که به نظرم خوب بیان رو با میدل۰کلیک کردن باز می‌کنم. اونوقت توی همه اونها یک چرخ می‌زنم و یکی دو تا شون رو برای خوندن انتخاب می‌کنم. منطقا دنبال چیزهایی هستم که خیلی کوتاه نباشن ولی خیلی خیلی هم بلند نباشن و بشه یک بعد از ظهر یا چند ساعته خوندشون. اونوقت تند و تند می‌خونم.

نمی‌دونم چرا به هرکی اینو می‌گم می‌خنده:

یاد گرفتن یک زبون برنامه نویسی ساده است. کافیه چند تا چیزش رو یاد بگیرین: متغیرها، حلقه‌ها، شروط، فانکشن‌ها و ورودی خروجی‌ها.

(((: درسته. من معمولا چیزی که نیاز به کلاس و اینها داشته باشه نمی‌نویسم. استفاده می‌کنم ولی خودم نمی‌نویسم چون کلا اسکریپت‌های کوچیک بیشترین چیزی است که دنبالشم.

من اینها رو توی این راهنماهایی که پیدا کردم یاد می گیرم و بعد سرچ می‌کنم. مثلا اگر بخوام کل فایل‌های توی یک دایرکتوری که ممکنه توشون فاصله هم داشته باشن رو یکی یکی پروسس کنم، گوگل می کنم دنبال bash script loop files in directory space in filename (: دقیقا. اون مطلبی که قبلا نوشته بودم با نتیجه اولین جستجویی است که اینجا اومده.

این از من (: من اینطوری کارم رو خیلی سریع راه می ندازم و بدون اینکه حوصله ام سر بره یک دید کلی نسبت به ابزاری که ازش استفاده می کنم پیدا می کنم. در ضمن بعدش این فرصت رو دارم تا از ابزارهایی که خوشم اومده بیشتر استفاده کنم و شروع کنم به یاد گرفتن عمقی‌تریشون. این روش که گفتم فقط به شما یک دید کلی می ده. اگر بخواین متخصص چیزی باشین باید درست و معقول از روی یک کتاب اونها رو بخونین (:

در آخرش سه تا نکته رو اضافه می کنم:

  • توی این مقاله هی گفتم «من». مال یادآوری این بود که این روش منه. هر کس به شیوه ای متفاوت یاد می گیره و این بدترین نکته در کل نظام آموزشی است که انتظار دارن همه یک جور یاد بگیرن. شما باید روش خودتون رو کشف کنین.
  • روش من سرعتش بسیار زیاده و برای من پر از لذت اما عمق نداره. اگر می خواین مثلا متخصص پرل باشین، لازمه بعد از خوندن توتریال‌ها و نوشتن برنامه‌ها و اینها برین سراغ کتاب های واقعی، کد واقعی نگاه کنین و …
  • در نهایت اگر دوست داشتین نگاهی به این پادکست هم بندازین: چگونه برنامه نویس بشیم.