سلام به رادیو گیک شماره ۳۶ خوش اومدین – یک رادیو گیک توان دو! سی شش یعنی شش به توان دو!
در این شماره ویژه با استیو وزنیاک هستیم. کسی که شماره پرسنلیاش توی اپل «یک» بود و این موضوع همیشه اونیکی استیو رو حرص داد. وزنیاک یک گیک واقعی است و این شماره نفس گیر یک ساعت و نیم ترجمه شده مصاحبه اون مربوط به کتابی که داشتیم با بچه های نارنجی ترجمه می کردیم و حالا در این شرایط من بخش خودم رو به شکل مستقل منتشر می کنم. در این مصاحبه من نقش وزنیاک رو بازی می کنم (و آخرهاش که خسته ام بد اجرا می کنم) و نسرین که قرار گذاشتیم با هم دو شماره پادکست ضبط کنیم نقش مصاحبه گر رو. طرفداران وزنیاک.. به گوش!
قرار بود این مجموعه مصاحبههای طولانی با آدمهای موفق دنیای تکنولوژی به شکل یک کتاب چاپ بشه. داشتیم با بچههای نارنجی ترجمهشون می کردیم که … متنش رو فعلا نمی ذارم چون امیدوارم اون پروژه پیش بره، ما باید همیشه امیدوار باشیم (: در این مدت اگر می خواین در مورد وزنیاک بیشتر بدونین به نردوگرافی ایشون مراجعه کنین. پروژه نردوگرافی پروژه جالبی است و به نظرم کاملا می ارزه بستههاش رو سفارش بدین. من تا حالا دو تا ازشون سفارش دادم و شاد و راضی بودم.
اول برنامه صدای اریک ریموند است و آخر برنامه آهنگ Geekin از Will.iam که عالیه به پیشنهاد مسیح. آهنگهای وسط برنامه هم از بازی های قدیمی کمودور ۶۴ انتخاب شدن تا شما رو ببرن به فضای اون سال ها که البته گوش خراشن.. احتیاط کنین!
سلام به رادیو گیک شماره ۳۵ خوش اومدین – داش مشتی ترین شماره ای تا به حال هر رادیوی مرتبط با تکنولوژی داشته… این رادیو بامرامترین رادیویی در تمام خاورمیانه و غرب آفریقا است که حینی ضبط می شه که آقای روحانی در داووس داره با ام الخبائث و مجانین و شیاطین اقتصاد جهان گپ و گفت می زنه و توضیح می ده که درهای همه ما به روی اونها بازه و همزمان بچه های خوب وبلاگنویس نارنجی برای ۵۵مین روز در زندان هستن به اتهام ارتباط با بیگانه… این رادیو داش مشی ترین شماره رادیو گیکه نه برای اینکه اگر خود داش آکل بود الان یک کاری کرده بود بلکه برای اینکه … آهنگ های مشتی می ذاره… با رادیو گیک باشین که می خواین دنیا رو نجات بدیم…
اوپن بی اس دی دو هفته قبل اعلام کرد که اگر منابع مالی اش تامین نشه مجبور خواهد بود پروژه رو متوقف کنه و همه رو در شوک فرو برد. اما فقط چند ساعت طول کشید تا یوزر mircea_popescu در آی ار سی بنویسه «برای حل مشکل اوپن بی اس دی باید با کی تماس بگیرم؟» – با تئو. -ایمیلش چیه – فلان – اوکی و مشکل ۲۰ هزار دلار کمبود بودجه اپن بی اس دی برای امسال حل شد! بنگ! طرف یکی از پولدارهایی بوده که اخیرا به دنیا اومدن: پولدارهای بیت کوین. در واقع یک میلیاردر رومانیایی! در حالی که هر بیت کوین داره هی از هزار دلار بالا و پایین می ره، این آدم فقط با دادن بیست تا بیت کوین مشکل این توزیع پر خاطره و دلیل رو حل کرده و درسش برای ما اینه که توی آی آر سی باشیم! توی آی آر سی خبرهایی هست.
گزارش سالانه سیسکو می گه که جاوای شرکت اوراکل یکی از منابع بزرگ ناامنی دیجیتال در جهان بوده. گزارش ۲۰۱۴ سیسکو مدعی شده که ۹۱ درصد تمام مشکلات امنیتی که در جهان پیش اومدن، با جاوا مرتبط بودن. سیسکو این گزارش رو بعد از خرید شرکت Sourcefire Vulnerability Research Team (VRT) به قیمت ۲.۷ میلیارد دلار و به دست آوردن اطلاعات اون منتشر کرده. جالبه که این گزارش علاوه بر اشاره به عدد عجیب ۹۱ درصد می گه که با وجودی که خیلی از حملات با زیرو دی ها انجام شدن (توضیح خودم) ولی بسیاری از اونها هم با استفاده از مشکلات امنیتی شناخته شده جاواهایی بودن که مدیرهای سیستم زحمت آپدیت کردنشون رو نکشیده بودن. گزارش های اچ پی و کسپرسکی (آهنگ ابی!) موضوع مشابهی رو اعلام می کنن. سخنگوی این تحقیق گفته که «۲۰۱۳ سال غم انگیزی برای دنیای امنیت بوده و اگر به جریانات نگاه کنیم بیشترین چیزی که یاد می گیریم اینه که اگر بهترین ابزارها رو هم داشته باشین، بدون داشتن نیروهای انسانی متخصص کارتون بسیار سخت خواهد بود.»
بعله دیگه.. آخر سال میلادی بوده و همه رفتن به کار آمار. این یکی می گه بر خلاف روندی که الکترونیک داره دنیا رو بر می داره، در سال گذشته ۳۵هزار شغل از مشاغل مهندسی برق در آمریکا کم شدن و میزان بیکاری بین مهندس های برق از ۲۰۱۲ تا الان از ۳.۴درصد به ۴.۸ درصد رسیده. بر اساس آمار دپارتمان کار آمریکا، ۳۰۰هزار مهندس برق اونجا کار م یکنن در حالی که بنا به آمار IEEE-USA امسال در آمریکا ۳۸۵۰۰۰ مهندس برق بوده. رون هیرا که پروفسور سیاستگذاری عمومی در موسسه روچستر است می گه «مهندسی برق قلب تپنده اختراعات و تکنولوژی های ما است ولی مثل همه صنایع آمریکا این حوزه هم تحت تاثیر جهانی سازی و آف شورینگ قرار گرفته». آمار فقط این نیست. از اونطرف رشد بزرگترین بخش آی تی آمریکا یعنی برنامه نویسی و توسعه نرم افزار فقط ۱.۷۵درصد رشد داشته و به ۱.۱ میلیون رسیده – یعنی امسال آمریکا فقط ۱۹هزار نفر توسعه چی نرم افزار اضافه کرد و بیکاری در این گروه هم ۲.۷٪ است… یادم باشه اینو بفرستم اخبار ساعت ۹ اعلام کنه که آمریکا در حال از هم فروپاشیدنه ((:
معمولا رد هت که شرکت پشت سر فدورا است سالی دو تا اسم باحال برای لینوکسش انتخاب می کنه.. البته ردهت که نه. مردم پیشنهاد می دن و بعد رای گیری می شه و یک اسم انتخاب می شه. قواعد هم در همین حد ساده هستن که اسم باید با اسم سال قبل یک ربطی داشته باشه. اما سال ۲۰۱۴ قراره وضع کلا فرق کنه! ولی نگران نباشین. جامعه لینوکس فدورا در ۱۰مین سالگرد جمع شدنشون تواق کردن که برای سال ۲۰۱۴ فدورا رو یک قدم به پیش ببرن و برای اینکار تغییراتی رو لازم دادن. اولی اینکه فدورای ۲۱ بر خلاف سیستم گذشته در اوایل بهار منتشر نخواهد شد و طرفدارها برای گرفتن اون باید تا آگوست ۲۰۱۴ منتظر بمونن .. حوالی شهریور. قدم بعدی هم بحث نامگذاری است. بعد از اون اسم مزخرف «معجزه سوسیس» برای فدورای ۱۷ و «گاو کروی»! برای فدورا ۱۸، اسامی فوق العاده گربه شرودینگر برای ۱۹ و بعد هایزنبرگ هایزنباگ رو داشتیم اما فدورای ۲۱ دیگه اسمی نخواهد داشت. به سادگی null! نه اینکه یه استرینگ نول اسمش باشه.. بلکه اصولا اسم نخواهد داشت. مثل همیشه منتظر می شیم ببینیم چی می شه.
امسال برای اولین بار در تاریخ، تعداد اسمس های فرستاده شده از پارسال نسبت به امسال در انگلستان کاهش پیدا کرده. این نتیجه آمار سالانه دلتویت است و اضافه می کنه که پارسال تعداد اسمس های فرستاده شده ۷ میلیارد تا کمتر از سال قبل بوده. این شرکت پیش بینی می کنه انگلستانی ها در سال ۲۰۱۴ تقریبا ۳۰۰ میلیارد اسمس بفرستن و شما اصلا تعجب نکنین اگر در کشورهای اطرافتون کسی که از اسمس میلیاردره، وایبر رو قطع کنه یا سراغ وی چت بره یا هر چی… جنگ با تکنولوژی همیشه سخت بوده و شعارش هم که معلومه نمی تونه «آقا پولم کم شده» باشه پس چه شعاری بهتر از «و اسلاما! وا مصیبتا! وا اخلاقا.. آقا ببندین این چیزهایی که در رقابت با اسمس هستن رو!»
حالا که از جوون ها گفتیم اینم بگم که سه سال قبل در ۲۰۱۱ فیسبوک آمار دموگرافیکش رو معرفی کرد. این آمار حاوی جنسیت، مکان، تحصیلات، سن و چیزهای دیگه ای در مورد کاربرها بودن. حالا اگر در ۲۰۱۴ به این آمار نگاه کنیم، چند تا چیز جالب به نظر می رسه که عظیم ترینش اینه: تعداد جمعیت ۱۳ تا ۱۷ ساله فیسبوک نسبت به سه سال قبل ۲۵ درصد کم شده! معنی اش اینه که دیگه تینیجرها به فیسبوک نمی یان و در مقابل تعداد ۵۵ سال به بالاها، ۸۰ درصد زیاد شدن. از ما گفتن بود! فیسبوک دیگه کول نیست و اگر می خواین مثل بابای آمرین پای کول به نظر برسین، سریع برین اسنپ چت نصب کنین.
خب ما درست نمی دونیم کیم دات کام کیه و چیه.. سرمایه گذار، جنگجو، قهرمان آورنده اینترنت، مبارز کپی رایت در چهره خبیثش… نمی دونم چی! امروز آلبوم Good Time رو منتشر کرد که توش دیدگاه ضد موسساتی خودش رو مطرح می کنه و مثلا می گه «من دنبال کت شلوار و کراوات نیستم / من دنبال کار تا مرگ نیستم / من دنبال اداره رفتن صبح تا شب نیستم / من فقط و فقط و فقط می خوام زندگی ام رو بکنم» و نکته مهمتر از موسیقیش اینه که این آلبوم روی سایت Baboom منتشر شده که قراره در طول سال آینده واقعا فعال بشه و موزیک بفروشه و کیم دات کام اینطوری هم انگولکی به بقیه بکنه.. توضیح اینکه چرا خبر کیم دات کام باید در در اعماق باشه. مثلا کشیدن خط اینترنت زیردریایی به کشورش و حمله پلیس بهش و ..
تقریبا ۴۰ سال قبل ای تی ها درست شدن و خیلی هم چیز خفنی بودن… یک تکنولوژی جدید و عجیب اما امروزه ای تی ام ها یکی از آخرین دستگاه هایی هستن که هنوز با ویندوز ایکس پی کار می کنن.. سیستم عاملی که به زودی ساپورتش تموم می شه و ۴۲۰هزار ای تی ام آمریکا رو یتیم می ذاره. Retail Banking Research می گه در تمام دنیا تقریبا ۳ میلیون دستگاه ای تی ام هست اکثر اونها به خاطر عدم اتصالشون به اینترنت و عدم سرویس های دوره ای، حاوی نسخههای قدیمی ویندوز هستن که منطقا باید به نسخه های بعدی ویندوز مهاجرت داده بشن یا از سیستم عامل های مناسب تری برای اینکار – مثل لینوکس – استفاده کنن. قابل ذکره که قبلا هم در آمریکا دو بار بانک ها همه ای تی ام هاشون رو آپگرید کردن. یکبار در ۲۰۰۲ که رمزنگاری های جدیدتر برای انتقال و نگهداری اطلاعات در بانک ها اجباری شدن و یکبار در ۲۰۱۱ که بانک ها مجبور شدن به همه ای تی ام هاشون امکان استفاده از پیام های صوتی رو اضافه کنن تا همه آمریکایی ها (حتی ناشنوا یا نابینا) بتونن با اونها کار کنن. [توضیح در مورد ایران و ناشناخته بودن امنیتش و پیام های اینکه بیخودی دگمه ها رو فشار ندین و جایزه نمی دیم و … و سکوت خبری در مورد اسکیمرها]
حالا یک چیز عمیق! رائفی پور رو برین … فکر می کنم استالمن رو می گه که اکثرا تو چته (: [خدا منو قربونت کنه ایشالله]
در یک کوهپیامه و تقریبا در فاصله سه چهار کیلومتری از مرز کره شمالی بالن های هوای گرم کم کم دارن اوج می گیرن و توی باد سر به سمت شمال حرکت می کنن. این ها شبیه بالن های کلاسیک نیستن بلکه سیلندرهای شفافی هستن به ارتفاع پنج متر که روشنون به کرهای چیزهایی نوشته می شه مثل اینه «رژیم باید سقوط کنه». آدم هایی اینجا هستن (خیلی هاشون از ناراضی های کره شمالی که تونستن از اونجا با شنا فرار کنن) تا با این بالن ها برای کره شمالی که یکی از بسته ترین دیکتاتوری های جهانه، چیزهای «خطرناک» بفرستن. بعضی از این چیزهای خطرناک اسکناس های یک دلاری آمریکایی هستن، بعضی هاشون دی وی دی، بعضی هاشون رادیو ترانزیستوری و ده هزار تا اطلاعیه و اعلامیه اما چیزی که برای ما هیجان داره اون یو اس بی دیسک ها است که حاوی اطلاعات متنوع و فیلم و غیره است. انتظار می ره تعداد بیشتر و بیشتری از آدم ها در کره شمالی از طریق قاچاق از مرزهای چین به دی وی دی پلیر و لپ تاپ دسترسی داشته باشن و این اطلاعات براشون مفید واقع بشه… اینم بگم که اینکار از طرف کره جنوبی هم ممنوع اعلام شده و یک عملیات زیر زمینی است و شاید دلیلی بشه برای ما که کم کم مهاجرت کنیم به یک شهر مرزی که شاید تونستیم گاه گداری از طریق دود علامت بدیم (:
وال استریت ژورنال خبر می ده که آمازون یک پتنت جدید ثبت کرده «خرید زودرس یا خرید پیش از موعد یا همون خرید پیش از سفارش» یا چنین چیزی. بر اساس این پتنت آمازون مدعی شده که اونقدر دقیق می دونه مشتری ها چی خواهند خرید که حتی قبل از سفارش می تونه کالا رو دلیور کنه! این تکنیک می تونه زمان ارسال سفارش رو پایین بیاره و همچنین باعث بشه که مشتری ها به مغازه های فیزیکی سر نزنن. در داکیومنت ثبت پتنت آمازون گفته که فاصله بین سفارش و تحویل کالا ممکنه باعث بشه مشتری ها خرید آنلاین نکنن و این روش پیش بینی خرید این مشکل رو حل می کنه هرچند که ممکنه باعث برگشت خوردن کالاها بشه. پنت حتی میگه ممکنه آمازون در مواردی کالاهایی که ارسال شدن ولی درخواست نشده بودن رو به عنوان هدیه به آدم ها بده.
شما هشت برابر بیشتر احتمال داره توسط پلیس کشته بشین تا توسط تروریست ها
تیتر خبر کافیه [توضیحات خودم در مورد چند وجهی بودن. ادعای کنترل شدن تروریست ها توسط پلیس – حضور پلیس با ادعای خطر تروریست ها. اصولا هدف تروریست ها کشتن مردن نیست بلکه ایجاد جامعه وحشت محور است و اتفاقا پلیس دقیقا کارش همینه و … ]
منظورم از ایده بیت کوین، پذیرش پول بیت کوین که الان رو ۸۰۰ دلار است نیست. منظورم مفهوم فلسفی پشت اونه. یکسری از طرفدارهای بیت کوین اعلام کردن که دارن روی پروژه ای به اسم بیت کلاود کار می کنن که توش شبکه p2p (نقطه به نقطه ای) مانند معماری بیت کوین ایجاد می شه تا آدم های مستقل بتونن کارهای مربوط به شبکه رو برای همدیگه انجام بدن. کارهایی مثل روتینگ، نگهداری، لوک آپ، محاسبه و .. و همه اینها در مقابل میزان خیلی کمی پول.
بیت کلاود از یک پروتکل مشابه بیت کوین استفاده می کنه تا بتونه حساب ها و میکروترنسفرها رو نگه داره و همینطور برای اثبات کار هم همون مکانیزم بیت کوین رو بدراشته (اسمش رو گذاشتن proof of bandwidth). نویسنده های این برنامه مدعی می شن که بازدهی مالی احتمالی این سیستم برای افراد اونقدر هست که این سیستم بتونه بخش های بزرگی از اینترنت که توسط شرکت های تجاری سرویس دهی می شه رو جایگزین کنه (از یوتوب و دراپ باکس و فیسبوک گرفته تا حتی اسپاتیفای و خود آی اس پی ها). اونها از اصطلاح «شرکت های عظیم مستقل و توزیع شده» اسم می برن که نیاز به تمرکز مدیریت واحد در یک مکان رو از بین می بره و سرویسی تقریبا رایگان و پایدار رو به مردم می ده.
که ادامه داده: در حال حاضر اینترنت فراگیر شده و در همه سطوح خانوادهها، شهرستانها به صورت گسترده وجود دارد. پهنای باند ۷۱.۶ گیگابایت بر ثانیه بود که با برنامهریی صورت گرفته ۴۰ گیگابایت بر ثانیه در این ۱۰۰ روز اضافه شد و الان ۱۰۰ گیگابایت بر ثانیه است.
تقسیم بکنیم به مثلا ۳۵میلیون جمعیت که اینترنت می خوان می شه نفری ۲.۸ بایت در ثانیه. حالا تازه به این فکر کنین که خود دوستان چه سهمی از این ۱۰۰ بر می دارن و منم این اسکرین شات رو می ذارم [از مبین یک چیزی بگیرم] و قیمت یک خط ۱۰۰ گیگ رو اگر در http://fiber.usinternet.com/plans-and-prices/ بگیرم به عنوان یک آمریکایی کلا هزینه اش می شه یازده هزار دلار در ماه. یعنی اگر یک آمریکایی خبیث در ماه ۱۱ هزار دلار بده، به اندازه کل اینترنت ایران بهش پهنای باند می دن.
و در نهایت هم تبریکی برای مکینتاش که امروز ۳۰ سالش شده.
نامه ها
از بهناز می خونم که این تیکه رو از تلویزیون نقل کرده: یه زن شکاک دیوونه ای رو آوردن تلویزیون به صورت شطرنجی، داره میگه عکسای شوهرش خیلی لایک میخوره اکثرن هم لایک زننده ها از جنس مخالف هستن و این حرفاش با اول آشنایی مون تناقض داره، چون به من گفته خیلی آدم تنهاییه ولی این همه لایک میگیره یا اصطلاحن کامنت براش میذارن. خب من خودم هم عضو شبکه اجتماعی هستم ولی اون طور نیست که عکسم رو بذارم و جنس مخالف اصطلاحن برام کامنت بذاره. اینه که شدیدن به مشکل خوردیم و تو همین مدت کوتاه کلی بحث کردیم با هم. خانوم دکتر فردوسی(؟) هم نشسته رو به روش و سر تکون میده به نشانه ی تایید و بمیرم برات که تو این دام افتادی. دام مردی که لایک میگرفت!
پارادوکس دوستی مشاهده تجربی این موضوعه که دوستان شما همیشه دوستانی بیشتر از شما دارن! حالا دانشمندهای شبکه بهش اضافه کردن که احتمالا دوستان شما همیشه از شما پولدارتر و خوشحالتر هم هستن.
در سال ۱۹۹۱ جامعه شناسی به اسم اسکات فلد در حوزه جامعه شناسی شبکه ای یک کشف عجیب و هیجان انگیز کرد. فلد تعداد میانگین دوستانی که یک نفر در یک شبکه دوستی داره رو حساب کرد و اون رو با میانگین تعداد دستانی که این دوستان دارن مقایسه کرد! بر خلاف همه انتظارت کشف شد که عدد دومی همیشه بزرگتر از عدد اول است یا به عبارت دیگه دوستان شما همیشه تعداد دوستایی بیشتر از شما دارن!
تا به حال این جریان در موضوعات بیشتری هم نشون داده شده. مثلا توی فیسبوک معمولا دوستان یک نفر از خود اون نفر دوستان بیشتری دارن. در توییتر فالوئرهای شما فالوئرهای بیشتری از شما دارن و در زندگی واقعی پارتنرهای جنسی شما پارتنرهای جنسی بیشتری از شما دارن! حداقل به شکل میانگین. دانشمندهای شبکه گفته اند که این جریان وابسته به شکل توپولوژی گراف های شبکه ها است و در نتیجه مستقل از اینکه در مورد دوستی باشن، در مورد دوستان فیسبوک باشن یا در مورد فالوئرها.
حالا یانگ هو اوم از دانشگاه تولوز فرانسه و هانگ هین جو از دانشگاه آلتو فنلاند همین موضوع رو در مورد خوشحالی و پولداری بررسی کردن و بر اساس نمودارهای مختلفی از رفتارهای اجتماعی افراد و تطبیق اون با شرایط محاسباتی آماری ثروت و خوشحالی افراد رو سنجیدن و سعی کردن کشف کنن که اون پارادوکس در این شرایط هم حاکمه یا نه. جواب کوتاه اونها به این سوال این بوده: بله! دوستان شما احتمالا از شما پولدارتر هستن.
اما چرا این پاردوکس رو همه جا مشاهده می کنیم؟ دلیل این جریان اینه که تعداد دوستانی که یک نفر داره بیشترش شبیه یک توزیع توانی است تا یک توزیع طبیعی خطی. در نتیجه بیشتر مردم فقط چند تا دوست دارن و کمی از مردم کلی دوست. این گروه کوچیک است که باعث می شه تعادل به هم بخوره یعنی فقط چون مثلا چند نفر هستن که چند هزار دوست دارن، میانگین تعداد دوست می ره بالا و در نتیجه تقریبا هر کس که خودش رو با میانگین مقایسه کنه حس می کنه از میانگین کمتره [خاطره مدیر علامه حلی] ولی بقیه ماجراها هم همینه. مثلا ثروت. [ در مورد جامعه حرف بزنم] و خب همین در فیسبوک هم صادقه. اوم و جو برای اینکه بتونن این مفهوم در چیزهای دیگه بررسی کنن به سراغ مقالات علمی رفتن. مقالاتی که توش دانشمندها به شکل مشترک مقاله چاپ می کنن. اونها هر دانشمند رو یک نود در نظر گرفتن در شبکه و به لینک های بین اونها نگاه کردن. مشخصه که پارادوکس اینجا هم ظاهر شد. اگر شما یک دانشمند هستند که مقاله ای رو با کسی نوشته احتمالا اون آدم مقالات بشتری از شما منتشر کرده! حتی در مورد تعداد ارجاعات هم اینطوره و شما احتمالا از تعداد ارجاعات میانگین دوستان، ارجاعات کمتری دارین. [ همه از میانگین پایینتر هستن.. در اصل اکثریت از میانگین پایینتر هستن].
اوم و جو به این «پارادوکس عمومی دوستی یا مثلا پارادوکس دوستی عمومی شده» می گن و از نظر ریاضی برری اش می کنن. اونها می گن اون پاردوکس حاصل شیوه ای است که نودها به هم وصل می شن.
نتیجه برای ما؟ دونستن این چیز جالب و از اون مهمتر درک این نکته که منطقا (ثابت شده از نظر ریاضی) اکثریت آدم ها توی یک شبکه باید از زیر وضع میانگین باشن! به عبارت دیگه اکثر دوستان شما دوستانی بیشتر از شما دارن و این جای نگرانی نداره. خود این نویسنده ها تذکر می دن که شاید موفق شده باشن نشون بدن که چرا آمار خوشحال نبودن در بین کاربران جدی شبکه های اجتماعی بالا است. [ توضیح آتش نشانی ] اما فراموش نکنین که اگر فعال شبکه های اجتماعی هستین و نگران اینکه چرا دوستاتون همه از شما دوست های بیشتری دارن یا عکس رستوران های بیشتری می ذارن یا عکس … بیخیال بابا خوشحال باشین (: [ آهنگ شاد که وسطش قطع کنیم بگیم آهنگ چیه ]
موسیقی
فولک تهرانی
ساقی امشب مثل هر شب اختیارم دستته / یه چشمم به چشمتو و چشم دیگه ام به دستته
امشب که مست مستم دست و پای غم رو بستم / امشب که لول لولم از من نپرس کی هستم
آپدیت هایی مهم
جاوید می گه: فدورا بیست اسمش هایزنبرگ نیست، اسمش هایزنباگه ;-)
علی و علی ارغوان می گن: کپل محبوب (کیم دات کام) قبلا meguupload رو داشت که بستن و بعد مگا (mega.co.nz) رو باز کرد
شماره ۳۴ رادیو گیک رو در حالی شروع می کنیم که بچه های نارنجی ۴۲ روز در زندان بودن بدون وکیل و هیچچی،در حالی که آقای هالو روی مانیتور پاوز شده، در حالی که ATM بانک ها هنوز مبتنی بر ویندوز ایکس پی است و در حالی که کامپیوترها فقط باید ۲۴۰۰ برابر سریعتر بشن تا به مغز انسان برسن. با رادیو گیک باشن تا جهان رو به وحشت بندازیم.
در حالی که ما مشغول دستگیری بچه های نارنجی بودیم و دسترسی به فرهنگ دهخدا تنها از طریق یک سایت وحشتناک بد طراحی شده ممکن بود که تازه سانسورش هم کرده بودن، کتابخونه بریتیش یک میلیون تصویر اسکن شده از کتابهای قرن ۱۷ تا ۱۹ رو روی فلیکر آپلود کرده. همه امکان مشاهده و استفاده از این تصاویر رو دارن چون بخشی از تاریخ بشریت است و نه نون دونی یک گروه. سری بهش بزنین و لذت ببرین.
[گفتگو در مورد فرهنگ غربی] در یک تحقیق توی دانشگاه آکسفورد مردم با بیماری بیخوابی رو به سه گروه تقسیم کردن. گروه اول به صحنه های آروم مثل آبشار یا رودخونه یا دشت فکر کردن. گروه دوم گوسفند شمردن و گروه سوم کار خاصی نکردن و فقط مثل همیشه سعی کردن بخوابن. گروه اول که به چیزهای آروم فکر می کردن ۲۰ دقیقه زودتر از گروهی که مثل همیشه سعی کردن بخوابن خوابشون برد و اونهایی که سعی می کردن گوسفند بشمرن دیرتر از همه خوابیدن. نتیجه اینه که فکر کردن به صحنه هایی که نیازمند کارکرد مغزه (مثل شمردن تا تصور صحنه پیچیده پریدن یکسری گوسفند از نرده) باعث دیرتر به خواب رفتن می شه. توضیحات خودم در مورد روش تحقیق و بعدش روش خودم برای خوابیدن!
گوگل در یک تصمیم جدید اجازه داده به هر کسی در گوگل پلاس ایمیل بزنین. کافیه وارد بخش نوشتن ایمیل بشین و بعد اسم یک نفر رو تایپ کنین تا ایمیل بهش برسه. نقض پرایوسی است؟ نمی دونم.. ب هرحال شرکت خودشونه و با این قواعد اداره می شه. کاری که ما می تونیم بکنیم خاموش کردنش از بخش ستینگ ها است.
گوگل اپ مجموعه اداری تجاری گوگل است. برنامه هایی مثل آفیس تحت وب و خیلی چیزهای دیگه. کردستان عراق هم به عنوان اولین دولت خاورمیانه اعلام کرده که می خواد ۳۰۰هزار کارمندش رو به این سیستم منتقل کنه. اونها مشکلات متنوع زیرساختی دارن و به این نتیجه رسیدن که گوگل اپ برای بیزنس بهشون کمک می کنه که فقط با اتصال دفاتر به اینترنت، بتونن تمام دفاتر رو به هم متصل نگه دارن و مثلا روی اسناد مشترک کار کنن و این چیزها. عملیات با همکاری شرکت BRAMS که در دوبی است انجام می شه تا بتونن سیستم های قدیمی رو به سیستم های جدید منتقل کنن. کمی هم درباره مبین نت بگم و تجربه ما.
برنامه جدید فیسبوک جالبه. گذاشتن اکسس پوینت در کافه ها و جاهای عمومی و اگر کسی به اونجا اومد برای دسترسی به اینترنت کافیه اول توی فیسبوک چکین کنه. ایده تجاری و فنی جالبیه.
سه محقق امنیت در به اصطلاح اسرائیل از دانشگاه به اصطلاح تلاویو یک مقاله جالب و هیجان انگیز منتشر کردن با عنوان استخراج کلید RSA با استفاده از روش رمزگشایی صوتی. این مقاله درباره شکستن یکی از قویترین الگوریتمهای رمزنگاری حال حاضر جهان یعنی الگوریتم RSA ۴۰۹۶ بیتی هست با کپچر کردن صدای پردازنده در حالی که کامپیوتر مورد نظر مشغول اجرای روتینهای مربوط به دیکد کردن هست.
این سه محقق امنیت با نامهای Daniel Genkin، Eran Tromer و Adi Shamir که این آخری خودش از مخترعین الگوریتم رمزنگاری RSA هست در عمل با استفاده از تکنیک side channel attack و روزگشایی صوتی تونستن کلید ۴۰۹۶ بیتی RSA رو از GnuPG استخراج کنن.
ظاهرا محققین این حمله رو با گذاشتن یک دستگاه موبایل سامسونگ گلکسینوت ۲ از طرف محل قرارگیری میکروفن گوشی در ۳۰ سانتیمتری یک لپتاپ به سمت محل فن لپتاپ که در حال دیکد کردن بوده و ضیط صدا و بعد گوش کردن به صداهای با فرکانس ۱۰ تا ۱۵۰ کیلوهرتز تولید شده توسط کامپیوتر انجام دادند.
RSA attackتیم توسعه GnuPG از این آسیبپذیری مطلع شد و سریعا یک پچ برای جلوگیری از این آسیبپذیری نوشتن و در نسخه ۱.۴.۱۶ این آسیبپدیری برطرف شده ولی با این حساب فکر کنم باید برای امنیت بیشتر، کامپیوتر خودمون رو داخل جعبههای sound-proof نگهداری کنیم تا از نشت فرکانسها موقع کار کردن کامپیوترها به اطراف جلوگیری کنیم
ایده ظاهرا امن بوده: الدو کیم دانشجوی ۲۰ ساله دانشگاه هاروارد که برای امتحان ها درست درس نخونده بود، ایمیلی به مدیران دانشگاه زد و گفت در دانشگاه بمب گذاشتن تا فردا تعطیل بشه و امتحان نده. موفق هم شد. اما با وجودی که از شبکه مخفی کننده تور و سیستم ایمیل مخفی گوریلا میل استفاده کرده بود، فرداش اف بی آی دستگیرش کرد و اون هم اعتراف کرد که قصد حادی نداشته و تروریست و بمب و اینها الکی است و فقط چون درس نخونده بوده خواسته اینطوری امتحان رو کنسل کنه. اما از کجا شناخته و دستگیر شد؟ خوشبختانه اف بی آی هنوز نمی تونه تور و گوریلا میل رو بشکنه ولی وای فای دانشگاه رو که می تونه بررسی کنه. آقای الدو تمام کارهاش رو از شبکه وایرلس دانشگاه کرده بود و با اینکه لاگ ها نشون نمی دادن کی چیکار کرده، این رو میتونستن نشون بدن که در ساعت ۶ صبح دوشنبه، کی با رمزنگاری تور از وایرلس استفاده کرده – درست همون ساعتی که اون ایمیل به مدیر رسیده.
ما داریم به کجا می ریم؟
پونزده بار سعی کردم یک کپچا رو تایپ کنم و موفق نشدم. اینقدر که مهمل و پیچ بود. بعد گفتم حداقل این بخش کپچای صوتی رو گوش بدم بزنم.. ببین چی گفت:
[ صداش ]
به کجا داریم می ریم؟ به وضوح کامپیوترها از ما بهتر شدن و ایده اینکه کپچا اینقدر سخت بشه که کامپیوترها نتونن بگن چیه، معنی اش اینه که آدم ها هم نتونن بگن.
برین دنبال ای تی ام هایی که با ایکس پی کار می کنن، بدنه شون رو ببرین و به پورت یو اس بی برسین. یک کول دیسک آلوده بهشون وصل کنین و قطعه بریده شده رو بذارین سر جاش که کسی دیگه اونو نبینه. حالا برنامه شما داره اونجا ران می شه و بعد از اولین بوت سیستم رو بوت می کنه و یک منوی مخفی به سیستم اضافه می کنه که به شما امکان می ده هر وقت بخواین می تونین هر چقدر بخواین از سیستم پول بردارین! مسخره است ولی د وتا محقق آلمانی در سخنرانی اخیر کیآس کامینونیکیشن کنگرس (سی سی سی ) نشونش دادن که کار می کنه. بحث اینه که بانک ها هنوزم دارن از این ای تی ام های بسیار قدیمی استفاده می کنن که مبتنی بر تکنولوژی های بسیار قدیمی و غیر مناسب برای زمان حال هستن. یک تحلیلگر در مورد این حمله گفته که حمله بدون شک توسط افرادی انجام شده که به اون مدل ای تی ام دسترسی داشتن. همچنین محققین گفتن که کد در چند مرحله نوشته شده و مطمئنا بارها و بارها بهینه شده. گفته نشده این ای تی ام مال کدوم بانک بوده ولی یکی از اعضای تیم که با «تی» معرفی شده می گه اونها این مشکل رو نشون دادن تا بانک ها رو مجبور کنن که سیستم هاشون رو آپدیت کنن.
[توضیح شرکت بافر]
این شرکت اخیرا در یک اقدام خیلی جالب ۹ تا ارزش بافر رو اعلام کرده و گفته که حقوق ها بر اساس این ارزشها داده خواهد شد؛ کاملا هم باز و کاملا هم شفاف. [توضیح در مورد حقوق و شرکت ها در ایران و چک و چونه و تعهد نگفتن حقوق و …]. در مقابل بافر گفته چون شفافیت اونجا یک اصل بسیار مهمه حقوق ها رو می گن. ترنسپرنسی باعث اعتماد می شه و راه پیشرفت رو نشون می ده . اونها حقوق رو بر اساس یک فرمول دقیق می دن: نوع شغل ضربدر رتبه ضربدر سابقه بعلاوه محل (بعد ده هزار دلار اگر طرف انتخاب کنه حقوق بیشتر بگیره به جای سهام). مثلا انواع کارها این ها است در این فرمول قهرمان شادی ۴۵ هزار دلار، مهندس ۶۰ هزار دلار، طراح ۶۰، مدیر اجرایی ۷۰ و مدیر عامل ۷۵. ضرایب تجربه هم برای استاد ۱.۳، برای پیشرفته ۱.۲، متوسط ۱.۱ و تازه کار ۱ در نظر گرفته شده. بعد هم لیست دقیقی از تک تک آدم های شرکت و حقوق دقیقشون و اینکه چرا اینقدر حقوق می گیرن منتشر شده. (مقایسه با جایی که به زور کپی قرارداد رو به آدم می دن یا موقع ورود سفته می گیرن و …).
اینهم خبر بسیار عجیبی بود. یک نفر مقاله ای می نویسه و توش مدعی می شه که تلویزیون هوشمند ال جی اون زیادی هوشمنده.. حتی جاسوسه. این تی.وی. فهرست فایل هایی که پخش می کرد، کانال هایی که نشون می داد و فیلم هایی که روی هارد یا یو اس بی بهش وصل می شد رو برای یک سرور می فرستاد. محققین سکیوریتی با شک به جریان نگاه کردن و تا خودشون تست نکردن و تایید نکردن، جریان رو باور نکردن: یکسری از تلویزیون های هوشمند ال جی اطلاعات صاحب هاشون رو به یک سرور مخابره می کردن. ال جی اول نظری نداد ولی بعدا قبول کرد و گفت این یک اشتباه بوده و برنامه ای که اینکار رو می کرد فقط داشت تست می شد و قرار نبود روی فرم وری که بیرون داده می شه باشه ! این اطلاعات حتی بعد از خاموش کردن منوی مربوطه که به سختی قابل دسترسی بود هم فرستاده می شدن و اون هم تکست محض! هوم.. دیگه چی؟ فقط مونده تلویزیون رو اسنیف کنیم و بفهمیم مثلا داره به یخچال سامسونگمون اتک می کنه یا سعی می کنی توستر بلک اند د کر رو مجبور کنه خودش رو خیلی روش نگه داره تا بسوزه!
چه خبر بوده این هفته ها؟! کوسه ها در غرب استرالیا دردسر بزرگی هستن. یک اکانت توییتر به اسم Surf Life Saving Western Australia’s (SLSWA) Twitter feed با استفاده از آدم ها و نجات غریق ها در صورت دیدن کوسه در هر قسمتی اطلاع می داده اما الان راه حل ساده تری پیدا کردن: تگ زدن به کوسه ها و بعد یک کامپیوتر کوچیک که در صورت دیدن کوسه های تگ زده شده محدوده جغرافیایی اونها رو توییت کنه و مثلا بنویسه «کوسه دو تا سه متری در دو کیلومتری ساحل بیکلی بی دیده شده. احتیاط کنید». باتری این تگ ها تا ده سال کار می کنه و نجات غریق ها می گن که این روش بسیار سریعتر از سیستم های سنتی که دیده بانها بودن کار می کنه. در حال حاضر این ساحل ها خطرناکترین ساحل های جهان از نظر کوسه هستن و دولت بعد از کلی جر و بحث به ماهیگیرها اجازه داده اگر در مناطق خاص کوسه های بزرگتر از سه متر رو دیدن، اونها رو بکشن. همچنین طعمه گذاری در مسیرهای خارج از محدوده شنا و موج سواری، کوسه ها رو از این مناطق دور نگه می داره. حالا امید می ره توییتر به کمک کوسه ها بیاد و دیدن مسیر اونها این امکان رو بده که گارد ساحلی با هلی کوپتر به سراغشون بره و اونها رو از مسیر شناگرها دور کنه.
کی که یکی از بزرگترین کامپیوترهای جهانه و در ژاپن زندگی می کنه پرفرمنسی برابر ۸.۱۶۲ پتافلاپس داره (با تشکر از ۸۲۹۴۴ پروسسورش) می تونه ۱۰۱۶ میلیارد اپریشن در ثانیه اجرا کنه ولی اصولا توان رقابت با مغز شما که داره به اینو گوش می ده رو نداره. این کامپیوتر اگر بخواد یک ثانیه از مغز شما رو شبیه سازی کنه ، نیاز به ۴۰ دقیقه داره. این شبیه سازی تلاش برای تکرار ۱.۷۳ میلیارد رابطه عصبی بین ۱۰.۴ تریلیون سیناپس رو در حالی تکرار کرد که هر کدوم از سیناپس ها ۲۴ بایت حافظه داشتن. این دانشمندها معتقدن ما احتمالا در ۱۰ سال خواهیم تونست کل مغز رو شبیه سازی کنیم و توضیحات خودم.
تبریکها و تقبیحها
تبریک به بیل گیتس به خاطر ظاهر شدن در نقش سانتا در ردیت. توضثیح سکرت سانتا. تبریک به هر کسی که بیت کوین خریده چون بعد از اینکه زینگا گفت بیت کوین قبول می کنه قیمتش دوباره به بالای هزار دلار رسید. شرمندگی قوی برای کسی که بهترین وبلاگنویس های ایران یعنی بچه های نارنجی رو بیشتر از چهل روزه دستگیر کرده و بدون دسترسی به وکیل و حقوقشون بازجویی می کنه. تبریک به حکومت انگلیس که بالاخره به این نتیجه رسید که در سطح سلطنتی از ریاضی دان و نابغه کامپیوتر و کد شکن بزرگ آلن تورینگ به خاطر فشارهایی که به خاطر گی بودن بهش آورد معذرت خواهی کنه. تبریکی هم به شهر دیترویت که خونه هایی رو توش خریدن و به رایگان به نویسنده هایی می دن که به دیترویت بیان برای نوشتن، هدف این پروژه کشیدن نویسنده ها به یک شهره برای بالا بردن سطح فرهنگی اون شهر،
نامه ها
محمد:
سلام جادی
امروز یه اتفاق جالب واسم افتاد گفتم بگم شاید مفید باشه
من 2-3 سال پیش عضو سایت مرجع متخصصین ایران شدم و پسوردم رو فراموش کردم اما از 2-3 ماه پیش این سایت شروع کرد به ارسال خبرنامه که خیلی هم رو مخ بود و منم ترجیح میدم عدم اشتراک رو بزنم تا اسپم کردن ایمیل.
عدم اشتراک را که میزدم ازم ایمیل میخواست منم هرچی ایمیل رو میزدم میزد معتبر نمیباشد منم تقریبا هر 3 روز یه ایمیل میزدم که من این مشکل رو دارم فقط اشتراک ایمیل من رو حذف کنید که هیچ کس جواب نمیداد و سر همین قضیه با نرم افزارهای پیگیری ایمیل آشنا شدم که از این بابت ممنونم ازشون :دی
بعد از 1 ماه گفتم بذار به شماره پشتیبانی زنگ بزنم ببینم جواب میده؟
باورم نمیشد کسی برداره.
یه خانومی برداشت مشکل رو گفتم و گفت شماره پروفایل رو بده منم از تو ایمیل خوندم و اولش گفت سرور قطعه مثل همه جا تو مملکت ما و دوباره بعد از 20 دقیقه زنگ زدم گفت خب مشکل ایمیل شما اینه که . داشته و این . افتاده ایمیل رو بدون . باید بزنید.
گفتم یعنی چی افتاده؟
گفت سایت خودش . و _ رو حذف میکنه :|
جالب اینجاست که یوزرنیم هم همون ایمیل هست.
بعدش گفت واسه پسورد هم یاداشت میکنید؟
و شروع کرد خوندن پسورد :|
گفتم سیستم امنیتی سایت شما چجوریه که پسورد رو میبینید؟
گفت ببخشیدا ما بریم تو پروفایل کسی همه چیزش رو میبینیم.
گفتم خب نباید ببینید و فقط باید بتونید پس رو ریست کنید و اگه سایت حک شه یا حتی کسی تو ادمین ها مشکل دار باشه و پس من با ایمیل من یکی باشه چی میشه؟
گفت حالا دیگه :|
تنها نکته امنیتی ای که رعایت کرد این بود که پس رو نصفه خوند و گفت یادت نیومد؟ که اگه گفته بودم نه تا تهش رو میخوند :دی
خلاصه کار من رو راحت کردن دیگه زحمت پس ریست رو نکشیدم :دی
ما در مورد فرهنگ های کاری متنوعی شنیدیم ولی تقریبا هیچ کدوم به باحالی اتوماتیکس نیست. شرکتی که پشت پلتفرم وبلاگنویسی وردپرس است. اتوماتیکس اونقدر عجیبه که امسال کتابی در موردش چاپ شده تحت عنوان «یکسال بدون شلوار» . کتاب رو اسکات برکان نوشته – کارمند سابق مایکروسافت که روی اینکه چطور اتوماتیکس به یک کمپانی ۱۹۰ کارمنده یک میلیارد دلاری تبدیل شده تحقیق کرده.
با اینکه اتوماتیکس دفتر قشنگی توی سان فرانسیسکو داره، هیچ وقت موقع استخدام در مورد جا با کسی حرف نمی زنه. کارمندهاش در ۱۴۱ شهر ۲۸ کشور پراکنده هستن و همین که استخدام بشن ۲۰۰۰ دلار برای تزیین اتاقی که می خوان توش کار کنن بهشون تعلق می گیره (علاوه بر یک مک جدید و ابزار تکنولوژیک دیگه). این شرکت همچنین هزینه عظیمی رو برای سفرها کنار گذاشته. هر تیم می تونه هر جا که بخواد همدیگه رو ملاقات کنه. مثلا برای یک هفته هک در توکیو، آتن، کاووآ، سانفرانسیسکو یا سیدنی. برکان توی کتابش از اولین میتینگ تیمی اش می نویسه. در آتن:
کی ممکنه سوار هواپیما بشه که هم همکارهاش رو توی آتن ملاقات کنه؟… این هیچ وقت برام قابل هضم نشد اما تاثیرش رو کاملا درک کردم: ما همه پر انرژی بودیم، احساس مثبت داشتیم و آماده بودیم این سفر به یک جای فوق العاده رو هر طور که می شه جبران کنیم.
کارهای روزانه این شرکت به جای ایمیل و اتاق های کنفرانس، توی چت رومها، هنگ آوت گوگل و سیستم وبلاگنویسی خودش انجام می شه. ما از مدیر عامل خواسته ایم تا به بعضی سوال ها ما جواب بده.
* چه زمانی متوجه شدین که بهتره ایمیل رو کنار بذارین، به اتاق کنفرانس نرین و از کارمندها نخواین که به دفتر بیان؟
ما توی اتوماتیکس از همون روز اول می دونستیم که همه لازم نیست یک جا باشن تا بتونن با هم کار کنن. اولین چهار اتوماتیکسی توی چهار شهر مختلف بودن. ما برای مدت های طولانی با هم روی کد باز وردپرس کار کرده بودیم – پروژه درست مثل پروژه های آزاد دیگه که هر کس می تونه توش مشارکت کنه.
جریان ایمیل چند سال بعد شروع شد. سال ۲۰۰۹ بود و چهار سال بود که کمپیانی شروع شده بود و کشف کردیم که داریم خیلی از ایمیل استفاده می کنیم. خیلی بیشتر از وبلاگی که محصولمون بود و این شد که تصمیم گرفتیم تا برگردیم به وبلاگ ولی اینبار وبلاگ رو روی سرش بذاریم.. یعنی سیستمی درست کنیم تحت عنوان پی۲ (که چیزی است بین تابلمر و یامر و کامنت).
* شرکتی که کوچیکه با موفقیت با شایسته سالاری شروع می کنه چون همه همدیگه رو می شناسن ولی وقتی شرکت بزرگتر می شه چطوری با شایسته سالاری ادامه می دین بدون اینکه همدیگه رو بشناسین؟
برای شایسته سالاری لازم نیست همدیگه رو بشناسیم. درک اینکه کاری کیفیت داره یا نه هیچ نیازی به شناختن نداریم. ایده شایسته سالاری بسته به اینه که هر کس چه کاری می کنه و چه چیزی تحویل می ده نه اینکه کی هست. همچنین ما چند بار در سال دیدارهای داخل تیمی رو داریم و این کمک می کنه به شناختن آدم ها از نزدیک.
* آیا توی شرکت شما تعریفی متفاوت از دیگر شرکت در مورد «موفقیت» و «شکست» دارین؟ پیروز شدن یعنی چی؟ اگر شکست بخورین وضع چطوریه؟
ما سعی می کنیم به سمت موفقیت یا شکست هدفگذاری نکنیم بلکه سراغ Speed of iteratoin بریم (سرعت تکرار؟) و به نظرمون این چیزی است که باید موفقیت ما در طولانی مدت خواهد شد. از اونجایی که ما سریع حرکت می کنیم، شکست برامون فقط فرصتی است برای یادگرفتن یک چیز جدید و فقط در صورتی واقعا شکست خوردیم که یک کاری خیلی زیاد طول بکشه. [ توضیحات خودم در مورد تکامل و آزادی نرم افزار ]
* بزرگترین درسی که مدیر های دیگه باید از فرهنگ شرکت شما یاد بگیرن و استفاده کنن چیه؟ حتی مدیرهایی که توی شرکت های مرسوم از ایمیل و میتینگ استفاده می کنن؟
کار سختیه که یک چیز رو نام ببرم ولی فکر می کنم مستقل از ابزاری که برای ارتباط استفاده می کنین، باید این رو بدونین که اگر به آدمها استقلال بدین که کار بامعنایی انجام بدن و شرایط رو طوری فراهم کنید که حرکت سریع ممکن باشه، چیزهای فوق العاده ای پدیدار خواهد شد.
موسیقی
به پیشنهاد علیرضا: البته موزیک آخر رو هم یه پیشنهاد دارم: Survival از Eminem اما با توجه به نامه اخیر یغما گلرویی با شرف به روحانی که توش نوشته «در آن وزارتخانه، تا به حال نه کسی پاسخگو بوده و نه در کل جوابِ دقیقی داده میشده که برای مثال فلان کتاب قابل چاپ هست، یا نیست و یا این جمله و این سطر و این پاراگرافش باید حذف شود. هر روز مراجعین را به هفتهی دیگر حواله میدهند و آن روز موعودِ پاسخگویی معلوم نیست کی از راه خواهد رسید. چنان که بعضی از کتابها به سلامتی دارند تولدِ هشت سالهگی خود را نزدِ بررسان وزارت ارشاد جشن میگیرند و با اینکه اغلب زیر پانصد صفحه هستند، هنوز موفق به بررسی و اعلام موارد سانسورشان نشدهاند. مینویسم «سانسور» و این خطا نیست و اگر به زعم شما باشد هم، خطای سهوی نیست و عمدیست چراکه معتقدم آن چه از دیرباز در آن وزارتخانه اتفاق افتاده و میافتد سانسور است، حتا اگر خوش داشته باشند با عبارت خوشآهنگتر «ممیزی» صدایش بزنند نیز توفیری در ماهیتِ آن نمیکند. شعر و هنر این سرزمین همیشه سایهی سانسور را بر سر خود داشته، از دوران «رودکی» تا امروز. وقتی در دهه دوم همین قرن «صادق هدایت» یگانه، نوزادش «بوف کور» را مانندِ گربهای به دندان گرفت به غربت زد و در بمبئی منتشرش کرد، با سانسوری دست به گریبان بود که سایهاش تا امروز بر سر ادبیات ما مانده است. همیشه زیر این سایه آفرینشگری کرده و سعی در گول زدن و تاراندنش داشتهایم چراکه موظف به روشنگری بوده و هستیم. همانطور که ارشاد خود را موظف به اجرای سانسور میداند، هنرمند هم موظف به مخالفت با سانسور است. هنرمند راستین هرگز عادت نکرده به گردش این چرخ کجمدار و خاموشی گزیدن به دیاری که در آن حتا اگر از آلودهگی هوا انتقاد کنی هم هزار و یک انگ و برچسب میخوری و به «سیاهنمایی» متهم میشوی. بر سر عهد خود ماندهایم و بهایش را هم دادهایم و میدهیم. » این شعرش رو براتون می خونم:
شعر و صدای یغما گلرویی
صد و پنجاه پله زیرِ زمین،
صندلی، میز، بازجو، دوربین…
کاش میشد عقب عقب کلِ
زندگیمو برم به سمتِ جنین!
جُرمهایی به قُطرِ پرونده،
شُرکایی به اسمِ «خواننده»،
ارتباطِ شقیقه و گردو،
ارتباطِ «بی.بی.سی» و بنده!
اتهامم بزرگ و سنگین است،
کشورم یک ایالتِ «چین» است،
در دیارِ گل و گلوله و گاو،
آخرِ راهِ شاعری این است.
پیش پایم دوراههی نفرین،
تلخِتر از کمدیِ «چاپلین»،
یک طرف ختم میشود به جنون،
یک طرف ختم میشود به «اوین»…
اشتراکِ میانِ تیغ و زبان،
فرق ناچیز خانه و زندان،
اعترافم هنوز یک جملهست:
«من فقط شاعرم! جناب سروان!»
در شماره ۳۳ از پادکست رادیو گیک، از بیت کوین می گیم و قراردادهایی که ندیده امضاشون کردیم. بعد سری می زنیم به رمزپرتاب سلاحهای اتمی آمریکا و با خبر گرفتن از درد پایرت – مدیر بزرگترین سایت قاچاق جهان – میکروفون رو می دیم دست مجتبی تا برامون از درون ۴۰ میلیون تومنی در بازار پایتخت بگه.
خطوط هوایی جت بلو هواپیماهای مسافربریاش رو داره به وایرلس ماهواری پهنای باند بالا مجهز می کنه. شرکت مدعی است که سرعت این اینترنت شبیه اینترنت سریع خانگی خواهد بود (در جهان نه این زباله که ما داریم) و در ماه جون برای تست به شکل رایگان به مسافرها داده خواهد شد و از سال ۲۰۱۴ با ۹ دلار در ساعت قابل خریداری خواهد بود! عالی
ساده است: گوگل از این بعد ایمیل ها رو تغییر می ده و عکس هاش رو می یاره توی کش سرورهای خودش. توضیح دگمه load images و تبلیغات و چیزهایی که می فرستیم برای لود عکس ها و اتفاق جدید و خطری که درست می کنه با تغییر ایمیل ها.
اطلاعات جمع شده از خودروهای پیروس و لکسوسی که برنامههای گوگل اونها رو می رونن نشون می ده که این ماشینها امن تر و نرمتر از خودروهایی که انسان هایی که راننده حرفه ای تربیت شده در گوگل هستن رانندگی شون رو بر عهده دارن حرکت می کنن. این ادعای گوگل توی کنفرانس روبوتیک سانتاکلارایی کالیفرنیا اعلام شده و مبتنی بر اطلاعات چند صد هزار کیلومتر رانندگی است. همچنین ادعا شده که وقتی برنامههای گوگل ماشین رو می رونن تعداد ترمزها و سرعت گرفتنهای ناگهانی بسیار کمتره و خودروها زمان خیلی کمتری رو در شرایط «نزدیک به تصادف» می گذرونن. گوگل از ۲۰۱۰ داره ماشین هاش رو توی خیابونهای عمومی تست می کنه که البته همیشه حضور یک انسان در ماشین اجباریه تا در صورت بروز مشکل کنترل رو در دست بگیره.آرمسون -مدیر این سیستم ها – گفته که قانون مشکل خاصی رو در توسعه این ماشین ها ایجاد نکرده و طبق قانون ماشین ها آزاد هستن حرکت کنن و در صورت تصادفی که تقصیر برنامه باشه، شرکت سازنده نرم افزار باید خسارت رو پرداخت کنه.
لس آنجلس برای ما به این مشهوره
[آهنگ لس آنجلسی]
اما حالا می خواد به یک چیز دیگه هم مشهور باشه: برنامه ای بلندپروازانه برای دادن فیبرنوری به تک تک ۳.۵ میلیون خونه و شرکتش. گفته می شه ماه بعد آژانس تکنولوژی اطلاعات لوس آنجلس یک RFT منتشر خواهد کرد که از شرکت ها درخواست می کنه طرح پیشنهادی شون برای متصل کردن همه ساختمونهای لس آنجلس به فیبرنوری رو مطرح کنن. هزینه این پروژه بین ۳ تا ۵ میلیارد دلار تخمین زده شده که در مرحله اولیه بر عهده برنده مناقصه خواهد بود. – توضیح شرایط مشابه در مخابرات -. این پروژه فیبری اینترنت رایگان با سرعت ۲ تا ۵ مگ رو به همه خونه ها خواهد آورد و اگر کسی سرعت بالاتری خواست باید براش پول پرداخت کنه. بخش دیگه ای از این پروژه راه اندازی هات اسپات در مکان های عمومیه شهره تا عملا هیچ کس در شهر لس آنجلس بدون اینترنت نباشه. در حال حاضر خطوط اینترنت خونگی لس آنجلس چیزی بین ۵ تا ۵۰ مگ هستن و سرعت های گیگابیتی فقط مال شرکت هاست و گرون در می یاد. شهردار لس آنجلس گفته این اینترنت باید آزاد باشه یعنی سرویس دهنده نباید حق داشته باشه هیچ شکلی از محدودیت یا ترجیح رو روی سایت های استفاده شده بذاره. جمع کنیم بریم لس آنجلس؟ یا منتظر یک آدم نیمه باشعور در حد شهردار اونها بمونیم؟
این هفته مایکروسافت و فیسبوک اعلام یک برنامه مشترک کردن: برنامه شکار باگ اینترنت. به شکل خلاصه دو تا کمپانی می خوان استک اینترنت رو امنتر کنن و از هر کس یا گروهی که بتونه توی اینکار کمکی بکنه دعوت می کنن قدرتش رو نشون بده و اگر چیزی در چنتهاش بود، جایزه بگیره. این نمونه ای است از تلاش هایی که داره می شه تا با ایجاد یک بازار قانونی برای هکرها و متخصصین سکیوریتی، بازار زیرزمینی اون رو تضعیف کنه. ارزونترین جایزه برای هک هر بخشی از «اینترنت» پنج هزار دلار است و شرایط گرفتن جایزه اینها: ۱- مشکل عمومی باشه و خودش رو در محصولات متنوع نشون بده ۲- مربوط به یک تولید کننده خاص نباشه و در پیاده سازی شرکت های مختلف تکرار بشه ۳- جدی باشه و تاثیر مهمی در کارکرد عمومی بذاره و ۴- جدید و ندیده شده باشه.
البته برای چیزهای دیگه ای هم جایزه گذاشته شده. مثلا اگر اشکالی در اوپن اس اس ال پیدا کنید ۲۵۰۰ دلار، در روبی یا پایتون یا پی اچ پی یا جانگو یا ریلز یا پرل ۱۵۰۰ دلار و در آپاچی اچ تی تی پی دی یا اینجین ایکس ۵۰۰ دلار. ببینم چیکار می کنین چون جایزه ها بر اساس چیزی که کشف کردین ممکنه بزرگتر هم بشه.
این چند وقت چند مورد بوده و یک مورد در دادگاه محکوم شد و جریمه سنگینی داد: اپ هایی که شما نصب می کنین و بعد بدون اینکه شما دقیقا بدونین، روی سی پی یو شما بیت کوین ماین می کنن و اگر چیزی پیدا کنن بدون اینکه به شما بگن، اونو به سازنده اصلی می فرستن. یک جور دزدیدن سی پی یو یواشکی! حالا یک قدم جلوتر رفتیم و این اپ ها در قراردادی که همیشه حین نصب الکی می زنیم Yes I Agree و می ریم سراغ بازی اینو با ما مطرح می کنن. مثلا یک برنامه نوشته : با نصب این برنامه می پذیرید که کامپیوتر شما ممکن است عملیات ریاضی ای برای شبکه ما انجام دهد و نتایج آن را برای ما ارسال کند. هر گونه هزینه یا پاداش مرتبط با این اطلاعات متعلق به شرکت نویسنده بازی است.
ماجرا بر می گرده به جنگ سرد و زمانی که شوروی و آمریکا توان نابود کردن همدیگه و دنیا رو داشتن و شیوه نگهداری صلح در جهان … توضیح جنگ سرد.. در اون دوره و در ۱۹۶۲ جی.اف.کندی (همونی که ترور شد) به این نتیجه رسید که آمریکا کلی سلاح هسته ای در کشورهای دیگه داره و باید تدبیری اندیشیده بشه که اینها فقط در صورت توافق آمریکا شلیک بشن – هم ممکن بود اون کشور به آمریکا خیانت کنه، هم ممکن بود کشور دشمن اونجا رو تسخیر کنه (مثلا آلمان غربی توسط آلمان شرقی و هم ممکن بود یک فرمانده جنگی به ناگهان تصمیم بگیره سلاحی رو شلیک کنه و به همین دلیل دستگاه کوچیکی به اسم Permissive Action Link یا پال کنار اونها نصب شد که فقط در صورت تحقق یکسری شرایط اجازه می داد این سلاحها شلیک بشن. این قفل ها تا مدت ها فیزیکی بودن اما در نهایت سیستم به شکلی تغییر کرد که فقط وارد شدن یک رمز که رییس جمهور آمریکا داشت اجازه می داد این سلاحها شلیک بشن. این رمز یک عدد هشت رقمی بود و چه رقمی راحت تر و سریعتر از هشت تا صفر! واقعا! رمز رو هشت تا صفر گذاشتن تا در صورت نیاز به عکس العمل فوق العاده سریع نسبت به حمله ای از طرف شوروی، وقت تلف نشه! خلاصه یک بیست سالی شرط انهدام دنیا هشت تا صفر بود اما شما به آمریکایی ها اعتماد نکنین و پسوردهای درست برای زندگی خودتون بذارین. ماجرای مسواک
خبری که در رادیوگیکها جاش خالی موند خبر دستگیری مربوط به راه ابریشم بود. راه ابریشم یک بازار خرید و فروش چیزهای غیرقانونی بود. با تور بهش وصل می شدین، یک اسم الکی انتخاب می کردین و می گفتین چی می فروشین. خریدارها هم وصل می شدن و می خریدن و بیت کوین می دادن و با پست کالا رو تحویل می گرفتن. تقریبا هیچ روش معقولی برای کشف اینکه کی داره توش چیکار می کنه وجود نداشت. اما چند اشتباه عقلی ساده باعث شد Dread Pirate Roberts که اسم مستعار گرداننده اصلی جریان بود لو بره و پلیس بتونه دستگیرش کنه و از کامپیوترهاش ده ها هزار بیت کوین به دست بیاره که در اون لحظه ۲۸ میلیون دلار ارزش داشته. بیشتر از ۹۰۰هزار کاربر رجیستر شده در فروم های راه ابریشم که از ۲۰۰۸ فعال بود وجود داشت. بنا به گزارش ها در دو سال گذشته راه ابریشم تقریبا ۱.۲ میلیارد دلار بیت کوین جابجا کرده و سازنده سایت از هر تراکنش بین ۸ تا ۱۵ درصد سود برای خودش بر می داشته. درد پایرت روبرتز الان در زندانه اما سریعا یک نفر دیگه فرومی مشابه رو با اسم ایشون راه انداخته و مشغول ادامه تجارت غیرقانونی اش است.
جولای ۲۰۱۳ بود که واشنگتن پست توی یک مقاله نوشت ان اس ای مدعی شده تکنیکی داره برای تشخیص مکان یک گوشی موبایل حتی اگر خاموش شده باشه. اون موقع اکثر کارشناس های امنیت و کارشناس های موبایل تعجب کردن و گفتن این ادعا دور از ذهنه و حداقل ما روشی براش نمی شناسیم. بعضی ها هم گفتن که ما همه چیز رو نمیدونیم و آژانس امنیت ملی آمریکا لابد یک روشی داره. اما یک محقق به اسم ریچارد تایان این رو از شرکت ها پرسید. گوگل جواب داد «وقتی یک گوشی که از اندروید استفاده می کنه خاموش بشه، هیچ جزیی از سیستم عامل فعال نیست که بتونه سیگنالی بفرسته یا اطلاعاتی رد و بدل کنه. گوگل هیچ راهی برای روشن کردن گوشی از راه دور نخواهد داشت».
هاونجون کیم – معاون مدیر عامل – سامسونگ هم گفت «بدون منبع تغذیه غیر ممکن است بشود هیچ سیگنالی فرستاد چون تمام گوشی غیرفعال است. اگر دستگاهی را خاموش کنید غیر مکن است بشود آن را ردیابی کرد» و در نهایت جواب رییس اخلاقیات (بله همین است!) نوکیا بود که جواب داد «دستگاههای ما طوری طراحی شده اند که وقتی خاموش باشند، فرستنده رادیو هم باید خاموش باشد. ما هیچ روشی برای اینکه بشود دوباره فرستنده را فعال کرد نمی شناسیم – به جز روش شدن گوشی توسط کاربر. ما معتقدیم این یعنی دستگاه از راه دور غیرقابل ردیابی خواهد بود». جالبه که تنها کسی که اشاره به روشی برای ردیابی کرد اریکسون بود که دیگه گوشی نمی سازه. اریکسون نوشت «در کل هیچ گوشی ای در حالت خاموش سیگنالی منتشر نمی کند و قابل ردیابی نیست. تنها بخشی که در یک گوشی خاموش روشن می ماند بخشی است که مربوط به نگهداری ساعت و حس کردن فشار داده شدن بعضی دگمه ها و وصل شدن شارژر. د راین حالت مودم (بخش ارتباطاتی) فعال نیست اما می شود تصور کرد که یک بدافزار بعد از نصب این بخش را کنترل کند و سیگنال هایی برای ردیابی گوشی ارسال کند».
خب خب.. شرکت هایی که گوشی می فروشن هی به اندرویدش ور می رن. حداقلش اینه که مهمل هایی که من هیچ وقت لازمشون ندارم رو به زور بهش وصل می کنن (مثلا سامسونگ لینک که من اصلا نمی دونم چیه) و ایده گرافیکی شون هم با من فرق داره و از همه بدتر اصولا گوشی ها رو آپدیت نمی کنن که دلایل تجاری قابل درک داره ولی من دوستش ندارم! راه حل؟ نصب کردن یک اندروید آلترناتیو / مستقل / گیکی. یکی از مشهورترینشون سیانوژنمود است. من این رو روی گوشی قبلی هم داشتم.. داستان شخصی اومدن و رفتن به بازار و نصب راحت و الان خوشحال و پیشنهادش.
ماجرا بر می گرده به سه چهار سال قبل که همسر جن پالمر براش از آمریکا یک هدیه سفارش داد. این هدیه در طول سی روز دریافت نشد و همسر جن با رفتن به سایت پی پال اعلام کنسلی کرد و پولش رو پس گرفت و خانم جن هم بعد از نوشتن یک نظر منفی در یک سایت بررسی فروشگاههای آنلاین کلا موضوع رو فراموش کرد. اما حالا بعد از سه سال، شوهر خانم جن یک ایمیل دریافت کرده که بهش می گه «یا در عرض ۷۲ ساعت آینده اون کامنت رو حذف کنید یا ما شما رو ۳۵۰۰ دلار جریمه خواهیم کرد». منبع قانونی این شکایت بندی در قراداد سایت است که توش نوشته شده «هیچ مشتری ای اجازه نخواهد داشت هیچگونه نظر منفی در مورد این سایت در هیچ جا منتشر کند».
هوم.. بازم یک EULA که بدون خوندن امضا می کنیم و دردسر می شه. سایت گیم استیشن دات کام در سال ۲۰۱۰ بندی به لایسنس اگریمنتش اضافه کرد که توش نوشته بود «این سایت مالک ابدی روح شما است» و همه که فقط می خواستن به بازی برسن با فشردن I Agree قبول می کردن و دنبال بازی می رفتن. تخمین زده می شه که توی آمریکا ۸۸٪ کوچکترین نگاهی به قراردادهای این شکلی نمی ندازن و فقط با اونها اعلام موافقت می کنن. بیل تامپسون – تکنولوژیست – در این مورد می گه که عمر کوتاهه و تقریبا هیچ کس وقت کافی برای خوندن این نوشته های ریز سخت نداره. در ضمن به گفته اون در شرایط فعلی بازی برابر نیست چون شما اصولا راهی به جز قبول کردن قواعدی که طرف نوشته ندارین. از نظر اون باید قوانینی وجود داشته باشن که کلیت ماجرا رو زیر نظر بگیرن و اگر کسی قواعی غیرمرسوم داشت اونو مجبور به تغییر یا اعلام بسیار صریح اون نکته بکنن.
تبلیغ لینوکس مگ! یک ایده عالی برای دنیای لینوکس ایران. بچه های با سابقه و شناخته شده اسمشون رو کنار هم گذاشتن تا برای دوازده شماره یک نشریه لینوکسی خوب سرمایه جمع کنن. کمک مالی مستقیم شما باعث می شه تلاشی کرده باشیم برای پا گرفتن یک نشریه. اگر به اندازه کافی جمع شد پیش می ریم و اگر به اندازه کافی جمع نشد پولها پس داده می شه. اگر مشکل اعتماد دارین به لیست اسم ها در http://linuxmag.ir/ نگاه کنین و اگر شرکتی چیزی دارین سریعا تماس بگیرین تا جای تبلیغ خودتون در بین بهترین ها رو تضمین کرده باشین! من شخصا کمک کردم . شخصا از ایده لذت بردم و شخصا تلاش می کنم برای اینکار خوب حمایت جلب کنم. http://linuxmag.ir/ امید و لذت لینوکسی ها!
برد اسمیت مشاور ارشد و معاون مدیر عامل مایکروسافت توی وبلاگش نوشته که مایکروسافت بعد از اتفاقاتی که در جهان دیده شده و تلاش دولت ها برای کنترل کاربران و غیره برنامههایی برای پاسخ به این جریان داره. اون گفته اکثر ارتباطات مهم از این به بعد با سطح بالاتری از امنیت اتفاق خواهند افتاد و به طور خاص اشاره کرده که این سه موضوع وضع امنیت رو بهتر خواهد کرد:
۱- اطلاعات کاربر که بین کاربر و مایکروسافت انجام می شن رمزگزاری خواهند داشت.
۲- اطلاعات کاربر و دیگر اطلاعات مهم که بین سرورهای مایکروسافت منتقل می شن رمزگزاری خواهند داشت.
۳- همچنین اطلاعات کاربران که در سمت مایکروسافت نگهداری می شن هم همگی رمزگزاری خواهند داشت.
تا اینجا قابل قبوله ولی بخش بعدی خبر عجیبش کرده: مایکروسافت گفته کدها هم شفافتر خواهند بود (ترنسپرنسی بیشتری خواهند داشت) تا کاربران بتونن مطمئن بشن که توی کد چی می گذره و اعتماد کنن که توش هیچ در عقبیای برای هیچ کسی تعبیه نشده! برای پیشبرد این جریان مایکروسافت مراکز ترنسپرنسی در اروپا، آمریکا و اسیا باز خواهد کرد. منتظریم ببینیم چی می شه و ایا مایکروسافت کدی به کسی نشون خواهد داد یا نه!
و در نهایت هم به پیشنهاد مهدی در مورد ایلگال پرایمها حرف می زنم
ایلگال پرایم ها اعداد اولی هستن که به نظر یک عده طرفدار جدی کپی رایت از نظر قانونی کسی حق نداره اونها رو بدونه یا منتشر کنه! اما آیا این امکان داره؟آیا با عقل جوره که یک عدد اول از نظر قانونی غیرقابل انتشار باشه؟! مطمئنا نه! پس ادعای اولیه این آدمها هم … بذارین از اول توضیح بدم!
اواخر دهه ۹۰ است. چیزی اومده به اسم دی وی دی که فضای ذخیره سازی خیلی بیشتری از سی دی داره و فیلمهای روی اون کیفیت خیلی بهتری دارن. اما این تکنولوژی … توضیح بدم خودم دیگه چرا دارم می نویسم؟! .. ۱۹۹۹ اولین برنامه شکستن دی وی دی (DeCSS) به شکل ناشناس با ۶۰۰ ضربه کلید. تی شرت. بعد شکایت موشن پیچکر حتی از تی شرت ها. یک نفر کد رو می نویسه زیپ می کنه. زیپ همیشه آخرش با نول تموم می شه و می شه مثل یک عدد بهش نگاه کرد و آقای فیل کارمودی تصمیم می گیره نسخه ای از DeCSS کنه که عدد اول باشه و با زیپ بشه باز و اجراش کرد. اگر عدد کامپیوتری برابر فایل زیپ شده (صفر و یک است دیگه!) رو k بگیریم. اعداد اولی که فیل بهشون می رسه k*256^2+2083 است و k*256^211+99 . یعنی اگر این دو عدد رو حساب کنیم و بنویسیم توی یک فایل باینری و بعد ذخیره کنیم می شه آنزیپش کرد و رسید به یک فایل جدید که نه فقط اجراییه بلکه فیلم های دی وی دی رو هم نشون می ده! حالا اگر شرکتی مدعی بوده که کد یا تی شرتی که روش کد نمایش دی وی دی نشون داده شده غیرقانونی است، منطقا باید معتقد باشه این عدد هم غیرقانونی است! (: به همین سادگی چون این عدد اول دقیقا کدی است که اجرا می شه و می تونه اون دی وی دی رو پخش کنه.
حالا که تا اینجا اومدین پیشنهاد می کنم مجموعه ای جذاب از بقیه شیوه هایی که این کدهای غیرقانونی نشون داده شده و منطقا به نظر وکلای شرکت ها باید غیرقانونی اعلام بشن رو ببینین: http://www.cs.cmu.edu/~dst/DeCSS/Gallery/ از لوگوی دی وی دی تا دایناسور سبز (:
تبریکها و تقبیحها
تقبیحی هم داریم برای شبکه مخابرات و پارس آنلاین که یکیشون چهارمین و یکیشون نهمین اسپمر دنیا شده. این روی یکی از خواننده ها برامون فرستاده:
اگر به این لیست Spam Database Query (http://www.uceprotect.net/en/rblcheck.php)یه نگاهی بندازین، موقعیت سوم با ۲۱۶۶۹ اسپمر متعلق به DCI-AS DCI Autonomous System است که ظاهرا همین شرکت مخابرات خودمونه. (یه کلیک روی لینکش بکنین و start test رو بزنین تا لیست آیپیها رو ببینین)
حالا مشکل اینجا است که به خاطر میزان زیاد اسپمهای ارسال شده از آیپیهای دور و بر ما،بعضی از سرویسدهندههای ایمیل دیگه سرویس smtp نمیدن بهمون و اونهایی هم که میدن چون آیپیمون توی هدرها هست، اسپمفیلتر گیرنده احتمالا ایمیل رو به عنوان اسپم میشناسه.
من به مخابرات زنگ زدم، ولی کاری نمیکنن.
خودم: لطفا اگر مدیر شبکه ای هستین به این سایت برین و چک کنین که چقدر اسپمر هستین و اگر وضع خرابه، سریعا مشکلتون رو حل کنین.
و یادآوری مرگ نلسون ماندلا.. قهرمانی که حرفش رو زد و پاش ایستاد. آفریقای جنوبی در حرکتش موفق نشد چون خشونت کرد و برنده هم نشد چون طرفدار مهرورزی بود. آفریقا برنده شد چون پای حرفی که زد و خواست ایستاد.
و حالا که یادآوری شد.. یادآوری از نارنجی و بهترین وبلاگنویسهای ایران که در هنگام نوشته شدن این ده روزه بدون اعلام دلیل و دادگاه و حق وکیل و غیره بازداشت هستن و اعلام خجالت برای همه کسانی که بهشون ربط داشت ولی حتی یک کلمه حرف نزدن تا نکنه یک در میلیون مشکلی براشون پیش بیاد و اعلام شرم بزرگتر برای کسانی که این چیزها رو «فرصت» می بینن برای خودشون. شریف نبودن یک انتخابه پس اگر تصمیم گرفتیم کاملا ساکت باشیم، حداقل یادمون باشه که موقعی که می شد حداقلی از شرافت رو نشون داد، ساکت بودیم. به صدای نلسون ماندلا گوش بدین که از اوبونتو می گه:
و از اونجایی که رادیو گیک رادیوی ناله نیست و معتقدیم موفقیت و شادی به هم پیوندی خیلی محکم دارن بخش تبریک ها و تقبیحها رو با یک تبریک عالی تموم می کنیم: تبریکمون رو می گیم به گروه یو اس بی که بالاخره بعد از ۲۰ سال قراره شکل این پورت رو عوض کنن تا ما مجبور نباشیم برای وصل کردنش اول یک وری بزنیم بعد اونوری بعد بازم همون ور اولی تا بالاخره برو تو! این اطراف که خبر خوبی نبود ولی برای شاد بودن و ادامه راه همین هم عالیه! و البته لبخندی داریم برای حسن حسینی و mHgH عزیز با اون کلاه باحالش که روی توییتر نسبت به خبر انتشار رادیو ابراز شادمانی کردن!
و تبریکی هم داریم به بچه های طرفدار زوزه از جمله محمود (که تو پادکست اشتباهی بهش می گم محمد) ام که نسخه جدیدشون دو هفته قبل منتشر شد.. شاید تعداد طرفداران کم باشه ولی همه می دونن که یک کی دی ای عالی داره، یک مدیر بسته توانمند و کاربردی و قوی و از اون مهمتر – به نظر من – یکی از زیباترین لوگوها و آرت ورک ها و باحالترین کامیونیتی ها رو… که به افتخار نسخه جدیدشون بر اساس آهنگ «روباه چی می گه» آهنگ «آفتاب پرست چی می گه» رو خوندن (:
[آهنگ]
نامه ها
سلام جادی جان
نمیدونم سئوالی که میکنم بیربطه یا نه :
مشکل ما اینه بوده که چند ماه پیش که بحث کاندیداتوری خیلیها داغ بود در کمال ناباوری دیدیم که اسم من و دوستام {دانشجوهای پیام نور} توی لیست استقبال کنندگان یکی از این کاندیداها بوده
http://www.tasnimnews.com/Home/Single/53860
و جالبترش اینه که روحمون از استقبالی که از جانب ما صورت گرفته خبر نداشته :)
و چند روز پیش هم خانمی باهام تماس گرفتند و در مورد اینکه موسسهشون برای دانشجوهای رشته کامپیوتر برنامههایی رو داره و اونا رو برای محیط کار آماده میکنه صحبت کرد و طبق تحقیقاتی که کردم با مهندسی اجتماعی قویشون توی جلسه حضوریای که انجام میدن افراد رو مجاب به استفاده از کلاسهاشون میکنن که به اون کاری نداریم :) و بحث سر اینه که اینا بازم اطلاعات دانشجوها رو از طریق دانشگاه بدست آوردن
آیا دانشگاهها چنین اجازهای رو دارند که اطلاعات ما رو بدون اجازه در اختیار هر کسی که دوست دارن قرار بدند و این چنین رفتاری توی کشورهای دیگه هم مرسومه ؟
ایمیلی هم داریم با اسکرین شات از یکی از دانشجوهای علوم پزشکی دانشگاه تبریز که پینگ سایت سفارش غذا رو فرستاده که اصولا پینگ نمی شه و پکت لاست می ده. امیدوارم بچه هاش از گرسنگی نمرده باشن و ادمینش هم منابع کافی رو بگیره و زودتر سایتشون رو پایدار.
حسین بوخاسین گفته:
سلام جادي
خوبی؟
اگر برای رادیو گیگ مناسب میدونی
شرکت ادوبی یک عمری با فرستادن نرمافزارهای غیر امنش مثل ادوباکروبات و بعد از اون فلاشپلیر امنیت کاربرهاش رو نقض ميكرد و همیشه با اکسپلویتهای Zero–Day اش مورد توجه نفوذگرا بود. اما انگار این هم براش کافی نبود و اخیران دیتابیسهای کاربراش رو دراختیار مهمون هاش قرار داده و البته مثل همهی شرکتهای بزرگی که قبلن این اتفاق براشون افتاده(یاهو و لينكدين ) علاوه بر استفاده از الگوریتمهای ضعیف، پیاده سازی بدی هم داشته. حالا ماهم همینطوری منتظریم که یکی بالاخره همهی پسوردها رو حل کنه
بخش آخر
مجتبی برامون از چیزهایی که توی بازار پایتخت دیده می گه..
یکبار دیگه مهمون شماره ۳۲م رادیو گیک هستین، رادیویی که تلاش می کنه جامعه انسانی رو به تکنولوژی پیوند بزنه. این شماره می خواین سری به کوانهای ذن بزنیم.. اما کوانهایی که یکی از برنامهنویسترینها برای برنامه نویس ها نوشته تا با شنیدن و تفکر در موردشون به روشنشدگی برسن.
آپدیت: این ترجمه ها اثر خوب احمد شریفپور ترجمه کرده به آدرس http://lifebits.archiware.ir و در مقایسه با متن اصلی هم می شه گفت که از متنی سخت، ترجمه خیلی خوبی کرده. ممنونیم زاش.
این فایل ها تقریبا مال سه سال قبل هستن و ترجمه ای خوب از نوشته اریک ریموند به اسم rootless roots. یک دوستی ترجه کرده بود و من خونده بودم برای رادیو.اف. ام ولی هیچ وقت فرصت نشد جمع و جور کنم و بفرستم برای اون رادیو و در نتیجه حالا می ذارمش توی رادیو گیک. این روایت ها به شیوه کوانهای ذن نوشته شدن که داستانهای کوتاه یا مکالمات یا حتی تک جملهها و سوالهایی هستن که به رهروان ذن امکان شک کردن و تفکر می دن تا به روشنایی برسن.
می دونم که الان بهتر از اون موقع متن رو می خونم و شاید چیزهایی ناواضح باشه ولی اریک ریموند شخصیت بسیار بزرگی در دنیای لینوکس است و این متن یک متن کلاسیک هر گیک. اخطار می دم که شدیدا مربوط به برنامه نویسی و گیکهای یونیکس و لینوکس است و اگر جزوشون نیستین ممکنه از خیلیهاش سر در نیارین اما در عوض اگر برنامه نویسی می کنین و همزمان به فلسفه علاقمند هستین، این متن می تونه تحولی در زندگی حرفه ای شما باشه.
توی یادداشت های کنار متن نوشتم که اینها رو احمد ترجمه کرده ولی نمی دونم کدوم احمد و وبلاگی هم که توش نام برده می شه http://lifebit.wordpress.com/ است که متاسفانه دیگه نه فقط فعال نیست که حتی محتواش رو هم ظاهرا حذف کرده. خوشحال می شم اگر مترجم اصلی اینو دید (که اصلا بعید نیست این روزها یکی از بچههای مشهور دنیا باشه) یا اگر کسی اونو می شناخت بهم خبر بده (:
اول یک مقدمه می شنویم از مترجم و بعد ده تا کوان رو… دو کوان از کوانهای ریشههای بی ریشه ترجمه نشدن یا من ندارمشون که به احترام مترجم ناشناس اصلی، به این متن اضافهشون نکردم. ذهنتون رو باز کنین چون در این پادکست ممکنه به روشنشدگی در مورد برنامه نویسی دست پیدا کنین.
یک شماره کوتاه از رادیو گیک که بهانه اش فقط یک آهنگه از خانم گیتا. تا خانم گیتا تلفن رو جواب می ده و سازش می کنه، ما هم نگاهی می ندازیم به چند سوال در مورد شات دان شدن دولت آمریکا تا به عنوان یک گیک معنی حرفهایی که دور و برمون می زنن رو دقیقتر از اکثریت درک کرده باشیم. این شماه و این شماره ۳۱ رادیو گیک. فراموش نکین که رادیو گیک یک ایستگاه رادیویی نیست. رادیو گیک یک حرکتگاه رادیویی است!
خب.. راستش این شماره اصلا فقط به یک دلیل درست شد! خانم گیتا و این آهنگش! [یک تیکه از آهنگ] ولی خب گفتم در مورد چاشتا لوشکا با آمریکا که نمی شه حرف زد، حداقل در مورد شات دان شدن آمریکا حرف بزنیم چون به قول اون دوستمون این آمریکا هم که به ما رسید پولش تموم شد شات داون شد حالا ما لابد باید از کمیته امداد امام براش کمک بفرستیم. سوال جوابهای خوبی رو از مقاله «شات دان شدن آمریکا: راهنمایی برای غیرآمریکاییها» رو براتون می خونم اول.
لطفا توضیح بدین که چه اتفاقی افتاده
دولت آمریکا شروع کرده به تعطیل کردن سرویسهای غیرحیاتیاشت. صدها هزار کارمند این خبر رو دریافت کردن که باید به مرخصیهای اجباری بدون حقوقی برن که معلوم هم نیست چقدر طول بکشه. این شات دان نیمه شب اتفاق افتاده و احتمالا تاثیر مهمی توی بزرگترین اقتصاد جهان خواهد گذاشت
چرا؟
خب دولت فدرال چاره ای نداشته. سال مالی آمریکا توی سی سپتامبر تموم شده ولی سیاستمدارها هنوز نتونستن روی بودجه سال بعد توافق کنن. حتی مذاکرات در مورد یک بودجه موقت هم به نتیجه نرسیده و بدون توافق روی بودجه اول توی کنگره و بعد توی سنا هیچ روش قانونی برای حقوق دادن به کارمندهای دولت وجود نداره.
چرا نمی تونن بودجه رو تصویب کنن؟
طبق قانون اساسی آمریکا، رییس جمهور نمی تونه به تنهایی قانون تصویب کنه و با وجودی که هفتهها هست صحبت می کنن، جمهوری خواهها هنوز با قانونی پیشنهادی باراک اوباما تحت عنوان Affordable Care Act که یک جور بیمه مدنی برای همه است در برنامه بودجه ارائه شده به سنا موافقت نکردن.
مجلس نمایندگان توسط حزب جمهوری خواه اداره می شه که با حضور تی پارتی، مخالف جدی برنامه تامین اجتماعی اوباما هستن. اونها سعی کردن با عدم تصویب بودجه، به رییس جمهور فشار بیارن. در مقابل سنا که تحت کنترل دموکراتها هست طرف اوباما رو گرفته و برنامه رو تصویب نکرده و به مجلس نمایندگان برگردونده.
آیا شات دان یعنی کل دولت تعطیله؟
نه اصلا. این ایده آنارشیستها یا لیبرالهای اکستریم که دولت کلا تعطیل بشه عملی نشده. سرویسهای حیاتی مثل تامین اجتماعی و غیره هنوز کار می کنن. همچنین ارتش آمریکا به عملیاتش ادامه می ده و اوباما در روز دوشنبه یک قانون رو امضا کرده که اجازه می ده نیروهای ارتش توی افغانستان هنوز حقوق بگیرن. ولی صدها هزار کارمند غیر حیاتی (از کارمندهای پنتاگون تا پارکهای ملی تا ناسا) مجبورن به مرخصیهای بدون حقوق برن.
و بعدا چی می شه؟
سیاستمدارهای واشنگتن دوباره دیدار می کنن تا با چونه زنی به یک نتیجه برسن. سنا احتمالا تاکید می کنه که اوباماکر حذف نخواهد شد و چون نتیجه جدیدی نمی گیرن کارمندهای دولت کماکان بدون حقوق می مونن. یک گزینه هم تصویب یک بودجه موقت است ولی احتمالا اوباما طرفدار اون نیست چون فقط مشکل رو به چند هفته دیگه موکول می کنه.
اینکار برای آمریکا چقدر ضرر داره ؟
اگر آدم ها حقوق نگیرن، خرج هم نمی کنن. یک مشکل هم ناتوانی آدمها در پرداخت پولهای مهم مثل بهره وامها یا قرض بانکها است. یک موسسه تحقیقاتی تخمین زده این جریان روزانه حدود ۳۰۰ میلیون دلار به اقتصاد آمریکا ضرر می زنه.
جواب درستتر وابسته به اینکه جریان چقدر طول بکشه. همون تحلیل می گه که یک شات دان دو هفته ای احتمالا ۳دهم درصد از GDP آمریکا کم می کنه ولی اگر این جریان یک ماه طول بکشه، جی دی پی ۱.۴٪ پایین خواهد اومدم.
قبلا هم این اتفاق افتاده؟
این اولین شات دان بعد از ۱۹۹۵ است. زمانی که بیل کلینتون و نمایندهها نتونستن در مورد بودجه سرویسهای فدرال به توافق برسن. اونبار این جریان ۲۸ روز طول کشید. در دهه ۱۹۸۰ این جریان حتی مرسومتر بود و هر بار چند روزی به طول میانجامید. در مجموع دولت آمریکا ۱۷ بار این موضوع رو تجربه کرده.
چرا این توی بقیه کشورها پیش نمی یاد؟
شات دان شدن نتیجه پروسه دموکراتیک آمریکا است. رییس جمهور به شکل همزمان رییس دولت و ریس دولت فدراله بدون اینکه داشتن اکثریت در سیستمهای قانونگذاری براش تضمین شده باشه. شخصی توضیح بدم…
بازارها چطور به این جریان واکنش نشون می دن؟
تا اینجا که ترسی نبوده. سرمایه گذارها معتقد هستن که شات داون کوتاه مدت خواهد بود. البته قیمت دلار کمی کاهش پیدا کرده – تقریبا نیم سنت در مقابل ارزهای دیگه.
نامه ها
مهدی
الان یهو یاد اون پادکستت افتادم که توش در مورد اون یارو که ماشین زمان ساخته بود صحبت کرده بودی. یارو گفته بود شیش ماه دیگه همه شادیم الانو میگفت؟ بنده خدا بیراه هم نگفته بود :D :P
[یادم رفت اسم مهدی رو بگم.. یعنی کلا بخش نامه ها نخوندم و همینطوری تو صحبت ها اشاره کردم به جریان]
بخش آخر
[کمی آهنگ]
اما بذارین توضیح بدیم که چه بخش های از آمریکا تعطیل شده.. خیلی بامزه است.. خلاصه اش شبیه همون جریان خلاصه ادیان است که هر چی خوبه ممنوعه (: اینجا هم هر چی چیز باحاله تعطیل شده. نیویورک تایمز آمار می ده.
واشنگنتن، ایالات متحده – نشانه دیگری از شکست سیاستهای اقتصادی در خیابانهای پایتخت به چشم می خورد. ارتشیان یونیفورم پوش هنوز اعلام حکومت نظامی نکردهاند ولی بازداری صرافیها از خرید اسکناسهای سبزرنگ نشانگر تغییری هستند که در راه است.
دوشنبه شب گذشته در میان هوای خنک پاییزی، رسانهها مجبور به اعلام این خبر شدند که دولت فدرال قادر به تامین هزینههای خود نبوده، تعطیل میشود؛ نمونهای آشکار از ناتوانی اقتصادی این جمهوری رو به زوال.
حاکمان چند شاخه این جمهوری در تنگنای تفاوتهای نظری در مورد شیوه اداره دولت، نتوانستند به توافقی اقتصادی در مورد بودجه برسند و سادهترین وظایف یک حکومت را معلق گذاشتند. هرچند که در گذشته نیز بارها این اتفاق تکرار شده بود اما مخالفان باراک اوباما و برنامه بلندپروازانهاش مبنی بر رساندن همه ساکنان این کشور به سطح استاندارد بهداشت بین المللی، تصمیم گرفتند تا بار دیگر رییس جمهور را وادار به کرنشی اجباری و کوتاه آمدن از برنامهاش بکنند.
اوباما که شش سال است سکان هدایت کشور را در دست دارد حالا در موقعیتی گیج کننده قرار گفته. او با وجود کنترل کامل بر سکان هدایت کشور و داشتن بازوهای اجرایی مانند سیستم شنود فوق پیشرفته ای که بسیاری از ساکنان کشور را زیر نظر دارد و امکان انجام عملیات نظامی در سراسر جهان و کشتن مخالفان در کشورهای مختلف با هواپیماهای کنترل شونده از راه دور، از چرخاندن چرخ ابتدایی ترین موسسات کشور مانند پارکهای ملی و موزهها نیز ناتوان شده.
رهبری این کمپین گسترده مقاومت در برابر رییس جمهور را سناتور تد کروز بر عهده دارد – فاندامنتالیستی جوان از منطقه تگزاس. کروز این مقام را با سخنرانی آزادی که به مدت ۲۱ ساعت در کنگره انجام داد کسب کرده. سخنرانیای که با اشارات به نقل قولهایی از فیلمهای علمی تخیلی و کتابهای کودکان اشارهای مستقیمی بود به شهامت و فداکاری یک رهبر در راه یک هدف. این حرکت توجه رسانهای عظیمی جلب کرد هرچند که بسیاری از مخاطبین رسانهها، متوجه هدف سیاسی او نبودند.
هرچند که اکثر ناظران، انتخابات اخیر ثروتمندترین کشور جهان که حالا به خاطر به پایان رسیدن پول دولت شات داون شده است را آزاد و منصفانه ارزیابی کردهاند، بحران فعلی این سوال را پیش آورده که آیا دولت صلاحیت و توان اداره این کشور ۳۰۰ میلیون را داراست یا خیر. این سوال با در نظر گرفتن زرادخانه کشتار جمعی ای که این کشور در جای جای جهان ایجاد کرده اهمیت بسیار بیشتری هم پیدا می کند.
خود آمریکاییها هم شروع کرده اند به پرسیدن سوالاتی سخت. برای مثال راننده تاکسی ای که خبرنگار ما را به فرودگاه میرساند حین رانندگی در روی اسفالتی که به خوبی مرمت نشده بود پرسید «آیا سیاستمدارها متوجه هستند که دارند با کشور و مردمش چکار می کنند؟»
موسیقی
اصولا این شماره درست شد به خاطر این موسیقی! لبخند بزنین با خانم گیتا و آهنگ الو الو الو الو.. خواهش می کنم الو! خواهش می کنم… سازش می کنم الو! سازش می کنم.