مواظب باشید تحریک نشوید: بنگ!


بنگ! بنگ! بنگ! یاد چی می افتین؟ هفتیر بنگ بنگی؟ حشیش؟ تصادف؟ خب یک بیمار هم هست که با دیدن این لغت، یاد سکس می افته؛ احتمالا چون اصطلاحی هست به اسم «گنگ بنگ» که برای رابطه جنسی چند مرد با یک زن استفاده می‌شه (: این آدم بیمار به این نتیجه رسیده که این لغت باید در اینترنت غیرقابل جستجو باشه..

ضریب جیم یا چرا در مورد تونل دی ان اس می نویسم

بیاین یک ضریب تعریف کنیم و اسمش رو بذاریم ضریب جیم که یک مفهوم است و نه یک عدد. ایده من این است که اگر میزان مفید / جالب بودن یک پست وبلاگ رو ضربدر تعداد افرادی که اون رو مفید / جالب می‌دونن بکنیم، یک عدد به دست می‌یاد که می‌تونیم بهش بگیم ضریب جیم. چون دو تا مقدار اولی به راحتی سنجش پذیر نیستن، ضریب جیم هم قابل بیان عددی نیست.

حالا که ضریب جیم رو داریم، می تونیم به راحتی تصمیم بگیریم چه مطلبی رو باید در وبلاگ نوشت و چه مطلبی رو نه. مد‌ت‌ها قبل یکی از دوستانی که من خیلی خیلی کم دیده‌امش ولی یکی از بهترین دوستانم است (هه هه! ضریب جیم اینجا هم خودش رو نشون می ده!) لینک http://dnstunnel.de/ رو برام فرستاد. من هیچ وقت نمی‌دونستم باید در موردش چی و چقدر بنویسم اما همیشه برام بسیار جالب بود و جذاب و مفید. حالا که ضریب جیم رو معرفی کردم، می‌دونم که این مطلب باید نوشته بشه. حتی اگر فقط به درد یک نفر بخوره (: شدیدا پیشنهاد می‌کنم دیگران هم بخوننش. البته فقط صورت مساله رو:

صورت مساله: جایی نشسته‌اید که شبکه محلی بی‌سیم دارد اما وقتی وصل می‌شوید و آدرس سایتی را وارد می‌کنید یک صفحه لاگین باز می‌شود که باید کد وارد کنید یا اعتبار بخرید و … تا وقتی این کد را وارد نکرده‌اید یا اعتبار نخریده‌اید، هر سایتی که بزنید،‌نتیجه همین صفحه است.

غیرطبیعی است؟ اصلا (: اکثر فرودگاه‌ها، مکان‌های عمومی، هتل ها و … که اینترنت پولی دارند، با این روش کار می‌کنند.

راه حل؟ http://dnstunnel.de/

من توضیح فنی نمی‌دهم. کار خیلی راحتی هم نیست ولی احتمالا برای بعضی‌ها واقعا ارزش خواندن دارد و برای بعضی‌ها از نظر فنی واقعا جذاب. مطمئنا آدم‌های خیلی کم با علاقه خیلی زیاد که باعث متعادل شدن ضریب جیم می‌شود (:‌

نکته: این کار احتمالا غیرقانونی است. حواستان باشد. احتمالا همه شما هم مثل من اعتقاد دارید که Internet Should be Free / اینترنت باید رایگان باشد ولی به هرحال این ایده همه نیست (:

هفته خواندن کتاب‌های ممنوعه


این هفته در ایران تلویزیون پر شده از تبلیغات پلیس برای خودش تحت عنوان «هفته نیروی انتظامی»، اما در جهان خبرهای دیگری است. این هفته هفته کتاب‌های ممنوعه است. البته تقریبا در هیچ کشوری از جهان مثل ایران سانسور کتاب و خواندن خط به خط هر کتاب قبل از چاپ مرسوم نیست ولی به هرحال مفهوم «کتاب ممنوعه» معنای خود را حفظ کرده است. این روزها کتاب‌های ممنوعه ممکن است کتاب‌هایی باشند که در فلان کتابخانه اجازه ورود ندارند، در کتابخانه مدارس قرار نمی‌گیرند، کلیسا خواندن آن‌ها را قبیح اعلام می‌کند و …

در این میان یک کتابخانه این هفته را جشن گرفته است. کتابخانه عمومی Twin Hickory برای جلب توجه عموم به زشت بودن ممنوعیت خواندن کتاب از داوطلبان خواهش کرده است تا در ویترین کتابخانه بنشینند و در سکوت کتاب‌های ممنوعه را بخوانند.

هفته قبل هم به همین مناسبت گفتگویی را می‌خواندم با نویسنده کتاب «قطب‌نمای طلایی». نویسنده توضیح می‌داد که کتابش یکی از پرماجراترین کتاب‌های امسال بوده و به دلایل متنوعی مثل نگاه متفاوت به دین،‌ در بعضی از کتاب‌خانه‌ها اجازه حضور نیافته است. لب کلام نویسنده این بود که با نگذاشتن این کتاب‌ در کتابخانه، فقط مردم را از وارد شدن به کتابخانه دلسرد کرده‌ایم و البته آن‌ها را تشویق کرده‌ایم تا دنبال کتاب بگردند و آن را بخوانند. راستش من هم این کتاب را دیدم ولی نخریدم و الان افسوس می‌خورم (: حتما در سفر بعدی، هر سه جلد را خواهم خرید (:

راستی شما می‌خواهید در طول این هفته کدام متن ممنوعه را بخوانید؟

فیلتر شدن سایت تغییر برای برابری

احتمالا تا حالا با سایت تغییر برای برابری آشنا هستید. از چند روز قبل سایت قدیمی این دوستان به آدرس http://we-change.org فیلتر شد و این روزها با دومین جدید کار می کنند: http://we-change.biz. این موش و گربه بازی سخت است ولی ممکن است باعث چیزهای جالبی هم بشود. این چند وقت خیلی خیلی سرم شلوغ است. نه به نوشتن می رسم و نه به عملی کردن فکرها ولی موفق خواهیم بود بدون شک (: خوش بینم و خندان (:

لینک های مربوط به مصوبه ساماندهی وبلاگ ها و وب سایت ها

 تلفنچی: مگر ساماندهی ایراد دارد؟

 یک لیوان چای داغ: سایتم را ثبت کردم

 علف هرزه: مجوز وبلاگم صادر شد

 بیلی و من: نامه سرگشاده بیلی و من به وزیر ارشاد

 رها: مجوز ارشاد برای وبلاگ

 زد فاکتور :‌ بياييد خائنان را بشماريم

 فواد : قیچی کند سانسورچیان و چاقوی تیز نقد ما

 نیمه گمشده : نگاهی از یک زاویه دیگر به طرح ساماندهی پایگاه های اینترنتی ایران

 متتی : به سامانم نمی پرسی، نمی دانم چه سر داری

 متتی : وقتی نه راه پیش داری و نه راه پس

 کمانگیر : A Law Not Even Obeyed By The President

 دنیای مجازی یا فاجعه مجازی در ایران: سایت ساماندهی و چند مشکل فنی و امنیتی

 ایستگاه: افشای ۱۷ خطای امنیتی و حرفه ای در طرح ساماندهی پایگاه های اینترنتی

 متن مصوبه

 خورشید خانوم سکوت در برابر طرح ساماندهی اینترنت در ایران

 رها: مجوز ارشاد برای وبلاگ

 یک پزشک: امنیت اطلاعات ملی در طرح ساماندهی به وبلاگ‌ها و سایت‌های ای

 یک دانشجوی ایرونی : ساماندهی نمی شوم

اگر شما هم در این باره مطلبی نوشته اید و می خواهید به این صفحه اضافه شود با ایمیل من

تماس بگیرید.

سانسور نامه امام

در این تاپیک معمولا فیلترهای ابلهانه را معرفی می کنم ولی این بار مساله سانسور ابلهانه نامه امام خمینی است توسط حکومتی که خودش پایه گذاری کرده (: البته این جریان در انقلاب های دیگر هم تکرار می شد که رهبر انقلاب کم کم کنار گذاشته می شد ولی در ایران و انقلاب اسلامی این انتظار کمتر می رفت. بخصوص که تعداد زیادی از افراد هستند که هنوز سرسخت هم با امام هستند و هم با سانسور کنندگانش (:

به هرحال… این دفعه مساله سانسور ابلهانه، متعلق است به نامه امام که در انتهای جنگ گفته بود که یکی از فرماندهان سپاه به اون گفته ممکن است در صورت داشتن وسائلی که در طول پنج سال به دست می‌‏آوريم قدرت عمليات انهدامی و يا مقابله به مثل را داشته باشيم و بعد از پايان سال ۷۱ اگر ما دارای ۳۵۰ تيپ پياده و ۲۵۰۰ تانک و ۳۰۰۰ توپ و ۳۰۰ هواپيمای جنگی و ۳۰۰ هلی‌‏کوپتر و قدرت ساختن مقدار قابل توجهی از سلاحهای ليزر و اتم که از ضرورت‌‏های جنگ در آن موقع است داشته باشيم، می‌‏توان گفت به اميد خدا بتوانيم عمليات آفندی داشته باشيم. ولی این نامه وقتی در رسانه های ما چاپ می شه عبارت لیزر و اتم ازش حذف می شه تا نکنه یکهو مردم فکر کنند ما به فکر ساخت سلاح اتمی هستیم یا از سال ها پیش رهبران کشور تصورشان این بود که اگر سلاح لیزر(ی) و اتم(ی) بسازیم می توانیم به دشمن حمله کنیم.

جالب است که حین این سانسور ابلهانه همان کسانی که نامه امام را سانسور کرده اند پشتش هم خبر بدبینی به ایران در پی انتشار نامه محرمانه را منتشر می کنند و می گویند که خارجی ها از اینکه ایران سالهاست قسم می خورد که از اتم فقط به دنبال صلح است ولی از سال ها پیش رهبرانش نوشته بودند که باید برای حمله به دشمن انرژی اتمی داشته باشیم نگرانند.