سیستمهای یادگیری بر اساس نمونهها کار می کنن. باید از چیزها نمونه های زیادی داشته باشیم تا بتونیم به ماشین ها بگیم «اینها رو نگاه کن، حالا سعی کن تکرارش کنی». مثلا اگر قراره ماشین یاد بگیره گربه چیه باید چند هزار عکس گربه ببینه یا اگر قراره صدای ما رو به متن تبدیل کنه، باید چند صد ساعت صدا و متن داشته باشه. حالا معلومه که چرا سیستم های مرتبط با صوت فارسی، عقب از بقیه هستن: چون نمونه هاشون کمه.
شرکت های مختلف برای حل این مشکل راه حل های مختلف دارن. مثلا ممکنه یک شرکت ارائه دهنده نقشه، چند ده نفر رو بذاره که اسم همه خیابون ها رو چندین بار بخونن تا بعدا کامپیوتر بفهمه «یوسف آباد» چطوری تلفظ می شه و اگر شما گفتین «یوسف آباد» بفهمه ماجرا چیه. اما همه که یه مرکز تماس ندارن و حتی اگر هم داشته باشن، در نهایت به چند صد ساعت صدا می رسن. پس چیکار کنیم؟
پروژه بنیاد موزیلا قراره با هممون کمک کنه. هم به همه تولید کننده های سیستم های مرتبط با صوت فارسی [و هر زبون دیگه] و هم به همه مصرف کننده هایی که لازم داریم کامپیوترها صدامون رو بفهمن. توی پروژه صدای مشترک موزیلا، شما صداتون رو اهدا می کنین، ترسناک نیست! در واقع می رین و چند تا جمله رو با صدای طبیعی خودتون می خونین و دیتابیسی از متن و صدا رو کامل می کنن. اگر هم ترجیح دادین، می تونین به جای خوندن جمله، جمله های بقیه رو گوش بدین و اعتبار سنجی کنین. دیتابیسی که درسته می شه، آزاد است و در اختیار هر کسی که بعدا بخواد روش کار کنه.
پروژه صدای مشترک ابتکار موزیلا برای کمک به آموزش ابزارهای یادگیری ماشین است تا بدانند مردم واقعی چگونه صحبت میکنند.
توی این پروژه شما حتی می تونین سن و جنس خودتون رو هم بزنین و دیتایی غنی تر برای هر کسی درست کنین که می خواد به کامپیوترها «فهمیدن» صدا رو آموزش بده. همونطور که گفتم این دیتابیس کاملا آزاد و قابل استفاده توسط همه است و مشارکت توش باعث می شه زندگی همه فارسی زبان ها آسونتر و با کیفیت تر بشه. پس به صفحه پروژه صدای مشترک موزیلا برین و چند تا جمله بخونین و حتی مثل من صفحه اش رو باز بذارین و گاه گداری برای رفع کسالت هم که شده، چند تا جمله از خودتون اهدا کنین یا به جمله های بقیه گوش بدین و بگین درست خوندنش یا نه. اینطوری همه با هم به پیشرفت زبان فارسی در دنیای کامپیوتر کمک کردیم و زودتر به دنیایی می رسیم که توش اگر کسی دوست نداره، مجبور نباشه تایپ کنه.
من می خوام یک دوره آموزشی بلاک چین بسازم، به همراه نگاه دائمی به بیت کوین. تو این دوره آنلاین که احتمالا حدود ۱۵ ساعت می شه و احتمالا حدود ۲۰ ویدئو، مفاهیم پایه ای پشت بلاکچین مثل منطق و مفهوم کلی، مفاهیم مورد نیاز رمزنگاری، اثبات کار و موارد مشابه رو می گیم و همزمان دائما نمونه اجراییش توی بیت کوین رو نگاه می کنیم. سر فصل ها از روی کتاب Bitcoin and Cryptocurrency Technologies_ A Comprehensive Introduction خواهند بود که جاهای مختلفی مثل برکلی، کرنل و پرینستون تدریس می شه. در اواخر دوره یک سیستم مستقل بلاک چین برای خودمون خواهیم نوشت تا مطمئن بشیم که همه مفاهیم رو نه فقط فهمیدیم که می تونیم استفاده کنیم و با بررسی بخش هایی از کد بیت کوین دوره رو تموم خواهیم کرد.
هدف من درست کردن یک دوره آزاد برای هر کسی است که به بحث علاقمنده ولی فکر کردم این پروژه می تونه یک منفعت دیگه هم داشته باشه: جمع آوری کمک مالی برای سیل زده هایی که نباید از یادشون ببریم.
برای همین توی سایت ۲نیت، یه پروژه تعریف کردم که حینش بتونیم ۱۰ میلیون تومن جمع کنیم (با احتساب ۱۰٪ سود سایت) و صد در صدش رو به یکی از سازمان ها / تیم هایی بدیم که دارن در مناطق سیل زده کار می کنن یا در اونجا کار مفیدی از پیش می برن. هنوز تصمیم نگرفتم چه سازمان یا گروهی ولی کار سختی نخواهد بود چون در اون مقیاس پول کوچیکی است و احتمالا باهاش می شه یه کار کوچیک رو پیش برد یا جمع کرد. پس اگر سازمانی هستین که دوست داره لوگوش یا اسمش تو این ویدئوها باشه یا کسی هستین که دوست داره هر مقدار که می تونه کمک کنه تا هم به سیل زده ها کمک بشه و هم دوره رو بسازیم، از کمپین تولید دوره آموزشی بلاکچین در حمایت از سیل زدگان مشارکت کنین که دو تا چیز خوب رو پیش ببریم.
معلومه که اگر این پول جمع نشه هم دوره ساخته می شه (: این فقط یک بهانه است برای یک کار جانبی خوب و معلومه که من در کل مخالف خیریه هستم و به نظرم مشکلات آدم ها چیزی نیست که با پول جمع کردن آدم های دیگه حل بشه. سیستم موظف است با اونهمه بودجه و نفت و مالیات این مشکلات رو حل کنه… ولی وقتی نمی کنه مجبورم قدم کوچیک خودم رو بردارم چون در نهایت، رنج یک نفر آدم شاید کمتر بشه.
خب دوستان، بعد از یکماه تقریبا ۳۰۰۰ نفر فرم نظر سنجی سالانه کار و زندگی برنامه نویسان و مدیران سیستم رو پر کردن و نتایج آماده انتشاره. این نظر سنجی سالانه می تونه در طول زمان کلی به کمک ما بیاد و در نبود یک سندیکا، حداقلی از اینکه چقدر باید حقوق بگیرم یا چه شرایطی باید از یک محیط کار بخوایم رو بهمون نشون بده. همچنین با سبک زندگی و خیلی چیزهای همدیگه آشنا می شیم و میبینیم بقیه چه چیزهایی بلدن و کجاها کار می کنن و احتمالا مسیری برای پیشرفت خودمون پیدا می کنیم. پس با تشکر از همه ۲۹۵۷ نفری که پرسشنامه رو پر کردن، اول به این نمودارها نگاهی می کنیم و بعدش اون آخر، فایل اصلی رو می ذاریم تا اگر کسی خواست، تحلیل خودش رو بده. منم در طول عید سعی می کنم چند تحلیل روی دیتاها انجام بدم و سعی کنیم روابط آماری بینشون رو کمی کشف کنیم. شما هم اگر کار جالبی روی دیتاها کردین خوشحال می شم بهم لینک بدین و بهم معرفی کنین تا توی همین سری ها اضافه اش کنم.
اما اولین مطلب، منطقا آمار ابتدایی است.
اطلاعات جمعیتی
میبینیم که بیشتر پاسخ دهندهها جون هستن و مرد. زنها ۱۰٪ جمعیت پاسخگو رو تشکیل دادن و افراد ۴۰ سال به بالا بسیار کم هستن. این هم میتونه به خاطر شکل بازار باشه هم به خاطر ترکیب کسانی که این پرسشنامه بهشون می رسه و حوصله می کنن بهش جواب بدن.
حدود ۲۸٪ پاسخگوها گفتن کمتر از ۱ سال سابقه کار دارن و سابقه کار یک تا هفت سال، تقریبا ۵۰ درصد جمعیت رو میپوشونه. همچنین بیشترین پاسخگوها لیسانسشون رو گرفتن و رتبه دوم دست کسانی است که در حال تحصیلن.
کار و شرکت
اما کجاها کار می کنیم؟
همونطور که میبینین، امسال حضور استارتاپها پر رنگ است. و البته کماکان شرکتهای تولید نرم افزار، رتبه اول رو دارن. همچنین درصد ۴.۷ برای حضور در شرکتهای خارجی هم قابل توجهه.
بیشترین گروه مربوط به توسعه دهندههای بک اند است و البته فول استک که در حال رشده. فول استک با اسم دهن پر کنش این روزها داره تبدیل می شه به «بیا همه کار بکن» (: بعد از این دو تا توسعه دهندههای موبایل بیشترین شغل رو دارن و ۱۷٪ هم توسعه دهنده نرم افزارهای دسکتاپ هستن.
دورکاری هنوز زیاد باب نیست ولی ظاهرا قابل توجه است.
زندگی شخصی
یک بخش هیجان انگیز از این نظرسنجی، شیوه زندگی شخصی ما است. این سوالهای است که کمتر پرسیده می شه و معمولا پرسیدنش به شکل مستقیم از آدم ها درست نیست. در نتیجه در این بخش با دید فان، می بینیم که تو زندگی شخصی چطور آدم هایی هستیم. توجه کنید که خیلی جاها آدمها می تونن به چند گزینه رای بدن و در نتیجه نیازی نیست جمع درصدها، صد باشه.
این بخش باید بعدا بر اساس جنسیت جدا بشه، اما به هرحال به شکل کلی میبینیم که استریوتایپ «تی شرت و جین» فعاله. البته تقریبا نصف جمعیت گفتن پیرهن مردونه هم میپوشن و یک سومشون گفتن ساعت میبندن. فقط ۵٪ ما کت و شلوار می پوشیم و بین حجاب ها، شال مرسومترینه. ۵٪ هم معتقدن تیپشون از اکثریت متفاوت است.
چای سیاه هنوز در مقابل قهوه برنده است و ۱۲٪ ما نوشیدنیّای انرژی زا هم میخوریم. خوشبختانه نوشابه حضور پررنگی نداره و به جاش آب، رقیب سوم است (:
از بین ۲۱۳ نفری که میگن تو بدنشون تغییرات دادن، تتو با ۳۷٪ بیشترین طرفدار رو داره. همچنین پیرسینگ گوش با ۲۱٪ قابل توجه است (که باید در مورد جنس جداسازی بشه) و ۱۷٪ هم گفتن از تقویت کنندههای حواس استفاده میکنن – منم دقیق نمی دونم چیه (: منطقا از عینک تا سمعک باید جزوش باشن. اوه.. ۳٪ ما هم پیرسینگهای غیر از گوش داریم و کلا جوابهای متفرقه این بخش هم جالبه. بعدا در موردش مینویسم و در دیتاهای اصلی هم میتونین ببینین.
حدود ۴۰٪ جمعیت ازدواج کردن یا با پارتنر دائمشون هستن. یک چهارم ما علاقمند هستیم رابطه ای رو شروع کنیم و البته ۱۵٪ ما با یه چیزی تو کامپیوترمون تو رابطه ایم (:
متاسفانه یک چهارم ما در سه ماه گذشته هیچ کتابی نخوندیم. یک چهارم هم یک کتاب خوندیم ولی عوضش بقیه، بیشتر از دو کتاب در سه ماه خوندن. یادمون باشه خوندن افق دید ما رو گسترش می ده و ما رو آدم جذابتری میکنه و به خودمون هم بیشتر خوش می گذره (:
سبک کار
خوشبختانه ۸۰٪ پاسخگوها دارن از سورس کنترلها استفاده میکنن، تقریبا همه از گیت. یک سوم هم از بیلد سیستمها و یک چهارم از کانتینرها. این آمار بسیار خوبیه و به نظرم باعث افتخار (: چیزی که جاش خالیه استفاده از کلاود است که منطقا در بقیه دنیا رتبههای اول رو داره ولی خب با اینترنت ما و تحریم ها و … منطقا خودمون باید پروایدر تمام سرویس های کلاودی خودمون هم باشیم (:
در صدر بودن جاوااسکریپت (ترکیب بک و فرانت) و اسکوئل منطقی است به نظرم. ولی اینکه پایتون رتبه سوم رو گرفته واقعا نشون می ده شدیدا در حال رشد است. پی اچ پی و جاوا که حاضرهای همیشگی هستن و بودن سی پلاس پلاس و سی هیجان انگیزه. همچنین بش جایگاه جالبی داره و بودن گو، نشون می ده اقبال بهش زیاد بوده. فقط ۴٪ از ما گفته ایم که هیچ برنامه نویسی ای نمی کنیم. بازم جدا کردن این آمار نسبت به عنوان شغلی می تونه مساله رو واضحتر کنه. احتمالا اکثر مدیر سیستم ها با بش و پایتون اسکریپت های کوچیک می نویسن که باعث شده آمارشون بالاتر بیاد.
و اینجا هم حضور پایتون جالبه. خیلی ها دوست دارن یادش بگیرن، به هرحال در دنیا هم شدیدا در حال رشده. زبان گو هم وضعیت مشابهی داره. این ممکنه حاصل تبلیغات این چند وقت روی گو و پایتون در وب فارسی هم باشه (: جاوا رتبه سوم رو داره که احتمالا یه انتخاب شغلی معقوله و امیدوارم سال بعد راست بالاتر اومده باشه.
اکثر ما از ترکیب کردن ویدئوهای خارجی و ویدئوهای مستقل و یک پروژه، چیز یاد میگیریم. کمترین یادگیری ما در کلاسهای فیزیکی اتفاق افتاده.
جای مایاسکوئل و ام اس اسکوئل منطقی است. چیزی که هیجان انگیزه حضور پر رنگ اسکیولایت در کارهای ماست (:
با توجه به محبوبیت ویندوز ۱۰، تقریبا ۷۰٪ از انواع ویندوز استفاده میکنند. مککارها ۱۳٪ هستند و حضور لینوکس هم پر رنگ است. حدود ۱٪ هنوز به ویندوز ایکس پی وفادار هستند و البته در معرض انواع مشکلات امنیتی (:
اما روی سرور لینوکس اوبونتو و سنت او اس محبوبترین است و وقتی بخواهیم ویندوز انتخاب کنیم ویندوز ۲۰۱۶، انتخاب اکثریت. با توجه به حضور تنها ۱.۵٪ی بی اس دیها، لازم است یادآوری کنم که بی اس دی ها یکی از بهترین گزینهها برای سرورهای مهم هستند و انتخابی خوب برای شرکتهای بزرگ که احتمالا به خاطر [نگرانی از] کمبود متخصص، در ایران خیلی سراغشون نرفتهایم.
و آدمهامون ظاهرا هنوز به تلفنهای خنگ قدیمی که یک هفته باتری دارن وفادارن، حداقل نزدیک ۳٪ مون (:
و در بحث بامزه بین کامپیوتریها، تب جلو است و هشت درصد هم اهل این شوخی نیستن (:
و البته در بحث بامزه دوم، ترم تیره پیروزه
حقوق و مزایا
و مهمترین بخش ماجرا، حقوق و مزایا! شدیدا لازمه که این بخش بعدا با چیزهایی مثل سابقه کار، زبانهای مورد استفاده و … بررسی بشه ولی فعلا اطلاعات خام!
بیشترین چیزی که شرکتها به کارمندها میدن، چای و قهوه رایگانه (: منطقی هم هست. بعد از اون بیمه است و بیمه تکمیل. جالبه که باشگاه داخل شرکت یا عضویت باشگاه ورزشی تنها ۱۷٪ ذکر شده در حالی که از نظر قانون کار، الزامیه که شرکت به شما فرصت / امکان ورزش بده. حدود یک چهارم شرکتها در صورت نتایج مناسب،به کارمندها پاداش میدن اما در نهایت به نظر میرسه امکانات یا مزایای چندانی به کارمندها داده نمیشه. ۲۲٪ شرکتها ناهار رایگان دارن.
در این بخش نیمی از پاسخگوها گفتن که کار ساعتی هم میکنن و ۱۸٪ بین ده تا ۲۵ تومن و ۱۲٪ بین بیست و پنج تا پنجاه براش میگیرن. درآمد بالای ۲۰۰ بسیار نادره و برای گرفتن نتایج دقیقتر، لازمه اینو در کنار تجربه و حوزه کاری بذاریم.
متاسفانه اینجا هم فضا خیلی عالی نیست. ۲۳٪ ما با ماهی زیر یک میلیون کار می کنیم که البته با بودن بخش قابل توجهی فریلنسر و دانشجو، عدد دور از ذهنی نیست. کمتر از یک چهارم ما حقوقی بالاتر از ۵ تومن میگیریم که با تصور عمومی از بازار فرق داره. گزارش بعدی باید ارتباط حقوق و تکنولوژی های مورد استفاده، مدرک، نوع شرکت و سابقه کار باشه تا بتونیم قرارداد بهتری ببندیم.
رضایت کلی
ولی ما برنامه نویسی، مدیریت سیستم و سر و کله زدن با کامپیوترها رو دوست داریم. نزدیک ۷۰٪ ما واقعا راضی هستیم که اینکار رو انتخاب کردیم و تنها نزدیک ۱۰٪ به نوعی ابراز نارضایتی کردیم.
امیدوارم نتایج کمک کنه که ما در طول سالهای آینده با انتخاب راه دقیقتر و مذاکره بهتر، رضایتمون رو بالاتر ببریم. اوه… مهمترین مساله، این هم نتایج خام برای هر کسی که می خواد هر استفاده / تحلیلی از روش بکنه، البته بسیار خوشحال می شم اگر هر تحلیلی روی این اطلاعات کردین، بهم خبر بدین که همینجا لینک بدم تا مجموعهمون کامل باشه.
آخرین باری که دیدین یک نفر به جای ریختن خاکستر و ته سیگار توی خیابون از جاسیگاری ماشینش استفاده کرده کی بوده؟ احتمالا توی ۱۰ سال اخیر نبوده. حداقل من که ندیدم. متاسفانه آشغال ریختن خیلی طبیعی شده و حتی گاهی آدم ها سعی می کنن آشغال رو حتما توی یه چاله آب بندازن که لابد بعدا در آوردنش سخت تر بشه. نمی دونم واقعا چرا. این وسط بخش بزرگی از مالیات ما هم صرف این می شه که یکی راه بیافته و آشغالهامون رو از زمین برداره. بخصوص اگر شما هم اهل آشغال ریختن نباشین، دیدن آشغالهای بقیه بسیار دردناکه – بخصوص در جاهایی که سال ها می مونه و کسی مسوول برداشتنشون نیست. این مساله روی ذهن یه نفر دیگه هم خیلی فشار آورده بود و بالاخره یک ماجرای خوب رو شروع کرد. اون توی فیسبوکش پیشنهاد کرد که نوجوونهایی که حوصله شون سر رفته، برن بیرون و یه جایی که به نظرشون آشغال زیاده رو تگ کنن و یک بار با دوستاشون برن و آشغالهاش رو جمع کنن و با تگ TrashTag یا #آشغال_تگ عکسش رو منتشر کنن. مساله کم کم خیلی فعال شد تا بعدا ردیت هم ماجرا رو دید و ساب ردیتش رو تشکیل داد و الان کاملا طبیعی است که همه جا عکس هایی ببینین از آدم هایی که با یک کیسه پر از آشغال عکس گرفتن و زیرش نوشتن TrashTag . کسانی که با حوصله تر هستن، از یک جا «قبل و بعد» عکس گرفتن تا نشون بدن که یک تلاش نه چندان طولانی چقدر می تونه مفید باشه.
برای ما هم ایده بدی نیست، بخصوص که نزدیک عید هم هستیم و اگر تا اون موقع بیشتر دیده شده باشه، ممکنه کشورمون رو یک کمی تمیز تر کنه. معلومه که مثل بقیه چیزها، راه حل مشکلات سیستم، تلاش افراد مستقل برای حذف تبعات مساله نیست اما بازم برداشتن یک آشغال و تربیت یک آدم و تمیز کردن یک جا بهتر از ناامیدی است. اگر شما هم جای کثیفی روی اعصابتون بود، ایده بدی نیست که دست به کار بشین و با عکس قبل و بعد، تمیزش کنین. بخصوص توی عید و سفر.
سلام دوستان. یکبار دیگه آخر سال شد و خوشحالم که سومین سال متوالی است که داریم نظر سنجی بزرگ وضعیت کار و زندگی خودمون رو برگزار می کنیم. این نظر سنجی طولانی است ولی امیدوارم بامزه هم باشه (:
در سال گذشته حدودا دو هزار نفر بهش جواب دادن و نتایج تجمیعی و البته ریز منتشر کردیم. اهمیت این نظر سنجی اینها است:
کاملا مستقل از هر سازمان و شرکتی برگزار می شه
خودمون برای خودمون برگزارش می کنیم و نتایجش صد در صد آزاده
با برگزاری چند ساله اش، خواهیم تونست خیلی چیزها رو در مورد خودمون بفهمیم
بهمون دید می ده که بقیه دوستامون چطوری کار می کنن
و بهمون هدف می ده که چیکار کنیم احتمالا بهتره و چه فرصت هایی هست
برای دیدن نتایج سال گذشته به نتایج این سرچ نگاه کنید و بهترین مشارکت شما هم این خواهد بود که لینک و درخواست مشارکت در این نظر سنجی رو برای بقیه برنامه نویس ها بفرستین تا مخاطبین فقط محدود به خودمون نباشن و بچه هایی که تا حالا اسم جادی.نت رو هم نشنیدن هم توش شرکت کنن تا نتایج واقعی تر بشه.
برای شر کردن می تونین از این لینک ها استفاده کنید:
در نظر سنجی بزرگ برنامه نویسان و مدیر سیستم های ایران در سال ۹۷ با انتشار آزاد نتایج برای استفاده همگان شرکت کنید تا در مورد زنگدی خودمون بیشتر بدونیم و قدرت چونه زنی بهتری داشته باشیم.
اینکه کسی به شما اینترنت سریع، ارزون و آزاده بده ایده فوقالعاده ای است که خیلی وقت ها ممکنه حس کنیم واقعی نیست. ولی ظاهرا این هدف بریان هال، واقعی بوده و کار هم کرده. اون و گروهی از داوطلبها، مش نیویورک یا همون NYC Mesh رو راه انداختن تا بتونن آدم ها رو برای اتصال به اینترنت از آی اس پیهای بزرگ بینیاز کنن. محل کار اصلی اونها اینجاست:
در این سقف که بهش سوپرنود می گن، آنتنها سیگنال اینترنت رو به مودمهایی که روی سقفها یا بالکن خونهها نصب شدن میرسونن و این مودم با یک سیگنال وای-فای، اونو به مصرف کنندهها میرسونه و در نهایت با حق اشتراکی کوچیک، همه به اینترنت دسترسی پیدا میکنن. درست مثل یه شبکه درهم برهم که توش هر کس چیزی رو دریافت می کنه، اونو در اطراف خودش پخش می کنه و اینطوری شبکه جلو و جلوتر میره. خود سوپرنود هم با سیگنالی که ارسال میکنه، چندین کیلومتر از شهر رو زیر پوشش میگیره.
شبکه مِش، آلترناتیو آی اس پیهای کلاسیک است. اونجا شما با کابل وصل هستین و اینجا با وایفای.
این شبکه اینترنت اصلی خودش رو از یک اینترنت اکسچنج پوینت میگیره، درست مثل بقیه آی اس پیها. فلسفه پشتش هم اینه که اینترنت رایگان است و فقط دسترسی به اینترنت است که پولیه و پولی که آی اس پی ها در این مورد می گیرن زیادی گرونه و اگر آدمها در یک شبکه مِش به همدیگه کمک کنن، دسترسی بسیار گستردهتر و ارزونتر خواهد شد. چنین شبکه ای شاید کم کم ای اس پی ها رو به افسانهای قدیمی تبدیل کنه و از اونطرف کنترل شرکتها و دولتها بر اینکه ما در اینترنت حق داریم چه چیزی رو ببینیم و بشنویم رو از بین ببره و آدمها به شکل مستقل بتونن برای زندگی خودشون تصمیم بگیرن. البته این هنوز در ابتدای راهه و بر خلاف آی اس پیهای کلاسیک، افرادی که وارد مش میشن باید اطلاعات بیشتر و حوصله بیشتری برای متصل شدن به اینترنت داشته باشن. در حال حاضر نمونههای بزرگ چیزی مثل Guifi.net در اسپانیا است که با ۳۴هزار نود حدود ۵۰هزار کیلومتر مربع از منطقه کاتالونیا رو پوشش میده. تا اینترنت ارزون رو به آدم هایی برسونه که به خاطر کم بودن آی اس پیها در منطقهشون، باید هزینهای بسیار گرونتر برای رسیدن به اطلاعات پرداخت میکردن.
با تشکر از همه ۲۰۰۰ نفری که در نظر سنجی شرکت کردن، حالا ما دیدی از خود جامعه داریم به خود جامعه. در نظر سنجی سالانه برنامه نویسان و مدیر سیستم های ایران، هر سال کلی سوال می پرسیم و کلی آدم جواب می دن و نتایجش رایگان و آزاد برای همه منتشر می شه تا بتونیم تصمیم بگیریم که اگر جایی کار می کنیم چه مزایایی می تونیم بگیریم یا چقدر حقوق باید پیشنهاد بدیم یا کدوم خط فنی رو پیش بریم که برامون بهتر باشه. علاوه بر این کشف می کنیم که ما چطور زندگی می کنیم، چیکار می کنیم، چی دوست داریم و چی رو به چی ترجیح می دیم و می خوایم چی یاد بگیریم. این شما و این نتایج اولیه نظر سنجی بزرگ وضعیت کار و زندگی برنامه نویسان ایران در سال ۱۳۹۶ و البته دادههای خام csv که خیلی هم خوشحال می شم روشون تحلیل انجام بدین و بفرستین تا اینجا منتشر کنم یا جایی که خودتون دوست دارین منتشر کنین و بهم بگین لینک بدم. مثلا یکی از مهمترین تحلیلها، ارتباط حقوق و چیزهای دیگه (جنسیت، میزان تحصیلات، زبان، سن، تجربه کاری، نوع شرکت، نوع پوشش، …) است چون عملا به ما می گه باید چیکار کنیم که پول بهتری بیگریم.
کلیات
بیشترین مدارک بین المللی ابتدا مدارک برنامه نویسی (۴۲ درصد) و سپس مدارک شبکه (۴۱ درصد) است و لینوکس با ۳۸ درصد، در رده سوم قرار دارد.
و البته بیشترین یادگیری از طریق سایتهای خارجی (۷۱٪) و سپس انجام عملی پروژه (۷۰٪) اتفاق میافتد.
سبک کار
پر کاربردترین زبانهای برنامهنویسی جاوااسکریپت با نزدیک ۵۰٪ است و بعد از آن SQL و PHP و پایتون با اختلاف کمی از یکدیگر قراردارند. جاوا با ۳۳٪ رتبه پنجم است و رتبههای بعدی مربوط به خانوادههای سی (شامل سی شارپ) است. پایینترها، سوییفت و گو و متلب همه با ۴٪ نزدیک به هم هستند.
بیشتر از ۴۲٪ گفتهاند علاقمند هستند پایتون را شروع کنند و رتبه بعدی «علامندی به کار با زبان بعدی» مربوط به گو (۲۶٪) است و پس از آن جاوا و بعد سوییفت و جاوااسکریپت.
در دیتابیسها، مای اسکوئل با ۵۴٪ اول است و بعد به شکل هیجان انگیزی اسکیولایت کمی بالاتر از مایکروسافت اسکوئل قرار گرفته. مونگو (۲۶٪)، پست گرس و ردیس (هر دو ۱۹٪) تعقیب کنندههای اصلی هستند.
در بحث سیستم عامل رومیزی، ۵۳٪ روی ویندوز ۱۰ و ۱۷ درصد روی بقیه ویندوزها هستند. ابونتو ۳۹٪ و بقیه لینوکسها حدود ۱۷٪ دارند و مک هم ۱۴٪ کاربر دارد (هر پاسخ دهنده میتواند بیش از یک سیستم عامل رومیزی استفاده کند).
در دنیای سرور، اوبونتو با ۴۶٪ اول است و سنت او اس با ۳۱٪ در رتبه دوم. مجموع ویندوزها حدود ۳۲ درصد است و بی اس دی هم از بین حدود ۲۰۰۰ شرکت کننده، ۲۳ طرفدار دارد.
۸۲٪ اندروید و ۲۷٪ از آیفون استفاده میکنند
حدود ۴۵٪ از محصولات جت برین استفاده می کنند و ۳۴ درصد از ویژوال استودیو. نکته جالب رتبه سوم است که میگوید ۱۷٪ کاربران از ادیتورهای مرسوم و ساده برای نوشتن کد بهره میگیرند
در بحث تکنولوژیها، ۷۹٪ از سورس کنترل استفاده میکنند، ۲۵ درصد از کانتینرها و ۳۰ درصد از بیلد سیستمها. نکته جالب استفاده ۱۶ درصدی از هوش مصنوعی است.
پر استفادهترین سرویس بدون شک استک اور فلو (۸۹٪) است و دومین سرویس پر کاربرد برای مدیریت پروژه و وظایف، تلگرام با ۲۹٪ اعلام شده؛ عددی بسیار نزدیک به ترلو.
سبک زندگی
چای و قهوه بسیار نزدیک به هم هستند، ۶۰٪
اکثریت خود را اسپورت میدانند و بین دخترها شال رایجترین حجاب است و ۱۵٪ گچت پوشیدنی دارند و ۳۰٪ ساعت میبندند
تغییرات بدن زیاد و سورپریز است. ۲۳٪ پیرسینگ گوش و ۲٪ پیرسینگهای دیگر دارند. ۳۰٪ هم گفتهاند که تتو دارند!
حدود ۶۵٪ اهل طبیعت و فیلم و سریال هستند و ۴۶٪ به سیاست اهمیت میدهند. ۵۶٪ حداقل یک روز در میان دوش میگیرند و ۱۸٪ سیگار میکشند و ۲۲٪ نماز میخوانند. مشکل اصلی با ورزش است و تنها ۱۶٪ گفتهاند که بیش از سه بار در هفته ورزش میکنند.
کار
۴۶٪ توسعه بک اند و ۳۳٪ توسعه دهنده فول استک هستند. ۲۸٪ هم توسعه دهنده موبایل و ۲۵٪ توسعه دهنده فرانت ند.
۴۴٪ در شرکتهای نرم افزاری و ۳۷٪ در استارتاپها کار میکنند.
بالاخره با مجوز ارشاد و تغییر چند کلمه، کتاب فقط برای تفریح / داستان یک انقلابی اتفاقی به چاپ کاغذی هم رسیده. دوستان انتشارات پژوهندگان راه دانش لطف کردن و مجوز رو گرفتن و کتاب رو چاپ کردن. این کتاب ۳۰۰ صفحه ای از کودکی توروالدز شروع می شه و تا رشد و بلوغ سیستم عامل لینوکس پیش میاد. در واقع یک نویسنده چند ماهی رو با لینوس گذرونده و خاطراتش رو کشف کرده و نوشته. کتابی جالب برای هر کسی که دوست داره از دنیای کامپیوتر بیشتر بدونه – و خب البته یک کتاب عالی برای کسانی که لینوکس رو دوست دارن.
1. در گیر زلزله کرمانشاه هستیم. در طول هفته آینده صد در صد پولهایی که از این طریق به دست بیاد رو دونیت می کنیم به زلزله زده های کرمانشاه. می گم میکنیم چون در واقع هم شما دارین کتاب رو می خرین و پول می دین و هم من کتاب رو می دم و هم سری اول کتاب رو انتشارات رایگان به من داده و در نتیجه همه داریم کمک می کنیم و کتاب ها هم توزیع می شن که به نظرم خیلی هم خوبه.
2. انتشارات پژوهندگان راه دانش توی انتشار این کتاب خیلی کمک کرد و عملا پیگیری اونها باعث شد کتاب چاپ بشه (: این انتشارات به گفته مدیرش درست شده که کتاب هایی که تیپ گیک ها و برنامه نویس ها و افراد مستقل می نویسن ولی هیچ وقت به چاپ فیزیکی و واقعی نمی رسه رو چاپ کنه. اگر شما هم کتابی دارین که فکر می کنین خوبه چاپ بشه و تا حالا نشده، باهاشون با ایمیل pajo1396@gmail.com تماس بگیرین.