دوباره ماه رمضان شده. ماهی که تضادهای عجیبی توی خودش داره. به نظرم در باطن ماه رمضون می تونه قشنگ باشه بخصوص اگر تاکیدش رو روی مسواک، دئودورانت، دوش گرفتن قبل از اذان، مهربون بودن، انصاف، راستگویی و .. بیشتر کنه. اما خب متاسفانه این ماه که میتونست خیلی هم معنوی و زیبا باشه، برای ما تبدیل شده به سیستمی که سعی می کنه آخرین بخش های طبیعی انسان ها (شامل غذا و آب) رو به زور پلیس و تعذیرات و ۷۴ ضربه شلاق و این تیپ چیزها ممنوع کنه و چیزی که در دنیای پیروان اسلام یک ماه شاد و پر انرژی و خوب است رو تبدیل کرده به یک فضای خسته، بی حوصله و عصبی در طول روز و البته با تفریحگاههایی باز در طول شب (بخونین غذا و استخر و …) که برای مردهایی که در طول سال به دستور حاکم از تفریح شبانه محرومن، تجربهای ناقص از شبزندهداری فراهم میکنن.
حالا امسال توی این فضای دو گانه، گوگل حرکت بامزهای زده که برای من یادآور فضای ماه رمضان توی کشورهای مسلمونه. گوگل امسال یک بخش مفصل مربوط به ماه رمضان در آدرس g.co/Ramadan داره که توش کلی چیز مرتبط هست؛ از زمان اذان به وقت محلی تا دستور پختهای غذاهای این ماه تا آدرس نزدیکترین خیریه و افطاریدهنده و ترافیک دم اذان و ویدئوهای یوتیوب مرتبط و نکات پزشکی و بهداشتی. به نظرم برای کسایی که روزه می گیرن سر زدن به بخش رمضان گوگل می تونه فضای معنوی این ماه و بخشی از یک فرهنگ جهانی بودن رو لذتبخشتر کنه.
دوست هکرم میلاد توجهم رو جلب کرد به خبری که توش یک نفر نشون داده که اگر با مرورگر کروم ۴۱ به صفحه ای برین که یک لینک خاص داره، مرورگرتون کرش می کنه! فعلا که گوگل آپدیت نداده پس بقیه مطلب رو با مرورگری به جز کروم، مطالعه کنین (:
شرکت بوستون دینامیکز متعلق به گوگی است و نقطه اوج داستان اونجایی که دو تا ربات در حال بالا رفتن از تپه به هم تنه می زنن و بعد کم کم دوباره راه های مستقل خودشون رو پیدا می کنن و کنار هم دور می زنن و از تپه پایین می یان. یک جور رفتار اجتماعی که بیننده بیرونی رو کاملا متقاعد می کنه که دو تا ربات زنده هستن و مثل یک موجود زنده رفتارشون رو اصلاح می کنن – حتی اگر در مقایس موجودات زنده، بر اساس الگوریتم های ساده ای باشه.
با رادیو گیکی با شما هستیم که به شکل عجیبی به پرایوسی پرداخته! اتفاق می افته و ما از هر اتهامی مبرا هستیم چون مطالب رادیو گیک در طول یک ماه گذشته جمع شدن. در این دم عیدی می خوایم سری به خونه خانم کلینتون بزنیم و از ایده قشنگشون برای داشتن سروری در گوشه خونه شاد بشیم. با ما باشین چون می خوایم همراه الکس به مایک مشت هایی کاری بزنیم!
بله! ظاهرا درخواست برای متخصصین لینوکس در بازار همینطور داره بالا می ره و در سال ۲۰۱۵ هم طبق گزارش های آماری از کارفرمایان و کسانی که دنبال نیروی متخصص هستن، حجم بسیار زیادی از شرکت های تکنولوژی گفتن که در طول ۶ ماه آینده علاقمند به استخدام متخصصین لینوکس هستن. این مساله از یکطرف به خاطر درخواست همیشگی و هر ساله متخصص لینوکس است که تقریبا همیشه همه شرکت های مرتبط علاقمند به استخدام هستن و از طرف دیگه ماجرای سرویس های ابری به مساله شتاب بسیار بزرگی داده. الان خیلی از شرکت ها سرویس های ابری استفاده می کنن یا حتی سرویس می دن تا جایی که ۴۲ درصد استخدام کننده ها گفتن اگر کسی مهارت های اوپن استک داشته باشه، شانس استخدامش بسیار بالاتره. همچنین ۴۴ درصد گفتن که ترجیحشون استخدام کسی است که مدرک معتبری در دنیای لینوکس داره.
[کمی توضیح حلقه مفقوده] و حالا ظاهرا حداقل بخشی از استخون فک این حلقه مفقوده پیدا شده. این استخون احتمالا چیزی بین میمون انسان نما و گونه انسانی Homo sapiens است. پنج تا دندون روشه و تاریخش به حدود ۲.۸ میلیون سال قبل برمیگرده که حداقل ۴۰۰هزار سال عقب تر از چیزی است که فکر می کردیم باید باشه. بیل کیمبل می گه این قطعه کوچک و مهمی از پازلی است که به نوبه خودش سوال های جدیدی در علم رو مطرح می کنه که مهمترین چیزه. تا اینجا تحقیقات مدعی است که موجود صاحب جریان روی دو پا راه می رفته اما در مورد رژیم غذایی چیزی نگفتن. عجیبه که ما تعداد قابل قبولی فسیل قدیمی تر از ۳ میلیون سال و جدیدتر از ۲ میلیون سال داریم اما این وسط چیز چندانی پیدا نشده. مشهورترین فسیل بیشتر از سه میلیون ، جسد لوسی است که در ۱۹۷۴ پیدا شد و یک Australopithecus است
یکی از چیزهایی که باعث شده آدم ها روی سرور عاشق لینوکس باشن، نیاز بسیار کمش به ریبوت شدن است.البته هنوزم گاه گداری پچ های خود کرنل نیاز به ریبوت درست می کنه ولی در دنیای سرورها اصلا عجیب نیست سرورهایی داشته باشیم که بالاتر از یکساله ریبوت نشدن. در سال ۲۰۰۹ یک برنامه به اسم Ksplice اومد که اجازه می داد کرنل بدون ریبوت شدن پچ بشه که خب تکنولوژی عجیبی است. اینطوری کار می کرد که تگ هایی به فانکشن های مختلف می زد و در نتیجه می تونست ببینه کدوم فانکشن کی در حال اجرا نیست و سریع پچش کنه! اوراکل در ۲۰۱۱ این تکنولوژی رو خرید و این قابلیت رو فقط روی اوراکل لینوکس خودش نگه داشت که تقریبا یک کپی از RHEL است ولی حالا برنامه kernelCare این اجازه رو به اکثر توزیع ها خواهد داد. این برنامه در حال حاضر بخشی از کد کرنل ۴ است و شاید هم دلیل بالا بردن این ورژن. البته بودن این کد قدم اوله چون قسمت اصلی اینه که توزیع ها وقتی کرنل جدید می دن پچ های مناسب رو هم برای به روز شدن کرنل فعلی به دست کرنل قبلی برسونن.
در خبری جالب مایکروسافت اعلام کرده که ویندوز ۱۰ یک آپگرید رایگان برای ویندوز ۷ و ۸ خواهد بود – نه فقط برای کسانی که لایسنس معتبر ۷ و ۸ رو دارن بلکه «برای هر کسی که یک پی سی سازگار داره که روش ویندوز هفت یا هشت هست می تونه رایگان به ویندوز ۱۰ آپگرید کنه». این یعنی صدها هزار یا میلیون ها کاربری که دارن از ویندوزهای کپی استفاده می کنن هم می تونن از ویندوز ۱۰، یک لایسنس معتبر داشته باشن. [تحلیل دور شدن تلاش مایکروسافت از درآمد زایی از طریق سیستم عامل و استفاده از سیستم عامل برای گسترش اکو سیستم و خب کلا هم ناتوانی یا نخواستن در قفل کردن بقیه و بحث ویندوز ایکس پی]
سی سال پیش بود که استالمن افسانه ای مانیفست گنو رو نوشت. این مانفیست چیزی است که به زندگی خیلی از شنونده های این رادیو، هر کسی که از هر سیستم مخابراتی استفاده می کنه و هر کسی که توی اینترنت کاری می کنه شکل داده. بخش عظیمی از زندگی اطراف ما محصول این مانفیست است [بحث تک علتی نبودن هیچ چیزی] و خوشحالیم که در دنیایی آزاد همراهش هستیم. متاسفانه این یکی از معدود بخش های مهم سایت گنو است که به فارسی ترجمه نشده و اگر اینکاره هستین، استین بالا بزنین. خیلی از حرفهایی که ما نقل می کنیم،از این مانیفست است. مثلا «Once GNU is written, everyone will be able to obtain good system software free, just like air» یا «I consider that the Golden Rule requires that if I like a program I must share it with other people who like it» و پاسخ به سوالاتی مثل اینکه پس از کجا پول در بیاریم که نمیریم و خیلی چیزهای دیگه. بخونینش. متن راحت و جذابیه.
محصولات جدید اپل
بعله.. بررسی خودم در مورد ساعت و سخت افزار. بحث جالبی در مورد الاکلنگ اینتل برای رسیدن به قانون مور و شیوه استفاده اون توسط اپل و در نهایت ایده فرید در مورد دوربین. اگر اینجا رو می خونین و پادکست رو گوش نمی دین دو تا ایده درجه یک رو از دست خواهید داد (((: [تبلیغ کردم!]
در جدیدترین سرشماری های ایسلند، حزب دزدهای دریایی حالا بزرگترین حزب این کشور است. سرشماری حمایت از احزاب بین ۱۳ تا ۱۸ مارس انجام شده و نتیجه نشون می ده که حمایت این حزب بسیار بالا رفته و حالا با ۲۳.۹ درصد حمایت، در رتبه اول ایستاده. البته رقابت تنگ است و حزب دوم که حزب مستقل ایسلند است، حمایتی برابر ۲۳.۴ داشته. حزب دزدهای دریایی ایسلند در ۲۰۱۲ تاسیس شده و با عمر سه ساله اش ظاهرا خیلی محبوب است. راز موفقیت این حزب صداقت کاملش است. برژیت جونسدورت از رهبران حزب می گه که سیاست های قدیمی در کشور موفقیت چندانی نشون ندادن و خوبه که مردم در مقابله با فساد، سراغ احزاب جدید می یان. ریک فالوینگ که نظراتش رو روی ردیت دات کام می نویسه و از بنیانگذاران حزب است، می گه انتظار نداشته در ده سال اول به اینجا برسن ولی ظاهرا خیلی سریع رشد کردن و با خشوع باید حواسشون باشه که این پیام مردم به احزاب دیگه است. احزاب دزدهای دریایی الهام گرفته از ایده هایی هستن که معتقدن دولت ها به جای تلاش برای سرکوب آزادی های دیجیتال مردم باید به سمت حمایت از گردش اطلاعات و غیره حرکت کنن.
دن گیلمور نویسنده اصلی تکنولوژی سن خوزه مرکوری نیوز در سال های طلایی دات کام و یکی از اولین خبرنگارهایی است که به مک سوییچ کرد. اون حالا کاملا به نرم افزارهای آزاد سوییچ کرده. اوبونتو روی یک لپ تاپ تینک پد و سایانوژن مد روی گوشی. گیلمور در یک مقاله جریان رو توضیح داده و اشاره کرده به «سیاست تکنولوژی».
کنترل داره دوباره به مرکز حرکت می کنه. جایی که شرکت های قوی و دولت ها می تونن گلوش رو بگیرن و فشار بدن. شرکت ها و دولت ها از این قدرت برای از بین بردن پرایوسی / خلوت شخصی ما، محدود کردن آزادی بیان ما و در دست گرفتن فرهنگ و تجارت استفاده می کنند. در بسیار مواقع ما به اونها اجازه می دیم – آزادی خودمون رو با راحتی مبادله می کنیم – اما خیلی از این چیزها هم بر خلاف نظر و خواسته و آگاهی ما اتفاق می افتن.
ابزارهایی که من حالا استفاده می کنم، تا حد ممکن، مبتنی بر ارزش های اجتماعی هستن و نه ارزش های شرکت های بزرگ.
من از فانتزی های پارانویای حرف نمی زنم. من دارم فضای دنیای تکنولوژی رو به شما نشون می دم و مشکلی که من با این شرکت ها در دنیای تکنولوژی دارم دقیقا همون چیزی است که باعث می شه خیلی ها سراغ غذاهای آروم (در مقابل فست فود) یا گیاهخواری بیان و سعی کنن محیط زیست رو کمتر آلوده کنن یا فقط از شرکت هایی خرید کنن که مسوولیت های اجتماعی سرشون می شه.
نمی خوام موعظه کنم اما حتی اگر بتونم چند نفر رو متقاعد کنم که به دنیای آزاد بیان و از شرکت ها و دولت هایی که تلاششون کنترل ماست فاصله بگیرن، احساس موفقیت خواهم کرد.
گیلمور می گه مهمه که انسان ها غریزه آزادی و آگاهی نسبت به محیطشون رو تا جای ممکن به دنیای تکنولوژی های که از اون استفاده می کنن هم بیارن و سعی کنن با استفاده از تکنولوژی، برده و اسیر شرکت های بزرگ و دولت ها نشن.
«بعد از تقریبا هفت سال با گوگل بودن، از این شرکت استعفا می دم تا وقت بیشتری با خانواده ام بگذرونم». این چیزیه که پاتریک پیچت یکی از بالاترین مدیرهای گوگل می گه. البته این جمله بین مدیرهایی که دارن استعفا می دن خیلی مرسومه اما سخنرانی پیچت فرقش اینه که در ادامه هم به همین موضوع پرداخته. [کمی بحث در مورد work/life balance]. پیچت می گه بحث از وقتی شروع شد که با همسرش به آفریقا رفته بودن و همسرش گفت بهتره بیشتر با هم مسافرت کنن و پیچت گفت چون مدیرمالی یکی از بزرگترین شرکت های جهان است، فرصت چندانی برای اینکار ندارن. اینجا بود که همسر پیچت سوال کوبنده رو مطرح کرد «پس کی وقت ما است؟» البته فکر نکنین همین الان باید کارتون رو ول کنین (: پیچت تقریبا ۳۰ سال کار کرده. اون می گه
د رنهایت زندگی چیزی فوق العاده است. ما در همه زندگی باید چیزهایی رو به نفع چیزهایی دیگه کنار بذاریم که شاید مهمترین هاش زندگی حرفه ای در مقابل زندگی خانوادگی و دوستان است. خوشبختانه فکر می کنم در این مرحله از زندگی من دیگه مجبور نیستم زندگی اجتماعی ام رو کنار بذارم تا به کارم برسم. لری پیچ مدیرعامل گوگل می گه این عجیبترین سخنرانی خداحافظی است از عجیبترین مدیر مالی و ادامه می ده که خوندن این سخنرانی باعث دلگرمی آدم می شه.
پیچت بعد از تعریف کردن داستان آفریقا و اینکه همسرش ازش خواسته در ادامه همین سفر بقیه آفریقا رو هم بچرخن و اون گفته وقت نداره و همسرش پرسیده پس چه زمانی ممکنه در زندگیش به این چیزها برسه، می گه که سه عامل باعث شده بتونه استعفا بده: بچه ها رفن سر کار و زندگی خودشون – ۲۵ یا ۳۰ سال بی وقفه کار کرده و امسال ۲۵مین سال ازدواجشه.
الان دیگه نمی تونه برای همسرم هیچ دلیل منطقی ای پیدا کنم که چرا باید برای تفریح و سفر و گردش بازهم منتظر بمونه و چرا نمی تونیم کوله پشتی ها رو ببندیم و به جاده بزنیم. من می خوام ۲۵مین سالگرد ازدواجم رو با ورق زدن صفحه قدیمی از کتاب زندگی جشن بگیرم و از یک زندگی همیشه در بحران به سمت آرامش حرکت کنم و امکان بودن مدیرهای جدید در گوگل رو هم فراهم کنم. کار کردن در گوگل یک افتخار است. من با بهترین ها کار کردم و دوستان بسیار خوبی پیدا کردم. لری، سرگئی، اریک۷ از دوستی شما ممنونم.
روشن کنم که هنوز اینجا خواهم بود و فقط بعد از اینکه یک مدیر مالی جدید پیدا کردیم و کارها منتقل شد پوزیشن رو ترک خواهم کرد.
د رنهایت زندگی چیزی فوق العاده است. ما در همه زندگی باید چیزهایی رو به نفع چیزهایی دیگه کنار بذاریم که شاید مهمترین هاش زندگی حرفه ای در مقابل زندگی خانوادگی و دوستان است. خوشبختانه فکر می کنم در این مرحله از زندگی من دیگه مجبور نیستم زندگی اجتماعی ام رو کنار بذارم تا به کارم برسم.
[یادتون باشه برای چی دارین کار می کنین]
وزیر خارجه آمریکا خانم کلینتون.. چیکار کرده؟! ایمیل سرور شخصی خودش رو داشته؟!! یوهاها…. خب دلایلی پشتش هست. مثلا اینکه در آمریکا خبرنگارها حق دارن درخواست آزادی اطلاعات بدن و حتی از محتوای ایمیل شما سر در بیارن – البته اگر شما وزیر امور خارجه باشین یا بعضی سازمان ها ممکنه سازمان های دیگه رو زیر نظر بگیرن (که بخشی از دموکراسی ات! دموکراسی هرم نیست، شبکه است!… قرار نیست من شاه چهار سال آینده رو پیدا کنم بلکه کلی سازمان باید رو همدیگه نظارت داشته باشن و …)… ولی واقعا راه مقابله شما چی می بود؟ راه مقابله وزیرامور خارجه آمریکا این بود که توی خونه اش یک سرور ایمیل راه بندازه و ازش استفاده کنه! چند تا دعوا است. اولیش اینکه این خلاف قوانین شفافیت و غیره در آمریکا است. مردم بالاخره یک زمانی حق خواهند داشت از محتوای این ایمیل های رسمی کشورشون مطلع بشن و سازمان ها باید بتونن رو کار وزیر امور خارجه نظارت کنن اما از اونطرف کلی سازمان جاسوسی خارجی و غیره هم هست که مطمئنا سیستم ادمین شخصی هیلاری کلینتون نمی تونه باهاشون رقابت کنه! مثلا پروژه ای به اسم انیشتین از ۲۰۰۸ با همکاری ان اس ای کل تلاش های حمله به سیستم های دولتی در این رده رو زیر نظر داره که ایمیل سرور شخصی انم کیلنتون جزوشون نبوده. حالا بازم اگر می رفت روی گوگل و یاهو می شد گفت احتمالا مهارت سیستم ادمین ها با دولت رقابت می کنه ولی گزارش APمی گه واقعا سرور تو خونه اش بوده! مساله حادتر بحث whois است! دومین خانم کلینتون در clintonEmail.com از یک دامین فروش مستقل یعنی نتورک سلوشنز خریداری شده بود که گوسیفر در ۲۰۱۳ هکش کرد. بدتر از هک هایجک است که اجازه می ده حمله کننده کلا ایمیل ها رو بخونه یا به اسم کیلنتون ایمیل بزنه یا هر چی. بحث خیلی عجیب و طولانی است و آدم اصلا نمی دونه چی بگه.. عیده.. بریم برای عید!
توی سالن خیلی ها دارن می خندن. کنفرانس تکنولوژی های فردا است و فیلم یک سیستم هوش مصنوعی داره پخش می شه که سعی می کنه توپ و دیوار بازی کنه و دائم می بازه. فیلم قطع می شه. دویستمین بازی و سیستم هنوز بعضی توپ ها رو از دست می ده و مردم می خندن ولی کات بعدی صحنه هایی از بازی سیصدم رو نشون می ده و همه انگشت به دهن هستن. هیچ تپی به خطا نمی ره. مقاله اخیری که در نیچر منتشر شده مدعی است که این برنامه می تونه با یک شبکه عصبی و نودهاش کم کم بازی ها رو یاد بگیره. این برنامه تقریبا سی بازی مهم رو یاد گرفته و تو بعضی هاش از آدم ها هم بهتره. شرکت دیپ مایند که بازی رو نوشته بعد از یک دمو که از کارش داد، توسط گوگل به قیمت ۵۵ میلیون دلار خریده شد. ارزش چنین برنامه ای اینجاست که می تونه در تکرار کارهای تکراری، چیز یاد بگیره و در نتیجه اگر به سیری ای که به این سیستم مجهز است چند بار چیزی رو بگین، هر بار بهتر و بهتر عمل می کنه! این روند جلو زدن ماشین ها از انسان ها اولین بار از دیپ بلو شروع شد؛ کامپیوترشطرنج بازی که آی بی ام ساخت و تونست بهترین شطرنج باز جهان یعنی گری کاسپاروف رو شکست بده. محقق های بد بین هم هستن. مثلا زاخاری ماسون می گه با تکنیک فعلی یاد گرفتن بازی ای مثل استارکرفت یا کال آف دیوتی به ده یا بیست سال کار نیاز داره و سیستم کنترل یک درون جنگی به حداقل پنجاه سال تمرین و هیچ وقت هم نمی تونه به توانایی های عمومی یک کودک خردسال برسه. «کودکان می توانند در اتاق بچرخند و چیز یاد بگیرند. چزها را ببینند و مفهوم نور و سایه را بفهمند». این الگوریتم بدون شک تغییر بزرگی در یادگیری ماشینیه ولی هنوز تا رسیدن به سیستم هایی که به انسان برسن، حداقل دو سه جهش عظیم دیگه می خوایم.
تبریک و تقبیح
تری پراچت رو هم تسلیت می گیم.
به دی جی پاتیل هم تبریک می گیم که بر خلاف اسمش که می خوره یکی مثل دی جی علیگیتور باشه ولی با اسمی بامزه تر، دانشمند ارشد دیتای کاخ سفید است!د رمورد این شغل و اسم باید بیشتر حرف بزنیم چون خیلی باحاله و به زودی مد خواهد شد (:
و تبریکی هم داریم به فیزیکی ها که سعی کردم از زیست شناس ها عقب نمونن و برای اولین بار تو تاریخ عکسی گرفتن که به شکل همزمان هم نور رو به شکل ذره نشون می ده و هم به صورت موج! من که از عکس چیز خاصی نفهمیدم ولی شما نگاه کنین شاید بفهمین.
بخش آخر
در بخش آخر گپ کوتاهی رو می یاریم از کنفرانس واشنگتن دی سی با عنوان «سایبرسکیوریتی برای آمریکایی جدید» که توش الکس استاموس (مدیر اطلاعات یاهو) مدیر ان اس ای یعنی مایک راجر رو می بره گوشه رینگ و با دو سه تا بوکس محکم بهش می فهمونه که چرا شنود به نفع دیکتاتور نیست و چرا مردم باید حق داشته باشن پرایوسی داشته باشن!
الکس: دریاسالار. ممنونیم ارائه شما. من الکس استاموس هستم و CISO یاهو!. به نظر می رسه شما موافق رییس کامی هستین که می گه ما باید در نرم افزارهامون درهای پشتی و مراکز ورودی به این منظور درست کنیم که دولت آمریکا بتونه از طریق با بازکردن رمز….
مایک: البته این برداشت و جمله بندی شماست [خنده]
الکس: نه. من فکر می کنم بروس اشنیر و اد فلتون و همه جمع بهترین متخصصین رمزنگاری جهان با من موافق باشن که ما نمی تونیم توی سیستم های رمزنگاریمون در عقبی کار بذاریم. این مثل این می مونه که توی شیشه جلوی ماشینمون با دریل یک سوراخ درست کنیم.
مایک: من هم متخصصین رمزنگاری درجه یکی توی اژانس امنیت ملی دارم
الکس: اتفاقا من حتی با اونها هم حرف زدم و گروهی از اونها هم با من موافق هستن ولی…
مایک: بله مثل اینکه ما اصلا حرف همدیگه رو قبول نداریم [خنده]
الکس: ما به این نتیجه خواهیم رسید که توافق نداریم. در صورتی که ما بخوایم برای دولت آمریکا در پشتی یا کلید طلایی یا در واقع اشکالات امنیتی در الگوریتم های رمزنگاری مون بذاریم – آیا می پذیرین که برای بقیه هم – ما ۱.۳ میلیارد یوزر در جهان داریم – باید اینکار رو بکنیم؟ مثلا برای دولت چین؟ روسیه؟ یا عربستان سعودی و اسراییل و فرانسه؟ آیا این کشورها هم باید در عقبی داشته باشن؟
مایک: پس … من.. نه .. منظور من اینه که شیوه ای که شما سوال رو مطرح می کنین سعی کردین جواب هم توش باشه
الکس: خب اینطوری می پرسم: آیا شما می پذیرین که ما باید برای کشورهای دیگه هم در عقبی بذاریم؟
مایک: نظر من.. .. اومم. ببینین من می گم که اینکار از نظر فنی عملی نیست و ما باید براش چارچوب بذاریم. من این رو می پذیرم. من نمی گم که دقیقا اف بی آی یا ان اس ای باید تعیین کنه که کی به چه چیزی دسترسی داشته باشه ولی بالاخره می شه این رو در پروسه های قانونی مشخص کرد. ما باید با هم به نتیجه برسیم. و من می پذیرم که تبعات بین المللی هم خواهیم داشت اما معتقدم که می تونیم راهمون رو پیدا کنیم.
الکس: پس شما معتقد هستین که اگر کشورها قوانینی در این مورد تصویب کنن ما باید براشون در پشتی تعبیه کنیم؟
مایک: من فکر می کنم خواهیم تونست در این مورد به نتیجه برسیم.
الکس: و من معتقدم روس ها و چینین هم دقیقا نظری مشابه شما دارن.
مایک: یکبار گفتم که ما می تونیم در این مورد به نتیجه برسیم.
این صفحه هم جالبه و با وجود تبلیغات زیاد و فرانسوی بودنش، ارزش سر زدن داره – البته اگر فرانسوی بلدین که عالیه: صفحه یادبود پروژه های کنار گذاشته شده گوگل از گوگل ریدر مرحوم گرفته تا گوگل باز و آدیو-ادز و لتیتیود و اورکات. حداقل بخشی از نوستالژیهاتون تسکین پیدا می کنه.
چندین ایمیل گرفتم که چرا از موتور جستجوی ملی نمی گم. آدم ها دوست دارن چیزهایی رو بشنون که خودشون نمی خوان بگن. خب خبر رو همه می دونن و تحلیل هاش رو هم. سایتهایی که می گن کارشون نقد و بررسی تکنولوژی است در چنین مواردی اصل حرف اینکه واقعا در چه پروسه ای باید ۱۷۰ میلیارد به یک تیم داده بشه و چه دستاوردی داشته و … نمی زنن و فقط به نقل قول ها و گفتن خبر بسنده می کنن. عجیب هم نیست چون نارنجی رو فراموش نکردن و اونطرف بحث ۱۷۰ میلیارد پول در میونه و یک حکومت که زورش به راحتی به مردمش می رسه. تجربیاتی هم که من از برخی از این دوستان دارم، امید خاصی باقی نمی ذاره و تکرار می کنم که اشکال خاصی هم نداره، هر کس راه و روش خودش رو داره ولی دیگه نباید تعجب کرد که چرا ایران ما وضعش اینه و ورد «آخه چرا وضعمون اینه» گرفت.
منم نمی خوام در مورد این دستاورد ملی حرف خاصی بزنم. هر کس صدها میلیارد رو می گیره مطمئنا هیچ نیازی به نظر من نداره و هر کس هم نگرفته حرف های من رو می دونه که کل جریان یکسری نرم افزار آزاد است که از اینترنت دانلود می کنین و سر هم می کنین و اجراش می کنین و سری به نمایشگاه های ماشین عباس آباد و تخت طاووس می زنین (:
تنها نکته جالبی که اینجا می شه گفت، ادامه بحث ویرانگی ایران ما است. در اون سر دنیا دو تا دانشجو وقتی به این نتیجه می رسن که موتور جستجو می تونه مفید باشه، پروژه دانشگاهیشون رو بدون هیچ حمایت دولتی و بودجه و … گسترش می دن و می رسن به شرکتی به اسم گوگل که توی پونزده سال به یکی از قطبهای علمی جهان و یکی از موتورهای پیشبرد علم و کعبه آمال آدمهای فنی تبدیل می شه و نه فقط خرج خودش رو در می یاره که کلی پروژه از اینترنت بالنی و ماشین بدون سرنشین و عکسبرداری از تک تک خیابان های کشورها و نقشه های ماهواره ای و دادن فیبرنوری به منازل و … رو ساپورت می کنه و تبدیل می شه به یکی از پایه های اقتصاد جهانی. در حالی که در ایران عزیز ما باید مالیات و پول نفت من و شما رو به شکل یک رقم [برای ما] افسانه ای ۱۷۰ میلیاردی به یکی بدن تا تقلید همون کاری رو بکنه که در یک جای دیگه بدون هیچ هزینه خاصی به اونجا رسیده و در نهایت هم خروجی پروژه چیزی باشه که فقط به ضرب و زور سانسور و بستن همه دسترسی ها، بشه کسی رو سراغش فرستاد.راستی همزمان با خبر دادن ۱۷۰ میلیارد به موتورهای جستجوی ملی، آقای دینارودی نامی هم خبر از کاهش ۲۰۰ میلیارد تومانی بودجه غذا و دارو در سال ۹۴ داده.
پ.ن. نمی دونم لازمه اضافه کنم یا نه ولی در همون آمریکا، در همین دوران بیمههای اجتماعی در حال گسترش هستن. یعنی دولت سرمایه داری جایی کار می کنه که باید بکنه و شرکت های خصوصی هم کاری رو می کنن که باید بکنن در حالی که توی ایران ما جریان دقیقا برعکس شده و دولت می یاد شرکت خصوصی درست کنه و بهداشت و درمان و حمل و نقل و تحصیل خصوصی تر و خصوصی تر می شه.