رادیوگیک ۹۱ – هنر نيست روی از هنر تافتن

در قسمت ۹۱ رادیوگیک طبق معمول نگاهی داریم به اخبار و دنیای اطرافمون. از اهمیت هنر در اقتصاد تا موش هایی که مادون قرمز می بینن تا غیرواقعی بودن خیلی چیزهای بیت کوین تا مشکل نیروی کار در ایران تا چیزهایی که یادمون می ره ودر متمم اضافه می کنیم. در طولانی ترین رادیو گیک دنیا، با ما باشین تا دنیا رو هک کنیم!

برای او جی جی، کافیه در لینک بالا، پسوند فایل رو عوض کنید و از همین مسیر دانلود می شه (: به خاطر حماقت بعضی پلیرها مجبور شدم لینک روحذف کنم.

با این لینک‌ها مشترک رادیوگیک بشین

اخبار

سرنشین خودروی رقیب تسلا، یک ساعتی تو ماشین گیر کرد تا ماشین خوشد رو آپدیت کنه

همه مون این آپدیت های اخیر رو اعصاب ویندوز رو دییدم. وسط کار گیر می ده و می ره پایین و نیم ساعت یا حتی یکساعتی پایینه! حالا فرض کنین یک شرکت خودروسازی به اسم Nio از ویندوز در کنترل ماشینش استفاده کرده باشه و وقتی شما وسط یه خیابون شلوغ هستین خاموش بشه و درها رو هم قفل کنه و لازم باشه یکساعت توش بشینین تا بگه «ویندوز آپدیت شد، دوباره استارت بزنید» ((: معلومه که حضور پلیس هم نتونسته کاری بکنه و البته سخنگون شرکت هم گفته که این طبیعی است و حتما قبلش راننده اخطار گرفته که اگر آپدیت رو شروع کنه مدتی طول می کشه و در طولش نمی شه کاری کرد. ولی بازم بامزه است دیگه (:

شرکت Modern Labor

مستقیما که خبر نیست ولی شرکت جالبیه. این روزها آموزش خیل مد شده [گریز به جلسه و تمرکز روی آموزش و سایت جدید آموزش و ..] و حالا این شرکت طرح جالبتری داره. می گه اگر شما هیچ تجربه نرم افزاری نداشته باشین ولی علاقمند باشین، می تونین اپلای کنین واگر قبول بشین این شرکت به شما در طول آموزش فول استک (سی اس اس اچ تی ام ال جی اس و فریم ورک های فرانت اند و بک اند پایتون و بعد هم ۹ هفته تمرکز روی پروژه) ماهیانه ۲۰۰۰دلار حقوق می ده و از اونجایی که حقوق سالانه ۲۰۱۹ تازه یک تازه وارد خوب به دنیای نرم افزار فرانت اند حدود ۹۰هزار دلاره، در واقع داره رو شما سرمایه گذاری می کنه. بعد اون شما رو به بازار کار معرفی می کنه و بعدش کافیه اگر بیشتر از ۴۰هزار دلار در سال حقوق گرفتین، ۱۵٪ حقوقتون رو برای ۲ سال به اونها بدین – یا حداکثر تا سقف ۳۰هزار دلار. تنها اشکالش؟ حتما باید اجازه کار در آمریکا داشته باشین (: معلوم هم هست دیگه، شرکت سرمایه گذاری است ولی خب از این نظر جالبه که وپاقعا نشون می ده یک صنعت واقعی در حال تولید ثروت، چه کششی داره.

اوپن سورس و آزاد شدن ها
مایکروسافت که همیشه خبر ساز بوده و الان هم ماشین حساب ویندوز رو باز کرده (مزایا) ولی خبر عجیبتر اینه که nsa دیباگرش یعنی ghidra رو باز اعلام کرده. در کنفرانسی در سن فرانسیسکو. گزارش می گه که سازمان امنیت ملی آمریکا، یک فریم ورک نرم افزاری ساخته برای مهندسی معکوس برنامه ها به اسم گیدرا و حالا برای اولین بار به آدم ها نشونش داده. یک گویی اینتراکتیو که به مهندس های متخصص مهندسی معکوس اجازه می ده سر از کار برنامه های اجرایی در بیارن – این برنامه جاوایی است و روی همه پلتفرم های مرسوم اجرا می شه و instruction set های متنوعی رو پشتیبانی می کنه. این ابزار مهندسی معکوس قابلیت های ابزراهای تجاری رو داره بعلاوه چیزهایی که خود ان اس ای بهشون نیاز داشته. اگر یوتوب رو بگردین آدم های متنوعی دارن با گیدرا آموزش می دن و خودشون هم یاد می گیرن و کارهای جالبی هم می کنن. برای دانلودش کافیه به ghidra-sre.org برین و تستی بزنین. اما چرا ان اس ای باید اینکار رو بکنه؟ استدلال های آزاد + نمایش باحال بودن و جذب آدم های یونیک. البته باید یادمون هم باشه که الگوریتم رمزنگاری NSA توی کرنل کلی سر و صدا کرد و بالاخره هم حذف شد و احتمالا این حرکت ها تلاشی هم هست برای ایجاد نزدیکی بیشتر.

پلتفرم جدید چت جوون ها؟ گوگل داکز

یادتونه قبلا سر کلاس کاغذها دست به دست می شدن و گاهی لو می رفتن؟‌به نظر می رسه این وظیفه رو گوگل داکز به عهده گرفته. کلاس ها لپ تاپ آزاد هستن برای نوت برداری و خب چرا سر هر کلاس یک داکیومنت جدید باز نکنیم و همه با هم حرف زنن و پشت معلم نخندن و با هم شوخی نکنن؟ براش ۵ میلیارد هم نگرفتن ولی خب می بینین که وقتی راهی بسته می شه آدم ها راه دیگه ای پیدا می کنن (: اینم مخصوص موقعی که مجبورین گوشی ها رو کنار بذارین ولی لپ تاپ دارین (:

کامپیوترهای کوانتومی برای شکستن رمزها آماده نخواهند بود،‌حداقل تا ۱۰ سال دیگه

چون دو سه شماره از کامپیوترهای کوانتومی گفتم، لازمه این تذکر مهم رو هم بدم که فعلا چیز عملیاتی ای در دست نداریم که بتونه تغییر عظیمی ایجاد کنه. تلاش ها و سرمایه گذاری ها بسیاره ولی هنوز تقریبا همه چیز ما روی همون کامپیوترهای قدیمی می گذره. این دغدغه ریجستر هم بود و به سراغ ریچارد evers رفت که در یک کمپانی کاندایی رمزنگاری است و ازش پرسید وضعیت این رمزها که می گن به زودی با کامپیوترهای کوانتومی نا امن خواهد شد چطوریه. اونها می گن این ادعاها از واقعیت بزرگتره تا منافعی رو به شرکت ها و پژوهشگرهای مرتبطشون برسونه. اون می گه ما دو جور رمز داریم (متقارن و نامتقارن) که الگوریتم های شکستنشون با کامپیوترهای کوانتومی هم موجوده. ولی برای شکستن یک رمز RSA نیازمند کامپیوتری کوانتومی با دو برابر بیت های اون رمز هستیم . مثلا برای شکستن یک رمز 2048 بیتی، باید یک کامیپوتر با 4096 کیوبیت داشته باشیم .این در حالیه که کامپیوترهای فعلی همه کمتر از ۱۰۰ کیوبیت دارن و البته تازه از ERROR correction هم حرفی نزدیم. و خب دفاع ساده رمزنگاری هآ؟ ساختن رمزهای طولانی تر (: در نتیجه لازمه یادآوری بشه که همه حرف های که یم زنیم روی کاغذ است و فعلا خطر حادی ما رو تهدید نمی کنه (: خیلی هم جو گیر نباشیم.

سقوط ۷۳۷ مکس رو داشتیم

کمی توضیح و پیچیدگی ماجرا و اینکه خیلی ها می ندازن گردن مشکلات نرم افزار. در حالی که در واقع مشکلات متنوع هستن. از مشکلات اقتصادی که باعث شد موتورهای ۷۳۷ که سوخت زیادی مصرف می کرد رو با موتورهای کم مصرف تر عوض کنن و فن های بزرگتری براش بذارن و این باعث شده بدنه قبلی فاصله کافی برای این موتورهای بزرگتر نداشته باشه و مجبور بشن بالاتر نصبش کنن و هندلینگ رو خراب کنه و مجبور بشم سیستم هایی برای اصلاح الکترونیکی هندلیگ هواپیما اضافه کنن. این سیستم ها فقط با یک سنسور کار می کردن و در هر دو پرواز ظاهرا این سنسور مشکل پیدا کرده – حتی در مورد دوم ظاهرا خدمه پرواز مشکل رو دیدن ولی قطعه تعویض نشده. مساله اینه که خیلی وقت ها از نرم افزاری ها می خوان که کمبودهای طراحی مکانیکی رو پوشش بدن و خب در ظاهر اولیه این مساله آسونه ولی در نهایت در طولانی مدت مشکلات بزرگتری درست خواهد کرد. اگر در چنین پروژه ای درگیر بودین که افراد توش سعی میکردن نواقص سخت افزاری / دیتایی رو با نرم افزار حل کنن، حواستون باشه تضمین کافی داشته باشین که نواقص سخت افزاری به عهده نرم افزارهاتون نخواهد افتاد.

پلیس هند ۱۰ نفر که داشتن پابجی بازی می کردن رو دستگیر کرد

پابجی یه بازی کامیپوتری است که نصف دنیا رو برداشته و همه بازی می کنن و می رقصن (: این بازی از نظر پلیس هند باعث خشونت بین بچه ها می شه و در نتیجه ممنوع اعلامش کرده (: حالا در اخبار هست که در گوجرات تیم های پلیس ۶ دانش آموز که داشتن رو موبایل پابجی بازی میک ردن رو شناسایی و دستگیر کردن (: بله.. تیم های پلیس! در همون روز یک نفر کارمند ۲۵ ساله هم به خاطر بازی دستگیر شده و چهارشنبه هم سه نفر دیگه که در جاهای مختلف شهر مشغول بازی بودن. مجازاتشون سرپیچی از دستور پلیس است و فعلا با وثیقه آزادن (: خلاصه گفتن بدونین دیوونه خونه تر از ما هم هست (: البته نه در همه حوزه ها بدتر. اما خب.. به رحال دلمون خوش باشه که فعلا پلیس به خاطر پابجی دستگیرمون نکرده (: البته شاید اونا بشنون به خاطرآواز خوندن یا پارتی یا آب بازی دستگیر بشیم، همین خبر رو در مورد ما کار کنن و بگن ببینین دیونه تر از ما هم هست ((: چه می دونم. می گن دیوانه چو دیوانه ببیند خوشش آید.. منم از خبر خوشم اومد (:

هکری کلاه سفید مایگار تله کام به ۸ سال حبس محکوم شد

این هکر که مشکلات امنیتی مایگار تله کام که بزرگترین ارائه دهنده مجارستان است رو پیدا کرده بود، بعد از گزارش مساله به این شرکت بازم به تلاشش برای پیدا کردن مشکلات دیگه ادامه داد و حالا با ۸ سال زندان روبرو است. اون اولین بار در آپریل ۲۰۱۸ مشکلی در دیتابیس این شرکت پیدا کردن و باهاشون تماس گرفت و حتی پیشنهاد همکاری هم گرفت اما گفتگوها در نهایت به نتیجه نرسید و استخدام نشد. این هکر تلاشش برای پیدا کردن مشکلات دیگه رو ادامه داد و در ماه می، سوراخی پیدا کرد که ازش می شد همه اطلاعات خصوصی و عمومی رو بیرون کشید ولی شرکت مایگار اعلام کرد که این کشف توسط یک هکر ناشناس اتفاق افتاده و بعدش این دوستمون رو دستگیر کردن. اتحادیه آزادی های مدنی مجارستان دفاع از هکر که اسمش گفته نشده رو بر عهده گرفت و اصل دفاعش هم این بود که اتهام دقیقا مشخص نیست و چیزی در مورد اینکه چه زمانی و چطوری و با چه ابزاری این هک اتفاق افتاده نمی گه. در نهایت دادگاه مدعی شد که هکر کاری غیراخلاقی کرده و اگر بگه گناهکار است مدت زندانش به ۲ سال کاهش پیدا می کنه. هکر ما این رو نگفت و قبول کرد ۸ سال بره زندان ولی اسمش بی گناه باشه. پارسال هم همین شرکت اتفاق مشابهی رو درست کرده بود که توش یه دانش آموز ۱۸ ساله به خاطرتذکر مشکل امنیتی یک سیستم فروش بلیت این شرکت دستگیر شد ولی بعدا با فشار افکار عمومی آزاد شد. [کمی گپ در مورد حفظ امنیت در ایران و مفهوم درست دادگاه]

یک تحقیق می گه ۹۵٪ کل چرخش بیت کوین، فیک است

روزانه حدود ۲۷۰میلیون دلار چرخش داریم وتقریبا ۱۰ مرکز تبادل، همه تبادل رو انجام می دن

در اعماق

پدرخوانده یادگیری عمیق، نسبت به وضعیت چین هشدار می ده

یوشوا بنجیو دانشمند کانادایی که چیزهای زیادی از دنیای شبکه عصبی و یادگیری عمیق بهش مرتبطه، از وضعیت هوش مصنوعی در چین و استفاده ازش برای زیر نظر گرفت آدم ها و کنترلشون انتقاد کرده. اون تو مصاحبه اش کفته که ماجرا شبیه ۱۹۸۴ است و هی هم داره بدتر می شه. گفته می شه چین شروع کرده به استفاده از دوربین های عمومی برای برای تشخیص چهره تک تک افراد و بررسی اینکه چیکار میک نن و از اونطرف هم که سیستم جدیدش در مورد اعتبار اجتماعی رو راه انداخته که کسانی که رفتارهای غیراجتماعی بهشون چسبونده شده رو از خیلی کارها منبع می کنه. بنجیو می گه ترک کردن بر اساس چهره باید شدیدا قانونمند باشه و چه شرکت های خصوصی و چه حکومت ها باید دقیقا مشخص باشه چه چیزی رو برای چه کاری جمع می کنن و کجا سافتاده می کنن. اون می گه قویتر شدن تکنولوژی ها باعث شدن تمرکز بیشتری در قدرت و ثرورت اتفاق بیافته و این برای دموکراسی بسیار خطرناکه.همچینن برای عدالت اجتماعی و زیست مناسب مردم.
بحث اینکه قدرت یک طرفه مشکل داره

و البته ظاهرا چین با اینهمه طرفداری از این تیپ چیزها، سیستم تشخیص فسادش رو خاموش کرده

اسم این سیستم Zero Trust است و به شکل مشترک توسط حزب کمونیست چین و آکادمی علوم چین ساخته شده. [توضیح حزب کمونیست]. این سیستم به بیشتر از ۱۵۰ دیتابس مختلف وصله و با فعالیت در حدود ۵۰ شهر، تا به حال ۸۷۲۱ نفر رو به فساد تشخیص داده. در واقع این سیستم می تونه چیزهایی مثل افزایش حساب بانکی غیرعادی، تصاحب زمین، خرید بزرگ، فعالیت در پروژه های دولتی، دریافت وام قابل توجه و موارد مشابه رو تشخیص بده و آلارم رو در مورد اون آدم به صدا در بیاره. البته معلومه که پیچیدگی AI اینه که درسته که می تونه به احتمال خوبی بگه فلانی مشکوکه ولی دقیقا نمی تونه انگشت بذاره و بگه چطوری باید دستگیرش کرد یا چه منطقی می گه مشکوکه. اینکار باید توسط یه آدم انجام بشه. در اکثر موارد نتیجه این «کشف» یک هشدار کوچیک بوده که «حواسمون بهت هست ها». و البته داستان جالبتر اینه که بعضی از بخش ها شروع کردن به متوقف کردن پروژه و دیگه اجازه نمی دن این سیستم روی آدم هاشون نظارت کنه چون «آدم ها با حضور این سیستم خیل راحت نیستن». هدف سیستم هم واقعا دستگیر کردن آدم ها نیست بلکه نظارت و تلنگر اولیه است ولی کمکان ظاهرا مخالفت باهش زیاده. رهبر جدید حزب کمونیست تلاش زیادی برای مبارزه با فساد داره و رییس جمهورشون هم بارها روی استفاده از تکنولوژی و بیگ دیتا برای این مساله تاکید کرده. این سیستم حتی می تونه تصاویر ماهواره ای رو بررسی کنه و ببینه فلان جاده که گفته می شه داره ساخته می شه در حال ساخت است یا نه. این علاقمندی به تکنولوژی در جبنه های مثبت و مفی در چین زیاده و مثلا ماه قبل بود که اولین دستیار هوش مصنوعی دادگاه عملیاتی شد. این دستیار می تونه تو دادگاه مکالمات رو گوش بده و شواهد رو نشون بده و در خوندن دقیق تر و سریعتر پرونده به قاضی کمک کنه. معلومه که کلی هم معایب داره، بخصوص در کشوری مثل چین هرچند که قاضی ها می گن این ابزار باعث خواهد شد میزان اشتباه پاینتر بیاد.

هنر بیشتر از کشاورزی یا حمل و نقل به صنعت آمریکا سود رسونده

ذاده های جدید نشون می دن که هنر در سال ۲۰۱۵، ۷۶۳ میلیارد دلار به اقصتاد آ«ریکا رسونده ، بیشتر از صنعت کشاورزی یا حمل نقل. هنر تقریبا ۴.۲٪ کل تولد ناخالص ملی آمریکا رو داشته و نزدیک به ۵ میلیون نفر توش شاغل هستن. هنر از ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۵ تقریبا سالانه ۲.۶٪ رشد داشته و نتیجه اش هم بسیار جالبه: هنر واقعا بخشی از اقتصاد و زندگی اقتصادی ما است. چیز لوکسی نیست و یک امنیت واقعی می تونه صنعت جدی ای باشه. آدم های مختلفی از این گزارش خوشحالن و می گن این گزارش اقتصادی آمریکا، عملا پذیرفته که هنر هم نقشی جدی در برنامه ریزی های اقتصادی داره. شاید براتون جالب باشه که جی دی پی نومینال ایران ۴۳۰ میلیارد دلار است (: هنر در آمریکا ۷۶۳ (: چیش باید جالب باشه؟ اینکه

مرکوری – و نه ونوس – نزدیکترین سیاره به زمینه!

یوهوهو.. چنین چیزی هم مگر عوض می شه؟ ما سال های می گفتیم ونوس نزدیکترین سیاره به زمینه ولی مثل اینکه اگر متوسط رو حساب کنیم، این مقام به مرکوری می رسه! تیمی از دانشمندان مقاله شون رو توی مجله Physics Today منشتر کردن و گفتن که مفهوم «نزدیکترین» پیچیده است ولی اگر میانگین رو بگیریم، نزدیکترین همسایه ما در بین ۷ سیاره منظومه شمسی مرکوری است! مساله گیج کننده اینه که ما معمولا برای محاسبه فاصله، نگاه می کنیم که فاصله متوسط هر سیاره از خورشید چقدره. ما فاصله متوسط زمین تا خورشید رو ۱ واحد نجومی (1 astronomical unit) در نظر می گیریم و می گیم ونوس ۰.۷۲ AU است که اگر اونو از فاصله زمین کم کنیم می شه 0.28 AU . این عدد در مورد ونوس کمترین مقدار بین تمام گزینه های دیگه است و به همین دلیل مدعی می شیم که ونوس نزدیکترین سیاره به زمینه. اما مساله اینه که زمین تقریبا نصفل مدارش رو در جهت مخالف ونوس قرار داره، یعنی جایی که فاصله شون 1.72 AU می شه. ما اگر بخوایم همسایه مون رو پیدا کنیم بهتره حساب کنیم که متوسط فاصله لحظه ای ما با هر سیاره چقدره و اینجوری شده که یک شبیه سازی نشون داده ما عملا با مرکوری همسایه هستیم نه با ونوس (:

نروژ به اولین کشور بدون جنگل زدایی جهان تبدیل شد

در قانونی که چند هفته قبل تصویب شده، نروژ متعهد شده که به شکل واقعی با جنگل زدایی مبارزه کنه. هر شغلی که مستلزم جنگل زدایی باشه ممنوعه و هیچ کالایی در این کشور تولید نخواهد شد که از طریق جنگل زدایی به دست اومده باشه. اکثر فعالین معتقد هستن این قدمی بسیار مهم در حفظ محیط زیست است و [توضیحات خودم: تهران – سام اینها – محیط زیست رو برای فان و قشنگی نگه نیم داریم، برای زنده موندن نگهش می داریم].

دارپا در حال ساخت سیستم بازمتن ۱۰ میلیون دلاری رای گیری امن

بحث رای گیر امن همیشه بوده و بحث رای گیر دیجیتالی حتی بیشتر از اون (کمی گپ و بعد گریز به بلاک چین و نامناسب بودنش به دلایل متنوع). اما در نهایت جایی لازمه این سوییچ اتفاق بیافته. حالا دارپا (آژانس تحقیقات پییشرفته وزارت دفاع آمریکا که کلی چیز جالب ازش بیرون اومده) داره یک سیستم طراحی می کنه (شامل نرم افزار و سخت افزار)‌که بتونه این خلاء رو تا حدی پر کنه و بالاخره بشه به شکل واقعی یک شبه نتایج رو منتشر کرد (: این سیستم قراره کاملا آزاد / بازمتن باشه (تا بشه چک کرد) و در مقابل دستکاری و هک های خاصی مقاوم باشه اما همچنین اجازه بده افراد رایی که دادن رو چک کنن تا از صحت اون مطمئن بشن. قراره این تابستون در یک ایونت «شهرک رای گیری وزارت دفاع» تمام علاقمندان و هکرها و غیره بتونن با ماشین ها کار کنن تا مشکلات اونها رو پیدا کنن – چه سخت افزار اوپن سورس و چه نرم افزار اوپن سورس.

موشی که با نانوتکنولوژی نور مادون قرمز رو می بینه

این گزارش می گه که فقط با یک تزریق ذرات نانو در چشم موش‌ها، تونستن کاری کنن که اونها تا هفته ها علاوه بر نور مرسوم، نورهای مادون قرمز رو هم ببینن؛ با حداقل مضرات جانبی و حتی در نور روز. این موش های با حواس تقویت شده می تونستن شکل های مختلف رو تشخیص بدن و احتمالا پایه ای خواهند بود برای تقویت این حس در آدم ها. همینطور که در رادیوگیک سینگولاریتی هم شنیدین، این افزایش توانایی های حسی یا ترکیب سنسورهای بیشتر با بدن یکی از پیش بینی های سینگولاریتی است. توی این تجربه، سلول هایی که به چشم تزریق شده بودن می تونستن نور اینفرارد (۹۸۰ نانومتر) رو بگیرن و نورهای قابل درک توسط شبکیه (۵۳۵ نانومتر) رو بازتاب بدن. تنها موارد عوارض منفی جانبی، یکی دو مورد cloudy corneas بود که در طول یک هفته برطرف شد. دکتر زو می گه قدم بعدی، استفاده از ذرات نانوی بایو است که مورد تایید FDA باشن و بتونن مادون قرمزهای روشنتر رو هم مرئی کنن و احتمالا بعدش تزریق به انسان و برای اولین بار فراهم آوردن این فرصت که آدم ها طیفی وسیع تر از نور فعلا مرئی شون رو ببینن.

بخش آخر

یک بحثی در توییتر پیش اومد در مورد سنیور دولوپر یا توسعه دهنده.. سنیور. من اول گفتم نیستم بعد نظرم عوض شد. کمی توضیح خودم و بعد اینکه omid amraei نظرات خوبی داشت و حرفش این بود که:
سنیور بودن که تخصص نیست، جایگاهه. سنیور یعنی ارشد. یعنی کسی که می‌تونه چند نفر دیگه رو در مسیر اهداف هدایت کنه.

سنیور بودن شما به سازمانی که درش کار می‌کنید بستگی داره. به افرادی که در کنارشون قرار می‌گیرید.
و خب باعث شد منم بیشتر در موردش بخونم.
یک جونیور نیاز به مدیریت دائم داره. کار رو بهش می دین و باید پیگیری کنین و سوال می کنه و …
جونیور خوب تسک رو می گیره و در زمان معقولی انجام می ده – با کیفیت خوب
دولوپر میانی نیاز به مدیریت کمتری داره و معمولا می تونه خودش طراحی بخش هایی رو بر عهده بگیره و نقش خوبی موقع بحث طراحی های کلان داره. بخش زیادی از کار توسط اونها اناجم می شه و می تونن به رده پایینتر از خودشون هم آموزش بدن
دولوپر سنیور اما… با مشکلات خودش آشنا است و کدهای نامناسب کافی نوشتن تا درک کنن که در یک پروژه چه سطحی از طراحی کافی و لازمه. می تونن کارهایی که می کنن رو تشریح کنن و توضیح بدن و براش استدلال داشته باشد و عاشق پیچیدگی نیستن. مهم اینه که ضعف های خودشون رو هم می دونن و می پذیرن. وقتی در مورد تئوری ها و طراحی ها حرف می زنن شرایط رو درک می کنن و محدودیت ها رو و می دونن یک راه درست برای هر چیزی وجود نداره و راه ها بی شمارن. می دونن که همه چیز trade off است و به چیزی بیشتر از خودشون فکر می کنن. سازمان، مشتری،‌پشیتبانی، بقیه و همه رو می فهمن می بینن و کار اصلی شون سوای از کد نوشتنه: ارائه راه حل و اصلی ترین کار روزمره شون هم دادن این توانایی به بقیه است که کار کنن. در تیم رهبری شما حتما باید سنیور دولوپر حضور داشته باشه چون تیمی که فقط برنامه نویس های خوب احتمالا جایی در زندگی روزمره اش گیر می کنه.

و معلومه که اینها ساده سازی ها هستن دیگه (: مهم مفهومه

حالا که بحث شده بذارین چند توصیه هم از http://olafurw.com/2019-01-27-programmer-advice/ بیارم که از بین حدود ۷۰۰ توصیه برنامه نویسی جمع کرده:
۱. برنامه نویسی یک مساله انسانی است. اینکه چطوری با بقیه کار میکنین، اینکه در تیم چیکاره سهتیم، اینکه چقدر به بقیه کمک می کنین و … در حرفه ای بودن شما تاثیر داره
۲. برنامه نویسی یعنی یادگیری دائم. راه میانبر و سریعی نیست. قدم به قدم و با حوصله. دائما در همه مراحل
۳. برنامه نویسی می تونه ترسناک باشه. چون باید هی یاد بگیرین. چون همه از بقیه عقبتر هستین. چون چیزی رو نمی دونین. چون همه چیزهایی که بلدین قدیمی شده و چون همیشه اشتباه می کنین. اشتباه ها و بلد نبودن ها رو بپذریرین و با علاقه پیش برین
۴. برنامه نویسی در مورد جدیدترین تکنولوژی نیست. چیزهای براق و جدید و نو خوبن ولی خیلی وقت ها چیزهای جدید پر دردسرتر هستن. حوزه تون رو انتخاب کنین و قدم به قدم و با فان پیش برین. سعی نکنین از پیشرفته ترین تکنولوژی شروع کنین بلکه در حوزه تون شروع کنین و یاد بگیرین
۵. برنامه نویسی زندگی رو پر می کنه، مواظب باشین! آدم نیاز به خواب داره، استراحت داره، دوست داره، تفریح داره، کتاب داره و … ورزش کنین و کارهای اجتماعی. زیادی کار کردن از شما آدم با سواد یا خفن نمی سازه (:
۶. و البته زیاد بپرسین، هم از گوگل هم از خودتون هم از کتاب ها. مساله پیدا کنین و ساده حلش کنین و بعد حل رو پیچیده تر کنین. یادتون باشه که اگر کارکرد داخلی چیزها رو درک کنین، خیلی بهتر می شین تا اینکه یکضرب از یک ابزار پیچیده برای حل مساله استفاده کنین. دنیای نرم افزار برعکس اصل عدم قطعیت است: با دیباگر دقیق و آروم به داخل چیزها نگاه کنین تا به قطعیت برسین. خوش باشین و بخندین!

موسیقی

  • کوه باش و دل نبند
  • داماهی و قنبر راستگو – هومبا
  • Nicolas Jaar – Encore

چرا بلاک‌چین فعلا گزینه‌ مناسبی برای رای‌گیری‌های حکومت‌ نیست

وقتی دو سه سال قبل قیمت بیت کوین شروع به رشد کرد، یکهو سر و صدای بلاک چین هم زیاد شد و همه با هیجان ازش حرف می زدن. یکسری دنبال خرید بیت کوین و انواع رمزارزهای دیگه بودن و یکسری هم دنبال حل مشکلات جهان از طریق بلاک چین. البته بلاک چین که توی فارسی بهش زنجیره بلوکی می گیم واقعا هم ایده بدی نیست: یک دیتابیس غیرمتمرکز که انتظار می ره همه بتونن سلامتش رو چک کنن و از دیتاش مطمئن باشن. اما سوال اصلی اینه که واقعا ما کجا به یک دیتابیس غیرمتمرکز نیاز داریم؟ فعلا تنها جواب واقعا خوبی که داده شده، رمزارزها بودن و موارد معدودی ایده که اکثرا در مقیاس خیلی بزرگ عملیاتی نشدن.

این هیجان به دنیای سیاست هم رسید و یکی از نمودهای اصلیش در سطح سیاست گذارها *برگزاری انتخابات مبتنی بر بلاک چین** بود. مزیت اینکار چیه؟ اگر انتخابات روی بلاک چین اتفاق بیافته، دیگه یک سیستم متمرکز رای‌ها را شمارش و اعلام نمی کنه بلکه همه به تمام رای‌های داده شده دسترسی دارن و نتیجه هم برای همه قابل قبوله. بخصوص در کشوری فرضی که مردم معتقدن به زور اسلحه و چماق و حبس خانگی و … نتایج رو می شه عوض کرد، بودن بلاک چین به همه ثابت می کنه که نتیجه همونی بوده که اعلام شده چون هر «همه به نتایج دسترسی دارن». معلومه که این از نظر طرفداران دموکراسی خیلی هم هیجان انگیزه. منم مثل خیلی‌ها بلاک چین رو دوست دارم و ازش نمی‌ترسم که هیچ، دوستش هم دارم و در حد معقولی می فهممش و متاسفانه باید بگم که بلاک چین به هیچ وجه گزینه خوبی در انتخابات سیاسی یا حتی اجتماعی نیست. در واقع هر جا که قرار باشه رای مخفی باشه، اینکه چه کسی رای داده و چه کسی رای نداده مخفی باشه و اینکه چه کسی به چه کسی رای بده در اختیار خودش باشه، بلاک چین کارا نیست و معلومه که این می شه تقریبا همه انتخابات مرسوم دنیا.

مطمئنا من صلاحیت نظر دهی نهایی در این باره رو ندارم ولی باید بگم که این نظر، نظر بسیاری از متخصصین همین حوزه هم هست. از آکادمی ملی علوم تا [اساتید مهم رمزنگاری (۱ و ۲) و رمزنگار ارشد مایکروسافت و غیره و غیره معتقد هستن نه فقط بلاک چین گزینه خوبی برای رای‌گیری نیست که حتی رای گیری الکترونیک هم هنوز راه زیادی تا عملیاتی شدن داره؛ البته در کشوری که قرار باشه توش به رای مردم احترام گذاشته بشه. بذارین به شکل فشرده، مشکلات رو در دو بخش بگم. بخش اول مشکلات خود بلاک چین است و بخش دوم، مشکلات عمومی الکترونیک کردن رای گیری های مهم.

مشکلات خود بلاک چین

نیاز به شناسایی مرکزی افراد

اگر قرار باشه ما در یک زنجیره بلوکی رای بدیم، باید اول یک چیزی شبیه کد رای دهی دریافت کنیم که تقریبا معادل کیف پول های بیت کوین خواهد بود. در واقع شما باید از طرف یک مرکزی شناسایی بشین و به شما یک کد ویژه بدن که بعدا بتونین باهاش رای بدین. این اتفاق کل بحث «ناشناسی» و از اون بالاتر «بدون مرکز بودن» رو زیر سوال می‌بره. در دنیای بیت کوین، هر کس می تونه یک یا چند کیف پول بسازه ولی اگر قرار باشه رای دهی داشته باشیم باید دقیقا به هر آدم واجد شرایط یک آی دی داده بشه که بشه باهاش رای داد و خب اگر قراره یک مرکز کل اطلاعات «این آدم اجازه داره رای بده» رو بده، رای ها رو هم خودش بشمره دیگه چون دقیقا همین مرکز می تونه ۸ میلیون «این آدم می تونه رای بده» دیگه هم تولید کنه که شهروندی پشتش نیست و در دوره رای گیری باهاش رای بده.

پروسه دادن کلیدها، امن نگه داشتن اونها و ریوک کردن اونها

در مرحله قبل گفتم که یک مرکز مشخص باید تک تک آدم ها رو احراز هویت کنه و بعد از شناسایی بهشون یک کد بده. همون مرکز باید بررسی کنه کی ۱۸ سالش شده و بهش کد بده، بعد ببینه کی توی چه انتخاباتی می تونه رای بده و بهش کد اون انتخابات رو بده یا دسترسی فلان کد به فلان رای دهی رو باز کنه و وقتی کسی فوت کرد باید بتونن کدش رو حذف کنن که دیگه نتونه رای بده. بررسی، دادن و گرفتن این‌ها خودش یک ساز و کار بزرگ می شه که نیازمند سازمان تمام وقت مستقل خودشه و در آخر هم دقیقا نمی شه مطمئن بود دقیقا همه افراد واجد شرایط – و نه هیچ کس دیگه – در هر انتخابات حق رای دارن و من و شما هم نمی‌تونیم بدونیم تک تک رای دهنده ها واقعی هستن یا نه چون اگر قرار باشه ما بدونیم پشت هر کد چه کسی است، رای هر کسی رو هم تا ابد خواهیم دونست.

اجبار در رای

در دنیایی که رای دهی با بلاک چین انجام می‌شه، یک نفر می تونه بالا سر شما بایسته و نگاه کنه چطوری رای می دین و از شما بخواد که حتما به فلانی رای بدین. ایده رای گیری بلاک چین اینه که هر کس از خونه اش یا محل کارش رای بده و مدیر می تونه اعلام کنه که همه باید روز دوشنبه ساعت ۱۰ بشینن و به اونی که می گه رای بدن در غیراینصورت اخراج می شن. دلیلی که حتی اگر با همراه به صندوق رای می رین، موقع نوشتن رای می رین توی یک غرفه و تنهایی رای رو می نویسین و تا می کنین و می ندازین تو صندوق جلوگیری از این مساله است. در رای گیری دیجیتال جلوگیری از این ماجرا بسیار سختتره. بعضی مقاله‌ها دارن سعی می کنن راه‌هایی برای مقابله با این مساله پیدا کنن ولی جواب‌هاشون اونقدر پیچیده است که متخصصین به سختی می تونن مقاله رو دنبال کنن، چه برسه به اینکه عملیاتی در سطح کشور انجام بشن. اگر علاقمند هستین دنبال coercion free blockchain سرچ کنید.

خرید رای

الان اگر شما بخواین رای بخرین باید با یک گونی سیب زمینی برین به حوزه فلان و بگین هر کس اسم فلانی رو در صندوق بندازه، یک سیب زمینی جایزه می گیره و بعد امیدوار باشین که آدم ها به شما دروغ نگن و توی غرفه اسم مورد نظر شما رو بنویسن. یا باید شناسنامه ها رو جمع کنین و بعد با یکسری آدم دیگه برین باهاشون رای بدین و بعد شناسنامه ها رو برگردونین. در مکانیزم دیجیتال یا بلاک چین این دردسرها وجود نداره به سادگی می تونین برین در یک منطقه و بگین «نفری یک گونی سیب زمینی می دم ولی اون کد رای گیری تون رو بدین به من» و روز رای گیری چند صد هزار کد داشته باشین که می تونه توی این انتخابات یا تا ابد رای بده (: بامزه تر وقتی است که این کد بتونه تا آخر عمر اون آدم برای شما رای بده.

تاریخچه واضح هر رای

و البته در تمام طول تاریخ هم نه فقط مرکزی که کدها رو می ده و می گیره که هر کسی که کد شما رو داره می تونه چک کنه دقیقا در کدوم انتخابات به چه کسی رای دادین. اینکار الان از روی مهر شناسنامه در حد «فلانی در فلان انتخابات رای داده یا نه» عملی است ولی در سیستم بلاک چین یا حتی هر رای گیری دیجیتال، کسی که اون کد شما رو داره می تونه چک کنه که شما به چه کسانی رای دادین یا حتی بالاتر از اون، موقع استخدام، درخواست وام یا حتی خرید بلیت هواپیما کامپیوتر خودش یک عدد ۱ تا ۱۰ کنار عکس شما نشون بده که بر اساس رای های شما در جاهای مختلف بگه چقدر التزام عملی به انتخاب اول داشتین و چقدر با شیطنت سعی کردین به انتخاب دوم رای بدین (: اگر براتون عجیبه، این دقیقا اتفاقی است که در چین داره می افته.

حملات مستقیم به بلاک چین

بلاک چین شدیدا در مقابله حملات متنوعی ضربه پذیره. مثلا در حمله اکثریت، اگر شما قدرت پردازشی قوی ای رو داشته باشین یا حتی اجاره کنین می تونین نتایج رو به نفع خودتون تغییر بدین. این مکانیزم باعث شده بعضی ها بگن اصولا بلاک چین با ولت های آزاد در دنیای بزرگ و جدی مورد شک باشه. یعنی اگر روزی یک غول تصمیم بگیره بیت کوین رو از بین ببره، به راحتی می تونه اینکار رو بکنه. حالا کافیه یک نیم غول تصمیم بگیره ۵۱٪ توان پردازشی ای که در انتخابات فلان جا برگزار شده رو اختصاص بده تا کل انتخابات رو به نفع خودش عوض کنه، و اینکار رو بکنه (: فهرست نسبتا کاملی از حمله ها علیه زنجیره بلوکی رو اینجا ببینین.

مشکلات جانبی

تا اینجا مشکل عمومی سیستم بلاک چین رو دیدیم، ولی کلیت رای گیری دیجیتال هم در دنیا شدیدا با شک و تردید نگاه می شه و هنوز اکثر کشورها خودشون رو آماده اون نمی دونن. مهمترین سند هم مربوط به گزارش آمریکا در این مورد است که در نهایت تصمیم گرفتن فعلا رای گیری‌هاشون رو دیجیتال نکنن. اینها چند مشکل عمومی رای گیری غیرکاغذی هستن:

ابزارهای رای دهی

در دنیای دیجیتال به هرحال باید از یک ابزار دیجیتال رای بدین. این ابزار ممکنه اپلیکیشن روی یک گوشی باشه یا یک غرفه دیجیتال که می رین و دگمه ای رو توش فشار می دین یا یک سایت. امن کردن این ابزارها راحت نیست بخصوص وقتی سرنوشت کشور بهشون وابسته باشه. یک بدافزار می تونه در اولین لحظات رای دهی از طرف شما رای بده یا یک حمله دیجیتال میتونه نتایج اون ابزار رای شماری دیجیتال رو تغییر بده یا غیرمعتبر کنه. متخصصین امنیت زیادی روی این مساله کار کردن و ضعف های اونها رو نشون دادن.

عدم دسترسی / درک کافی

این روزها دولت در همه جا سعی می کنه با «الکترونیک کردن» کلی از کارهای خودش رو سبک کنه ولی مساله ای که فراموش می شه اینه که چقدر آدم از این بازی های الکترونیک بیرون می مونن. اگر رای گیری دیجیتال بشه احتمال داره گروهی که اسمارت فون ندارن یا با کامپیوترها راحت نیستن اشتیاق کمتری به رای دادن پیدا کنن. در واقع هر چقدر همه چیز رو تکنولوژیک تر کنیم (مثلا ثبت نام کنکور رو) احتمال بیشتری ساختیم که دهک‌های پایین جامعه از اون بازی بیرون گذاشته بشن. به بعدی هم نگاه کنین…

نفوذگرهای سایبری

حرفه‌ای‌ها، هکر به کسی می گن که از ابزارش خلاقانه استفاده می کنه ولی رسانه ها دوست دارن به نفوذگرها و خرابکارها بگن هکر. این آدم ها این روزها شخصی یا با حمایت انواع دولت ها و سازمان ها حسابی فعالن و اگر کشوری واقعا رای گیری اش رو دیجیتال کنه، اینها خطر بزرگی براش حساب می شن. از کل مکانیزم رای گیری تا سیستم های آماری یا سیستم های ذخیره سازی و .. ممکنه دچار مشکل بشن یا اصولا چیزی مثل قطعی عمومی اینترنت یا دی داس روی سیستم رای دهی در دوره رای گیری می تونه صدمه بزرگی به مفهوم دموکراسی در یک کشور بزنه، چه در واقع و چه در ذهن رای دهنده‌ها.

مفهوم دموکراسی وابسته به فهم ساز و کار دموکراتیک است

دموکراسی برای ما شده اینکه «تا الان ۴۰۰ تا رای گیری داشتیم پس خیلی دموکرات هستیم». در حالی که بخش‌های بسیار مهمی از دموکراسی اصولا فراموش شده (مثلا حقوق اقلیت). یکی از این فراموش شده‌ها فهم ساز و کار دموکراتیک است. اگر پروسه‌های انتخاباتی شفاف نباشه، اگر مردم نتونن دقیقا درک کنن که چی شد که فلانی انتخاب شد، اگر آدم‌ها نفهمن که قانون چطوری تصویب می شه، اگر ما ندونیم که برای اعتراض به فلان چیز چه روش دموکراتیکی هست، اگر روشی دیده نشه که بشه چیزی که نمی خوایم تغییر کنه و .. دموکراسی در حال ضعیف‌تر شدن است. یکی از دلایلی که کشورها هنوز سیستم کلاسیک و حتی عجیب برای امروز رفتن تو غرفه و نوشتن اسم رو کاغذ رو حفظ کردن اینه که می خوان این روند در ذهن همه آدم ها قابل درک و شفاف باشه. واقعا حس کنن دارن حزبی رو انتخاب می کنن و بعد اینقدر رای آورد و انتخاب شد یا نشد. درسته که در آینده احتمالا رای گیری دیجیتال مرسوم خواهد شد ولی فعلا از ذهن مردم دور است و نظر خیلی از دولت‌ها این بوده که بهتره برای امنیت رای گیری و استمرار تصور ذهنی مردم از دموکراسی شون فعلا سراغ رای گیری دیجیتال نرن.

جمع بندی

بلاک چین هیجان انگیزه ولی ابزار خوبی برای رای گیری هایی که قراره توش شروطی مثل
– مخفی بودن رای
– اطمینان از هویت رای دهنده ها مستقل از اینکه به کی رای دادن
حفظ بشه مناسب نیست. کشورهای کوچیک‌ با سطح امکانات و سواد تکنولوژیک بالا دارن در حوزه‌های مختلفی رای دهی دیجیتال رو تست می کنن ولی هیچ کشوری در جهان هنوز برای رای گیری سراغ بلاک چین نرفته. درسته که زنجیره بلوکی مد روز است/بود و هیجان انگیز و بفروش ولی حتی اگر در دهه آینده رای گیری الکترونیکی همه گیر بشه، تکنولوژی بر اساس دیتابیس مرکزی خواهد بود و بلاک چین گزینه مناسبی برای اینگونه رای گیری ها نیست.