اینکه کسی به شما اینترنت سریع، ارزون و آزاده بده ایده فوقالعاده ای است که خیلی وقت ها ممکنه حس کنیم واقعی نیست. ولی ظاهرا این هدف بریان هال، واقعی بوده و کار هم کرده. اون و گروهی از داوطلبها، مش نیویورک یا همون NYC Mesh رو راه انداختن تا بتونن آدم ها رو برای اتصال به اینترنت از آی اس پیهای بزرگ بینیاز کنن. محل کار اصلی اونها اینجاست:
در این سقف که بهش سوپرنود می گن، آنتنها سیگنال اینترنت رو به مودمهایی که روی سقفها یا بالکن خونهها نصب شدن میرسونن و این مودم با یک سیگنال وای-فای، اونو به مصرف کنندهها میرسونه و در نهایت با حق اشتراکی کوچیک، همه به اینترنت دسترسی پیدا میکنن. درست مثل یه شبکه درهم برهم که توش هر کس چیزی رو دریافت می کنه، اونو در اطراف خودش پخش می کنه و اینطوری شبکه جلو و جلوتر میره. خود سوپرنود هم با سیگنالی که ارسال میکنه، چندین کیلومتر از شهر رو زیر پوشش میگیره.
شبکه مِش، آلترناتیو آی اس پیهای کلاسیک است. اونجا شما با کابل وصل هستین و اینجا با وایفای.
این شبکه اینترنت اصلی خودش رو از یک اینترنت اکسچنج پوینت میگیره، درست مثل بقیه آی اس پیها. فلسفه پشتش هم اینه که اینترنت رایگان است و فقط دسترسی به اینترنت است که پولیه و پولی که آی اس پی ها در این مورد می گیرن زیادی گرونه و اگر آدمها در یک شبکه مِش به همدیگه کمک کنن، دسترسی بسیار گستردهتر و ارزونتر خواهد شد. چنین شبکه ای شاید کم کم ای اس پی ها رو به افسانهای قدیمی تبدیل کنه و از اونطرف کنترل شرکتها و دولتها بر اینکه ما در اینترنت حق داریم چه چیزی رو ببینیم و بشنویم رو از بین ببره و آدمها به شکل مستقل بتونن برای زندگی خودشون تصمیم بگیرن. البته این هنوز در ابتدای راهه و بر خلاف آی اس پیهای کلاسیک، افرادی که وارد مش میشن باید اطلاعات بیشتر و حوصله بیشتری برای متصل شدن به اینترنت داشته باشن. در حال حاضر نمونههای بزرگ چیزی مثل Guifi.net در اسپانیا است که با ۳۴هزار نود حدود ۵۰هزار کیلومتر مربع از منطقه کاتالونیا رو پوشش میده. تا اینترنت ارزون رو به آدم هایی برسونه که به خاطر کم بودن آی اس پیها در منطقهشون، باید هزینهای بسیار گرونتر برای رسیدن به اطلاعات پرداخت میکردن.
این رادیو گیک رو با خبری از ماهیهایی شروع می کنیم که باعث هک شدن یک کازینو شدن و با نگاهی به مغز و لینوکس، از خودمون می پرسیم فضاپیماها چطوری به اینترنت وصل می شن و مشکلشون در سال ۲۰۲۰ چه خواهد بود و در حالی که بهترین هامون تو زندان هستن، نگاهی می ندازیم به قوانین حمایت از پرایوسی جدید اتحادیه اروپا و تاثیرش روی اینستاگرام.
[کمی صحبت در مورد آی او تی و اینکه همه جا هستن]. حالا شرکت دارک تریس در گزارشی اعلام کرده که حمله کنندهها تونستن از طریق ترموستات متصل به اینترنت یک آکواریوم ماهی که توی لابی بوده، یک کازیتو / قمارخونه رو هک کنن. گفته می شه هکرها تونستن از طریق یک حفره امنیتی به ترموستات وصل بشن و از اونجا به دیتابیس کاربرهای کازینو برسن و کل اطلاعات رو از طریق ترموستات، به سروری در اینترنت کپی کنن. این روزها از ترموستات و لامپ و هواساز و غیره تا ابزارهایی مثل الکسا و گوگل به اینترنت وصل هستن و این اینترنت چیزها، همه چیزهای ما رو هم به اینترنت وصل کرده در حالی که تمرکز تولید کننده ها رو سرعت و قیمت است و تقریبا کسی با امنیت کاری نداره. پس حداقلش اینه که اگر از این چیزها دارین، آپدیت نگهشون دارید!
مایکروسافت هر چقدر با لینوکس جنگید، نتیجه ای نگرفت و حالا با شعار مایکروسافت عاشق لینوکسه، سعی می کنه خودش رو نزدیک نگه داره. پروژه جدیدش Azure Sphere متمرکز است روی میکروکنترلرها و استفاده شون در اینترنت چیزها و البته امن کردنشون. این کرنل لینوکس قراره توی اسباب بازی ها، گجتها، وسایل هوشمند خونه و این تیپ چیزها استفاده بشن. از کنفرانس خیلی چیز فنی ای در نیاوردم به جز یک عالمه اسم و اصطلاحهای مد روز ولی به نظر می رسه در یک مدل ۵ لایه سیستم عامل، یک کرنل کاستم لینوکس نقش بزرگی داره برای وصل کردن چیپ ها به اینترنت و از اون مهمتر امن نگه داشتنشون از طریق یک لایه دیگه. در واقع همه چیپ ها در نهایت با لینوکس به بخش ارتباطی شون وصل می شن و بعد به یک سرویس ابری که ارتباطات رمزنگاری شده و مبتنی بر کلید دیوایس ها با هم و اگر لازم بود دیوایس ها با کلاود رو برعهده داره. دوباره یک قدم بامزه از مایکروسافت که به جای جنگ با لینوکس، داره سعی می کنه به کمکش خودش رو توی بازی نگه داره.
مغز کارهای سختی داره. یکیش اینه که به نیازهای پایه ای ما پاسخ بده و دو نیاز پایه ای رسوندن غذای کافی به بدن و دوری کردن از زخم است. مغز اینها رو با گرسنگی و درد می شناسه و تحقیقی جالب به این نتیجه رسیده که این دو حس در تقابل با هم هستن. یک درد سریع باعث فراموش یگرسنگی می شه و در مقابل اگر شما گرسنه باشین، دردهای مزمن و قدیمی خودتون رو فراموش می کنین. چون مغز در هر حالت نیاز داره که اون یکی حس رو سرکوب کنه تا حس اصلی تر بتونه جواب بگیره (: مغز مهمل ما به همین بامزگی کار می کنه (: [گپ در مورد مغز]
خبرها رو که تقریبا همه داریم. روسیه سعی کرده با حذف کردن ۱۸ میلیون آی پی از اینترنت و بلوک کردنشون، تلگرام رو از کار بندازه و هنوزم دقیق نتونسته – هرچند که در مواردی حتی سرچ گوگل هم فیلتر شده (: دوست و برادرمون است دیگه. ما هم که بحثمون سرش داغه و امروز هم توی توییتر نماینده عزیز مجلس گفته بود هیاتی رفتن روسیه تا در این مورد مشورت بگیرن (: ما یادمونه که رییس جمهوری عزیز گفته بود [دستش روی دگمه فیلترینگ نمی ره] و خب منتظریم ببینیم چی میشه تو ساسنوردونی خودمون که از یک طرف هی می گن «وای اگر ما ندونیم تو چت همه چی می گذره کشور به فنا می ره» و از اونطرف بخش عظیمی از پول نفت رو می فروشن و اصلا معلوم نمی شه چی می شه و کلی کلی سازمان و موسسه داریم که اصولا کسی حق نداره بپرسه ازش چه خبره یا ۹۰ روزه یکسری آدم زندان هستن و اصولا یک نفر حاضر نیست حتی بگه چرا دستگیر شدن … به جز اونی که گفت چون پوست مارمولک می خریدن ببینن چقدر رادیو اکتیو داره و البته این آدم اینهمه مدت کنترل اونهمه نیروی نظامی رو داشته (:
پوففف.. این دیگه خطرناکه. به نظر می رسه آمازون برای دو ساعت در روز سه شنبه همین هفته بخشی از ترافیکش رو به یکسری هکر باخته! به نظر می رسه هکرها از یک ضعف شناخته شده پروتکلهای اینترنت استفاده کردن تا برای ۲ ساعت ترافیک یکسری آی پی رو از خودشون رد کنن، به طور خاص هدف احتمالا سایت myEtherWallet.com بوده و احتمالا هکرها دنبال کلیدهای مردم بودن. تغیر مسیر ترافیک از طریق روت های آلوده آی اس پی کلمبوس اتفاق افتاده و ترافیک به سمت روسیه چرخیده و من این د میدل اتک شده. مسوولین مای اتر والت گفتن که این تغییر مسیر برای هدایت مردم به سمت یک سایت فیشینگ بوده و دارن مساله رو بررسی می کنن. پوفف… شکل جدید حمله که بسیار سخت خواهیم تونست جلوش مقاومت کنیم.
اینستاگرام الان حدود ۸ ساله که کار می کنه و حوالی ۸۰۰ میلیون کاربر داره! این سایت حالا تازه داره ابزاری راه می ندازه که توش می تونین عکس ها، فیلم ها و کامنت هاتون رو دانلود کنین. خیلی هم دیر. فیسبوک همین کار رو در ۲۰۱۰ کرده بود! اما چنین خبری چرا باید توی در اعماق بیاد؟ چون اینکار برای هماهنگ شدن با قانون جدیدی است که در اروپا داره عملیاتی می شه و بهش قانون پرایوسی GDPR می گن. The EU General Data Protection Regulation مفصلترین و بزرگترین تغییر پرایوسی در ۲۰ سال اخیر است و بخش های مهمی داره مثل حق مردم برای اینکه در مورد مشکلات امنیتی که به اونها مربوط بود یا دیتایی که ازشون لو رفته اطلاعات بگیرن. پس اگر جایی هک می هش باید بگه. یا مثلا حق مردم به دسترسی به اطلاعاتی است که تولید کردن و حق اونها بر این اطلاعات. اگر قراره این اطلاعات پروسس بشه باید اجازه گرفت. یا حق فراموشی و حق انتقال اطلاعات و پرایوسی بای دیزاین. ازش بیشتر خواهیم شنید. اگر ما هم تغییر درست می خوایم راه همینه. اینکه یکی بگه فلان کار رو بکنین یا فلان چیز مهمه تا وقتی قانون شفاف و دقیق نباشه، هیچ فایده ای نداره!
کمی توضیح در مورد دایل آپ و خوبی هش نسبت به اینترنت الان ((: بحث فضا و اینکه توش صدا به صدا نمی رسه چون هوا نیست و در نتیجه برای مخابره اطلاعات یا حتی حرف زدن از فضا به زمین نیاز به رادیو داریم. منظور موج رادیویی است. اما مشکل اصلی رادیو اینه که اولا فضای رادیویی بسیار شلوغه و از اون بدتر با زیاد شدن فاصله، موج رادیویی افت می کنه. ما روی زمین با تکنیک هی مختلف شامل لیزر و میدان های الکتریکی و مایکروویو و غیره تقریبا بدون هیچ تاخیری در هر نقطه می تونیم یک عکس رو دانلود کنیم (تو ایران حالت سانسورچی خبیث ممکنه جلوش رو بگیره ولی بحث منطقی رو دنبال کنین) ولی سرعت در فاصله زیاد کم می شه – بخصوص در بحث رادیو! در حال حاضر سرعت دانلود مریخ از زمین حدود ۱.۵ مگابیت در ثانیه است در حال یکه همین سرعت در پلوتو، تقریبا یک کیوبیت در ثانیه می شه. یعنی دانلود یک عکس ممکنه ۱۵۰۰ برابر بیشتر طول بکشه. معمولا این ارتباط از طریق شبکه deep space network استفاده می شه که چند آنتن عظیم رادیویی متعلق به ناسا هستن با که سعی شده در سه نقطه مثلثی روی کره زمین پخش بشن.این آنتن ها توسط اکثر پروژه ها استفاده می شن و تقریبا همیشه وقتشون پره. مثلا از حالا می دونیم که در ۲۰۲۰ و ۲۰۲۱ که اسپیس ایکس و هند و امارات و ناسا و آژانس فضایی اروپا برنامه های مریخ دارن، وقت کم خواهد اومد. تلاش های متنوعی برای سریعتر کردن اینها هست و البهت ایجاد شبکه های جدید. مثلا قراره یک شبکه با قدرت تحمل قطع و وصل توسط ناسا درست بشه که نود هاش می تونن اطلاعات رو پیش خودشون بافر کنن تا قطعی و وصلی کوتاه مدت مشکلی درست نکنه یا ماهواره های بعدی قراره بتونن در نقش همین بافرها هم عمل کنن (همین الان هم گاهی ماهواره به عنوان رله استفاده می شن). مقاله مفصل است و خوبه دنبال Space Communications Are Stuck In The Dial-Up Age. Which Means It’s Time For More Lasers. بگردین و اصل مقاله رو بخونین.
جانشین توسعه تکنولوژی سی آی ای در یک سخنرانی گفته که جاسوس ها موضوعی در گذشته خواهند بود و کامپیوترها و الگوریتمها جای اونها رو خواهند گرفت. خانم Meyerriecks گفته که مدت ها است سی آی ای به جای جاسوس ها از برنامه های هوش مصنوعی برای رهگیری مقاصدش استفاده می کنه – بخصوص که دنیای مدرن چندان با جاسوس های انسانی سازگار نیست و سازمان اون (سی آی ای که بزگرترین سازمان جاسوسی جهان است) ۳۰ ساله که برای این شرایط آماده شده تا مسوولیت جاسوس های انسانی اش رو به الگوریتم های هوش مصنوعی بسپاره. نظرات خودم د راین مورد که دروغ می گن (: و یادی از جیمز باند [موزیک جیمز باند]
قسمت آخر
و در نامه ها باید به ایمیل خوب نیما اشاره کنم که تذکر داده بود در مورد اشتباه رادیوگیک قبلی. گفته بودم شرکتی می تونه اطلاعات مغز رو بخونه در حالی که در واقع اون شرکت روشی پیدا کرده برای نگهداری سالم ماده خاکستری مغز به امید اینکه زمانی خونده بشه. ممنون از نیما و دقتش.
تبریک ها و تقبیح ها
نود روز پیش فعالان زیست محیطی رو گرفتن، یکیشون در زندان مرد و حالا ۹۰ روزه در تلاشن یک جرم یا اتهام پیدا کنن و بچسبونن.
تبریکی می گیم به ۹ جراح پلاستیک و ۲ جراح مجاری ادرار که تونستن در یک عمل ۱۴ ساعته در بیمارستان جان هاپکینز، اولین پیوند .. چی بهش میگیم؟ پینس و کیسه بیضه رو انجام بدن. کمی توضیح در مورد عمل و اینکه تنها راه بزرگ کردن عمل است و میانگین ۱۲ است و رانندگی مهمتر از اندازه ماشین است و …
و تبریک به دانشمندان پروژه گایای اروپا که در دیتا ست دومشون که از کهکشانمون منتشر کردن برای راه شیری عزیزی که ما توش زندگی می کنیم بیش از یک میلیارد ستاره مشخص کردن! و ما هنوز فکر می کنیم روی این سیاره خاص که دور یکی از این یک میلیارد ستاره می چرخه مرکز جهانیم (: حالا مستقل از اینکه روی همین کره زمین هم از ۴ میلیارد سال تاریخ، ما حدود ۱۲ هزار سالش رو زنده بوده ایم (:
و تبریک به اون دانشجویی که اومد بیرون تا دستگاه عظیم پاکسازی اقیانوس از پلاستیک رو بسازه و حالا دستگاهش داره به اقیانوس انداخته می شه
جمع کردن و به اشتراک گذاشتن اطلاعات چیزی است که در فرهنگ ما خیلی مرسوم نیست و وقتی مواردش پیش میاد، لذت بخش و خوبه. مثلا یک راننده اسنپ در این پست اطلاعات کاملی از تجربه اش نوشته که به ما پرسپکتیو این شرکت رو از صندلی راننده نشون میده.
میبینید که حدود درآمد برای هر ساعت، ۱۳ هزار تومن است و رحیم آقا روزی حدود ۵ ساعت کار میکرده. این درآمد ناخالص است یعنی هزینه خرید موبایل، خودرو، بنزین و تعمیرات خودرو و غیره به حساب نیومدن. قابل درک است که برای کاری به سختی رانندگی تاکسی. بد نیست برای نتیجه گیری دقیقتر نگاهی هم به درآمد پرکارترین راننده تپسی بندازیم. این نمودار پردرآمدترین راننده تپسی است در چند ماه گذشته:
البته لازم به ذکره که خود تپسی میگه این راننده یا به قول خودشون سفر، روزی ۱۰ ساعت برای رسیدن به این درآمد کار کرده. حتما میدونین که ذات کار کردن روزانه ۱۰ ساعت در قانون ما و اکثر جهان ممنوعه چون از یکطرف برای کارگر صدمه زننده است و از اونطرف بخصوص در چنین شغلی، برای من مسافر هم امنیت رو پایین میاره.
اما اصلیترین بخش این مطلب، اینه که این آدمها بخشی از شرکتهاشون نیستن. اگر من در تپسی راننده هستم، جزو شرکت تپسی نیستم بلکه رابطهام با شرکت تقریبا چیزی مشابه یک مسافر تپسی است. همین مساله در مورد همه سیستمهای دیگه هم صادقه و بحث یک شرکت نیست.
بحث اینه که در شرکتهای جدید تا جایی که بشه کارمندها، تولید کنندهها و تولید کنندگان اصلی ثروت از دایره شرکت بیرون نگه داشته میشن. در این سیستمها شما آدمهایی هستید کاملا مستقل که درست مثل مصرف کننده، از این سیستم استفاده می کنین تا درآمدی موقف داشته باشین. نه ربطی به شرکت دارین، نه بیمه هستین، نه می تونین گواهی اشتغال به کار بگیرین، نه هیچ حق قانونی دارین و هر روزی که سرحال و سالم بودین کار می کنین و حقوق می گیرین و هر روزی که مریض بودین یا امکان کار نداشتین، پول هم نخواهید داشت.
این کاملا متفاوت است با مفهوم کارمندی/کارگری/حقوق بگیری که توش شما حقوق ثابتی دارید و در صورت مریض بودن مرخصی با حقوق دارید و حتی برای تفریح هم اجازه دارین سالی نزدیک یک ماه سر کار نرین ولی حقوق بگیرین.
در این شرایط حداقل چیزی که لازمه، فشار بیشتر به این شرکتها توسط سازمانهای حمایت از کارگران است تا تضمین کنن که با رعایت ساعت کاری می تونین به حدود حداقل درآمد برسن و حقوقی مثل بیمه بیکاری و غیره رو داشته باشن. در سطحی بهتر لازمه چنین قشری از جامعه امکان داشتن یک سندیکا رو داشته باشن تا حداقل در مورد شکل قرارداد و غیره با هم به نتیجه ای مشترک برسن و در اون مورد با کارفرما چونه زنی کنن.
اینکار در جاب به تلگرام است که سرویسهاش رو به آمازون وب سرویس و گوگل کلاود برده بود تا دسترسی شهروندان رو به سرویسش حفظ کنه. روسیه قبل از این در روز جمعه سرورهای اصلی تلگرام رو بلاک کرده بود چون تلگرام قبول نکرده بود اطلاعات شخصی شهروندان رو به سازمان اطلاعات روسیه تحویل بده.
فعلا که در توییتر و شبکههای اجتماعی کاربران در حال مسخره کردن این تصمیم هستن و سرویسهای متنوعی هم در روسیه از کار افتادن چون همه شون از همین رنج آی پی استفاده میکردن. البته من و شمای ایران با تجربیات عزیزمون میتونیم بگیم که برای کشوری مثل روسیه خیلی هم مهم نیست با اینکار چقدر از تکنولوژی جهان عقب می افته یا چقدر مردم دچار مشکل می شن؛ به هرحال چنین کشوری وقتی نتونه گفتگوهای آدم ها با هم رو بخونه، تنها جوابش سانسور و اجبار به استفاده از سرویسی است که توش خوندن حرفهای همه آدمها، براش ممکن باشه.
در سال ۲۰۱۶، یک تروریست در دانشگاه اوهایو با ماشینش به مردم حمله کرد و بعد با چاقو به جمعیت حمله برد و در نهایت با شلیک پلیس کشته شد. الان اخبار تایید میکنن که یک مامور اف بی آی، انگشت خون آلود جسد اون رو به روی سنسور اثر انگشت آیفونی که همراهش بود کشیده تا اونو باز کنه. پلیس انتظار داشته این آیفون ایدهای در مورد انگیزه حمله به اونها بده.
باب مولدور که متخصص بررسی صحنه جرم اف بی آی است، به فوربس گفته که این روش در مورد مقتول حمله تروریستی دانشگاه اوهایو اجرا شده ولی جواب نداده و در نهایت آیفون به آزمایشگاه بررسی صحنه جرم اف بی آی رفته و اونجا تونستن اطلاعاتش رو استخراج کنن. این دیتا باعث شده پلیس در نهایت تایید کنه که عبدل علی تحت تاثیر تبلیغات داعش به این حمله دست زده.
اما درسته که این مورد موفق نبوده ولی در موارد دیگه ای هم پلیس به همین شیوه تونسته به اطلاعات گوشی فرد درگذشتهای دسترسی پیدا کنه. منابع مستقلی تایید کردن که در حال حاضر استفاده از انگشت جسد یک مرده برای باز کردن قفل تلفنها، امری رایج است چون در غیر اینصورت احتمالا با توجه به رمزنگاریهای پیشرفته، امکان دسترسی به این اطلاعات وجود نخواهد داشت. یک نمونه شناخته شده مربوط میشده به باز کردن رمز آیفون یک نفر که به خاطر سوء مصرف مواد مخدر مرده بود تا پلیس بتونه به اطلاعات فروشنده مواد دست پیدا کنه.
در شماره ۸۱ رادیوگیک، در تقاطع تکنولوژی و جامعه به اخبار نگاه می کنیم. سعی می کنیم نگاهی عمیق تر داشته باشیم تا بفهمیم اگر همه آدم ها زیر نظر باشن و برای هر کاری امتیاز بگیرن، «بداخلاق ها نمی تونن سوار قطار بشن» چطوری تبیدل می شه به «معترض ها اجازه ندارن بیان اینترنت». در این شماره به ربات ها نگاه میکنیم و مثل خیلی از موارد، مخاطب هامون باید بالای ۱۶ سال داشته باشن.
استارتاپی که مغز شمار و به کلاود منتقل می کنه – البته به شرط کشتن شمانت کام استارتاپی آمریکایی است که پروسسی کشف کرده به اسم vitrifixation که روش خرگوش ها درست کار کنه و می تونه اطلاعات مغز رو به کلاود کپی کنه. و البته آدم های پشتش معقول به نظر می رسن. دانشجویان mit و دو تا جایزه مرتبط اما تنها اشکال فعلا اینه: پروسه مرگ آور است. البته از y combinatior هم جایزه بردن و اگر ۱۰هزار دلار بدین می تونین توی فهرست انتظار بمونین تا وقتی روششون بهتر شد، جزو نفرات اول باشین. احتمالا در ۲۰۲۱ و البته مشکل دوم هم هنوز حل نشده: با مغز آپلود شده نمی شه هیچ کاری کرد. یعنی نه قابل خوندن است نه استفاده به عنوان مغز! کمپانی می گه حوالی ۲۰۲۴ می تونه شبکه عصبی ای داشته باشه که از این دیتا استفاده کنه. [ توضیح ومقایسه با استارتاپ های خودمون ]
سورس کد آپولو۱۱ روی گیت هاب
سورس اولیه آپولو در دهه ۶۰ توی mit نوشته شد و بالاخره تونست بشر رو به ماه ببره و حالا این سورس کد روی گیت هاب است و می تونین نگاهش کنین. البته فهمیدنش بسیار سخته چون به اسمبلی نوشته شده اما اگر نگاهش کنین، نکات بسیار جالبی توش هست. برنامه منطقی و طبیعی است ولی کامنت ها و شوخی های توی کد زیاد ، بامزه و عالی هستن. مثلا اسم فایلی که عملیات شلیک رو بر عهده داره burn_baby_burn است که حتی ممکنه به جنبش سیاهپوستان مرتبط باشه. یکی از برنامه نویس ها می گه کد نویس های آپولو تو خیابون نبودن ولی اخبار رو دنبال می کردن. از جمله ویتنام و black power. یا اسم فایل دیگه ای pinball_game_buttons_and_lights است و جای دیگه ای نقل قولی از شکسپیر. تعداد بیشتری هست… [توضیحات خودم و کم شدنشون]
این وسط یادی هم بکنیم از مارگارت هملیتون که از اولین برنامه نویس ها بود و زنی که این بخش قابل توجهی از این کدها رو نوشته.
رمزارزهای مبتنی بر سی پی یو و دردسر جاوااسکریپت
مروری بر مفهوم
ترکیه و اسراییل قبلا هم در ترافیک اینترنت چیز میز تزریق کردن و حالا آی اس پی ها با همون تکنولوژی ماین کننده های ارزرمز رو تزریق کردن. احتمالا با دستگاه های sandvine packetlogic که برای شنود و غیره هم استفاده می شه.
مورد ایران و پارس آنلاین و ۷ دقیقه از ویکیپدیای فارسی
کمی توضیح در مورد بورینگ کمپانی (شروع در ۲۰۱۶۰ چون حوصله اش از ترافیک تو ماشین سر رفته بود) و تلاش برای تونل زدن بین نقاط. بعد ایده لوپ و حالا ایده اینکه پیاده ها و دوچرخه سوارها اولویت داشته ابشن توش». تخمین قیمت حدود ۷۷میلیارد دلار است. حالا هم مریلند و شیکاگو و لوس آنجلس در حال مذاکره برای تونل ها هستن و خلاصه همه چیز عجیبه!
بدافزاری که ۶ سال است مخفی شده، از طریق روتر ها پخش می شه
کسپرسکی خبر عجیبی در دنیای امنیت داشت. یک بدافزار که ۶ سال است حدود ۱۰۰ کامپیوتر رو آلوده کرده ولی ناشناس مونده. بله ۱۰۰! معلومه تارگت مشخصی داره. بهش می گن slingshot (عبارتی که توی نمونه ها بوده) و اینقدر پیشرفته که احتمالا توسط یک دولت ساخته شده. اگر دوست دارین حتما گزارش ۲۵ صفحه ای کسپرسکی رو بخونین یا حداقل نگاه کنین. این گزارش میگه که بدافزار بسیار پیشرفته است، مشکلات متنوعی رو از دید فنی حل کرده و خیلی هم خوب و با ترکیب اجزای جدید و قدیم تونسته برنامه فعالیتی طولانی مدت رو بریزه که منطقا از طرف یک عامل بسیار مجهز تولید شده». ظاهرا اکثر آلودگی ها به روترهای لاتیوایی میکروتیک مربوط بودن که کد مخرب رو توی خودش داشته! ظاهرا winbox که برنامه تنظیم است چیزی به اسم ipv4.dll رو دانلود می کرده و بعد در حافظه اجراش می کرده و این برنامه به نوبه خودش به یک آی پی وصل می شه و برنامه هایی رو دانلود نصب می کرده. وقتی دو بخش کرنل و یوزر اسپیس فعال می شدن می تونستن با هم کار کنن و حدود ۱۵۰۰ فانکشن رو اجرا کنن و کلی قصه دیگه. توصیه می کنم نگاهی به داکیومنت بندازین. آلودگی ها در شمال آفریقا، ترکیه، مرکز آفریقا، عراق ، یمن و افغانستان بودن.
آیا دوران جدیدی است؟ یا بی اعتبار شدن هر فیلمی؟ چند وقت پیش یوزری در ردیت کشف شد که ظاهرا با فیلم های آزاد، کامپیوتر خودش و و الگوریتم هوش مصنوعی اش فیلم های پورنی از بازیگرهای مشهوری در حد تیلور سوییفت درست می کرد که تقریبا قابل تشخیص از واقعیت نیستن. و حالا که مادر برد ازش گزارش تهیه کرده همه شروع کردن به اینکار و ظاهرا کارمی کنه! حتی اسم اون یوزر رو استفاده کردن و حالا به اینکار می گن deepfake: فیلم فیک ساختن با یادگیری عمیق. ای اف اف میگه الان در مرحله ای هستیم که به زودی چنین تکنولوژی ای عمومی می شه. یک فیلم از کامپیوتر دارین، فایل های یک صورت رو دانلود می کنین و صورت فیلم اصلی رو جایگزین می کنین. همین حالا هم فیلم هایی که در ساب ردیت مربوطه منتشر می شن رو اشتباهی در سایت های دیگه به عنوان فیلم های لیک شده منتشر می کنن. و البته معلومه که در این سطح گیکی، یکسری فیلم مرتبط با پرنسس لیا هم ساخته شده (:
دانشمندان اخیرا توی یک قطعه الماس، ساختاری از یک قطعه یخ پیدا کردن که پیش از این در طبیعت دیده نشده بود. مجله ساینس گزارش می ده که یخ-۷ کاملا اتفاقی برای اولین بار در طبیعت دیده شده. یخ ۷ یک و نیم برابر مقاومتر از یخ مرسوم است و ساختار کریستالی متفاوتی از یخ مرسوم که از نظر علمی همون یخ-۱ است داره. ساختار اتمی یخ ۱، هگزاگونال است در حالی که یخ-۷ ساختاری مکعبی داره. جذابیت خاص این خبر مربوط می شه به کتاب «گهواره گربه» از کرت ووونه گات و ماجرای سید کردن یک یخ جدید است که در دمای محیط، ایجاد می شه!
خود خبر می گه که گوگل به پنتاگون برای ساخت هوش مصنوعی مرتبط با حملات پهپادها کمک می کنه. در واقع در تحلیل تصاویری که درون ها می بینن کمک می کنه تا یک سیستم هوش مصنوعی بتونه اجسامی که اون تو هست، مثلا ماشین ها رو شناسایی کنه. این خبر جدید نبود ولی وقتی توی میلینگ لیست شرکت گوگل مطرح شد، خیلی از کارمندها رو ناراحت کرد. منطقا وقتی کسی به گوگل می ره ایده اش این نیست که در پروژه شلیک موشک به ماشین از درون کار می کنه. البته اریک اشمیت هم در این مورد سخنرانی داشت و سعی کرد جو رو کمی آروم کنه. گوگل می گه در جنگ مستقیم هیچ مشارکتی نداره و پروژه که از ۲۰۱۷ شروع شده مرتبط با تحلیل فیلم هایی است که درون ها می گیرن. چون حجمشون بسیار زیاده و انسان ها نمی تونن تک تک رو بررسی کنن. گوگل می گه از ای پی آی های تنسور فلو استفاده می کنن و جالبیش اینه که دقیقا اون چیزی که آمریکا داره رو ما هم اوپن سورس داریم (: اما نگرانی ها وقتی جالبتر می شن که آدم ها شروع به سوال پرسیدن می کنن. مثلا آیا از نظر فلسفی گوگل می تونه از طریق کپچاهای ماشینی که ما می زنیم و اخیرا اینقدر زیاد شدن، به ارتش آمریکا کمک کنه؟ من فقط می خوام برم توی یک سایت و در نتیجه می گم در فلان مربع یک ماشین می بینم… اگر هوش مصنویع کار کنین دقیقا دارم به یک سیستم کامپیوتری می گم که این ماشین است.. یاد بگیر! و آیا این اخلاقی است؟
پلاس کدز گوگل
سایت که معلومه یک چیز جدید است. نمی دونیم چقدر می گیره ولی ظاهرا باید چیز خوبی باشه. از ماجرای هند اومده. تو هند وقتی آدرس می دین دردسر دارین [چند مثال]. و خب حالا گوگل یک ایده زده برای آدرسی مستقل از کشورها، مرزها و شرکت ها. یک آدرس ازاد قابل استفاده آفلاین که همه می تونن باهاش هر نقطه ای رو مشخص کنن. چهار کاراکتر اول منطقه رو مشخص می کنن و چهار بعلاوه دو کارکاکتر بعدی آدرس لوکال رو مثلا می شه 8gg2cmxr+x6 که دقیقا به خونه یک نفر خواهد رسید. خوبیش برای چیزهای مختلف است. دولوپرها، آدم ها و … و کم کم همه دنیا رو پوشش خواهد داد. یک ایده فوق العاده از گوگل. [توضیح اینکه چطوری مستقل از دولت ها کار خواهد کرد].
ده ساعت نویز روی یوتوب و ۵ تذکر کپی رایت
سباستین تومزاک کارش تکنولوژی و صدا است و در ۲۰۱۵ یک ویدئوی ۱۰ ساعته به یوتوب آپلود کرده که فقط شامل نویزه. نویز سفید. یعنی دقیقا یک صدای پس زمینه که بعد از چند دقیقه حتی متوجهش هم نمی شین. یک چیزی شبیه این:
[ نویز سفید ]
در اصلی کلی فرکانس که همزمان پخش می شن. نکته جالب این بوده که در اول سال ۲۰۱۸، سباستین شروع می کنه به یکسری اخطار کپی رایت گرفتن و تعداد اخطارها به ۵ تا می رسه! شرکت های مختلف می گفتن نویزی که خود سباستین درست کرده، کپی رایت اونها رو نقض کرده! این اخطارها باعث می شن سود تبلیغات ویدئو دیگه به سباستین نرسه و برای رفع اونها باید کلی کار اداری و اینها انجام بشه که سباستین حوصله اش رو نداره. این اخطارها از سیستم های youtube id میان که توش می تونین کانتنت رو آپلود کنین و بهتون می گه قبلا کی کارهای مشابه رو آپلود کرده و می تونین بهشون اخطار بدین! این فیلترها اتوماتیک تا حدی می تونن فایل ها رو پیدا کنن ولی خب نه درکی از fair use دارن نه از اینجور موارد. [کمی توضیح در مورد بازدارندگی کپی رایت]
و مطمئنا در اعماق بدون دوست و برادر و الگومون چین، پیش نمی ره.. چین می خواد آدم هایی که «اعتبار اجتماعی کم» دارن رو به قطارها و هواپیماها راه نده
از ماه می، شهروندان چینی که امتیاز کافی در «اعتبار اجتماعی» نداشته باشن، این خطر رو به جون می خرن که نتونن برای یکسال بلیت قطار یا هواپیما بخرن. این بر اساس قانون جدید توسعه ملی و کمیسیون رفرم هستن. این سیستم social credit system قراره شهروندان طبقه بندی بشن بر اساس رفتار مجرمانه، رفتار نامناسب و حتی خریدها و چیزهایی که می گن یا می نویسن. کسانی که امتیاز کم بگیرن از بعضی یچزها محروم می شن. مثلا الان از رفت و آمد در شهر. این سیستم مهندسی اجتماعی در حال حاضر تقریبا ۷میلیون نفر رو کنترل می کنه و گفته شده خیلی از اونها رفتارهای «انتقال اطلاعات نادرست در مورد تروریسم»، «ایجاد مشکل» و کارهای کوچیکتری مثل سیگار کشیدن در قطار یا استفاده از بلیت تاریخ گذشته بوده.
قسمت آخر
تبریک ها و تقبیح ها
تسلیت که نه.. ولی یه چیزی می گیم در مورد پایان زندگی هاوکینگ.
لعنتی می فرستیم بر هر کسی که بیگناه ها رو زندانی می کنه تا دشمن بتراشه
تبریک به هلندی ها که @Jelle_De_Graaf نامزد حزب @Piratenpartij در #انتخابات شورای شهر #آمستردام با شعار «هیچ چیز بر تو پوشیده نیست» پوستر برهنه خود را منتشر کرد.
عفرین رو داشتیم. اونهمه دستگیری رو داشتیم و مردن آدم ها در زندان ها که در نهایت به یک خبر ختم می شه و رسیدن به جایی که احمدی نژاد دروغگو هم تحمل نمی شه و خلاصه وضعی است.. روحیه رو حفظ کنیم چون تو این دیوونه خونه که توش گیر کردیم، بهترین سلاح ما شاد بودن ما است.
از قدیم تصاویر شهرهای چین، نمادی از هوای بد شهری بود. آلودگی و دودی که ما الان در شهرهامون داریم بهش عادت میکنیم رو برای اولین بار در عکسهای شهرهای چین دیده بودیم. این کشور چهار سال قبل علیه آلودگی ها اعلام جنگ کرد و به نظر می رسه در حال برنده شدنه.
فقط در چهار سال گذشته، آلودگی هوای اکثر شهرهای چین به طور متوسط ۳۲٪ کاهش داشته که این کاهش در بعضی شهرها بسیار بیشتر بوده. روش کاهش؟ خیلی ساده: چند قانون خوب و محدود کننده برای آلوده کنندگان. از جمله ممنوعیت ساخت نیروگاههای ذغالی جدید، کم کردن آلودگی سیستمهای فعلی، کم کردن ترافیک خودروها و تعطیل کردن چند کارخونه و معدن.
نخست وزیر کانادا از روزی که انتخاب شد، خبرساز بود؛ بخصوص سر جورابهاش. اگر میخواین بدونین چرا خبرساز بود می شه مثلا به دوتاش اشاره کرد. صحبتش در مورد آزاد شدن ماری جوانا در کانادا که خب از نظر پزشکی جدید چیز مضری که نیست هیچ، خیلی هم مفیده یا مثلا این تتو روی بازوی چپش:
و بله. دقیقا نخست وزیر کانادا است قبل از مسابقه بوکس به نفع خیریه! اما این باحالی به طور خاص توی جورابها دنبال شده و خیلی وقتها آقای جاستین ترودو با جورابهای باحالش سعی کرده پیامی مرتبط برسونه. مثلا این جورابها رو در گی پراید کانادا پوشیده تا بگه طرفدار عشق بین آدم ها است و خود آدم ها هستن که انتخاب می کنن عاشق کی بشن:
یا مثلا در روز ۴ می، جورابی با عکس ربات های جنگ ستارگان (آر ۲ دی ۲ و سی ۳ پی او) پوشیده بود و غیره و غیره. این مساله در داووس امسال هم تکرار شد؛ با این جوراب:
و البته در حضور ملاله، برنده جایزه نوبل از افغانستان. با توجه به اینکه نخست وزیر کانادا سابقا هم مثلا در نشست حقوق زنان جوراب با لوگوی فمنیستی میپوشید و در ملاقات آمریکا جوراب با لوگو و عدد مرتبط، ربط این جوراب کودکانه هم احتمالا برمیگرده به حضور ملاله و حق تحصیل و آموزش که موضوع پنل بوده. اما توی ایران وقتی میخوایم از این خبر بسازیم میشه این:
چرا؟ چون فکر میکنیم حتما باید یک دلیل دراماتیک وجود داشته باشه تا کسی کار باحالی بکنه!
آدم های باحالی هستن که کارهایی می کنن که قرار نیست پاداش اخروی/به رخ کشیدن انسانیت/معنای عمیق پشتشون باشه. آدم ها باحال هستن و کارهای باحال میکنن به همین سادگی. تو این شرایط اتفاقا مایی که تلویزیونمون و پوسترهای شهری مون بهمون می گن هر کاری حتما باید پشتش یک دلیل خیلی خفن باشه، کسانی هستیم که کمتر کارهای خفن می کنیم. بازم غر بزنم؟ دقیقا مایی که اینهمه فحش می دیم و بد حرف می زنیم همین هایی هستیم که فکر می کنیم عبارت «اینترنت چیزها» بی ادبی است و باید اصطلاح غلط «اینترنت اشیاء» رو استفاده کنیم یا مثلا به «بازی کردن» بگیم «بازی رو انجام دادن» ((:
حالا که اینجا رسیدیم، بذارین در مورد معلولیت هم یک غر بزنم. من یک معلول رو میارم تلویزیون که همدلی جمع کنم یا یک شرکت می گه ساپورت می کنه که مشهور بشه. معلول هم مثل ما انسانه و اگر چیزی می سازه که خوبه من می خرم و استفاده می کنم و اگر چیزی می سازه که برای من خوب نیست، فقط چون معلوله ازش نمی خرم. با تبعیض مثبت موافقم و معتقدم همه حق دسترسی به نیازهای پایهای رو دارن ولی اینکه بگم چون یکی معلوله من باید الکی ازش خرید کنم در نهایت اون آدم رو به سمت فروختن چیزهای غیرمفید میبره و اجازه نمیده عضو مفیدی از جامعه باشه. واقعیت اینه که اتفاقا این شکل از کمک کردن جامعه رو تبدیل میکنه به جامعهای طبقه طبقه که وظیفه طبقات پایین اینه که با گرفتن کمک از طبقه بالا، به اونها حس مثبت بدن. در چنین جامعهای چیزی به شکل جدی حل نمیشه و پولدارها پولدارتر میشن اما گاه گداری سهمی به فقرا میدن تا حس خوبی بهشون دست بده. خلاصه من که هیچ خوشم نمیاد (: