کافه پراگ، کافه محبوب من


درسته. فلسطین برای یکسری نون دونی است و برای یک سری دیگه بهانه که چماق بگیرن دستشون (: اما خود فلسطین گناه چندانی نداره. حتی اونایی که توش پول مفت مالیات و نفت ما رو می گیرن خودشون انتخاب نکردن (: پول مفت توی ایران هم پخش می کردن خیلی ها می گرفتن.

فلسطین حق داره توی سازمان ملل حاضر باشه و من خوشحالم براش که تا اینجای راه رو اومده و خوشحالم که کافه محبوبم یعنی کافه پراگ هم دوستش داره.

باندهای مواد مخدر و قتل‌های وب.۲ در مکزیک

سومین قتل همراه با شکنجه در همین هفته. باندهای مواد مخدر مکزیک شروع کردن به قتل‌های فجیعی علیه کسانی که در مورد این گروه‌ها توییت کرده بودن یا اطلاعات اونها رو به شبکه‌های اجتماعی فرستاده بودن.

جدیدترین مورد یک زن ۳۹ ساله است. خبرنگاری که در در یک فروم آنلاین در مورد فعالیت‌های یک کارتل مواد مخدر مطلب نوشته بود. نوشته ای که بالای جسد بدون سر این زن نصب شده می‌گه که کارتل «زتاس» مسوول این کار بوده. تصاویر منتشر شده در وبلاگ‌ها خشن هستن. خیلی خشن‌تر از چیزی که من بخوام ببینم یا لینک بدم.

قتل یک آدم به خاطر اطلاعاتی که داره یا کارهایی که می کنه جنایته. شکنجه کردن و مثله کردنش اما بیماریه. مریضی ای که فقط از یکسری آدم خاص بر می یاد که خب بعضی دولت ها و کارتل ها دوست دارن استخدامشون کنن.

دو نفر قبلی بعد از شکنجه و کشتن شدن از پلی در شهر آویزون شده بودن تا عبرت بقیه بشن و مردم شدیدا امیدوارن که دولت بالاخره مداخله کنه و سعی کنه عدالت رو اجرا کنه. خیلی ها در تلاش هستن که نتیجه چنین خشونتی رو به خود گروه‌ها برگردونن و حداقل اینها رو پایه‌ای کنن برای فشار جهانی به دولت مکزیک یا هر کس دیگه که می تونه فشار بیاره به گروه‌های مواد مخدر یا حداقل افشا کردن جنایت هاشون در سطح جهان.

تجاوز در غرب… پس ما خوبیم!

راستش من نمی دونم از کجا ولی یکی از همین خبرگزاری-طوری هایی که اصلا مهم نیست چیزی که می نویسن راسته یا دروغ نوشته که توی بی بی سی فارسی یکی به یکی تجاوز کرده.

الان هم که خود کسی که گفته بودن بهش تجاوز اومده گفته «از این خبرها نیست»، افترازنندگان حتی یک معذرت خواهی هم از دروغشون نمی کنن (مرتبط: مطلب نیوزبان در این مورد)

اما… یک چیز رو باید سعی کنیم بفهمیم. حتی اگر تجاوزی هم شده باشه، حتی اگر یک مامور پلیس آمریکا با گلوله یکی رو کشته باشه و حتی اگر فلان آدم در فلان چیزی که ما باهاش مخالفین، یک کار زشت کرده باشه، معنی اش این نیست که ما خوبیم.

جدیدا یکی از طرفداران رژیم در مقابل خبر دزدی‌ها و فساد می گفت که خب زمان اصطلاحات اونطرفی ها دزدیدن، حالا اینطرفی ها (: برای من این حرف یعنی دقیقا آدم هایی که بیشتر از همه حرف از دین و خدا و وااسلاما می زنن، فساد براشون کاملا پذیرفته است و این یعنی دیگه خودشون هم با خودشون صادق نیستن.

دو تا نکته رو بگم و برم..

  • غرب خوب نیست چون آدم هاش خوبن. اونجا هم فساد هست، دزدی هست، آدم مریض هست، تجاوز هست و غیره و غیره. اما تا وقتی اینها به قدرت وابسته نیستن و روابط قدرت باعث نمی شه این آدم ها در امان بمونن و تا لحظه ای که دادگاهی هست که من حق دارم توش آزادانه علیه یکی دیگه اعلام جرم کنم و دادگاه مستقل و خارج از چارچوب سیاسی رسیدگی می کنه و تا زمانی که رسانه‌ها آزادن در این موارد چیز بنویسن یا تحقیق کنن، غرب خیلی خیلی بهتر از ما است
  • شکنجه بده. کشتن آدم ها هم بده. سرکوب آزادی بیان هم بده. چه غرب چه اینجا. الگوی من غرب نیست ولی ظاهرا الگوی خیلی خیلی از بچه های طرفدار حکومت شده غرب. تا می گی چرا سانسور کردین می گن خب غرب هم اون گوشه کوچولو رو سانسور کرده. تا می گی چرا شکنجه هست می گن خب توی غرب هم فلان مدل شکنجه علیه فلانی استفاده شده… رفیق جان! غرب برات الگو نشه. کار بد همه جا بده

این دقیقا ذهنیت دیکتاتوری است که تصور کنیم یک نفر آدم خوب باید بشه رییس و مواظب بقیه و بعد بحث کنیم که «اوهو!‌ دیدین فلان پلیس فرانسه آدم بدیه؟ پس فرانسه جای بدیه؟» .. به قول دکتر مجد .. عموجان! غرب از ما بهتره چون توش قانون بیشتر از اینجا با توجه به خواسته مردمش وضع شده و خیلی بیشتر از اینجا برای همه به شکل مساوی رعایت می شه. چه دوست داشته باشی چه دوست نداشتی باشی (:

وال استریت، انقلاب، فرکانس بالا

همچنین چاپ شده در روزنامه اعتماد
عنوان فرعی هم اگر می خواستیم دراماتیکش کنیم می شد: رقص بر فراز گاو خشمگین (:


ظاهرا وال استریت در حال تبدیل شدن به مرکز توجه جهان است. این هفته نگاه‌ها کمی از کشورهای خاورمیانه به سمت غرب برگشته – غربی که حالا بخشی از مردمش با الگوی مصر می‌خواهند زنده بودن و حضورشان را فریاد بزنند. و این فریاد درست در قلب ایالات متحده کشیده می‌شود: در نیویورک. بله. قلب آمریکا واشنگتن و کاخ سفید نیست، قلب آمریکا نیویورک است و بازار بورس آن.

بازار بورس نیویورک، بزرگترین بازار بورس جهان است. تمام بورس‌های مشهور دیگر در اطرافش شعبه دارند و خیابان‌های وال استریت، قلب تپنده سرمایه‌داری کل جهان به حساب می‌آید. در روزگاری دور، اولین رییس جمهور آمریکا در همین منطقه قسم یادکرد و بعدها تاجران و بعدتر دلالان بورس در این خیابان‌ها سهام‌هایی را مبادله کردند که کم کم باعث شد آمریکا، آمریکا بشود. چند ده قبل کامپیوترها به کمک دلالان آمدند و در چند سال اخیر، رسما از انسان اعلام استقلال کرده‌اند.

بنا به یک تحقیق، در سال ۲۰۱۰ هفتاد و سه درصد ارزش معاملاتی بورس‌های آمریکا شخصا توسط کامپیوترها و بدون دخالت هیچ انسانی تصمیم‌گیری شده بود. این برنامه‌های دلالی با انسان‌ها کاری ندارند. خودشان به نمودارها نگاه می‌کنند، با استفاده از تکنیک‌های مختلفی همچون ایجاد بازار آشنا هسنتد و حتی دائما مشغول خواندن مقالات اینترنتی منتشر شده در سایت‌های مرتبط و بررسی و تحلیل کامنت‌ها و باور بکنید یا نه اسمایلی‌های درون آن‌ها هستند تا تصمیم بگیرند که در چند ثانیه آینده چه سهامی افزایش قیمت پیدا خواهد کرد. این نرم‌افزارها در صورت مثبت بودن پاسخ به شکل خودکار مقداری از آن سهام را می‌خرند و فقط چند ثانیه بعد، تمام آن را می‌فروشد. این روند ممکن است میلیون‌ها بار در روز اتفاق بیافتد و معاملات فرکانس بالا خوانده می‌شود. برنامه‌نویس‌های این برنامه‌ها، بالاترین دستمزدهای جهان برنامه‌نویسی را دریافت می‌کنند.

با این تفاصیل عجیب نیست اگر بخوانیم که شرکتی سیصد میلیون دلار سرمایه‌گذاری کرده تا کابلی زیردریایی جدید بین آمریکا و اروپا بکشد. آخرین کابل ده سال قبل کشیده شده و تنها دلیل این پروژه چند ساله، شش هزارم ثانیه سریعتر کردن ارسال اطلاعات است. هزینه استفاده از این بستر جدید برای شرکت‌های تجاری اروپایی پنجاه برابر کابل قبلی خواهد بود اما محاسبات نشان می‌دهد که سودی که شش هزارم ثانیه سریعتر خبردار شدن از وضعیت بورس آمریکا به شرکت‌ها سرازیر می‌کند، برابر صد میلیون دلار در سال است.

از طرف دیگر فراخوانی داده شده برای تجمع صلح‌آمیز بیست هزار نفر در وال استریت. مردمی که می‌خواهند با کیسه‌ها خواب‌ها و چادرهایشان برای چند ماه در قلب اقتصاد جهان (مدخل مربوط به مجسمه گاو مشهورش رو بخونین) منزل کنند. آن‌ها با افتخار می‌گویند که نمی‌دانند دنبال چه چیزی هستند ولی می‌دانند که این یعنی دموکراسی. فعلا نزدیک به هزار نفر در میدان مستقر هستند و می‌خواهند در جلساتی مشترک هدف نهایی را مشخص کنند. بعضی‌ها اینجایند تا کل نظام سرمایه‌داری را واژگون کنند و بعضی‌ها تنها به دنبال ایجاد کمیته ویژه رییس جمهور هستند برای بررسی وضعیت بانکی کشورشان. پلیس می‌گوید که آماده است تا با رفتار غیرقانونی مقابله کند و تظاهر کنندگان می‌گویند که مهمترین چیز برایشان شنیده شدن صدایشان است. امروز وقت نگاه کردن به وال استریت است؛ وقت چشم دوختن به قلب اقتصاد جهان.

برادر بشار اسد رو هر چقدر زودتر از برادری خلع کنین بهتره

دزدان دریایی در ۱۴ صندلی از پارلمان کلان شهر برلین

واووو! پایرت پارتی یا حزب دزدان دریایی یک حزب آزادی خواه دیجیتال است. با تمرکز روی جلوگیری از نقض حقوق انسان‌ها به اسم کپی رایت و در تلاش برای محبوس نکردن خلاقیت. کشورهای مختلف این حزب رو دارن ولی خب مشخصه که هنوز رای دهندگانشون در مقایسه با احزاب کلاسیک زیاد نیست و به همین خاطره هر صندلی که توی هر جایی می گیرن برای من هیجان داره.

بنا به تخمین‌های اولیه، این حزب در پارلمان کلان-شهر برلین، چهارده صندلی خواهد داشت و کدوم شهر در دنیا بهتر از برلین برای یک حزب آزادی خواه خیلی پیشرفته (:

ایول دارن و به امید تشکیل و موفقیتش در بقیه اروپا و جهان . در ضمن منتظر اصلاحات دوستانی که آلمانی بلدن، برلین و اطراف هستن یا سیستم انتخاباتی آلمان رو می تونن درست تر توضیح بدن.

نکته جانبی

سبک انتخاباتی آلمان اگر اشتباه نکنم اینطوریه که مردم رای می دن و بعد صندلی‌ها بر اساس درصد رای‌ها تقسیم می‌شن. مثلا اگر من یک حزب داشته باشم که فقط پنج درصد مردم بهش رای می دن خب کاملا منطقیه که من توی مجلس پنج درصد صندلی‌ها رو داشته باشم چون مجلس قراره نمونه عقاید افراد مختلف باشه. حتی اگر درست و واقعی اجر ابشه، سبک ما کماکان خیلی عجیبه: اکثریت مردم همه نماینده‌ها رو انتخاب می کنن و اگر شما اقلیت باشین، حرفتون هیچ جایی توی قوه قانونگذار نداره.

از دولت غنا بخواهید کمپ‌های جادوگران را تعطیل کند

بخش مالی کشور آفریقایی غنا، دارای شش «کمپ جادوگران» است که در آن‌ها زنان متهم به جادوگری نگهداری شده، مورد رفتارهای غیرانسانی قرار می‌گیرند.

توماری در حال تهیه است تا از پارلمان غنا بخواهد این به کار این کمپ‌ها خاتمه دهد.

بنا به گفته روز اوسو – – بیش از ۱۰۰۰ زن و ۷۰۰ کودک د رحال حاضر به اتهام جادوگری در این کمپ‌ها بازداشت هستند. در شهادتی، خانم بیکامیلا باگبری، گفته که سیزده سال در این کمپ‌ها نگهداری شده و با شکنجه از او خواسته شده است اعتراف به جادوگری کند.

لطفا این پتیشن را امضا کنید تا از پارلمان غنا بخواهیم قانونی را تصویب کند که باعث بسته شدن این کمپ ها خواهد شد و بودجه‌ای تصویب کند برای آموزش و تغییر نگرش مردم جامعه نسبت به جادوگری.

۳۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰

برام مهم نیست باهاش چیکار می شد کرد و کی دزدیده و غیره. من معتقدم دزدی توی کشورم کاملا طبیعی حساب می شه و تا وقتی کشمکش خاصی هم پیش نیاد و مثلا شعیب جریان انحرافی نشه و کروبی لازم نشه بره حبس خونگی، کسی دنبال اونیکی نیست چون خودش اینقدر گیر داره که چه کاریه با هم کشمکش کنن.

اما چیزی که خواستم خیلی کوتاه بگم اینه که اگر می خواین یک روز کشور آبادی رو ببینین، نیازمند قوه قضاییه مستقل هستیم و آزادی بیان و شفافیت که اونهم متاسفانه در شرایط فعلی ممکن نیست.

چرا؟ چون در فضای شفافی که آدم ها می بینن و حق سوال دارن کنن و نظر بدن و نقد کنن و در صورت وقوع جرم هم، جزایی هست متناسبش و مستقل از روابط قدرت اصولا این آدم ها باید جاشون رو بدن به یکی دیگه.

بد هم نیست. این هم می ره ور دست هزار تا چیز دیگه از نماز جماعت رییس پلیس تا حمایت از رژیم بعث سوریه در کشتار مردم مسلمونش تا ببینیم چقدر «ارزش» هست که حرف می زنه و چقدر «قدرت و سیاست».