رفته بودم دوبی و این صحنه باعث نشاط قلبی شد: مثل عضوی از جهان، موبایلم رو روشن کردم، به وایرلس وصل شدم و زدم نرم افزارها آپدیت بشن. بدون وی پی ان، سریع و بدون دزدیده شدن بعضی از پاکت ها توسط دزدها:
برچسب: سانسور
عینک خودسانسوری
اگر نگران هستین که کار ضایعی بکنین و کسی ازتون عکس بگیره یا اونقدر مشهورین که ممکنه حین کار غیرضایع هم ازتون عکس بگیرن، این عینک دوازده دلاری شاید به کارتون بیاد.
پیوندها آی آر ساسپند شد
از چیزهای روی اعصاب زندگی کردن در ایران، ترویج دزدی و دروغ توسط رییس ها است. دروغ رو که آشنا هستیم، دزدی هم نمونه اش این سایت پیوندها که مثلا اگر کسی می خواد بیاد سایت من، اونو بدون اینکه خودش بخواد می بره به یک سایت دیگه. اگر یک سانسورچی دزد نباشه، حداکثر بهش نشون می ده که «اینجا اجازه نداری بری» ولی بردنش به یک سایت دیگه، دزدی یو آر ال است. اما خب… در اینجا این چیزها طبیعی است و به همین دلیل نیاز به اصلاح داره. (:
در عوض خوبی زندگی کردن در ایران اینه که همیشه اسباب خنده فراهمه (: یکیش هم این:
سایت دزدی یو آر ال های فیلتر شده، ساسپند شده. احتمالا یا به خاطر مراجعه بیش از حد مردم به سایت های فیلتر شده پهنای باند تموم کرده یا سرویس دهنده به این نتیجه رسیده که نمی خواد توی دزدی شریک باشه (: شکی نیست که با مالیات ما یک هاست دیگه می گیرن ولی فدای سرمون تا وقتی که می خندیم (((:
صفحه فیلترینگ افغانستان
افغانستان یکی از فقیرترین کشورهای جهان است. عملا بدون صنعت و بخش عظیمی از مدرنیته و اصلا تعجب آور نیست اگر این کشور یکی از معدود کشورهای جهان باشه که اینترنت رو به شکل دولتی سانسور میکنن. این قانون اخیرا تصویب شده و مثل بقیه کشورهای سانسور کننده دلیل اول «اخلاقیات جامعه» است که سریعا حتی بدون تصویب قانون به مخالفین سیاسی، طرفداران حقوق بشر، فعالان اجتماعی و غیره و غیره هم گسترش پیدا می کنه.
این رو هم بگم که افغانستان از دو زبان مختلف استفاده میکنه: دری و پشتو. دری که همون فارسی خودمون است و پشتو هم زبان نزدیک به فارسی با همون خط الرسم رسم الخط (با چند علامت و حرف اضافه) و مورد استفاده قوم پشتون از جمله ایالات جنوبی. همه اینها رو گفتم تا صفحه فیلترینگ افغانستان رو آپلود کنم تا شاید یک روزی به درد یک نفر بخوره (:
چرا گنو/لینوکس رو دوست دارم؟ چون میتونم آواتارهای فرندفید رو اصلاح کنم
حدود یک هفته پیش سری زدم به فریندفید تا ببینم جایی که اینقدر طرفداراش ازش حرف می زنن چیه (: حالا بحث کاملش نیازمند یک مطلب کامل است اما فقط این رو بگم که وقتی شروع کردم به اضافه کردن دوستان، رسیدم به مهرداد با این آواتار:
خب چه اشکالی داره؟ (: هیچچی. ظاهرا یک نفر که روی مکش ویندوز نصب کرده یا حالا به هر دلیل دیگه این آواتار رو داره. مهرداد بچه باحالی است و به قول فرفری ها (اسم مخفف فریند فید)، سابش کردم (subscribe).
اما مشکل از جایی شروع شد که شب دوم سفر که خواستم برم فریندفید وقت بگذرونم، مهرداد فعال با آواتارش همه صفحه اول من رو کرد ویندوز (: یک راه حل حذف کردنش بود که جذاب نبود چون ازش خوشم می یاد… پس… اوه!
من برای قلقلک دادن فیل، از تور و یک پروکسی به اسم polipo روی کامپیوتر خودم اضافه میکنم. کافیه به فایرفاکس با افزونه FoxyProxy که استفاده میکنم بگم که آدرس عکس آواتار رو بده به پروکسی. با یک کلیک راست معلوم می شه که آدرس هست:
http://friendfeed-media.com/p-b755d2def9e111dca275003048343a40-medium-1011
و حالا که به فاکسی پروکسی گفتم این رو بده به پروکسی پولیپو، کافیه بزنم man polipo تا تنظیماتش رو یاد بگیرم. اونجا نوشته یک فایل هست به اسم etc/polipo/forbidden/ که هر یو.آر.الی که توش باشه فیلتر میشه. پس من آدرس بالا رو توی این فایل می نویسم و پولیپو رو ریاستارت میکنم… از این به بعد صفحه فریندفید برام اینطوری خواهد بود (به فید سوم دقت کنید):
البته شکی نیست که راه حل های خیلی بهتری هم هست.. مثلا اگر گریزمانکی داشته باشین می تونین حتی عکس رو با چیزی که دوست دارین عوض کنین ولی این روش کم هزینهترین و سریعترین راهی بود که من پیدا کردم (: زنده باد گنو/لینوکس، زنده باد آزادی(نرمافزار) و زنده باد حق تغییر به شکلی که دوستش داریم (:
سانسور نقاشی ماتیس در اعتماد ملی
امروز اعتماد ملی یک مقاله داشت در مورد ماتیس (نقاش) با عنوان «معمای حل نشده ماتیس». مطلب به شکل عمومی جالبه (: اما چیزی که توی ذوق می زنه استفاده از تابلویی است که ماتیس از چهره خودش کشیده به جای تابلویی که مقاله کلا در مورد اونه. مشکل این وسط چیه؟ اسم تابلو هست «حمامکنندگان در کنار رودخانه» و این شکلی:
خب این تصویر به احتمال زیاد در جمهوری اسلامی ممنوعه اما مساله بانمک اینه که نوشتن مقاله در مورد اون بدون انداختن عکسش کار عجیبیه (: این شد که تصمیم گرفتم اصل مقاله رو پیدا کنم و نقاشی رو ببینم (: در عین حال برام جذاب بود که ببینم آیا واقعا در اول مقاله اصلی هم اون عبارت نسبتا بیربط «هرآنچه سخت و استوار است دود میشود و به هوا میرود» که بدون نام بردن از مارکس، آمده وجود دارد یا نه.
در اصل مقاله این عبارت عجیب وجود نداشت. کاملا می شد حدس زد. ترجمه خانم هستی نقرهچی در کل خوب است اما یک جاهایی هم میلنگد. مثلا من نمیفهمم چرا باید Bathers به «شناگران» ترجمه شود! در تابلو هم که کسی مشغول شنا نیست (: یک نمونه دیگر از مشکلات ترجمه را هم بیاورم…مترجم اعتماد ملی نوشته:
هر چند متخصصان ميدانستند ماتيس نقاشيهاي زيادي را بهعنوان اتود براي «شناگران» كشيده است، هيچكس مطمئن نبود تمام مراحل خلق اين اثر بين سالهاي 1909 تا 1916 باشد.
به وضوج با یک جمله طرف هستیم که مترجم دقیق متوجه نشده معنی آن چه بوده. دو جمله تک به تک خوب هستند ولی وقتی به هم میچسبند، متن بیسر و ته میشود. جمله انگلیسی این است:
Although scholars knew Matisse had made a number of other paintings as studies for “Bathers,” no one was sure of all the stages “Bathers” went through between 1909 and 1916.
خب مشکل مشخص شد. ترجمه باید باشد:
هرچند محققان میدانستند که ماتیس نقاشیهای دیگری را به عنوان اتود برای «حمامکنندگان» کشیده، اما کسی نمیدانست که در طول ۱۹۰۹ تا ۱۹۱۶، وضعیت «حمامکنندگان» چگونه بوده است.
راستش اگر من هم سردبیر بودم، نمیتونستم بین چاپ این مقاله بدون تصویر اصلی یا عدم چاپش تصمیم دقیقی بگیرم. به نظر شما اصلا چاپ نشه بهتره یا بدون تصویر چاپ بشه؟
رییس جمهور پاکستان جکهایی که او را دست بیاندازند را ممنوع کرد
رییس جمهور احتمالا محبوب پاکستان بر اساس قانون جدید، کسانی که درباره او جوک اس ام اس کنند یا در اینترنت پخش کنند را به چهارده سال زندان محکوم خواهد کرد (:
اگر متن اصلی خبر را بخوانید داستانهایی دارند دقیقا شبیه ما. «تهمت به رهبری سیاسی کشور» از وقتی به جرایم پیوست که مردم شروع کردند به ارسال جوکها به ایمیلهای رسمی رییس جمهور.
سه نمونه از جکهایی که در مقاله آمدهاند عبارتند از:
تروریستها رییس جمهور محبوب ما را دستگیر کرده و گفتهاند که یا باید پنج میلیون دلار پول برایشان بفرستیم یا او را آتش خواهند زد. لطفا هر چقدر که میتوانید کمک کنید. من شخصا پنج لیتر بنزین برایشان فرستادهام.
برای بزرگداشت انتخاب رییس جمهور محبوب به ریاست جمهوری کشور، وزارت پست تمبری با تصویر وی چاپ کردهاست. تنها مشکل این است که مردم دقیقا نمیدانند که به کدام طرف تمبر باید تف بزنند.
دزد: همه پولهایت را به من بده
رییس جمهور: مگه من را نمیشناسی؟ من زرداری هستم! رییس جمهور.
دزد: پس همه پولهای خودم را به من بده!
بیانیهی جمعی از وبلاگنویسان در رابطه با انتخابات ریاست جمهوری و وقایع پس از آن
۱) ما، گروهی از وبلاگنویسان ایرانی، برخوردهای خشونتآمیز و سرکوبگرانهی حکومت ایران در مواجهه با راهپیماییها و گردهمآییهای مسالمتآمیز و بهحق مردم ایران را به شدت محکوم میکنیم و از مقامات و مسوولان حکومتی میخواهیم تا اصل ۲۷ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران را -که بیان میدارد «تشكيل اجتماعات و راه پيمايیها، بدون حمل سلاح، به شرط آنکه مخل به مبانی اسلام نباشد، آزاد است» رعایت کنند.
۲) ما قانون شکنیهای پیشآمده در انتخابات ریاست جمهوری و وقایع غمانگیز پس از آن را آفتی بزرگ بر جمهوریت نظام میدانیم و با توجه به شواهد و دلایل متعددی که برخی از نامزدهای محترم و دیگران ارائه دادهاند، تخلفهای عمده و بیسابقهی انتخاباتی را محرز دانسته، خواستار ابطال نتایج و برگزاریی مجدد انتخابات هستیم.
۳) حرکتهایی چون اخراج خبرنگاران خارجی و دستگیری روزنامهنگاران داخلی، سانسور اخبار و وارونه جلوه دادن آنها، قطع شبکهی پیام کوتاه و فیلترینگ شدید اینترنت نمیتواند صدای مردم ایران را خاموش کند که تاریکی و خفقان ابدی نخواهد بود. ما حکومت ایران را به شفافیت و تعامل دوستانه با مردم آن سرزمین دعوت کرده، امید داریم در آینده شکاف عظیم بین مردم و حکومت کمتر شود.
پنجم تیرماه ۱۳۸۸ خورشیدی
بخشی از جامعهی بزرگ وبلاگنویسان ایرانی