شعار نویسی دیواری، چه کسی و چرا؟

دیروز حدود پنج ساعت توی سطح شهر برای کلی کار، اینطرف و اونطرف رفتم. بامزه بود که ظاهرا از دیشب، چند نفر به این نتیجه رسیده‌اند – یا دستور گرفته‌اند که در اصل جریان فرقی نمی کنه – که باید روی دیوار و باجه تلفن و بقیه چیزهایی که تلویزیون بهشون می گه «اموال عمومی» شعارهایی علیه جنبش سبز و حرکت مردم بنویسن.

راستش واقعا برام شوکه کننده بود (: من در کل معتقدم هستم که تغییر بزرگی به این زودی‌ها پیش نمی‌یاد ولی روند شش ماهه اخیر، بیشتر و بیشتر داره نشون می ده که کشور خواستار یک تغییر کلی است. کشور امروز قابل مقایسه با سال قبل همین موقع نیست و اون کشور هم قابل مقایسه با پنج سال قبلش.

اما چیزی که واقعا من رو شوکه کرد این شعار نویسی دیواری دیشب – علیه جنبش مردم – بود. آدم وقتی رو به نوشتن روی دیوار در تاریکی می‌یاره که اولا هدفش این باشه که بقیه بفهمن اون حضور داره و ثانیا از چیزی بترسه که باعث بشه نتونه حرفش رو در روز روشن بزنه.

اگر مردم شعارهای سبز می نویسن، اگر از آزادی حرف می‌زنن و اگر علامت پیروزی روی دیوار حک می‌کنن، کاملا مشخصه از چی می ترسن: از اینکه پلیس دستگیرشون کنه، بهشون تجاوز کنه، شکنجه شون کنه، نامتناسب با عملی که انجام دادن بهشون برچسب بزنه (مثلا اقدام علیه امنیت ملی + برهم زدن نظم عمومی + ارتباط با بیگانه (جرمه؟) + جاسوسی برای کسی که فقط یک علامت ازادی سبز روی یک سطل آشغال کشیده) و در نهایت هم سپرده شدن به یک سیستم قضایی بدون وکیل و بدون هیات منصفه که بدون روندهای شناخته شده در دنیا، به یک مجازات سنگین، محکومش خواهد کرد. این ترس قابل درکه.

اما به شخصی نگاه کنید که شعرهای طرفدار حکومت می‌نویسه. این آدم از چی می‌ترسه؟ مشخصا کارش حتی براش اگر شغل و وام و روابط اجتماعی و موقعیت‌های بهتر زندگی و … نیاره، مشخصا براش خطری هم نداره. اما این آدم هم احساس می‌کنه باید خودش رو پشت تاریکی قایم کنه. چرا؟ از ترس «مردم»؟ از ترس «تغییر در آینده»؟

اما این همه جریان نیست. چرا جریان «حاکم» هم باید به سمت شعار نویسی روی دیوار؟ خب این جریان تلویزیون، تمام روزنامه‌ها،‌ رادیو، کنترل اینترنت و … رو در دست داره. صبح تا شب در تلویزیونی که با پول مردم درست شده، عربده می‌کشه که تمام مردم به چیزی که می گه اعتقاد دارن و می‌تونه بخشنامه بده که همه ادارات باید در فلان تظاهرات شرکت کنن یا اتوبوس کافی داره که از تمام پادگان‌ها و ادارات مردم رو جمع کنه و به نمایش‌هاش ببره. چرا این گروه باید احساس کنه که لازمه روی دیوار شعار بنویسه؟ (: به نظر من چون اولا می‌دونه که تبلیغات قبلی رو مردم باور نکرده‌اند و ثانیا می‌خواد به طرفدارانش نشون بده که وجود داره. این خیلی بانمکه که شما در قدرت باشین و ادعای همنوایی کامل همه با خودتون رو هم داشته باشید و کماکان احساس کنید که لازمه برای بقیه «علامت بذارین» که در جامعه حضور دارین؛ علامتی که نه توی تلویزیون باور شده و نه توی راهپیمایی (: این به نظر من نشونه بزرگی برای بقیه است.

چسباندن به سقف

راستش بعد از سخنرانی اخیر احمدی‌نژاد که گفته بود سر مخالفان رو می‌چسبونه به سقف، برام جالب شد که ببینم اصلا همچین اصطلاحی در فارسی هست یا نه. این رو قبلا توی برره شنیده بودم و به نظرم جالب بود بدونم ریاست جمهوری اسلامی فارسی حرف می زنه یا برره‌ای (:

مثل بقیه چیزها، مراجع جذابی نداریم ولی سعی کردم توی فرهنگ اصطلاحات فارسی و بعدش هم توی فرهنگ دهخدا نگاه کنم. توی هیچ کدوم اصطلاحی تحت عنوان «چسباندن [سر] به سقف» یا مشابه وجود نداشت. توی اینترنت هم که سرچ کردم، چیزی ندیدم. به کتاب کوچه دسترسی ندارم و نتونستم چک کنم ولی منطقا نتیجه این شده که رییس دولت جمهوری اسلامی احتمالا ادبیاتش رو از برره آورده نه از فارسی (:

خوشحال می‌شم اگر کسی نقضش رو بگه چون کورسوی امیدی خواهد بود برای فرهنگ این کشور.

نظرم در مورد شبه انتخابات… ده روز مانده به آن: کروبی

خوشحالم که کسی که فکر می کردم می خوام بهش رای بدم، خودش رو تا حد زیادی تثبیت کرد. شاید موسوی بتونه هیجان بیشتری ایجاد کنه، شاید بتونه دانشجوها رو جو گیر کنه، شاید بتونه بدون اینکه حتی یک قول اصلاحاتی بده و حتی یک بار خودش رو به این اسم بخونه، اصلاح طلب‌های پر هیجان رو پشتش نگه داره.. ولی به هرحال رای من کروبی خواهد بود.

انتخاباتی وجود نداره. چهار تا گزینه از قبل هست که همشون بخشی از این نظام و جنایاتش بودن (از انقلاب فرهنگی و سرکوب مردم اسلامشهر گرفته تا اعدام های هزاران نفری دهه شصت و جلوگیری از درس خوندن آزاداندیشان در دانشگاه و …)… درسته . ولی من گفته بودم که اگر کسی از آزادی بیان حرف بزنه بهش رای می دم. حالا کروبی بیشتر و بیشتر داره از این مفهوم حرف می‌زنه و بیشتر و بیشتر به کاندیدایی که اگر یک روز انتخابات آزادی بود،‌ بهش رای می‌دادم.

اگر واقعا شک دارین که چرا… اینجا و لینک های آخرش رو بخونین…