این هشت عکس عالی را چاچو پوئلبا از عمه بزرگش گرفته. حاوی هشت نکته در مورد اینترنت. با تک تک نصیحتها موافق نیستم اما بامزه است و اجرا جالب.
برچسب: عمل
نامه سرگشاده به گروه کیوسک برای آزاد کردن آلبوم هایشان در ایران
آپدیت: جواب آرش سبحانی نوازنده، خواننده و شاعر کیوسک رو به پایین متن اضافه کردم
کیوسک عزیز،
ما جمعی از کسانی هستیم که دوست داریم به موسیقی شما گوش کنیم و دزدی را هم دوست نداریم اما بین دزدی و گوش نکردن به موسیقی شما، اولی را انتخاب کردهایم.
ما به دلایلی همچون محدود بودن به اینترنت ایران، نداشتن کردیت کارت، ممنوع بودن آثار شما در ایران و غیره امکان خرید آثار شما را نداریم.
ما میدانیم که روشی هست برای خرید آثار آیتیونز: باز کردن یک شناسه با آی پی آمریکا و دادن آدرسی جعلی در خارج و سپس خرید کارتهای هدیه اپل به قیمتی بیشتر از ارزش واقعی از دلالان و شارژ آن شناسه و بعد دریافت آهنگهای شما با آیتیونز. اما ما نه از آیتیونز استفاده میکنیم و نه میخواهیم با هویتی جعلی و پر درسر خریدار آثار شما باشیم.
اکثر ما از استفاده کنندگان نرمافزارهای آزاد هستیم و میخواهیم به شما پیشنهاد کنیم در مورد مجوز نشر آثارتان تصمیم جدیدی بگیرید. بهترین حالت این است که آثار را با مجوزهایی آزاد منتشر کنید که در عین نگهداری مالکیت معنوی آثار برای شما و ادامه فروش آن در فروشگاهها، به دیگران نیز اجازه میدهد تا در صورت انتخاب بتوانند به رایگان و به شکل قانونی آن را دانلود کنند. در صورت انتخاب انتشار آزاد دیگر هنرمندان نیز خواهند توانست بخشهایی از آثار شما را در آثارشان استفاده کنند و یا ریمیکسهای قانونی از کارهای خوب شما عرضه کنند. اینکار توسط هنرمندانی همچون کوری دکترو در حال انجام است و به گفته آنها این کار نه تنها فروش آثار را پایین نیاورده که بالا هم برده است. در صورت علاقمندی نگاهی به creativecommons.orglegalmusicforvideos بیاندازید که شامل اطلاعات و لینکهای بیشتری به آثار منتشر شده تحت مجوز Creative Commons هستند.
پیشنهاد ابتداییتر، اضافه کردن این متن به اجازهنامه کپی رایت است که «کسانی که به هر دلیل توان خرید آثار را ندارند، میتوانند به رایگان آن را استفاده کنند». البته به شکلی که خودتان میپسندید.
بنا به تجربه دیگران و بنا به وضعیت فعلی جهان، امیدواریم اینکار ضربه ای به فروش آنلاین شما نزند و تنها باعث شود گستره وسیعتری از مردم موسیقی شما را بشنوند و در کنسرتها، موفقتر باشید. ما معتقدیم شما موسیقیتان را برای شنیده شدن میسازید و ما هم تا به حال برای خودمان بین دزدی و نشنیدن، دزدی را انتخاب کردهایم و خواهیم کرد اما بسیار خوشحال میشویم این سوال «دزدی یا نشنیدن» توسط هنرمندانی که فهم بهتری از ساز و کار دنیای دیجیتال و رفتار انسانها دارند، به هم بخورد.
جمعی از علاقمندان شما در ایران
رایا مرادی
محمد طرفه نژاد
شهاب شهسواری
سجاد بارودکو
آرش اصغری
حمید عظیمی
مهرداد مومنی
مصطفی پاکپرور
لیشام شهبازیان
امین صفاری
سعید زبردست
شهرزاد شجاعی
مریم رضاپور
امیر هوشنگی
محمود روحانی
علی خاندانی
محراب پورفرج
مهدی شریعتمداری
علیرضا الله دادی
عرفان نجفآبادی
علی اردستانی
حامد ذوالفقاری
فرود غفوری
امیر صادقپور
حامد ملک
مهدی وهاب
علی مشاطان
حسن آیتی
مهدی فتاحی
مهران خواجوی
ایریکس اسماعیلی
حجت پورخُسروانی
دانیال بهزادی
جاوید اسماعیلی
محمدرضا کمالی فرد
رحمان موسویان
شهاب هاشمی
آپدیت
آرش سبحانی (نوازنده، خواننده و شاعر کیوسک) توی کامنتها جواب داده
دوستان بسیار تحت تاثیر قرار دادید ما رو. ما از روز اول مثل آلبوم پیش بدنبال راهی بودیم که برای دوستان داخل ایران آلبوم رو بصورت رایگان روی سایتمون قرار بدیم و امیدواریم تا پایان این هفته مشکلات تکنیکیشو حل کنیم. مشکل دوستان بیرون از ایران هستند که هم دسترسی و هم توانایی خرید دارند ولی اگر ببینند جایی میتونند مجانی دانلود کنند از حمایت خود داری میکنند و میرن سراغ دانلود مجانی. شما میدونید که تولید یک آلبوم برای یک گروه هزینه اش کم نیست و با سالی ۱۰-۱۲ کنسرت هزینه آلبوم بعدی تامین نمیشه. اگر همه ایرانی ها این رو میفهمیدند و حمایت میکردند عالی بود و ما هم دوست داریم همونطور که شما هم به درستی گفتید کار پخش بشه ولی متاسفانه شرایط به نفع ما نیست. شما نگاه کنید از گروه های ایرانی داخل و خارج از ایرانچند تاشون 5 آلبوم تولنستند تولید کنند. ما با تقبل هزینه از منابع شخصی خودمون تا اینجا اومدیم و اگر فرهنگ حمایت از هنرمند بین کسانی که توانایی شو دارند جا نیوفته مطمئن نیستم بتونیم ادامه بدیم.
از همتون تشکر میکنم و امیدوارم برسیم زودتر به روزی که بتونیم بدون دغدغه پیشنهاد شما رو عملی کنیم.
آرش سبحانی
جمعه ها با کاندوم: روز جهانی ایدز و بهانههایی برای کاندوم نپوشیدن
گشتی در اخبارجمعهها با کاندوم این هفته مصادف شده با اول دسامبر روز جهانی آگاهی در مورد ایدز و من و شما میدونیم که هیچ چیزی به جز کاندوم، جلوی ایدز رو نمیگیره. پس به افتخار این وسیله بانمک، این هفته چرخی میزنیم در اخبار متنوع دنیای کاندوم و نگاهی میندازیم به فعالیتهای آدمها در این روز که نشونهاش یک روبان سرخه .
|
سوال
دوست پسر فعلی من قبول نمی کنه کاندوم استفاده کنه. قبلا هم با کسان دیگه چنین مشکلی داشتم. معمولا می گن که ۱) کاندوم باعث می شه راست نمونن ۲) خیلی بزرگه و نمی تونه کاندوم بپوشه ۳) به جنس لاتکس حساسیت داره ۴) ایدز و بیماری دیگه نداره پس کاندوم لازم نداره و ۵) کاندوم حسش رو خراب می کنه. من باید چیکار کنم؟
جواب
این عبارتها را بارها شنیدی و دوباره تکرار میکنم که کاندومهای لاتکس و لاستیکی اگر درست استفاده بشن (مثلا از لیز کنندههای مبتنی بر آب استفاده کنین و نه از روغن) بالاترین میزان حفاظت از بیماریها برای هر دو طرف رو ایجاد و در پیشگیری از بارداری هم بسیار موثر هستن.
اما دانش همیشه مشکلات رو حل نمیکنه. زندگی عملی پیچیدگیهای خودش رو داره و چیزهایی مثل الکل، سکس اتفاقی و مهمونی باعث میشن آدم همیشه نتونه از دانشش استفاده کنه. بهترین کار اینه که از قبل جواب آماده «نه» رو داشته باشین. یک منطق خیلی ساده: «سکس بدون کاندوم با کسی به جز همسر جوابش نه است» (قبلا گفتم که کاندوم تو سکس با همسر هم جذابیتهای خاص خودش رو داره).
اما در مورد سوالهات.. اگر قراره کسی استدلال گوش کنه میتونی اینها رو بهش بگی:
پسره می گه: راست نمی مونم.
واقعیت اینه: اولا که در مواردی ممکنه کاندوم به خاطر فشاری که ایجاد می کنه و کشی که پایینش داره از این نظر کمک هم بکنه اما اگر واقعا چنین مشکلی داری – و به سن و سال و ویاگرا و اینها مربوط نمی شه – برو سراغ مارک های دیگه یا انواع کمتر کیپ یا نازکتر. لازمه بگم که این اتفاق – اگر بیافته – معمولا محصول عوامل فیزیکی نیست و به ذهن طرف بر می گرده. یک راز اینکه اگر مغز مردها کلا از سکس فکوس کنه به یک چیز دیگه، راست نمی مونن. روش خوب مقابله اینه که پوشیدن و داشتن کاندوم رو به بخشی از سکس تبدیل کنین نه به یک وقفه وسطش و تمرکز روی اینکه «دوست ندارم».
پسره می گه: برام کوچیکه.
واقعیت اینه: اگر بلوف نباشه (که با توجه به کشسان بودن کاندوم ها معمولا هست) باید این جواب رو آماده داشته باشین که «یعنی مثلا اگر پاهات بزرگ باشه باید پابرهنه راه بری؟» کاندومها هم مثل کفشها سایزهای مختلف دارن. انواع و اقسامش رو بخرین و ببینین کدوم براتون بهتره. این رو هم فراموش نکنین که کلا کاندوم یک وسیله کاملا کشسان است که در بازه معقولی، به تن هر کسی اندازه می شه (حالا با کمی سخت تر پوشوندن یا نگه داشتن انتهاش با دست در حین سکس).
پسره می گه: من به لاتکس حساسیت دارم
واقعیت اینه: بعضی مردها واقعا به لاتکس حساسیت دارن. بعضی ها هم جو سازی می کنن که استفاده نکنن اما واقعیت اینه که انواع و اقسام کاندوم در بازار هست. کسانی که به لاتکس حساسیت دارن باید کاندومهایی استفاده کنن که از پلاستیک درست شده و درست مثل کاندوم های لاتکس در مقابل بچه دار شدن، ایدز و بیماریهای مقاربتی از دو طرف محافظت می کنه. اینها هم مثل کاندومهای لاتکس باید با لیز کنندههای مبتنی بر آب (توی داروخونه به اسم لوبری ژل می تونین بخرین زیر هزار تومن) استفاده بشن.
پسره می گه: من مریضی ندارم.
واقعیت اینه: هیچ کس از بیماریهای مقاربتی مصون نیست. اگر کسی در خارج از محیط خانواده با کسی سکس داره یعنی ممکنه با ویروس در تماس باشه. در ضمن ویروس چند ماه طول می کشه تا توی تست ها ظاهر بشه و مثلا اگر از ایدز حرف میزنیم گواهی عدم اچ آی وی که دو ماه قبل، یک ماه قبل یا دیروز گرفته شده هیچ فایدهای نداره. این رو هم یادتون نگه دارین که بیماری فقط ایدز نیست. انواع و اقسام بیماریهای مقاربتی رو داریم که کاندم بهترین راه حلشونه.
پسره می گه: حسام رو خراب می کنه.
واقعیت اینه : ممکنه درست شده باشه پس براش برنامه ریزی کنین. از قبل کاندوم رو بذارین دم دست. ترجیحا لازم نباشه وسط سکس برین توی کشو دنبالش بگردین (قوطی های خالی رو یک جای دیگه بذارین) و حتی خطر رو به فرصت تبدیل کنین. بذارین کاندوم بخشی از هیجان سکس باشه. انواعش رو داشته باشین. انتخاب کنین و شاد باشین (البته یادتون باشه بعضی مدل ها فقط برای فان درست شدن و از چیزی پیشگیری نمی کنن!)
اما اگر طرف به این حرفها گوش نداد ارتباطتتون رو باهاش قطع کنین. کسی که همینقدر هم برای آدم ارزش قایل نیست، ارزش سکس نداره (: راستی! اگر کسی غر زد که کاندوم نداره اگر بهش لطف دارین از کاندومهای خودتون بهتون بهش بدین، یا بگین من براش بفرستم یا به شکل ایدهآل بفرستینش بخره که دفعه بعد یادش باشه همراهش داشته باشه (:
یک یورش شبانه دیگر برای تخلیه تظاهرکنندگان اشغال وال استریت
توییت خبرنگار WFAA می گوید «دههای پلیس با سپر، باتوم و کلاهخود در حال ورود به کمپ #اشغال هستند».
در حال حاضر تقریبا ۵۰ نفر تظاهر کننده در کمپ حضور دارند و پلیس اعلام کرده که باید محل را تخلیه کنند.
پلیس به خبرنگاران گفته در فاصله دوری بایستند وگرنه دستگیر خواهند شد.
در شهرهای دیگر، پلیس با اسپری فلفل به صورت یک پیرزن حمله کرده و تصویر توسط عکاسی به نام جوشوا تروخیلیو ضبط شده است. این پیرزن میگوید «احساسم عالی است. حس میکنم انرژی گرفتهام. متعجب کننده است که چطور کمی اسپری فلفل میتواند چنین تاثیری روی آدم داشته باشد».
نکته جانبی: اگر فکر می کنین این کارها خیلی خیلی بده به پلیس و نیروهای سرکوب های دیگه ای هم فکر کنین که بعد از اخراج همه خبرنگارها و بستن تمام راه های خبری، توی خیابون با باتوم شیشه های ماشین مردم رو خورد می کنن یا وارد مجتمع ها می شن و تا جایی که می تونن ضرر مالی می زنن و دوربین ها و هر چیز دیگه ای که دوست داشته باشن رو می دزدن و بدون مجوز آدم ها رو بازداشت می کنن و به زندانی ها تجاوز می کنن و غیره و غیره (: بعد فکر کنیم که چی می شه که یک نفر با یکی متحد می شه و از یکی متنفر (:
رستوران جان بون جووی بر اساس مدل «هرچقدر میتونین پول بدین»
بعله! جان بون جووی خواننده یک رستوران باز کرده در رد بنک نیوجرسی به اسم آشپزخانه روح؛ رستوران اجتماعی. مردم میتونن اینجا میتونن غذا بخورن اما از اونجایی که منوها قیمت ندارن، هر کس بر اساس توانش پول میده.افراد کاملا حق دارن که پول کم بدن (چون ندارن) یا زیاد (چون می خوان به بقیه کمک کنن) و حتی میتونن به جای پول داوطلب بشن که کمی توی کارها کمک کنن. برای کمک ممکنه بخواین صندلیها رو تمیز کنین، توی آشپزخونه کار کنین یا توی باغچه رستوران کشاورزی کنین چون غذاها از مواد اولیه تازهای که توی باغچه خود رستوران عمل مییاد درست میشن. بقیه مواد اولیه از تولید کنندههای محلی تهیه میشه تا هم کار اونها رو راحت کنه و هم کیفیت و تازگی رو تضمین.
این رستوران بر خلاف اکثر خیریههای مبتنی بر «کمک به فقرا»، تمیز و مرتب و زیبا است و مشتریها هم نیازی ندارن جلوش صف بکشن تا یک کاسه سوپ به دستشون داده بشه. البته مشخصه که چنین چیزهایی فقر رو از بین نمیبره و خودش هم وابسته است به ثروت شخصی یک نفر خیر. قبول دارم که کلا کارهای خیریه مثل پول غذا و اینها با اینکه یک روز یک نفر رو سیر میکنن، نتایج پایدار به بار نمییارن اما حداقل اینکارها اینه که یک تلاش است برای نشون دادن امکان مشارکت آدمها و یادآوری حقوق انسان برای گرسنه نبودن و محترم بودن شخصیتش.
هک صفحه رسمی اکثر شهرهای سوریه به دست ناشناس
عالیه و پر هیجان. گروه انانیموس یا ناشناس، صفحه رسمی اکثر شهرهای سوریه رو هک کرده و نقشه تعاملی ای از کشته های شهرها رو به جاشون گذاشته. راضیم ازت انانیموس (: دوستان طرفدار قدرت سیاسی حاکم، شما هم به نظرم کم کم وا بدین این بشار رو (:
وال استریت، انقلاب، فرکانس بالا
همچنین چاپ شده در روزنامه اعتماد
عنوان فرعی هم اگر می خواستیم دراماتیکش کنیم می شد: رقص بر فراز گاو خشمگین (:
ظاهرا وال استریت در حال تبدیل شدن به مرکز توجه جهان است. این هفته نگاهها کمی از کشورهای خاورمیانه به سمت غرب برگشته – غربی که حالا بخشی از مردمش با الگوی مصر میخواهند زنده بودن و حضورشان را فریاد بزنند. و این فریاد درست در قلب ایالات متحده کشیده میشود: در نیویورک. بله. قلب آمریکا واشنگتن و کاخ سفید نیست، قلب آمریکا نیویورک است و بازار بورس آن.
بازار بورس نیویورک، بزرگترین بازار بورس جهان است. تمام بورسهای مشهور دیگر در اطرافش شعبه دارند و خیابانهای وال استریت، قلب تپنده سرمایهداری کل جهان به حساب میآید. در روزگاری دور، اولین رییس جمهور آمریکا در همین منطقه قسم یادکرد و بعدها تاجران و بعدتر دلالان بورس در این خیابانها سهامهایی را مبادله کردند که کم کم باعث شد آمریکا، آمریکا بشود. چند ده قبل کامپیوترها به کمک دلالان آمدند و در چند سال اخیر، رسما از انسان اعلام استقلال کردهاند.
بنا به یک تحقیق، در سال ۲۰۱۰ هفتاد و سه درصد ارزش معاملاتی بورسهای آمریکا شخصا توسط کامپیوترها و بدون دخالت هیچ انسانی تصمیمگیری شده بود. این برنامههای دلالی با انسانها کاری ندارند. خودشان به نمودارها نگاه میکنند، با استفاده از تکنیکهای مختلفی همچون ایجاد بازار آشنا هسنتد و حتی دائما مشغول خواندن مقالات اینترنتی منتشر شده در سایتهای مرتبط و بررسی و تحلیل کامنتها و باور بکنید یا نه اسمایلیهای درون آنها هستند تا تصمیم بگیرند که در چند ثانیه آینده چه سهامی افزایش قیمت پیدا خواهد کرد. این نرمافزارها در صورت مثبت بودن پاسخ به شکل خودکار مقداری از آن سهام را میخرند و فقط چند ثانیه بعد، تمام آن را میفروشد. این روند ممکن است میلیونها بار در روز اتفاق بیافتد و معاملات فرکانس بالا خوانده میشود. برنامهنویسهای این برنامهها، بالاترین دستمزدهای جهان برنامهنویسی را دریافت میکنند.
با این تفاصیل عجیب نیست اگر بخوانیم که شرکتی سیصد میلیون دلار سرمایهگذاری کرده تا کابلی زیردریایی جدید بین آمریکا و اروپا بکشد. آخرین کابل ده سال قبل کشیده شده و تنها دلیل این پروژه چند ساله، شش هزارم ثانیه سریعتر کردن ارسال اطلاعات است. هزینه استفاده از این بستر جدید برای شرکتهای تجاری اروپایی پنجاه برابر کابل قبلی خواهد بود اما محاسبات نشان میدهد که سودی که شش هزارم ثانیه سریعتر خبردار شدن از وضعیت بورس آمریکا به شرکتها سرازیر میکند، برابر صد میلیون دلار در سال است.
از طرف دیگر فراخوانی داده شده برای تجمع صلحآمیز بیست هزار نفر در وال استریت. مردمی که میخواهند با کیسهها خوابها و چادرهایشان برای چند ماه در قلب اقتصاد جهان (مدخل مربوط به مجسمه گاو مشهورش رو بخونین) منزل کنند. آنها با افتخار میگویند که نمیدانند دنبال چه چیزی هستند ولی میدانند که این یعنی دموکراسی. فعلا نزدیک به هزار نفر در میدان مستقر هستند و میخواهند در جلساتی مشترک هدف نهایی را مشخص کنند. بعضیها اینجایند تا کل نظام سرمایهداری را واژگون کنند و بعضیها تنها به دنبال ایجاد کمیته ویژه رییس جمهور هستند برای بررسی وضعیت بانکی کشورشان. پلیس میگوید که آماده است تا با رفتار غیرقانونی مقابله کند و تظاهر کنندگان میگویند که مهمترین چیز برایشان شنیده شدن صدایشان است. امروز وقت نگاه کردن به وال استریت است؛ وقت چشم دوختن به قلب اقتصاد جهان.
از دولت غنا بخواهید کمپهای جادوگران را تعطیل کند
بخش مالی کشور آفریقایی غنا، دارای شش «کمپ جادوگران» است که در آنها زنان متهم به جادوگری نگهداری شده، مورد رفتارهای غیرانسانی قرار میگیرند.
توماری در حال تهیه است تا از پارلمان غنا بخواهد این به کار این کمپها خاتمه دهد.
بنا به گفته روز اوسو – – بیش از ۱۰۰۰ زن و ۷۰۰ کودک د رحال حاضر به اتهام جادوگری در این کمپها بازداشت هستند. در شهادتی، خانم بیکامیلا باگبری، گفته که سیزده سال در این کمپها نگهداری شده و با شکنجه از او خواسته شده است اعتراف به جادوگری کند.