مایکروسافت مشغول کارهای عجیبی است که نشون می ده این کمپانی دوست داره با قدرت توی دنیای آینده تکنولوژی حضور داشته باشه. یکی دو ماه بیشتر از بازمتن کردن کلی پروژه نگذشته و دیروز اعلام شد که ویژوال استودیو نه فقط می تونه کدهای برنامههای لینوکسی رو دیباگ کنه که کد ادیتورش بازمتن هم شده!
اما گل سر سبد خبرهای عجیب از مایکروسافت این بود: انتشار رایگان مجموعه داستانهای علمی تخیلی کوتاه الهام گرفته شده از مایکروسافت، از نویسندههای درجه یک جهان. داستانهایی درباره کامپیوترهای کوانتومی، پیشبینیهای علمی، ترجمه همزمان، یادگیری ماشینی و غیره. برای نوشتن شدن این داستانها، دسترسی دست اول به نویسندهها داده شد تا بتونن تکنولوژیهای درون مایکروسافت رو ببینن و قصههاشون رو در مورد تقاطع این تکنولوژیها و جامعه انسانی بنویسن.
یک هنرمند سوئدی یک «کتاب نفسانی بریل» درست کرده؛ مخصوص افرادی که نابینا هستن یا مشکلات بینایی دارن. این کتاب حاوی عکسهای با رتبه بندی ایکسی است که خطوط ساده و قابل تشخیص برای چشمهای کم بینا و حروف بریل برای افراد نابینا دارن. طراح کتاب در واقع کتاب رو در سال ۲۰۱۰ منتشر کرده اما دوباره توی اخباره چون حالا یک نسخه از اون به کتابخونه ملی سوئد هم اهدا شده.
انگیزه خانم نینا لینده از طراحی این کتاب، مراجعه اش به کتابخونه افراد نابینا و کم بینا و مواجه شدن با این واقعیت بود که اونجا هیچ متن سکسیای وجود نداشت. حرف اصلی این هنرمند این بود که افراد نابینا هم مثل دیگران احساس جنسی دارن و نیازمند محتواهای برانگیزاننده هستن. هاکان تامسون که مدیر فدراسیون ملی افراد با مشکلات بینایی سوئد است هم چنین کتابی رو قدمی مثبت دونسته و میگه «انگار بعضیها فکر میکنن ما سکسوالیته نداریم. این درست نیست. آدمهایی با مشکلات بینایی هم درست مثل بقیه نیازها و علایق جنسی دارن».
راستی! سیستم عامل لینوکس و بخصوص میزکار گنوم هم امکانات بسیاری برای نابینایان و کم بینایان و همینطور همه افراد دیگه ای که مشکلات فیزیکی متنوع دارن داره، در حدی که آدمهای نابینا توش برنامه نویسی شغلی میکنن. یادتون باشه اگر کسی رو میشناختین که به دلایل مشکلات فیزیکی از کامپیوترها دوره، امکانات لینوکس رو براش بررسی کنین. البته تقریبا مطمئن هستم که سیستم عاملهای دیگه هم باید کمابیش از این امکانات پشتیبانی کنن، هر چی باشه استفان هاوکینگ افسانه ای هم ویندوز هفتی داره که روی لپ تاپی مشابه مال من (لنوو X220) ران میشه؛ البته ایشون از نرم افزار خاصی استفاده می کنه که ربطی به امکانات ویندوز نداره (:
در این شماره جاج می کنیم. به آدم های بد می گیم بد و به کسانی که اشتباه می کنن می گیم اشتباه می کنن! عقیده سانسور اینجا محترم نیست! می بینیم که آیا باید از هوش مصنوعی ترسید و آیا ربات های تلگرام می تونن گربه های خونگی ما رو به قتل برسونن؟ با رادیو گیک شماره ۵۵ نفس ها رو حبس کنین که تکنولوژی خیلی عمیق تر از شایعه فلان اینچ بودن گوشی بهمانه!
ما با نداشتن اینترنت درست و حسابی درگیریم. سانسور و سرعت و بقیه چیزها… ولی آیا فکر کردیم در همین ایران چند نفر هستن که اصولا به اینترنت دسترسی ندارن که هیچ، حتی نمیدونن اینترنت چیه؟ وزیر مخابرات مدعی است که بیشتر از نصف مردم به اینترنت دسترسی دارن ولی اوباما اظهار نگرانی کرده که یک چهارم آمریکایی ها به اینترنت دسترسی ندارن! دلیلش چیه؟ دلیلش اینه که به چیزی که ما اینجا داریم، اونها اینترنت نمی گم (حالا بیا واسه من تبلیغ «اینترنت فوق پر سرعت» پخش کن!). آمار نشون می ده که دسترسی به اینترنت باعث می شه شانس افراد برای موفقیت در جامعه بیشتر باشه و اوباما به این جریان توجه ویزه نشون داده و بخصوص تاکیدش روی اینکه اینترنت در جامعه فعلی یک نیاز پایه ای است نه یک چیز لوکس تفریحی مهمه. [توضیحات خودم]
دولت هند یک اعلام کرد که حدود هشتصد سایت پورنوگرافی رو فیلتر می کنه. هندی ها اونقدر اعتراض کردن که دولت حق نداره مسوول سانسور باشه و در نهایت موفق شدن و دولت عقب نشست. توی هند دادگاه عالی قبلا اعلام کرده بود که سانسور وظیفه اون نیست و اگر دولت می خواد باید خودش این کار رو انجام بده. هند قبلا هم تلاش کرده بود اول به سایت های شبکه اجتماعی فشار بیاره تا مواردی که دوست نداره رو حذف کنن که موفق نشده بود و بعد چند باری چند اکانت توییتر رو حذف کرده بود. در مورد این خبر یکی از سکسولوژیست های مطرح هند گفته که بستن سایت های پورن راه حل نیست و به جای اینکار دولت باید به دنبال آموزش جنسی صحیح به افراد باشه.
یا آسمان های بالای سر. ویندوز ۱۰ یک ابتکار زده که هم جالبه هم ترسناک. ایده اش اینه که همه دنیا نیا یکهو آپدیت هاشون رو از سرورهای مایکروسافت بگیرن. هم اون خسته می شه هم مایی که بیست تا ویندوز توی یک شبکه داریم لازم نیست بیست بار آپدیت رو دانلود کنیم. البته در این مورد که آپدیت دقیقا چطور خواهد بود خود مایکروسافت چیزی نگفته ولی یکسری اسکرین شات که گفته می شه لو رفته نشون می ده که گزینه «دانلود اپ و او اس از منابع مختلف» اضافه شده [توضیحات خودم در خوبی و بدی و امضا و خطر باقی]
[کمی توضیح در مورد اوبونتو و آپدیت و دب]. مشکل اونجا اینه که ۱) برنامه های نصب شده تا حدی با خود اوبونتو قاطی می شن و ۲) ممکنه مشکلات متنوع پیش بیاد ۰ مثلا مشکل بعد از آپدیت یا تداخل و … در مکانیزم جدید قراره snappy جایگزین dpkg بشه. چند تغییر بزرگ هم داریم. برنامه ها دیگه در کل سیستم نصب نمی شن بلکه پایه اوبونتو همونجا و جدا می مونه و برنامه ها در جای دیگه مستقل نصب می شن و کرنل با AppArmor اینو می فهمه. هر دوی این اجزا غیرقابل ادیت / نوشت هستن و کانفینگ های نیازمند تغییر جای دیگه ذخیره می شن. هر بسته اسنپی می تونه حاوی کتابخونه های مورد نیازش هم باشه اما اگر دو بسته کتابخونه های مشترک بخوان، سیستم اینو می فهمه و با مکانیزم deduplication جلوی ایجاد فایلهای تکراری رو می گیره. همچنین قبل از هر آپدیت سیستم بک آپ خواهد گرفت و در صورت هر مشکل سیستم قبلی بر خواهد گشت. در نهایت اینکه از دلتا آپدیت هم کاملا پشتیبانی می شه. اسنپی الان هم روی دیوایس های هوشمند و بخشی از سرورهای کلاود پیاده سازی شده و احتمالا واقعا عملا ظاهر خواهد شد!
کنفرانس بلک هت امسال داستان های زیادی داره که یکی از بزگرترینهاشون مقاله کریستوفر دوما است: اینتلها و احتمالا AMDها از ۱۹۹۷ تا همین اواخر راه نفوذی داشتن که به حمله کننده اجازه می دادن تا پایینترین لایههای فرمور یک پی سی رو در دست بگیره. مشکل در System Management Mode نشون داده شده که بخیش از PC است که ارورها رو هندل کرده، دسترسی به زیرسیستمهای دیگه – مثلا پاور – رو فراهم می کنه. از تخصص من هم خارجه و فقط ترجمه رو می گم. این حمله نیازمند دسترسی کامل است ولی در نهایت می تونه به حمله کننده اجازه پاک کردن یا حتی تغییر و گذاشتن روت کیت در EFI رو بده که احتمالا اکثر اسکنر ها نخواهند تونست هیچ چیزی رو نشون بدن. باید منتظر بک هت باشیم تا دقیق ببینیم ماجرا چی بوده.
یکسری از محققین می گن کشف کردن که چرا بعضی مردها زنان رو در اینترنت آزار می دن: چون خودشون ضایعن… تو بازی! تحقیق بانمکی است از مایکل کاسمویک و جف کوزنکف که خودشون رو زن و مرد جا زدن در بازی و صداها رو ضبط کردن و بازی ها رو دنبال و در نهایت نتیجه شون این بوده که کسانی که در بازی ضعیف تر هستن، رفتار زشت تر یا توهین آمیزتری رو هم با زن ها دارن [کمی توضیح در مورد روش علمی و روایی و اعتبار]. نظریاتی هم براش دارن مثل اینکه این مساله از ابتدا هم در جوامع انسانی رواج داشته و کسی که در سطح بالاتری بوده نیازی نمی دیده «قدرت» خودش رو این شکلی به دیگران نشون بده و در نتیجه اشراف سعی می کردن مودب باشن در حالی که کسانی که دسترسی یا ثروت پایین تری داشتن لات تر هم می شدن – لات به معنی بد! بازی مورد تحقیق هلو ۳ بوده. [کمی توضیح در مورد اینکه خشونت عامل تجاوز است نه شهوت].
در یک خبر جالب هم داریم که نرم افزاری که اینتل برای استفن هاوکینگ ساخته بود که بتونه باهاش صحبت کنه،حالا تحت لیسانس آزاد منتشر شده. این سیستم اجازه می ده کاربران با مشکلات فیزیکی بتونن با کامپیوتر رابطه برقرار کنن. حالا که این برنامه آزاد شده یعنی شما اگر یک کمی تلاش کنین می تونین سیستمی بسازین که صحبت می کنه، به برنامه ها دستور می فرسته و ویلچر احتمالی تون رو کنترل می کنه.. البته مشکلاتی هم هست. این سیستم نیاز به ویندوز ایکس پی یا بالاتر داره و خبری از لینوکس و مک نیست. این برنامه با دیدن چهره تقریبا همه دستورات رو می گیره – د رواقع با دیدن تغییرات عضلات گونه پس با یک وبکم ممکنه کار شما راه بیافته اما اگر دنبال چیز دیگه ای هستین فیچرهای دیگه هم هست که باید اضافه بشن. این فقط یک خبر فان نیست و واقعا ممکنه در زندگی بعضی آدم ها تغییر مثبتی باشه.
لینوس توروالدز می گه که ترس الون ماسک مدیرعامل تسلا رو نمی فهمه و البته وقتی بگیم وزنیاک و استفان هاوکینگز به الون ماسک نزدیکتر هستن، وزنه اونها خیلی سنگین تر می شه. بحث سر هوش مصنوعی است که الون ماسک گفته سراغش رفتن چیزی شبیه به «احضار ارواح» است. توروالدز که توی یک پرسش و پاسخ اسلش داتی گپ می زده می گه «ما مطمئنا به هوش مصنوعی خواهیم رسید و احتمالا از طریق چیزی مثل شبکه های عصبی. این سیستم ها نیازمند یادگیری هستند و مثل کامپیوترهای سنتی قابل «اعتماد» نخواهند بود.. ما دیگه برنامه مبتنی بر قاعده ثابت نخواهیم داشت و آدم ها دیگه نمی تونن مطمئن باشن که یک برنامه هوش مصنوعی چیکار می کنه و این ماجرا رو خیلی پر هیجان می کنه. البته ماجرا پیچیده هم می شه چون ما دیگه نمیدونیم سیستم ها دقیقا چیکار می کنن. چیزهایی مثل تشخیص زبان، تشخیص الگو و اینها مطرح خواهند بود. من اصولا این مساله که که چطور اگر یک روز ماشین ظرفشویی من در مورد سارتر شروع به گپ زدن کند دچار بحران اگزیستانسیالیسمی خواهم شد را نمی فهمم». توروالدز برای اینکه کسی را بدون حمله نگذاشته باشه بحث رو با این تموم می کنه که «این جریان سینگولاریتی دیگه چیه؟ یک جور علمی تخیلی؟ آخه علمی تخیلی خوبی هم نیست – به نظر من! رشد توانی بدون انتها؟ واقعا این آدم ها چی مصرف می کنن؟ جدی میگم.. چی مصرف می کنن؟»
گاردین گزارش می ده از یک مشکل امنیتی دیگه در اندروید گوگل! ظاهرا مشکل stagefright که گوگل حلش کرده بود دوباره ظهور کرده و تعداد عظیمی از گوشی ها رو نفوذ پذیر کرده. مشکل از شیوه ای است که ویدئوها در اندروید هندل می شن و می شه با استفاده از یک باگ توشون کد اجرا کرد. این باگ از اندروید ۲.۳ بوده و تا اندروید ۵.۱.۱. ادامه داشته [بحث آپدیت نکردن بعضی وندورها]. حالا دوباره باگی مشابهی توسط شرکت امنیتی ترند میکرو نشون داده شده و البته مثل قبل صبر کردن تا گوگل کاملا سیستم عاملش رو پچ کنه و بعد اعلام عمومی اش کنن. گفته می شه این باگ جدید اجازه می داده حمله کننده با همون دسترسی ای که پخش کننده مدیا کار می کنه، هر کدی که می خواد رو اجرا کنه و دقت کنین که دسترسی پخش کننده مدیا کم نیست: دوربین، پخش،ضبط و … گوگل هنوز نظری نداده!
یک هک پر سر و صدا که البته صداش خیلی به اینجاها نرسید. چون زیاد دربرگیرندگی نداشت و سایت های گجت و موبایل و اینها هم که نگرانن نکنه در مورد ممنوعه ها حرف بزنن. اشلی مدیسون سایت عجیبی است. یک سایت دوستیابی برای «خیانت»! این سایت به شما می گفت اگر از زندگی خانوادگی خسته هستین، می تونین بیاین و اینجا یک دوست برای رابطه سکسی پیدا کنین! هکرها مدعی شدن که دیتابیس رو دارن و خواستن سایت تعطیل بشه وگرنه… اطلاعات رو منتشر می کنن و الان منتشر کردن! ۳۳ میلیون اکانت، حدود ۱۰ گیگ دیتای فشرده شده، اسم کوچیک، فامیل، پسورد هش شده، بخشی از اطلاعات کردیت کارت و اسم خیابون و تلفن و …. اووف… [توضیحات خودم: استفاده در لاگین های دیگه، امنیت آدم ها و مثلا ۱۵هزار ایمیل از سازمان های دولتی آمریکا، گرایش ها و کسی که دنبالش می گردن.
این جاج کردن لغت جدیده.. یعنی بوده ولی اینطرفها تازه مد شده.. یکی می گه حق نداریم هیچ کس رو جاج کنیم.. خب یعنی چی؟ من یارو رو جاج نکنم بعد یارو.. ؟ بگذریم. حالا کامپیوترها دارن ما رو جاج می کنن. بحث اصلی کمپانی upstart است! یک استارتاپ که به کسانی که تازه وارد بازار کار شدن وام می ده! [توضیح آمریکا و بانک هاش]. این اعتماد به بازپرداخت از چیزهای ساده ای می یاد: چیزی که ما بهش معدل دیپلم و غیره.. چیزی که آقای گو که از موسسین آپ استارتی است که ۱۳۵ میلیون دلار وام داده بهش می گه «کاراکتر» آد مها.. آقای وو که می گم ۲۴ سالشه. آقای وو می گه کامپیوترها باید شخصیت رو بسنجه… «خواستن» رو در حالی که الان الگوریتم های ما «تونستن» رو می سنجن. [کمی توضیحات خودم که کلیت ماجرا مفصله ولی بحث تغییری است که داره اتفاق می افته و زندگی ما که می ره زیر نظر یکسری الگوریتم که حتی دیگه خیلی هامون ازش سر هم در نمی یاریم]
تبریک و تقبیح
تبریک داریم به ناسا که این چند وقت حسابی ترکونده.. تو مدت این رادیو هم کشف اولین سیاره مشابه زمین و همچنین اولین عکس از سمت تاریک ماه در حالی که زمین در پس زمینه اش است. یک عکس عالی. و تعجبی هم می کنیم از بار بمباس که با حل کردن الکل در فضای بار می گه اگر یکساعت توی بار نفس بکشین برابر اینه که یک شات مشروب خورده باشین!
تبریک هم به بچه های کنفرانس پی اچ پی که به نظرم یکی از بهترین کنفرانس های این چند وقت بود و تقبیح برای همراه اول که سرویس هایی داره که هر کس میتونه روشون کوئری بگیره از حساب هر کس دیگه.
تقبیحی هم برای مایکروسافت و جریان ویندوز ۱۰ و مشکلات گسترده پرایوسی توش… و فراموش نکنیم که ما باید رییس و کنترل کننده کامپیوتر خودمون باشیم نه کامپیوتر ما کنترل کننده و رییس ما! و تا بحث تقبیح داغه، یکی هم برای سانسورچی که «اشتباهی زد سایت پی اچ پی رو هم سانسور کرد» ولی بعدش فهمید در این مورد «اشتباه» کرده و اصلاحش کرد ولی تقبیحش مال اینه که هنوز مغزش نکشیده بفهمه هر جور سانسور اشتباهه و نشون دهنده ضعف فکری سانسور کننده و هنوز خیلی از جاهای خوب سانسورن (: خبیثه دیگه.
نامه ها
منصور:
در مورد ویزای H1B که صحبت کردی یه جاهاییش درست نبود. اگه درست متوجه شده باشم گفتی که این ویزا را به افراد میدن که بیان و کار پیدا کنن و اگه پیدا کردن بمونن و اقامت بگبرن. اما اینطور نیست. این ویزا به شرکتها اجازه میده افراد را از بیرون از آمریکا برای کار به داخل کشور بیارن. یعنی تا شما کار نداشته باشی و شرکتی نباشه که sponser بشه نمیتونی ویزا را بگیری. نکته مهمش اینه که برای حفظ موقعیت کاری افرادی که توی آمریکا هستن اولاْ تعداد ویزاهای هر سال محدوده. و ثانیاْ شرکتی که برای شما درخواست H1B میکنه باید ثابت کنه توی آمریکا کسی که بتونه اون شغل را با اون شرایط انجام بده وجود نداره. و خوب همین نشون میده که چرا کار والت دیسنی اینقدر عحیب و اعتراض برانگیز بوده.
و البته منصور در مورد باگ Stagefright هم یادآوری کرده و اینکه جاش تو رادیو خالی بوده. یکی از مهمترین باگ های امنیتی در دنیای اندروید که اخیرا کشف و پچ شده ولی مثل همیشه کاربران باید منتظر باشن که تولید کننده های گوشی، این پچ ها رو روی سیستم عامل های دستکاری شده شون توزیع کنن.
ما روزانه ۲.۵ کویینتیلیون بایت دیتا درست می کنیم… اگر نمی دونین کویینتیلیون چقدره بذارین این شکلی بگم: نود درصد کل دیتایی که در جهان هست، در دو سال گذشته تولید شده! سیگنال های جی پی اس، سوشیال مدیا، کلیکها، سنسورها، ویدئوها، عکسها، خریدها، خوش اومدن ها، رفتارها و هر چیزی که فکرش رو بکنین الان دیتا است. این دیتا بزرگه! این دیتا در دست دانشمندهای داده است… رادیو گیک شماره ۵۳ برای شما مساله رو رازگشایی می کنه با ما باشین تا از آر، هدوپ، دانشمند داده، داده های بزرگ، یادگیری ماشینی و هر چیز دیگه مد روز عقب نمونین. در این شماره امیرصدیقی با تلفن ما رو همراهی می کنه.
چیزی که نتونین اندازه گیری کنین رو نمی تونین مدیریت کنین.
سرفصلها:
– حجم اطلاعات
– مثال کتابفروشی
– مثال کشورهایی که سراغش رفتن. از آمریکا تا هند
– مثال شرکت ها
– مثال علم
– در سه بخش حرف می زنیم: بیگ دیتا چیه، دیتا ساینس چیه، یادگیری ماشینی چیه
یادداشت های شخصی
اینها یادداشت های شخصی هستن. شدیدا توصیه می کنم به جاشون از بالای مطلب خود پادکست رو گوش کنین (:
این مفهوم نسبتا جدیده.. مال دهه اول قرن بیست و یک و شرکت ها و دولتهای زیادی هم سراغش رفتن.
اوباما: طرفدارشه. دی جی پاتیل. انتخابات ۲۰۱۲
بیگ دیتایی های هند هم از عوامل موثر پیروزی در انتخابات ۲۰۱۴ هند بودن
اینترنت چیزها
ebay:دو تا دیتاورهاوس داره (انبار داده) که کلا ۴۶ پتابایت است. یک چهل پتابایت هم هادوپ داره برای سرچ
آمازون: دیگه گفتن نداره… مستقل از خریدارها حدود نیم میلیون هم فروشنده داره. بزرگترین کلاستر لینوکس دیتابیسی جهان با حدود پنجاه ترابایت اطلاعات
فیسبوک: ۵۰ میلیارد عکس…
و البته توی علم هم هست
لارج هاردون کلایدر ۱۵۰ میلیون سنسور داره که در ثانیه ۴۰ میلیون واحد اطلاعاتی تحویل می دن.. این سیستم در ثانیه تقریبا ۶۰۰ میلیون برخورد ذرات درست می کنه که بعد از حذف کردن ۹۹.۹۹۹۹۵ تاشون، حدود ۱۰۰ برخورد در ثانیه رو نگه می داره که چیزی است که دانشمندها دنبالشن.
صنایع ای که بیشتر نیازمند داده کاوی و Big Data هستند:
۱- تجارت الکترونیک
شرکت ها با استفاده از آنالیز رفتار مشتریان خود می توانند محصولات بهتری را در اختیارشان قرار دهند که در این زمینه می توان به شرکت آمازون اشاره نمود.
۲-تبلیغات دیجیتالی.
در حوزه تبلیغات کارفرمایان می توانند بر اساس علایق مشتریان خود تبلیغات مناسب را نشان دهند
۳- در صنعت بازی سازی
با استفاده از جمع آوری داده و تحلیل رفتاری جامعه می توان بازی مناسب تولید کرد کنسول هایی مثل ایکس باکس با تعریف یک حساب کاربری آنلاین به تحلیل رفتاری کاربران خود می پردازد.
بیگ دیتا اشاره داره به دیتا ست هایی اونقدر بزرگ که روش های کلاسیک نمی تونن جوابگوش باشن. در اصل ما تعریف دقیقی از بیگ دیتا نداریم و به نظر من قشنگترین تعریف اینه که بگیم بیگ دیتا دیتایی است که روی یک ماشین جا نمی شه. این «جا نشدن» رو با سه تا V نشون می دن: volume, variety, velocity. حجم تنوع نرخ تولید.
حجم
گفتم دیگه.. در دو سال اخیر ما ۹ برابر کل تاریخ بشر اطلاعات تولید کردیم! در واقع ذخیره کردیم. الان می گن در هر ثانیه برابر کل اطلاعاتی که بیست سال قبل روی اینترنت بوده بهش اطلاعات اضافه می شه! ختمین اینه که فروشگاه والمارت ۲.۵ پتابایت اطلاعات مشتریان رو در هر ساعت جابجا می کنه یعنی تقریبا ۲۰ تا کابینت پر از کاغذ…
سرعت
و سرعت این حجم از اطلاعات هم زیاده. گوگل مدعی می شه که با نگاه کردن به سرچهای در حال انجام، سریعتر از سازمان پیشگری از بیماری آمریکا می تونه شیوع بیماریها رو تشخیص بده، تیمی توی ام آی تی به شکل زنده از روی سیگنال های موبایل کشف می کنن که در فروشگاهها چند نفر مشغول خرید عید هستن و HFT رو بگم. اینها مستقیما پول هستن برای کسی که بتونه اطلاعات رو سریعتر جابجا کنه.
تنوع
فقط فکر کنین که چطوری دارین اطلاعاتتون رو با همه به اشتراک می ذارین. من امروز ۳ گیگ آرشیو عکس روی گوگل آپلود کردم. چندین توییت فارسی کردم و یکی دو تا انگلیسی. این متن رو دارم می نویسم و شما صداش رو می شنوین ولی اینها چیزهایی هست که خودم می بینم. بارها توی بانکم لاگین کردم، با گوشی در دستم راه رفتم، با موبایلم بازی کردم، توی گیت برنامه پوش کردم، خرید کردم، اسمس فرستادم، وایبر زدم و ایمیلم رو چک کردم و توی وب چرخیدم. تک تک اینها ذخیره شدن که بعدا … علیه من استفاده بشن! یادتون باشه توییتر تازه ۲۰۰۶ ظاهر شد و فیسبوک تازه ۲۰۰۴ و آی پد ۲۰۱۰ و اینها هر کدوم به یک شکل باعث انفجار ثبت اطلاعات در اشکال گوناگون شدن.
این دیتا از کجا می یاد؟ صفحه ۹ فایل ۴
ما این دیتا رو کجا ذخیره می کنیم؟
تعداد سرورها از اینفوگرافی و اینکه حالا اینا رو چطوری ذخیره کنیم؟
توسعه عمودی و افقی رو بگم
مفهوم Hdfs و بیگ تیبل و مپ ردیوس گوگل در ۲۰۰۴ و بعد تلاش های آپاچی
بعد هادوپ و تکنولوژی های روش مثلا hive
هادوپ: فیسبوک و توییتر و لیندکدین و شرکت هایی مثل کلاودارا یا هورتن ورکز.
حالا چطوری می شه از این دیتاها استفاده کرد؟
مپ ردیوس رو توضیح بدم با یک مثال (چه مثالی به ذهنم می رسه اون موقع یعنی؟)
مفاهیمی مثل هایو و ایمپالا
دیتابیس های noSQL
اما کی با این دیتاها کار میکنه؟
دیتاساینتیست ها! افرادی که مهارتی دارن که قبلا اصولا وجود نداشته.. یا بهتر بگم ترکیب یاز مهارت هایی رو دارن که قبلا متخصصهاش پر بودن ولی هر کدومشون فقط در یک بخش مهارت داشتن. دیتاساینتیست ها در مورد شیوه های استخراج و استفاده از اطلاعات کار می کنن. گاهی کار به مهملی اینه که کلی اطلاعات از یک فایل اکسل با فرمت ناسازگار با فارسی رو بخونین و گاهی به این باحالی است که کشف کنین در این لحظه بهترین ماشین دست دومی که می شه خرید بر اساس اطلاعات فلان سایت چیه. اصطلاح توی ۲۰۰۱ درست شده و برای دانشمند داده بودن یک نفر باید چیزهایی مثل اینها رو بلد باشه:
مفاهیم آمار
برنامه نویسی آماری
برنامه نویسی (پایتون، آر، …)
کارهای مقدماتی با دادهها: خوندن، تمیزکردن، انتقال دادن و …
یادگیری ماشینی
نمایش اطلاعات / ویژوالایزیشن
درست کردن داشبوردها و نشون دادن اطلاعات
دیتابیس (کاساندرا، اچ بیس، مونگو دی بی)
بیگ دیتا
چیکار می کنن؟
گاهی کارهای خیلی ساده. در حد اینکه کیا مشتری ما هستن یا اینکه کی قبلا زنگ زده
گاهی کارهای جالبتر در این حد که چه مثالی بزنم؟ چاره به کیا می تونه چی بفروشه الان و گاهی کارهای خیلی جالبتر مثل اینکه پول های دولت رو شفاف کنیم (آمریکا و گیت هاب یا سوئد و انتشار درآمدها) یا مثلا روشی برای کشف اینکه نویسنده هری پاتر، چه کتاب دیگه ای رو با اسم مستعار منتشر کرده (کمی بحث در این مورد).
و البته این آدم ها کیان؟ هیچکدوم منبع اطلاعاتیشون تلگرام نیست (: و صفحه بیست شش که می گه خیلی خوشحالن و کمی بحث در مورد الگوریتم هایی که باید بلد باشیم
امروز صبح از وقتی بیدار شدم این آی.بریج از همه جا ظاهر شده؛ بخصوص از توی توییتر. یک هشتم دوستان خوبم یا داخل کنفرانس هستن یا رفتن پوشش بدن یا گزارش می کنن از لایو استریم و این چیزها و یک هشتم هم دارن نقد می کنن و می گن مفید نیست و غیره. خوشبختانه سه چهارم دوستام اصولا ربطی به این جریان ندارن و دارن در مورد خودکشی، فروش نقاشی و رحلت توییت می کنن.
اما …
اما کلا آی بریج چیه
یک گردهمایی – احتمالا سالانه – که سعی می کنه ایرانیها و کارآفرینها و سرمایهگذارها و … رو دور هم جمع کنه تا ببینن چیکاره هستن و دنیا دست کیه. این کنفرانس پارسال تو دانشگاه برکلی برگزار شد و الان توی آلمان و مدعی است که بزرگترین گردهمایی ایرانیان در خارج از کشور در سه دهه اخیر است. حالا اینکه این درسته یا نه رو نمی دونم چون کنسرت شاه ماهی موسیقی ایران هم همین ادعا رو داره (: حداقل باید یک قید «فنی» اضافه می شد بهش احتمالا (:
آیا خوبه؟
معلومه که خوبه. یکسری آدم جمع شدن در مورد تکنولوژی بالا در ایران حرف بزنن. حداقلش اینه که آدم هایی که تو دنیا اهل پول خرج کردن روی تکنولوژی هستن (از شرکتهایی مثل FI گرفته تا کسانی مثل دیو مک لور) خبردار می شن که جایی به اسم ایران هست که توش آدم های باسوادی داره و اگر توش پول بذاری، پول در میاری. این برای خیلی از ما بهتر از اینه که توی شرکت های کوچیک وطنی… بذارین بولت لیست بنویسم که چرا خوبه.
حضور شرکت های بزرگ در ایران، پولهای بزرگ رو به صنعت می یاره. حتی اگر این پول رو مستقیم به من ندن، این مساله اتوماتیک دستمزدها، کیفیت کار، مدیریت و … رو بالا می بره. ما الان خیلی چیزهامون با هزینههای جهانی است! لپ تاپ زیر دست به قیمت جهان خریداری شده، اینترنت سیصد برابر قیمت جهانی خریداری شده، بنزین داره به جهان نزدیک می شه، ماشین دو سه برابر جهان است و… و خب چی می شه استاندارد شرکت ها و مدیریت و حقوق هم بالا بره؟
کنفرانسهای این چنین باعث می شه خارجیها نسبت به ایران دید پیدا کنن. حداقلش اینه که می دونن چه خبره و چیکار داریم می کنیم. به ایرانیهای خارج نشین هم اجازه می ده مشارکت داشته باشن. مطمئن باشین خیلیهاشون دوست دارن کمکی در ایران بکنن و این سیستم ها این اجازه رو بهشون می ده
این برنامهها ما رو به جهان وصل می کنه. هر چقدر که ما ایزولهتر باشیم وضعمون بدتر و خطرناکتره و هر چقدر که در جهان بازی کنیم، بیشتر و بیشتر مجبوریم با قواعد جهان بازی کنیم و باید بگم که با همه انتقادات به بازی جهانی، من قواعد بازی جهان رو از وضع فعلی ام خیلی بیشتر می پسندم.
و خب این نکته مهم که:
یکسری دارن یک کاری می کنن. حتی اگر از نظر من مفید نیست تا وقتی با پول، اسم، زندگی من مشغولش نیستن اوکی است. این مساله در مورد تلویزیون شب خیز هم صدق می کنه، در مورد بنیاد بازرگان هم صدق می کنه، در مورد آی بریجز هم صدق می کنه. خب جمع شدن در این مورد حرف بزنن، از بودجه من که برنداشتن (: من اگر مفید می دونم سعی می کنم برم، اگر مفید نمی دونم نمی رم و حق نقد رو هم در هر دو حالت دارم.
آیا بده؟
بد نیست ولی مثل بالا می تونم اشکالاتی که باعث می شه – به نظرم به حق – برای بعضی ها واپسزننده(؟) باشه رو اشاره کنم:
بیشتر ما تو ایران از دکون متنفریم و خب اقلیتی هستن که دکون رو زندگی خودشون کردن. یک دوره هر کس می خواد پول بگیره اسمش رو می ذاره جنبش نرم افزاری و یکی دیگه سانسور اینترنت رو فرصت خودش برای درآمد می دونه. تو این شرایط عملا باید به آدم های مرسوم که چرخدندهها رو می چرخونن حق داد که در برابر هر موتور جدید موضع بگیرن چون تقریبا هر موتوری که دیده ایم، از رو ما رد شده (: از ماشین نیروی انتظامی بگیر تا سیستم عامل و مسنجر ملی (:
شوآف در ایران حرف اول رو می زنه. هر کس که می خواد بگه مهمم این روزها یک ربطی به استارتاپ داره و تقریبا تنها استارتاپ های موفقی که ما تا حالا دیدیم، کپی خارجی بودن. اینه که وقتی این آدم ها جایی جمع می شن و نظر تخصصی می دن، منطقا باید در مورد روش سریع کپی ایده در یک کشور بدون کپی رایت و دارای سانسور و مرزهای بسته باشه نه مفاهیم عمیق اقتصادی و فلسفه شرکت سازی و سیاست جهانی در راستای اقتصادی محلی و … (: من کنفرانس رو ندیدم و دوستام توش هستن و استارتاپ های جالبی در ایران هم دیده ام ولی می تونم درک کنم که چرا موضع گرفته می شه. در شرایط ما کپی ذاتا اشکال نداره ولی صاحبش رو متخصص تکنولوژی های های تک نمی کنه (: احتمالا اصلی ترین گیر اینه که «آدم هایی که مدعی این چیزها هستن، واقعی نیستن»
بعد از بودجههای عظیم تکفا، بودجههای عظیم مبارزه با تهاجم فرهنگی، بودجه های عظیم افسری و سربازی و سرجوخگی جنگ نرم، بودجههای عظیم فلان و فلان حالا امسال نوبت بودجههای عظیم شرکتهای دانش بنیان است که اصلا هم بد نیست. ولی وقتی می بینیم که عنوان انگلیسی کنفرانس HighTech است و عنوان فارسی دانش بنیان یاد همه دانش بنیانهایی می افتیم که امسال تو ایران درست شدن و سال بعد بر اساس بودجهها اسمشون کلا یک چیز دیگه خواهد بود.
من محتوا رو دنبال نمی کنم ولی دو تا توییت عجیب / غیرقابل باور دیدم: در مورد تحریم ها حرف زده نمی شه و برای حجاب تعهد گرفته شده. این دو تا عجیبه. اگر قراره در مورد حضور در ایران و فرصت ها حرف بزنیم احتمالا بیشتر از اینکه «چقدر استارتاپ» داریم باید به این برسیم که اصولا ما چند تا شرکت کامپیوتری درست و حسابی داریم که در دنیا یکی از موارد مورد نیاز رشد استارتاپ ها هستن یا مثلا چرا در شاخصهای انجام بیزنس، پایینترین های جهان هستیم و اینترنت نداریم و زیرساخت داغونه و … اینها اصلی ترین چالش های رشد هستن نه عدم برگزاری استارتاپ ویکند یا نبودن شتاب دهنده ها (: در واقع باید بگم که امیدوارم محتوا واقعی باشه در چنین کنفرانسهایی – برنامه اینه که دید در مورد ایران رو واقعی کنیم نه فانتزی.
و البته دلایل غیرمنطقی هم هست. آدم ها در برابر موفقیت دیگران مخالفت می کنن. آدم ها در مورد چیزهایی که در موردش نمی دونن مخالفت می کنن. آدم ها در مورد کارهای نکرده خودشون و کارهای کرده دیگران نظرشون اینه که «من اگر می خواستم بهترش رو می کردم» و … به هرحال کنفرانسی است که برگزار می شه و خوبه، آدم هایی هم هستن که پیگیر بودن و می رن ولی گروهی هم سر اینکه «این آدم ها آدم های واقعی نیستن و آدم های خوب بازی داده نشدن» ناراحتن. واقعیت اینه که ممکنه من سواد بیگ دیتای بهتری از کسی داشته باشم که اونجا می ره و اسمش رو «دانشمند دیتا» می ذاره و از خارجیها طلب سرمایه گذاری تو شرکتش رو داره ولی در نهایت خارجی ها دنبال یک شرکت هستن و اتفاقا همون آدم آدمی است که شرکت داره و اگر پروژه رو بگیره اصولا ممکنه بیاد با من کار کنه (:
نکته برای همدورههای خودم
ما داریم بزرگ می شیم. الان برامون یک آدم سی چهل ساله یک پیرمرد یا پیرزن عجیب نیست بلکه دوست سابق و فعلیمون است. باید قبول کنیم که پوزیشن ها دارن عوض می شن. دوست سابق من کاملا حق داره الان فضای مدیریت یک شرکت بین المللی رو داشته باشه و فقط چون من قبلا باهاش تو پارک سر جلسه فلان تو سر و کله هم می زدیم یا سواد برنامه نویسی نداره معنی اش این نیست که الان حق نداره با سرمایه گذارهای بزرگ حرف های بزرگ بزنه (: من در مورد خودم تصمیم گرفته ام کارآفرین و زوکربرگ بعدی و تحلیلگر و راهنمای شرکت های کوچیک و … و کارشناس استارتاپ و … نشم ولی این دلیل نمی شه که به بقیه که دوست دارن این چیزها باشن، بشن گیر بدم. در نهایت جامعه و سرمایه است که می گه هر کس در راهش موفقه یا نه و اتفاقا پول خیلی توی این موارد دقیق عمل می کنه و هیچکس با عوض کردن عنوان شغلی اش تو لینکدین به Profesional @ facebook پولدار نمی شه.
یک نقل قول خوب هست که به نظرم وقتشه اکثرمون بهش دقت کنیم:
روز وحشتناکی است اون روزی که ببینین همکلاسی های مدرسه شما دارن کشور رو اداره می کنن.
و این نقل قول الان برای من به خوبی قابل حسه. اما واقعا وحشتناک نیست و اتفاقا جالبه و به ما می گه وقتشه تصمیم بگیریم کجای این دنیا می خوایم بایستیم. انتخاب شخصی من یک آدم مستقل شاد و خندون توی این تاب است که تازه تحویلش گرفتم:
و یکی دیگه هم انتخابش کنفرانس کارآفرینان ایران است. اگر حق من رو خورده باشه باید افشا بشه ولی اگر فقط بحث انتخاب شرافتمندانه است، من به همینی که دارم – و به طور خاص شما دوستان عزیز – راضی ام و خوشحال… البته اینم بگم که ترجیح می دادم آلمان رو می رفتم و با دوستان بعد از کنفرانس سری به شادمانیهای شهر می زدم ولی خب با این تاب و نوشتن آزاد از خونه خودم ترکیب نمی شه (:
سلام،
یه راهنمایی ازت میخوام،چون میدونستم خوب جواب میدی به شما ایمیل زدم.
من یه نوجوانم و خیلی خیلی به علوم کامپیوتر مثل برنامه نویسی،شبکه و… علاقه دارم.اما یه فکری من رو آزار میده اونم اینه:
آیا این رشته ها واقعا علم هستند؟؟خاصیت بقیه علوم رو دارند؟؟مفید هستند؟؟؟
ممنون میشم جواب بدی.
با تشکر…
احسان
سلام احسان عزیز.
سوال جالبی است اما جواب دادنش بهش بسیار سخته چون عملا چندین سوال مختلف پرسیده شده که جوابهاشون وابستگی به همدیگه دارن. مثلا اولین نکته اینه که علم چیه؟ چه چیزی علمه و چه چیزی علم نیست؟.
فلاسفه علم در این مورد اختلاف نظر دارن ولی مثلا تعریف ویکیپدیا از علم اشاره تولید و ساماندهی دانش درباره جهان طبیعیداره که خب می دونیم کامپیوترها بخشی از جهان طبیعی نیستن و همین استدلال عدهای است که هیچ چیز مرتبط با کامپیوتر (و نه الکترونیک یا مخابرات) علم نیست. از طرف دیگه ممکنه یک فیلسوف دیگه علم، بگه علم حتما باید قابل تجربه یا مثلا قابل رد یا اثبات پذیر باشه که «علوم کامپیوتر» به شکل کلاسیک اینها هم نیستن. درست همونطور که مثلا ادبیات در این دیدگاه علم نیست.
از اونطرف مدافعان علم بودن می تونن بگن که این رشته طبقه بندی کننده دانش بشر است و چیزهایی که ما توش یاد می گیرم پایدار است و باعث انباشت می شه؛ یعنی نفر بعدی می تونه کشفیات ما رو بخونه و به اونها چیزی اضافه کنه و همینطور پیش بریم و این از خصوصیات علم است.
در نتیجه در بخش اول، ما دقیقا نمی تونیم بگیم «علم کامپیوتر» از نظر فنی «علم» است یا نه چه برسه به «برنامه نویسی» و «شبکه» ولی تقیبا شکی نداریم که اینها «مهندسی» هستن.
بخش دیگه ای از سوالت هم می پرسه «آیا اینها خاصیت بقیه علوم رو دارن؟». خاصیت بقیه علوم چیه؟ اگر اینه که زندگی رو راحت تر می کنن باید بگیم که علوم کامپیوتر این روزها یکی از علمترین علمها هستن چون شدیدا در حال راحت کردن زندگی هستن و معلومه که جواب به «مفید هستن؟» هم مثبت است.
در نهایت تکرار می کنم که همه چیز بستگی به دیدگاه داره و کاملا ممکنه یک فیلسوف رو ببینین که سعی می کنه توضیح بده کامپیوتر باعث خراب شدن جوامع شده و انسان ها رو از هم دور کرده و بین ما و طبیعت فاصله انداخته و در دیدگاه خودش ممکنه حرفش تا حد زیادی هم درست باشه و مثلا اگر ما واقعا برگردیم توی غار زندگی کنیم و صبحها بریم شکار، زندگی «شاد»تری داشته باشیم.
در رادیوگیک شماره ۴۷، شب یلدا دور هم جمع می شیم تا در میان دو شعر، از پایرت بی بگیم، از هکرها بگیم، از هوش مصنوعی ای بگیم که مواظبه رفتار ماست و در مورد آیپاد حرف می زنیم: از تلاشش برای انحصار تا فازهای رترو و هیپستر . با ما باشین چون جهان باید تکون بخوره!
““
با عشق طلسم گرگ را می شکنیم
شب این قفس سترگ را می شکنیم
هرچند تبر به دوشمان نیست ولی
یک روز بت بزرگ را می شکنیم
(جلیل صفر بیگی)
““`
اون آیپاد کلاسیک باحالها یادتونه؟ که یک صفحه نمایش کوچیک داشت و یک کلید لمسی دایره ای ؟ ظاهرا مردم خیلی دوستش دارن و دوست ندارن کنارش بذارن یا داشتنش یک تیریپ باکلاس پیدا کرده و همه می خوان بگن رترو هستن! یک گزارش جالب می گه که این دستگاه ۱۲ ساله که چند وقت است بدون سر و صدا حتی از سایت اپل هم حذف شده هنوز طرفدارهایی داره که حاضرن سه باربر قیمت واقعی داستگاه پول بدن تا یکیش رو بخرن. اگر مغازه دار هستین و ته انبارتون چند تا از اینها مونده، رو ای بی بذارین چون بیشتر از ۵۰۰ دلار دارن خرید و فروش می شن!
اچ پی که مثل همه غولهای تکنولوژی قدیمیتر در غول موندش با مشکل مواجهه، گفته در ۲۰۱۵ قدم بزرگی بر خواهد داشت. با ارائه یک سیستم عامل جدید برای کامپیوترهاش! بخش تحقیقاتی این شرکت گفته اچ پی کامپویتری به اسم The Machine ساخته که نمونه جدیدی از نسل کامپیوترهای بهینه از نظر مصرف است و یکی ازتفاوت های جدی اش در حافظه ای است که استفاده می کنه. کرک برسنیکر (معمار ارشد د ماشین) می گه که مدل فعلی حافظه کامپیوتر که دائما اطلاعات رو بین دو مدل حافظه جابجا می کنه از ۱۹۴۰ با ماست و لازمه تغییر کنه. این پروژه تقریبا یک سوم تیم تحقیقاتی اچ پی رو درگیر خودش کرده و این حافظه ها از یک قطعه الکترونیک به اسم memristor استفاده می کنن. گفته شده نمونه اولیه د ماشین در ۲۰۱۶ ساخته می شه ولی در جون ۲۰۱۵، سیستم عاملش به اسم Linux++ آماده خواهد بود و شبیه ساز سخت افزارنهایی هم منتشر می شه تا برنامه نویس ها بتونن پیشاپیش برنامه هاشون رو برای د ماشین آماده کنن. البته در نهایت لینوکس پلاس پلاس هم با سیستم عامل اختصاصی د ماشین که اچ پی بهش می گه کربن جایگزین خواهد شد. تفاوت اصلی هم اینه که د ماشین فقط یک حافظه خواهد داشت: هم برای کارهای بلند مدت و هم کوتاه مدت (برابر هارد و رم فعلی) و از اونطرف از فیبرنوری به جای مدارهای مسی در اون استفاده شده… اچ پی مدعی است که د ماشینی که بر اساس طراحی یک کامپیوتر کلاسیک ساخته شده باشه، تقریبا شش برابر قوی تر و ده برابر کوچیکتر است و فقط ۱.۲۵٪ کامپیوتر کلاسیک برق مصرف می کنه و معلومه که چنین چیزی حسابی مورد توجه شرکت هایی مثل فیسبوک و گوگل خواهد بود. یا اسمان های بالای سر!
و خب فایرفاکس ۳۴ رو هم داشتیم که دیفالت سرچ انجینش یاهو است
توضیحات خودم. مدل درآمدی گوگل. فایرفاکس و کروم و ..
تبلیغ وسط برای کمپین فونت فارسی
چرا به فونت نیاز داریم. چرا فونت آزاد نداریم؟ کی باید پولش رو بده؟ با اینهمه سازمان عریض و طویل ظاهرا خودمون باید بدیم (: و می دیم! ترس نداره که.. من که حمایت کردم شما هم بکنین
وال استریت ژورنال گزارش می ده که گوگل داره دفترهاش در روسیه رو می بنده . به طور خاص به خاطر سرکوب اینترنت در این کشور و قوانینی که می گن شرکت ها باید اطلاعاتشون رو به دولت بدن. این گزارش می گه که گوگل بعضی کارمندها رو که مرتبط با فروش ، ساپورت و ارتباطات و این تیپ چیزها هستن د رکشور نگه می داره. در ماه جولای که می شه تقریبا شش ماه قبل، پارلمان روسیه قانونی تصویب کرد که سایت های اینترنتی که اطلاعات شهروندان روسی رو نگه می دارن باید داخل روسیه باشن.. که حمله ای است علیه آزادی های شهروندان در اینترنت. همچنین قانون دیگه ای می گه سایت هایی که بیتر از ۳ هزار بازدیدکننده روزانه دارن باید خودشون رو ثبت کنن و دولت هم می تونه تعطیلشون کنه – حتی بدون رای دادگاه.
جمعه، یک مهندس سابق اپل که روی آیتونز کار می کرد در دادگاهی علیه این شرکت شهادت داد که شغلش «block 100% of non-itunes clients» بوده و «keep out third party players»ی که با آیپاد اپل رقابت می کردن. راد شولتز گفته که اپل سعی می کرده رقبا رو تضعیف کنه و پایین آوردن قیمت از ۲۰۰۶ تا ۲۰۰۹ باعث شده انتظار ضرری ۳۵۰میلیون دلاری داشته باشن ولی اینکار رو کردن. اون که با لباس چرم و بلوز با دگمه های باز تو دادگاه حاضر شده بود گفت که دوست نداشته جزو پروژه «آبنبات» باشه ولی خب اونجا بوده. اپل اما می گه هدف این نبوده و تغییرات آیتونز و پروژه ای که شولتز روش کار میکرده مرتبط با امنیت بیشتر اپل و کاربران بوده تا سیستم ها ها توسط پخش کننده های دیگه یا فرمت های متفرقه دستکاری نشن. [توضیحات خودم در مورد آنتی تراست]
فیسبوک می گه با ترکیب هوش مصنوعی و image recognition، می تونه بین عکس های مستی و غیرمستی فرق بذاره و از شما بپرسه «آیا مطمئن هستین که رییس و مادرتون هم این عکس رو ببینن مشکلی نیست؟». این خبر رو مدیر تیم هوش مصنوعی فیسبوک گفته. یان لکان Yann LeCun گفته که فیسبوک به دنبال ساخت یک پیشکار شخصی است و حتی در آینده ممکنه تشخیص بده عکسی که داره آپلود می شه رو شما آپلود نکردین و یکی داره از اکانت شما سوء استفاده می کنه. الان اصلی ترین استفاده فیسبوک از هوش مصنوعی، تشخیص چهره و کمک به شما در تگ کردن عکس ها است یا پیشنهاد هشتگ های صحیح بر اساس متن وارد شده یا حتی mediate کردن رابطه شما با دوستانتون. معلومه که خیلی ها نگران هستن و می گن این مسیر خوبی نیست و اگر هم کسی اینها رو می خواد باید خودش اونها رو فعال کنه.
تبریک و تقبیح
یک تسلیت هم داریم به Blake Benthall، موسس سیلک رود ۲ [کمی توضیح] که سرورها رو با ایمیل Blake@benthall.net سفارش داده بود! آخه قاچاقچی اینقدر داغون؟
تبریک هم به جادی داریم برای اینکه تلاش می کنه تلویزیونش رو جدی کنه.
و یک خنده هم برای سونی که بار پنجم ششم هک شد.. اینبار از طریق یک فایل متنی که پسوردها توش بود و اسمش بود پسورد تی اکس تی! آخه چرا سونی؟!
و یک تقدیر خوب از آقامون ابی! که لینک دانلود آلبومش رو توییت کرده و گفته برای عزیزانی است که در ایران امکان خرید ندارن.
نامه ها
آیتک
امیدوارم که حالت خوب باشد. در مورد اون مطلبی که راجع به گارانتی ایسوس توی رادیو گیک گفتی، خواستم تجربه خودم رو بگم اگه این موضوع اخیر هست شاید بتونی به اون شخصی که برات نامه نوشته اطلاع بدی و شاید کارش راه بیوفتد. من یه لپ تاپ ایسوس داشتم 2-3 سال پیش، وقتی برای مشکلی که داشت با شرکت پشتیبانی (فکر کنم اسمش * * * * * * بود.) پیگیری کردم اونا گفتن که گارانتی دستگاه من تموم شده و حاضرنشدن حتی با دریافت هزینه لپ تاپ رو تعمیر کنند و قطعه لازم رو براش سفارش بدهند.
خلاصه من هم ازشعبه ایران نا امید شدم و با پشتیبانی ایسوس توی دوبی تماس گرفتم. اونا بهم گفتن که همون شعبه ایران این کارو باید انجام بده و وقتی گفتم که چه برخوردی باهام شده ، گفتن که پیگیری می کنند و بهم اطلاع می دهند.
2-3 روز بعد یکی فکر کنم به نام آقای * * * بهم زنگ زد و گفت که یکی از مدیران اون شرکت ایرانیه و شخصا مشکل منو پیگیری کرد و همه چیز حل شد . البته من چون گارانتی ام تموم شده بود هزینه رو دادم ولی خوب لاقل لپ تاپم درست شد و توی کل این پروسه خیلی محترمانه با من برخورد شد.
در مورد گارانتی خب هم سپهر از دیجی کالا گفته که یک نقص خیلی ریز توی هدفون گرون قیمتش رو پذیرفتن و کل هدفون رو عوض کردن. آیتک از ایران رهجو گفته که محترمانه و خوب پیگیری کردن و سپهر هم در مورد سازگار ارقام نوشته که با اینکه هارد مشکل دار بهش فروخته بودن که شماره سریالش با شماره سریال روی گارانتی نمی خوند ولی سازگار مشکل رو پذیرفت و هارد رو عوض کرد
امیر
شاید من یک هکر و گیک باشم!
شاید این را تعریف از خود بدونی ولی بیش از 10 سال هست توی دنیای وب هستم و کار تجاری میکنم.
گیک و هکر بودنم را با توجه به تعاریف خودت متوجه شدم. چون روی نکات ریز و مواردی که بقیه اهمیت نمیدن فوکوس میکنم و یا وقتی به مسئله یا
موردی مواجه میشم، تا از توش یک آدم همه جیز دان بیارم نیام دست بر دار نیستم. دوستانم من را ویکی آفلاین صدا میکنند :)
مسعود
در ادامه اون پست های وایبرت: من چند وقت پیش توی یکی از گروه های واتس اپ عضو شدم که مربوط به همکارهای یکی از جاهایی بود که کار میکردم. یک موسسه آموزشی بزرگ و مشهور. توی این گروه از اساتید عضو بودن تا مسولین اداری و آبدارچی و . . . و این گروه فقط برای یک هدف تشکیل شده بود: اشتراک ویدیوهای پورن.
من به این که آدم ها بخوان پورن ببینن یا نبینن کاری ندارم و از دید من یک مساله شخصی و طبیعیه. اما آیا این که طیف وسیعی افراد متاهل توش باشن و ویدیوهایی هم که توش گذاشته میشن بیشتر انواع اکستریم باشن تا پورن معمولی هیچ نشونه جامعه شناسی محسوب نمیشه؟ من می دونم که خیلی ها به سادگی و با استفاده از فیلترشکن های متعدد و سرعت بالایی که امروز به هر حال بیشتر از قبل هست، به راحتی به محتوای پورن حتی به صورت استریم هم دسترسی دارن. همون طور که گفتم نگاه کردنش هم از دید من چیز بدی نیست. ولی این که بخوای این موضوع خصوصی رو با بقیه هم شیر کنی چی؟ طبیعیه؟ این که تمام تلاشت این باشه که با آپلود ویدیوی خفن تر جلب توجه کنی چی؟ آیا جاهای دیگه هم که محدودیت های شرعی و مدنی ما رو ندارند چنین چیزهایی عرف و طبیعی محسوب میشن؟
بخش آخر
توضیحات خودم در مورد پایرت بی تو پادکست بی نام.
موسیقی
پیشنهاد مایند فکتوری Papa Roach – Broken As Me ولی احتمالا چیزی مرتبط تر با یلدا (: