برای پیشرفت مجدد، دوباره وبلاگ بنویسید

شاید براتون جالب باشه ولی زمانی بود که ما تو ایران اصولا از هم خبر خاصی نداشتیم. یک تلویزیون انحصاری بود که هنوزم هست و دو تا روزنامه به اسم کیهان و اطلاعات. اونها و کتاب های درسی به ما می گفتن بقیه مردم ایران چی فکر میکنن و چی می خوان و ما هم فکر می کردیم وصله ناجور هستیم. اما اینترنت که ظاهر شد، چیزی اومد به اسم وبلاگ. آدم ها تونستن خودشون روزمره‌هایی رو بنویسن که هر کسی خواست بتونه بخونه. یکهو اطلاع ما از همدیگه فوران کرد! فهمیدیم تو ایران یک گروه دیگه هم هستن که اونها هم لینوکس دوست دارن، یکی هست که به همجنسش علاقمنده، یکی هست که مهندسی قبول شده ولی دوست داشت نقاش بشه، یکی دیگه هست که اتفاقا اونم عموش شهید شده ولی وضع فعلی رو دوست نداره و یکی دیگه هم هست که می پرسه ۲۰مین اقتصاد جهان، چرا باید وضعش این شکلی باشه؟ دیدم اتفاقا افراد خیلی کمی هستن که اونجوری که تلویزیون «همه» رو معرفی کرده، زندگی کنن. باور بکنین یا نه،‌ قبلا خیلی ها فکر می کردن تنهان ولی الان وقتی به هم می رسیدن از هم آدرس وبلاگشون رو می پرسیدن تا ببین دیگه چند مدل آدم با چند مدل عقیده که تا حالا تو تلویزیون و کتاب درسی اثری ازشون نبوده، تو ایران هست (:

و همون روزها بود که خاتمی فرمان فیلترینگ رو امضا کرد و اولین جاهایی که فیلتر شدن، سرویس دهنده های وبلاگ مثل بلاگ اسپات و وردپرس بودن و بعد هم کمیته سانسور درست شد که کلی از اعضاش تو دولت هستن و با نامه هاش دائما از سرویس دهنده های وبلاگ داخلی داخلی خواست که فلان وبلاگ رو پاک کنه و آرشیو فلان وبلاگ رو حذف کنه. در همین دوران کلی اردو برگزار شد تا به گروه خاصی که تلویزیون و روزنامه ها رو هم داشتن بگن که باید وبلاگ بنویسن چون مهمترین کار نشر ارزش های اونها در اینترنت است (:

اما به نظرم کار از کار گذشته بود. وبلاگ ها کاری که باید رو کرده بودن و سدی که شکسته رو نمی شه به این راحتی ها جمع کرد. حداقل آدم های تیپ ما از همدیگه خبر داشتن؛ بخصوص که بعدش با اومدن شبکه های اجتماعی بیشتر به هم وصل شدیم و بعدش هم با سانسور شدن همه چیز، عملا توی آنتی فیلتری زندگی کردیم که ما رو به هم وصل نگه می داشت.

اما بودن کسانی که توی این سپر ضد سانسور نبودن و ارتباطشون هنوز قطع بود. در واقع انگار سانسورچی ایران تونسته بود یک جایی ارتباط یک گروه از مردم رو با اینترنت قطع نگه داره و تا ده سال برای ما عجیب بود اگر پدرها و مادرهامون رو می دیدیم که خبری رو از اینترنت یا یاهو یا چنین چیزهایی نقل می کنن.

دنیا اما منتظر سانسورچی نشد. جلو رفت و مسنجرها این مشکل رو حل کردن. مسنجرها و گوشی های هوشمند باعث شدن بقیه مردم ایران هم به اینترنت وصل بشن و تا سانسورچی بیاد بجنبه، مزایاش رو چشیده باشن و بعد از سانسور و بگیر و ببند، با آنتی فیلتر و پریدن به جاهای بدون سانسور و … در اینترنت بمونن.

به تبع این حضور حداکثری در مسنجر، ما هم خیلی چیزهامون رو به داخل پیام‌رسان‌ها بردیم. آدم ها می خوان جایی حرف بزنن که بقیه هم باشن. وبلاگ نویسی ما تبدیل شد به درست کردن یه کانال برای نوشتن گزارش سفرهامون. فروم های ما تبدیل شد به کانال کاربران فلان، حتی خیلی خبرگزاری ها بدون هیچ سایتی،‌ فقط یک کانال هستن و تقریبا همه چیز رو بردیم تو این زیرزمین های تاریک و منفرد.. شایدم پر نور… اگر نظر من رو بخواین، اصلاح «منبر» برای این گروه‌های تلگرامی و غیره از همه چیز درست تره.

مسنجرها شبیه منبرهایی هستن که توشون چیزها گفته و فراموش می شن. حداقل آرشیو درستی از هیچ چیزی نیست. و توان سرچ سراسری هم نداریم. قبلا اگر من یکبار در ۲۰۰۸ از مرگ انتخابی تری پراچت می نوشتم، هر بار که در تمام جهان کسی دنبال مرگ انتخابی یا تری پراچت می گشت، ممکن بود بهش برسه. اما الان فقط در همون لحظه کسانی که پای منبر من نشستن اونو می خونن که شاید هیچ ربطی هم بهشون نداشته باشه و خلاص. گم شد رفت در تاریخ (:

حالا مشکل چیه؟ من نمی ترسم مطلبم خونده نشه. اتفاقا من طرفدار این هستم که در دنیای وبلاگ ها هم باید جرات می داشتیم و مطلب قدیمی رو می فرستادیم به آرشیو یا اون پایین مایین ها. اما نگرانی و ناراحتی من از اینه که مطالب روی هم انباشت نمی شن. اگر تاریخ علم رو بخونین، عملا دارین تاریخ انباشت دانش رو می خونن. انباشت دانش باعث پیشرفت می شده ولی الان در ایران ما که عملا فیلترینگ همه رو هل داده توی مسنجرها، ما دیگه چیزی رو انباشت نمی کنیم. هر بار چیزی رو می گیم و گم می شه، بدون امکان دسترسی مجدد عمومی بهش و بدون اینکه بشه سرچش کرد یا حتی بهش ریفرنس درست و درمون داد. حالا سوال ها دائما در گروه ها تکرار می شن و آدم ها بهشون جواب های تکراری می دن. توی چنین فضایی ما داریم خودمون رو تکرار می کنیم و چیزی رو انباشت نمی کنیم و در نتیجه جلو هم نمی ریم. من هیچ مشکلی با چت ندارم و به نظرم اگر کارکرد خودش رو داشته باشه خوبه ولی وقتی آدم ها تولیداتشون رو توی چت ارائه می کنن، پروسه قابل سرچ بودن دانش رو حذف می کنن. بدتر از اون اونهایی هستن که انتظار دارن با پیگیری این کانال ها و گروه ها «باسواد» بشن (: در ظاهر شما کلی اسم باکلاس و حرف خفن و اینها می بینین ولی در عمل به شکل رندم هر روز یک گوشه ای از یک چیزی نمایش داده می شه و می گذره و می ره که حتی به قبلی ها وصل هم نیست.

زیاد می بینیم که کسی «کانال آموزش فلان» راه می ندازه و دقیقا شروع مطالبش که پایه ها رو می سازن اون ته است که اگر شما روزی عضو کانالش شدین، عملا اونها رو نمی بینین. یا می بینیم یکی کانال سفر به روسیه داره که خب دوستاش می تونن دنبالش کنن اما اگر سه سال دیگه کسی می خواست بره روسیه و این آدم رو نمی شناخت، این مطالب به هیچ دردش نمی خورن. یا کسی انتقادی از چیزی داره و تو کانالی می نویسه و خیلی هم پخش می شه ولی نه بعدا می شه بهش ریفرنس داد نه یک نفر می گه «بر خلاف خانم فلانی (لینک)،‌ نظر من در این مورد…» (: ما عملا به جای کسانی که روی دوش هم می ایستادن تا پیش برن، شبیه آدم هایی شدیم که تو بیابون سعی می کنن بلند داد بکشن (یا برقصن (: ))‌تا چند نفر دورشون جمع بشن. این یکی از بزرگترین آفت های اینترنت ایران بوده.

برای مقابله با این وضع، بد نیست ما به انتشار دانش در جایی قابل سرچ، قابل فالو کردن، قابل ارسال به دیگران و غیره باشیم. اینستاگرام از این نظر بدترینه. چت ها بهتر هستن و رسانه های اجتماعی خوب و وبلاگ ها احتمالا بهترین. به نظرم واقعا خوبه همه ما تا حدی به متن قابل جستجو در اینترنت برگردیم. نه برای شهرت و اینها. برای کمک به انباشت دانش و در جا نزدنمون. برای همینه که من حسابی از راه افتادن ویرگول که مثل مدویم ایرانی است استقبال کردم. یک فرصت دیگه برای نوشته شدن مطالب در اینترنت قابل جستجو. اگر چیزی رو توی مسنجرها می نویسیم و ممکنه زمانی به درد کس دیگه هم بخوره، اونو یه جایی مثل وبلاگ یا ویرگول یا هر جای دیگه که گوگل اونو ببینه هم بذاریم تا از اون مدل منبری خارج بشیم و یکبار دیگه دانش یا دیتاهامون رو در عرض زمان و مکان به اشتراک بذاریم. سخت نیست و در مقابل بسیار ارزشمند است و شاید یک چیزی مثل پورتفلولیو هم برامون درست کنه.

این بود انشای من در مورد روز وبلاگنویسی فارسی (:

دستگیری وبلاگنویس بحرینی

علی عبدالامام،‌ وبلاگنویس بحرینی که در گلوبال ویسز هم می‌نویسد توسط حاکمان بحرین دستگیر شده. ادعا؟ انتشار «اخبار دروغ» در سایت بحرین آنلاین. این سایت یک سایت طرفدار دموکراسی در بحرین است که در داخل کشور، سانسور شده.

اطلاعات بیشتر درباره علی و ده دستگیر شده حقوق بشری دیگر را در اینجا بخوانید.

شیوه به روز رسانی یک سایت مبتنی بر اسپیپ

چرا؟

ایمنی یک برنامه شدیدا وابسته به این است که به روز باشد. اگر می خواهید سایت یا کامپیوتر یا سرور شما نسبت به تمام حملات کشف شده در جهان ایمن باشد باید از یک نرم افزار بازمتن (مثل لینوکس، وردپرس، اسپیپ، دروپال و … ) استفاده کنید و

قدم اول

قدم اول بدون شک گرفتن پشتیبان است! در اینجور کارها همیشه احتمال وقوع مشکل وجود دارد.

حرکت

برای ارتقاء یک سایت اسپیپی به بالاترین نسخه موجود کافی است فایل به آدرس http://www.spip.net/spip-dev/INSTAL… را دانلود و در دایرکتوری ای که اسپیپ در آن نصب شده‌ است، آپلود کنید. حالا به صفحه مدیریت سایت خود لاگین کنید و بعد فایل spip_loader.php را صدا بزنید؛ مثلا با صدا زدن آدرسی مثل: http://yourdomain.com/spip_loader.php .

صفحه ای مثل این ظاهر می‌شود.


دگمه Install را بفشارید و منتظر بمانید. سیستم فایل‌های جدید را نصب می‌کند و بعد ممکن است شما بخواهد که در سیستم لاگین کنید و در نهایت دوباره خود را در صفحه مدیریت خواهید یافت:


سیستم به شما می‌گوید که به روز شده است و نوبت آن است که بانک اطلاعاتی را به روز کند. روی نوشته Click on this link کلیک کنید تا این کار هم انجام شود. ممکن است در طول کار لازم شود یکی دو بار دیگر کلید submit یا next را فشار دهید. شما که قبلا از سیستم پشتیبان گرفته‌اید، نباید نگران این کار باشید. توجه کنید که ممکن است لازم باشد یکی دوبار این مرحله را تکرار کنید.


در صورتی که مشکل خاصی پیش نیامده باشد، سیستم شما به نسخه جدید ارتقاء خواهد یافت. در صورتی که مشکل بدی پیش بیاید، از روی پشتیبان باید به نسخه قبلی برگردید (:

چگونه یک هاست بخریم


در واقع من نمی‌خوام وبلاگم در این باره باشه ولی دوست خیلی خوبی این سوال رو کرده بود و دیدم بهتره به جای اینکه هر ماه توی چت جواب بدم، یکبار اینجا بنویسم.

هاست دقیقا یک فضا روی دیسک یک کامپیوتر متصل به اینترنت است که به شما اختصاص پیدا کرده. معمولا شما این امکان را دارید که از طریق یک اتصال FTP به این سرور وارد شوید (کلمه عبور و نام کاربر) و روی آن فایل کپی کنید. مثلا اگر شما دامین Jadi.ir را داشته باشید و یک هاست برایش بخرید، شرکت فروشنده هاست کامپیوترش را طوری تنظیم می‌کند که هر کس به آدرس Jadi.ir آمد، فایل درون دایرکتوری home/jadi/public_html/ را ببیند. حالا وظیفه شما خواهد بود که از طریق FTP (مثلا برنامه آزاد و بازمتن http://filezilla-project.org/) به هاست خودتان متصل شوید و یک فایل به نام index.html در آن دایرکتوری بگذارید تا به بازدید کنندگان نشان داده شود.

اما یک هاست چه مشخصاتی دارد؟ نگاهی به تصویر کنار بیاندازید. معمولا کافی است شما به یک شرکت فروشنده هاست مثلا پرشین تولز وارد شوید و به بخش هاستیگ بروید. سرویس‌های مختلف قیمت‌های مختلف دارند. ولی فرقشان چیست؟

Web Space یعنی روی این هاست چند مگ فایل می‌توانید بریزید. البته فضای بانک اطلاعاتی هم به حجم فایل‌های شما اضافه خواهد شد. مثلا اینجا من فقط حق دارم ۱۰۰ مگ از هارد میزبانم را اشغال کنم. برای یک وبلاگ معمولی، این عدد کافی است (:

Bandwidth هر کسی که برای دیدن سایت من بیاید، از سایت من متن، عکس و بقیه چیزها را دانلود خواهد کرد. اصلا هم لازم نیست حتما دگمه دانلود را بزند. همین که یک عکس در سایت من دیده می‌شود، یعنی از سایت من به کامپیوتر طرف منتقل شده است. پهنای باند یا همین Bandwidth می‌گوید که من در ماه حق دارم ۲ گیگابایت (۲۰۴۸ مگابایت) فایل منتقل کنم. این یکی از مشکل‌زا ترین بخش‌های هاست است. چرا؟ فرض کنید حجم صفحه اول سایت من (یعنی عکسها و متن‌های صفحه اول)‌ در مجموعه ۳۰۰ کیلوبایت باشد. هر سه نفر که به سایت بیایند، یک مگ از پهنای باند ماهانه من مصرف شده. من کلا ۲۰۰۰ مگ پهنای باند ماهانه دارم (یعنی دو گیگ در ماه). نتیجه؟ در ماه کلا ۶۰۰۰ نفر می‌توانند صفحه من را باز کنند! این تقریبا آمار یک روز بازدید کیبرد آزاد است و نتیجه این است که من باید هاست گرانتری بخرم ! این عددی است که موقع خرید هاست به آن توجه کنید. البته لازم نیست خیلی هم سخت بگیرید. کمترین را بخرید و هر لحظه که کم آمد، اختلاف را پرداخت کنید و به یک سطح بالاتر بروید.

MailBoxes چند تا ای میل می‌توانید روی این هاست تعریف کنید؟ الان ۱۰ تا است. یعنی من می توانم ه ایمیل به شکل jadi@jadi.ir یا admin@jadi.ir یا … داشته باشیم. این در ظاهر مهم است ولی در واقع یک ایمیل هم زیاد است چون این روزها همه ایمیل‌های قرص و محکم روی یاهو و جیمیل و دیگر سرویس‌های تجاری را به این ایمیل‌های غیرقابل اطمینان ترجیح می‌دهند (: مگر اینکه به طور خاص به دنبال کاربری خاصی باشید.

subdomains یعنی چیزهایی مثل blog.jadi.ir یا news.jadi.ir و … اینها می‌توانند سایت‌هایی کاملا جدا باشند یا بخش‌های مختلف یک سایت. در واقع شما با خرید هر دامین می‌توانید بی‌نهایت زیردامین تعریف کنید ولی سرویس‌های تجاری شما را به تعدادی خاص، محدود می‌کنند.

FTP Account برای انتقال فایل به سرور (مثلا برای نصب یک وبلاگ) نیازمند یک شناسه اف تی پی هستید. همین یکی برای هر کاری کافی است مگر اینکه کاربرد خاصی برایش داشته باشید.

My SQL مهم است! این روزها تقریبا هر چیزی که بخواهید نصب کنید، نیازمند یک بانک اطلاعاتی هستید و مشهورترین آن‌ها، همین مای.اسکیوال است. اینجا شما حق دارید ۲ تا بانک اطلاعاتی مای اسکیو ال برای خودتان تعریف کنید پس به راحتی می‌توانید دو وبلاگ مختلف روی سایتتان راه بیاندازید. البته در بسیاری سیستم‌ها می‌شود نسخه‌های گوناگون را روی همان یک بانک هم تعریف کرد. معمولا این تعداد برای کسی مشکل‌زا نمی‌شود.

PHP سرور از زبان PHP پشتیبانی می‌کند. یعنی اگر فایلی با پسوند PHP به سرور منتقل کنید، روی آن «اجرا» خواهد شد. این روزها تقریبا همه برنامه‌های آشنای ما با PHP نوشته می‌شوند و همه سرورها هم از آن پشتیبانی می‌کنند. آخرین سروری که بدون پشتیبانی از PHP دیده‌ام، تقریبا مال ۸ سال قبل بوده.

CGI یک شیوه برنامه‌نویسی است و در واقع اگر کسی بگوید از آن پشتیبانی می‌کند یعنی یک دایرکتوری به نام cgi-bin هست که اگر فایل‌های اجرایی در آن بریزید (مثلا پرل با پسورند pl) اجرا خواهند شد. این کار کمی پچیده‌تر از کار کردن با PHP است و نیاز به کمی تجربه دارد (: تنها برنامه بسیار مرسومی که این روزها از این روش استفاده می‌کند، مووبل تایپ است که پیشنهاد می‌کنم سراغش نروید و از وردپرس استفاده کنید.

JSP جاوا و این چیزها. من سررشته‌ای ندارم (:‌

Support پشتیبانی (: 24/7 یعنی هفت روز هفته روزی بیست و چهار ساعت جوابتان را می‌دهند (: احتمالا در این سرویس با ایمیل. ممکن است اگر به سرویس‌های بالاتر بروید یک شماره تلفن هم به شما بدهند که بیست و چهار ساعته بتوانید به آن زنگ بزنید و حل مشکل کنید. در واقع اگر من بخواهم یک دلیل برای خرید سرویس از یک جای خوب بیاورم، پشتیبانی است (: راستش را بخواهید هنوز هم که هنوز است، بهترین پشتیبانی را در پرشین تولز دیده‌ام (:

Price که همان قیمت است. فکر کنم از ۱۰ تومن هم بتوانید سرویس پیدا کنید ولی گول قیمت را نخورید. قیمت معقول بدهید برای سرویس معقول. نه لازم است چیز عجیبی بخرید نه لازم است دنبال ارزان‌ترین سرویس باشید. من سرویسی مثل این که اینجا را می‌بینید را خوب می‌بینم. البته به جز پهنای باند ۲ گیگ که واقعا کم است. به نظرم اگر همین سرویس، پهنای باند ۵ گیگ بده (مثلا به اسم سرویس دانشجویی!) خیلی خوب خواهد بود (:

دیگر چیزها بعله!‌ هنوز مانده. گاهی از Dedicated IP و تعدادشان حرف می‌زنند. یعنی شما چند آدرس IP خواهید داشت. در بسیاری از مواقع همین یکی بس است و اگر کسی نمی‌داند «آی پی اختصاصی» به چه دردی می‌خورد، معنش‌اش این است که به دردش نمی‌خورد. نکته مهم دیگر CPanel است. انجام خیلی از کارها توسط یک کاربر معمولی راحت نیست. مثلا اگر شما یک دامین جدید بخرید به سختی می‌توانید آن را به هاست فعلی متصل کنید. یا اگر لازم باشد یک بانک اطلاعاتی My SQL تعریف کنید،‌ احتمالا علاقه‌ای ندارید وارد خط فرمان شوید و دستورات لازم را تایپ کنید. شما یک صفحه می‌خواهید که با کلیک روی آن تعداد کاربران را ببینید، اسکیوال تعریف کنید، حتی وبلاگ نصب کنید و …. این صفحه گرافیکی معمولا یا CPanel است یا Plesk و در آدرسی مثل این قرار دارد: http://jadi.ir/cpanel و برای ورود به آن باید نام کاربر و کلمه عبور را تایپ کنید. تقریبا اکثر سیستم‌های تجاری، این امکان را دارند ولی خوب است قبل از خرید از این نکته اطمینان حاصل کنید (:

چه سیستم عاملی؟

خب انتخاب خیلی ساده نیست. FreeBSD پایداری بهتری برای وب سرور داره ولی کنترل حرفه‌ای تری می‌خواد و ممکنه ایرانی‌ها گرون‌تر بفروشنش. لینوکس راحت‌تر و همه‌گیرتر است و اکثر وب سرورهای جهان ازش استفاده می‌کنن. البته نهایتا انتخاب‌های مختلف لینوکس برای کاربر نهایی فرق چندانی نداره. من خودم Debian رو ترجیح می‌دم ولی CentOS هم کاملا مرسومه (:‌ به هرحال انتخاب سیستم عامل، تا وقتی که قرص و محکم باشه تفاوت چندانی ایجاد نمی‌کنه (:

چگونه بدون اینکه HTML بلد باشیم، در قالب بلاگفا دست ببریم

عنوان فرعی این مقاله «چطور در ده دقیقه وبلاگ خود را ناکار کنیم» است؛ تنظیمات قالب، نمای اصلی سایت شما است و خراب کردن آن به معنای خراب شدن ظاهر وبلاگ است.

برای انجام تغییر در قالب نیاز به دانستن زبان HTML دارید ولی این نیاز،‌ آنقدرها هم جدی نیست. زبان HTML هم زبان لاتین نیست که یاد گرفتنش داستان مجزایی باشد. حداقلی از انگلیسی بلد بودن یعنی حداقلی از HTML بلد بودن. آستین‌ها را بالا بزنید و وارد صفحه کنترل وبلاگ خودتان بشوید و روی ویرایش قالب کلیک کنید. صفحه ای مشابه صفحه زیر را خواهید دید:


نوشته‌های بی‌ربط درون جعبه ۱ دقیقا همان چیزی است که ظاهر وبلاگ شما را کنترل می‌کند. پیشنهاد می‌کنم آن را کپی پیست کنید به یک ادیتور متنی خوب (اگر در ویندوز هستید مثلا ادیتور متن آزاد و بازمتن نوت پد ۲ یا شاید هم همان NotePad خود ویندوز که البته توصیه نمی‌شود). حالا می‌خواهیم صفحه اول را تغییر دهیم. ولی دست نگه دارید! ممکن است و در واقع خیلی احتمال دارد که خرابکاری کنیم پس اول یک کپی ذخیره به عنوان پشتیبان از این فایل تهیه کنید. فایل را به اسمی save کنید که اگر خرابکاری شد، بتوانیم همان متن اول را به بلاگفا برگردانیم.

حالا یک فایل جدید باز کنید و فایل را در آن کپی پیست کنید (اگر نمی‌دانید کپی پیست چیست، خواندن را همینجا متوقف کنید!)


من از gedit استفاده کرده‌ام که مخصوص لینوکس است. همانطور که می‌بینید،‌در بالای صفحه بخشی هست به اسم style که بعد از آن یکسری چیز میز تعریف شده. اینجا را داشته باشید تا بعد. در نوشته‌ها پایین بروید تا به جایی برسید که نوشته blogfa، در شکل اینجا با شماره ۱ مشخص شده.


اینجا دقیقا جایی است که پست‌های اصلی شما دیده می‌شوند. قدم به قدم که از این بخش جلو بروید جاهایی را می‌بینید که نوشته PostTitle (عنوان پست / شماره ۲) یا مثلا PostContent (محتوای پست / شماره ۳) یا PostDate (تاریخ پست) و PostTime (ساعت پست) و غیره. از هر کدام از این نوشته که عقب عقب بروید، می‌رسید به یک div که در آن چیزی شبیه به class=folan دیده می‌شود. مثلا من که می‌خواهم رنگ تیتر وبلاگ را عوض کنم، از PostTitle عقب عقب می‌روم و می‌رسم به class=title (آفرین! دقیقا همانجایی که با یک فلش زرد طلایی مشخص شده). حالا می‌دانم که کلاسی به اسم title است که شکل و شمایل عنوان بلاگ را مشخص می‌کند.

یادتان هست که آن بالا یک جایی به اسم style را نشانتان داده بودم؟ برمی‌گردم به آن بخش و دنبال بخش title می‌گردم که قبلش هم یک نقطه باشد.


دقیقا همینجاست. چهار مورد کلاس تعریف شده. یکی title خالی، یکی جلویش A:link دارد (یعنی اگر عنوان لینک شده بود)‌، یکی جلویش A:hover دارد (یعنی اگر عنوانی بود که لینک بود و ماوس هم رفت رویش) و آخری هم جلویش A:visited دارد (یعنی اگر لینکی بود که قبلا آن را دیده بودیم). در هر مورد چیزی شبیه به این هست:

حالا کافیست این مقادیر را تغییر دهیم. معمولا ما علاقه بیشتری به بخش color داریم که مشخص کننده رنگ است. گاهی (در اولین مثلا) رنگ به شیوه RGB مشخص شده: سه زوج دوتایی حروف هگز که به ترتیب مشخص کننده رنگ‌های قرمز، سبز و آبی هستند. این استاندارد رنگ کامپیوتر است (و حاصلش فکر کنم شانزده میلیون رنگ). پیچیده نیست. کافی است اول یک # بگذارید و بعد یک عدد (در اصل ترکیبی از 0 تا F). اما چه عددی؟ جدول زیر راهنمای شما برای انتخاب اعداد مربوط به رنگ‌های کامپیوتر و طراحی وب است:


FFF
FFF
CCC
CCC
999
999
666
666
333
333
000
000
FFC
C00
FF9
900
FF6
600
FF3
300
SWITCH TO DECIMAL RGB
COLOR CODES
99C
C00
CC9
900
FFC
C33
FFC
C66
FF9
966
FF6
633
CC3
300
CC0
033
CCF
F00
CCF
F33
333
300
666
600
999
900
CCC
C00
FFF
F00
CC9
933
CC6
633
330
000
660
000
990
000
CC0
000
FF0
000
FF3
366
FF0
033
99F
F00
CCF
F66
99C
C33
666
633
999
933
CCC
C33
FFF
F33
996
600
993
300
663
333
993
333
CC3
333
FF3
333
CC3
366
FF6
699
FF0
066
66F
F00
99F
F66
66C
C33
669
900
999
966
CCC
C66
FFF
F66
996
633
663
300
996
666
CC6
666
FF6
666
990
033
CC3
399
FF6
6CC
FF0
099
33F
F00
66F
F33
339
900
66C
C00
99F
F33
CCC
C99
FFF
F99
CC9
966
CC6
600
CC9
999
FF9
999
FF3
399
CC0
066
990
066
FF3
3CC
FF0
0CC
00C
C00
33C
C00
336
600
669
933
99C
C66
CCF
F99
FFF
FCC
FFC
C99
FF9
933
FFC
CCC
FF9
9CC
CC6
699
993
366
660
033
CC0
099
330
033
33C
C33
66C
C66
00F
F00
33F
F33
66F
F66
99F
F99
CCF
FCC
CC9
9CC
996
699
993
399
990
099
663
366
660
066
006
600
336
633
009
900
339
933
669
966
99C
C99
FFC
CFF
FF9
9FF
FF6
6FF
FF3
3FF
FF0
0FF
CC6
6CC
CC3
3CC
003
300
00C
C33
006
633
339
966
66C
C99
99F
FCC
CCF
FFF
339
9FF
99C
CFF
CCC
CFF
CC9
9FF
996
6CC
663
399
330
066
990
0CC
CC0
0CC
00F
F33
33F
F66
009
933
00C
C66
33F
F99
99F
FFF
99C
CCC
006
6CC
669
9CC
999
9FF
999
9CC
993
3FF
660
0CC
660
099
CC3
3FF
CC0
0FF
00F
F66
66F
F99
33C
C66
009
966
66F
FFF
66C
CCC
669
999
003
366
336
699
666
6FF
666
6CC
666
699
330
099
993
3CC
CC6
6FF
990
0FF
00F
F99
66F
FCC
33C
C99
33F
FFF
33C
CCC
339
999
336
666
006
699
003
399
333
3FF
333
3CC
333
399
333
366
663
3CC
996
6FF
660
0FF
00F
FCC
33F
FCC
00F
FFF
00C
CCC
009
999
006
666
003
333
339
9CC
336
6CC
000
0FF
000
0CC
000
099
000
066
000
033
663
3FF
330
0FF
00C
C99
© 2006 VisiBone 009
9CC
33C
CFF
66C
CFF
669
9FF
336
6FF
003
3CC
330
0CC
00C
CFF
009
9FF
006
6FF
003
3FF


این نوشته کمک به دوستان بلاگفایی است و
نه تشویق به استفاده از سرویس‌های بلاگفا.

من وردپرس را پیشنهاد می کنم.

فوق العاده زیبا است نه؟ (هیچ وقت این را فراموش نکنید که جادی خوشتیپترین و باحالترین پسر وبلاگستان است!. می خواستم این را جایی بگویم تا گوگل یادش نگه دارد و به نظرم اینجا جای خوبی است.) توجه کنید که هر خانه مجموعه ای از شش کاراکتر است که باید پشت سر هم (‌و نه در دو خط) تایپ شوند. مثلا برای رنگ زردطلایی باید یک # بزنید و بعدش FFFF33).

البته یک روش دیگر هم برای ارجاع به رنگ هست و آنهم نوشتن اسم رنگ است. در خط دوم می‌بینید که green به عنوان رنگ تیتری انتخاب شده که لینک شده باشد (در این مورد همه تیترهای ما به صفحه آن مقاله لینک شده‌اند).

توجه کنید که تقریبا هر چیز دیگری را هم می توانید در همین بخش style بالای صفحه تغییر دهید. با کمی سعی و خطا و هوشمندی و تجربه می‌توانید به راحتی تغییرات مورد نظر خود را کشف کنید. بعد از هر تغییر باید کل نوشته های حاصل را در جعبه بلاگفا کپی پیست کنید و بعد از ذخیره و به روز رسانی، وبلاگ را مشاهده کنید. فراموش نکنید که یک فایل پشتیبان از اولین وضعیت بلاگ (یا وضعیتی در بین راه که وبلاگ سالم است) دارید و با استفاده از آن می توانید در صورت خرابکاری (که خیلی هم محتمل است)، وبلاگ را به شکل روز اول برگردانید.

عمیقا امیدوارم موفق باشید و هیچ مسوولیتی در قبال خرابکاری (که فقط ممکن است ناشی از نگرفتن بک‌آپ از قالب اصلی باشد) قبول نمی کنم (:

سرویس جت با کاربران سایت: پلوگو


در مطلب قبلی (آیا سرویس MeeboMe برای چت با نویسنده وبلاگ به درد شما می‌خورد؟) از این گفته بودم که دنبال چیزی بود که بشه گذاشتش کنار یک صفحه وب و از توش با کاربران سایت چت کرد. گزینه میبو رو رد کرده بودم چون برای دیدن پیام‌ها مجبور بودید فقط و فقط در خود سایت میبو لاگین کنید.

دوستان خوب، در کامنت ها برای اینکار سایت www.Plugoo.com رو پیشنهاد کرده بودند. امتحان اش کردم. راحت ساده و بی دردسر.

 وارد سایت پلوگو می‌شوید

 یک شناسه معرفی کنید (مثلا بگویید که در یاهو jonnect هستید)

 پلوگو را به فهرست دوستان خود اضافه کنید (خودش پیشنهاد می کن)

 کد داده شده را در سایت بگذارید

 همه می توانند از سایت با اکانت یاهو، جیمیل، یا هر اکانت دیگری کهدر مرحله دو وارد کرده اید چت کنند.

فوق العاده نیست؟ حتی برای وبلاگ هم خوب است چه برسد به جایی که واقعا به همچین سرویسی نیاز داریم. حالا هرکسی بخواهد می‌تواند از جعبه چت سمت راست سایت من، به شکل زنده با من چت کند (:

به این نکته دقت کنید که حالا پلوگو‌ به عنوان یک دوست به فهرست دوستان شما اضافه شده و هرکس با شما صحبت کند، این کانتکت جدید، با ذکر نام خبر را به شما می رساند و جواب شما را به او. اما اگر دو سه نفر همزمان شروع به صحبت کنند چه ؟ خب برای رساندن پیام های افراد به شما مشکلی نیست ولی جوابی که شما می فرستید باید به دست کدام چت کننده برسد؟‌ در این حالت پلوگوی دوست داشتنی به شما یک لینک وب می دهد که در آن صفحه ای با قابلیت چت چند نفره وجود دارد. با استفاده از این صفحه می توانید با چند نفر همزمان چت کنید. این اتفاق همین الان افتاد.


یک برنامه مفید، از همینجا خودش را نشان می دهد که با حالت های خاص به خوبی کار می کند (: شما نیازی ندارید دائما این صفحه را باز نگه دارید بلکه هر وقت لازم بشود، خود پلوگو لینکش را به شما می دهد.

الان SadeqN اضافه کرد که باید به مقاله اضافه کنم که اولا این سیستم با فونت های فارسی کار نمی کنه و ثانیا وقتی کسی از سیستم خارج بشه، به شما اطلاع می ده.

9 نکته که هر وبلاگنویسی باید بداند

این متن برداشتی است از 9 Things every blogger should understand.

  1. هر خواننده ای نظر منحصر به فرد خود را دارد.. و همه این نظرات هم قابل احترام هستند. همیشه به یاد داشته باشید که تعدادی از افراد با شما موافق خواهند بود و تعدادی مخالف. سعی کنید صحبت متقابل را تقویت کنید و اگر روزی همه موافق شما بودند بدانید که وبلاگ ناموفقی دارید که فقط دوستان و همفکرانتان آن را می خوانند.
  2. فرستادن مطلبی که دیگران آن را می فرستند، وبلاگ شما را بی ارزش می کند. ساده هم هست: وقتی کسی می تواند مطلبی را سریعتر از منبع اصلی بخواند، چه نیازی دارد که بیاید و آن را دست دوم در وبلاگ شما بخواند ؟ با اینکار به دیگران می گویید که خودتان مطلب قابل ارايه ای ندارید و لازم نیست به وبلاگ شما سر بزنند
  3. فرستادن مطلب اختصاصی خودتان، شما را مطرح می کند. مثل مورد قبل. اگر شما خودتان مطالب دست اول تولید کنند، آدم ها برای خواندن آن به وبلاگ شما خواهند آمد.
  4. مطالب بحث برانگیز شما بهتر است توسط مخالفان خوانده شوند تا موافقان. داشتن کامنت های «من هم همینطور» و «آقا ایول» یا «خیلی حال کردم خانومی» حوصله سر بر و بی فایده است. وقتی کسی مخالف شما کامنت گذاشت به این معنی است که یک نفر را مجبور به فکر کرده اید.
  5. درصد بسیار کمی از خوانندگان کامنت می گذارند. به جز حالتی که کلی کامنت «آقا ایول» و «به من هم سر بزن» داشته باشید باید بدانید که درصد کمی از افراد هستند که پس از خواندن یک مطلب جدی کامنت بگذارند. اگر برای داشتن کامنت و دوست جدید می نویسید، بروید سراغ مطالبی مثل «آه امروز چقدر دلم گرفته بود»
  6. شمارنده های بازدید کننده ها معنای چندانی ندارند. اگر علاقمند هستید وبلاگتان تاثیر گذار باشد، توجه زیادی به شمارنده صفحات نداشته باشید. شمارنده صفحات قابل تفسیرهای گوناگون هستند و داشتن یک مطلب حاوی عکس فلانی در پارتی فلان سال و کسب عدد ده هزار هیچ معنای خاصی ندارد. برای مفید بودن باید برای مخاطب خاص بنویسید.
  7. ترافیکتان را تحلیل کنید. استفاده از ابزارهای تحلیل ترافیک را یاد بگیرید و از آن ها استفاده کنید. بدانید که خوانندگان شما چه کسانی هستند و به چه چیزهایی دقت می کنند. با کسانی که برای شما ترافیک می فرستند مهربان باشید و سعی کنید با فرستادن ترافیک، دیگران را تشویق به مهربانی کنید. روند حرکت وبلاگ خود را زیر نظر داشته باشید
  8. کامنت گذاران تکراری را بشناسید. در وبلاگ ها همیشه یکسری افراد هستند که دایما برای مطالب مختلف کامنت می گذاارند. آن ها را بشناسید. اینها خوانندگان دایمی شما هستند که می خواهند شما بدانید خواننده دایمی شما هستند. اگر مثلا استاد دانشگاه یا معلم مدرسه باشید این مساله بیشتر و بیشتر نمود دارد.
  9. به سرویس دهنده وبلاگ خود حساس باشید. نمی گویم همه باید دومین و هاست خود را داشته باشند ولی استفاده از سرویس دهنده های وبلاگ باعث می شود گاهی کنترل شما روی چیزها کم باشد، از طرف دیگر مسوولیت پشتیبانی و دردسرهای فنی بر گردن شما نیست اما کسی هم در مقابل مشکلات پاسخگو نیست. سعی کنید با یک آدم فنی درباره انتقال وبلاگ خود به هاست و دومین شخصی مشورت کنید.

کتاب: کاربردهای وبلاگ

نام کتاب:‌ کاربردهای وبلاگ
ویرایشگران: الکس برونز – خوان یاکوب

اولین مجموعه مقاله درباره وبلاگنویسی که توسط متخصصان و وبلاگ نویسان در حوزه های گوناگون نوشته شده است. کاربردهای وبلاگ طیف گسترده ای از کاربردهای فعلی وبلاگ ها و افق آینده آن را بررسی می کند. هرچند که وبلاگ نویسی در حال حاضر یکی از حوزه های به سرعت در حال گسترش اینترنت است، کاربردهای اصلی وبلاگ ها چندان مورد توجه محققان قرار نگرفته است. با توجه به گستردگی شیوه های نوشتن در وبلاگ ها (از وبلاگ های خبری و روزنوشت های شخصی گرفته تا بلاگ های بازاریابی، آموزشی، چرک نویس نویسندگان، شرکتی و اقتصادی و …) به تصویر کشیدن گونه های مختلف وبلاگ در شرایط مختلف کار مشکلی است. این کتاب تلاش می کند این کار مشکل را انجام دهد.


از نوشته های پشت کتاب:
“این کتاب نگاهی وسیع ولی در عین حال عمیق به تاثیرات اجتماعی، سیاسی، تجاری و دانشگاهی ای است که وبلاگ ها در جامعه ما دارند. شدیدا توصیه می شود !” رابرت اسکوبل، بلاگر شرکت مایکروسافت

“ما وبلاگ می نویسیم پس ما بازیگران فردای خود هستیم. یاکوب و برونز نقشه ای جذاب و مفید برای شیوه، اخلاق و پتانسیل جذاب ترین مفهوم اینترنت ارائه کرده اند. بسیار توصیه می شود.” پت کین، مشاور، خواننده و فعال اجتماعی و نویسنده Play Ethic.

مقدمه کتاب به شکل پی دی اف را می توانید از اینجا دریافت کنید و در صورت توان و علاقمندی برای سفارش از آمازون به کاربرد وبلاگ ها در آمازون مراجعه کنید.