همچنین چاپ شده در روزنامه اعتماد ۱۸ آبان ۱۳۹۰
جنگهای قدیم شرافتمندانهتر بودند. پادشاه باید در جلوی ارتش میایستاد و میجنگید و میکشت یا کشته میشد. آن زمان فرمان جنگ از طرف یک فرمانده به معنی خطر جانی برای شخص خودش بود. تکنولوژی ارتباطات این خاصیت شرافتمندانه جنگ را از میان برداشت. وقتی پادشاه میتوانست از قصر زیبا و امنش، جنگ را کنترل کند، دستور حمله بسیار راحتتر صادر میشد چون شکست و پیروزی برای پادشاه دیگر فقط به معنی ایجاد تعادل بین تعداد سربازان و میزان سرزمین مورد حکمفرمایی بود.
حالا جنگ حتی مسخره تر هم شده. نقشه زمین پر شده از لکههایی به نام پایگاههای هواپیماهای بدون سرنشین. یکی از این پایگاهها که پر از نمایشگر و دستههای کنترل هواپیما است در لاس وگاس قرار دارد، یکی دیگر در آفریقا و در میدانی که سابقا در اختیار لژیون خارجی ارتش فرانسه بود و یکی دیگر هم در افغانستان. برای «خلبان»های ساکن در اتاقکهای امن دارای تهویه مطبوع، کار و تفریح کاملا مشابه شده: گرفتن یک جوی استیک کنترل هواپیما در دست و نگاه کردن به یک نمایشگر و به حرکت درآوردن هواپیما و شلیک به اهداف. خط مرز بین بازی و کار، مجازی و واقعی بودن هواپیمای مورد کنترل است.
این هواپیماهای بدون سرنشین از پایگاههای بسیاری در جای جای کره زمین پرواز میکنند و بدون به خطر انداختن جان حتی یک سرباز، اهداف فرماندهان را اجرا میکنند. ممکن است هدف جاسوسی باشد، حمله کینتیک به یک کشور باشد یا ترور رهبر القاعده در یک نقطه دور افتاده یک کشور ثالث. تنها صدمهای که ممکن است به کشور حمله کننده وارد شود، از بین رفتن یک هواپیمای کنترل از راه دور است.
اما این ماجرا دامنهای گستردهتر از دولتها و جنگ بین کشورها دارد. ماه گذشته پلیس بوستون، یک جوان ۲۶ ساله را به اتهام برنامهریزی برای حمله تروریستی توسط هواپیماهای مدل قابل کنترل از راه دور دستگیر کرد. مشخص است که آن حمله و آن هواپیما نمیتوانست صدمه فیزیکی خاصی به جایی بزند ولی فراموش نکنیم که پارسال چین ۲۵ مدل هواپیمای نظامی کنترل از راه دور را در نمایشگاه صنایع هواییاش به فروش گذاشت و این یعنی به زودی اکثر کشورها و گروههای دنیا به راحتی میتوانند آنها را بخرند و به هر رنگی که دوست دارند تزیینشان کنند. برای گستردهتر کردن این جنگ تسلیحاتی بدون سرنشین، پلیس مونگومری آمریکا هم در ماه گذشته سفارش هلیکوپترهای کنترل از راه دوری را داده که توان حمل سلاح دارند. پلیس گفته سلاحهای حمل شده توسط این موجودات لعنتی سلاحهای غیر کشنده خواهند بود که تنها توان متوقف کردن مجرمان را خواهند داشت اما آخرین چیزی که من در این دنیا میخواهم، یک هلیکوپتر سیاه کوچک است که در آسمان مشغول دنبال کردنم باشد و در حالی که من مشغول فریاد «من بیگناهم» کشیدنم، به سمتم باتوم الکتریکی پرتاب کند. حتی اگر به گفته رییس پلیس این باتوم کشنده نباشد و فقط بتواند مظنونین را «ناتوان» کند.