به امید ندیدنت برلوسکونی

بالاخره برلوسکونی نخست‌وزیر ایتالیا استعفا کرد. این مرد بخش اعظمی از شونزده سال گذشته، نخست وزیر کشور بوده و نمونه‌ای بود از فساد قدرت و «دیکتاتوری نرم» که توی اون شخصی که از طریق تکنیک‌های دموکراتیک به قدرت رسیده، شروع می کنه به سرکوب آزادی‌های مدنی و مدعی شدن همراهی همیشگی همگان باهاش و بستن رسانه‌های مستقل و یکسو کردن همه نظرات به نفع خودش.

خوشحالیم که بالاخره استعفا داده (: به امید کنار رفتن بقیه دیکتاتورهای سخت و نرم در تمام جهان (((:

جنایت علیه بشریت توسط بشار اسد

طبیعت سیستماتیک آزار شهروندان توسط نیروهای دولتی سوریه در شهر حمص از جمله شنجه و قتل‌ها نشان دهنده جنایت علیه بشریت است.

گزارش ۶۳ صفحه ای دیده‌بان حقوق بشر یک مصاحبه با ۱۱۰ نفر از قربانیان و شاهدان حمص است که قضایای زیادی رو از شاهدان عینی روایت می کنه.

مرتبط: اگر تحمل دیدن دیکتاتوری رو دارین که آدم ها رو می کشه تا قدرت و پول رو از دست نده این فیلم رو هم ببینین: سربازان مسلح اسد به تظاهرات حمله می کنن، یکی رو اسیر می گیرن و کمی بعد، همونجا توی خیابون می کشن.

جمعه‌ها با کاندوم : کلیر سینکلیر و تاخیر در عرضه کاندوم پلی بوی

چه دوست داشته باشین چه نه، درست بدونین چه نه، کلیر سینکلر پلی‌میت امسال پلی‌بوی است. این خانم قرار بود در یک اقدام نمایشی در ساعت ۱۱ و ۱۱ دقیقه امروز (که ۱۱.۱۱ است!) یازده مرد خوش شانس رو توی ایستگاه مترو ببوسه. هر بوسه یک ثانیه طول می کشید و بعد از آخرین بوسه، در ساعت ۱۱ و ۱۱ دقیقه و ۱۱ ثانیهً ۱۱هم ماه ۱۱ سال ۱۱، پلی‌بوی کاندوم‌های برند خودش رو توی استرالیا معرفی می‌کرد.

یازدهم ماه نوامبر (۱۱)، روز «به یاد داشتن» است که از سال ۱۹۱۹ تا الان اون رو به عنوان سالگرد اتمام جنگ جهانی اول جشن می‌گیرن و امسال که افتاده به سال دوهزار و یازده، هیجانش بیشتر هم بوده. اما یک ایستگاه رادیویی استرالیا به این برنامه «یازده بوسه در یازده ثانیه» اعتراض کرده و اون رو مخالف شان افرادی دونسته که توی جنگ کشته شده بودن و پلی‌بوی هم به همین دلیل برنامه رو کنسل کرده و اون رو کمی عقب‌تر انداخته.

این برنامه برای معرفی برند کاندوم پلی بوی طراحی شده بود و به گفته این شرکت عظیم تفریحاتی، قرار بود در روز «به یاد داشتن»، تبلیغی باشه برای بهترین و امن‌ترین راه پیشگیری از بارداری‌های ناخواسته و بیماری‌های قابل انتقال از طریق رابطه جنسی از جمله ایدز.

خاطرات سفر بالی ؛ بارونگ

سفر بالی خوب بود و حسابی خوش گذشت. اینقدر خوب بود که من دوست داشتم ازش یک خاطره همراهم داشته باشم. تی‌شرت‌های

که به کار من نمی‌یان. چند تی‌شرت بامزه دیگه هم دیدم البته. چیزهایی در این رده:

که در شرایط معمول قابل پوشیدن نبودن و من همین الانش هم به اندازه کافی تی‌شرت غیرقابل پوشیدن دارم. این شد که گفتم استیکر لپ‌تاپ بخرم و در نهایت این رو خریدم:

و مدخلش رو هم در ویکیپدیای فارسی اضافه کردم: بارونگ

کتاب فارسی رایگان وردپرس

سایت کسب و کار اینترنتی، با گذاشتن کلی وقت یک کتاب خوب درست کرده در مورد وردپرس و در یک کار خوب، اون رو به شکل رایگان برای دانلود سایتش گذاشته.

برای دانلود کتاب رایگان وبلاگنویسی آسان با وردپرس اینجا رو کلیک کنید

کتاب فصل بندی خوبی داره و با عکس و مرحله به مرحله کارهای مختلف رو توضیح داده. احتمالا برای سطح مبتدی و متوسط و کاربر معمول وردپرس، کاملا خوندنی و ورق زدنی است. البته از نظر من صفحه بندی می تونست کاملا بهتر باشه: صفحات آ۴، فونت‌های ریزتر و غیره ولی به هرحال محتوای کتاب برای هر کسی که با وردپرس سر و کار داره یا می خواد در موردش شروع به تحقیق کنه، بسیار مفیده.

یک پیشنهاد هم برای نویسنده اینه که کتاب رو روی اینترنت هم قابل خوندن بکنه. یعنی به شکل یک سایت یا حتی یک ویکی با دسترسی محدود به چند نفر. الان این پی دی اف دست به دست می شه ولی بعد از مدتی کم رنگ می شه اما اگر یک ویکی با دسترسی محدود باشه می تونه همیشه به عنوان یک مرجع روزآمد به بقیه توصیه بشه. مشخصه که تحقیق و بررسی نکردم روی جریان و فقط نظر، سلیقه شخصی ام است (:

اخبار دنیای آزاد رادیو ۲۴ – ۱۸ آبان ۱۳۹۰

گوش کنید: [audio:radio24-9-November-2011.mp3]
دانلود کنید: رادیو بیست و چهار . چهارشنبه ۹ نوامبر ۲۰۱۱

کی نوت فدورا: بزرگترین دشمن، خودمون هستیم

در حالی که همایش دولوپرهای اوبونتو در آمریکا در جریان داره، فادکان (کنفرانس فدورا) در پونای هند هم شروع شده. توش در مورد پایتون، هسکل، توسعه با کیوت و ویرچوالایزیشن و خیلی چیزهای دیگه حرف می زنن و کینونتش هم اینطوری بوده: «دشمن درجه یک ما، خودمون هستیم. کاملا جدی. بارها و بارها ما به خودمون صدمه زدیم. با شیوه عمل کردنمون. با شیوه برخوردمون با مردم. در بسته بودن ذهنمون در موقع توسعه و عوض کردن این راحت نیست. بزرگترین جنگ باید در فکر ما جریان داشته باشه و این مهمترین چیزیه که دوست دارم در جامعه فدورا ببینم.» . فدورای ۱۶ امروز منتشر شده و امیدوارم همینطور که توزیعش در سطح اخلاقی یکی از بهترین توزیع های لینوکس است، جامعه اش هم پیشگام انقلاب در فکر خودشون باشه. لینک

نوکیا و کیوت

نوکیا می‌خواد کیوت رو از مالکیت خودش خارج کنه. رییس مارکتینگ اپراتورهای نوکیا گفته که نوکیا کماکان با قوت و علاقه این فریم ورک سی پلاس پلاسی رو توسعه خواهد داد و براش آدم استخدام خواهد کرد اما نمی خواد دیگه مالک اون باشه تا هم جامعه بیشتری پشتش جمع بشه و هم سریعتر رشد کنه و این هم به نفع کیوت خواهد بود و هم به نفع نوکیا. لینک

۵ آلترناتیو سیری روی اندروید
سیری اتفاق بزرگی بود روی آی فونی ها. نسبتا هم خوب کار می کنه. اندرویدی های هم در حال جواب دادن هستن. بامزه‌ترین برنامه ایریس بود که هشت ساعته نوشته شد و به همین دلیل خیلی مشهور شد ولی برنامه‌های بهتری هم هستن. مثلا ولینگو که نه فقط به سوال ها جواب می ده و اسمس می زنه و تلفن می کنه، که می‌تونه فیسبوکتون رو آپدیت کنه یا توییت کنه براتون یا حتی توی فوراسکوئر چک این کنه. برای دیدن پنج تا از بهترین آلترناتیوهای سیری، دنبال 5 Best Free Siri Alternatives for Android سرچ کنید و مقاله رو بخونید. لینک

مایکروسافت و کانتریبوت به سامبا تحت جی پی ال
متن زیادی نمی خواد دیگه. امیدوارم سرآغاز خوبی باشه (: توی میلینگ لیست گفته شده که چند سال قبل گرفتن پچ جی پی ال سه از مایکروسافت برای بهبود کار یک برنامه لینوکسی خارج از تصور بود اما حالا اتفاق افتاده. لینک

نقشه لینوکس مینت برای اوبونتوی بعدی بودن
لینوکس مینت فعلا در رده بندی دیسترو واچ دوم است و سریعا در حال رشد. واو! الان که چک کردم که درست بنویسم دیدم اول شده! مبارکه. لینوکس مینت چیزی رو توسعه داده به اسم MGSE یا اکستنشن‌های گنوم شل مینت. این یک لایه دسکتاپ است روی گنوم ۳ که کارکرد گنوم سه رو مثل دسکتاپ‌های آشنای قدیمی می کنه. اگر یکی یکی این اکستنش‌ها رو خاموش کنین به گنوم ۳ معمولی می رسین و اگر یکی روشن کنین به یک صفحه که پنل پایین داره، منوی اپلیکیشن داره، ویندو لیست داره و تری ایکون های قابل دیدن و سوییچ کردن مبتنی بر تسک و نه اپلیکیشن. مینت با اینکار خودش رو بیشتر و بیتشر تبدیل کرده به یک لینوکس قابل استفاده برای عموم از پیش تنظیم شده و این چیزیه که قدیم‌ها اوبونتو رو پیش انداخته بود. لینک

گفتگوهای استالمن!
یک وبلاگ ساده است که گاهی با کاریکاتور و گاهی با متن، گفتگوهای استالمن با افراد مختلف رو می ذاره! ارزش خاصی نداره ولی بانمکه. لینک

این بی‌سرنشین‌های لعنتی

همچنین چاپ شده در روزنامه اعتماد ۱۸ آبان ۱۳۹۰

جنگ‌های قدیم شرافتمندانه‌تر بودند. پادشاه باید در جلوی ارتش می‌ایستاد و می‌جنگید و می‌کشت یا کشته می‌شد. آن زمان فرمان جنگ از طرف یک فرمانده به معنی خطر جانی برای شخص خودش بود. تکنولوژی ارتباطات این خاصیت شرافتمندانه جنگ را از میان برداشت. وقتی پادشاه می‌توانست از قصر زیبا و امنش، جنگ را کنترل کند، دستور حمله بسیار راحت‌تر صادر می‌شد چون شکست و پیروزی برای پادشاه دیگر فقط به معنی ایجاد تعادل بین تعداد سربازان و میزان سرزمین مورد حکمفرمایی بود.

حالا جنگ حتی مسخره تر هم شده. نقشه زمین پر شده از لکه‌هایی به نام پایگاه‌های هواپیماهای بدون سرنشین. یکی از این پایگاه‌ها که پر از نمایشگر و دسته‌های کنترل هواپیما است در لاس وگاس قرار دارد، یکی دیگر در آفریقا و در میدانی که سابقا در اختیار لژیون خارجی ارتش فرانسه بود و یکی دیگر هم در افغانستان. برای «خلبان»های ساکن در اتاقک‌های امن دارای تهویه مطبوع، کار و تفریح کاملا مشابه شده: گرفتن یک جوی استیک کنترل هواپیما در دست و نگاه کردن به یک نمایشگر و به حرکت درآوردن هواپیما و شلیک به اهداف. خط مرز بین بازی و کار، مجازی و واقعی بودن هواپیمای مورد کنترل است.

این هواپیماهای بدون سرنشین از پایگاه‌های بسیاری در جای جای کره زمین پرواز می‌کنند و بدون به خطر انداختن جان حتی یک سرباز، اهداف فرماندهان را اجرا می‌کنند. ممکن است هدف جاسوسی باشد، حمله کینتیک به یک کشور باشد یا ترور رهبر القاعده در یک نقطه دور افتاده یک کشور ثالث. تنها صدمه‌ای که ممکن است به کشور حمله کننده وارد شود، از بین رفتن یک هواپیمای کنترل از راه دور است.

اما این ماجرا دامنه‌ای گسترده‌تر از دولت‌ها و جنگ بین کشورها دارد. ماه گذشته پلیس بوستون، یک جوان ۲۶ ساله را به اتهام برنامه‌ریزی برای حمله تروریستی توسط هواپیماهای مدل قابل کنترل از راه دور دستگیر کرد. مشخص است که آن حمله و آن هواپیما نمی‌توانست صدمه فیزیکی خاصی به جایی بزند ولی فراموش نکنیم که پارسال چین ۲۵ مدل هواپیمای نظامی کنترل از راه دور را در نمایشگاه صنایع هوایی‌اش به فروش گذاشت و این یعنی به زودی اکثر کشورها و گروه‌های دنیا به راحتی می‌توانند آن‌ها را بخرند و به هر رنگی که دوست دارند تزیینشان کنند. برای گسترده‌تر کردن این جنگ تسلیحاتی بدون سرنشین، پلیس مونگومری آمریکا هم در ماه گذشته سفارش هلیکوپترهای کنترل از راه دوری را داده که توان حمل سلاح دارند. پلیس گفته سلاح‌های حمل شده توسط این موجودات لعنتی سلاح‌های غیر کشنده خواهند بود که تنها توان متوقف کردن مجرمان را خواهند داشت اما آخرین چیزی که من در این دنیا می‌خواهم، یک هلیکوپتر سیاه کوچک است که در آسمان مشغول دنبال کردنم باشد و در حالی که من مشغول فریاد «من بیگناهم» کشیدنم، به سمتم باتوم الکتریکی پرتاب کند. حتی اگر به گفته رییس پلیس این باتوم کشنده نباشد و فقط بتواند مظنونین را «ناتوان» کند.

دوربین راه حل نیست

همچنین چاپ شده در روزنامه روزگار روزنامه روزگار توقیف شد

به نظر من، اگر کسی دوست دارد در شهر دوربین داشته باشد، بهتر است ایده‌اش را این روزها مطرح نکند و منتظر شود تا دو سه ماهی از وقایع لندن بگذرد. هنوز یک هفته هم از شورش‌های انگلیس نگذشته و لازم به یادآوری نیست که لندن شهری است با بیشترین میزان دوربین کنترلی پلیس در تمام جهان. در انگلستان چهار میلیون و دویست هزار دوربین نصب شده وجود دارد که می‌شود یک دوربین به ازاء هر هفده شهروند. بنا به گفته رییس پلیس انگلستان، تنها سه درصد جرایم توسط دوربین‌های نظارتی حل شده‌اند؛ ادعایی که بسیاری جرم‌شناسان و جامعه‌شناسان حتی آن را هم رد کرده‌اند. اضافه می‌کنم که در سال ۲۰۰۸، پلیس متروپل لندن، گزارش داد که به ازای نصب هر هزار دوربین در شهر، توانسته در هر سال فقط یک جرم را کشف کند. حتی پلیس هم اذغان دارد که هرچند دوربین می‌تواند کاربردهای امنیتی متنوعی داشته باشد، اما در پیشگیری از جرم ناتوان است.

دوربین‌هایی که در حال حاضر در تمام بریتانیا پخش شده‌اند تکنولوژی‌ای بسیار پیشرفته دارند. بعضی‌ از آن‌ها توان دید در شب دارند، می‌توانند حرکات را تعقیب کنند، از راه دور کنترل شوند، کانال‌های صوتی در آن‌ها تعبیه شده‌اند و زومی دارند آنقدر قوی که می‌توانند علامت مشخصه چهره یک نفر را حتی از فاصله صد و پنجاه متری نمایان کند. در بریتانیا،‌ پلیس‌ها به جای گشت زنی در خیابان، در اتاق‌های کنترل مرکزی مستقر هستند و به تصاویر این دوربین‌ها نگاه می‌کنند و در صورت مشاهده جرم یا احساس احتمال وقوع آن، نزدیکترین گروه را به منطقه اعزام می‌کنند. گفته می‌شود که این دوربین‌ها به زودی به میکروفون‌هایی مجهز خواهند شد که می‌توانند به گفتگوهای افراد در پارک‌ها، مترو و دیگر مکان‌های عمومی گوش بدهند و دست پلیس را برای تلاش در کشف یا احیانا پیشگیری از جرم از قبل هم بازتر بگذارند. اما آیا این سیستم‌ها موفق بوده‌اند؟

تحقیقی که اخیرا در مرکز جرم‌شناسی اسکاتلند انجام شده نشان می‌دهد که تمام ادعاهای کارا بودن دوربین برای پیشگیری از جرم، غیرواقعی است. مجرمین احساسی، تحت تاثیر مواد روانگردان و فقرایی که چیزی برای از دست دادن ندارند، اهمیتی به دوربین‌ها نمی‌دهند و جرایم سازمان یافته و دیگر مجرمان حرفه‌ای هم با دانستن جای دوربین‌ها، خلاف خود را به چند متر آنطرف‌تر منتقل می‌کنند. تحقیق مشابهی در مرکز سیاستگذاری سلامت و جامعه دانشگاه برایتون نیز همین نظر را تقویت می‌کند. این تحقیق به شکل تجربی نشان می‌دهد که بر خلاف ادعای دوربین‌دوستان، خشونت و ناامنی و بی‌نظمی در مناطقی که دوربین در آن‌ها کار گذاشته شده نه فقط کم نشده که در حال افزایش نسبی هم هست.

اما مخالف من با نصب دوربین در شهر توسط پلیس، تنها ناظر به ناکارایی آن برای کشف یا پیگشری از جرم نیست. بحث مهمتری هم مطرح است. چه کسی تعیین می‌کند که دوربین‌ها چگونه مورد استفاده قرار خواهند گرفت و چه کسی به ناظران دوربین‌ها، نظارت خواهد کرد؟ کشورهای دیگر دنیا و در راس آن‌ها انگلستان، این تجربه را از سر گذرانده‌اند. چند سال قبل یکی از کاربران دوربین‌های پلیس میدگلامورگان انگلستان، به دلیل بیش از دویست مورد استفاده از دوربین برای دید زدن زنان و ایجاد مزاحمت برای آن‌ها دادگاهی شد. چه کسی تضمین می‌دهد که اتفاق مشابهی نیافتد؟ بحث حریم شخصی بسیار مهم است. آیا پلیس حق دارد هر گوشه از حرکات یک شهروند را که خواست زیر نظر بگیرد تا شاید بتواند جرمی را کشف کند؟ آیا حق دارد به مکالمات دو نفر در یک رستوران حتی پیش از اینکه به چیزی متهم شده باشند گوش بدهد؟ آیا حق دارد برای خواندن پیامک‌های دریافتی و ارسالی افراد منتظر برای مترو، روی صفحه گوشی افراد زوم کند تا شاید بتواند از یک جرم احتمالی پیشگیری کند؟

خوشبختانه در بسیاری کشورها دادگاه‌ها رای داده‌اند که مردم در فضای عمومی هم حوزه شخصی‌ای دارند که باید توسط دولت رعایت شود. علاوه بر خصوصی شمردن حریم افراد در محیط‌های عمومی، برای نمونه قانون حفاظت از داده‌های ۱۹۹۸ انگلستان می‌گوید که دسترسی گروه‌های مختلف به اطلاعات دوربین‌ها باید کاملا تحت نظارت مراجع دموکراتیک قرار بگیرد و بنا به این قانون، هر گروهی که بخواهد به تصاویر سطح شهر دسترسی یابد، ملزم به دریافت مجوز از آژانس حفاظت داده‌ها است. قوانین تکمیلی هم روی نصب دوربین در سطح شهر محدودیت اعمال می‌کنند و آن را منوط به کسب مجوز می‌دانند و تاکید می‌کنند که هر فیلم ضبط شده از سطح شهر، بعد از چه مدتی باید از آرشیو حذف گردد. این ایده برای پیشگیری از وضعیتی است که با داشتن آرشیوی عظیم از تصاویر و اتفاقات تمام شهر در تمام زمان‌ها، گروه مسلط بتواند همیشه رقیبانش را به بهانه‌های مختلف از میدان به در کند یا تک تک حرکات آن‌ها را زیرنظر قرار بدهد بدون اینکه کسی بر ناظران، نظارت کند.

برای من کاملا قابل درک است که کسی بخواهد در شهر تهران، دوربین کار بگذارد. کاملا هم مثبت می‌دانم اگر کسی به دنبال کاهش جرم در این شهر بی اخلاق باشد. اما چیزی که درک نمی‌کنم عدم مراجعه به تجربیات دیگر کشورها، عدم استفاده از تحقیقات علمی انجام شده جهانی و عدم سفارش تحقیق به نهادهای تحقیقاتی کارا و بی طرف محلی است. چیزی که مشخص است این است که کاهش جرم در یک جامعه وابسته است به پیروی اعضای آن از قرارداد اجتماعی جاری؛ اگر مردم به قوانین نوشته و نانوشته‌ای که باعث اتصال آن‌ها به یکدیگر می‌شوند معتقد باشند و وجدان و آگاهی خود را بر آن ناظر ببینند، جرم در جامعه کاهش می‌یابد. در مقابل اگر فقر، اعتیاد، عدم امید به آینده، بی‌ثباتی، بی‌اعتقادی به اخلاق و غیره در جامعه گسترده شود یا قوانین بدون توجه به الگوهای رفتاری پذیرفته شده و مرسوم تعریف شوند، میزان وقوع جرم هم در جامعه زیاد می‌شود. در چنین شرایطی، تاکید بر دوربین یعنی تضعیف باور به وجدان و تلقین این واقعیت که در این جامعه افراد جرم مرتکب نمی‌شوند چون پلیس در این لحظه مشغول نگاه کردن آن‌ها است. حداقل تا وقتی صحبت از پیشگیری از جرایم خیابانی باشد، این مخرب‌ترین تبلیغ است و بر اساس تحقیقات و تجربیات، کاملا ناکارا.

مرتبط انگلیسی: مقاله عالی کوری دکترو در گاردین