الگوی درآمدزایی: اول ممنوع می کنیم بعد برای پولدارها آزاد

فضای پارک

اینجا خیابون گاندی است. جلوی شرکت ما. تا چند هفته قبل پارک کردن توش مساوی بود با حمل با جرثقیل چون این خیابون باریک بود و دو طرفش پارک کردن باعث اختلاف در عبور و مرور می شد.

اما از این هفته چند تا خط روی زمین کشیدن و یکسری دستگاه «هوشمند» هم گذاشتن که اگر بخواین پارک کنین می تونین کارت بکشین و به شرطی که به ازای هر ساعت پارک فلان تومن پول بدین، مشکل عرض خیابون حل می شه و هر چقدر که پولش رو بدین می تونین ماشینتون رو اینجا پارک کنین و اسمش هم شده «تقسیم عادلانه فضای پارک شهری».

طرح محدوده ترافیک

طرح ترافیک هم دقیقا همینه. درست شد تا بخش مرکزی شهر کمتر شلوغ و آلوده باشه و به یکسری مشاغل خاص کارت رایگان دادن که حق داشته باشن داخل بشن. این روزها اون مشاغل خاص باید پول بدن و بقیه هم اگر پول بدن می تونن کارت ورود بخرن و ظاهرا اگر پول داده باشیم، مشکل آلودگی هوا و شلوغی و غیره یک موضوع فرعی قابل اغماض تبدیل می شه.

خودرو

واردات خودرو ممنوع شد چون یک کشور انقلابی و عدالت دوست و مردمی و غیره و غیره نیازی به خودروی آخرین مدل گرون نداره. بعد که این ممنوعیت جا افتاد،‌ با ۱۰۰٪ مالیات خودروی لوکس وارد می کنیم و اونایی که تو این مدت به پولدارهای جامعه تبدیل شدن می خرنش.

بنزین

بنزین رو کارتی می کنیم با کلی ادعا که این ربطی به جیره بندی نداره و بعد که کارت ها رو دادیم جیره بندی می کنیم چون بنزین کم دارین و هوا آلوده است و عدالت مهمه و غیره و غیره و همین که جا افتاد اعلام می کنیم که حالا هر کس دو برابر پول بده می تونه هر چقدر بخواد بنزین بزنه.

صدها و هزاران مثال دیگه



قانون کلی ساده است

یک چیزی رو با شعارهای قشنگ یا اگر نشد به زور ممنوع می کنیم و بعد که ممنوع بودنش جا افتاد هر کس پولش رو داشت می تونه پول بده و ازش استفاده کنه.