اوبونتو هر شش ماه یکبار منتشر می شه. این انتشار در سراسر جهان جشنهای انتشاری به همراه داره که توسط جامعه کاربری این توزیع محبوب برگزار می شن. توی ایران هم سالها است این جریان ادامه داره و با اومدن هر اوبونتوی جدید، بهانه خوبی داریم که دور هم جمع بشیم.
جشن امسال با همکاری خیلی خوب بچههای ACM دانشکده کامپیوتر دانشگاه تهران و مثل همیشه با حمایت دلگرم کننده شرکت رمیس و بخش آموزشی اون یعنی ارژنگ برگزار شد. صبح کارگاهها برگزار شد که به نظرم از همه سالهای قبل بهتر بود و بعدش هم همه توی سالن اصلی جمع شدیم و سخنرانیها رو گوش کردیم و در نهایت هم ناهار و عکسهای یادگاری و خداحافظی.
با خیلی ها حرف زدم و از همایش راضی بودن ولی صداهای بلندی انتقادی رو هم میشنیدیم. معلومه که هر چیزی همیشه می تونه بهتر بشه یا حتی می تونسته بهتر باشه و این ما هستیم که باید برای بهتر کردنش دست به دست هم بدیم. من به عنوان یکی از کسانی که از پشت صحنه جشنها هم خبر داره تلاش خیلی زیاد آدمهایی که برای اینکار نه پولی می گیرن و نه حتی در خیلی موارد اعتباری نصیبشون می شه رو دیدم و به نظرم این دوره یکی از بهترینها بود. برای توضیحات بیشتر میخوام چند نکته رو به شکل مستقل متذکر بشم که بتونیم اون طرف داستان رو هم ببینیم و در ضمن تلاش کنیم هر همایش از قبلی بهتر بشه.
مشکلات فنی
همه بچههای برگزار کننده از بچهها دانشگاه تهران تا کسانی که ارائه داشتن هم مثل همه دوست دارن هیچ مشکل فنی در طول کنفرانس پیش نیاد. ولی خب مشکل همیشه پیش می یاد. ما باید در کنار هم با دوستی و مهربونی سعی کنیم مشکلات رو حل کنیم و حتی بهشون بخندیم. دست زدن جمعیت حین تلاش برای وصل کردن پروژکتور ایده خوبی بود و فضا رو تلطیف می کرد. هیچ کس اونجا متخصص صوتی تصویری یا پروژکتور نبود و مثل همه دانشگاههای دیگه کلا چند ساعتی سالن رو به آدم می دن و باید امیدوار باشیم که همه چیز درست کار کنه و اگر نکرد دور هم حلش کنیم.
ثبت نام
ثبت نام کارگاهها و پیش ثبت نام همایش از طریق اینترنت انجام شد ولی ثبت نام خود همایش در صبح روز همایش اتفاق می افتاد. این دو تا تا حدی با هم اشتباه شدن و خیلی از کسانی که فقط در گارگاهها ثبت نام کرده بودن فکر می کردن این ثبت نام برای همایش هم هست. هرچند که اصولا «ثبت نام» در این تیپ گردهمایی ها خیلی هم چیز قرص و محکمی نیست. بر خلاف دفعه پیش میزهای پذیرش بسیار منظم بود ولی بازهم متاسفانه خیلی ها بعد از ساعت ۹ در محل حاضر شدن و درخواست ثبت نام داشتن که کار رو سخت می کنه. البته من هنوز طرفدار این نظریه هستم که بهتره خیلی هم سخت گیر نباشیم در این مورد و اجازه بدیم آدم ها وقتی دیرتر می یان هم از کل همایش لذت ببرن.
سطح صحبتها و کارگاهها
به نظر من اینبار سطح کارگاه ها بسیار بهتر بود و سخنرانی ها هم خوب بودن. ممکنه یکی دو تا از سخنرانیها برای همه مخاطبین نبود یا کارگاهی به درد کسی نمی خورد ولی خب این در همه همایشها طبیعی است. مطمئنا می شه که بهتر بشه ولی نکته اینه که تیم برگزار کننده از هیچ کس نمی خواد که از قبل سخنرانی اش رو برای تایید به کسی بده در نتیجه طبیعی است که گاهی چیزهای غیرجذابی از توشون در بیاد. به هرحال در جشنهای بعدی همیشه سعی می شه کسانی که بهتر بودن تکرار بشن، موضوعات از قبل هماهنگی کلی داشته باشن و کسانی که خوب نبودن برای شرکت مجدد نیازمند اصلاح باشن.
نظم – زمان بندی
متاسفانه زمانبندی این برنامه خیلی فشرده است چون می خوایم تا ظهر تموم بشه و ناهار آخرین مرحله اش باشه. معمولا امکان اجرای یک برنامه صبح و بعد از ظهر نیست و در نهایت مجبوریم صبح کارگاه باشن و بعدش سالن عمومی و بعدش ناهار و تمام. در چنین برنامه فشرده ای کافیه یک نفر سخنرانیاش رو طولانی کنه یا جمع شدن بچهها توی سالن طول بکشه و .. تا برنامه دچار مشکل زمان بندی بشه. این رو باید هر بار اصلاح کرد و سعی کرد که بهتر باشیم. اما از اونطرف مساله دیگهای هم هست: آخر یک کارگاه چند نفر می خوان بیشتر بدونن و سوال بپرسن یا چند نفر می خوان تو حیاط عکس بگیرن یا گپ بزنن یا برن استیکر بردارن. آیا باید اینها رو ممنوع کرد؟
نظم – ناهار و صندلی و …
ادعای صحیحی است اگر بگیم «من که ثبت نام کردم چرا باید صندلی نداشته باشم؟». هیچ جواب خیلی قانع کننده ای هم براش نیست. اما از اونطرف باید ببینیم مشکل اجرا چیه: مساله اینه که خیلی ها بدون ثبت نام می یان، خیلی ها که بعد از پر شدن ظرفیت به ثبت نام نرسیدن می یان و خیلی ها با دوستاشون می یان. همه هم دوست دارن کارگاه ها رو شرکت کنن، غذا بخورن و تو سالن اصلی باشن. اینجا با یک مساله پیچیده طرفیم: هر چقدر سخت تر بگیریم نظم بهتر می شه ولی افراد بیشتری از حضور در جشن جا می مونن و هر چقدر راحتتر بگیریم در حق کسانی که زودتر ثبت نام کردن جفا می شه ولی در عوض به همه سهم کوچیکتری از کیک می رسه. واقعا اینکه کجا باید پیچ رو بست رو من هم نمی دونم اما این رو مطمئن هستم که ترجیح می دم در یک سالن گرم و شلوغ باشم ولی همگان و با درهای باز باشم تا در یک جای مرتب و منظم که درش روی کسانی که دیر رسیدن یا خبر نداشتن بسته است. اگر قرار بود نشست کارآفرینان برتر خاور میانه یا مثلا گردهمایی ائمه جمعه رو برگزار کنیم خب باید نظم رو در حد اعلاء می گرفتیم و کارآفرین یا امام جمعه ای که سرخود می اومد رو راه نمی دادیم ولی وقتی با جامعه لینوکس طرفیم، از نظر من بهتره همدلی بیشتری داشته باشیم و اجازه بدیم در قبال گرما و شلوغی، همه فرصت شرکت داشته باشن؛ بخصوص که ثبت نام هم راحت و عمومی است و مایی که ثبت نام کردیم تفاوتمون با کسی که ثبت نام نکرده احتمالا فقط دیدن زودتر اعلامیه جشن است.
از اونطرف کسانی که ثبت نام نکردن بهتره حواسشون به این نکته باشه و خودشون رعایت کنن که اولویت ها با کسانی است که ثبت نام کردن. مثلا ما توی همین جشن مواردی داشتیم که بدون ثبت نام ناراضی بودن از اینکه چرا ناهار بهشون نمی رسه و حتی از یکی شنیدم که «خب پولش رو بگیرین ولی غذا بدین» (:
من با خوشحالی می تونم بگم که مدافع این نظریه هستم که این همایش ها نباید نظم آهنین داشته باشه و سیال بودنش بخشی از فرهنگش است. درست همونطور که در دنیای لینوکس ادعای اینکه «همه جمع بشن یک توزیع خوب بدن» اشتباهه و قدرت این سیستم در سیال بودنش، شاخه شاخه بودنش و روند هماهنگ با طبیعت اون است.
در حوزه نظم به نظرم کار خیلی خوب تیم برگزار کننده در مورد کارگاهها بود. با کمال دوستی و احترام، ابتدا فقط کسانی که ثبت نام کرده بودن اجازه داخل شدن به کارگاهّها رو داشتن ولی بعد از اینکه چند دقیقه ای از شروع کارگاهها گذشت، در صورت بودن صندلی خالی بقیه هم وارد شدن و نشستن – از جمله خودم.
خروجیها
به دلایلی نامشخص ما هیچ وقت نتونستیم فیلم جشنهای قبلی رو بگیریم. در مواردی برگزار کنندهها تکههایی از فیلمها رو منتشر کردن ولی هیچ وقت فیلمهای کامل منتشر نشده. اینبار سعی شده در هماهنگی با بچههای خوب ACM دانشگاه تهران، فیلمها به طور کامل روی اینترنت منتشر بشه. منتظر هستیم ببینیم چی می شه (: به نظرم این بخش می تونه برای خیلی از کسایی که نیومدن، لذت بخش باشه – بخصوص کارگاهها.
اشکالات
اصلی ترین اشکال در این همایش سخنرانی نامرتبط اسپانسر، گرم بودن سالن و ویدئوی نامرتبط ای سی ام بود که به نظرم بعد از دیدن اشکالات می تونست اصولا پخش نشه (: با غذا هم به نظرم باحالتر بود یک چیزی مثل ماست یا سالاد بدن که خب چون سلف دانشگاهه نمی دونم چطوری می شه درخواست کرد. همچنین به جای آب میوه شخصا چایی و قهوه رو ترجیح می دم.
به نظر من این یکی از بهترین جشنهای انتشار اوبونتو بود و مثل همیشه هدف اصلیاش دور هم جمع شدن، دیدن و گپ و گفت. ممنون از همه و می دونیم که همیشه کاستی هست و ما هم مطمئنا دوست داریم در سالنی بزرگ با بهترین غذاها و همه چیز مجانی و بهترین امکانات فنی جشن بگیریم ولی با شرایطی که داریم به نظرم جشنی واقعا عالی بود. یادمون باشه که فرق جامعه لینوکس با خیلی جاهای دیگه در همین فرهنگ همراهی عمومی و مشارکت در بهتر کردن دنیا است. جشن بعدی می بینمتون (:
اشاره: در کامنت ها با دوستان حرف می زنیم. ظاهرا بعضی ها می گن بیشتر از ظرفیت سالن برای سالن ثبت نام شده بود که اگر اینطوره (هنوز چک نکردم با برگزار کننده ها) کاملا اشتباهه. از اونطرف راهکار دادن هم مهمه. معلومه که غذا باید به کسانی که ثبت نام کردن برسه ولی راهکار چیه؟ موافقین به کسانی که ثبت نام نکردن غذا ندیم؟ معقوله که در سالن اصلی کسانی که ثبت نام کردن باید جا داشته باشن ولی راهکار چیه؟ نگهبان جلوی در سالن، چک کنه و کسانی که کارت ندارن رو راه نده تا اول همه برن؟