«برابری؟ یعنی همه برن دانشگاه خواجه نصیر؟ همه یه حقوق بگیرن؟ مگه می شه؟»
این مغلطه ای است که معمولا وقتی از برابری حرف می زنیم درگیرش می شیم. یا حتی اون بحث خنده دار تر که «ما با تساوی موافقیم، ولی با تشابه مخالفیم» که دیگه فکر کنم الان بچه های دبستانی رو هم به خنده بندازه. تقریبا همه در پایه ریاضی خونده ایم که که «دو چیز مساوی حتما مشابه هستند ولی دو چیز مشابه الزاما مساوی نیستند» (:
وقتی ما از «تساوی» حرف می زنیم در واقع از تساوی حقوق و فرصتها حرف می زنیم. اینکه یک نفر به خاطر سیاه پوست بودن، به خاطر بهایی بودن، به خاطر زن بودن، به خاطر مهاجر بودن، به خاطر شکل حجابش و … از حقوق کمتر/بیشتری از دیگران برخوردار باشه یعنی بی عدالتی و نابرابری. بحث های ریزی در این جریان هست ولی خوشبختانه در کل توی کشوری زندگی می کنیم که هیچ کدوم یکی از اینها محترم نیست و ما دیگه درگیر اون پیچیدگی ها نمیشیم (:
اینم اضافه کنم که این «حقوق» شامل چیزهایی پایه ای مثل حق دسترسی به حمل و نقل، آموش، بهداشت، خونه و غذا است تا چیزهایی رده بالاتر مثل حق ابراز خود، دسترسی به اینترنت آزاد و … و یک روش خوب برای تضمینشون اینه که قانون خالی از کلماتی مثل «نژاد» و «زن و مرد» و … بشه و به جای اینها از کلمه «هر انسان» ا ستفاده کنه.
هشت مارس شما مبارک؛ روزی که زنان و مردان معتقد به حقوق انسانی، سعی می کنن این عقیده که زنان هم انسان هستند و حقوق و فرصت هایی مشابه مردها دارن رو جا بندازن، جشن بگیرن و یادآوری کنن.
مرتبط
– آیا شما یک فمنیست هستید؟ یک تست ساده
– یک چارت ساده، آیا شما فمنیست هستید؟
– یک خبر براتون دارم