تجربه خرید و استفاده از نیمچرخه (هف بایک یا هاف بایک) و کامنتی که دیجیکالا منتشر نکرد

اولین بار که عکس هف بایک رو دیدم، به نظر چیز مهملی بود:

ولی وقتی در موردش خوندم به نظر چیز کول و باحالی می‌اومد. هف بایک توی کیک استارتر شروع شد و خیلی سریع تونست ۸۰هزار دلار مورد نظرش رو به دست بیاره و تولید رو شروع کنه. ایده اصلی یک دوچرخه واقعا جدید بود. اکثر دوچرخه‌های ابداعی قبلی، روی ایده اصلی دوچرخه یا اسکوتر سوار بودن ولی اینجا واقعا با یک وسیله بین اسکوتر و دوچرخه طرف هستیم. یک سیستم قابل رکاب زنی بدون زین و بدون فرمون که می‌شه تقریبا مثل دوچرخه سوارش شد.

ویدئوهای خود سایت هف بایک بسیار هیجان انگیز بودن ولی همه ریویوهای دیگه می‌گفتن که سوار شدن به این سادگی ها نیست و انرژی زیادی هم می‌بره. منم بالاخره با توجه به اینکه تمام پولم توی بانک است و ارزشش روز به روز در حال نزدیکتر شدن به صفر، گفتم یه هف بایک از دیجی کالا می‌خرم و لذتش رو می‌برم. واقعا به عنوان یک اسباب بازی. قیمتش اون موقع ۱.۵ میلیون بود که می‌شد تقریبا ۱۲۰ دلار. یک سرچ سریع توی کپی فروشی های چین نشون می داد که می‌شه ۱۰۰۰تا از کپی این محصول رو به قیمت تقریبا دونه ای ۱۰۰ دلار خرید.

نیمچرخه من بعد از یک هفته رسید و سر همش کردم. سر هم کردنش نیاز به آچار آلن و سفت کردن هفت هشت تا جا و باد کردن چرخ‌ها داشت. آچار آلن مناسب توی جعبه بود و شما فقط نیاز به یک تلمبه شخصی دارین. کمی تمرین توی خونه ثابت کرد که واقعا با دوچرخه فرق داره و نیازمند یادگیری مستقل است. اما کلیت کار راحته: کمی سرعت می گیرین. روی هف بایک می‌ایستین. وزنتون رو روی دسته نمی ندازین و برای پیچیدن کمی وزنتون رو به چپ و راست می دین، البته بعد از اینکه یاد گرفتین در خط مستقیم رکاب بزنین. معلومه که در ۴۰ سالگی باید مثل یک بچه برین تو کوچه خلوت یا پارک تمرین کنین (:

بعد از در کل حدود یک ساعت تمرین به اینجا می‌رسین:

(و البته معلومه که بهتره کلاه داشته باشین و نداشتنش در اینجا اشتباهه)

همونطور که می‌بینین وسیله قرار نیست جای دوچرخه رو بگیره. بیشتر برای فان است و خب البته بسیار جمع و جورتر از دوچرخه و عالی برای حمل و نقل. مشکل اصلی این کپی چینی اینه که ترمزهاش عملا نمی‌گیرن. یعنی وقتی وزن شما روی نیمچرخه است، ترمزها تقریبا هیچ فایده ای ندارن و این باعث می شه در دنیای واقعی عملا نتونین سوار چنین چیزی بشین. برنامه من براش اینه که هاب چرخ جلو رو با هاب‌هایی که ترمز سر خود هستن عوض کنم تا با فشار معکوس روی رکاب‌ها بشه ترمز کرد.

راستی.. در این مورد این کامنت رو هم برای دیجیکالا گذاشتم که پذیرفته نشد:

هف بایک (نیمچرخه) ابزار جالبیه. از وقتی در جهان معرفی شد توجه زیادی رو جلب کرد و وقتی تولید شد حسابی فروخت. محصول اصلی حدود ۵۰۰ یورو قیمتشه و اینجا با یک کپی چینی از ایده اصلی روبرو هستیم که کیفیت ساخت بسیار خوبی داره. بر خلاف متن بررسی،‌ وزنش ۱۰.۵ کیلو است که بسیار جذابش می کنه و بر خلاف نمونه اصلی، سایز بندی نداره ولی از قد ۱۶۰ تا ۱۸۰ به شکل معقولی می تونن ازش سواری بگیرن. یاد گرفتنش کمی بامزه است و نیاز به یه ساعت تمرین داره و بعدش هم دو سه روز طول می کشه تا بهش در حد معقولی تسلط پیدا کنین. نداشتن دنده قابل تحمله ولی نداشتن ترمزی که بتونه این ابزار رو واقعا نگه داره، باعث می شه چیزی بیشتر از یک وسیله فان برای بازی در چند صد متر نباشه. البته من دارم سعی می کنم روی مال خودم ترمز قوی تری ببندم و هاب چرخ جلو رو هم با یک هاب ۷ دنده ای عوض کنم تا بتونم واقعا توی شهر سوارش بشم.

دقیقا نمی‌دونم چرا. شاید به خاطر اشاره به قیمت یورویی محصول اصلی. به هرحال الان بدون اون دوباره فرستادم ببینم نظرشون چیه.

آپدیت: کامنت رو دوباره با حذف بخش های مربوط به قیمت ارسال کردم و پذیرفته شده الان.

آیا توصیه‌اش می‌کنم؟

من اینو با ایده فان خریدم. هم برای تجربه خودم و هم اینکه چیزی است که هر جا ببرینش، اکثر آدم‌ها دوست خواهند داشت یک امتحانی باهاش بکنن. من به چنین چیزی اینطوری نگاه می‌کنم که «چقدر فان رو در طول چه زمانی می‌تونه درست کنه». این چیزیه که حتی اگر ۲۰ سال بعد تو انبار هم پیداش کنین، می‌تونین باهاش بخندین. البته قیمت ۱.۵ میلیون برای چنین هدفی شاید الان زیاد باشه ولی خب من حقوق همیشه من به ریال توی بانک خوابیده و احتمالا روزی ۱.۵ میلیون از ارزشش کم می شه و این نگرانی‌ها رو کمرنگ‌تر می‌کنه. اما اگر به فکر سوار شدن جدی به نیمچرخه یا هاف بایک هستین، باید بگم که احتمالا خیلی عملی نیست. حتی اگر یک سیستم ترمز درست و حسابی بهش وصل کنم، این وسیله کارایی خیلی کمتری از دوچرخه داره و احتمالا بیشتر از چند کیلومتر رو نمی شه باهاش رفت و پیچ های تند رو نمی تونه بزنه و غیره و غیره. ایده آل من اگر بتونم بهش ترمز وصل کنم اینه که در مسیرهایی که از مترو رد می شیم یا مثلا اگر جایی می رم که ممکنه بخوام در حوالی اش گردش کنم، از این استفاده کنم. تازه اگر بتونم بهش ترمز درست وصل کنم.