ایستر-اِگ برنامه‌نویسی در سیلیکون ولی سیزن سه، قسمت یک

رسم خوبی در دنیای قدیم نرم‌افزار بود که طبق اون برنامه‌نویس‌ها ایستر-اِگ توی برنامه‌ها می‌ذاشتن: قطعاتی که وقتی کار خاصی می‌کردین، کار خاصی می‌کردن. مثلا ممکن بود یک برنامه حسابداری همیشه طبیعی کار کنه ولی اگر ترکیبی از پنج کلید رو پشت هم بزنین، یک بازی کوچیک توش ظاهر بشه. یا مثلا این روزها اگر عبارت do a barrel roll رو درگوگل سرچ کنین…

این ایستر-اِگ های جذاب، به دلایل مختلف در دنیای نرم‌افزار در حال محو شدن هستن ولی هنوز حضوری پر رنگ توی سینما و فیلم دارن. دیشب به شکل اتفاقی با یکیشون روبرو شدم.

اگر با سریال سیلیکون ولی آشنا باشین می‌دونین که سریالی است با فضای کمدی که به فراز و نشیب‌های یک استارتاپ فشرده سازی دیتا می‌پردازه. خود سریال نکات بسیار خنده داری داره ولی در کل روند داستانی‌اش خیلی قابل پیش بینی و سینوسی است و تکراری. اما من وقتی تو خونه هستم، معمولا سریالی، فیلمی چیزی می‌ذارم پخش بشه و دیشب نوبت به سیلیکون ولی رسید و سیزن ۳. در همون ابتداش گیلفویل و دینش سعی می‌کنن از کد ریچارد سر در بیارن. کد اینه:

و وقتی سعی می‌کنین بخونین خیلی راحت نیست. حتی مثلا می‌تونین دقیق‌تر نگاه کنین که تابع main وسط خط گذاشته شده تا به راحتی نبینین که عملا یک تابع داریم که ۱۷ بار صدا زده می‌شه که توش یک کد هگز شیفت داده شده … خوندنش سخته.. پس تایپش می کنیم:


➜ /tmp cat sv.c
typedef void enc_cfg_t;
typedef int enc_cfg2_t;
typedef __int128_t dcf_t;
enc_cfg_t _ctx_iface(dcf_t s, enc_cfg2_t i){
int c = (((s & ((dcf_t)0x1FULL << i * 5)) >> i * 5) + 65);
printf("%c", c); }
enc_cfg2_t main() {
for (int i=0; i<17; i++){
_ctx_iface(0x79481E6BBCC01223 + ((dcf_t)0x1222DC << 64), i);
}
}

و واقعا کمپایل می‌شه:

➜  /tmp gcc sv.c
sv.c:7:5: warning: implicitly declaring library function 'printf' with type
      'int (const char *, ...)' [-Wimplicit-function-declaration]
    printf("%c", c); }
    ^
sv.c:7:5: note: include the header  or explicitly provide a declaration for
      'printf'
1 warning generated.

و اجرا:

➜  /tmp ./a.out
DREAM_ON_ASSHOLES

و سریال با این کد مخفی شده توش، بامزه‌تر می‌شه. این در واقع پیامی است که برنامه نویس قبلی برای این دوستان گذاشته ولی احتمالا کمتر از یک هزارم بینندگان ممکنه روزی ببیننش و بخندن. درست مثل کار اپل که اسم سازندگان اولیه رو «توی» بدنه دستگاه حک کرده بود.

در یک سرچ سریع دیدم که افراد دیگه‌ هم اینو تست کردن و خندیدن (: البته هنوزم بامزه‌ترین موجود این سریال اریک باخمن است و نبودنش بدترین تصمیم سازنده‌ها.