داستان ما و مخابرات؛ کمدی درام مصور در دو پرده

پرده اول:

دیشب خیلی دیر خوابیدیم. صبح اول وقت با صدای اس ام اس موبایل لیلا بیدار می شیم. چون دیشب کار مهمی در دست اقدام بوده خودمون رو به موبایل می رسونیم. شجره طوبی است:


پرده دوم:

به فکرم می رسه حداقل یک ایمیل بزنم و شکایت کنم که این چه وضعیه که برای موبایلی تبلیغ می یاد که پول خرید دستگاه هاش رو من دادم، دویست برابر قیمت افغانستان پول سیم کارت دادم، شش هزار تومن در ماه پول انواع سرویس های مسخره می دم، حقوق کارمنداش رو دارن از پول نفت و مالیات من می دن و برای هر دقیقه اش هم باید کلی پول بدم.

«همراه اول» رو سرچ می کنم و می رم به سایت tct.ir و بخش
ارتباط با مسوولین رو کلیک می کنم:


اوج کمدی درام ما اینجاست که نه صفحه با ریفرش کردن درست می شه و نه می شه رو چیزی کلیک کرد.