هفته قبل هفته شوک در دنیای نرمافزارهای آزاد بود. نه! منظورم جریان آزار جنسی به نویسنده وبلاگ نردچیک و عضو هیات اجرایی کنفرانس آپاچی نیست. بدون شک آن اتفاق بزرگترین و بدترین شوک ممکن در دنیای نرمافزارهای آزاد بود. حداقل انتظار من این است که جایی که شعارمان این است که آزادی نرمافزار یک فرهنگ است، آدمها باید کمی فرق کنند و به خاطر یک لباس متفاوت یا کمی خوشگذرانی شبانه به خودشان این اجازه را ندهند که به حریم یک نفر دیگر تجاوز کنند. البته بخش بزرگی از این انتظار با نوشته شدن مطلب در وبلاگ نردچیک و نام بردن از فرد خاطی برآورده شد.
به هرحال.. بحث در مورد یک شوک دیگر است. بازهم اوبونتو و بازهم شاتلورث که اینبار دو خبر تکان دهنده داشت. اولی عبارت بود از اینکه گنو/لینوکس اوبونتو از نسخه بعد، به جای گنوم معمول از محیط یونیتی استفاده خواهد کرد. هنوز مشغول هضم این خبر بودیم که یک اعلامیه دیگر از آفریقای جنوبی، ضربه کاری را فرو آورد: در ابونتوی آینده، چیزی به نام ویلند، جای سرویس دهنده گرافیکی ایکس را خواهد گرفت.
این دو خبر در کنار هم کافی هستند تا در صورت وقوع، اوبونتوهای بعدی را به متفاوتترین گنو/لینوکسی تبدیل کنند که در جهان وجود دارد. گنو/لینوکسهای بسیاری در دنیا هست، از توزیعهای زیر صد مگابایتی گرفته تا توزیعهایی مانند سورس میج که مدیربستههای مبتنی بر بش اسکریپت دارند اما واقعا اینکه یک توزیع از محیط آشنا و شناخته و آزمایش شده گنوم به یک محیط کاملا جدید و آزمایش پس نداده مثل یونیتی مهاجرت کند اقدام عجیبی است و اگر آن را اضافه کنید به کنار گذاشتن محیط ایکس بیست و شش ساله (بعله! درست تایپ شده و درست خواندهاید؛ بیست و شش ساله) که فراهم کننده پایه گرافیکی رابط کاربری است و رفتن به سراغ یک سیستم جدید و بازهم به اندازه کافی آزمایش پس نداده به نام ویلند، متوجه خواهید شد که اوبونتوی بعدی بی هیچ شکی انقلابیترین گنو/لینوکس حاضر در جهان خواهد بود.
این اتفاق عجیب، یا ناشی از بازارسنجی و آیندهنگری موشکافانه یک شرکت تجاری بزرگ است یا حاصل جاهطلبی و تصمیمات ریسکدار یک آدم اهل مخاطره و تنوعطلب که دوست دارد بر خلاف جهت جریان آب شنا کند. خیلی از وبلاگها و متخصصین، این تصمیمات را بسیار خطرناک ارزیابی کرده و حتی با اشاره به تصمیمات نامناسب اوبونتو در گذشته، این را زمین زننده شرکت دانستهاند. اما حتی اگر کلیت جریان نیز خوب تمام نشود، یک فایده بسیار بزرگ این اتفاق روحیهای است که کانونیکال به توسعهدهندگان داده. واقعا یک برنامهنویس با چه انگیزهای جز اینکه اوبونتو علاقمند به مهاجرت از ایکس به چیزی جدیدی است، ممکن است در پروژهای مانند ویلند مشارکت کند؟ این تصمیم شاتلورث، چراغ سبزی است به شروع پروژههای جدید و نترسیدن از اسمهای بزرگ در دنیای آزاد و از این نظر، بسیار ارزشمند برای آینده گنو/لینوکس و به طور عام، آزادی نرمافزار.