بعد از نوشتن راهنمای ویکی لیکس برای خبرنگاران، سوالهای دیگهای هم مطرح شده.. و چه کسی است که به سینا جواب نده؟ حتی اگر شکسته نفسی کرده باشه (:
با این اوصاف، چرا اسم ویکی لیکس و آسانژ با هم گره خورده؟
آسانژ سردبیر و سخنگوی ویکی لیکس است. همینطور موسس آن در سال ۲۰۰۶ و عضو هیات مشورتی آن. به خاطر همه این سمتها و همینطور جایزههای خبرنگاری که به خاطر کارهای ویکی لیکس برده، منطقی است چهره اصلیاش شناخته بشود. البته نظر شخصی من را بخواهید، ظاهر فتوژنیک و خونسردی او هم در مشهورشدنش بی تاثیر نبوده (: او خودش را «موسس» ویکی لیکس نمیخواند اما این موضوع یک واقعیت تاریخی غیرقابل فرار است (:
آیا منابع مالی دیگه ای به جز اهدای مالی (دونیشن) برای ویکی لیکس وجود داره؟
این یک سوال حسابی است که جالبه کمتر پرسیده می شه (: راستش رو بخوای من همیشه اینو دنبال می کردم و برام جالب بوده. یک سایت و سازمان مثل ویکی لیکس شوخی نیست و بدون شک پول زیادی برای چرخشش میخواد (تخمین شخصی؟ بیشتر از صد هزار یورو سالانه فقط برای وب سایت) و حداقل صد هزار تای دیگه برای کسانی که وبسایت رو فعال نگه میدارن. این مستقل است از هزینه مدیران سایت و غیره و غیره (اگر درست یادم باشه ویکی لیکس یک هیات مدیره نه نفره داره).
اما این پول از کجا مییاد؟ ویکی لیکس بر خلاف شفافیتی که در دنیا گسترش می ده هیچ وقت این رو دقیق نمیگه. البته خیلی دقیق توضیح میدن که به چه دلایلی اینجا شفاف نیستن و تقریبا همه اش هم قابل حدس است. میگن اگر دقیق بگن از کی چقدر گرفتن طرف به دردسر می افته. اگر دقیقا بگن پول رو به کدوم سازمان حتی برای هاستینگ دادن، این سازمان به خطر می افته و غیره و غیره. واقعا اگر فرصت بشه یک مطلب کامل در این مورد مینویسم ولی سعی می کنم اینجا هم خلاصه بگم. اول اینکه ویکی لیکس با کمک مالی آدم ها و شاید سازمانها میچرخه. اما هیچ کس دقیق نمی دونه چقدر پول و توسط کی.
ویکی لیکس عمده پولش رو از طریق سازمان پیچیده ای مدیریت می کنه که توی آلمان قرار داره. این سازمان که به یاد یک هکر بنیاد Wau Holland نامگذاری شده، اجازه میده که آدمها بهش کمک مالی کنن و بعد با دریافت رسید خرج از ویکی لیکس، به اون پول میده. جالبه که این بنیاد نام پول دهنده ها رو افشا نمیکنه. در عین حال چون این بنیاد یک سازمان اجرایی نیست، قابل تعقیب قضایی به خاطر پولهایی که خرج میشه هم نیست. آسانگ دقیقا توضیح میده که به پولهای ویکی لیکس اونجا امن است چون دولت آلمان نمیتونه به پولهای ذخیره شده دسترسی داشته باشه.
اما شبکه پولی به همین محدود نشده. آسانگ میگه که توی استرالیا به شکل یک کتابخونه ثبت شدن، توی فرانسه یک بنیاد هستن، توی سوئد یک روزنامه هستن و توی آمریکا دو تا موسسه که مردم میتونن به جای مالیات به اونها کمک مالی کنن. این سازمانها و کتابخونهها و روزنامهها و غیره، بعلاوه کمکهای مالی از طریق وبسایت تقریبا نصف چرخش مالی ویکی لیکس رو ایجاد میکنند. بقیهاش به گفته آسانژ «آدمهایی که چند میلیونی پول دارند سراغ ما میآیند و میگویند میخواهند به ما ۶۰ هزار یا ۱۰۰ هزار پول بدهند.» فکر کنم اینها همون تیپ آدمهای لوتی هستن که به گفته علی آقا، به استیل آذین پول می دن (:
حالا اگر فرصتی شد بیشتر در این باب مینویسم (: ولی ویکی لیکس عملا با «دانیشن» زنده است و میچرخه. راستی اضافه کنم که پیپل گفته که کماکان امکان ارسال پول به ویکی لیکز وجود داره و ویکی لیکس هم گزینههای دیگه ارسال پول (حتی گزینه ارسال با پاکت پستی) رو فعال کرده تا بتونه هزینه این روزهای پرخرج رو تامین کنه.
منطقی هست که اگر جرم آسانژ 175 هزار دلار جریمه داره، 300 هزار دلار وثیقه بخوان؟
خب این رو باید حقوق دان نظر بده (: من نظری ندارم. در عین حال عدد میزان جریمه هنوز تایید نشده از جایی و فقط من یکی دو تا جا دیده بودمش.
چطوری اطمینان پیدا میکنن که اطلاعات موثق هست و رو سایت میذارن؟
خب این رو خودشون توضیح دادن. خلاصهاش اینه که با دقت زیاد همه چیز رو چک میکنن تا مطمئن بشن که سند واقعی است. مثلا از خودشون می پرسن که چه چیزهایی ثابت میکنه که واقعیه؟ چه کسی ممکنه بخواد چنین چیزی رو جعل کنه؟ همچنین از تکنیکهای خبرنگاری investigative در کنار روشهای مدرن و تکنولوژیک استفاده میشه تا صحت یک مدرک چک بشه. گاهی اینها داخلی هستن (مثلا اینکه هزینه تولید تقلبی این سند چیه و آیا با انگیزهها و منابع یک سازمان میخونه و …) و گاهی خارجی (آیا افراد مستقل ولی درگیر جریان، واقعی بودن سند رو تایید میکنن؟)
مشخصه که این روشها باعث صحت صد در صد همه مدارک نمیشن ولی انتشار اونها همزمان با بررسیهای انجام شده اولا به بقیه کردیت کارهاشون رو می ده و در عین حال بازدید کنندگان هم حق دارن خودشون در مورد اینکه می خوان یک مدرک رو قبول کنن یا نه تصمیم بگیرن (:
آیا سیستمش مثل ویکیه، همه میتونن ادیت کنن؟
ویکی لیکس اولها یک ویکی بود (به معنای مصطلحی که ترجمه می شه به قابل ادیت بودن توسط بازدیدکنندگان) ولی این روزها دیگه مراجعین نه میتونن توش کامنت بذارن و نه چیزی رو ادیت کنن یا صفحه به سایت اضافه و کم کنن. البته عبارت ویکی الزاما مترادف با امکان ادیت توسط خوانندگان نیست. ویکی یک ایده است برای امکان گسترش سریع یک سایت بدون نیاز به دانش فنی و برنامه ریزی اولیه در مورد تمام جزییات. اشتباه رایجی که ویکی حتما باید توسط خوانندگان قابل ادیت باشه از ویکی پدیا شروع شد و نرم افزار ویکی مدیا. قابل ادیت بودن یک سایت توسط خوانندگان ممکنه در یک ویکی فعال باشه و در یکی دیگه نه. من نمیدونم که در این لحظه ویکی لیکس از چه نرم افزاری برای صفحه بندی و سایت سازی استفاده می کنه ولی همونطور که دوستان در کامنتهای مطلب قبلی گفتن، هرچند ویکی لیکس در گذشته قابل ادیت توسط کاربران بود، الان دیگه نیست.