همچنین چاپ شده در روزنامه اعتماد ۲۰ مهر ۱۳۹۰
هفته قبل هفته جابز بود. کافی بود هر سایت یا شبکه اجتماعی را باز کنید تا چیزی در مورد جابز بخوانید؛ به احتمال زیاد توضیح زندگی کپی پیست شده یا متنی در این مورد که چقدر جابز انسان بزرگی بود و چه خدمتی به بشریت کرد و چگونه برای نویسنده همیشه یک الگو بوده و هست.
ولی از خیلی چیزها حرفی زده نشد، شاید به خاطر ناآگاهی نویسنده و شاید به خاطر اینکه گفتن یک چیزهایی در مجلس ختم درست نیست. بعضیها اما بدون تعارف بودند. استالمن (+ و بعد + ) و ایریکس، تعارف نکردند و نوشتند که اپل شرکتی غیرانسانی را اداره میکند. در شرایطی که شرکتی مثل اریکسون فقط به این خاطر که یکی از شرکتهای تابعهاش از کودکان زیر ۱۸ سال در کارخانه استفاده کرده بود به شکل رسمی معذرت خواهی کرد، اپل هنوز که هنوز است محصولاتش را کارخانههایی در چین میسازند که به گزارش خود اپل، کودکان زیر ۱۶ سال در آن شاغلند و کارگران زیر شعار شرکت یعنی «به اهداف میرسیم مگر اینکه خورشید دیگر طلوع نکند» گاهی تا ۱۵ ساعت در روز پشت خط تولید هستند. این کارگران دیگر به اندازه قبل خودکشی نمیکنند. نه فقط به خاطر تعهد موقع استخدام که به خاطر نرده هایی که روی پنجرههای طبقات بالا و خوابگاهها نصب شده.
نمیگویم جابز انسان بد یا خوبی است. میگویم که در جهان مدرن هیچ کس نمیتواند در همه چیزها الگو باشد. جهان بسیار پیچیدهتر شده و دیدگاه آدمها را رسانهها شکل میدهند. آدمها فکر میکنند جابز شخصا آیفون را طراحی کرده چون در رسانه جابز و آیفون یکی هستند. اما رسانهای دوست ندارد بگوید که جابز تا دو سال حاضر نبود خرج فرزندش را بپردازد تا در نهایت مادر مجبور شد در دادگاه ثابت کند که دختر جابز، دختر جابز است. یا مثلا این روزها رسانهها دوست ندارند بگویند که جابز از نظر فنی اپل را نساخت. هکری به اسم وزنیاک بود که اپلها را طراحی میکرد. هکری که مثل جابز موسس اپل بود ولی بعدها فقط به عنوان یک مهندس ساده به شرکت بازگشت و حالا حتی برای دریافت محصولات جدید شرکتش، مثل همه مردم «معمولی» شب تا صبح جلوی فروشگاه در نوبت میایستد.
ما عادت کردهایم به الگوی کامل داشتن اما خوشبختانه باید مطمئن باشیم که در بین انسانهای زنده، این الگو پیدا نخواهد شد. از نظر من هم جابز یک اسطوره تجاری بود. او دو شرکت را به عظمت غیرقابل باور رساند – آنهم در مقابل رقبایی بسیار جا افتاده. او تقریبا خوش تیپ بود، ارائهاش عالی بود و به همراه شرکت عظیمش میتوانست چیزهای جدیدی بسازد و به آدمها بقبولاند که این دقیقا چیزی است که تا امروز بدون اینکه بدانند لازم داشتهاند. در این بخش، جابز نه فقط الگو که میتواند یک مرجع درسی هم باشد. اما در کارهای فنی و زندگی نه. خود جابز میگوید که معتقد است جهان را تغییر نداده. اپل زمانی جوان بود. جوانها دوست دارند به جوانی اپل بچسند و نخوانند که الگویشان در چهل سالگی گفت «مشکل این است که من حالا چهل ساله شدهام. تکنولوژی و این جور چیزها دنیا را تغییر نمیدهد. واقعا تغییر نمیدهد. این حرف شاید دل خیلیها را بشکند. بچهدار که بشوید دیدتان به دنیا تغییر میکند. ما به دنیا میآییم، مدت کوتاهی زندگی میکنیم و میمیریم. مدتها همینطور بوده و تکنولوژی تاثیر چندانی بر آن ندارد.»