آفرین به همه دوستانی که ده سال پیش لاگ رو درست کردن، جلساتش رو گذاشتن و با همه پستی بلندی های محیط، ادامه اش دادن. جلسه بعدی گروه کاربران لینوکس تهران» مشهور به TehLug این پنج شنبه ۱۵ مرداد از ساعت ۹ تا یک و نیم برگزار می شه؛ شامل ۱۲ کارگاه از مبتدی تا پیشرفته و یک برنامه کوتاه در سالن ۳۰۰ نفره موسسه آموزش عالی خاتم در خیابون ملاصدرا… و بگین چی (: من تو این برنامه آخر حرف می زنم.. به شرطی که بخندین و شاد باشین (:
اگر دوست داشتین اطلاعات بیشتر در مورد جشن ده سالگی لاگ تهران رو اینجا ببینین و بسیار خوشحال می شم اگر توش شرکت کنین، بخصوص توی کارگاه های عالی اش. گنو/لینوکس یک فلسفه است که منجر به یک فرهنگ می شه که وقتی مردم با این فرهنگ یک جا جمع می شن، من که لذت می برم (:
چند روز پیش رایان پاورز در درختزارهای اطراف کالیفرنیا به این کامپیوتر برخورده. یک اپل ۳. اون فکر کرده دیگران از دیدن این تاریخچه کامپیوتر هیجان زده یا خوشحال خواهند شد و من فکر کردم شما هم دوست دارین ببینینش.
کامپیوترهای اپل ۳ یکی از شکستهای بزرگ این کمپانی بودن و در ۱۹۸۱ تقریبا ماهانه تنها ۵۰۰ نمونه از اونها فروخته می شد – اکثرا هم به عنوان جایگزین کامپیوترهای خراب شده. جابز گفته که این کامپیوتر باعث ضرر بی نهایت شرکت اپل شد، وزنیاک افسانه ای می گفت سخت افزار صد در صد این کامپیوترها دچار مشکل بودن و مدیر سابق اپل تیلور پوهلمن می گه:
زمان ساخت بسیار کوتاه بود. زمانی که تصمیم گرفتیم این محصول را به بازار معرفی کنیم تنها سه نمونه از اپل ۳ وجود داشت که همگی با وایرپ ساخته شده بودند.
بدنه اپل ۳ قبل از بقیه اجزا ساخته شده بود و مجبور بودیم بردهای الکترونیکی را جوری بسازیم که در آن جا شوند. ما از سه شرکت مختلف کمک گرفتیم ولی هیچ کدام نتوانستند مدار مورد نظر را روی بوردی با آن شکل خاص سوار کنند.
در نهایت مهندسان از نازکترین مدارهای ارتباطی که می شد استفاده کردند. ما هزار بورد اولیه را به عنوان نمونه ساختیم و به فروشندهها دادیم تا بتوانند محصول را به دیگران نشان دهند اما این بردها کار نمیکردند و بعد مجبور شدیم همهشان را عوض کنیم. مسائلی دیگری هم داشتیم مثلا چیپهایی که روی برد جا نمیشدند. یک میلیون مشکل داشتیم که معمولا باید در پیشتولید و اجراهای آزمایشی حل شوند ولی ما کامپیوتر ر ابه بازار عرضه کرده بودیم. عملا مشتریان اپل تبدیل به تست کنندگان نمونههای اولیه شدند.
یک مشکل دیگر این شکست تجاری، حرارت بود. جابز اصرار داشت که کامپیوترها باید بدون فن باشند تا صدایی تولید نکنند و نتیجه این بود که بسیاری از مشکلات سخت افزاری به حرارت بالای آن مربوط می شدند.
اما …. عکس بالا را نگاه کنید. ما از دوره جذابی از دنیای کامپیوترها عبور کرده ایم.
ما مدیرهای سیستم کسانی هستیم که سیستم های کامپیوتری رو بالا نگه می داریم، وقتی برنامه نویس ها برنامه هاشون تموم می شه اونها رو تحویل می گیریم و در اختیار جامعه می ذاریم، شبکه ها رو امن نگه می داریم، وقتی دوستان از اینترنت ملی به عنوان فرصت درآمدزایی استفاده می کنن، تلاش می کنیم سایت های مردم بالا بمونه و هنگامی که سایت های خبری با هیجان در مورد «جدیدترین حفره امنیتی» قلمفرسایی می کنن مطمئن میشیم این حفره دقیقا چیه و چجور باید بسته بشه و اونو می بندیم. ما مدیرهای سیستم گاهی خیلی خوش اخلاقیم و همه دوست دارن با ما گپ بزنن و گاهی خیلی بداخلاقیم و اصلا هیچ کس دوست نداره کارش به ما بیافته (اصلا بیاین بهشون بگیم مدیرسیستمنما!).
مدیرهای سیستم کسانی هستن که پشت وبلاگ شما، پشت پرینتر شما، پشت شبکه شما و خیلی جاهای دیگه ایستادن و تا وقتی مشکلی پیش نیاد، دیده نمی شن – تقریبا شبیه دروازهبانهای دنیای دیجیتال.
امروز ۳۱ جولای، روز مدیرهای سیستم است. مهترین ۲۴ ساعت جهان و یک تعطیل ملی (که شانس آوردیم خورده به جمعه وگرنه بازم باز بود – هرچند که در این تعطیل هم داریم ایمیل کاری می زنیم و جواب می دیم). اگر فکر مکنین دوست دارین تو این جشن شریک باشین کمی فکر کنین که مدیر سیستم شما کیه و ازش با یک چیز خوب تشکر کنین یا حداقل روز رو بهش تبریک بگین. مثلا اسمس بزنین که «امروز روز مدیر سیستم ها است! روزت مبارک!» یا اینکه اگر بیشتر دوستش دارین فردا یا حتی امروز دعوتش کنین بیرون، بهش یک پیتزا، کارت پستال، هدیه کوچیک، هدیه گیکی باحال، تی شرت یا کتاب بدین که خوشحال بشه.
اگر هم مدیر سیستم هستین تو کامنت ها بگین چی شما رو از همه بیشتر خوشحال می کنه (:
من در سایت قدیمیام مجموعه ای داشتم در مورد ادیان، اساطیر و نمادها که با پاک شدن سایت، اونم از دست رفت. حالا یکی از خوانندههای قدیمی بخشی از اونها رو برام فرستاد که دارم بازنشرشون می کنم.
فروهر یک نشان کاملا شناخته شده و دقیق زردشتی است. معنای لغوی آن در زبان پهلوی، «من انتخاب می کنم» است. این نماد، یادآور هدف زندگی در روی زمین است؛ زندگی به شیوه ای که روح تعالی معنوی پیدا کند و به اهورا-مزدا بپیوندد. این حالت را در اوستا Frasho-kereti می گویند.
این نشان، تعمیم یافته نماد «صفحه بالدار» مصری های باستان است که به عنوان نماد پادشاهی استفاده می شده و بعدها نیز به سرزمین آشور راه یافته است. به هرحال این نماد در دین زردشتی با هدف بازنمایی روح انسانی استفاده شده است.
در دین زردشت اعتقاد بر این است که در طبیعت دو نیروی متضاد خیر (سپنتا مینو – اثر روشنی ) و شر (انگره مینو – اثر تاریکی) وجود دارد که همواره در حال نبرد با یکدیگرند. روح انسان بین این دو نیرو گرفتار است و توسط هر یک از آن ها به سمت خوبی ها و بدی ها کشیده می شود. دو پای منحنی بلند پایین تصویر که به حلقه (روح فرد) متصل شده اند، نمایشگر این دو نیرو هستند.
در وسط فروهر یک حلقه وجود دارد که نمادی از روح فرد است. شکل دایره آن یادآور ابدی و ازلی بودن روح است و بال های دو طرف، وسیله روح هستند برای پیشرفت و رشد. هر یک از این بال ها سه لایه دارند که یادآور راه آشا یا آرتا (Asha) است: پندار نیک (Humata)، گفتار نیک (Hukhta) و کردار نیک (Hvarasta). روح از طریق توسل به این سه اصل خواهد توانست به سمت تعالی پرواز کند. دامن بسته پایین نشانگر «پندار شر»، «گفتار شر» و «کردار شر» است که روح را از پرواز باز می دارد.
بدن و سر انسانی این نماد، از یک طرف نشان دهنده انسانی است که می خواهد راه خود را انتخاب کند و از طرف دیگر نشان دهنده این موضوع است که اهورا مزدا، به هر روح انسانی اختیار داده است تا بین خیر و شر به انتخاب دست بزند. چهره نیم رخ است و این به آن معنا است که با استفاده از سکان آرتا، به سمت پای خیر حرکت کرده است.
بدن بالای نماد، دو دست دارد. یک دست به نشانه عمل و تلاش در راه آرتا (پندار نیک، گفتار نیک و کردار نیک) به سمت بالا در حال حرکت است تا به ما یادآوری کند که برای پیشرفت، نیازمند کوشش هستیم. دست دیگر حلقه ای در دست دارد. بعضی گفته اند این حلقه نشانه قرارداد و سرسپردگی به راه خیر است و برخی دیگر گفته اند این حلقه نشان دهنده تناسخ انسان در راه رسیدن به خیر است.
البته لازم به ذکر است که برخی محققان، تفسیر متفاوتی از بال ها ودامن بسته پایین ارائه می دهند. آن ها مدعی می شوند که بال ها به پنج بخش تقسیم شده اند و این پنج لایه می توانند معرف سرودهای مقدس زردشت (Gathها)، پنج بخش روز (Gehها) و پنج حس انسان باشند. و جهت حرکت توسط باله پایینی که به سه بخش پندار نیک، گفتار نیک و کردار نیک تقسیم شده است، مشخص می شود.
این نماد در بنای پرسپولیس و دیگر بناهای زردشتی دیده می شود. البته در جاهایی که لازم بوده در یک فضای افقی بلند جای داده شود، عناصر انسان و پاها از نماد حذف شده اند. در دوران ساسانی حلقه به عنوان نماد پادشاهی به کار رفته و به شکل هاله تقدس، به بالای سر فرد انتقال یافته است.
دوست خوبم مهدی فتاحی ترجمه ای که قدیمترها از کتاب مبانی یونیکس و اینترنت انجام داده رو برام فرستاده تا با دیگران به اشتراک بذارمش. مبانی یونیکس و اینترنت نوشته اریک ریموند هکر افسانه ای است. این کتاب نسبتا عجیبه. چیزی بین مقدماتی و پیشرفته که البته معنی اش «سطح میانی» نیست. اریک ریموند اینجا سعی کرده به شکل خلاصه مفاهیمی پیچیده رو توضیح بده و نگاه کردن به کتاب خالی از لطف نیست.
ما سروری داریم که تازه تحویلش دادیم ولی هر روز حوالی ظهر با مشکل مواجه می شه. کار اصلی رو پروسه ای انجام می ده که اینجا بهش می گیم A. چندین پروسه A می تونن همزمان بالا باشن و کار کنن و ما گفتیم حداکثر این تعداد باید ۱۰۰ باشه. یعنی در صورت زیاد شدن بار، ۱۰۰ تا A بالا می یان و تقریبا صد برابر بهتر از یک A کار می کنن. یک بررسی سریع نشون می ده که در لحظه بروز مشکل دقیقا ۱۰۰ تا از پروسه A فعاله:
# ps -ef | grep A | wc -l
101
مشخصه دیگه: ps -ef پروسه ها رو نشون می ده، grep A فقط خط هایی که توشون A هست رو جدا می کنه و در نهایت wc -l تعداد خط ها رو می شمره (اگر گفتین چرا به جای ۱۰۰ تا شده صد و یکی؟).
علی الحساب تعداد Aها رو به حداکثر ۱۰۰۰ عدد افزایش می دیم و می ریم سراغ سوالی که مطرحه:
آیا ما مورد حمله هستیم؟ آیا حوالی ظهر سیستمی شروع به کار با سیستم ما می کنه که فشار رو به شکل غیرعادی بالا می بره؟ یا واقعا این شرایط عادی است و اینقدر از این سیستم استفاده می شه؟
من از چند روز پیش این لاگ ها رو فعال کردم تا همه درخواست ها ذخیره بشن و حالا کافیه بشمرم ببینم چه خبره! اول بذارین همه لاگ هار و به همدیگه بچسبونیم:
jadi@funlife:/tmp/dir$ ls -ltrh
total 36M
-rw------- 1 jadi jadi 9.2M Jul 22 03:17 www.access.log-20150722
-rw------- 1 jadi jadi 6.0M Jul 23 03:10 www.access.log-20150723
-rw------- 1 jadi jadi 6.4M Jul 24 03:25 www.access.log-20150724
-rw------- 1 jadi jadi 2.5M Jul 25 03:25 www.access.log-20150725
-rw------- 1 jadi jadi 7.4M Jul 26 03:45 www.access.log-20150726
-rw------- 1 jadi jadi 4.2M Jul 26 15:17 www.access.log
jadi@funlife:/tmp/dir$ cat www.access.log-* www.access.log > all.log
jadi@funlife:/tmp/dir$ ls -ltrh
total 72M
-rw------- 1 jadi jadi 9.2M Jul 22 03:17 www.access.log-20150722
-rw------- 1 jadi jadi 6.0M Jul 23 03:10 www.access.log-20150723
-rw------- 1 jadi jadi 6.4M Jul 24 03:25 www.access.log-20150724
-rw------- 1 jadi jadi 2.5M Jul 25 03:25 www.access.log-20150725
-rw------- 1 jadi jadi 7.4M Jul 26 03:45 www.access.log-20150726
-rw------- 1 jadi jadi 4.2M Jul 26 15:17 www.access.log
-rw-rw-r-- 1 jadi jadi 36M Jul 26 15:30 all.log
راحت و سر راست. دستور cat که محتوای فایل ها رو نشون می ده، کل فایل ها رو چسبونده به هم تا یک فایل بزرگ به اسم all.log داشته باشیم که هر خطش چنین فرمی داره:
جذاب نیست؟ به سادگی گفتم کات کن با جدا کننده اسپیس و فیلد چهارم رو به من بده ولی حالا فقط چند خط اول رو نشون بده (head). عملا کار تموم شده! کافیه این خطها رو بشمرم؛ البته بعد از حذف کردن ثانیه و دقیقه. برای حذف اینها کافیه شش کاراکتر آخر هر خط رو بردارم یا با همون دستور کات دوباره بگم بر اساس : جدا کنه و فیلد اول و دوم رو به من بده. این راه دوم برای من سر راست تره:
چقدر عالی. دیگه فقط کافیه سورت کنیم و بگیم بشمره. دستور uniq می تونه با سوییچ های مختلف کارهای مختلف کنه. مثلا فقط خط های غیرتکراری بده، فقط خط های تکراری رو بده، از هر خط بیشتر از یکبار نده، بشمره از هر خط چند تا هست و … و البته این دستور وابسته به اینه که ورودی اش مرتب شده باشه. پس:
و هر کسی که آمار یا حداقل نمودارهای نرمال بدونه می تونه بگه اتفاق غیرعادی ای در جریان نیست – حداقل در سطح درخواست ها. از ساعت هشت درخواست ها بالا می رن و بعد به شکلی نسبتا طبیعی افزایش پیدا می کنن تا آخر وقت اداری که دوباره آروم آروم پایین بیان. این پترن برای سایتی که مردم باهاش کار می کنن طبیعی است. مطمئنا می شه برنامه ما رو بهتر کرد ولی هدف من به عنوان مدیر سیستم این هست و بود که نشون بدم اتفاقی غیر عادی (درخواست ناگهانی از یک سیستم سر یک ساعت مشخص، حمله هکرها و …) در جریان نیست که تقریبا ثابت شده. اگر نمودارهای این تیپی دوست دارین بگین که بازم نمودارهایی واقعی از کارهای واقعی یک مدیر سیستم رو با هم مرور کنیم.
بعد از مدت نسبتا طولانی انتظار، شماره ششم مجله سلام دنیا نسخه جدیدش رو منتشر کرد. تمرکز این شماره روی چاپگرهای ۳ بعدی است و مطالب جذابی از پشت صحنه نوشته شدن گیت، سخت افزارهای باز، داده های بزرگ و غیره داره و البته در بخش آخر من داستان علمی تخیلی ضروری ای با عنوان «انسان ناخودآگاه» رو توش ترجمه کرده ام که معلومه پیشنهادش می کنم.
در شماره ۵۴ رادیو گیک، دور تا دور جهان رو می گردیم! از فرانسه و آمریکا در بخش اخبار می گذریم و به ایران می یام تا در مورد مذاکرات بگیم و پیشنهادهایی برای اینکه چطوری حکومت می تونه تا حدی باعث پیشرفت استارتاپ ها و شرکت های کوچیک بشه. بودن حسن روحانی در این شماره باعث نمی شه در مورد مدل موی عروس و لباس های کودکستان گپ نزنیم! در بخش آخر با یکی از بهترین متخصصین امنیت در جهان مرور می کنیم که «چرا رمزگذاری می کنیم؟»؛ جوابش خلاصه اش اینه: چون به نفع جامعه است.
خبر جالبیه و خب آمریکا هم توش داره دیگه… دوست و برادر و البته فعلا نه به دوست و برادری چین و روسیه (: ماجرا اینه که در یک کنفرانس خبری یک خبرنگار از دبیر دپارتمان امنیت داخلی آمریکا در مورد خبری که توش گفته می شه تعدادی از کارمندان دیزنی لند اخراج شدن ولی در ماه آخر مجبورن کاری که می کردن رو به مهاجرانی که با ویزای کار به آمریکا اومدن آموزش بدن جواب داده که «باید جلوی این اتفاق رو گرفت و اگر اینطوری ویزای h1b شکست خورده است». بحث پیچیدگی اقتصاد و سیاست (:
دولت فرانسه و حمایت از ODF و رد کردن فرمت مایکروسافت کلیت خبر که توضیح بیشتری از تیتر لازم نداره. توضیح اهمیت بحث. رد شدن فرمت داکیومنت مایکروسافت علی رغم اینکه ایزو گرفته بود و البته ایزو گرفتن فرمت ODF. اهمیت مالکیت بر محتوای داکیومنت ها و در قدم آخر آزاد بودنش برای کسانی که مالیات تولیدشون رو دادن.
در اعماق
خبری که شاید نشنیده باشین: مذاکرات تموم شد
نظرات خودم. بحث مهمل اینکه موفق می شه یا نه. موفقیت داخلی برای هر دو طرف. نشونه ای از جهت حرکت که حتی اگر خودش مهم نباشه حرکت و جهتش مهمه. علاقمندی همه به توافق – پیروز نشدیم و شکست هم نخوردیم حرف زدیم کنار اومدیم. آینده و ارتباط احتمالی با جهان.
و حالا که حرف دولته بحث قانون دسترسی آزاد به اطلاعات رو هم بگم که به شکل بی سر و صدایی به عنوان یک ابلاغیه از طرف دولت اعلام شده و حرکت بسیار خوبی است.. بحث استارتاپ ها حضور دولت در همه جا و حق دسترسی به اطلاعاتی که با پول من درست می شه. بحث رقابت رو هم بکنم.
ظاهرا وقتی همه مشغول اینترنت چیزها بودن، اوراکل درگیر خریدن شرکت های دیگه بوده و حالا تازه داره سعی می کنه به بقیه برسه و در ایونت آنلاین ۵ ساعته اش کلی چیز معرفی کرده: سرویس های ابری ۲۴ ساعته (اسمش منو یاد زمانی می ندازه که زیر خبرنامه ها می نوشتن «عضو خبرنامه رایگان ما بشین» یا «سایت ما ۲۴ ساعته قابل دسترسی است»). این سرویس IaaS، Pass, Saas و غیره رو به هم پیوند می ده و مدعی است که RDBMS و NoSQL و بیگ دیتا و سرویس های پروسس و اتصال داده هم داره! اما بخش متفاوت با دیگران Mobile Backend as a Service است. MBaaS. در این سیستم تلاش شده شما به عنوان توسعه دهنده موبایل با حجم بزرگی API سر و کار داشته باشین و به جای سر و کله زدن با اینفرااستراکچر، ای پی آی ها رو صدا بزنین. اکثر شرکتهای مبتنی بر MBaaS قبلی توسط شرکت های غول خریداری شدن و الان اوراکل نشون داده که اینبار به جای خرید می خواد بره سراغ ساختن. این پلتفرم همین الان امکانات مدیریت کاربران، پوش نوتیفیکیشن، ذخیره سازی آبجکت ها، دسترسی آفلاین، تحلیل، انواع دیتابیس رو داره و حتی می شه APIهای تردپارتی رو بهش وصل کرد و اس دی کی مناسب برای کوردوا، آی او اس و اندروید رو هم داده. [کمی بحث در مورد مدل توسعه موبایل]
وصل کردن مغز موشها به همدیگه و ساختن اینترنت مغزها اینترنت چیزها رو بیخیال بشین! اینترنت مغزها داره می یاد! از دانشگاه دوک هلند زیاد شنیدیم… اینبار هم محققی اونجا مغز چهار تا موش رو به هم شبکه کرده و نتیجه نهایی مغزی است که بهتر از مغز هر کدوم از موشها می تونه محاسبه کنه! این مغز که بهش brainet می گن حاصل اتصال مغز چند حیوان به همدیگه و انتقال اطلاعات در زمان واقعی بین اونها است – از طریق اجزایی که بهش «رابط مستقیم مغز به مغز» نام برده شده و نتیجه اش می شه یک کامپیوتر ارگانیک. در مقاله دیگه ای به سه میمون اشاره شده که مغزشون به هم وصل شده و می تونن یک بازوی رباتیک که به یک کنترل کننده سه بعدی وصل شده رو بعد از چند روز و بدون آموزش دیدن به خوبی کنترل کنن! دانشگاه دوک ظاهرا جایی که لازمه هم علمی ها هم علاقمندان علمی تخیلی زیر نظرش بگیرن!
تبریک و تقبیح
تبریک می گیم به شرکت عالی کمودور که به بازار برگشته، با یک گوشی بامزه و خوب اندرویدی. کمی توضیح در مورد نوستالژی و شبیه سازهای روی این گوشی
و تبریکی هم داریم به انگلیسی ها که یک دایناسور کامل با بافت غیراستخوانی فسیل شده پیدا کردن که اتفاق بزرگی است.
و تسلیت به گوگل به خاطر گم کردن یکی از هاردورهای شبکه اش! [ماجرا رو بگم]
رمزگذاری از دادههای ما حفاظت میکند؛ چه وقتی این داده ها روی کامپیوترهای ما نشستهاند یا داخل دیتاسنترها ذخیره شده اند یا زمانی که حال انتقال روی اینترنت هستند. رمزگذاری از صحبتهای ما حفاظت میکند، چه تصویر باشند، چه صدا و چه نوشته. رمزگذاری حافظ خلوت و حریم شخصی ما است. از ناشناس بودن ما حفاظت می کند و گاهی حتی از زندگی ما.
این حفاظت برای همگان اهمیت دارد. راحت است درک کنیم که رمزنگاری چگونه از روزنامهنگاران، مدافعان حقوق بشر و فعالان سیاسی در کشورهای تمامیت خواه حمایت میکند اما رمزگذاری از بقیه ما هم محافظت میکند. رمزگذاری از اطلاعات ما در مقابل جنایتکاران حفاظت میکند. از اطلاعات ما در مقابل رقبا، همسایهها و افراد خانواده هم حفاظت میکند. همچنین از حملهکنندگان بدخواه و از اتفاقها.
رمزگذاری زمانی بهترین نتیجه را می دهد که همیشه حاضر و خودکار باشد. دو شکل رمزگذاری که ما همیشه در حال استفاده از آن هستیم – آدرس های https و لینک بین گوشی همراه و دکلهای مخابراتی – کارکردی فوق العاده دارند چون همیشه حاضرند و به شکل خودکار انجام میشوند؛ حتی بدون اینکه متوجه حضورشان باشیم.
رمزگذاری باید همیشه به شکل پیشفرض فعال باشد و نه به شکل گزینهای که وقتی کار حساسی داریم میتوانیم آن را روشن کنیم.
این مهم است چون اگر از رمزگذاری فقط در مواقعی که با دادههای مهم کار می کنیم استفاده کنیم، آنگاه خود رمزگذاری نشان دهنده اهمیت کار در حال انجام خواهد بود. اگر فقط افراد ناراضی از حکومت در یک کشور از رمزگذاری استفاده کنند، حاکمان روشی ساده برای شناساییشان برای آنها خواهند داشت اما اگر همه همیشه از رمزگذاری استفاده کنند، رمز دیگر یک نشانه نخواهد بود و هیچ کس نمیتواند تفاوت یک چت ساده و یک بحث حساس را متوجه شود و دولتها نخواهند توانست مخالفان را از بقیه جمعیت تشخیص دهند. هر بار که شما از رمزگذاری استفاده میکنید، مشغول دفاع از کسی هستید که برای حفظ جانش به آن وابسته است.
مهم است فراموش نکنیم که رمزگذاری به شکلی جادویی تضمین کننده امنیت نیست. روشهای زیادی برای خنثی کردن رمزگذاری موجود است و معمولا هم درباره آنها در خبرها میخوانیم. رمزگذاری از کامپیوتر یا تلفن شما در مقابل هک شدن حفاظت نمیکند و نمیتواند متادیتای شما را مخفی کند – برای مثال آدرس ایمیل باید بدون رمز باشد تا بتوان ایمیل را به مقصد رساند.
اما رمزگذای مهمترین تکنولوژی حفاظت از خلوت شخصی است که در حال حاضر به آن دسترسی داریم و از قضا روشی دقیقا برای حفاظت علیه شنود همگانی از آن نوعی که دولتها از طریق آن در تلاش برای کنترل شهروندان و جنایتکاران در تلاش برای یافتن نقاط ضعف قربانیان هستند. با اجبار هر دوی این گروهها به تمرکز روی افراد به جای کلیت جامعه، ما در حال دفاع از کلیت جامعه خواهیم بود.
امروزه شاهد فشار دولتها علیه رمزگذاری هستیم. بسیاری کشورها – از دولتهایی مانند چین و روسیه تا کشورهای دموکراتیک تری مانند انگلستان و آمریکا – یا در حال صحبت در این مورد هستند که باید جلوی رمزگذاریهای قوی گرفته شود یا اصولا این قوانین را تصویب کردهاند. این خطرناک است چرا که از نظر فنی غیرممکن است و تلاش برای آن باعث صدمهای جدی به امنیت اینترنت خواهد شد.
از این بحث دو نتیجه نهایی گرفته می شود. اول اینکه باید شرکتها را به سمت پیشنهاد رمزگذاری به همگان به شکل پیشفرض سوق دهیم. دوم اینکه باید در مقابل فشار دولتها به منظور تضعیف رمزگذاری مقاومت کنیم. هر قدم به منظور ضعیف کردن رمزها، حتی اگر به اسم اعمال قانون صورت گیرد ریسک ما را بالا میبرد. حتی با وجودی که مجرمین هم ممکن است از رمزگذاریهای قوی استفاده کنند، در نهایت و در کل با بودن رمزگذاری قوی عمومی، امنیت بسیار بیشتری خواهیم داشت.