انتشار آزاد ترجمه فارسی کتاب اصول برنامه‌نویسی

آپدیت : کتاب به طور رسمی منتشر شد و از اینجا قابل دریافته

کتاب آزاد، کوتاه ولی مفیدی است برای هر کسی که همین الان برنامه نویسه یا می‌خواد برنامه‌نویس بشه و نیازمند… اصلا بذارین نقل کنم از وبلاگ افشار محبی که ترجمه کتاب رو شروع و حالا با دوستاش تموم کرده:

کتاب «اصول برنامه‌نویسی» که یک کتاب الکترونیکی ۷۹ صفحه‌ای است، توسط یکی از فعالان CodeBetter منتشر شده. کلیت مطالب کتاب راجع به مفاهیم نسبتاً جدید تولید نرم‌افزار مثل Persistence، DI، DDD، Unit Test و غیره است. نویسنده در ابتدای کتاب اظهار داشته که این کتاب برای پشتیبانی از حرکت ALT.NET نوشته شده است. این کتاب همچون خود ALT.NET بیشتر روی مفاهیم و تکنیک‌ها مانور می‌دهد چون معتقد است برنامه‌نویسان به اندازه کافی به API دات‌نت مسلط شده‌اند پس حالا وقت آن است که اصولی‌تر برنامه بنویسند.

با دیدن بخش‌های اول کتاب ممکن است فکر کنید یک کتاب کلاسیک «مهندسی نرم‌افزار» را باز کرده‌اید. اما کتاب کار زیادی به تئوری ندارد و بلافاصله به مثال‌ها، نمونه‌ها و ابزارهای عملی می‌پردازد. البته واقعیت این است که می‌شود این کتاب را یک کتاب «مهندسی نرم‌افزار» عملی نامید. چون با معرفی تکنیک‌ها، روش‌ها و ابزارهایی به شما کمک می‌کند تا همان اصول فراموش شده «مهندسی نرم‌افزار» را عملاً به کار گیرید.

عناوین فصول کتاب:
۱- ALT.NET: معرفی جبهه ALT.NET و تفاوت آن با MSDN Way
‫‫۲-‫ Domain Driven Design: معرفی الگوی DDD‎
‫۳- ‫Persistence: ارتباط با دیتابیس و ذخیره داده‌ها‎
‫‫۴-‫ Dependency Injection: معرفی و ابزارها‏

۵- Unit Testing: تست واحد
۶- Object Relational Mappers: معرفی و استفاده از NHibernate
۷- کار با Memory به طور اصولی
۸- مدیریت Exceptionها
۹- Proxy و استفاده از آن
۱۰- جمع‌بندی

تاریخ این کتاب ۲۰۰۸ بوده و کمی قدیمی می‌باشد. اما با این وجود خواندن و به کارگیری آن به همه برنامه‌نویسان توصیه می‌شود.

سوپا را متوقف کنید

این روزها SOPA توی آمریکا خیلی پر سر و صدا است. دولت به همراه لابی‌هاش می‌خواد قانونی تصویب کنه تحت عنوان «قانون توقف دزدی آنلاین» که توش دولت قدرت بسیار بیشتری داشته باشه برای جنگیدن با نقض کپی رایت در اینترنت. اگر این قانون تصویب بشه دپارتمان عدالت آمریکا (DOJ) خواهد تونست در صورت شکایت صاحب کپی رایت از یک سایت اون سایت رو شامل محرومیت‌هایی مثل این بکه که هیچ شرکت تبلیغاتی آمریایی اجازه نداشته باشه بهش تبلیغ بده، موتورهای جستجو مجبور بشن اونها رو از جستجوهاشون کنار بذارن و شرکت‌های تراکنش مالی مثل پی‌پل، روابط مالی‌شون با این سایت‌ها رو قطع کنن.

حالا انواع و اقسام سازمان‌ها و افرادی که بیشتر از دولت آمریکا از این موضوع سر در میارن دارن سعی می‌کنن جلوی این قانون رو بگیرن. اکثر اونها قبول دارن که کپی رایت مهمه اما تقریبا همه‌شون انتقاد دارن که چنین قوانین محدود کننده‌ای فقط خلاف‌ها رو زیرزمینی‌تر و مخفی‌تر می کنه و تنها نتیجه‌ای که ازش حاصل می شه سود بیشتر دلال‌ها (قانونی و غیرقانونی) و کند شدن پیشرفت فرهنگی است.

در ضمن مشکل دیگه با «مجرم» کردن همه افراد جامعه است. جرم چیزیه که اکثریت افراد انجامش نمی‌دن و تصویب قوانینی که بخواد به زور فرهنگ رو عوض کنه فقط باعث می‌شه اکثریت یک جامعه برن توی دسته خلافکارها و از یک طرف قبح جرم بریزه و از یک طرف قانون از جامعه جدا بشه. مثلا اگر واقعا دولت شروع کنه به دی ان اس سرورهای بزرگ فشار بیاره که یکسری دامین‌ها رو حذف کنن، آدم ها سوییچ می کنن به دامین‌های کوچیکتر یا اگر گوگل سرچ اینجین‌ این سایت ها

همه اینها رو گفتم که اینو بگم:

یک نفر توی سایتش متنی گذاشته که کلی از کلماتش سانسور شدن. اگر شما می خواین کاملش رو بخونین حتما باید به نماینده ها ایمیل بزنین و بگین با سانسور مخالفین تا بقیه کلمات بهتون نمایش داده بشه. ایده بامزه ای است ولی به هرحال گفتن اون حرف های بالای مهمتر بود.

کشته شده‌های رژیم دوست و برادر بعثی سوریه از ۵۰۰۰ گذشت

اگر براتون فرقی می کنه بگم که حداقل سیصد نفر از این کشته شده ها بچه هستن.

عکس مال دیروزه، شهر حمص.

بتل فیلد ۳، رید اور مسکو، عصبانی‌کردن آمریکا و همه چیزهای دیگه

سال ۱۹۸۵ بود. حمله می کردیم به مسکو. حالا سال ۲۰۱۲ است و حمله می کنیم به ایران اما قبلا با نیروهای روسیه و چین به آمریکا و اروپا هم حمله کردیم. رفیق نادیا حواس رفیق استالین رو پرت کرده و نمی شنوه که رفیق کین داره می گه جنگ سر اینکه به کجا حمله می کنیم نیست.. سر اینه که پولمون رو می دیم به کی.

بگم که من هم خوشم نمی یاد کسی به تهران حمله کنه، ضد جنگ هستم، اهل بازی نیستم و از کشتن و شکنجه کردن آدم ها بدم می یاد. من فقط یک دونه پاسپورت و یک دونه هویت دارم و اگر جنگ بشه من هستم که باید گرسنگی بکشم چون توی هیچ حساب خارجی پول ذخیره نکردم. اما در عین حال این جریان بازی بتلفید سه به نظرم داره خیلی مسخره می‌ره جلو. یعنی بازم حس می کنم یکسری آدم یک سری چیز رو بهانه کردن تا سرافکندگی سال های اخیرشون رو جبران کنن و یکسری هم دکون باز کردن برای جیب خودشون.

“از آنجایی که آمریکا خود را تحت ولایت اسرائیل قرار داده، بنابراین بازی “حمله به تل آویو” ساخته خواهد شد، چون حتی بازی حمله به واشنگتن هم به اندازه حمله به تل آویو آنها را ناراحت نخواهد کرد.”

یعنی واقعا قراره دولت یک بودجه هنگفت بده به یک تیم تا یک بازی بسازن تا «آمریکا ناراحت بشه»؟! اولا که نوشتن واقعی یک بازی مدرن بسیار پیچیده است و نیازمند کلی محاسبه و برنامه ریزی و مدیریت و غیره که من حاضرم شرط ببندم ما در طول سه سال آینده هیچ چیزی شبیه بتل فیلد سه نخواهم داشت.

دوم اینکه ما الان کلی بازی بازمتن داریم (از Nexuiz گرفته تا Doom و بازی‌های استراتژی‌ای مثل جنگ وسنوت). من شخصا حاضرم با گرفتن ده میلیون گرافیک هر کدوم از اینها رو عوض کنم و در عرض یک ماه جای «حمله به تل آویو» یا هر چیز دیگه ای که می خواین جا بزنم. لطفا اگر قراره پول ما بیشتر از این حروم بشه، حداقل بدینش به خودم که کیفیت کار هم بالاتر باشه و تحت هر سه سیستم عامل هم اجرا بشه.

در نهایت هم اضافه کنم که «آمریکا» یک چیز واحد مشخص نیست. آمریکا یک سیستم سرمایه داری بسیار پیشرفته است که اجزاش همه دنبال سود هستن. اگر EA بازی حمله به ایران می‌سازه مال این نیست که جمهوری‌خواه‌ها گفتن قراره به ایران حمله بشه پس یک بازی بسازین. مال اینه که می خواد پول در بیاره. قدیم‌ها یکی از بازی‌های مورد علاقه من بازی وضعیت قرمز / رد الرت بود که توش با انتخاب نیروهای اتحاد جماهیر شوروی می زدم پدر آمریکا رو می‌آوردم جلوی چشمش و حالا هم اگر اهلش باشم بازی ژنرال‌ها رو می‌خرم و با انتخاب نیروهای چین، بمب‌های اتمم رو روی سر نیروهای کاخ سفید کاپیتالیست منفجر می‌کنم. دوستان، این ناکس‌ها می‌خوان پول در بیارن. بعضی‌هاشون با جنگ پول در میارن، بعضی‌هاشون با فیلم بعضی‌هاشون هم بازی‌های مربوط به جنگ. هیچ فرقی هم نمی‌کنه کی به کی حمله کنه. قول می‌دم اگر پولش رو بدیم همین EA عزیز، با هیجان یک بازی کاملا با کیفیت بالا بنویسه که نیروهای ایرانی توش کاخ سفید رو فتح می‌کنن. جریان همون برنج‌ها است که می‌گن روزگاری وارد می‌کردیم و چون از آمریکا اومده بود روش می‌نوشتیم «مرگ بر آمریکا» ولی وقتی شرکت وارد کننده اینو فهمید گفت «پولش رو بدین خودم می‌نویسم».

نخیر! من هنوز باید حرف بزنم! باید بگم که متاسفانه دنیا با عقاید خوب و بد نمی‌چرخه. دنیا داره با پول می‌چرخه و این‌ها خیلی منطقی هر وقت هر چیزی که به پول برسه رو می‌سازن. «آمریکا» یک سیستم متمرکز نیست که نشسته باشه تو یک اتاق و به شرکت‌هاش و مجله‌هاش و فیلم‌سازی‌هاش دستور بده که «حالا فلان چیز رو بسازین» یا «حالا افراد بخندن». آمریکا یک سیستم پیچیده سرمایه‌داری است که برای رسیدن به پول خودش رو با شرایط وفق می‌ده. بقیه دنیا هم سعی می‌کنن خیلی حساس نباشن. نصف بازی‌های جنگی و نصف فیلم‌های جنگی علیه آلمان‌ها ساخته می‌شن ولی تو اینترنت بگردین و ببینین آیا به کمپینی می‌رسین که آلمانی‌ها مشغول امضا جمع کردن باشن که از این به بعد آلمانی‌های نازی رو توی فیلم اسکول نشون ندن؟ بعید می دونم چون آلمانی‌ها در زندگی روزمره کارهای مهمتری دارن و می‌دونن اگر می‌خوان در آینده دنیا چیزی باشن، باید به جلو نگاه کنن نه به عقب.

اوه! حالا که حرف بازی بچگی‌هام شد، اینم بگم که روزگاری عشق بازی‌های جنگی من Raid Over Moscow توی اسپکتروم و بعد کمودور ۶۴ بود که جا داره ازش یادی بکنیم.

ما که تمام این بازی‌ها رو دزدیدم ولی چه زمانی که علیه مسکو می‌جنگیدیم، چه زمانی که با نازی‌ها جنگیدیم، چه زمانی که توی سیویلیزیشن کورش کبیر بودیم و چه زمانی که به تهران حمله می‌کنیم یا چین می‌شیم و بمب اتم می‌زنیم تو سر آمریکا یا روسیه می‌شیم و تانک‌های آروم ولی یغور و جون‌سختمون اون موشک‌اندازهای سوسولی آمریکا توی جبهه اروپا رو نابود می‌کنن، پولمون باید می‌رفت توی یک شرکت آمریکایی.

عکس بالا اسکرین شات از بازی رد الرت است. رفیق کین داره به رفیق استالین تذکر می ده ولی ظاهرا رفیق استالین و رفیق گرانکو حواسشون جلب رفیق نادیا است و به حرف هاش گوش نمی دن. امیدوارم حداقل ما که این روزها گرافیک این بازی – و در نتیجه رفیق نادیایی که آمریکایی ها گذاشتن اونجا که حواس همه رو همزمان جلب و پرت کنن – برامون چشمگیر نیست، گوش بدیم:

این آمریکا است که خطرناکه رفقا نه بازی ای که باهاش به تهران حمله می‌کنیم. اگر راست می‌گیم باید پول آمریکایی‌ها رو بکشیم بیاریم تو ایران نه اینکه مالیات رو بریزیم توی جیب یکسری خودی تا با ساختن یک بازی برای حمله به تل‌آویو (که من اصلا حاضر نیستم اسمش رو خیلی عادی به عنوان یک شهر معمولی بیارم)، آمریکا رو ناراحت کرده باشیم و بعد هم بازی رو بذاریم تو آرشیو موزه. پس فردا مجموع طلاهای انباشته شده در آمریکا بیشتره چون این بازی براشون پول برده توی کشور و ما فقیرتریم چون پول رو از جیب مردم یا از زیر زمین کشیدیم بیرون و ریختیم تو جیب کسی که حتی اگر مستقیم اونو نبره خارج، باهاش یک محصول خارجی می خره. اشکالی هم نداره… ساز و کار فعلی ما است؛ اما حداقل خودمون رو گول نزنیم که مشغول مبارزه‌ایم.

متحول نشدین؟ فدای سرمون (: منم دارم به زندگی ام ادامه می دم. انگری بردز آنلاین تقلبی بازی کنین.

هشت توصیه مادربزرگ در مورد اینترنت

این هشت عکس عالی را چاچو پوئلبا از عمه بزرگش گرفته. حاوی هشت نکته در مورد اینترنت. با تک تک نصیحت‌ها موافق نیستم اما بامزه است و اجرا جالب.

پول آب و گاز و برق و غیره و انحصار دولتی و پول زور

حالا که توضیح دادم چرا مالیاتت پول زوره، اینم بگم که ما دو جور اقتصاد داریم: چپ و راست. دولت در سیستم‌های چپ پول مالیات و نفت و غیره رو بر می‌داره و سعی می کنه اون رو به شیوه‌های مختلف بین مردم توزیع کنه. در این سیستم اکثر چیزهای اصلی بسیار ارزون یا مجانی هستن و همه قراره به حداقل‌هایی مثل بهداشت، خونه، غذا، تحصیل و حمل و نقل دسترسی داشته باشن.

در مقابل در سیستم راست، رقابت و غیره قراره سیستم رو به سمت جلو ببره. در این سیستم قبول می‌شه که یکسری آدم باید فقیر باشن و بیکار تا بقیه غذا بخورن. در این سیستم گفته می‌شه که رقابت باعث بهبود قیمت‌ها می‌شه و اگر چیزی بیخودی گرونه یا سیستمی ناکارا است، بقیه رقبا وارد بازار می‌شن تا سود کنن و اون چیز ناکارا باید از سیستم خارج بشه یا خودش رو اصلاح کنه.

اما.. فکر کنین به نوشته‌های زیر قبض گاز و برق در سال گذشته و به رقم قبض‌ها در امسال. دولت غر می‌زنه که تولید گاز براش سودزا نیست پس باید گرونش کنه. غر می‌زنه که تولید برق هزینه مالی‌اش بیشتر از پولی است که از مردم گرفته می‌شه پس مردم باید بیشتر پول بدن. خب ولی گرامی! اگر بلد نیستی بچرخونی بده دست یکی دیگه (: نمی‌شه بگی « فقط من تولید کنم! هر قیمتی هم که در اومد شما باید بدین ». البته به زور می‌شه ولی واقعا کشور رو نمی‌شه اینطوری به سمت توسعه برد. دولت عزیز. شما الان کل پول مالیات و کل پول نفت دستته پس منطقی نیست که حداقل مثل یک شرکت خصوصی با من برخورد نکنی؟ اگر واقعا معتقدی هر قیمتی که بنزین در بیاد رو ما باید بهت پرداخت کنیم خیلی هم منطقی است ما بگیم حداقل امکانش رو بده که بقیه هم رقابت کنن. اگر واقعا فکر می کنی دولتی، پس حداقل امکانات رو هم توزیع کن. نمی شه اینترنت رو به قیمت دلبخواه تو بخریم بعد سر امنیت بگی که موقعی که از بانک می یام بیرون اطرافمون رو نگاه کنیم موتور سوار کیفمون رو ندزده.

حکومت جان، کار معقولی نیست که یک چیز رو در انحصار خودت بگیری و بعد یک شرکت هم بسازی و یک چیزی بفروشی و هر چقدر برات دراومد به زور همه پولش رو از ما بگیری. اگر قراره ما کل پول چیزی که بهمون می دن رو بدیم خب حداقل باید اجازه داشته باشیم انتخاب کنیم کی اینا رو بهمون می ده یا نه؟ بالاخره تو دولتی یا شرکت خصوصی.

کارت درست مثل اینه که دو تا کارخونه ماشین سازی بیشتر اجازه نداشته باشن ماشین بفروشن و بعد به هر قیمتی که خواستن هر چیز مزخرفی رو بفروشن و هیچ کس هم حق نداشته باشه باهاشون رقابت کنه…

خودت بگو ببینم این چیزی که درست کردی چپه یا راسته یا «پول زور وَده» است؟

جمعه ها با کاندوم: کاندوم های ویاگرا دار و سه خبر دیگر

دلیلی برای استفاده از کاندوم: کاندوم‌های ویاگرا دار

اگر با این پلاستیک مشکل دارین و اگر حس می کنین باعث می شه «قدرت»تون رو از دست بدین یا اگر نبود قدرت رو می‌ندازین گردن این بیچاره یا هر چی، یک خبر خوب براتون دارم! دورکس کاندومی داره که با داشتن ژل زینیفیل می تونه جای قرص ویاگرا رو براتون بگیره. این داروی قانونی می‌تونه مقدار خون بیشتری به موضع مورد نظر بفرسته و ایستادگی طولانی تر و شادتری رو براتون به ارمغان بیاره.

روش کار زینیفیل اینه که با داشتن نیتروگلیسیرین باعث ریلکس شدن دیواره‌های رگ می‌شه و اینکار جریان خون رو روونتر می‌کنه و در نهایت رسیدن خون بیشتر، باید پایداری بیشتر و شادتر می شه. زینیفیل علاوه بر نیتروگلیسیرین ماده‌ای داره که جذب پوستی اون رو تقویت می‌کنه پس دیگه لازم نیست قرص قورت بدین. منبع

کمپین تبلیغاتی «فرزند آینده‌» در فیسبوک

اگر کاربر برزیلی فیسبوک باشین و اسمتون «جادی»‌ باشه، ممکنه این چند روز درخواست دوستی دریافت کنین از بچه‌ای به اسم «جادی کوچولو»! اگر روی اسم «جادی کوچولو» کلیک کنین و صفحه این بچه تازه پا به دنیا گذاشته رو ببینین، متوجه خواهید شد که با یک کمپین تبلیغاتی تجاری برای کاندوم‌های مارک Olla طرف هستین که بهتون می گه اگر واقعا نمی خواین به زودی با «جادی کوچولو» دوست بشین، بهتره از کاندوم استفاده کنین.

این شکل از تبلیغ بر اساس قوانین کاربری فیسبوک ممنوعه چون پشت هر پروفایل فیسبوک باید یک انسان واقعی قرار داده باشه ولی شکی نیست که این تبلیغ، جالبه و چشمگیر.

سرویس اشتراک کاندوم‌های سرریچاردز

شرکت سر ریچارد اشتراک ماهانه قبول می کنه! می‌تونین به سایتش برین و با تنظیم نوار لغزانی که می‌گه «چند بار در ماه شانس در خونه‌تون رو می زنه؟» اعلام کنین که چند تا کاندوم در ماه می‌خواین. بعد کافیه نوعی که می‌خواین رو از بین «فوق نازک»، «کلاسیک دون دون»، «دون دون لذت بخش»، «فوق بزرگ» و «مجموعه» انتخاب کنین و کار تمومه. البته اگر الان مشترک کاندوم های سر ریچاردز بشین به خاطر ایام عید خارجی، تخفیف ۳۵٪ خواهد بود.

کاندوم ۶۸ دلاری لویی ویتان

واقعیه. لویی ویتان می دونه کسانی هستن که فکر می کنن اونقدر باکلاسن که کاندومشون هم باید با بقیه فرق کنه. اگر شما جزو اونها هستین می تونین وارد مغازه‌های لویی ویتان بشین، ۶۸ دلار پول بدین و یکی از این کاندوم های لوکس بخرین.

مشخصه که با انجام اینکار خز، خودتون رو از انواع و اقسام مدل‌های بانمک دیگه محروم کردین ولی خب در عوض دلتون خوشه که پولدارین (:

چطوری اسکریپت نویسی بش یا هر چیز دیگه یاد بگیریم؟

دراگو توی مطلب مربوط به نوشتن یک اسکریپت بش پرسیده:

چطور میتونم توی اسکریپت نوشتن واسه bash مسلط بشم؟

اول باید بگم که آدم‌ها از شیوه‌های مختلف چیز یاد می‌گیرین. بعضی‌ها تئوری، بعضی‌ها با نگاه کردن و تکرار و بعضی‌ها با عمل. من جزو گروه آخری هستم. شما ممکنه توی گروه دیگه یا جایی بین گروه‌ها باشین.

من به شکل کلی چیزها رو عمیق یاد نمی‌گیرم. حداقل عمیق شروعشون نمی‌کنم. در ضمن چیزی رو توی خلاء هم یاد نمی‌گیرم. همینه که از ریاضی فراری بودم همیشه ولی مثلا فیزیک رو بیشتر دوست داشتم. من باید یک سوال واقعی برای حل کردن داشته باشم و بعد برم به سراغ جمع کردن ابزار لازم.

قدم اول پیشنهادی من برای خودم، خوندن Tutorial است. خوندن راهنماهای سریع و مقدماتی. مثلا اگر بخوام بش رو یاد بگیرم، یک گوگل برای Bash Tutorial می کنم و بعد هفت هشت تا از صفحه‌هایی که به نظرم خوب بیان رو با میدل۰کلیک کردن باز می‌کنم. اونوقت توی همه اونها یک چرخ می‌زنم و یکی دو تا شون رو برای خوندن انتخاب می‌کنم. منطقا دنبال چیزهایی هستم که خیلی کوتاه نباشن ولی خیلی خیلی هم بلند نباشن و بشه یک بعد از ظهر یا چند ساعته خوندشون. اونوقت تند و تند می‌خونم.

نمی‌دونم چرا به هرکی اینو می‌گم می‌خنده:

یاد گرفتن یک زبون برنامه نویسی ساده است. کافیه چند تا چیزش رو یاد بگیرین: متغیرها، حلقه‌ها، شروط، فانکشن‌ها و ورودی خروجی‌ها.

(((: درسته. من معمولا چیزی که نیاز به کلاس و اینها داشته باشه نمی‌نویسم. استفاده می‌کنم ولی خودم نمی‌نویسم چون کلا اسکریپت‌های کوچیک بیشترین چیزی است که دنبالشم.

من اینها رو توی این راهنماهایی که پیدا کردم یاد می گیرم و بعد سرچ می‌کنم. مثلا اگر بخوام کل فایل‌های توی یک دایرکتوری که ممکنه توشون فاصله هم داشته باشن رو یکی یکی پروسس کنم، گوگل می کنم دنبال bash script loop files in directory space in filename (: دقیقا. اون مطلبی که قبلا نوشته بودم با نتیجه اولین جستجویی است که اینجا اومده.

این از من (: من اینطوری کارم رو خیلی سریع راه می ندازم و بدون اینکه حوصله ام سر بره یک دید کلی نسبت به ابزاری که ازش استفاده می کنم پیدا می کنم. در ضمن بعدش این فرصت رو دارم تا از ابزارهایی که خوشم اومده بیشتر استفاده کنم و شروع کنم به یاد گرفتن عمقی‌تریشون. این روش که گفتم فقط به شما یک دید کلی می ده. اگر بخواین متخصص چیزی باشین باید درست و معقول از روی یک کتاب اونها رو بخونین (:

در آخرش سه تا نکته رو اضافه می کنم:

  • توی این مقاله هی گفتم «من». مال یادآوری این بود که این روش منه. هر کس به شیوه ای متفاوت یاد می گیره و این بدترین نکته در کل نظام آموزشی است که انتظار دارن همه یک جور یاد بگیرن. شما باید روش خودتون رو کشف کنین.
  • روش من سرعتش بسیار زیاده و برای من پر از لذت اما عمق نداره. اگر می خواین مثلا متخصص پرل باشین، لازمه بعد از خوندن توتریال‌ها و نوشتن برنامه‌ها و اینها برین سراغ کتاب های واقعی، کد واقعی نگاه کنین و …
  • در نهایت اگر دوست داشتین نگاهی به این پادکست هم بندازین: چگونه برنامه نویس بشیم.