قرص‌ دیجیتالی که در طول مسیر بدن شما، گازها رو تحلیل می‌کنه و نتایج رو به گوشی‌تون می‌فرسته

آیا سیستم گوارش شما به خوبی کار می کنه؟ جواب این سوال تا حدی در دست قرص قورت دادنی جدیدی است که به سنسور گاز مجهزه و بعد از قورت داده شدن در طول مسیر اکسیژن، هیدروژن و دی‌اکسید کربن رو اندازه می‌گیره. این کپسول توی استرالیا و توسط کورش کلانتر زاده درست شده که مهندس الکترونیک است. در حال حاضر راه حل کلونوسکوپی رو داریم که چندان دلچسب نیست و فقط هم توان «دیدن» داره و به گفته کلانتر زاده که تیم تحقیق رو رهبری می‌کنه، خیلی دیر خبر بیماری رو می‌ده. اما در عوض اگر سالی یکی دو بار کپسولی مثل چیزی که در عکس رو می‌بینین رو قورت بدین و صبر کنین تا دفع بشه، کل مسیر از نظر گازی بررسی می‌شه و نتایج به شکل زنده به گیرنده کوچیکی که می تونه ۳۰ متر هم اونطرف تر باشه فرستاده می‌شه. منطقا طول روز گیرنده رو توی جیب گذاشتین و شب هم کنار تخت. در قدم بعدی اطلاعات گیرنده با بلوتوث به گوشی منتقل می‌شن.

در آزمایش اولیه، ۵ نفر زیر نظر متخصصین گوارش کپسول رو بلعیدن و زیر نظر گرفته شدن. میزان اکسیژن می تونه جای نسبی کپسول در مسیر تقریبا ده متری گوارش رو مشخص کنه و هیدروژن که در هنگام کار باکتری ها تولید می‌شه، میزان فعالیت اونها رو. معلومه که تکنولوژی تازه اول راه است ولی احتمالا شروع خواهد بود برای دسترسی دقیق تر پزشکان به داخل بدن با روش هایی کمتر دردسرزا. شرکت آتمو که این کار توش انجام گرفته یکی از شش شرکتی بود که در برنامه شتابنده‌های سلامتی دیجیتال استرالیا مورد حمایت قرار گرفته بود.

منبع

در مورد باگ های اسپکتر و ملت‌داون مطالب دست اول بخونین

این چند وقت بحث باگ های امنیتی سی پی یوها اینقدر عظیم بود که حتی روزنامه های زرد هم دارن درباره‌اش می‌نویسن. اما به نظرم فرصت خیلی خوبیه که اگر به مبحث امنیت علاقمند هستین، در این مورد سعی کنین مقاله های اصلی رو بخونین. چون تشریحی که وبلاگ گوگل از ماجرا منتشر کرده اینقدر خوب نوشته شده که احتمالا با کمی تلاش و جستجوی موازی در مورد مباحث، برای اکثر ما تا حدود خوبی قابل فهمه.

خلاصه باگ های اسپکتر و ملت داون در این سه شکل قابل طبقه بندی است:

  • شکل یک: دور زدن بررسی محدوده (CVE-2017-5753)
  • شکل دو: تزریق شاخه مقصد (CVE-2017-5715)
  • شکل سه: گول زدن کش کننده دیتا (CVE-2017-5754)

در مقاله گوگل این سه روش تشریح شدن و در نهایت به سه نمونه ثابت کننده مفاهیم مطرح شده (ترجمه PoC چی می‌شه؟) رسیدن. مثلا محققین تونستن از داخل یک ماشین مجازی، حافظه هاست رو بخونن یا با یک یوزر معمولی، به حافظه کرنل دسترسی پیدا کنن.

از اونجایی که این باگ ها مربوط به سخت افزارهای سی پی یو هستن، عملا فیکس کردنشون نیازمند انواع بررسی و چک در کرنل ها است و نتیجه اش کند شدن و پیچیده تر شدن کرنل ها! اتفاقی که در حال حاضر داره می افته و مطمئن هستیم جایزه پاونی امسال که به حادترین باگ ها داده می شه، از حالا متعلق به این باگ خواهد بود. تنها کاری هم که خواهیم تونست بکنیم، آپدیت کردن کرنل هامون است به محدود کردن دائمی حالت های بیشتری از این باگ‌ها.

راستی.. کل ماجرا رو گفتم که بگم مقاله گوگل خواندنی است و قابل درک؛ با حوصله و سرچ های جانبی و حالا که خودمونی شدیم این بحث بامزه رو هم بگم که اول گوگل این باگ رو کشف می کنه و به اینتل گزارش می ده، و مدیر عامل اینتل چیکار می کنه؟ تمام سهامی اینتلی که داشت و می تونست بفروشه رو می فروشه! (:

زلزله و جنبش های خیابانی، سه شباهت و یک تفاوت

این روزها ما با دو تا چیز درگیر هستیم: زلزله و آدم هایی که توی خیابون دارن با زندگی شون بازی می کنن تا بتونن فریاد بکشن که چی می خوان؛ از سقوط رژیم تا نان. این دو تا شباهت ها و تفاوت های زیاد دارن. بذارین یه نگاه بندازیم:

  • زلزله و جنبش خیابانی از این نظر شبیه هستن که امکان وقوع هر دو رو می شه سنجید ولی زمان دقیق وقوع هیچ کدوم رو نمی شه پیش بینی کرد. تو تهران بالاخره زلزله خواهد اومد چون روی گسل است و در ایران حتما جنبش های خیابانی خواهیم داشت چون شکاف هایی مثل فقر و نبود آزادی های مدنی و عدم دخیل بودن مردم در تصمیم گیری و فساد و … هست و دائما بزرگتر می شه. اما هیچ کس نمی تونه بگه دقیقا چه روزی زلزله اتفاق می افته؛ زلزله سورپریز می کنه؛ درست مثل جنبش خیابانی که یکهو اتفاق می افته و همه از خودشون می پرسن «اینها از کجا هماهنگ شدن؟»
  • یک شباهت دیگه هم اینه که وقتی علم پیش می ره، آدم ها می فهمن که جنبش زمین، نتیجه اتفاقات زمین شناسی است نه نفرین علیه مردم. علم هم که پیش بره آدم ها می فهمن جنبش خیابانی محصول شرایط محیط است نه دستور یک نفر یا یک گروه.
  • و در نهایت می رسیم به شباهت نهایی: برای مقابله با زلزله می شه برنامه داشت و هم برای مقابله با جنبش خیابانی هم همینطور. حالا در کشور ما برای یکیش میلیاردها خرج شده و کلی آدم پرورش پیدا کردن و حقوق گرفتن و وسیله خریداری شده و براش تو خیابون خط ویژه کشیدن و پادگان کنار جاهای مهم گذاشتن و … ولی برای یکیش بیشتر متمرکز بر دعا و تند به بیرون دویدن و رفتن زیر مثلث هستیم

اما فرق..

  • فرق زلزله و جنبش خیابانی اینه که وقتی روی گسل هستین، تقریبا هیچ کاری به جز آماده شدن برای زلزله احتمالی نمی تونین بکنین. اما وقتی بحث از جنبش خیابانی باشه، به راحتی امکان پیشگیری داریم. برای جلوگیری از جنبش خیابانی، کافیه شکاف ها رو کم کنیم یا اجازه ندیم شکاف های مختلف (مثلا فقر، نداشتن حقوق مدنی، نداشتن حقوق فردی، عدم مشارکت سیاسی، …) روی هم بیافته. مثلا الزاما خودی های هم فکر ما پولدار و غیرخودی ها فقیر نباشن. یا الزاما حق تحصیل و آزادی مدنی و آزادی بیان و کار رو از یک گروه خاص نگیرن و این شکاف ها رو تقسیم کنن بین افراد مختلف. حکومت با شعورتر هم برای غیرلازم کردن جنبش خیابانی،‌ می‌ره به این سمت که به همه اجازه مشارکت بده. مثلا یکی از رهبران جنبش خیابانی آلمان بعدها از طرف حزب سبز،‌ وارد مجلس می شه و خواسته هاش رو اونطوری پیگیری می کنه. وقتی در یک حکومت همه حق نظر دادن پیدا کنن – به اندازه رای شون – اصولا جنبش خیابانی غیرمحتمل می شه. «براندازی»‌ اصولا مربوط به شرایطی است که فقط یک ایده حق اظهار نظر داشته باشه؛ به فکرتون می رسه مثلا کسی بخواد حکومت آلمان رو براندازی کنه؟ نه؛ چون اگر رای داره حکومت رو برای مدتی که رای داره، می دن دستش. به این می گن دموکراسی که البته به ما گفتن ترسناکه و شبیه زلزله؛ ولی واقعیت اینه که خیلی فرق داره.

انتشار فصل به فصل رمان سایبرپانک اسنوکرش درباره هکرها، مواد، شمشیربازی، دنیاهای مجازی و آینده

سال ها پیش این رمان منو شوکه کرد و بعد از چند فصل، شروع کردم به ترجمه هر فصلی که می خوندم. دوستی زحمت ادیت رو قبول کرد و حالا بعد از سال ها دارم کتاب رو فصل به فصل روی اینترنت می ذارم. چند روز سفر خواهم بود و گفتم چه زمانی بهتر از الان که این مطلب طولانی رو منتشر کنم.

اسنوکرش کتابی در ژانر پست سایبرپانک است از نیل استفنسون. کتابی که کلی از چیزهایی که امروز می‌بینیم رو وعده داده بود: واقعیت مجازی، سایبراسپیس، دنیای به سمت تباهی و حتی کلماتی رو ابداع کرده بود که الان مصطلح هستن؛ مثلا آواتار و متاورس. در این کتاب پیک های موتوری امروزی عنصری مهم از آینده آمریکا هستن و برنامه نویس ها و تولید کنندگان مواد مخدر در فضایی مجازی حادثه می‌آفرینن. شاید یک روز کتاب رو به شکل فیزیکی هم چاپ کردیم ولی فعلا ۱۰ فصل اولش رو بخونین تا من از سفر برگردم و بقیه فصل ها رو آپلود کنم: اسنو کرش، رمانی از نیل استیفنسون

تقریبا نصف جوون ها با آدمی جدید بدون کاندوم سکس داشتن، شما جزوشون نباشین

موسسه سلامت عمومی انگلیس در تحقیقی از ۲۰۰۰ نفر به نتیجه ای شگفت انگیز رسیده. بر اساس این تحقیق نزدیک به ۵۰ درصد پاسخ دهنده‌های ۱۵ تا ۲۴ سال گفتن که تجربه این رو دارن که در سکس با آدمی جدید، از کاندوم استفاده نکرده باشن. قراره نتیجه این تحقیق کاهش تعداد افراد مبتلا به بیماری‌ها و عفونت‌های منتقل شونده از راه‌های جنسی باشه.

بخش دیگه ای از این تحقیق به این اشاره می کنه که ۵۸٪ افراد اعلام کردن که صحبت کردن در مورد سلامت و بهداشت با شریک جنسی‌شون براشون سخت بوده. مسوول تحقیق می گه میزان شیوع عفونت های جنسی در بین جوانان هنوز خیلی زیاده. مثلا از هر ۱۰ مورد شیوع سوزاک، شش تای اون مربوط به آدم های زیر ۲۵ سال است و به همین خاطر لازمه در این مورد آگاهی های بیشتری به آدم ها داده بشه.

در عکس قشنگ بالای مطلب، شاخک های مقاوم به آنتی بیوتیک سوزاک رو می بینین که نسبت به دهه‌های قبل بسیار کلفت‌تر و قوی‌تر شدن. این گونه‌ها تقریبا در همه کشورها مشاهده شدن و تقریبا بهترین شیوه مقابله باهاشون، استفاده از کاندوم است. یادمون باشه (:

ویندوز بالاخره صاحب ssh می‌شه

یکی از چیزهای بسیار عجیب ویندوز، نداشتن ابزارهای گنو است. این ابزارها که احتمالا روی هم ۱۰۰ مگ هم نیستن بخش بزرگی از قدرت کامند لاین لینوکس رو می‌سازن. یکی از مهمترین این ابزارها ssh برای وصل شدن به سرورهای راه دور بود که نبودنش توی لینوکس و اجبار به استفاده از کلاینت های دهه ۹۰ی مثل پاتی (مشهور به پوتی) یکی از شکنجه هایی است که می شه به هر مدیر سیستم لینوکسی داد.

حالا خوشبختانه ویندوز داره قدم به قدم خودش رو اصلاح می کنه و ظاهرا در ویندوز ۱۰ قراره نه فقط کلاینت که سرور اس اس اچ رو هم داشته باشیم. دقیقا بودن این ابزارها در مک یکی از دلایلی است که مدیر سیستم ها حتی اگر دوست نداشته باشن می تونن با مک کار کنن ولی با ویندوز نه.

اگر این گزینه بتا روی سیستم شما فعال شده، می تونین به Manage Optional Features برین و با زدن Add a feature فهرست رو ببینین و اوپن اس اس اچ کلاینت و سرور و فعال کنین. البته ایده اجرا کردن یک سرویس شبکه ای بتا روی ویندوز شاید خیلی عالی نباشه اما به هرحال شروع خوبیه.

اگر توضیحات من ویندوز ندیده در مورد راه اندازی سرویس بتا مناسب نیست، اینجا اصل مقاله رو ببینین

شِت کد: قبرستان کدهای داغون

البته قبرستان رو که از خودم در آوردم (: این سایت شت کد کلکسیونی است از کدهای بد که خب می تونن هم تمرینی مقدماتی برای کد خوندن باشن هم خنده ای بعد از خوندن کد (: چند تاش واقعا بامزه بودن و حیفم اومد شما هم نبینین.

حرکات فضایی آلفا زیرو، قدرت هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی رو به رخ شطرنج بازها – و بقیه – می‌کشه

برنامه جدید دیپ مایند نه فقط فوق العاده و قابل تطابقه، که کمی هم عجیبتر از اون چیزی شده که انتظارش رو داشتیم. گروه دیپ مایند توی مقاله جدیدشون برنامه جدید یادگیرنده بازی ای رو که توسعه کردن توضیح می دن، این برنامه تونسته شطرنج و یک بازی ژاپنی رو بعد از یاد گرفتن بازی گو یاد بگیره.

دمیس حسابیس که مدیر دیپ مایند (و البته موسس) است و خودش هم شطرنج باز است می گه برنامه حرکاتی انجام می ده که برای یک شطرنج باز انسانی قابل درک نیستن.

سبک بازی ای که یاد گرفته نه شبیه آدم است و نه شبیه برنامه های قبلی. این سیستم به یک شیوه سوم و شاید شیوه ای بیگانه بازی می کنه.

برنامه آلفا زیرو نسخه جهانشمول‌تر برنامه آلفا گو گوگل است که مخصوص بازی گو طراحی شده بود و با فقط ۲۴ ساعت زمان و بررسی بازی و بازی کردن با خودش تونسته یاد بگیره برنامه استاک فیش که یکی از قوی ترین موتورهای کامپیوتری جهان برای شطرنج است رو نه فقط با اختلاف زیاد،‌ که بدون حتی یک شکست،ِ در هم بکوبه. لازم به ذکر نیست که هیچ انسانی نمی تونه در مقابل استاک فیش برنده بشه. عکس العمل قهرمانان شطرنج جهان به این پیروزی همراه با شوک،

اما اینجا مساله «یک موتور شطرنج قوی تر» نیست بلکه یک موتور شطرنج است که قربانی های عجیب می کنه. مثلا حاضر می شه فیل و وزیر رو بده تا موقعیت برتر به دست بیاره و با اون موقعیت، ببره. چنین بازی ای در بین انسان ها تقریبا دیده نمی شه. یا مثلا در جایی دیگه موتور شطرنج جدید وزیر رو به گوشه صفحه می بره که در شطرنج حرکتی کمیابه. حسابیس می گه نگاه کردن به شطرنج بازی کردن این موتور مانند نگاه کردن به شطرنج از بعدی دیگه است.

این «آموزش به خود» باعث شده موتور آلفازیرو طبق الگوهای مرسوم ما و ارزشهایی که به مهره ها می دیم بازی نکنه و از خوردن مهره هاش نگرانی ای نداشته باشه. ممکنه اصولا درک ما از شطرنج خیلی محدود و مبتنی بر به دست آوردن برتری نسبی از نظر ارزش مهره‌ها و تبدیل اون به پیروزی بوده. شاید این برنامه یکبار دیگه شطرنج هیجان انگیز رمانتیک که همراه با قربانی دادن و کارهای پر هیجان و عجیب بود رو به بازی برگردونه و البته شاید این برنامه شروعی باشه برای ما که کم کم قبول کنیم کامپیوترها دارن دنیا رو بهتر از ما می فهمن.