لیبرالیسم برای برابری انسان ها

کشور ما ده سالی است که افتاده روی لیبرالیسم و همینطور داره می ره جلو. دوستان مصلحتاندیش و منفعتاندیش هم که هر چی بهشون بگن مثل بلندگو تکرار می کنن و تحلیلشون تعطیله. این دوستان یادشون نیست که یک زمانی عربده می کشیدن که بانک ها باید دولتی باشه، بیمارستان‌هایی که همان زمان هم رایگان بود باید مال دولت اسلامی باشه، تمام صنایع بزرگ باید در کنترل حکومت باشه، دولت مسوولیت داره به همه سوبسید بده و غیره و غیره. اون زمان حنجره ها پاره می شد تا فریاد زده بشه که کنترل دولتی بر همه چیز باعث رفاه همه است و خوشبختی عمومی و غیره و غیره.

کشور ما ده سالی است افتاده روی لیبرالیسم و همینطور داره می ره جلو. الان ده سالی است که به دوستان مصلحاندیش گفته شده حنجره شون رو پاره کنن که مالکیت خصوصی مهمترین چیز برای رفاه عمومی است و اصولا راه خوشبختی یک جامعه اینه که همه چیز توش خصوصی بشه و اقتصاد لیبرال. این دوستان مصلحاندیش حالا حنجره ها رو پاره می کنن تا بگن صندوق بین المللی پول ایران رو به عنوان سریعترین کشور در توسعه لیبرالیسم برنده اعلام کرده و ذوق می کنن که با حذف یارانه ها، خصوصی کردن بانک ها، پولی کردن بهداشت، پولی کردن تحصیلات و فروختن صنایع به آدم ها کشور داره در راه تعالی می ره و به زودی عدالت محور اساسی می شه (:

بده آدم مغزش رو تعطیل کنه و چشمش رو ببنده. ولی بدتر از اون اینه که اختلاف طبقاتی توی یک جامعه بسته بیشتر و بیشتر بشه. یادمه زمانی که آدم ها با دیدن یک بی ام و آخرین مدل ازش فیلم می گرفتن و به هم نشون می دادن. یادمه که من دو سال پیش از گداهای نیجریه فیلم می گرفتم و برام عجیب بود که توی صف پمپ بنزین دائما گدا از کنارم می گذره… الان هر دوی این صحنه ها طبیعی است و منفعاندیش‌ها هم فعلا قراره چشم هاشون رو ببندن روی دولت دهم و شعیب بن صالح سابقش.


نکته مهم: یکهو این توهم پیش نیاد که جمهوری اسلامی داره به یک سیستم لیبرال تبدیل می شه. آزادی بیان و عضوی از جهان بودن بخشی از لیبرالیسمه که اینجا نیست. چیزی که ما الان باهاش طرفیم، حکومتی است که بخش های توتالیتر اجتماعی چپ رو به ارث برده (بخونید سانسور و اعدام) و داره بخش های بد لیبرالیسم رو هم جذب می کنه (بخونید پولی شدن تمام سرویس هایی که باید حق هر شهروند باشه).

ناهار با ژیژک و آسانژ

ژیژک فیلسوف است و آسانژ بنیانگذار ویکیلیکس. این دو نفر برای جلب کمک مالی برای ویکیلیکس یک ایده عالی دارند: یک ناهار با حضور این دو نفر و هشت مهمان که صندلی‌شان را از طریق دادن پیشنهاد بالاتر در سایت حراج eBay رزرو کرده‌اند (:

برنامه اصلی در یکی از رستوران‌های لندن خواهد بود. دوم جولای از ساعت دوازده تا سه. این دو نفر هم هر دو خوش تیپ، خوش حرف و با ایده. فقط باید دعا کنید که هفت نفر دیگر بچه پولدار لعنتی نباشند.

در این لحظه بالاترین قیمت پیشنهادی حدود پونصد پوند است ولی به احتمال زیاد سریعا بالا و بالاتر خواهد رفت.

به نفع گرسنگان به رستوران بروید

ایده عجیبی نیست: برنامه جهانی غذا با چند رستوران قرارداد می‌بنده که اگر شنبه‌ عصرها به اونجا برین و غذا بخورین، صد در صد سود به برنامه جهانی غذا اهدا بشه تا برای حل موقت مشکل گرسنگی به کار گرفته بشه.

من در نهایت امر طرفدار خیریه نیستم و ترجیح می‌دم اگر انتخابی بین خیریه و یک کار ریشه‌ای داشته باشم دومی رو انتخاب کنم اما این رو هم درک می‌کنم که یک شام خوردن من اونجا ممکنه باعث بشه توی این کشور یک نفر شب رو گرسنه نخوابه و این بهتر از سخنرانی علیه گدایی است. در ایران مجموعه رستوران‌های مانسون اسپانسر این برنامه هستن و شنبه‌ها توشون شام خوردن، بهتر از جای دیگه شام خوردنه (: