من اعلام خطر می کنم! کل جمعیت ایران عقیم خواهند شد

امیدوار رضایی نایب رئیس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس ایران می گوید که سه میلیون زوج نابارور در ایران وجود دارد و باید برای درمان این افراد بودجه خاص داشته باشیم.

به گزارش خبرگزاری مهر آقای رضایی گفته که هر سال ۱۵ درصد به زوج های نابارور اضافه می شود و برای همین “دست اندرکاران سلامت باید فکر اساسی برای درمان این افراد بکنند.”

نایب رئیس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس در همایش شیوه ها نوین درمان ناباروری گفته که ایران از جمله ده کشور برتر جهان در زمینه درمان ناباروری است ولی “اغلب زوجهای نابارور در لایه های پائین تر هستند و درآمد زیادی ندارند و هزینه سنگین درمان و نداشتن تمکن مالی باعث شده که این افراد از پیگیری روند درمان دلسرد شوند.”

به گفته نایب رییس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس محترم، سالی ۱۵٪ داره تعداد نابارورها زیاد می‌شه! اگر ما نگاهی بندازیم به نمودار ساختار جمعیتی چند سال قبل ایران یعنی:

می‌بینیم که در حال حاضر یک چیزی حدود ۱۰.۵ میلیون خانواده داریم که می‌تونن بچه دار بشن. از این بین سه میلیون زوج (۶ میلیون نفر!) نابارور هستن و سالی هم داره ۱۵٪ بهشون اضافه می‌شه. با توجه به رشد جمعیت کشور که ۱.۶۱٪ اعلام شده، خطر اصلی که نژاد پاک ما رو تهدید می کنه نه سانسور اینترنت است نه جنگ نه هیچ چیز. خطر اصلی ناباروریه دوستان. نمودار رو نگاه کنین:

اگر همینطور بریم جلو تا سال ۱۳۹۹ همه خانواده‌های ایران نابارور خواهند بود!

راستش نمی‌دونم دلیل اصلی این مشکل چیه… تشعشعات کیهانی؟ تمرکز دشمن‌ها؟ وای فای لپ تاپ؟ اما هر چی باشه حتی این طبق معمول «جزو ده کشور برتر جهان» بودن هم به کار نمی‌یاد چون از اونطرفت هم توی نسبت اعدام شهروندان با اختلاف نجومی کشور اول جهان هستیم و تازه ایشون هم اطلاع دادن که این روزها در جامعه ما فقط پولدارها حق درمان درست و حسابی دارن.

به هرحال… من وظیفه خودم دونستم که اعلام خطر کنم. دست به کار بشین دوستان. از ما که گذشت.

مرتبط: وبینار اعدادی که خبرها را می‌سازند رو نگاه کنین، بسیار جذابه و به نظرم استادهای روش تحقیق یا آمار در علوم اجتماعی و غیره باید سر کلاس‌هاشون نشونش بدن

کشته شده‌های رژیم دوست و برادر بعثی سوریه از ۵۰۰۰ گذشت

اگر براتون فرقی می کنه بگم که حداقل سیصد نفر از این کشته شده ها بچه هستن.

عکس مال دیروزه، شهر حمص.

بتل فیلد ۳، رید اور مسکو، عصبانی‌کردن آمریکا و همه چیزهای دیگه

سال ۱۹۸۵ بود. حمله می کردیم به مسکو. حالا سال ۲۰۱۲ است و حمله می کنیم به ایران اما قبلا با نیروهای روسیه و چین به آمریکا و اروپا هم حمله کردیم. رفیق نادیا حواس رفیق استالین رو پرت کرده و نمی شنوه که رفیق کین داره می گه جنگ سر اینکه به کجا حمله می کنیم نیست.. سر اینه که پولمون رو می دیم به کی.

بگم که من هم خوشم نمی یاد کسی به تهران حمله کنه، ضد جنگ هستم، اهل بازی نیستم و از کشتن و شکنجه کردن آدم ها بدم می یاد. من فقط یک دونه پاسپورت و یک دونه هویت دارم و اگر جنگ بشه من هستم که باید گرسنگی بکشم چون توی هیچ حساب خارجی پول ذخیره نکردم. اما در عین حال این جریان بازی بتلفید سه به نظرم داره خیلی مسخره می‌ره جلو. یعنی بازم حس می کنم یکسری آدم یک سری چیز رو بهانه کردن تا سرافکندگی سال های اخیرشون رو جبران کنن و یکسری هم دکون باز کردن برای جیب خودشون.

“از آنجایی که آمریکا خود را تحت ولایت اسرائیل قرار داده، بنابراین بازی “حمله به تل آویو” ساخته خواهد شد، چون حتی بازی حمله به واشنگتن هم به اندازه حمله به تل آویو آنها را ناراحت نخواهد کرد.”

یعنی واقعا قراره دولت یک بودجه هنگفت بده به یک تیم تا یک بازی بسازن تا «آمریکا ناراحت بشه»؟! اولا که نوشتن واقعی یک بازی مدرن بسیار پیچیده است و نیازمند کلی محاسبه و برنامه ریزی و مدیریت و غیره که من حاضرم شرط ببندم ما در طول سه سال آینده هیچ چیزی شبیه بتل فیلد سه نخواهم داشت.

دوم اینکه ما الان کلی بازی بازمتن داریم (از Nexuiz گرفته تا Doom و بازی‌های استراتژی‌ای مثل جنگ وسنوت). من شخصا حاضرم با گرفتن ده میلیون گرافیک هر کدوم از اینها رو عوض کنم و در عرض یک ماه جای «حمله به تل آویو» یا هر چیز دیگه ای که می خواین جا بزنم. لطفا اگر قراره پول ما بیشتر از این حروم بشه، حداقل بدینش به خودم که کیفیت کار هم بالاتر باشه و تحت هر سه سیستم عامل هم اجرا بشه.

در نهایت هم اضافه کنم که «آمریکا» یک چیز واحد مشخص نیست. آمریکا یک سیستم سرمایه داری بسیار پیشرفته است که اجزاش همه دنبال سود هستن. اگر EA بازی حمله به ایران می‌سازه مال این نیست که جمهوری‌خواه‌ها گفتن قراره به ایران حمله بشه پس یک بازی بسازین. مال اینه که می خواد پول در بیاره. قدیم‌ها یکی از بازی‌های مورد علاقه من بازی وضعیت قرمز / رد الرت بود که توش با انتخاب نیروهای اتحاد جماهیر شوروی می زدم پدر آمریکا رو می‌آوردم جلوی چشمش و حالا هم اگر اهلش باشم بازی ژنرال‌ها رو می‌خرم و با انتخاب نیروهای چین، بمب‌های اتمم رو روی سر نیروهای کاخ سفید کاپیتالیست منفجر می‌کنم. دوستان، این ناکس‌ها می‌خوان پول در بیارن. بعضی‌هاشون با جنگ پول در میارن، بعضی‌هاشون با فیلم بعضی‌هاشون هم بازی‌های مربوط به جنگ. هیچ فرقی هم نمی‌کنه کی به کی حمله کنه. قول می‌دم اگر پولش رو بدیم همین EA عزیز، با هیجان یک بازی کاملا با کیفیت بالا بنویسه که نیروهای ایرانی توش کاخ سفید رو فتح می‌کنن. جریان همون برنج‌ها است که می‌گن روزگاری وارد می‌کردیم و چون از آمریکا اومده بود روش می‌نوشتیم «مرگ بر آمریکا» ولی وقتی شرکت وارد کننده اینو فهمید گفت «پولش رو بدین خودم می‌نویسم».

نخیر! من هنوز باید حرف بزنم! باید بگم که متاسفانه دنیا با عقاید خوب و بد نمی‌چرخه. دنیا داره با پول می‌چرخه و این‌ها خیلی منطقی هر وقت هر چیزی که به پول برسه رو می‌سازن. «آمریکا» یک سیستم متمرکز نیست که نشسته باشه تو یک اتاق و به شرکت‌هاش و مجله‌هاش و فیلم‌سازی‌هاش دستور بده که «حالا فلان چیز رو بسازین» یا «حالا افراد بخندن». آمریکا یک سیستم پیچیده سرمایه‌داری است که برای رسیدن به پول خودش رو با شرایط وفق می‌ده. بقیه دنیا هم سعی می‌کنن خیلی حساس نباشن. نصف بازی‌های جنگی و نصف فیلم‌های جنگی علیه آلمان‌ها ساخته می‌شن ولی تو اینترنت بگردین و ببینین آیا به کمپینی می‌رسین که آلمانی‌ها مشغول امضا جمع کردن باشن که از این به بعد آلمانی‌های نازی رو توی فیلم اسکول نشون ندن؟ بعید می دونم چون آلمانی‌ها در زندگی روزمره کارهای مهمتری دارن و می‌دونن اگر می‌خوان در آینده دنیا چیزی باشن، باید به جلو نگاه کنن نه به عقب.

اوه! حالا که حرف بازی بچگی‌هام شد، اینم بگم که روزگاری عشق بازی‌های جنگی من Raid Over Moscow توی اسپکتروم و بعد کمودور ۶۴ بود که جا داره ازش یادی بکنیم.

ما که تمام این بازی‌ها رو دزدیدم ولی چه زمانی که علیه مسکو می‌جنگیدیم، چه زمانی که با نازی‌ها جنگیدیم، چه زمانی که توی سیویلیزیشن کورش کبیر بودیم و چه زمانی که به تهران حمله می‌کنیم یا چین می‌شیم و بمب اتم می‌زنیم تو سر آمریکا یا روسیه می‌شیم و تانک‌های آروم ولی یغور و جون‌سختمون اون موشک‌اندازهای سوسولی آمریکا توی جبهه اروپا رو نابود می‌کنن، پولمون باید می‌رفت توی یک شرکت آمریکایی.

عکس بالا اسکرین شات از بازی رد الرت است. رفیق کین داره به رفیق استالین تذکر می ده ولی ظاهرا رفیق استالین و رفیق گرانکو حواسشون جلب رفیق نادیا است و به حرف هاش گوش نمی دن. امیدوارم حداقل ما که این روزها گرافیک این بازی – و در نتیجه رفیق نادیایی که آمریکایی ها گذاشتن اونجا که حواس همه رو همزمان جلب و پرت کنن – برامون چشمگیر نیست، گوش بدیم:

این آمریکا است که خطرناکه رفقا نه بازی ای که باهاش به تهران حمله می‌کنیم. اگر راست می‌گیم باید پول آمریکایی‌ها رو بکشیم بیاریم تو ایران نه اینکه مالیات رو بریزیم توی جیب یکسری خودی تا با ساختن یک بازی برای حمله به تل‌آویو (که من اصلا حاضر نیستم اسمش رو خیلی عادی به عنوان یک شهر معمولی بیارم)، آمریکا رو ناراحت کرده باشیم و بعد هم بازی رو بذاریم تو آرشیو موزه. پس فردا مجموع طلاهای انباشته شده در آمریکا بیشتره چون این بازی براشون پول برده توی کشور و ما فقیرتریم چون پول رو از جیب مردم یا از زیر زمین کشیدیم بیرون و ریختیم تو جیب کسی که حتی اگر مستقیم اونو نبره خارج، باهاش یک محصول خارجی می خره. اشکالی هم نداره… ساز و کار فعلی ما است؛ اما حداقل خودمون رو گول نزنیم که مشغول مبارزه‌ایم.

متحول نشدین؟ فدای سرمون (: منم دارم به زندگی ام ادامه می دم. انگری بردز آنلاین تقلبی بازی کنین.

پول آب و گاز و برق و غیره و انحصار دولتی و پول زور

حالا که توضیح دادم چرا مالیاتت پول زوره، اینم بگم که ما دو جور اقتصاد داریم: چپ و راست. دولت در سیستم‌های چپ پول مالیات و نفت و غیره رو بر می‌داره و سعی می کنه اون رو به شیوه‌های مختلف بین مردم توزیع کنه. در این سیستم اکثر چیزهای اصلی بسیار ارزون یا مجانی هستن و همه قراره به حداقل‌هایی مثل بهداشت، خونه، غذا، تحصیل و حمل و نقل دسترسی داشته باشن.

در مقابل در سیستم راست، رقابت و غیره قراره سیستم رو به سمت جلو ببره. در این سیستم قبول می‌شه که یکسری آدم باید فقیر باشن و بیکار تا بقیه غذا بخورن. در این سیستم گفته می‌شه که رقابت باعث بهبود قیمت‌ها می‌شه و اگر چیزی بیخودی گرونه یا سیستمی ناکارا است، بقیه رقبا وارد بازار می‌شن تا سود کنن و اون چیز ناکارا باید از سیستم خارج بشه یا خودش رو اصلاح کنه.

اما.. فکر کنین به نوشته‌های زیر قبض گاز و برق در سال گذشته و به رقم قبض‌ها در امسال. دولت غر می‌زنه که تولید گاز براش سودزا نیست پس باید گرونش کنه. غر می‌زنه که تولید برق هزینه مالی‌اش بیشتر از پولی است که از مردم گرفته می‌شه پس مردم باید بیشتر پول بدن. خب ولی گرامی! اگر بلد نیستی بچرخونی بده دست یکی دیگه (: نمی‌شه بگی « فقط من تولید کنم! هر قیمتی هم که در اومد شما باید بدین ». البته به زور می‌شه ولی واقعا کشور رو نمی‌شه اینطوری به سمت توسعه برد. دولت عزیز. شما الان کل پول مالیات و کل پول نفت دستته پس منطقی نیست که حداقل مثل یک شرکت خصوصی با من برخورد نکنی؟ اگر واقعا معتقدی هر قیمتی که بنزین در بیاد رو ما باید بهت پرداخت کنیم خیلی هم منطقی است ما بگیم حداقل امکانش رو بده که بقیه هم رقابت کنن. اگر واقعا فکر می کنی دولتی، پس حداقل امکانات رو هم توزیع کن. نمی شه اینترنت رو به قیمت دلبخواه تو بخریم بعد سر امنیت بگی که موقعی که از بانک می یام بیرون اطرافمون رو نگاه کنیم موتور سوار کیفمون رو ندزده.

حکومت جان، کار معقولی نیست که یک چیز رو در انحصار خودت بگیری و بعد یک شرکت هم بسازی و یک چیزی بفروشی و هر چقدر برات دراومد به زور همه پولش رو از ما بگیری. اگر قراره ما کل پول چیزی که بهمون می دن رو بدیم خب حداقل باید اجازه داشته باشیم انتخاب کنیم کی اینا رو بهمون می ده یا نه؟ بالاخره تو دولتی یا شرکت خصوصی.

کارت درست مثل اینه که دو تا کارخونه ماشین سازی بیشتر اجازه نداشته باشن ماشین بفروشن و بعد به هر قیمتی که خواستن هر چیز مزخرفی رو بفروشن و هیچ کس هم حق نداشته باشه باهاشون رقابت کنه…

خودت بگو ببینم این چیزی که درست کردی چپه یا راسته یا «پول زور وَده» است؟

چطوری اسکریپت نویسی بش یا هر چیز دیگه یاد بگیریم؟

دراگو توی مطلب مربوط به نوشتن یک اسکریپت بش پرسیده:

چطور میتونم توی اسکریپت نوشتن واسه bash مسلط بشم؟

اول باید بگم که آدم‌ها از شیوه‌های مختلف چیز یاد می‌گیرین. بعضی‌ها تئوری، بعضی‌ها با نگاه کردن و تکرار و بعضی‌ها با عمل. من جزو گروه آخری هستم. شما ممکنه توی گروه دیگه یا جایی بین گروه‌ها باشین.

من به شکل کلی چیزها رو عمیق یاد نمی‌گیرم. حداقل عمیق شروعشون نمی‌کنم. در ضمن چیزی رو توی خلاء هم یاد نمی‌گیرم. همینه که از ریاضی فراری بودم همیشه ولی مثلا فیزیک رو بیشتر دوست داشتم. من باید یک سوال واقعی برای حل کردن داشته باشم و بعد برم به سراغ جمع کردن ابزار لازم.

قدم اول پیشنهادی من برای خودم، خوندن Tutorial است. خوندن راهنماهای سریع و مقدماتی. مثلا اگر بخوام بش رو یاد بگیرم، یک گوگل برای Bash Tutorial می کنم و بعد هفت هشت تا از صفحه‌هایی که به نظرم خوب بیان رو با میدل۰کلیک کردن باز می‌کنم. اونوقت توی همه اونها یک چرخ می‌زنم و یکی دو تا شون رو برای خوندن انتخاب می‌کنم. منطقا دنبال چیزهایی هستم که خیلی کوتاه نباشن ولی خیلی خیلی هم بلند نباشن و بشه یک بعد از ظهر یا چند ساعته خوندشون. اونوقت تند و تند می‌خونم.

نمی‌دونم چرا به هرکی اینو می‌گم می‌خنده:

یاد گرفتن یک زبون برنامه نویسی ساده است. کافیه چند تا چیزش رو یاد بگیرین: متغیرها، حلقه‌ها، شروط، فانکشن‌ها و ورودی خروجی‌ها.

(((: درسته. من معمولا چیزی که نیاز به کلاس و اینها داشته باشه نمی‌نویسم. استفاده می‌کنم ولی خودم نمی‌نویسم چون کلا اسکریپت‌های کوچیک بیشترین چیزی است که دنبالشم.

من اینها رو توی این راهنماهایی که پیدا کردم یاد می گیرم و بعد سرچ می‌کنم. مثلا اگر بخوام کل فایل‌های توی یک دایرکتوری که ممکنه توشون فاصله هم داشته باشن رو یکی یکی پروسس کنم، گوگل می کنم دنبال bash script loop files in directory space in filename (: دقیقا. اون مطلبی که قبلا نوشته بودم با نتیجه اولین جستجویی است که اینجا اومده.

این از من (: من اینطوری کارم رو خیلی سریع راه می ندازم و بدون اینکه حوصله ام سر بره یک دید کلی نسبت به ابزاری که ازش استفاده می کنم پیدا می کنم. در ضمن بعدش این فرصت رو دارم تا از ابزارهایی که خوشم اومده بیشتر استفاده کنم و شروع کنم به یاد گرفتن عمقی‌تریشون. این روش که گفتم فقط به شما یک دید کلی می ده. اگر بخواین متخصص چیزی باشین باید درست و معقول از روی یک کتاب اونها رو بخونین (:

در آخرش سه تا نکته رو اضافه می کنم:

  • توی این مقاله هی گفتم «من». مال یادآوری این بود که این روش منه. هر کس به شیوه ای متفاوت یاد می گیره و این بدترین نکته در کل نظام آموزشی است که انتظار دارن همه یک جور یاد بگیرن. شما باید روش خودتون رو کشف کنین.
  • روش من سرعتش بسیار زیاده و برای من پر از لذت اما عمق نداره. اگر می خواین مثلا متخصص پرل باشین، لازمه بعد از خوندن توتریال‌ها و نوشتن برنامه‌ها و اینها برین سراغ کتاب های واقعی، کد واقعی نگاه کنین و …
  • در نهایت اگر دوست داشتین نگاهی به این پادکست هم بندازین: چگونه برنامه نویس بشیم.

نامه سرگشاده به گروه کیوسک برای آزاد کردن آلبوم هایشان در ایران

آپدیت: جواب آرش سبحانی نوازنده، خواننده و شاعر کیوسک رو به پایین متن اضافه کردم

کیوسک عزیز،

ما جمعی از کسانی هستیم که دوست داریم به موسیقی شما گوش کنیم و دزدی را هم دوست نداریم اما بین دزدی و گوش نکردن به موسیقی شما، اولی را انتخاب کرده‌ایم.

ما به دلایلی همچون محدود بودن به اینترنت ایران، نداشتن کردیت کارت، ممنوع بودن آثار شما در ایران و غیره امکان خرید آثار شما را نداریم.

ما می‌دانیم که روشی هست برای خرید آثار آیتیونز: باز کردن یک شناسه با آی پی آمریکا و دادن آدرسی جعلی در خارج و سپس خرید کارت‌های هدیه اپل به قیمتی بیشتر از ارزش واقعی از دلالان و شارژ آن شناسه و بعد دریافت آهنگ‌های شما با آیتیونز. اما ما نه از آیتیونز استفاده می‌کنیم و نه می‌خواهیم با هویتی جعلی و پر درسر خریدار آثار شما باشیم.

اکثر ما از استفاده کنندگان نرم‌افزارهای آزاد هستیم و می‌خواهیم به شما پیشنهاد کنیم در مورد مجوز نشر آثارتان تصمیم جدیدی بگیرید. بهترین حالت این است که آثار را با مجوزهایی آزاد منتشر کنید که در عین نگهداری مالکیت معنوی آثار برای شما و ادامه فروش آن در فروشگاه‌ها، به دیگران نیز اجازه می‌دهد تا در صورت انتخاب بتوانند به رایگان و به شکل قانونی آن را دانلود کنند. در صورت انتخاب انتشار آزاد دیگر هنرمندان نیز خواهند توانست بخش‌هایی از آثار شما را در آثارشان استفاده کنند و یا ریمیکس‌های قانونی از کارهای خوب شما عرضه کنند. اینکار توسط هنرمندانی همچون کوری دکترو در حال انجام است و به گفته آن‌ها این کار نه تنها فروش آثار را پایین نیاورده که بالا هم برده است. در صورت علاقمندی نگاهی به creativecommons.orglegalmusicforvideos بیاندازید که شامل اطلاعات و لینک‌های بیشتری به آثار منتشر شده تحت مجوز Creative Commons هستند.

پیشنهاد ابتدایی‌تر، اضافه کردن این متن به اجازه‌نامه کپی رایت است که «کسانی که به هر دلیل توان خرید آثار را ندارند، می‌توانند به رایگان آن را استفاده کنند». البته به شکلی که خودتان می‌پسندید.

بنا به تجربه دیگران و بنا به وضعیت فعلی جهان، امیدواریم اینکار ضربه ای به فروش آنلاین شما نزند و تنها باعث شود گستره وسیع‌تری از مردم موسیقی شما را بشنوند و در کنسرت‌ها، موفق‌تر باشید. ما معتقدیم شما موسیقی‌تان را برای شنیده شدن می‌سازید و ما هم تا به حال برای خودمان بین دزدی و نشنیدن، دزدی را انتخاب کرده‌ایم و خواهیم کرد اما بسیار خوشحال می‌شویم این سوال «دزدی یا نشنیدن» توسط هنرمندانی که فهم بهتری از ساز و کار دنیای دیجیتال و رفتار انسان‌ها دارند، به هم بخورد.

جمعی از علاقمندان شما در ایران

جادی میرمیرانی
رایا مرادی
محمد طرفه نژاد
شهاب شهسواری
سجاد بارودکو
آرش اصغری
حمید عظیمی
مهرداد مومنی
مصطفی پاک‌پرور
لیشام شهبازیان
امین صفاری
سعید زبردست
شهرزاد شجاعی
مریم رضاپور
امیر هوشنگی
محمود روحانی
علی خاندانی
محراب پورفرج
مهدی شریعتمداری
علیرضا الله دادی
عرفان نجف‌آبادی
علی اردستانی
حامد ذوالفقاری
فرود غفوری
امیر صادقپور
حامد ملک
مهدی وهاب
علی مشاطان
حسن آیتی
مهدی فتاحی
مهران خواجوی
ایریکس اسماعیلی
حجت پورخُسروانی
دانیال بهزادی
جاوید اسماعیلی
محمدرضا کمالی فرد
رحمان موسویان
شهاب هاشمی

آپدیت

آرش سبحانی (نوازنده، خواننده و شاعر کیوسک) توی کامنت‌ها جواب داده

دوستان بسیار تحت تاثیر قرار دادید ما رو. ما از روز اول مثل آلبوم پیش بدنبال راهی بودیم که برای دوستان داخل ایران آلبوم رو بصورت رایگان روی سایتمون قرار بدیم و امیدواریم تا پایان این هفته مشکلات تکنیکیشو حل کنیم. مشکل دوستان بیرون از ایران هستند که هم دسترسی و هم توانایی خرید دارند ولی اگر ببینند جایی میتونند مجانی دانلود کنند از حمایت خود داری میکنند و میرن سراغ دانلود مجانی. شما میدونید که تولید یک آلبوم برای یک گروه هزینه اش کم نیست و با سالی ۱۰-۱۲ کنسرت هزینه آلبوم بعدی تامین نمیشه. اگر همه ایرانی ها این رو میفهمیدند و حمایت میکردند عالی بود و ما هم دوست داریم همونطور که شما هم به درستی گفتید کار پخش بشه ولی متاسفانه شرایط به نفع ما نیست. شما نگاه کنید از گروه های ایرانی داخل و خارج از ایرانچند تاشون 5 آلبوم تولنستند تولید کنند. ما با تقبل هزینه از منابع شخصی خودمون تا اینجا اومدیم و اگر فرهنگ حمایت از هنرمند بین کسانی که توانایی شو دارند جا نیوفته مطمئن نیستم بتونیم ادامه بدیم.
از همتون تشکر میکنم و امیدوارم برسیم زودتر به روزی که بتونیم بدون دغدغه پیشنهاد شما رو عملی کنیم.
آرش سبحانی

مالیات پول زوره

بی بی سی فارسی امروز یک مقاله داره که توش احمدی نژاد می‌گه مالیات پول زور نیست. متاسفانه باید بگم اشتباه کرده و مالیات پول زوره.

دو نکته اینجا مهمه.

اول اینکه چرا فقط وقتی زورتون می رسه مالیات سی درصدی می گیرین؟

من یک مهندسم توی یک شرکت کاملا وفادار به قانون. حقوقم حوالی دو میلیون است که این روزها عدد عظیمی نیست ولی شرکتم چون اهل زیرآبی رفتن نیست عین همون دو میلیون رو به عنوان حقوقم ثبت می کنه و ازش (چون زیاده)‌ ۳۰٪ مالیات کسر می شه. من کمترین مالیاتی که ممکنه در یک ماه بدم ۴۴۰هزار تومن است و بیشترین مالیاتی که تا حالا دادم تقریبا ۱۱۰۰۰۰۰ تومن در ماه است. سوالم اینه که اگر مالیات پول زور نیست، رییس جمهور، نماینده‌های مجلس و غیره نگاه کنن ببینن چقدر ماهانه دریافتی دارن و چقدر مالیات می دن. اگر نسبتش همین بود تازه می‌رسیم به بخش دوم.

آیا کسانی که میلیاردی پول در میارن هم همینقدر مالیات می‌دن؟ کسانی که ده میلیونی در می یارن چطور؟ با یک پزشک که سه تا مطب کار می کنه و یک بیمارستان سهام داره صحبت می کردم و غر می زد که امسال براش هفتصد تومن مالیات «بریدن». تقریبا یک دوازدهم من. همینطور دوست بازار آهن که تو کار بساز بفروشی هم هست شاکی بود که پارسال پونصد تومن مالیات داده.

اگر مالیات پول زور نبود، دادنش بستگی به زور و اخلاق نداشت.

دوم اینکه بدون نظر من هر کس زور داره خرجش می کنه

اگر مالیات پول زور نباشه من باید خیلی هم از دادن و خرج شدنش خوشحال باشم. فرض کنید من بتونم مجلسی رو انتخاب کنم که نظارت داشته باشه روی بودجه کشور و بر اساس نظر همه ایرانی‌ها، پول رو خرج کنه.. حالا یا در یک سیستم اکثریتی (که توش اقلیت حق حرف زدن و تبلیغ دارن)‌ یا از اون بهتر توی یک سیستم حزبی پارلمانی (که توش هر نظری درصد خودش توی مجلس رو داره). اما حالا پول به زور از من گرفته می‌شه و اصولا به من گفته نمی‌شه که کجا داره خرج می‌شه. در اصل هر کس زورش برسه مالیات رو می‌گیره و هر جا دوست داره خرج می‌کنه و این روزها هم که بخش بزرگی اش خرج می شه تا طرفش زورش رو حفظ کنه که بتونه مالیات بیشتری بگیره.

خلاصه اینکه

مالیات پول زوره رفیق (: تعارف که نداریم. حالا زورتون می رسه می‌گیرین و زورتون می‌رسه جایی که دوست دارین خرج می‌کنین فدای سرمون ولی دیگه در این دورانی که پلیس حمله می کنه به خونه و هر چهارراه پر از پلیس اخلاق شما است و سه هزار میلیارد رو بیخیال می شین و پلیس برای دستگیری مشاور رییس جمهور باید گاز اشک آور بزنه و آخرش عقب نشینی کنه و وقتی ثابت می کنین از یک لات قوی ترین باید آفتابه بکنین تو دهنش که نشون بدین الان از شما ضعیف تره و غیره و غیره دیگه زور که نباید خجالت داشته باشه (: خب زورتون می رسه می گیرین. ما هم می خندیم می ریم پی کارمون. اما پول زور، پول زوره.

اگر می خواین پول زور نباشه

نمی دونم چرا ممکنه ولی اگر واقعا دوست دارین مالیاتی که می گیرین پول زور نباشه دو تا قدم اصلی داره:
۱- از همه بر اساس یک معیار برابر و بدون زیرآبی رفتن بگیرین و خودتون هم جزو همه باشین
۲- در یک سیستم دموکراتیک و شفاف خرجش کنین

مصرف کنید: ویدئو کلیپ بچه ننه با صدای محسن لرستانی

پست رو تقدیم می کنم به جلال سالی

یک ویدئو کلیپ محلی با داستانی مرسوم: دختره پسره رو ترک کرده و رفته با یک بچه ننه دوست شده. پسر لر / کرمانشاهی براش می خونه «برو با اون ابرو قشنگ، از سرتم زیادیم / اسم منم دیگه نیار، امروز اعصابم قاطیه / امروز حالم حال سگه، کوفتیم نکن برو دیگه / بختت بسوزه آسمان، دیگه شده آخر زمان / تو این همه خلق خدا، ببین کی شده رقیب ما»

یکی از دوست‌های پسره، با دوربین چند تا عکس از دوست دخترش و یک پسر دیگه می‌گیره بعد اونها رو چاپ می کنه و به این دوستمون نشون می‌ده. خواننده دنبال رقیب عشقی اش است می‌گرده. همزمان می خونه «یادت می یاد ای بی وفا، چمنی(؟) منو زجرم دادی / چمنی(؟) می ماندم چشم انتظار ، شاید بیای سر قرار / گفتی ننم نمی ذاره ، بیام بیرون سر قرار / داشم بشم گیر می ده و ، کلشم شنگه دعوا(؟)» و ادامه می ده که حالا چطور شکر روزگار دیگه ننه‌ات گیر نمی ده بری سر قرار با این پسر جدیده؟ و همزمان قلیون چاق می کنه و می خونه که «دیگه بدجور حالم خرابه، عرق سگی برام شرابه».

نهایت ماجرا؟‌ با پرس و جو از آدم ها بچه ننه رو پیدا می کنه و می خونه «اینو بدان بچه ننه ، پرونده من وزن توئه / من زندگیم رفته به باد ، بچه ننه دارم برات / وقتی ابرو برمی داری ، نازتر می شی از قناری / …» و می ره با کلمات یک زهره چشمی ازش می‌گیره و می‌ره سر قرار با دختره و عکسها رو بهش نشون می ده و به هم می زنه و با یک سیلی نسبتا آروم قهر می کنه می ره سراغ زندگی اش.

بعدش هم تیتراژ است با شماره تلفن شاعر و نویسنده و کارگردان و بازیگرها و غیره و در نهایت حتی تشکر از مدیریت پیتزانانی (علی عرب).

چرا دوستش دارم؟

چون طبیعی است و مال خود آدم ها. می دونین که من پروژه هایی که آدم های واقعی سراغش می رن رو دوست دارم. طرف نه سعی کرده یک الگانس اجاره کنه بشینه توش نه رفته دوبی نه هیچ چیز. خیلی معقول تو محله خودشون هنرش رو استفاده کرده.

شاید برای بعضی ها خنده دار باشه. منهم کلی خندیدم ولی از سر شادی. حسابی خوشم اومد. اولا که داستان خوبه. بر خلاف مجید خراط ها طرف منطقی با جریان برخورد می کنه. می شه بهش کلی اشکال فمنیستی گرفت اما دقت کنیم که کی داره چی می خونه. کماکان برای من و شما بده ولی به عنوان یک خواننده از لرستان/کرمانشاه که دوست دخترش بهش خیانت کرده به نظرم ویدئو و برخورد پیشرو است. کاش اون سیلی آخر هم نبود که می تونستیم بگیم طرف از من و شما هم با شعورتره که فقط رفته به پسره و دختره گفته که می دونه و رابطه اش رو به هم زده.

محلی بودنش هم عالیه! به دانشگاه هامون توی شهر تهران نگاه کنین که وقتی از همه جای ایران آدم می یاد توش، از سال دوم دیگه کسی رو توش نمی بینین که ته لهجه حتی داشته باشه. فرهنگ خودشه، لهجه خودشه، شهر خودشه، پیتزا فروشی خودشه و دوستای خودش. من از این جریانش هم کلی لذت بردم.

خلاصه پیشنهاد می کنم یکبار دیگه ویدئو رو ببینین (یا اگر با اینترنت جمهوری اسلامی هستین امیدوارم تا الان لود شده باشه که بتونین پخش رو شروع کنین). کماکان شاده و پر از خنده. بخصوص ترکیب هایی که تو شعر استفاده شده (مثلا اینکه وزن پرونده من از وزن هیکل جنابعالی سنگین تره!) ولی در حدی خوبه که من ایران بودم حتما یک اسمس تشکر به خواننده می زدم (:

بنا به یکی از کامنت‌این آهنگ عباس ویسی رو هم حتما ببینین