تحقیق: نود درصد کاربران کنترل-اف رو بلد نیستن

!!! دن راسل مردم شناس جستجو توی گوگل (عنوان شغلی رو داشته باشین!)‌ می گه اکثر وقتش رو به گپ زدن با آدم های مختلف می‌گذرونه و عادت‌های سرچ اونها رو بررسی می‌کنه. این رفیقمون اخیرا گفته که تقریبا ۹۰٪ مردم نمی‌دونن که توی یک مرورگر یا داکیومنت یا تقریبا هر جای دیگه می‌شه با زدن ترکیب Ctrl+F (حالا بگو کامند+اف) دنبال یک کلمه در متن گشت.

فکر کنین! نود درصد! راسل نوشته:

تقریبا نود درصد کاربران آمریکایی اینترنت نمی‌دانند که با این ترکیب می‌شود در متن به دنبال یک کلمه خاص گشت. حجم نمونه این تحقیق هزاران نفر است و من نمی‌توانم بگویم چند بار در هفته در خانه آدم‌های نشسته‌ام که دقایق طولانی یک متن را بالا و پایین کرده‌اند تا کلمه خاصی را در آن پیدا کنند. در این موارد من موقع ترک منزل به آن‌ها می‌گویم که می‌توانند برای پیدا کردن یک کلمه در یک متن از ترکیب کنترل و اف استفاده کنند و آن‌ها با هیجان جواب می‌دهند که تازه فهمیده‌اند که این همه مدت عمرشان با بالا پایین کردن متون تلف شده.

شما باور می کنید؟ امیدوارم نگید که خودتون هم کنترل-اف رو نمی شناختین که من به سختی باور می کنم (: البته چیزهای دیگه ای هست که ما ندونیم و بلد بودن جستجو یعنی دسترسی داشتن به اطلاعات بیشتر و تصمیم‌های بهتر. پیشنهاد می‌کنم گاه گداری اگر حوصلتون سر رفته بود سری هم به کمپین A Google A Day بزنید و در مسابقه‌های روزانه‌اش شرکت کنین و با تکنیک‌های سرچ در گوگل بیشتر آشنا بشین.

منبع اصلی

رادیو بیست و چهار و اخبار دنیای آزاد در روزهای دوشنبه

رادیو بیست و چهار وبلاگینا یکی از اون کارهای خوب وبلاگستان است. من مدت ها بود می خواستم در موردشون بنویسم ولی اینقدر تنبلی کردم که رسید به حالا که خودم میهمان دوشنبه هاشون هستم.

این رادیو به شکل عجیب و غیرقابل باور در هفتاد و هشت شماره منتشر شده. هر روز ساعت نه صبح با پنج دقیقه اخبار تکنولوژی. کسانی که پادکست درست کردن می دونن که اینکار واقعا سخته. خیلی سخت.

من هم افتخار دارم که از این به بعد دوشنبه‌ها در دو سه دقیقه آخر برنامه اخبار دنیای آزاد رو می گم. ببخشید که در این شماره صدام ضعیف‌تر از صدای گوینده اصلی است (: اگر دو سه هفته ادامه بدم باید یک میکروفون بخرم (:

این شما و این شماره پانزدهم آگوست ۲۰۱۱ رادیو بیست و چهار و این هم فید اصلی این رادیو برای کسانی که می خوان هر روز صبح ساعت نه، آخرین اخبار فن آوری رو در پنج دقیقه بشنون.

خودروهای رباتیک گوگل

همچنین چاپ شده در اعتماد

تقریبا یکسال از زمانی که گوگل اولین خودروی بدون راننده‌اش را معرفی کرد می‌گذرد. این خودروها تا کنون حدود نیم میلیون کیلومتر از جاده‌های آمریکا را طی کرده‌اند ولی هنوز گوگل هیچ تلاش برای تجاری کردن آن‌ها نکرده.

وبلاگ رسمی گوگل در معرفی این خودروها گفته بود که هدف اصلی بنیانگذاران گوگل از تاسیس این شرکت، بکارگیری تکنولوژی بوده برای کمک به مردم و حالا که تصادفات رانندگی به یک مشکل دائمی شهری تبدیل شده‌ است، گوگل عزم کرده تا با معرفی خودروهایی که به شکل خودکار حرکت می‌کنند، تصادفات و به تبع آن مشکلات ناشی از آن را را تا حد ممکن کاهش دهد. به گفته مهندس ارشد پروژه سباستین ترون، اکثر تصادفات اتوموبیل فعلی ناشی از اشتباه‌های انسانی هستند و در صورت جایگزینی انسان با مجموعه‌ای از دوربین‌ها، رادارها، حسگرها و فاصله‌یاب‌های لیزری و اضافه کردن آن‌ها به نقشه‌های دقیق خیابان‌ها و سیستم‌های مکان یاب ماهواره‌ای، این امکان به وجود خواهد آمد که خودروها امن‌تر و سریعتر در جاده‌ها حرکت کنند.

امروزه، سیستم‌های هوش مصنوعی و رباتیک خودروهای گوگل از سال ۲۰۰۷ در حال بهینه شدن هستند آنقدر پیشرفت کرده که باعث شده بعضی قانونگذاران محلی ایالتی بعد دیدن نتایج آزمایشات، حرکت خودرو بدون حضور انسان را بدون مانع اعلام کنند. البته حضور یک انسان در خودرو هنوز در اکثر نقاط این کشور الزامی است. برنارد لو، مشاور ارشد دپارتمان وسایل نقلیه موتوری کالیفرنیا در این باره می‌گوید «تکنولوژی در بسیاری موارد از قانون جلوتر است. مثلا در آیین نامه رانندگی یک دو جین قانون در مورد راننده هست که منطقا در مورد یک انسان نوشته شده نه یک کامپیوتر یا روبات.»

این مساله وقتی دوباره داغ شد که هفته قبل یک خبر تمام اینترنت را پر کرد:‌ اولین تصادف یکی از خودروهای پیروس خودکار گوگل. این پیروس در یک تصادف زنجیره‌ای باعث صدمات جزیی به سه خودروی دیگر شد. بعد از وقوع برخورد جزیی، شاهدان عینی که با دیدن تجهیزات خودروهای بدون سرنشین گوگل مانند دوربین‌های روی سقف و فاصله‌ یاب‌های روی شیشه جلویی متوجه خاص بودن تصادف شده بودند شروع کردند به عکس گرفتن از آن و مخابره خبر تصادف خودروی اتوماتیک گوگل به رسانه‌ها. گوگل در پاسخ اعلام کرد که خودروی درگیر تصادف در آن لحظه توسط یک راننده انسانی کنترل می‌شده و تصادف ربطی به سیستم‌های کنترلی خودکار نداشته و برنامه هوشمند کنترل کننده پیروس، با سابقه طولانی‌ای از رانندگی بدون حادثه، کماکان مطمئن‌تر و بهینه‌تر از انسان‌ها عمل می‌کند.

این تصادف – حتی اگر توسط انسان ایجاد شده باشد – از طرف مخالفان خودکارکردن ماشین‌ها در تاریخ ثبت و بارها و بارها به آن استناد خواهد شد اما به هرحال مجبور به پذیرش این واقعیت هستیم که سنگر رانندگی هم کم کم از دستان آدم‌های عادی بیرون خواهد آمد و تحویل ربات‌ها خواهد شد. ربات‌هایی که توسط سیستم‌های هوشمند و تجهیزات تکنولوژیک کنترل می‌شوند و اگر ما می‌خواهیم در جهان آینده موضوعیت داشته باشیم، بهتر است سعی کنیم بیشتر و بیشتر از آن‌ها سر در بیاوریم.

هراس در برابر فن‌آوری

روزنامه اعتماد

چرا بعضی از فن‌آوری‌های جدید باعث ترس و مقاومت در آدم‌ها می‌شوند در حالی که برخی دیگر به سادگی و بدون هراس جای خود را در جامعه باز می‌کنند؟ چرا اینترنت باعث نگرانی عده‌ای می‌شود؟ چرا جامعه‌ای مدت‌ها در برابر برق و بلندگو موضع دفاعی می‌گیرد ولی در برابر دیدن مدادنوکی و بستنی قیفی حتی خم هم به ابرو نمی‌آورد؟

خانم ژنویو بل که در شرکت اینتل مسوول بخش تحقیقات مرتبط با تجربه و عمل متقابل انسان‌ها است می‌گوید که ما برای تمام طول تاریخ در همین وضعیت به سر برده‌ایم. او مدعی می‌شود که جوامع همیشه از بعضی فن‌آوری‌ها هراس‌های بیمارگونه داشته‌اند و در مقابل حتی متوجه رخته بعضی از ان‌ها به دنیای اطرافشان هم نشده‌اند. خانم بل اضافه می‌کند که بیشتر عکس‌العمل‌های دفاعی در برابر تکنولوژی از زنان و کودکان به عنوان سپر دفاعی استدلال‌هایشان بهره گرفته‌اند.

به عنوان مثال در اولین سال‌هایی که برق به خانه‌های آمریکایی راه پیدا کرد گفته می‌شد که این امر باعث صدمه جدی به زنان و کودکان خواهد شد. آن سال‌ها سرطان هنوز مد روز نبود پس سپر دفاعی از این تشکیل شد که برق باعث خواهد شد افراد شرور شب‌ها بتوانند داخل خانه‌ها را ببینند و اگر مشاهده کنند که زن یا کودکی در خانه تنها است، اتفاق بدی خواهد افتاد. در همان دوران قطار نیز خطرناک تشخیص داده شد: بدن زنان و کودکان توان تحمل سرعت‌های بالاتر از هشتاد کیلومتر کیلومتر در ساعت را ندارد.

به گفته شاخه تحقیقاتی اینتل، سه عامل می‌تواند پیش‌بینی کننده میزان هراس ما از فن‌آوری‌های جدید باشد: اینکه آن عامل چقدر در مفهوم زمان موثر است، چقدر فضا را تغییر می‌دهد و در نهایت اینکه تا چه حد رابطه ما با دیگر انسان‌ها را بازتعریف می‌کند. چیزی مثل برق باعث می‌شود فضای خانه و محیط شهری ما تغییر کند، روابطمان با دوستان تحت تاثیر قرار بگیرد و بتوانیم در مدت بسیار کوتاهتری از گذشته به نتایج دلخواه برسیم یا حتی روز را طولانی‌تر کنیم؛ پس مقاومت در برابر آن طبیعی است و مدت زمانی طولانی باید منتظر بمانیم تا فرهنگ بتواند خودش را با این ادرک جدید از زمان، فضا و روابط اجتماعی تطبیق دهد.

نکته حساس در اینجاست که فرهنگ بسیار آرامتر از تکنولوژی حرکت می‌کند. در حالی که ما هنوز مشغول تنظیم رابطه‌مان با بلندی مناسب صدای تلویزیون در یک مهمانی فامیلی برای پیشگری از صدمه به روابط خانوادگی هستیم، موبایل‌ها، تبلت‌ها، لپ‌تاپ‌ها و شبکه‌های بی‌سیم مشغول فتح گردهمایی‌های خانوادگی هستند. ما در جامعه، همیشه در حال مواجهه با فن‌آوری‌هایی خواهیم بود که مفاهیم سنتی ما از زمان، فضا و ارتباطات را تغییر می‌دهند پس بهتر است به شکلی آگاهانه به جای هراس و ایجاد ممنوعیت تلاش کنیم تا آن‌ها را درک و به شکل صحیح استفاده کنیم و عباراتی مانند «برای زنان و کودکان خطرناک است» برایمان زنگ خطری باشند از هراس تکنولوژیک.

دب روی در مورد یادگیری زبان توسط کودک

دب روی مدیر و موسس ‌Bluefin Labs است و در دانشگاه MIT روی این کار می‌کند که بچه‌ها چطور زبان یاد می‌گیرند. برای اینکار در طول پنج سال در تمام.. دقیقا تمام خونه دوربین و میکروفون کار گذاشته‌اند و ۲۰۰ ترابایت فیلم و صدا از کل زندگی ضبط کرده‌اند تا ببینن که بچه‌ در طول چه مراحلی چی می‌شنوه و چی یاد می‌گیره و کجا هر چیزی رو می‌شنوه و … و اونقدر اطلاعات جمع شده تا دانشگاه MIT بتونه باهاش انواع معجزات رو بکنه. اگر پهنای باند دارید دیدن این ویدئو عمیقا پیشنهاد می شه. مثلا در دقیقه حوالی چهار، یک صدای چهل ثانیه‌ای است از تمام تلاش بچه از ابتدا تا انتها برای گفتن کلمه «water» که فوق العاده است (اگر پهنای باند کافی ندارین برین پایین ویدئو).

ارزش این ویدئو برای من جذابیت یک تحقیق است. زیبایی نشون دادن اطلاعات و ارزشی که برای رسیدن به نتیجه قایل می‌شن. مثلا این امکان رو به وجود آوردن که بشه در هر لحظه‌ای از طول پنج سال گذشته توی نمایی از خونه که از چسبوندن سه بعدی همه دوربین ها به هم به وجود اومده حرکت کرد و رفتار تمام آدم‌ها رو توش دید.

حتی می شه از اینهم جلوتر رفت و خواست که سیستم مثلا در یکساعت اخیر بچه رو با قرمز مشخص کنه و پدر رو با سبز و بعد توی نما چرخید:

یا حتی صدا رو به این بخش اضافه کرد و دید که در سطح خونه کدوم کلمات در کدوم مکان هایی فیزیکی توسط بچه شنیده شدن و کوه‌هایی کشید از کمیت اونها:

البته با اینهمه کار گرافیکی عالی، می‌شه چیزهای دیگه هم ساخت. مثلا در اینجا نشون می‌دن که سوشیال نتورک ها رو چطوری می شه به رسانه وصل کرد. اون پایین کل تلویزیون‌های مطرح آمریکا در حال نمایش است و اون بالا آدم‌های درون شبکه‌های اجتماعی هستن که ممکنه در هر لحظه در مورد یکی از اون تلویزیون‌ها حرف بزنن و لینک‌های بالایی هم نشون دهنده بحث این آدم‌ها با هم است. در هر تصویر می شه زوم کرد و تلویزیون یا اجزای مختلف رو دید. در این تصویر خاص، حجم عظیمی از مردم مشغول دیدن و صحبت با همدیگه در مورد سخنرانی اوباما در سازمان ملل هستن.

مجتمع‌های فضایی دهه ۱۹۷۰

ماجرا بسیار ساده است:‌ در دهه ۱۹۷۰، ناسا از مجموعه‌ای از هنرمندان خواست تا تصورشان از یک مجتمع مسکونی فضایی با قابلیت سکونت ده هزار نفر را ترسیم کنند…

بقیه آرشیو