کپچا در خدمت بشریت

کپچا اون کاراکترهای نسبتا ناواضحی است که گاهی سایت ها از شما می خواهند تایپشون کنید تا مطمئن بشن که شما آدم هستید و یک ماشین اسپم فرست نیستید.

مثلا من یک سایت دارم که توش شما می تونین کامنت بذارین. یک کپچا به من کمک می کنه که از طرف بخوام قبل از کامنت گذاشتن، یکسری حروف و اعداد کچ و کوله رو تایپ بکنه (مثل ) تا مطمئن بشم که یک آدم واقعی است.

حالا یک دانشمند کامپیوتر از کارنگی ملون یک ایده جدید و جالب داره! ایده طرف اینه که به جای تولید اتفاقی این حروف و اعداد، از کلماتی استفاده کنیم که از کتاب های قدیمی اسکن شده اند.

به عبارت دیگه، دفعه بعدی که می خواهید با تایپ کردن یک متن غیرقابل خوندن توسط کامپیوتر به اون ثابت کنید که یک آدم واقعی هستید و نه یک ماشین، عملا دارید به تایپ یک کتاب قدیمی که از طریق OCR (بازشناسی حروف توسط کامپیوتر) قابل تبدیل شدن به متن نیست همکاری می کنید. ایده بسیار جالبی است. از اون ایده ها که من دوست دارم: همکاری تعداد زیادی آدم برای اضافه کردن چیزی به دارایی های بشری (:

سوال فنی اینه: خب وقتی کامپیوتر هم نمی تونه اون متن رو بخونه (که این خاصیت اصلی کپچا است) چجوری می فهمه درست تایپ کردیم؟ سوال خوبیه. روشش اینه که عبارت مورد نظر که نمی تونه بخونه رو کنار یک عبارت می ذاره که می تونه بخونه و بعد اگر نصفه قابل خوندن رو درست تایپ کرده بودید، منطقا تصور می کنه که نصفه دوم رو هم درست تایپ کرده اید.

یک لپ تاپ برای هر کودک در اروگوئه عملی شد

پروژه One Laptop Per Child را یادتان هست ؟‌ لپ تاپ هایی که قرار بود در تیراژ بالا با قیمت فقط صد دلار ساخته شوند و هر کشوری بتواند یک میلیون از آن ها را سفارش دهد و به رایگان در مناطق محروم بین بچه ها تقسیم کند تا بتواند کمکی کند به کم شدن شکاف دیجیتال.

دنیای آینده دنیای کامپیوترها است و مشخصا کسی که نتواند با کامپیوتر کار کند یا از آن بترسد، بی سواد محسوب خواهد شد. مثلا همین ایران خودمان در حالی که وزیر بدون هیچ استدلال و آماری ادعا می کند ۱۶ درصد مردم به اینترنت دسترسی دارند(!)‌، ثبت نام کنکور ارشدش را اینترنتی کرده و عملا آن ۸۴ درصدی که به اینترنت دسترسی ندارند، از کنکور حذف شده اند. در این وضعیت، دولت ها باید به فکر بالابردن توان تکنولوژیک شهروندان باشند.

پروژه یک لپ تاپ برای هر بچه هم با همین هدف شروع شد. دانشگاهی در آمریکا اعلام کرد که می تواند به سفارش کشورها، میلیون ها لپ تاپ ۱۰۰ دلاری بسازد و کشورها می توانند لپ تاپ های سفارش داده شده را به رایگان بین بچه های نیازمند، تقسیم کنند. این لپ تاپ ها با لینوکس کار می کنند (تا ارزان باشند و کارا) و حتی بدون برق (با هندل! بله از طریق چرخاندن یک دسته) قابل کار کردن هستند.

پروژه، فراز و نشیب هایی داشت ولی حالا وعده ها متحقق شده اند و اروگوئه به عنوان اولین کشور، یک میلیون لپ تاپ خود را دریافت کرده و مشغول توزیع آن ها بین بچه های مدرسه ای است.


این دبستان، این روزها مرکز توجه اصلی این پروژه است. اولین مدرسه ای که هر دانش آموز آن، یک لپ تاپ گرفه است و دولت اروگوئه امیدوار است با این کار، نسل آینده اش آشنایی بیشتری با کامپیوتر و تکنولوژی روز داشته باشند. قابل توجه است که ایران هم یکی از کشورهای شرکت کننده در کنفرانسی بود که این لپ تاپ ها در آن معرفی شدند ولی احتمالا مسوولین کشور ما معتقد بودند ارسال پول برای حزب الله لبنان مهمتر از خریدن لپ تاپ برای هر کودک ایرانی است. متاسفم. دوست داشتم شبیه این عکس را در ایران ببینم.

شورش اینترنتی در دیگ: همکاری آگاهانه

امروز یک شورش اینترنتی واقع شد. در اصل دیشب که ما خواب بودیم آن طرف دنیا شورش شده. احتمال دیگ را می شناسید؛ سایتی که کاربران بهترین لینک هایی که دیده اند را در آن وارد می کنند و بقیه با رای دادن به این لینک ها، صفحه اول دیگ را همیشه پر از لینک های خوب می کنند (مشابه ایرانی بالاترین است.

ماجرا از این قرار است که دو روز قبل کد امنیتی سی دی های HD-DVD شکسته می شود یک نفر خبر مربوط به این موضوع و کد شکستن این قفل های انحصارطلبانه (یعنی 09-f9-11-02-9d-74-e3-5b-d8-41-56-c5-63-56-88-c0 ) را روی دیگ پیشنهاد می کند و همه به آن رای می دهند و کد به صفحه اول می آید. یک شرکت از این جریان شکایت می کند و به شکل غیرقانونی به دیگ فشار می آورد و دیگ خبر مربوطه را حذف می کند. مدت ها قبل کد امنیتی HD-DVD ها شکسته شده بود. این کد 09-f9-11-02-9d-74-e3-5b-d8-41-56-c5-63-56-88-c0 بود و مدتی در صدر اخبار بود و بعد هیجان آن فروکش کرد. اما از دو روز قبل، خبرهای مربوط به این کد و خود این کد با فشار شرکت های دارای منافع، شروع به غیب شدن از داستان های دیگ کردند. پست هایی که در این باره بود داشت پاک می شد.

شورش شروع شد. همه شروع کردند به نوشتن داستان هایی که کد جادویی شکستن رمز، در آن مستتر یا آشکار است و بقیه به آن رای می دهند و این داستان ها به صفحه اول دیگ می آیند. بعضی ها شوخی می کنند و می نویسند: کدهای مخفی که با زدن آن ها لباس های لارا کرفت در تامب رایدر حذف می شوند: 09-f9-11-02-9d-74-e3-5b-d8-41-56-c5-63-56-88-c0 و بعضی ها هم خیلی جدی اعلام می کنند که کدها 09-f9-11-02-9d-74-e3-5b-d8-41-56-c5-63-56-88-c0 هستند و اگر دیگ ناراحت است می تواند شناسه من را پاک کند.


یک نفر دیگر هم می نویسد که به خاطر پست فلان داستان، دیگ هارد دیسک او را پاک کرده است و حالا دیگر هر چیزی که ذخیره می کند به جایش روی هارد نوشته می شود 09-f9-11-02-9d-74-e3-5b-d8-41-56-c5-63-56-88-c0 ! (: خلاصه همه خلاقیت ها را رو کرده اند و صفحه اول دیگ پر شده از این کد.

به نظر من مشکل از دیگ بوده. در ایران یک فشار کوچک به یک خبرگزاری بزرگ باعث می شود فلان مصاحبه احمدی نژاد که این روزها که به نفع اش نیست، از کل سایت پاک شود. این مساله نباید در دیگ تکرار می شد. مشکل دیگ این است که به قدرت مردم اعتماد کرده بود ولی در عین حال انتظار داشت این قدرت به شیوه ای عمل کنند که او می خواهد. درست مثل ایران (: اینجا هم شما حق رای دارید به شرطی که رای ای بدهید که روسا خوششان بیاید. حق تجمع دارید به شرطی که به نفع آن ها تجمع کنید و …

در ایران هنوز هیچ سایت مبتنی بر نظر آدم ها پا نگرفته که فیلتر نشده باشد. دلیل اش ساده است: مردم اگر حق داشته باشند حرف بزنند چیزی را می گویند که حاکمان دوست ندارند (: می گویید نه ؟ به بالاترین، دودردو، صبحانه، اورکات و … نگاه کنید. همه فیلتر هستند…

از شورش در دیگ خوشم آمد چون قشنگ بود و مبتنی بر آگاهی و همکاری. برای من که حرکت بسیار زیبایی بود علیه کوچکترین سانسور اعمال شده در سایتی که مردم دوستش دارند.

نامه سرگشاده به وزیر فن آوری اطلاعات درباره «سرعت ۱۲۸ برای کاربران خانگی کافی است»

با تشکر از همه دوستان خوبم و بخصوص امیرحسین و مهدی، سی دی های اوبونتو و کوبونتو رو روز بعد گرفتم و حالا هم روی لپ تاپم اوبونتو دارم و پروژه ام رو شروع کرده ام. با تشکر از همه دوستان دیگه ای که پیشنهاد کمک کردند

جناب آقای وزیر ارتباطات و فن آوری اطلاعات،

در جایی گفته بودید «سرعت ۱۲۸
کیلوبایتکیلوبیت
برای کاربران خانگی کافی است» و زمینه سانسور در سرعت دسترسی شهروندان به اینترنت را فراهم کرده بودید. مطمئن هستم سرعت اینترنت مورد استفاده خودتان این محدودیت را ندارد برای همین می خواهم یک خاطره کوچک برایتان تعریف کنم.

از سه روز قبل تصمیم گرفتم برای اجرای یک پروژه، لینوکس اوبونتو (www.Ubuntu.com) را نصب کنم. نسخه جدید این سی دی در بازار تکثیر نمی شود چون (لااقل فعلا) کاربر خاص دارد ولی از آنجایی که یک «نرم افزار آزاد» است به شکل قانونی از اینترنت قابل دریافت است. برای اجرای این پروژه باید سی را از اینترنت دانلود می کردم ولی شما فرموده بودید «سرعت ۱۲۸ برای کاربران خانگی کافی است» و به همین دلیل من که یک آدم معمولی این جامعه هستم و به سرعتی بالاتر از این دسترسی ندارم، باید بیست و دو ساعت در انتظار دریافت شدن این سی دی بنشینم. بعد از بیست و دو ساعت اول، سی دی مشکلی دارد و مجبور هستم دوباره آن را دریافت کنم. برایم غیر ممکن است از خانواده ام بخواهم یک شب دیگر صدای کامپیوتر را تحمل کنند و به همین خاطر شروع می کنم به تلفن زدن به هم رشته ای ها. هیچ کس به این سی دی دسترسی ندارد. الان که در حال نوشتن این نامه هستم، دو سه نفر قرار است بررسی کنند و خبر بدهند که آیا کسی می تواند این سی دی را بگیرد یا نه.

شاید سه روز انتظار من برای شما هیچ ارزشی نداشته باشد ولی من به این فکر می کنم که اگر در کشوری که سی سال پیش اسمش برای هیچ کس مترادف با تکنولوژی نبود (مثلا سنگاپور، دوبی، مالزی، تایوان، …) کسی بخواهد پروژه مشابهی را انجام دهد، با یک خط ADSL واقعی بعد از ده دقیقه می تواند کل این سی دی را دریافت کند و مشغول کار شود اما من در کشور جمهوری اسلامی ایران – بدترین کشور در سانسور اینترنت بعد از چین – فعلا سه روز است معطل دسترسی به این سی دی هستم.

می دانم که تا وقتی که از این بترسید که مردم از طریق اینترنت خبر بخوانند، فیلم ببینند، موسیقی گوش کنند و با هم حرف بزنند، آش همین آش است و کاسه همان کاسه. اما شما هم بدانید که تا وقتی که بترسید که مردم از طریق اینترنت خبر بخوانند، فیلم ببینند، موسیقی گوش کنند و با هم حرف بزنند،، توسعه هم اتفاق نخواهد افتاد. توسعه مانند سلامت حاصل از ورزش است. با داشتن چهار قهرمان جهانی، جامعه سالم نمی شود؛ همه جامعه باید بتوانند ورزش کنند. توسعه از طریق اینترنت بدون محدودیت دفتر یا خانه شما شروع نمی شود. توسعه به معنی استخدام دانشمندان روس در موسسات تحقیقاتی نیست. برای توسعه جامعه باید بتواند به اطلاعات دسترسی داشته باشد. بله ! می فهمم که دسترسی به اطلاعات برای کسی که می خواهد قدرت را در دست خودش نگهدارد خطرناک است، ولی گفتم شاید حداقل بفهمید که سرعت ۱۲۸ برای کاربران خانگی کافی نیست.

جادی

وبلاگ نویس مصری در زندان: ۴ سال برای توهین به اسلام و رییس جمهور


این هفته یک دادگاه مصری عبدلکریم نبیل سلیمان را به چهار سال زندان محکوم کرد. این اولین مورد از زندانی شدن یک روزنامه نگار به خاطر مطلب درون وبلاگش است. او به جرم توهین به اسلام و حسنی مبارک (رییس جمهور مصر) محاکمه می شد. آدرس وبلاگ او (عربی) http://karam903.blogspot.com/ است.

این مجازات سه سال پس از این اعمال شده که حسنی مبارک اعلام کرد هیچ کس به خاطر «جرایم مطبوعاتی» به زندان نخواهد رفت.

این دستگیری و زندان از طرف گزارشگران بدون مرز و عفو بین الملل محکوم شده و دوستان او سایتی به آدرس http://www.freekareem.org/ برای درخواست آزادی او به راه انداخته اند.

 گزارش آسوشیتد پرس از جریان

 گزارش خبرنگاران بدون مرز از جریان

 عفو بین الملل از جریان

امروز موبایل ها خاموش باشه ؟

امروز یکسری اس ام اس داشتم که «موبایل ها را در اعتراض به تعرفه مخابرات خاموش کنیم». از یکی دو نفر پرسیدم:

مگه تعرفه ها چه فرقی کرده ؟

نمی دونم دقیق !

خب این چه اعتصابی است که بیشتر از اینکه دلایل و انگیزه هاش تبلیغ بشه، خودش تبلیغ می شه ؟ من موافق اکثر تحصن ها و اعتراض ها هستم ولی دو تا توصیه دارم به دوستان:

موقع تحصن و اعتصاب و … بیشتر روی دلایل تکیه کنید به جای هیجانش. هیجان راحت ایجاد می شه و راحت هم از بین می ره و پشتوانه خوبی نداره. هر چقدر اطلاعات و آگاهی عمیق تر بشه، حرکت تاثیرگذارتر و مفیدتر می شه.

اعتصاب و تحریم مال شرکت های خصوصی ای است که با پول من و شما زندگی می کنند بدون اینکه به من و شما پاسخگو باشند. دولت موظف است پاسخگوی ما باشد. شرکت مخابرات از من و شما حقوق می گیرد تا برایمان کار کند. برای جواب گرفتنش نیازی به اعتصاب نداریم بلکه باید سوال کنیم و جواب بگیریم.

البته من هم به احترام همه دوستان امروز با موبایل به هیچ جا زنگ نمی زنم و به هیچ موبایلی هم زنگ نمی زنم (: ولی خواستم این دو نکته را هم تذکر بدهم.

عکس های زندان های پولپوت

زشت است ولی خوبه که دیده بشه. جدیدا عکس هایی مستند از زندان های مخفی پولپوت منتشر شده. پولپوت برابر کمونیست طالبان بود. همونطور که طالبان سعی کرد از طریق زور و اجبار مردم رو خوشبخت کنه، پولپوت هم سعی کرد با قوانینی که فکر می کرد برای جامعه خوبه مردم رو رستگار کنه و هر کس مقاومت کرد باید دستگیر و «خوشبخت» می شد.

رای گیری برای بهترین ایرانی ها

سایت ایرانیان یک رای گیری داره برای انتخاب بهترین ایرانیان سال. کار جالبی است برای یادآوری کسانی که در سال گذشته فعالیت کرده اند و ازشون شنیدیم. کلا از این کارها خیلی خوشم نمی یاد ولی وقتی فهرست کاندیداها رو دیدم علاقمند شدم: نازنین جم (برای کمپین نجات جان نازنین)، اکبر گنجی، شهره آغداشلو (هالیوود)، موسوی خویینی (تنها سیاستمدار ایرانی که برای حمایت از زنان هزینه داده)، یک میلیون امضا (همه بیش از پنجاه نفری که به دنبال حقوق برابر هستند)، اوسانلو، دانشجویانی که در دانشگاه تهران تظاهرات کردند و …

من به کمپین رای دادم

چون یک کار جمعی است. چون ادامه دارد. چون دوست دارم ادامه پیدا کند. چون از همه کارهای دیگر سخت تر و بزرگ تر است و چون بزرگترین عمیقترین و تاثیرگذارترین اقدام در حال انجام است. شما هم اگر علاقمند هستید رای بدهید البته فیلتر است ولی می شود رد کرد. همیشه می شود.