رادیو گیک شماره ۲۵ – شش ماه دیگه همه شادیم

رادیویی برای کسانی که تکنولوژی براشون فقط تلاش دائمی برای خوندن و حفظ اینکه فلان مدل بهمان چیز فرقش با اون یکی مدل اون یکی کارخونه چیه و تو بازار چنده و شایعه اینکه قراره کی مدل مثلا خفن‌ترش بیاد نیست و ترجیح می‌دن یک پله عمیق تر بشن و تو تقاطع تکنولوژی و جامعه، دغدغه‌های انسانی‌شون رو مطرح کنن. رادیو گیک برای گیک های سرگردان در تقاطع جامعه و تکنولوژی.

[audio:http://jadi.net/audio/jadi-net_radio-geek_025_shish-maah-dige-hame-shadim.mp3]

دانلود نسخه ام پی تری
دانلود نسخه آزاد او جی جی

و اگر یکی دیگه براتون تشخیص می ده چی رو باید ببینین و چی رو نباید بشنوین:

دانلود نسخه ام پی تری از یک سرور دیگه
دانلود نسخه او جی جی از یک سرور دیگه

و اینم برای محمد که رییس شبکه اش نمی ذاره پسوندهای مدیا رو دانلود کنه (فرمت زیپ):
دانلود نسخه ام پی تری زیپ شده از یک سرور دیگه

مشترک رادیو گیک بشین


آرس اس اس رادیو گیک

رادیو گیک در آیتونز

اخبار

کلاهبرداری علیه کلاهبرداری: چینی ها سر اپل کلاه گذار، کلاه گذاشتن

این داستان چند تا لایه داره! خوب دقت کنین (: مساله اینه که اپل با یک حرکت عجیب داشته توی چین سر مردم کلاه می ذاشته و در یک دوره ای دولت اینو فهمیده و جلوی اون کلاه برداری اپل رو گرفته. اما ظاهرا یکسری بچه باحال چینی اینو حتی قبل از دولت فهمیده بودن و با یک تکنیک جالب، از هوا کره می گرفتن (یا از پلاستیک آیفون زنده می کردن!) [ماجرا رو کامل توضیح بدم. اول کلاه برداری اپل و بعد تکنیک چینی ها – برنامه ای تلویزوین دولتی چین سالی فقط یکبار پخش می کنه در مورد حقوق مصرف کننده ها اپل رو لو داده. اپل اینکار رو فقط توی چین می کرده نه توی بقیه کشورها -> موقع «تعویض» – تلویوزین هم مشکوک بده چون همزمان شد با کلی روزنامه دولتی که همینو گفتن و آدم های مشهوری که توییتش کردن و یکی هم یادش رفته بود خط «این رو در فلان تاریخ منتشر کنید» رو حذف کنه از توییت! – مثل ارتش عزیزمون که گفته بودن این هفته گفتن در مورد فلان چیز بنویسیم و با اینکه من نمی شناسمش ولی حتما آدم بدیه (: – اپل معذرت خواهی کرد و تغییر داد روشش رو. حالا پنج نفر دستگیر شدن برای کلاهبرداری از اپل با فرستادن قطعات مشابه و دریافت قطعات اصل] ((:

پتیشن برای لباس هایی با طرح مسابقات اتوموبیل رانی برای نماینده‌های مجلس

معلومه که توی آمریکا. اصلا ظاهرا باید یک بخش باز کنیم برای باحال بازی مردم توی این سیستم آمریکا که مردم حق دارن از کاخ سفید (بخونین رییس جمهور) بخوان که در صورت رسیدن امضاهای یک پتیشن که در بخش مخصوصی توی سایت کاخ سفید ایجاد شده، جوابگوی موضوع طرح شده باشه. حالا هم این آدم باحال‌ها یک پتیشن ساختن که طبق اون از رییس جمهور درخواست می شه قانونی تصویب کنه که طی اون هر فردی که توی کنگره آمریکا هست مجبور باشه لباسی مشابه لباس راننده‌های ناسکار (اتوموبیل‌رانی) بپوشه.. البته نه از نظر جنس بلکه از نظر تبلیغات. اگر دیده باشین توی مسابقات اتوموبیل رانی شرکت هایی که پول مسابقات رو می دن – اسپانسر تیم ها می شن – حق دارن روی لباس راننده تبلیغ هایی به سایزی متناسب با پولی که دادن وصل کنن و در نتیجه لباس راننده ها پر است از تبلیغ و با یک نگاه می تونین بگین اسپانسر هر تیم، کیه. حالا خواسته شده که همین توی مجلس هم باشه. اینهمه اینها پول می گیرن از شرکت های بزرگ که خرج تبلیغ کنن پس چرا من حق نداشته باشم به عنوان یک شهروند با یک نگاه به هر نماینده بگم که چقدر پول از کدوم شرکت گرفته؟ توی آمریکا این اطلاعات تا حد زیادی شفافه و مخفی نیست اما اینکه روی لباسشون باشه خیلی کار رو راحتتر می کنه چون اکثر آدم ها اصولا رجوع نمی کنن به سایت هایی که این اطلاعات رو دارن. – ایده پلاگین براوزر رو هم بگیم

یک آقایی هم با موتور هاردش دستگاه پشمک سازی ساخته و راهنماش رو گذاشته تو اینترنت این وسط هم ایریکس توییت کرده «هارد ۲ ترا پاسپورتی ۶۲۰٫۰۰۰ تومان! آخه این انصافه واقعا؟» دیگه چه خبری بگیم… با ما گریه کنین تا خبر بعدی.

کشیش‌های واتیکان چی می بینن…

تورنت فریک یک مقاله تحقیقی جالب داره. کاری که کرده اینه که به کمک سایت اسکن‌آی که یک سایته مخصوص کسانی که تلاش می کنن با ناقضین کپی رایت بجنگن بررسی کرده که واتیکانی‌ها – که کوچکترین کشور دنیا و مرکز کاتولیسم جهانیه – مشغول چه کاری تو اینترنت هستن. اسکن آی به شما اجازه می ده سرچ کنین و ببینین که هر آی پی چه چیزی رو داره از تورنت دانلود می کنه و بعد ایده‌اش اینه که شما می رین از طرف شکایت می کنین. در مقابل تورنت فریک رفته اسکن آی و آی پی های واتیکان رو سرچ کرده و نه فقط دیده که این کشیش نشین کوچیک قانون «دزدی نکنید» خداوند رو زیر پا گذاشته و حسابی مشغول دانلود تورنت است بلکه این رو هم دیده که نسبت به بقیه جهان ظاهرا میزان پورن بیشتری در اونجا در حال دانلوده. مطمئنا این یک تحقیق کاملا علمی نیست ولی حداقلش نشون میده که وقتی یکسری نشستن و همیشه مشغول نصیحت بقیه هستن، معنی اش این نیست که خودشون قدیس تشریف دارن.. یاد حافظ بخیر که می گفت «مشکلی دارم ز دانشمند مجلس بازپرس.. توبه فرمایان چرا خود توبه کمتر می کنند».

ماشین زمان در ایران

جریان ماشین زمان رو هم داشتیم دیگه.. همه در موردش خوندین و شنیدین و من چیز زیادی ندارم بگم… این تیکه از وبلاگ داود مظفری رو گوش بدین:

[صدای وبلاگ داود]

بعله.. از مهریه تا صف تا … چی بگم من؟ احتمالا خودش هم باور کرده. حتی جنسیت رو هم می گه ((:
و توضیحات دیگه

کشف دو سیاره مشابه زمین

تقریبا ۱۲۰۰ سال نوری دورتر از زمین، پنج تا سیاره در حال گردش به دور یک خورشید هستن، توی خوشه لیرا که حدس زده می شه دو تاشون محیطی باشن مناسب برای وجود آب مایع روی سطح سیاره‌ها – اگر آبی باشه. گفته می شه این شرایط مناسبی است برای تشکیل حیات. این کشف رو اخیرا تلسکوپ کشف سیاره کپلر انجام داده و ناسا معرفی‌اش کرده. ویلیام بروکچی محقق ارشد پروژه کشف سیاره کپلر در کالیفرنیا به کانال دیسکاوری گفته که «بسیار خوشحالیم که تونستیم دو تا سیاره در محدوده قابل حیات کشف کنیم. این شانس ما برای کشف یک زمین دیگه رو دوبرابر می کنه. در منظومه خودمون هم اگر مریخ کمی بزرگتر بود و اگر ژوپیتر اینقدر بهش نزدیک نبود ما یک سیاره دیگه قابل حیات داشتیم و حتی ممکن بود بتونیم به اونجا مهاجرت کنیم». این دو سیاره تازه کشف شده دور ستاره کپلر ۶۲ در چرخش هستن و تقریبا ۱.۴ برابر زمین هستن و هر ۲۶۷ روز یکبار دور خورشید خودشون می چرخن.

در اعماق

بیل گیتس علیه سرمایه داری خبیث

«سرمایه داری یعنی پول بیشتر برای مطالعه در مورد کچلی مردان نسبت به بودجه مبارزه با مالاریا – چون اولی برای پولدارهاست و دومی برای فقرا». بله! آقامون بیل گیتس است در سخرانی شون توی آکادمی سلطنتی مهندسی.

«اولویت های ما بر اساس فشارهای بازار تعیین می شوند. از نظر نیازهای انسان واکسن مالاریا بالاترین اولیت است اما عملا هیچ بودجه ای نمی گیرد در حالی که اگر روی کچلی در مردان تحقیق کنید مبالغ هنگفتی بودجه جذب خواهید کرد چون بازار کچلی بسیار فعالتر از بازار مالاریا است. در نتیجه دولت ها و سازمان ها باید قدم پیش بگذارند و این نقص نگاه سرمایه دارانه را برطرف کنند».

سکیمرهای ای تی ام روی دستگاه های غیر ای تی ام

[توضیح سکیمرها] و بعد توضیح اینکه الان داره خیلی جاهای دیگه که کارت خون داریم (از خرید بلیت قطار تا مغازه ها و دستگاه های خرید شارژ و …] اینها نصب شدن و حتی مواردی که اصولا دستگاهی که نصب شده بوده ای تی ام نبوده و کاملا یک دستگاه تقلبی بوده که بعد از خوندن کارت و پسورد روی صفحه اش می نوشته «موقتا کار نمی کند» چیزیه که توی ایران خیلی بهش توجه نشده ولی لازمه خیلی جدی تر گرفته بشه

بیگ دیتا در خدمت صلح

امین ثابتی این رو توییت کرده بود و به نظرم خیلی قشنگه که در موردش بگم. بیگ دیتا از اون کلمات هایپ (مد) روز است [بزرگ‌داده (به انگلیسی: Big data)‏ اصطلاحیه که به مجموعه داده‌هایی می گن که مدیریت، کنترل و پردازش اونها فراتر از توانایی ابزارهای نرم‌افزاری در یک زمان قابل تحمل و مورد انتظار است. چند ۱۰ ترابایت به چندین پتابایت، در یک مجموعهٔ داده واحد است. نـمونه‌هایی از بزرگ‌داده، گــزارش‌های وبی، سامانه‌های بازشناسی با امواج رادیویی، شبکه‌های حسگر، شبکه‌های اجتماعی، متون و اسناد اینترنتی، نمایه‌های جستجوهای اینترنتی، نجوم، مدارک پزشکی، آرشیو عکس، آرشیو ویدیو، پژوهش‌های زمین‌شناسی و تجارت در مقیاس بزرگ هستند. http://en.wikipedia.org/wiki/Big_data]

حالا یک گروه از محققین اومدن و سعی کردن از بیگ دیتای تولید شده در شبکه‌های اجتماعی برای حفظ صلح استفاده کنن.. در اصل برای پیش بینی درگیری‌ها و جنگ. قبلا از همین اطلاعات برای تشخیص همه گیری‌هایی مثل فلو و غیره استفاده شده بود اما حالا مقامات کنیا که کشورشون درگیر کشمکش ‌های خونین قومی است با زیر نظر گرفتن فیسبوک، وبلاگ‌ها و توییتر دارن سعی می کنن قبل از به دنیای فیزیکی رسیدن درگیری‌های قومی قبیله‌ای مرتبط با انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۱۳، اونها رو توی دنیای مجازی کشف کنن. همچنین یک گروه دیگه دارن وقوع درگیری‌ها بین حزب بعث سوریه به رهبری بشار اسد و شورشی‌ها رو توی سوریه در کمتر از پونزده دقیقه بعد از شروع از طریق وبلاگ‌ها، توییتر و فیسبوک کشف و گزارش کنن. مقاله‌ای با عنوان «تکنولوژی جدید و پیشگری از خشونت و درگیری» که توسط آژانس توسعه بین المللی آمریکا، برنامه توسعه سازمان ملل و موسسه صلح جهانی تهیه شده مدعی است که این سیستم به خوبی کار می کنه و با افزودن اطلاعات دریافت شده از ماهواره و سنسورهای دیگه می تونه حتی بهتر هم بشه. همین تکنولوژی توسط بعضی کشورهای آمریکای لاتین استفاده شده و توی اون از شهروندان درخواست می شه هر جور درگیری مربوط به مواد مخدر رو در یک سیستم گزارش کنن تا پلیس بتونه سریعا وارد عمل بشه و البته مشکلاتی هم داره.. کسی می تونه باگ بزرگش رو بگه؟ بهتون فرصتی می دم با آهنگ رنگ از سینا حجازی که طراحی عالی لینوکسی مون، نارسیس برامون فرستاده.

[سی ثانیه موزیک]

بزرگترین باگ این سیستم‌ها که اونقدر بدیهی است که به سختی دیده می شه، ناشناس بودن گزارش ها است. اگر شما واقعا بخواین اطلاعات رو از همگان بگیرین و همه هم اینو بدونن که چجوری دارین اطلاعات می گیرین، خب به راحتی می شه شما رو گمراه کرد. کافیه من الکی توییت کنم فلان جا دویست تا قاچاقی با هم درگیر شدن و وقتی همه پلیس ها رفتن اونطرفی، من در جهت مخالف گاز بدم و برم بدون اینکه پلیسی به خاطر سرعت زیاد جریمه ام کنه (این آخر خلاف منه!)

سیری با اطلاعات شما چیکار می کنه؟

اکثرا خبر نداریم ولی وقتی از سیری – دستیار دیجیتالی اپل – استفاده می کنیم، این خانم محترم همه چیزهایی که ما می گیم رو یادش نگه می داره. حدس من اینه که اگر سیری دارین احتمالا ازش پرسیدین «siri joon, how can i beeeeeeeep» یا «oh siri, i want to …» و … و شاید براتون جالب باشه بدونین که همه این ها در حافظه سیری عزیزمون باقی مونده. تا چند وقت؟ هیچ کس نمی دونه. اپل هنوز جواب نداده و اتحادیه آزادی‌های مدنی آمریکا در این مورد نگرانه.
چند سال قبل این اتحادیه به همراهی اتحادیه اروپا به گوگل، یاهو و مایکروسافت فشار آورد تا دقیقا بگن که چه چیزی از فعالیت‌های کاربرانشون رو نگه می‌دارن و برای مثال گوگل گفت که سرچ‌های هر کس رو تا ابدالدهر نگه می داره ولی بعد زیر فشار همین اتحادیه‌ها مجبور شد گزینه‌ای اضافه کنه تا آدم‌ها بتونن اطلاعات مربوط به خودشون رو حذف کنن یا اگر هم اینکار رو نکردن، بعد از یک و نیم سال جستجوها دیگه به افراد مربوط نباشه و گوگل نتونه بگه دقیقا چه کسی اون مطلب رو جستجو کرده. اما اگر سرچ‌ها رو از طرقی سیری انجام می دین، قرارداد پرایوسی اون رو امضا کردین که می گه اگر بخواین می تونین سرچ‌های اخیر رو حذف کنین اما هیچ جا گفته نمی شه که با سرچ‌های قدیمی‌تر چه کاری انجام می شه. نکته اینه که ممکنه تمام چیزهایی که به سیری گفتین (مثلا اینکه به فلانی تکست بفرسته یا زنگ بزنه یا شما رو فلان چیز صدا بزنه) توی حافظه سیری هست و مشخص نیست که در اخیتار چه کسی قرار می گیره، شاید تبلیغات‌چی‌ها،‌شاید خود اپل، شاید شرکت‌های دیگه و به احتمال خیلی زیاد، دولت هایی که درخواستش کنن یا حتی به دادگاهی که سال‌ها بعد در مورد شما تشکیل شده. در مقابل گوگل می گه که سیستم تشخیص صوتش که روی گوشی‌ها هست، اطلاعات دریافتی رو بدون اینکه به شخص خاصی وصل باشن تا دو سال روی سرورهاش نگه می داره تا از این طریق سیستم تشخیص گفتارش رو بهینه کنه. حالا به کسانی که فکر کنین که با سیری درددل می کنن و رازهاشون رو بهش می گن تا ایده‌ای داشته باشین از اینکه چرا مدیر آی بی ام، استفاده از سیری در شبکه آی بی ام رو ممنوع اعلام کرده.

آپدیت: اپل اعلام کرد که تا دو سال اطلاعات صدا رو نگهداری می کنه ولی بعد از شش ماه اسم یوزرها رو از صداهایی که آپلود کردن جدا می کنه

پلیس مخفی آمریکا در توییتر به دنبال ماموریت مهم: کشف اجراهای غیررسمی موسیقی گروه‌های کوچیک

پلیس مخفی همیشه یک چیز خفن بوده. مامورهای مخفی خفن‌تر و در شرایط خطرناک تر .. مثلا اونجای فیلم که تازه رییس بزرگ کشف می کنه جمشید آریا یا همون جمشید هاشم پور مامور مخفی است و می خواد اونو بکشه و … ولی ظاهرا یک نوع دیگه امن و امان مامور مخفی هم هست. اخیرا چند تا اکانت توییتر با عکس‌های مدل پانک راک ظاهر شدن و کلی از جوون ها رو فالو کردن و شروع کردن به توییت در مورد کنسرت های باحالی که می رن و برگزار می کنن و خلاف ‌هاشون. (مثلا اکانتی به اسم بوستون پانک زامبی توییت کرده «اونقدر توی روز سنت پاتریک آبجوی سبز خوردم که هنوزم وقتی می رم دستشویی رنگش سبزه» (البته یک کم بی ادب تر ولی خب من نمی تونم بی ادب حرف بزنم)) بعد وسط این باحال بازی هایکهو می پرسن «راستی کسی خبر نداره کنسرت بعدی کی و کجا است؟ می خوام برم بترکونم» یا چنین چیزهایی. ظاهرا هدف پلیس کشف «جرم» قبل از «وقوع»‌است. و جرم؟ برگزاری کنسرت بدون هماهنگی قبلی که باعث اذیت شدن خونه‌های اطراف می شه. تقریبا همه کسانی که اهل گروه‌های راک زیرزمینی هستن می گن چنین ایمیل‌ها، ریپلای‌ها و دایرکت مسیج‌هایی گرفتن. مثلا خواننده گروه سنت لوییس به اسم اسپلینگ بی، گفته «اکانت‌هایی مثل بوستون پانک زامبی تابلو هستن. مثلا هیچ کس نمی پرسه کجا کنسرت داریم. هر کسی که یکبار به این شوها اومده باشه می دونه که ما به اجراهامون می گیم شو!».

تبلیغ.
آیا تا حالا سر و کارتون با دیکشنری افتاده؟ آیا خواستین توی یک باکس چه فارسی چه انگلیسی که تایپ کردین ترجمه اش رو به اون یکی زبون ببینین؟ آیا دوست داشتین اینکار حتی بدون انتر انجام بشه؟ آیا دوست داشتین تلفظ اون کلمه رو هم ببینین یا ترجمه اش رو توی دیکشنری های دیگه چک کنین؟ اینکه بتونین کلمه تون رو به انگلیسی با میکروفون بگین و ترجمه اش رو بشنوین چطور؟ چی؟!! تعارف که نداریم.. این آخری رو من هیچ وقت نخواستم ولی اون اولی ها رو چرا! و حالا یکی از جواب های خوب: http://www.fastdic.com/ است!

فست دیک دات کام!

و البته با حضور اپلیکیشن آی اوا س:

◆ پاره‌های سخن (Part of speech) برای هر کلمه (اطلاعات بیشتر)
◆ آوا شناسی (فونتیک‌ها، Phonetics) برای لغات فارسی (اطلاعات بیشتر)
◆ امکان نمایش اشکال مختلف افعال بی‌قاعده به صورت فهرست وار همراه با توضیحات مرتبط (اطلاعات بیشتر)
◆ تلفظ صوتی لفات انگلیسی (استفاده از تلفظ صوتی نیاز به اینترنت دارد)
◆ قابلیت مشاهد‌ه‌ی لغات جستجو شده
◆ قابلیت افزودن لغات به لغات برگزیده (Favourite) جهت مراجعه دوباره
◆ قابلیت اشتراک گذاری لغات در شبکه‌های اجتماعی
◆ استفاده سریع و آسان
◆ منتخب بهترین نرم افزار iOS در جشنواره وب ایران (اطلاعات بیشتر در سایت جشنواره وب ایران)

مسواکی که نمی شه باهاش به این راحتی‌ها تقلب کرد

من که جوونتر بودم به دلیلی نامشخص اصلا مسواک دوست نداشتم ولی چون حدس می زدم زیر نظر باشم، هر شب می رفتم تو دستشویی و مسواک رو می گرفتم زیر آب که خیس باشه و منو تو تله نندازه. حالا این تقلب ممکنه براتون بی اثر بشه.. با محصولی به اسم «مسواک نسخه ۳ نقطه صفر». این مسواک خبیث می تونه توی دهن بودن و حرکت کردن رو حس کنه پس می فهمه که دارین باهاش مسواک می زنین یا الکی خیسش کردین یا اصلا سراغش نرفتین. از اونطرف یک اپلیکیشن هم همراهش عرضه می شه که می تونه عادت‌های بهداشتی شما و دهنتون رو نشون بده.. چجوری به هم وصل می شن؟ [صدای بلوتوث…] با بلوتوث! اما چرا بین این همه گجت اونو آوردن توی رادیوگیک؟ چون به گفته مدیر شرکتی که اونو ساخته (الکس فرامیر) این مسواک می تونه عادت‌های شما رو از طریق تشویق تغییر بده. به گفته این آقا اگر شما دائما و درست مسواک بزنین و اپلیکیشن این رو تایید کنه ،‌شرکت برای شما در یکسری بلیت سینما و اینجور چیزها تخفیف قائل می شه و این تشویق می تونه شما رو متقاعد کنه که هر شب مسواک مفصلی بزنین و در نهایت بهش عادت کنین. البته آقای الکس گفته که در یک برنامه آزمایشی مشغول نوع دیگه ای از تشویق هم هستن: بیمه‌های بهداشت دهان و دندان برای کسانی که خوب مسواک می زنن. مثلا اگر شما بهتر مسواک بزنین ممکنه مبلغ بیمه بهداشت شما بیاد پایین و اینجور چیزها. این مسواک تا حالا ۳۰۰۰ تا فروخته (هر کدوم پنجاه دلار) و این امکان هم هست که سر یدکی مسواک رو جداگانه به قیمت چهار دلار بخرین. این شرکت موقع شروع کارش صد هزار دلار سرمایه جذب کرد (از سرمایه گذارهایی که می بینن از چی پول در میاد و توش پول می ذارن) و وقتی محصولش رو بیرون داد،‌ پونصد هزار تا دیگه هم روش پول گذاشته شد. مدیر می گه که این شرکت یک شرکت مسواک نیست بلکه یک شرکت سنسور است و بازاری به گستردگی همه لوازم داره. صحبت در مورد گیمیفیکیشن و اینکه دنیا چجوری داره به یک سمت جدید می ره.

دادگاه تگزاس: ریاضیات قابل patent شدن نیست.

از وبلاگ سر ریزهای ذهن من:
بنیاد EFF یکی از بنیاد‌های مورد علاقه‌ی منه، از این جهت که برای آزاد موندن اینترنت و دنیای دیجیتال تلاش می‌کنه، و از آزادی‌های اجتماعی افراد در دنیای دیجیتال دفاع می‌کنه.

و امروز هم EFF یه خبر خیلی خوب منتشر کرد، خبری که خیلی بزرگ‌تر از شکست یه Patent Troll بود. دادگاه به این رای داده که «ریاضیات قابل پتنت کردن نیست.». این خبر خیلی خوبیه، چون قدم مثبتیه برای این که پتنت‌های نرم‌افزاری کم‌کم حذف بشن. هنوز تا این هدف خیلی راه هست، اما قاضی گفته که این که یه الگوریتم یا ایده قابل‌اجرا بر روی کامپیوتر هست، دلیل نمی‌شه که یه اختراع باشه. دم قاضی‌ای گرم که این‌قدر می‌فهمه.

پهپادهایی به شکل پرنده‌های بومی

از پهپادها زیاد شنیدین… مسخره بازی جدید ارتش ها که کلا جنگ‌ها رو تغییر می دن. فقط به این فکر کنین که وقتی یکیشون تو ایران نشسته بود ما چقدر فخر می فروختیم که یکیشون رو داریم و تو تی وی نشون می دادیم.. اینو مقایسه کنین با جنگ‌های قدیم و قهرمانی‌هامون و ببینین چقدر جنگ‌ها نابرابر شدن که ما .. مثل یاکی باشی یا چنین چیزی – دروازه بان تیم سوباسا افتخارمون اینه که توپ حین گل شدن به انگشتمون کشیده. بحثم این نیست که ما ضعیف هستیم ولی بحثم اینه که جنگ ها چقدر دارن کثیف می شن که یک نفر با یک جوی استیک تو آمریکا نشسته و توی افغانستان و پاکستان آدم می کشه… این پهپادها رو پلیس‌های شهری هم مجوز گرفتن که استفاده کنن و حالا هم شرکت EXPAL توی نمایشگاه هوم-سک ۲۰۱۳ یک نمونه از این پهپادها رو نشون داده که وظیفه اش جاسوسی، جمع آوری اطلاعات، مشخص کردن هدف‌ها و شناسایی است و ظاهرش دقیقا مثل یک پرنده معمولی می مونه و حتی قدرت پروازی‌اش هم با شکلش هماهنگی داره و موتورش هم هیچ صدایی تولید نمی کنه. شرکت می گه کاربرد این پرنده در زیر نظر گرفتن مرزها و مقابله با قاچاق و کمک در عملیات آتشنشانی است و ما هم می گیم «بله! تو خوبی!»

تبریک‌ها و تقبیح‌ها

تبریک اول برای نارسیس و بهراد دوستای عالیم که با هم ازدواج کردن و امیدوارم همیشه شاد و خندون باشن.. به افتخارشون می ریم آهنگ عروسی!

یک خنده پخش می کنیم برای اوباما و به اصطلاح اسراییل که به لیموزین پرزیدنت به جای بنزین گازوییل زده و آمریکا رو مجبور کرده برای دیدارهای رسمی پرزیدنت از اردن یک لیموزین زاپاس وارد کشور کنه که آقا سوار بشه.

و تسلیتی به اینهمه آدم که تو زلزله مردن. خوشبختانه در ایران از زلزله بم به بعد دیگه در همون لحظات اول اعلام می شه که هیچ تلفاتی نبوده و همه چیز به خیر و خوشی اعلام می شه و اگر کسی هم به منطقه بره دستگیر می شه و غیره ولی این روزها خیلی ها توی پاکستان از زلزله ایران مردن، تو چین مردن و .. امیدواریم همه زنده باشیم و روزهای شادتری رو ببینیم.

و تبریکی هم می گیم به اون پدر مادری که وقتی بچه‌شون بعد از عمل هر دو پاش قرار بود مدت‌ها با واکر راه بره و از این موضوع بین دوستاش خجالت می کشید به عقلشون رسید که واکرش رو شبیه ای تی ای تی های جنگ ستارگان درست کنن که بچه به داشتن و راه رفتن باهاش افتخار کنه (http://offbeatfamilies.com/2013/04/star-wars-walker-for-child)

نامه ها

جاوید:

میدونی که توی ایران عزیز یه مرکزی داریم به اسم مرکز صدور گواهی الکترونیکی عام انگار اینجا طبق ضوابط خودشون گواهی اس اس ال تولید میکنن و میدن به مردم… توی بقیه کشورها هم داریم؟ وزارت صنایع و معادن و تجارت خارجی ها :D هم خودش گواهینامه الکترونیکی صادر میکنه؟ با فقط جاهایی مثل وری ساین این کار رو انجام میده و وزارتخونه های خارجی ها با کمک وریساین و … نیازشون رو برطرف میکنن؟

چون این دوستان issuer معتبر نیستن و به همین خاطر گواهینامه ریشه اینها توی مرورگر یا سیستم عامل ما نصب نشده فعلا گواهینامه شون هم معتبر نیست و مرورگر ما پیغام میده و میگه این گواهینامه مشکل داره. ( مثلا دیدم که موزیلا فقط اینا رو به صورت پیشفرض نصب داره ) درسته؟ اینا چون توی فایرفاکس هستن معتبرن؟ بقیه چون توی فایرفاکس نیستن معتبر نیستن؟

این دوستان گرامی، خودشون هم میدونن که این مشکل هست، پس اومدن گواهینامه های ریشه و بقیه چیزها رو گذاشتن برای دانلود و سایت هایی هم که از این گواهینامه ها استفاده میکنن به کاربرا میگن که اول این گواهینامه ها رو دانلود و نصب کنید. این کار خیلی روش عجیبی نیست؟

اگه این گواهینامه ریشه مرکز… رو نصب کنیم بقیه گواهینامه هایی که این مرکز صادر کرده مثل همون سایت نماداعتمادالکترونیکی برامون معتبر میشه و دیگه مرورگر پیغامی نمیده.

حالا که گواهینامه های این مرکز معتبر شدن، پس میتونن تقلب کنن!!

مثلا این مرکز یه گواهینامه به اسم گوگل بزنه، بروبچه های مخابرات هم جیمیل رو هم منتقل کنه روی یکی از سرورای خودشون (همونجوری که فیسبوک رو میفرستن روی پیوندها! )

بعد یه روز ما شاد و خندان میاییم ایمیلها رو چک کنیم، ولی گوگل میگه : عمو جون مجددا لاگین کن، چک میکنیم، آدرس که درسته، اس اس اس هم فعال و معتبره، پس پسورد رو میدیم ولی پسورد رفته رسیده به کسی غیر از گوگل و …

حالا فکر کن ما رو مجبور به نصب این گواهینامه های ریشه مرکز فولان بکنن! مثلا همه بانک های ایرانی از این گواهینامه ها استفاده کنن و برای استفاده از بانک باید حتما این ها رو نصب کنیم و …

جادی جان
من خیلی دچار توهم توطئه شدم؟ یا…

محمد:

به قول امید: عرضم به حضورت، عرضم به حضورت
ضمن تبریک سال نو و اینا، سالی که در ابتدایش هوشنگ کاووسی منتقد معروف
سینما و سازنده واژه بسیار بسیار زیبا و کاربردی فیلمفارسی خواستم یک
نکاتی هم درباره اوضاع و احوال اینترنت در ایران (یا همون اینترنتفارسی)
به سمع و نظر شما برسانم(عجب صداوسیمایی گفتم!) بگذریم
اگر نگاهی به عکسهای ضمیمه بندازی که اسکرین شاتهای واقعی من از دو سایت
خدمات اینترنتی بانک ملی و موسسه مهر است یکی از عجیب‌ترین جنبه‌های
اینترنتفارسی را می‌بینی. این که شما به عنوان مشتری خارج از ساعات اداری
برای انتقال وجه از سیستم پایاپای بانک ملی وارد سایتش میشی و می‌بینی که
ای دل غافل، اینجور خدمات و قرتی بازیها فقط در ساعتهای اداری انجام
میشه. خوب در ساعت اداری میری و وارد میشی و کلیه مراحل انتقال یک میلیون
و چهارصد هزارتومان ناقابل را انجام می‌دهی و پول هم از حسابت برداشت
می‌شود اما چندین روز طول می‌کشد تا آن آقای مسئول که کلید اینترنت این
بانک یا آن یکی بانک را دارد بیاید و یک تیک یا اینتری را جایی بزند تا
پولت به گیرنده برسد. دریغ از یک جو احترام به مشتری که لااقل یک اطلاعیه
بزنند در سایت که تا فلان تاریخ این خدمات تعطیل است. نصف کار را که
برداشت از حساب من است سیستم بدون هیچ مشکلی (البته در ساعات خاص) انجام
می‌دهد ولی نیمه واریز وجه به حساب گیرنده دیگر با خداست و جور بودن قیر
وقیف و…
بانک مهر اقتصاد (همون موسسه بسیجیان سابق) هم که خیلی شیک اطلاعیه زده
آقا برید ۱۰ فروردین به بعد بیایید.
برخی دیگر از نشانه‌های اینترنتفارسی:
– گذاشتن اینتروهای مزخرف و حال به هم‌زن
– سازگاری فقط وفقط با اینترنت اکسپلورر (مثل سیستم دانشگاهی گلستان که
به بسیاری از دانشگاهها و موسسات فروخته شده)

اینارو گفتم که:۱- شما هم نگی این خواننده‌های گودری لالند
‫۲- تو شغل جدیدت نمی‌دونم چه سمتی داری ولی خواهش می‌کنیم ایرونی بازی
در زمینه اینترنت در نیارید و خدمات اینترنتی استاندارد ارائه بدید.
ضمنا یه آهنگ هم برات می‌فرستم که اگر صلاح دانستی پس از بازشنوایی بذار
تو پادکست تا امت حزب‌اله هم استفاه کنند.

وس سلام الکیم و ره متول لاح

شلنگ الدین سلفچگانی قمی

بخش آخر

فیزیکدان‌ها می خوان بررسی کنن که آیا ما توی یک شبیه‌ساز نرم افزاری زندگی می کنیم یا یک دنیای واقعی

فیزیک‌دان‌ها مشغول یک آزمایش بزرگ هستن که تست می کنه آیا جهان ما یک برنامه کامپیوتری است یا نه. در واقع بذارین از اینجا شروع کنم که نظریه ای وجود داره که می گه شاید دنیای ما فقط یک دنیای شبیه سازی شده توی یک کامپیوتر بزرگه. اینو ما هم بچه بودیم می گفتیم و باحال بود ولی واقعا فیلسوف‌هایی هستن که این نظریه رو دارن و تدریس می کنن و در موردش بحث و استدل می کنن. در این بین آقای نیک بوستروم از دانشگاه آکسفور یکی از اصلی ترین نظریه پردازهای این جریانه که توی مقاله ۲۰۰۳ش توی فیلاسوفیکال کوارترلی توضیح داده «این اعتقاد که شانس زیادی وجود داره که پساانسان‌ها زمانی شبیه ساز تاریخ بشریت رو اجرا کنن اشتباهه مگر اینکه ما خودمون یکی از اون شبیه سازی‌ها باشیم». هان؟ یک موزیک کوتاه گوش بدین تا من برگردم!

[موزیک کوتاه]

آقای نیک بوستروم حرفش اینه که هر جامعه بسیار پیشرفته‌ای احتمالا شروع می کنه به اجرای شبیه سازهای کامپیوتری از کهکشان و کل جهان – البته اگر اینکار ممکن باشه. یعنی اگر زمانی تکنولوژی ما برسه به جایی که بتونیم شبیه سازی از کل جهان رو اجرا کنیم، حتما اینکار رو می کنیم و توی اون شبیه ساز موجودات جدیدی در طول روند تکامل شبیه سازی شده به وجود می یان که فکر می کنن واقعا موجودات واقعی هستن و توشون علم به وجود می یاد و غیره تا اینکه خودشون اینقدر پیشرفت می کنن که بتونن شخصا در اون دنیای شبیه سازی شده خودشون سیستم های دیگه ای رو شبیه سازی کنن که خود اون شبیه سازی ها…. بله.. اگر اصولا امکان به وجود اومدن شبیه سازی از تمام کهکشان و گیتی باشه، اون شبیه سازی خودش برای خودش یک دنیا خواهد بود که افراد داخلش – به جز به مدد فلسفه – نخواهند تونست بفهمن که شبیه سازی شده هستن یا یک دنیای واقعی.

تا اینجا قبول؟ حالا تنها حالتی که ممکنه ما بگیم ما موجودات واقعی هستیم و نه یکی از اون شبیه سازی ها اینه که اولین گروهی از موجودات باشیم که به این مرحله از علم رسیدن و با توجه به اینکه اگر یکی از این موجودات به این سطح برسن، هزاران و میلیون‌ها شبیه ساز اجرا خواهد شد، احتمال اینکه ما صاف اون اولی باشیم و نه یکی از اون شبیه سازی ها خیلی کمه. این رو اضافه کنین به میلیاردها دنیا در اطراف میلیاردها ستاره و ببینین چقدر احتمال داره ما درست اولین گروهی باشیم که به این سطح می رسه.

البته همه اینها فقط در حالتی قابل قبوله که ما بپذیریم که چنین شبیه سازی‌ای از همه جهان که درست مثل خود جهان کار کنه امکان پذیره… و خوشوقتم به عرضتون برسونم که ظاهرا یکسری دانشمند اینکار رو کردن یا حداقل خیلی بهش نزدیکن. این دانشمندها یک شبیه سازی از جهان ساختن که تا حد زیادی شبیه دنیای خودمونه.

این دانشمندها که توی بن آلمان کار می کنن و توسط سیلاس بین رهبری می شن مقاله ای منتشر کردن تحت عنوان Constraints on the Universe as a Numerical Simulation (محدودیت های جهان به مثابه یک شبیه‌سازی عددی) گفتن که شبیه سازهای فعلی جهان – که وجود دارن ولی خیلی خیلی کوچیک و ضعیفن – محدودیت‌هایی رو برای فیزیک به وجود می یارن. تکنولوژی ریویوو اینو اینطوری توضیح می ده که «مشکل همه شبیه سازها اینه که قوانین فیزیک که به نظر چیزی پیوسته می یان باید توی یک توری سه بعدی گسسته قرار بگیرن که در زمان تکه تکه پیش می ره» یا مثلا به این توجه کنین که اگر ما توی یک شبیه ساز باشیم (یا یک شبیه ساز درست کنیم) ، کامپیوتری که اونو اجرا می کنه محدودیت‌هایی روی قوانین فیزیکی (مثلا انرژی ای که هر ذره توی اون برنامه می تونه داشته باشه می ذاره) و تلاش این دانشمندها اینه که نشون بدن این محدودیت ها وجوددارن و شبیه محدودیت های یک شبیه ساز کامپیوتری هستن. چیزی که اونها روش کار کردن چیزی است به اسم Greisen-Zatsepin-Kuzmin, or GZK cut off که محدوده انرژی ای که ذرات اشعه های کیهانی می تونن داشته باشن رو مشخص می کنه و دکتر بین می گه که الگوی این انرژی دقیقا تصویر انرژی ای است که یک شبیه ساز کامپیوتری می تونه ایجاد کنه.

معلومه که در چنین سطوحی موضوع از درک مستقیم من خارجه و اگر دوست دارین می تونین اصل مقاله رو بخونین اما چیزی که من می تونم بهتون بگم اینه که Savage که یکی دیگه از همکارهای این آزمایش در دانشگاه واشنگتنه گفته که کار آقای بین و همکاران در دانشگاه نیو همپشایر و خانم زهره داوودی از دانشگاه واشنگتن داره نشون می ده که ما «امضا»هایی رو کشف کردیم که اگر دنیا یک شبیه ساز بود ، دیده می شدن.

گفته بودیم نظریه فلسفی فیزیکی اینکه که اگر تمدنی به اندازه و هوش کافی برسه – و اگر امکان نظری اینکار وجود داشته باشه – روزی شبیه سازی رو خواهد ساخت که دنیا رو شبیه سازی کنه و چون اون شبیه سازی هم توی خودش به تکنولوژی شبیه سازی دست پیدا خواهد کرد اینکار رو می کنه و همینطور تا آخر و در نتیجه احتمالا میلیون ها شبیه ساز توی همدیگه در حال اجرا هستن و از نظر آماری احتمال اینکه ما صاف اولیشون باشیم خیلی کمه. سویج می گه «این اولین امضا از امکان وجود چنین چیزی است» یعنی این اولین باریه که ما فهمیدیم امکان شبیه سازی پایه ای جهان وجود داره و اگر اینطور باشه طبق استدلال قبلی، احتمالا ما توی یک شبیه ساز در حال زندگی هستیم. خانم داوودی اضافه می کنه «حالا سوال اینه که آیا ما می تونیم با اون یکی جهان‌ها – اگر روی یک پلتفرم مشترک با ما در حال اجرا هستن – ارتباط برقرار کنیم؟»

موسیقی

موسیقی؟ آرومممممم….. هانی نیرو… موسیقی مینیمال که باعث می شه تا آخر این دنیا.. چه واقعی باشه چه شبیه سازی شده جهانی که زودتر از ما ساخته شده، لبخند بزنین و از زندگی لذت ببرین… تا دو هفته بعد…

دینگ دانگ! جادوگر مرده!

جادوگر شهر اوز

مردن بعضی‌ها، بعضی‌ها رو خوشحال می‌کنه. گاهی لازمه موتور سوارهای چماق به دست بریزن توی خیابون و جلوی خوشحالی مردم رو بگیرن و گاهی تابلو می زنن سر در مدرسه و مردن فلانی رو تبریک می‌گن.

مردن تاچر هم با همه سیاست‌های ضد حقوق بشری‌اش (مثلا معامله با رژیم تبعیض نژادی در آفریقای جنوبی و به شکست کشوندن تحریم‌های اروپایی علیه اون کشور یا حمایتش از دیکتاتوری در آمریکای لاتین یا سرکوب ایرلند شمالی‌ای‌ها یا بستن اتحادیه‌های کارگری و …) باعث شده عده‌ای جشن بگیرن تا حدی که احزاب انگیس از طرفدارانشون خواستن این مرگ رو رسما جشن نگیرن.

اما اینها به کنار، توی مردن تاچر شاهد یک اتفاق جالب بودیم. آهنگ آخر فیلم «جادوگر شهر از» به اسم «دینگ دانگ! جادوگر مرده» که در مورد مرگ یک جادوگر است در کمتر از بیست و چهار ساعت پس از مرگ مارگارت تاچر تبدیل شد به یکی از ده آهنگ پر فروش آیتونیز و در فروشگاه آمازون هم بین تک آهنگ‌ها رسید به آهنگ دوم و پیش بینی می‌شه در حینی که من اینو می‌نویسم و شما می‌خونین، حتی تبدیل شده باشه به رده یک آهنگ‌های پر فروش هفته – بخصوص که یک کمپین فیسبوکی داره مردم رو تشویق به خریدن این آهنگ می‌کنه.

نگاهی به یوتوب هم روند مشابهی رو نشون می ده. این ویدئو شدیدا در حال دیده شدنه (مثلا اینجا و خیلی جاهای دیگه) و توی کامنت‌ها کلی در این مورد بحث می شه که آیا در یک نظام سالم ما حق داریم مرگ یک آدم رو جشن بگیریم یا نه؟ بحث عجیب و سختی است که خوبه یکبار حداقل از یک منظر دیگه بهش بپردازیم ولی حداقل الان برای من بخش جالبتر دیدن هجوم مردم برای خرید آهنگ شاد مرگ جادوگره و به یاد همگان برگشتن این آهنگ هفتاد و چهار ساله و فکر کردن به صاحب حق معنوی اثر که یکهو با یک پول جدید جالب روبرو شده که احتمالا در مرگ آدم‌های دیگه ای که جماعتی ازشون متنفر بودن هم تکرار خواهد شد. این رو بذارین کنار فروشگاه‌هایی که تی‌شرت‌هایی با نوشت «Death» می فروشن و مدعی هستن که فروششون بسیار خوبه تا ببینین این سرمایه داری لیبرال چطوری همه چیز – حتی مادرش رو – اینقدر راحت به پول تبدیل می کنه و لبخند می زنه (:

رادیو گیک شماره ۲۴ – ایستگاه‌های اعداد یا همون جاسوس های دولت های ضاله و پدهای یکبار مصرفشون

بعد از مدتی، یک شماره ویژه داریم برای گیک‌هایی که جاسوسی دوست دارن، برای گیک‌هایی که می دونن رادیو چیه و موج گیرنده رادیوشون رو می چرخونن و به صدای جاسوس های سراسر جهان گوش می دن

[audio:http://jadi.net/audio/jadi-net_radio-geek_024_numbers-stations.mp3]

دانلود نسخه ام پی تری
دانلود نسخه آزاد او جی جی

مشترک رادیو گیک بشین


آرس اس اس رادیو گیک

رادیو گیک در آیتونز


توجه: اینها یادداشت های شخصی من هستن… برای اینکه سر و ته پیدا کنن باید به برنامه گوش بدین (:

ایستگاه های اعداد یا ایستگاه های جاسوسی رادیویی


[نمونه ها]

توی دنیا دستگاهی هست به اسم رادیو… رادیوی اینترنتی نه. یک دستگاه فیزیکی که یک پیچ یا تنظیم داره.. اونو که می چرخونین یک سیم پیچ می چرخه و فرکانس های خاصی رو دریافت و دیکد و پخش می کنه.. چیزی شبیه:

[صدای رادیو تنظیم شدن و رسیدن به یک ایستگاه]

ولی اگر رادیو رو روی موج کوتاه تنظیم کنین و پپیچ رو بچرخونین کاملا این احتمال هست که برسین به چنین چیزی:

[نمونه]

و موهای بدونتون سیخ بشه… به اینها می گن Numbers Stationها یا Number Stationها… چیزهایی که هیچ کس نمی دونن چیه. یعنی من و شما نمی دونیم چین و چی می گن ولی چرخوندن یک رادیوی موج کوتاه که کار ساده ای نیست و تقریبا باید مطمئن بود که از ما بهترونن پشت این رادیوها هستن. این ایستگاه های موج کوتاه معمولا برنامه های عجیبی دارن. این رادیوها با پروژه ای به اسم پروژه کونت مشهور شدن.. جایی که فرناندز در شبی که خوابش نمی برد پیچ رادیو رو پیچوند و صداهای عجیبی شنید

[نمونه]

اون شب های بعد رو هم بیدار موند و حتی روزها دستش رو از پیچ رادیو جدا نکرد تا ایستگاه های بیشتر و بیشتری رو کشف کنه. ایستگاه هایی که نمی دونست از کجا پخش می شن.. این ایستگاه ها حتی در فهرست های رسمی تخصیص فرکانس رادیویی هم ثبت نشده بود و ظاهرا برای هیچ مقام رسمی بودنشون اصلا مهم نبود… فرناندز مدت ها به این صداها گوش داد و ضبطشون کرد و بعد مجموعه پنج سی دی ای از اونها رو منتشر کرد که توجه دنیا رو به خودش جلب کرد و صداهای دیگه ای از رادیوهای تمام جهان به سمتش روانه شد…

[صدا]

اکثرا یا یکسری حروف رو می گن. یا یکسری عدد رو پشت هم ردیف میکنن . اونهم با صداهای مونوتون یک خانم، بچه یا گاهی مرد و حتی گاهی صداهای رباتیک. بعضی از این ایستگاه ها برای سال ها فعالیت کردن و بین هر دو تا برنامه رو با یک آهنگ خاص مشخص می کنن… تقریبا همه این ایستگاه ها سر ساعت یا سر نیم ساعت شروع به پخش می کنن. اول یک صدای ورودی پخش می کنن تا بفهمیم که اعداد دارن شروع می شن و بعد خوندن کدها شروع می شه. این کدها گاهی اعداد هستن مثل:

[ یک کد عددی]

و گاهی code nameهای رادیو آلفابت که برای هر هر حرف یک کلمه خاص استفاده می شه. دقیقا همونطور که من بخوام پشت تلفن بگم «ملس» می گم «م مثل من، ل مثل لینوکس، س مثل سلام» یک کد استاندارد هم هست برای تک تک حروف انگلیسی که همیشه با اونها دقیقا می گن منظورش ان است یا ام یا تی یا بی… این ایستگاه ها اینطوری حرف می زنن:

[ یک نمونه آلفا رومئو]

این حروف معمولا توی دسته های پنج تایی یا شش تایی گروه بندی می شن که شنیدنشون راحت باشه و بعد از تموم شد پیام معمولا صدایی پخش می شه که نشون بده پیام تموم شده. مثلا ممکنه یک ایستگاه بگه «end» یا یکی دیگه پنج تا صفر اعلام کنه تا بگه پیامش تموم شده.

مجله تایم می گه که این ایستگاه‌ها بعد از جنگ جهانی دوم ظاهر شدن.

[صحبت های دقیقه سه از فایل سال ۲۰۰۴]

ولی اینا چین؟ تنها استدلال معقول «ارتباط با جاسوس‌ها» است. اول بذارین نگاهی به تاریخشون بندازیم که توسط سایت کونت جمع آوری شده.
http://en.wikipedia.org/wiki/The_Conet_Project

سایت پروژه کونت سعی کرده حجم زیادی از این ایستگاه ها رو زیر نظر بگیره و صداهاشون رو ضبط کنه و مدعیه که صداهایی رو از زمان جنگ جهانی اول به بعد داره. اگر این واقعیت داشته باشه باید قبول کنیم که این ایستگاه‌های اعداد، جزو اولین رادیوهای موج کوتاه جهان هم بودن. همیشه هم ادعا شده که کاربرد این رادیوها برای جاسوس ها است. یعنی اگر من در یک کشور هستم که جاسوس هایی در کشور دیگه دارم، بهترین شیوه ارتباط یکطرفه با اونها یک رادیو است که براشون پیام بفرسته ولی خب مشکل رادیو رو همه می دونیم: همون داستان که تو فیلم جنگی های ما می گن‌ «حاجی نخود بریز رو سر دشمن». خب واقعا دشمن اگر این جمله رو بفهمه متوجه این تیکه نمی شه که منظور از نخود گلوله / توپ و این چیزها بوده ؟ رادیو خوبه ولی به شرطی که به جز گوینده و مخاطب خاص، کسی متوجه‌اش نشه.

ولی چطور می شه طوری حرف زد که فقط یک نفر بفهمه؟

[نمونه]

جواب چیزی است که بهش می گیم one time pad یا توی فارسی «پد یکبار مصرف». [ توضیح اینکه این چطوری کار می کنه و توضیح اینکه از نظر تئوریک غیرقابل شکستنه اگر درست استفاده بشه و اعدادش واقعا اتفاقی باشه و ذکر سال ۴۴-۴۵ که شکسته شده بود مال آلمان ها به خاطر اعداد غیر اتفاقی و اینکه روش رسمی ارتباط بین آمریکا و روسیه بوده بعد از بحران موشکی کوبا – پد ها در سفارت خونه ها دست به دست می شدن].

پس با داشتن یک پد یکبار مصرف و دادنش به جاسوس، یک کشور می تونه بدون هیچ نگرانی از فهمیده شدن رمزش، برای جاسوسش هر جای دنیا که هست پیامی بفرسته که همه می تونن بشنون ولی فقط اون می فهمه (اینترنت؟ اولا قدیم نبوده بعد ممکنه شنود بشه یا قطع بشه و نیاز به وسایل پیشرفته تری داره که شاید توی یک روستا نباشه و …). یکی از استدلال هایی هم که شدیدا تقویت می کنه نظریه جاسوسی رو، تغییر بسیار مشهود رفتار و تعداد کدهای مخابراه شده توسط این ایستگاه ها است در اتفاقات مهم جهان از جمله کودتای ۱۹۹۱ ماه آگوشت توی شوروی.

البته نظرات دیگه ای هم در مورد این رادیو ها هست. بازم بحثی مشابه چیزی که در مورد جاسوسی گفتیم: ارتباطات یک طرفه رمزنگاری شده که تقریبا هر کسی بتونه در هر شرایطی پیام رو دریافت کنه اما اینبار فرستنده‌ها گروه‌های قاچاق مواد و فعالیت های غیرقانونی هستن که فرستنده هاشون رو وقتی لازمه یا سر وقت های توافق شده با قدرتی خیلی کمتر روشن می کنن و کمی اطلاعات می فرستن و بعد اونو می بندن تا جاشون با مثلث سازی قابل کشف شدن نباشه اما با توجه به تعداد خیلی زیادی ایستگاه‌های فرستنده اعداد که ده‌ها ساله دارن فعالیت می کنن، این نظریه بسیار ضعیف تر از نظریه ارتباط دولت ها با جاسوس هاشون است.

بحث قدرت هم هست.. دولت ها می تونن با قدرت خیلی بیشتری رادیوهاشون رو پخش کنن. البته امواج یک رادیوی قدرت پایین فرکانس بالا (موج کوتاه) هم می تونه به راحتی دور دنیا رو بچرخه و حتی بعد از تداخل امواج و نویز و غیره بازم با یک آنتن مناسب قابل دریافت باشه اما در عمل جاسوس ها یا همکارهای قاچاقچی‌ها دسترسی به رادیوهای معمولی با آنتن های مرسوم خودمون دارن و در نتیجه اگر قراره مطمئن بشیم که هر جاسوسی تقریبا هر جای دنیا با هر رادیوی معمولی می تونه امواج ما رو دریافت کنه باید حداقل نیم میلیون وات قدرت رادیومون باشه که از توان قاچاقچی های مرسوم خارجه (:

اطلاعات رسمی در مورد این رادیوها خیلی کمه ولی در ۱۹۹۸ «دیلی تلگراف» از زبون مسوول دولتی در تخصیص امواج رادیویی گفت «این ایستگاه های اعداد همون چیزی هستن که فکر می کنین. مردم نباید در موردشون خیلی کنجکاو باشن و این هم برای استفاده عموم مردم نیست».

ولی در مورد این رادیوها چی می دونیم؟ آیا کسی جاشون رو پیدا کرده؟ آیا فهرستی ازشون هست؟ ..

[نمونه]

کسانی که جدی تر این رادیوها رو دنبال می کنن سعی کردن لیست هایی ازشون درست کنن و براشون اسم بذارن. مثلا یکی از مشهورترین اونها «لینکلن شایر پوچر» است. این اسم رو روش گذاشتن چون بین کدها دو بار اول آهنگی به همین اسم رو پخش می کنه

[صداش رو بذارم: http://en.wikipedia.org/wiki/The_Lincolnshire_Poacher]

یا مثلا ایستگاهی به اسم مگنتیک فیلد بین کدهاش آهنگ های الکترونیک ژان میشل ژار فرانسوی رو پخش می کنه. مورد جالبتر ایستگاه Atención ه که از ارسال اطلاعاتش رو با کلمه اسپانیایی Atención شروع می کنه.

همیشه تلاش هایی بوده که فرستنده ها از طریق مثلث سازی پیدا بشن. یعنی یک نفر با سفرهای پر هزینه دور دنیا بچرخه و از قدرت سیگنال و غیره سعی کنه محل رو پخش رو تشخیص بده. البته گاهی هم اشتباهاتی چیزهایی لو دادن. مثلا همین ایستگاه Atención که گفتیم یکبار چنین سوتی ای داد. یکبار حین پخش کدها صدای رادیو هاوانای کوبا در پسزمینه شنیده شد و لو داد که احتمالا پخش کننده رادیو داشته به رادیوی کشورش گوش می داده ولی یادش رفته قبل از شروع پخش رادیوی خودش، رادیوی جیبی اش رو خاموش کنه! معلومه که همیشه می تونه نقشه هم باشه. همچنین در طول سال های ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ کلی مقاله توی مجله های الکترونیک چاپ می شد که علاقمندها سعی می کردن با سفر در طول آمریکا و دیدن قدرت سیگنال و تکنیک مثلث سازی، مکان دقیق پخش سیگنال های بعضی از این رادیوها رو کشف کنن و اکثرا هم می رسیدن و یک مرکز آموزش نظامی در ویرجینیا به اسم وارنتون.

ولی داستان ما با Atención تموم نشده. یک موزیک گوش بدین تا به سراغ داستان تنها ایستگاهی بریم که رسما متهم شد به وسیله ای بودن برای ارتباط با جاسوس ها.

[موزیک طولانی ]

گفتیم که ایستگاه Atención ایستگاه مشهوری بود. بیشترین شهرت این ایستگاه از دادگهای اومد در سال ۱۹۹۸. در سال ۱۹۹۸ دولت آمریکا اعلام کرد که یک شبکه جاسوسی کوبا رو کشورش دستگیر کرده… مشهور به شبکه wasp. مسوول پرونده در دادگاه مدعی شد که یکی از افراد دستگیر شده با استفاده از یک رادیوی دستی معمولی سونی اعداد و حروف ایستگاه Atención رو گوش می کرده و می نوشته و بعد با وارد کردنشون در یک لپ تاپ، کد اونها رو باز می کرده. نماینده اف بی آی در این دادگاه شهادت داد که در ۱۹۹۵ از خونه این جاسوس برنامه دیکد کردن ایستگاه Atención رو برداشتن و پیام جاسوس ها رو با اون دیکد می کردن. تمام مذاکرات دادگاه اعلام نشد ولی اف بی آی نشون داد که چطوری می تونه با برنامه اطلاعات ایستگاه Atención رو باز کنه و به این سه پیام برسه:

– به دوستی با جو و دنیس اهمیت بیشتری بدین و اونو پیش ببرین
– تحت هیچ شرایطی مامور ژرمن و مامور کاستور نباید در روزهای ۲۴، ۲۵، ۲۶ و ۲۷م با BTTR پرواز کنند.
– روز زن را با به تمام رفقای زن تبریک می گوییم.

با توجه به سرعت اعلام اعداد در ایستگاه Atención، گفتن هر کدوم از این پیام ها بیشتر از یک دقیقه طول می کشیده.

ولی چجوری می شه جلوی این ایستگاه ها از خودمون دفاع کنیم؟ مثلا اگر من یک دولتی باشم که نخوام جاسوس ها توی کشورم از این ایستگاه ها استفاده کنم چیکار می تونم بکنم؟

[موزیک جدا کننده یا صدای کوتاهی]

ظاهرا تنها روش نوز فرستادن است. مثلا کره شمالی از سال ۲۰۰۶ به بعد شروع کرده به پخش کردن رادیوی دولتی اش (صدای کره) روی فرکانس فرستنده اعداد لینکلن که قبلا ازش صحبت کرده بودیم (یعنی ۱۱۵۴۵ کیلوهرتز) و چند سال قبلش هم دقیقا همین اتفاق در مورد رادیوی روسیه و یک ایستگاه اعداد آلمانی افتاد.

اما به این گوش بدین که گفته می شه در اوج جنگ ایران و عراق اتفاق افتاده:

[نمونه جنگ ایران و عراق]

بله! یک کسی تلاش می کنه درست روی همون فرکانس نویز شدیدی پخش کنه تا کسی که قرارهپیام رو بشنونه نتونه اونو به درستی تشخیص بده. اما چرا اینکار بیشتر انجام نشده؟ یک نظریه اینه که فرستادن این امواج پارازیتی هزینه بر و سخته و مثلا ایران ترجیح می ده اونو روی ماهواره ، رادیو به اصطلاح اسراییل و اینجور چیزها مصرف کنه تا غیرقابل شنیدن کردن چیزی که فقط یک نفر مخاطب داره و تازه معلوم هم نیست چی می شه. یک نظریه که چرا کمتر کشوری روی این امواج پارازیت انداخته هم چیزیه که بهش می گن «توافق جنتلمن‌ها». گفتن اینکه «تو روی مال ما نویز ننداز ما هم روی مال تو نویز نمی ندازیم». یک جور توافق شبیه توافقات جنگ سردی..

[صدایی از رادیوها. ترجیحا طولانی و هیجان انگیز و شاید آهنگ مربوط بهشون]

حالا قبول دارین که این رادیوها با رمزهای احتمالا غیرقابل شکستنشون می تونن برای گیک ها منبع الهام باشن؟ درسته که بعضی سوال‌ها رو می تونیم جواب بدیم (مثلا اینکه چرا این رادیوها حتی در عصر اینرتنت و جی پی جی و ایمیل هنوز اینقدر رایج هستن) ولی کلی سوال هست که هنوز کسی بهش جواب نداده. مثلا اینکه چرا تعداد این رادیوها بعد از جنگ سرد چندان کمتر نشد، اینکه چرا هنوزم کشور چک داره یکی از این رادیوها رو پخش می کنه – مگه چند تا جاسوس توی کشورهای دیگه داره و اینکه چرا این رادیوها به خودشون اجازه می دن گاهی روی فرکانس مخابرات هواپیماهای تجاری یا رادیوهای رسمی کشورها پخش بشن…

[نمونه]

پس اگر در این سال ۲۰۱۳ کامپیوتری دیجیتال اینترنتی رادیویی پیدا کردین،‌سری به موج کوتاهش بزنین یا حتی سراغ لیست های اینترنتی مثل پروژه کونت برین و سر ساعت مقرر رادیو به دست بگیرین و با رازهای جهان همراه بشین. دنیا پیچیده تر ، جالب تر و هیجان انگیز تر از اون چیزی است که معمولا به ما گفتن!

رادیو گیک با شماست که نگاهی عمیقتر داشته باشیم به جهانی که لایه‌های جدی تر از لایه‌هایی داره که روزنامه‌ها ازش حرف می زنن و چیزهایی مهمتر از تعداد هسته‌های موبایل بعدی ما.

منابع برای مطالعه بیشتر:
ویکیپدیا
پروژه کونت
آرشیو پروژه کونت

موسیقی

– آهنگ شاید یه روزی یه جایی از گروه بی بند
– آهنگ وسط تیکه ای از IMANY – You Will Never Know

نسخه‌های قدیمی نشریه مخفی و داخلی سازمان امنیت ملی آمریکا روی اینترنت

آرشیو نشریه داخلی سازمان امنیت ملی آمریکا

خیلی کشورها – از جمله آمریکا – قوانینی دارن که جلوی اینکه چیزی در سازمانی برای همیشه مخفی بمونه رو می گیره. دلیل این قانون اینه که مردم می‌دونن اگر به سازمانی / کسی این قدرت رو بدن که کاری رو بکنه که بدونه هیچ زمانی هیچ کس متوجه‌اش نخواهد شد باعث می شه اون سازمان‌/فرد فاسد بشه؛ ضرب المثل قدیمی می گه «قدرت فساد می‌یاره و قدرت مطلق فساد مطلق».

حالا هم سازمان امنیت ملی آمریکا در یک آرشیو بسیار جالب مجموعه بزرگی از نشریه داخلی‌اش به اسم کریپتولوگ‌ رو منتشر کرده که از سال ۱۹۷۴ تا ۱۹۹۷ رو پوشش می‌ده. هنوز هم بخش‌های زیادی از این مجله‌ها سانسور هستن ولی مطمئنا دیدن نشریه مخفی داخلی و تاپ سکرت سازمان امنیت ملی آمریکای جنایتکار جالبه. اگر لینک اصلی کار نکرد این مجلات از اینجا هم قابل دسترسی هستن.

عیدی: یک دیکتاتور دیگه در دادگاه

Guatemala Genocide Trial

خوزه ارفراین ریوس مونت دیکتاتور سابق گواتمالا امروز توی دادگاهه – جرم؟ نسل کشی.

این دیکتاتور متهمه به نسل کشی مردم کشورش در جنگ داخلی‌ای که توش دویست هزار نفر کشته و ده‌ها هزار نفر ناپدید شدن. سقوط خوزه مونت توسط یک کودتای نظامی اتفاق افتاد و اون چند بار سعی کرد در انتخابات بعدی شرکت کنه و مردم هم بارها سعی کردن اونو به خاطر جنایات زمان حکومتش به دادگاه بکشن ولی هر بار به شکلی از ماجرا فرار کرد و حالا خوشحالیم که یک دیکتاتور دیگه یک جای دیگه دنیا، جلوی هیات منصفه می‌ایسته و حداقل چیزی که اتفاق می‌افته اینه که جنایاتی که انجام داده توسط یک دادگاه بی‌طرف رسما ثبت می‌شن.

عکس‌های روز اول دادگاه رو اینجا ببینین

نکته تکمیلی: مخالفیم با اعدام، حتی اعدام دیکتاتوری که شعار جنگ داخلی اش برای سرکوب مردم این بود «اگر با ما هستید ما بهتون غذا می دیم ولی اگر علیه ما هستین، ما شما رو خواهیم کشت».

مجموعه عکس: سلاح‌های دست‌ساز ارتش آزاد سوریه

ارتش آزاد/شورشی‌ها یا هر اسمی دیگه‌ای که دوست دارین هنوز با رژیم بعثی بشار اسد در جنگ هستن و حمام خون برای حفظ قدرت ادامه داره. این وسط سایت آتلانتیک مجموعه جالبی داره از عکس‌های اسلحه‌های دست ساز ارتش آزاد سوریه. مثلا این:

عکس های باحال سلاح های دست ساز

نگاه کردن به این مجموعه باحاله (: به امید حکومت های دموکراتیک در همه جهان – یعنی حکومت هایی که در پروسه های دموکراتیک با رای مردم بیان و در پروسه های دموکراتیک با رای مردم برن (:

یک چیز عجیب هم اضافه کنم؟ در چنان سیستم‌هایی اصولا مفهوم «بر اندازی» و «شورش علیه حکومت» و «توطئه» و … تقریبا بی معنی می شه چون دیگه کسی جوری به حکومت نچسبیده که ماکزیمم چهار سال بعد نشه خودش و همفکرهاش رو با روشهای مرسوم و دموکراتیک کنار گذاشت (:

اگر نقد معقولی از شرایط سوریه می خواین به پرونده سوریه قسمت اول و دوم رادیو فنگ گوش بدین

رادیو گیک شماره ۲۳ – تجربه قهوه ای تیره

به رادیو گیک شماره ۲۳ خوش اومدین. توی این شماره با اخبار دنیای گیک‌ها شروع می کنیم و بعد به اعماق مغز می ریم تا ببینیم چطوری دانشمندها تونستن احساسات و دستورهای عضلانی دو موش رو به هم وصل کنن تا یکیشون به عنوان کامپیوتر اون یکی کار کنه. آخر برنامه رو هم با دنیایی تموم می کنیم که توش نجارها همونطوری می رم مصاحبه استخدامی که برنامه نویس ها. این شما و این رادیو گیک شماره بیست و سه

[audio:http://jadi.net/audio/jadi-net_radio-geek_023_ghahvei_tire.mp3]

مشترک رادیو گیک بشین


آرس اس اس رادیو گیک

رادیو گیک در آیتونز

اخبار

سالن نمایشی که از شما می‌خواد توییت کنین
اکثر تئاترها و سالن‌های نمایش دوست ندارن کسی حین برنامه با موبایلش کار کنه ولی اخیرا مرکز نمایش‌های هنری رود آیلند توی یک برنامه جالب، دو ردیف آخرش رو به اسم «ردیف‌های توییت» نامگذاری کرده و با دادن بلیت‌های مجانی به کسانی که دوست دارن نمایش‌ها و برنامه‌ها رو توییت کنن می‌ده و اینکار رو تشویق هم می کنه. توی هر برنامه هشتگ برنامه اعلام می شه و آدم ها باید با استفاده از اون توییت هاش رو تگ بزنن تا بقیه بتونن پیداش کنن. البته این ایده جدید نیست ولی این سالن اولین سالنی است که صندلی‌ها رو کاملا رایگان می ده. البته در این مورد هم که آیا اینکار خوبه یا نه نظرات مختلفی هست و بعضی کارگردان‌ها یا مسوولین سالن‌های نمایش می‌گن که وقتی کسی می یاد برای دیدن یک نمایش، بهتره که از قبل با توییت‌های کلی آدم کلی ایده در مورد نمایش نداشته باشه و در پروسه‌ای که کارگردان / نویسنده نمایش تصمیم گرفته، اونو ببینه.

پتنت ترول‌ها علیه پادکسترها
لغت ترول رو که بلدین، مزاحمی اینترنتی که هدفش اذیت کردن بقیه است. لغت پتنت هم تقریبا می شه به چیزی مثل مالکیت معنوی یا چنین چیزی ترجمه بشه. پتنت ترول می‌شه شرکتی که با داشتن چند تا پتنت یا حتی با خریدن پتنت از کس دیگه شروع می کنه به پول گرفتن از کسانی که از اون تکنولوژی استفاده می کردن. مثلا اپل می گه باید از سامسونگ پول بگیره چون «کاشف» یک دستگاه با گوشه‌های گرد بوده! خب این یک بحثه ولی فرض کنین یکی بیاد بگه که در سال ۱۹۹۶ پتنتی داشته تحت عنوان «ابزاری برای منتشر کردن چند قسمت از یک فایل صوتی روی اینترنت به شکلی که هر وقت منتشر شد، بیاد توی سیستم شما». این شرکت که این پتنت رو خریده حالا تلاش می کنه از پادکست‌های مشهور دنیا پول بگیره با این عنوان که اونها ایده اش رو کپی کردن. [توضیحات خودم]

خودکار سه بعدی: ایده‌هایی که از کاغذ بیرون می زنن

[پرینترهای سه بعدی] و حالا یک محقق که از دانشگاه ام آی تی می یاد یک خودکار ساخته که می تونین باهاش اجسام سه بعدی بکشین. این خودکار که اسمش 3doodler است، این خودکار به جای جوهر از یک ترموپلاستیک استفاده می کنه که در لحظه خروج از نوک خودکار ۲۷۰ درجه حرارت داره اما سریع خنک می شه و شکلی که دارین می کشین رو توی فضا به خودش می گیره.

سایت مگا و پذیرش بیت کوین
سایت مگا رو در شماره قبلی معرفی کردیم . [کیم دات کام و سایت جدیدش بعد از بسته شدن و این حرفها] [کمی هم بیت کوین] حالا هم سایت مگا، گفته که برای دریافت حق اشتراک، بیت کوین قبول می کنه. این سایت همچنین گفته که به زودی امکان ایمیل، چت، چت صوتی، تصویر و ساپورت از موبایل رو هم به سیستمش اضافه خواهد کرد. خلاصه و عالی. و البته اینو گفتیم اینم بگم که یکی از پیتزا فروشی های مورد علاقه من (دومینوز) رو هم حالا می شه با بیت کوین خرید. البته خود این شرکت بیت کوین قبول نمی کنه بلکه یک استارتاپ باهوش به اسم PizzaCoins کار واسطه رو انجام می ده و با گرفتن بیت کوین از هکرها و گیک های گرسنه، از پیتزا دومینوز براشون پیتزا سفارش می ده (:

تبلیغ
نرد نیوز
نرد نیوز! نرد نیوز… http://nerdnews.ir/ یک سایت نزدیک به اسلش دات یا هکر نیوز که قراره با مشارکت آدم ها توش اخبار گیکی بره. سری بزنین و اگر وقت و حوصله دارین مشارکت کنین تو نوشتن.
تبلیغ

دایناسورا دایناسورا! بالاخره کشف کشد: انقراض به خاطر اثابت سنگ آسمانی
یک گروه از دانشمندهای آمریکایی و اروپایی مدعی شدن که جواب سوال اصلی دوران کودکی ما رو کشف کردن: یک سنگ آسمونی باعث از بین رفتن ۷۵٪ گونه های روی زمین از جمله دایناسورها بوده. این سنگ ناکس که باعث شد ما به جای دایناسور سگ و گربه نگه داریم تو خونه‌هامون، ۶۶ میلیون سال قبل توی مکزیک به زمین خورده و آخرین دوران انقراض رو رقم زده و هومو ساپینس که همین اجداد بیشتر از ما میمون ما باشن رو گونه غالب کرده. این سنگ آسمونی احتمالا تقریبا ۱۵ کیلومتر بوده و برخوردش ۴۲۰ زتاژول انرژی آزاد کرده (تقریبا برابر ۱۰۰ تتراتن تی ان تی) یا اگر راحت ترین برابر دو میلیون برابر قدرت قوی ترین بمب کره زمین که همون بمب تزار روسیه است. تا حالا هیچ کس مطمئن نبود که آیا این واقعه دلیل اصلی انقراض بوده یا نه ولی الان تحقیقات این دانشمندها، انقراض دایناسورهای ناز دوست داشتین رو به گردن این سنگ خبیث انداخته.

کتابچه داوینچی روی اینترنت

کتابخونه بریتانیا توی یک حرکت عالی، شش تا از آثار منحصر بفردش رو با کیفیت بسیار خوب اسکن و برای دسترسی علاقمندان روی اینترنت گذاشته. مهمترین این آثار، کتابچه طرح ها و نوشته‌های لئوناردو داوینچی است که تک تک صفحاتش به شکل تمام رنگی اسکن شدن و با امکان زوم کردن در دسترس علاقمندان هستن. [توضیحات خودم و ارزش علم و غیره]

همه وب در نوزده کلیکی شما
یک تحقیق جدید نشون میده که حداکثر با نوزده کلیک می شه از هر سایتی که در اینترنت انتخاب کردین به یک سایت دیگه رسید. تازه این آمار در حالتیه که سایت های سرچ که همه چیز رو به همه چیز وصل می کنن رو در نظر نگیریم. این تحقیق رو آلبرت لازلو از دانشگاه نورت وسترن انجام داده که تخصص در نظریه شبکه در انسان و تکنولوژی داره. کل صفحات ۱۴ میلیارد تخمین زده شدن. اینکار بیتشر از همه توسط هفت تا سایت ممکن شده که بهترین خبرهای جهان رو جمع می کنن کنار همدیگه (مثلا هکر نیوز، دیگ و چنین چیزهایی).

در اعماق

حمله هکرهایی که به فیسبوک حمله کرده بودن، به اپل

به گزارش رویترز، احتمالا همون هکرهایی که به فیسبوک حمله کرده بودن حالا هم به اپل حمله کردن. این حمله از طریق مشکل جاوای اوراکل بوده. اول یک سایت توسعه نرم افزار آلوده شده و بعد کامپیوترهای اپل بعضی کارمندها که به اونجا سر زده بودن. یک مشاور امنیتی گفته حمله‌ها پیچیده و از چین هستن و هنوز هم دارن از طریق اون سایت توسعه آیفون، کسانی که جاوا رو حذف نکردن رو آلوده می کنن. شرکت اف-سیکیور گفته که نمونه مشابهی از این حمله، کامپیوترهای ویندوزی رو تارگت قرار داده. این شرکت گفته که این بزرگترین حمله تاریخ به مک ها است. حمله‌های سایبری در حال بیتشر شدن هستن و هفته قبل، اوباما دستور جدیدی صادر کرده برای حفاظت بیشتر از شبکه‌های حیاتی کشورش. و البته در همین دو سه هفته هک توییتر رو هم داشتیم که احتمالا اکانت ۲۵۰ هزار کاربرش در دسترس هکرها بوده و ازشون خواسته شده پسوردها رو عوض کنن [مواظب صفحات فیشینگ باشین، از براوزرهای آپدیت استفاده کنین، هیچ جای ناشناسی پسورد واقعی رو ندین، سرتیفیکیت الکی نصب نکنین]

کلاس برنامه نویسی از کلاس اول تا کلاس آخر: ایول استونی

دنیایی رو تصور کنین که توش تقریبا همه کارها وابسته به نرم افزار شده و خیلی از افراد جامعه‌اش به نوعی در طول روز زندگی اشون به نرم افزارهای مختلف ربط داره. آیا در چنین جامعه‌ای اهمیت درک اینکه کامپیوترها چطور کار می کنن اهمیتی شبیه ریاضی و خوندن نوشتن داره؟ اگر نظرتون «بله» است، با مسوولین کشور استونی هم نظر هستین. کشوری که داره سعی می کنه یکی از مهدهای تکنولوژی اطلاعات جهان بشه. این کشور حالا از کلاس اول تا کلاس دوازدهم (یعنی از اول دبستان تا آخر دبیرستان) کلاس برنامه نویسی رو به برنامه مدارس اضافه کرده. این کشور در حال حاضر یکی از سریعترین دسترسی های به اینترنت در تمام جهان رو داره و هدفش اینه که از طریق مجهز کردن همه افراد کشور به برنامه نویسی، استارتاپ ها رو پیش ببره که به نوبه خودشون اقتصاد آینده کشور رو پیش خواهند برد.

دادگاه انگلستان و اجبار حذف سه سایت تورنت
یک دادگاه توی انگلستان رای داده که سه سایت تورنت باید توسط همه آی اس پی های کشور بلاک بشن: به خاطر نقض کپی رایت فیلم‌ها و موسیقی‌ها. بعد از شکایت British Phonographic Industry، که این سایت‌ها ناقض عمده کپی رایت هستن، کیک اس تورنت، H33t و Fenopy از دسترسی مشتری های آی اس پی ها خارج خواهند شد. هین شرکت در سال قبل فشار زیادی به دادگاه‌ها آورده بود تا قانون مشابهی رو برای پایرت بی تصویب کنن [نظرات خودم – بد بودن نقض کپی رایت و بدتر بودن فشارهای این شکلی توسط لابی های بزرگ رسانه ]

هک آوداسیوس و نامه‌های شخصی خانواده بوش
هاهاها… ظاهرا کلی اکانت هک شدن و کلی از ایمیل‌های شخصی خانواده بوش هم به سرقت رفته از جمله خود شخص رییس جهمور سابق. سارق که ایمیل‌ها و تصاویر رو در یک اکانت هک شده دیگه آپلود کرده تا کارش رو اثبات کنه، گفته که به حجم زیادی ایمیل و «مطالب جذاب» دیگه هم دسترسی پیدا کرده از جمله بیماری‌ اخیر جرج دبلیو بوش. در یکی از تصاویر هم بوش برای خواهرش ایمیلی رو فرستاده حاوی نقاشی‌اش که داشته از خودش توی حموم می‌کشیده (: هکر گفته که پلیس ها از مدت ها پیش دنبالش هستن و صدها اکانت رو تا حالا هک کرده.

پتنت دیکتاتوری دیجیتال!
هاها.. از پتنت‌ها در اینجا معمولا بد گفتیم چون بازدارنده خلاقیت و بالا برنده قیمت ها بودن ولی این یکی پتنت خیلی بامزه است: یکی توی آمریکا این رو پتنت کرده «دولتی که توش هر کس بخواد با اینترنت کار کنه باید یک کد مشخص بگیره و فقط از اون طریق به اینترنت وصل بشه. این کد قابل انتقال به هیچ کس دیگه نیست و هر کس بخواد شروع به کار با اینترنت بکنه باید درخواست دریافت کد شخصی اش رو بکنه و نرم افزارهایی که فقط با این کد اجازه ورود به اینترنت رو می دن و دیتابیس اینکه کی کجا به چی وصل شده و چیکار کرده رو در اختیار پلیس‌ها و دولت می‌ذارن» ((((: باحالیش چیه؟ ایده اش اینه که اگر فردا دولت آمریکا هم شروع کرد از این دیکتاتور بازی ها در آوردن، اونها می تونن شکایت کنن که این پتنت رو دارن و به جز اونها هیچ کس حق نداره چنین دولتی تشکیل بده ((((: به این می گن پتنت کردن دیکتاتوری تا دیگ هیچ کس حق نداشته باشه دیکتاتوری کنه (((:

آی آر سی به عنوان چت تاکتیکال ارتش آمریکا


در یک مقاله خیلی جذاب، می تونین بخونین که چطور ارتش آمریکا از آی آر سی به عنوان اصلی ترین روش ارتباطات در میدون های جنگ استفاده می کنه. این سیستم متنی ساده از ۱۹۹۰ در ارتش بوده و حتی الان هم با کنار زدن ارتباطات مبتنی بر صدا و تصویر، به عنوان اصلی‌ترین روش دریافت وضعیت جبهه استفاده می شه. شماره ژانویه ۲۰۱۲ Air Land Sea ارتش می گه که این روش بهترین شیوه ارتباطی میدان‌های با پهنای باند کمه که سربازها توش دائما از خط های ارتباط قطع و وصل می شن. همچنین رساله دکترایی توی ۲۰۰۶ مدعی شده که آی آر سی اصلی ترین روش ارتباطی command and control ارتش آمریکا است هر چند که وزارت دفاع داره روی برنامه ای مبتنی بر پروتکل XMPP کار می کنه تا اون رو جایگزین این کنه. برای اطلاعات بیشتر و یک اسکرین شات باحال از کلی برنام آی آر سی به لینک توی مطلب مراجعه کنین. دیدن آی آر سی هر جایی لذت بخشه.

۴۰۰ میلی ثانیه زودتر


[توضیح معاملات های فرکانس] بحث خبرنامه EIA در مورد وضعیت بازارهای گاز و نفت در ده و نیم منتشر می شه. و شرکتی که ۴۰۰ میلی ثانیه زودتر معامله رو شروع می کنه و پلیس که قبول نمی کنه جریان رو دنبال کنه.

و با دو تا مطلب در مورد مغز این بخش رو تموم می کنیم

مطلب اول که عنوانش هست «مغز ماشینی قابل محاسباتی شدن نیست»‌
توسط یکی از رده بالاترین نوروساینتیست‌های جهان نوشته شده. میگوئل نیکوللیس Miguel Nicolelis, از دانشگاه دوک با انتقاد از سینگولاریتی و عقاید کروزویل می گه که کامپیوتر هیچ وقت نخواهند تونست کارکرد مغز رو شبیه سازی کنن و سینگولاریتی چیزی به جز جو سازی پر هیجان نیست. اون می گه مهندس ها هیچ وقت نخواهند تونست چیزی شبیه مغز بسازن. سینگولاریتی که دیگه برای شنونده ها آشنا است (اگر نیست شماره یک رو گوش بدین! بسیارمهمه!) : لحظه ای که ماشین ها از مغز جلو می زنن و اتفاقات غیرقابل تصور و عجیبی در جامعه ، علم، پزشکی و همه چیزهای دور و بر ما اتفاق می افته. یکی از اصلی ترین شخصیت‌های دنیای سینگولاریتی، ری کروزویول حالا به گوگل رفته تا با داشتن منابع نزدیک به بینهایت، روی پروژه‌هاش کار کنه. البته میگوئل هم خودش از متخصصین بزرگ حوزه خودشه ولی بر خلاف سینگولاریتی دوست ها که می گن ماشین خواهد تونست ما رو شبیه سازی کنه، روی این کار می کنن که ما هر چه نزدیکتر و نزدیکتر ماشین ها رو کنترل کنیم… مثلا اینکه ما بتونیم با ذهن ماشین ها رو کنترل کنیم یا توی فضاهای مجازی زندگی کنیم. دانشگاه دوک توی جدیدترین آزمایشش توی مغز یک میمون الکترودهایی گذاشتن که بهش اجازه می ده یک بدن رباتیک رو کنترل کنه. به عبارت دیگه توی طرح اونها، مغز انسان خواهد تونست مدل ها و ابزارهایی داشته باشه که ماشین ها رو کنترل می کنن و در سطح بعدی با داشتن ایمپلنت های مغزی این کنترل بدون واسطه انجام خواهد شد.

و مطلب دوم مغزیمون هم آزمایشی که همین امروز منتشر شد: اتصال مستقیم مغز موش ها به همدیگه برای اولین بار در تاریخ بشر!
اوه اوه… دانشمندها تونستن با ایمپلنت گذاشتن توی مغز موش اول، خوندن سیگنال‌ها و انتقالشون به مغز موش دوم از طریق ایمپلنت‌های توی مغزش، احساسات سنسوری و دستورات عضلانی موش اول رو به موش دوم منتقل کنن
! این و موش هزاران کیلومتر با هم فاصله داشتن. جزییات توی journal Scientific Reports. منتشر شده.

پروفسور میگوئل نیکولسیس از دانشگاه دوک (آنا نیست؟!) ثابت کردن که مغز دوم واقعا این سیگنال ها رو درک می کنه. اونها اول موشی رو آموزش دادن که با فشار دادن یک اهرم خاص، در لحظه ای که لامپش روشن می‌شه، به کمی‌ آب برسن و تشنگی شون رو برطرف کنن. بعد موش دیکد کننده … [موزیک ترسناک!] که تشنه اش می شده یک احساسی داشته. این احساس توسط سیم از مغزش به موشی که راه حل تشنگی رو بلد بوده منتقل می شده و مغز موش دوم که تشنگی رو حس می کرده دستور فشار دادن اهرم چراغ دار رو صادر می کرده و این دستور از طریق سیمی به ضخامت یک صدم موی انسان به مغز موش دوم منتقل می شده و موش دوم بدون اینکه بدونه چرا، با دریافت دستور فشار اهرم توسط مغز، اون رو فشار می داده و در کمال تعجب تشنگی اش بر طرف می شده! ترسناک نیست؟ اینترنت رو بذارین این وسط تا بشه همین آزمایش رو با هزاران کیلومتر فاصله با دانشگاه وارویک انجام داد… و حالا با داشتن این اینترفیس مستقیم مغز به مغز… شاید روزی بتونیم بدون فشردن یک کلید یا هر چیز مشابه، افکار و احساساتمون رو به میلیون ها نفر منتقل کنیم یا دریافت کننده میلیون ها احساسات آدم های جهان باشیم.

تبریک‌ها و تقبیح‌ها

ولنتاین رو تبریک می گم! (((: درسته که گذشته ولی خب بدون تبریک که نمی شه همین یک تبریک رو داشته باشین تا برم سراغ نامه‌ها که خیلی طولانیه

نامه ها

[بخونم ]

بخش آخر

داستان کوتاه «اگر نجارها همونطوری استخدام می شدن که برنامه نویس ها استخدام می شن»

این داستان رو من ننوشتم. من ترجمه کردم و کمی تغییر دادم ولی چون نویسنده اصلی اش مشخص نیست لینکی هم ندارم که بهش استناد کنم به عنوان نویسنده. اگر کسی نویسنده رو می شناخت خوشحال می شم بهم معرفی کنه. برای پیدا کردن داستان کافیه گوگل کنین «If Carpenters Were Hired Like Programmers».

[ آهنگ ]

اگر نجارها رو هم مثل برنامه نویس‌ها استخدام می‌کردن

مصاحبه گر: خب… ظاهرا شما یک نجار هستین. درسته؟
نجار: بله. دقیقا من یک نجارم

م: چند وقته که نجاری می کنین؟
ن: ده سال

م: عالیه. این خیلی خوبه. حالا چند تا سوال فنی می پرسم که ببینم برای کار ما مناسب هستین یا نه
ن: بله حتما . با کمال علاقه

م: اول بگم که ما روی تزیینات داخلی کلی ساختمون کار می کنیم که رنگ قهوه ای توشون زیاده. قبلا کار تزیینات داخلی با چوب قهوه ای کردین؟
ن: خب… من یک نجارم و مشخصه که کلی کار چوب کردم. بعدش هم هر کس هر رنگی که بخواد می تونه به کارهام بزنه.

م: بله. متوجه این هستم. ولی ما دقیقا دنبال کسی هستیم که با چوب های قهوه ای تجربه داشته باشه. شما داشتین؟ تقریبا چند ماه کار قهوه ای کردین؟
ن: خب. واقعا دقیق نمی تونم بگم. من معمولا کارهام رو می سازم و مصرف کننده نهاییه که به رنگی که دوست داره رنگش میکنه. اصلا مهم نیست که چه رنگی استفاده می کنن. شاید مثلا شش ماه محصولات من رو قهوه ای رنگ کرده باشن.

م: شیش ماه؟ خب ما دنبال کسی هستیم که تجربه بیشتری داشته باشه اما بذارین کمی مصاحبه رو جلوتر ببریم.
ن: امیدوارم متوجه این جریان باشین که رنگ رنگه. توی نجاری تاثیری نداره

م: بله. ولی رنگ گردویی چطور؟
ن: چی چطور؟ یعنی منظورم اینه که چی رنگ گردویی چطور؟

م: کاری انجام دادین که گردویی رنگ شده باشه؟
ن: بله. من همه رنگ کاری داشتم. گردویی، خرمایی، صورتی، آبی. هر رنگی بگین کارهام رو رنگ کردن

م: ولی دقیقا چقدر سابقه کار گردویی دارین؟
ن: اوه.. واقعا نمی دونم. واقعا باید می‌شمردم که چند تا از کارهام رو گردویی رنگ کردن؟

م: تعداد نه. زمان. می تونین تقریبا بگین که چند ماه کارهاتون گردویی رنگ شده؟
ن: اگر اصرار دارین… مثلا یک سال و نیم.

م: از نظر خودتون توی ارائه کارهای گردویی رنگ، یک حرفه ای هستین یا مبتدی؟
ن: حرفه کار گردویی رنگ؟ یعنی چی؟ خب بله من یکسری از کارهام رو گردویی رنگ کردن و فروختن.

م: یعنی مدعی نیستین که یک گردویی کار حرفه ای هستین.
ن: ببینین.. من یک نجارم. من با همه مدل چوبی کار کردم. چوب ها کمی با هم فرق دارن ولی یک نجار می تونه با همه اونها کار کنه ولی جریان اینکه آخرش چه رنگی به کار بزنن یک سماله…

م: بله بله.. ولی ما گردویی کار می کنیم. این از نظر شما مشکلی نداره؟
ن: نخیر. از نظر من خوبه. من یک نجارم و رنگ به من ربط چندانی نداره

م: گردویی تیره چطور؟
ن: چی گردویی تیره چطور؟

م: خب ما توی مصاحبه های قبلی به کسایی رسیدیم که تجربه زیادی با گردویی داشتن ولی متاسفانه هیچ کدوم قبلا کاری رو به رنگ گردویی تیره نفروخته بودن. شما هیچ تجربه ای با گردویی تیره دارین؟
ن: بله. تا حدی. رنگی نیست که همه بخوان ولی به هرحال من چند تا کار داشتم .. تو رزومه ام هست.

م: پس یک لحظه صبر کنین من بنویسم که با گردویی تیره کار کردین
ن: بفرمایین

م: و یک نکته دیگه. ما اینجا از سنگ نسخه ۵.۱ برای میخ کوبیدن استفاده می کنیم. شما هیچ وقت با قلوه سنگ نسخه ۵.۱ میخ کوبیدین؟
ن: [سعی در کنترل صدا] خب… من می‌دونم که کسایی هستن که میخ رو با سنگ می کوبن ولی اگر بخوام راستش رو بگم من همیشه از چکش و این اواخر از چکش بادی استفاده کردم و می کنم. با سنگ ممکنه به انگشت‌هامون صدمه بزنیم. حتی اگر روی انگشت هم نزنیمش چون گرفتنش راحت نیست دستی که باهاش میخ رو می کوبیم حتما ناراحت می شه.

م: ولی ما شرکت‌های خوبی رو می‌شناسیم که با سنگ میخ می کوبن. شما می‌گین سنگ کار نمی کنه؟ یا شما بلد نیستین با سنگ کار کنین؟
ن: نه نمی گم کار نمی کنه. فقط می گم چکش یا چکش بادی راحت تر و بهتره.

م: همه سیستم آنالیست‌های ما میخ‌هاشون رو از همون اول با سنگ کوبیدن و الان هم باهاش راحتن و می‌گن خوبه.
ن: بله. ممکنه برای بعضی ها راحت باشه. بخصوص اگر با چیز دیگه کار نکرده باشن یا هفته ای فقط یکی دو تا میخ بکوبن ولی من که کارم در طول روز کوبیدن میخه،… [زمزمه با خود که کار رو می خوام]… ببینین… من مشکلی با کوبیدن میخ با سنگ ندارم. اگر شما اینو ترجیح می‌دین من هم می‌تونم با همین تکنولوژی کار کنم.

م: بسیار خوب. خوشحالم که هماهنگ هستین و انعطاف پذیر. ما چند تا کاندیدای دیگه هم داریم. خوشحال شدم از وقتی که به ما دادین و حتما تا یک هفته بعد باهاتون تماس می‌گیریم
ن: ممنون و متشکر. منتظر تماس شما هستم.

[صدای ساعت]

دو هفته بعد

[زنگ تلفن]

م: سلام بفرمایین
ن: سلام. من نجاری هستم که برای مصاحبه اومده بود پیشتون. چون تماسی نگرفتین گفتم خودم یک پیگیری بکنم برای اون شغل مربوط به کارهایی که قرار بود گردویی تیره رنگ بشن. در این مورد تصمیمتون رو گرفتین؟

م: اوه بله بله. چطورین؟ راستش در اون مورد.. بله تصمیم گرفتیم
ن: اوه خوشحالم. خب چه کسی رو انتخاب کردین

م: در واقع ما از شما راضی بودیم. در کل انتخاب خوبی بودین ولی در نهایت تصمیم گرفتیم با کسی کار کنیم که تجربه اش با رنگ گردویی خیلی زیاد بود و بهمون هم گفت که همیشه در زندگی میخ رو با سنگ کوبیده.
ن: واقعا؟ پس من کار رو نگرفتم. چون به اندازه کافی رو قهوه‌ای تجربه نداشتم؟

م: خب بله تا حدی. ولی کسی رو که گرفتیم حقوق خیلی کمتری از شما هم درخواست کرده بود.
ن: با وجود تجربه زیادش؟

م: بله. یک فروشنده جای شناسنامه که توی مترو کار می کنه رو استخدام کردیم. دوازده ساله اونجاست.
ن: فروشنده دوره گرد توی مترو به عنوان یک نجار؟

م: بله بله. ولی کلی تجربه فروش قهوه ای داره. حتی گفت که در سی درصد موارد مشتری ها به جای قهوه ای ازش درخواست قهوه ای تیره دارن. دقیقا کسی بود که ما لازم داشتیم. آخه ما هم کمدهای قهوه‌آی لازم داریم
ن: [قطع کردن تلفن]

حیوونکی ما برنامه نویس ها

موسیقی

Sea Cruize از خانم لا دی رو می ذارم براتون که بهمون اجازه داده آهنگش رو استفاده کنیم و با افتخار پخشش می کنیم

رادیو گیک شماره ۲۲ – دوست دختر مصنوعی

در شماره بیست و دومم رادیو گیک در خدمت شما هستیم با عنوانی به جذابی: دوست دختر مصنوعی. در این شماره راه حلی کشف می کنیم برای اینکه شما دوست پسر / دختر ندارین، نگاهی می کنیم به دستگیری هکری که توی فهرست ده تایی اف بی آی بود و می بینیم که بعضی مدرسه ها توشون بازی با کامپیوتر اجباریه. راستی! اگر این شماره با ما باشین، باور می کنین که دسترسی به اینترنت یکی از حقوق شهروندی است و لازمه یک زندگی طبیعی.

[audio:http://jadi.net/audio/jadi-net_radio-geek_022_doost-dokhtar-masnooei.mp3]

مشترک رادیو گیک بشین


آرس اس اس رادیو گیک

رادیو گیک در آیتونز

اخبار

واحد اجباری ماین کرفت در مدرسه

ماین کرافت اجباری در مدرسه

یک مدرسه سوئدی خبر ساز شده: به خاطر اجباری کردن گذروندن یک واحد بازی ماین کرفت برای بچه‌های سیزده ساله. این بازی فوق العاده مشهور در دنیا،‌ از بازی کن ها می خواد که با حوصله و وقت و دقت و پشتکار از قطعات مختلفی که در دنیاش وجود داره، سازه‌های مثل خونه و غیره بسازن. در نسخه های جدی شب ها خرابکارها می یان بیرون و خونه ها رو خراب می کنن ولی در نسخه هایی هم فقط ساخت سازه های زیبا و مفید هدفه و همکاری آدم ها با هم و خلاقیتشون باعث علاقه شون به بازی می شه. مدرسه گفته بازی کردن این بازی چندین نفره آنلاین باعث می شه دانش آموزها در مورد شهرسازی، برنامه ریزی، مسائل محیط زیستی و به پایان رسوندن کارهایی که شروع می کنن چیز یاد بگیرن و حتی بتونن برای آینده برنامه بریزن. مدیرهای مدرسه گفتن که این بازی از نظرشون تفاوت بخصوصی با درس هایی مثل هنر و نجاری نداره. اونها اضافه کردن که اوائل بعضی والدین با این واحد مشکل داشتن اما موفقیت این واحد باعث شده مدرسه تصمیم بگیره که در سال های آینده هم این درس اجباری رو در فهرست برنامه‌های بچه ‌های سیزده ساله، بذاره.

دستگیری مرد کالیفرنیایی برای اذیت و آزار آنلاین ۳۵۰ زن

اذیت و آزار رو رسانه های ما مجبورن به جای تجاوز استفاده کنن ولی اینجا منظور واقعا همینه. این مرد با درست کردن هویت های مختلف برای خودش با زن ها دوست می‌شد، بعدا براشون یکسری فایل و غیره می فرستاد که باعث می شد بتونه پسوردهاشون رو بدزده و بعد از این طریق بهشون فشار می‌آورد. مثلا در یک مورد این مرد خودش رو جای مرد الف ای جا زد و خواست با زنی صحبت کنه. این زن که شک کرده بود به مرد اصلی زنگ زد و وقتی مطمئن شد که طرف مقابلش مرد الف نیست، این رو بهش گفت اما این مرد بهش گفت که عکس بدون بلوز این زن رو در اختیار داره و اگر همین الان جلوی وبکم برهنه نشه، اونو می ذاره توی فیسبوک زن که پسوردش رو هم داره. وقتی زن مقاومت کرد، عکس برای چند ثانیه روی فیسبوکش رفت و غیره و غیره. خوشبختانه آدم ها با پلیس تماس گرفتن و حالا این مرد ۲۷ ساله دستگیر شده به اتهام آزارها و بهره کشی های مشابه از ۳۵۰ زن و پرونده‌ای بسیار قطور. ماجراش برای ما؟ سوادمون از اینترنت و هویت رو بالاتر ببریم و بدونیم که پلیس موظفه از ما دفاع کنه.

گفتن اینکه در ایران هم وضع بدک نیست و ذکر مورد رم موبایل و پلیس و رفتن سراغ مغازه و شاگردش.

گالوپ و نظرسنجی در مورد دسترسی به اینترنت

گالوپ که یکی از بزرگترین سازمان‌های نظر سنجی جهانه، گزارشش رو منتشر کرده. طبق اون سال ۲۰۱۱ ۳۲٪ مردم بالغ جهان گفتن که به اینترنت در خونه دسترسی دارن. این عدد برای سال‌های قبل ۲۹ و ۲۵٪ بوده. از ۱۴۸ کشور حاضر در نظر سنجی، در ۴۱ کشور کمتر از ده درصد جمعیت به اینترنت دسترسی داشتن و در مقابل در ۴۸ کشور بیشتر از ۵۰٪ آدم های بالغ به اینترنت در خونه دسترسی داشتن. کشورهای اول عبارت بودن از سوئد و سنگاپور با ۹۳، دانمارک با ۹۲ و هلند با ۹۱ درصد. بعدش هم نیوزلند، استرالیا، کانادا، تایتوان، ایرلند، کره جنوبی، لوکزامبورگ،‌اسراییل و فرانسه و امارات.. جالبه که کشورهایی مثل بحرین و کویت هم با ۸۴ و ۸۳ در بالاهای فهرست هستن. آمار برای ایران ۳۸٪ بوده که باعث شده همسایه اوروگوئه، آلجریا، کاستاریکا و موروکو باشیم (:‌

کیم دات کام و سایت جدیدش: مگا

من آدم‌هایی که روابط معمول جهان رو هک می کنن رو دوست دارم. کسانی مثل موسس ویکیلیکس یعنی آسانژ و کسانی مثل کیم دات کام. کیم دات کام درست یکسال بعد از اینکه پلیس به سایت اولش یعنی مگا آپلود حمله کرد و اون رو بست ،‌سایت دومش رو راه انداخته: مگا دات کو دات ان زد. این سایت به هر کس به شکل رایگان ۵۰ گیگ فضای ذخیره سازی می ده و اگر بین ۱۳ تا ۴۰ دلار در ماه هم پول بدین می تونین ۵۰۰ گیگ تا ۴ ترا فایل توش ذخیره کنین.

دات کام باهوشه و سایت جدیدش قراره با رقبایی مثل دراپ باکس، گوگل درایو و رپید شر رقابت کننده و در ضمن جلوی بسته شدن توسط پلیس عصبانی رو بگیره. این سایت همه فایل هاش رو با یک کلید آر اس ای دو کیلوبایتی حفاظت می کنه که یک معنی بیشتر نداره: حتی خود دات کام هم نمی دونه چه سایتی روی این استوریج آنلاین ذخیره شده و فقط و فقط کاربر است که میدونه چی روش آپلود کرده. البته شما می دونین لینک فایل هاتون رو به بقیه هم بدین (یا از طریق دادن کلید به اونها یا با گذاشتن کلید توی یو آر ال) و خب توی قرارداد سایت هم نوشته شده که شما مسوول نقض کپی رایت توش هستین و جریان به سایت ربطی نداره (: یک کلک دیگه که پلیس نتونه سایت رو پایین بیاره. پیشنهاد می کنم سریعا یک تستی بهش بزنین.. پنجاه گیگ کم چیزی نیست (: مگا دات کو دات ان زد. به افتخار نیوزلند.

البته اینم اضافه کنم که دیروز کیم دات کام در جواب به کسایی که می گفتن فلان و فلان گفت هر کس بتونه سایت رو هک کنه، ده هزار یورو جایزه داره و .. هنوز کسی نتونسته (: مشخصه که سریعا در حال رشده، در روز اول یک میلیون کاربر رجیستر کردن و پنجاه میلیون فایل روش آپلود شد و یک سایت جدا به وجود اومد که فایل های پابلیک رو ایندکس می کرد ولی این سرویس سریعا از طرف مگا بلاک شد. در ضمن کیم گفته که بیست وکیل تمام وقت، وظیفه پاسخ دادن به مدعیان نقض کپی رایت در این سایت جدید رو بر عهده دارن و این سایت هیچ مشکل قانونی نداره.

دستگیری حمزه بندالعاج

نه (: فعال حقوق بشر یا طرفدار آزادی بیان یا چنین چیزی نیست. حمزه بندالعاج هکریه که اف بی آی مدت ها دنبالش بود و بالاخره توی فرودگاه تایلند خوش و خندون دستگیر شد. این پسر ۲۴ ساله متهمه که با هک کردن بانک‌ها، چندین میلیون دلار پول دزدیده و وقتی بهش دستبند می‌زدن شوخی می کرد و حسابی می خندید. پلیس تایلند هنگام دستگیری بهش گفته که در لیست FBI 10 most wanted است و اون خندیده و گفته که اینطور نیست و شاید توی لیست بیست تا یا پنجاه تا باشه. این هکر آلجریایی ۲۱۷ مورد هک بانک تو حسابش داره و ظاهرا با پولی که می دزدیده حسابی خوش می گذرونده. پلیس فرودگاه ازش دو تا لپ تاپ، یک تبلت، یک تلفن ماهواره ای و کلی هارد دیسک اکسترنال گرفته و گفته که «اون با یک ترنزکشن می‌تونست ۱۰ یا ۲۰ میلیون دلار در بیاره.. اون با بلیت های فرست کلس دنیا رو می چرخید و لوکس زندگی می کرد». اگر بخش اول خبر براتون هیجان انگیز بود و دوست داشتین جاش باشین، بگم که تایلند حمزه رو به آمریکا پس خواهد داد و احتمالا زندانی خیلی خیلی طولانی در انتظارشه. دزدی در هیچ حالتی اش هیجان انگیز و خوب نیست. هکرها چون اول نفوذ براشون جالبه وارد کارهایی می شن که از اول انتظارش رو نداشتن و بعد توش پیش می رن (: سالم و معقول باشین و سوادتون رو افزایش بدین اما بدون افتادن تو دام کارهایی که اگر از اول بهش فکر میکردین سراغش نمی رفتین.

خرید دوست دختر مصنوعی توی فیسبوق

فیسبوک باعث شده دوستی‌ها و برک آپ های ما از یک موضوع شخصی به یک موضوع عمومی بدل بشن. دوست دخترهای بقیه براشون لایک می زنن و کامنت می نویسن و بوس می ذارن و اونوقت پروفایل‌های ما رو تنها کسی که لایک می کنه هم رادیویی‌هامون هستن! چاره چیه؟ بریم سراغ شرکت برزیلی NamoroFake.com.br و با دادن چهل دلار (بعله چهل دلار!) شرکت پروفایلی با کامنت و عکس و ریلیشن شیپ استتوسی که لازم دارین رو باز می کنه و سی روز توی فیسبوک مثل دوست دختر شما عمل می کنه! و البته اگر نمی خوان چهل دلار رو بدین می تونین فقط ۱۹ دلار خرج کنین و یک پروفایل دریافت کنین که مثلا دوست دختر سابق شما بوده! هاها.. سایت می گه استخدام یک پروفایل فیک که مثلا دوست دختر شما است چند تا فایده داره. اول اینکه باعث میشه خانم های دیگه دید بهتری نسبت به شما و توانایی هاتون داشته باشن، بعدش اینکه بعضی ها لازم دارن یک دوست دختر مصنوعی داشته باشن که حرص دوست دختر قبلیشون رو در بیارن یا نشون بدن که شاد هستن و بهترین روش برای اینکار … به قول این سایت خاص دادن چهل دلار در ماهه! و البته دلیل بعدی که می گه اینه که خانواده و دوستان بیخیال شما بشن و هی اصرار نکنن با یکی دوست بشین. و البته اگر شما یک دختر هستین که میتونین از عهده این نقش بر بیاین و برای یک ماه دوست دختر یکی باشین، وبسایت دعوت به کارتون میکنه و پنجاه درصد سود هم مال شماست! فعلا دوست پسر مصنوعی قابل اجاره نیست ولی شاید در آینده باشه!

توصیه های جادی: مثبت باشین، دروغ نگین، مودب باشین و صادق و کمی بانمک و نیازی به دادن چهل دلار در ماه ندارین.. هیچ چیز برای یک آدم بدتر از این نیست که تظاهر کنه چیزی است که نیست. دروغ نگین.. از همه به خودتون (:

در اعماق

حمله هکرهای چینی به نیویورک تایمز و ضعف سیمانتک

فوربس مطلب جالبی داره در مورد حمله هکرهای چینی به نیویورک تایمز بعد از اینکه این روزنامه گزارشی رو در مورد ثروت شخصی نخست وزیر چین (ون ژیابائو) منتشر کرده. این گزارش که در مورد ثروت شخصی نخست وزیر حزب کمونیست حرف می زده، به مزاق دوستان خوش نیومده و در نتیجه هکرهای چینی به روزنامه حمله کردن تا احتمالا منابع این گزارش رو به دست بیارن. اونها در طول چهار ماه نفوذ به سیستم‌ها، چهل و پنج نوع بدافزار مختلف رو روی کامپیوترهای روزنامه نصب کردن تا احتمالا بتونن اطلاعات متنوعی از کارکرد روزنامه، مقاله نویس ها و غیره رو به چنگ بیارن. نکته آبروریزی جریان این بوده که بزرگترین شرکت آنتی ویروس جهان یعنی سیمانتک، مسوولت حفاظت از کامپیوترهای روزنامه رو بر عهده داشته ولی به گفته شرکت مندیانت که بعد از کشف نفوذ، وضعیت رو بررسی کرده، آنتی ویروسهای سیمانتک فقط تونستن یک بدافزار از چهل و پنج بدافزار نصب شده رو کشف و خنثی کنن. جواب سیمانتک رو بگم.

برنامه نویسی که یواشکی کارش رو به چین آوت سورس کرده بود

هاهااه… یک برنامه نویس آمریکایی که به جای اینکه خودش برنامه بنویسه، بخشی از حقوقش رو به برنامه نویس های چینی می داد که برنامه‌هاش رو بنویسن و خودش فقط حقوق می گرفت و پاش رو می نداخت رو پاش و تو اینترنت می چرخید دستگیر شد! ((: گفته نشده ماجرا مربوط به کدوم شرکت بود اما همینقدر می دونیم که یک شرکت حساس زیرساختی کشف می کنه که یکسری آی پی چینی دائما به سیستمش وصل هستن و برنامه ها رو دستکاری می کنن. فکر کردن هک شدن و کمک امنیتی گرفتن. شرکت امنیتی وریزون کشف کرد که یک چینی همیشه در ساعات اداری به سیستم وصله و خیلی هم فعال کار می کنه. برای بررسی بیشتر یک ایمیج از کامپیوتری که اون بهش وصل بود گرفتن و بعد از ریکاوری اطلاعات به قصد پیدا کردن سرنخ های احتمالی کلی پی دی اف کشف شد که مربوط می شد به حقوق های دریافتی یک برنامه نویس چینی!در نهایت معلوم شد که یکی از برنامه نویس‌ها بخش کوچیکی از حقوقش رو به یک برنامه نویس چینی می ده که به سیستم وصل بشه و به جاش کار کنه و خودش بیکار و خوشحال می چرخه (: جالبه که کسی که این کار رو کرده سال گذشته از طرف مدیر شرکت تقدیر نامه ای گرفته بود که توش گفته می شد به خاطر کد تمیز، خوب نوشته شده و تحویل شده بر اساس زمانبندی مشخص لایق تشویقه (((:

کراود سورس شدن قانون کپی رایت فنلاند

فنلاند یک دموکراسی است. توش آدم ها حق دارن امضا جمع کنن و خواسته‌هاشون رو توی مجلس مطرح کنن. حالا هم یک گروه حقوق بشری تصمیم گرفته طبق قانون با جمع کردن پنجاه هزار تا رای از شهروندهای فنلاند، از مجلس بخواد که در قانون کپی رایت بازنگری کنه. اونها می گن قوانین کپی رایت توی فنلاند مناسب نیستن و باید تغییر کنن. مشکل فنلاندی‌ها قانون خیلی محدود کننده شون است در حدی که توی نوامبر گذشته پلیس به یک خونه حمله کرد و لپ تاپ با لوگوی وینی د پو یک دختر نه ساله رو توقیف کرد چون روش تلاش شده بود یک آلبوم دانلود بشه. کسانی که می خوان قانون تغییر کنه و از طریق مکانیزم تعبیه شده دموکراتیک جمع کردن پنجاه هزار امضا در شش ماه براش تلاش می کنن می گن که طرفدار کپی غیرقانونی نیستن ولی در یک جامعه سالم نقض انفرادی کپی رایت هرچند که غیرقانونیه اما نباید جرم منجر به زندان قلمداد بشه و در عین حال افراد باید حق داشته باشد از موارد دارای کپی رایت استفاده منصفانه کنن مثلا برای دست انداختن، آموزش و غیره.

دادگاه فدرال آلمان: دسترسی به اینترنت برا زندگی روزمره لازمه

دادگاه فدرال آلمان توی یک پرونده رای داده که «چون ارتباط با اینترنت کالایی لازم برای زندگی روزمره است، کسی که اینترنتش قطع شده یا مشکل داشته باید از مقصر غرامت دریافت کنه». این اولین باره که یک دادگاه در این مورد تصمیم گرفته و گفته اینترنت چیزی شبیه تلفن در زندگی است و قطع شدنش ارتباطات طبیعی آدم ها رو قطع می کنه. بنا به گفته سخنگوی دادگاه، هر روزی که شرکت مخابراتی ای که اسمش در رای نهایی برده نشده، باعث بوده که دی اس ال کاربر قطع باشه باید ۵۰ یورو خسارت به اون کاربر پرداخت کنه. [آهنگ اسمم داره یادم می ره]

تبریک‌ها و تقبیح‌ها

یک تقبیح برای هر کسی که اینترنت براش خطرناکه چون خودش می دونه که آگاهی مردم به ضررشه و یک تقبیح برای کشوری که توش برای رفتن به کافی نت باید شماره ملی بنویسیم تا نکنه کاری بکنیم که رییس دوست نداره.

یک تشکر ویژه هم داریم از کابل کشتی و باله کوسه که بدون اعتراض و گناه اینهمه فحش می خورن (:

و نمی دونم.. تسلیت است یا تبریک به آرون سواترز.. فعال آزادی در اینترنت و نابغه ای که خودکشی کرد. قضاوت غیر ممکنه چون سوارتز از من بسیار باهوش تر بود و نمی تونم در مورد کارهایی که می کرد نظر چندانی بدم. خودش انتخاب کرد و .. محترمه ولی تسلیت به ما که سوارتز رو نداریم.

نامه ها

امیرحسین: می‌خواستم ببینم چرا برای رادیو امکان دونیت کردن نمی‌ذاری؟ اینطوری هزینه‌ی خیلی چیزا جبران میشه و فکر کنم خیلی‌ها دوست داشته باشن به رادیو کمک کنن… در ضمن گفته که متن اول خیلی تکراریه و توش کلمه فلان زیاد به کار رفته و بهتره شعارها رو عوض کنم.. جواب خودم: کلمه فلان رو کم کردم و این مال کسایی است که تازه با رادیو آشنا شدن. شنونده های دائمی همیشه از اینتروهای تکراری شاکی هستن.. حالا مدتی بعد عوضش می کنم.

محمد ویسی: اون وقت‌هایی که کاربر ویندوز بودم خیلی با نرم افزار اف ال استودیو (برای
آهنگسازی) حال می‌کردم
فکر می‌کردم توی لینوکس هیچ مشابهی براش پیدا نخواهم کرد تا وقتی که با lmms
آشنا شدم
قوی هست و البته به قدرت اف ال استودیو نیست ولی چون از دل میاد به دل
میشینه!
یه آهنگ ساده و مبتدیانه رو که باهاش ساختم برات ضمیمه کردم (بهمراه فایل
سورس)
دلم میخواست آدم‌های بیشتری به سمتش بیان، و البته کسی رو بهتر از خودت برای
تبلیغش پیدا نکردم
البته خودش سمپل‌های بسیار شنیدنی داره، ولی خواستم نشون بدم یه مبتدی مثل من
هم می‌تونه باهاش به راحتی ارتباط برقرار کنه

و البته این همین آهنگی است که در پس زمینه بخش نامه‌ها دارین می‌شنوین.

بخش آخر

آقای بعضی ها معیندفعه پیش که در مورد شاپرک که همون سیستم جدید پرداخت بانکی یا کارت به کارت یا چنین چیزیه صحبت کردم کلی فیدبک های متنوع گرفتیم.. خوشبختانه دوست قدیمی من گیلاندخت متخصص این حوزه است و برامون مرتب و منظم و خیلی باحال کل جریان رو توضیح میده (: برو گیلاندخت جان که خوب می ری (: اسم بانک دقیقه دو و نیم تا سه و نیم رو حذف کنم…

موسیقی

چشم! حرف حساب جواب نداره…. شاد باشین و خوش بگذرونین و به افتخار احسان تا هفته بعد شما رو به هنرمند محبوب دل ها و کمرها می سپارم….