لینوکس یا ویندوز؟ جواب ساده است

ایتا سایت خوبیه ولی گاهی واقعا چیزهای عجیبی منتشر می کنه. شاید مشکل از نداشتن مقاله باشه و شاید هم دفاع یک جانبه و با دید بسته ولی به هرحال مقاله ای مثل میزبانی ویندوز یا لینوکس؟ مساله این است ممکنه توی این سایت منتشر بشه (:

مقاله اصولا نه علمی است و نه منطقی و نه حتی ترجمه دقیق. تیتر اصلی‌اش اینه که «با توجه به اينكه معمولا ميزباني ويندوز گران‌قيمت‌تر از ويندوز است براي برخي مصارف كه نياز به امنيت بسيار بالا نيست مي‌توان از سايت‌هايي با بستر PHP استفاده كرد.» و کلا معتقده که پی اچ پی و مای اسکیوال، روی ویندوز قابل ارائه نیستند (:

ببینم اصلا من چرا دارم در این مورد توضیح می دم ؟ (: فقط به خاطر اینکه یک دوست خوب لینک اون مقاله رو بهم داده؟ یا چون دوست ندارم مقاله ای در این سطح رو در ITNA ببینم؟ بگذریم (: اصلا این رو پست کنم یا نه؟ نظر شما چیه؟‌ پست کنم؟ یا نه؟

اوه اصلا بذارین این دو تا عکس مشهور رو توی وبلاگ استفاده کنم. به قول خودش به جای نوشتن هزاران کلمه در مورد اینکه چرا لینوکس بهتره و چرا در دنیا سایت های حرفه ای از لینوکس استفاده می‌کنن ، بهتره این دو تا عکس رو ببینین تا به راحتی واضح باشه که چرا لینوکس امن تره و چرا بهتر میشه توسعه اش داد و چرا مشکلاتش راحت تر پیدا می شه و حل می شه و … این دو تا عکسها فراخوانی‌های سیستمی‌ای رو نشون می دن که وقتی یک سیستم عامل یک صفحه وب رو باز می کنه، صدا زده می‌شن. عکس بالایی فراخوانی‌ها در یک سیستم لینوکس است و عکس پایین، فراخوانی‌ها در یک سیستم ویندوز. خودتون مقایسه کنین و ببینین چرا یک سیستم معماری بهتری داره و سریعتر و راحت تر مشکلاتش برطرف می شه و امکان اضافه کردن قابلیت های جدید توش وجود داره.

لینوکس


ویندوز


نتیجه

من بگم؟ عکس ها رو نگاه کنین (:

نکته

اگر در جایی به جای استدلال خوندید که «همه می دانند که» یا «همانطور که حرفه ای ها می گویند» یا «بر همگان واضح و مبرهن است» و اینجور چیزها، به اون استدلال شک کنید.

انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، اینترنت، مک و نرم افزارهای آزاد؟

«وقتی صحبت از اینترنت باشد من یک آدم بیسواد هستم که برای کارهای اولیه هم به کمک همسرم وابسته هستم»، این اظهار نظر اخیر مک‌کین نامزد انتخابات رییس جمهوری امریکا در نشریه نیوزویک است که سر و صدای زیادی در وبلاگ‌ها و رسانه‌های آمریکایی داشته. این در حالی است که بنا به آمار، سه چهارم افراد سفید پوستی که در دانشگاه تحصیل کرده‌اند و بالای ۶۵ سال سن دارند، از اینترنت استفاده می‌کنند اما مک‌کین جزو آن یک چهارمی است که به اینترنت متصل نیسند و این برای رای دهندگان جالب نیست بخصوص وقتی در نظر بگیرید که رقیب این نامزد ۷۱ ساله، سیاه پوستی ۴۶ ساله، غیرآمریکایی الاصل،‌ کاربر مک و از طرفداران نرم افزار آزاد است (:‌

می‌دونید چیه؟ مستقل از اینکه اوباما مک استفاده می‌کنه و طرفدار نرم‌افزار آزاده،‌ جالبی انتخابات آمریکا برام اینه که یکساله مردم شهر به شهر و ایالت به ایالت برنامه‌های احزاب رو بررسی می‌کنن و کاندیدای حزبی‌شون رو انتخاب می‌کنن و بعد بین هر دو حزب رای‌گیری می‌کنن تا بعد از یکسال و نیم خود انتخابات برگزار بشه. اونوقت در ایران فعلی، کسی اصولا نمی‌دونه این طرف که قراره بشه رییس جمهور قبلا چیکاره بوده چه برسه به بررسی برنامه و این حرفها. در انتخابات مجلس اخیر هم که اصولا تبلیغات ممنوع اعلام شد و خیال همه راحت (:

دزدان نظرمند خنده دارند

یکی از دوستان خوب برام کامنت گذاشته که یکی مطلبم رو دزدیده. معمولا این جور چیزها ر جدی نمی گیرم چون سایتی که اونقدر بیچاره باشه که از سایت من مطلب بدزده، پیشاپیش ثابت کرده که ارزش توجه نداره. اما چون در اون لحظه کاری ناشتم، با تشکر از دوستمون روی مطلب کلیک کردم. فوق العاده بامزه بود!

یک آدمی در سایتی به اسم بازی نما، اومده مقاله من رو دزدیده و اسمش رو گذاشته: نیک و بد سیستم عامل ها. تا اینجا که جریان طبیعی ولی کثیف است اما مسخره گی و بامزه بودنش از جایی شروع می شه که این آدم به عنوان یک طرفدار ویندوز (؟!) مقاله یک آدم مخالف ویندوز رو دزدیده و برای حل و فصل جریان به نفع ویندوز، ته هر پاراگراف یک جمله اضافه کرده در این حد:

(صحبت از مشکلات نرم افزاری ویندوز است و پاراگراف اینطوری تموم می شه:) … کیفیت پایین نرم‌افزاری که خیلی وقت‌ها مربوط به دزدی بودن و قفل شکستگی آن برنامه ميباشد ولی در واقع همیشه هم اینطور نیست: محیط ناامن و ویروس و کرش و فرمت و کندشدن و اینجور چزها. به نظرم لازم نیست در این مورد زیاد بنویسم.
ولي از حق نگذريم چون سيستم عامل ويستا تا الان كه دارم اين مقاله رو مينويسم بهترين سيستم عامل و قويترين اون در دنيا تا اين لحظه شناسايي شده و بقيه‌ي سيستم عامل ها دربرابر اون خيلي كم آوردن و زود هك شد

فکر می کنید کجاش رو من نوشتم و کجاش رو دزد؟ (: تمام دیگر پاراگراف ها هم همینطوره (: اول متن من بعد یک توضیح که ویندوز خوبه یا لینوکس ناموفق خواهد یا مک خیلی گرونه (: در آخر سایت هم اضافه شده: «تمامي حقوق اين مقاله به سايت بازينمامتعلق ميباشد و كپي برداري فقط با ذكر نام نويسنده آزاد است.»

به روز شد: مدیران سایت بازی نما تماس گرفتن و گفتن که مطلب رو پاک کرده اند. در یک فروم طبیعی است که اینجور چیزها پیش بیاد و متشکرم از مدیران فروم که این رو اصلاح کردن. البته امیدوارم به جز پاک کردن مطلب، تذکری هم به طرف داده شده باشه. به هرحال خبر خوبیه (:

همزیستی پنجره، پنگوئن و پلنگ

امروز برای کامپیوتر جدیدم (مک بوک اپل) ۴ گیگابایت رم خریدم و کامپیوتر دقیقا تبدیل شد به موشکی که آمریکا اینقدر از آن می‌ترسد. نمی‌فهمم رویایی‌تر از این کامپیوتر چه چیزی ممکن است… تنها اشکالش بازگشت نسبی و محدود من است به نرم‌افزارهای دزدی از جمله Parallels که یک ماشین مجازی است. ویندوز و لینوکس دبیان را قبلا روی پاراللز نصب کرده بودم ولی به خاطر رم کم، معقول کار نمی‌کرد. حالا سه سیستم عامل و هر چه برنامه دارم بدون مشکل در حال کار هستند و حدود ۷۰۰ مگابایت رم هم خالی مانده! اینها فقط و فقط به لطف ۹۴ هزار تومان رم DDR2 است و طراحی فوق العاده یک سیستم عامل به اسم مک او اس تن مشهور به لئوپارد (پلنگ). نگاه کنید:


این ویندوز است روی مک. حتما می‌دانید که در لینوکس ما – تقریبا – هر چقدر که بخواهیم مونیتور مجازی داریم. یعنی مثلا اگر چهار فضای کار (مونیتور ) انتخاب کرده باشید، مثل این است که علاوه بر مونیتوری که در حال دیدنش هستید، سه نمایشگر دیگر هم در اطراف شما نصب شده باشند و با یک اشاره کلید، به آن‌ها نگاه کنید. مثلا می‌شود در یکی از این فضاها، بازی کرد، در یکی کار کرد و در یکی اینترنت را چرخید و یکی را هم خالی گذاشت. بعد وقتی می خواهید بازی کنید فلان کلید را میزنید و به فضای بازی می‌روید یا وقتی رییس رسید، فلان کلید را می‌زنید (مشهور به Boss Key) و فضا یا نمایشگر مربوط به محل کار ظاهر می‌شود. حالا من هم در این کامپیوتر – بنا به درخواست فعلی ام – چهار فضا دارم. یکی از این فضاها یک کامپیوتر ویندوز است که دیدید! فضای بعدی یک یونیکس دبیان است:


و یک فضا مخصوص بازی تمام صفحه که فعلا SecondLife در آن در حال اجرا است (با سرعت مردنی اینترنت ایرانی) و در صفحه آخر هم پنجره‌های کاری و اینترنت گردی را باز کرده‌ام:


واو.. درست دیدید! حدود خیلی برنامه با کلی پنجره و سیستم هم هیچ مشکلی ندارد. البته فکر نکنید که مثل یک آدم بیکار، یکی یکی پنجره‌ها را به این صورت چیده‌ام. من فقط ماوس را به سمت راست پایین صفحه زده‌ام و سیستم عامل کل پنجره‌ها را برایم کوچک کرده است تا بتوانم از بین آن‌ها روی آنی که می‌خواهم کلیک کنم و به آن برنامه بروم (: چیزی شبیه به این:


و البته اگر بخواهم پیشنمایش کوچک شده آن چهار فضا (چهار نمایشگر مستقل) را ببینم کافی است یک ترکیب کلیدی دیگر را بزنم و هر چهار فضا به من نمایش داده می‌شود و حتی می‌توانم پنجره‌ها را در آن جابجا کنم یا با کلیک روی یکی از آن‌ها، انتخابش کنم:


این سیستم عامل واقعا قوی / زیبا نیست؟‌ البته با توجه به اینکه همه این زیبایی‌ها را دارد در عین تمام قدرت یک سیستم مبتنی بر یونیکس. زیبایی و قدرت چیزهایی هستند که معمولا در یک جا جمع نمی‌شوند و به همین دلیل ترکیب فعلی واقعا ارزشمند است. درباره دو چیز به زودی خواهم نوشت:

ضعف‌های مک

منظورم از «قدرت یونیکسی» چیست

مک روز دوم و ویندوز روز سوم هک شدند! فقط لینوکس از مسابقه سربلند بیرون آمد

لپ‌تاپی که جدیدترین و آپدیت شده‌ترین نسخه ویندوز ویستا را اجرا می‌کرد دومین ماشینی بود در مسابقه هک شد. این مسابقه سه روزه با حضور بهترین هکرهای جهان و سه لپ‌تاپ اجرا شد که روی آن‌ها جدیدترین و به روز‌ترین نسخه‌های ویندوز ویستا، مکینتاش نسخه ده و لینوکس اوبونتو نصب شده بود.

شان مکاولی که در مسابقه Pwn2Own سال قبل، در روز دوم یک مکینتاش را هک کرده بود امسال با استفاده از یک حفره امنیتی سابقا ناشناخته در فلش (محصول ادابی) در روز آخر مسابقه کامپیوتر ویستا را هک کرد و به این طریق علاوه بر پنج هزار دلار جایزه، لپ تاپی که ویستا روی آن نصب شده بود را نیز تصاحب کرد.

اولین کامپیوتری که در روز دوم مسابقه از رده خارج شد، یک MacBook pro بود که با استفاده از حفره امنیتی در مرورگر اینترنت سفری، تصاحب شد.

جالب است بدانیم که حفره امنیتی مورد استفاده مکاولی، پیش از این هم روی ویستا عمل می‌کرد ولی مایکروسافت ادعا کرده بود که با ارائه سرویس پک ۱ برای ویستا، این حفره غیرقابل نفوذ شده است.

مسابقه Pwn2Own که هرساله در کانادا اجرا می‌شود یک مسابقه برای بررسی امنیت سیستم‌عامل‌های مرسوم جهان است. در این مسابقه روی سه لپ‌تاپ گران‌قیمت سه سیستم‌عامل مرسوم (ویندوز، مک و لینوکس) نصب شده و کاملا update و patch می‌شود و سپس در روز اول هکرها داوطلب می‌شوند تا به خود سیستم‌عامل حمله کنند و در صورت هک کردن دستگاه، بیست هزار دلار و لپ تاپ گران‌قیمت را تصاحب کنند.


در روز دوم و سوم، نرم‌افزارهای عمومی دیگر هم روی کامپیوتر نصب می‌شوند و مسابقه ادامه پیدا می‌کند اما با جایزه کمتر.

در مسابقات امسال لپ‌تاپ Mac OS X در روز دوم و لپ‌تاپ ویستا در روز سوم هک شدند ولی لینوکس تا آخر روز سوم غیرقابل نفوذ باقی ماند.

این موضوع برای خیلی از طرفداران لینوکس به عنوان یک پیروزی تلقی می‌شود اما نباید فراموش کنیم که پیام این مسابقه یک چیز است: حفره‌های امنیتی یک واقعیت در کامپیوترهای امروز هستند که مستقل از سیستم‌عامل عمل می‌کنند. مواظب باشید و به روز. امسال با توجه به ارائه سرویس پک اول ویستا درست چند روز قبل از مسابقه، یک پیام دیگر هم داشتیم: هرچقدر هم که نویسندگان سیستم‌عامل‌ها تلاش کنند و حفره‌های قدیمی را ببندند، حفره‌های جدید کشف خواهند شد.

لینوکس رو دوست دارم چون می تونم توش به دیگران کمک کنم

یکی دیگه از دلایلی که من از گنو/لینوکس لذت می برم، کمک کردن به دیگران است. توی دنیای گنو، توانایی کمک به همسایه یک ضرب المثل است به معنی اینکه اگر همسایه ای برنامه مورد استفاده شما رو لازم داشت، می تونید بدون مشکل برنامه رو بهش بدهید.

اما برای من کمک به همسایه یک معنای جدید هم پیدا کرده: وقتی دوستان گیر می کنند می دونند که مشورت با یک لینوکس کار ممکنه راه حلی جلوی پاشون بذاره.

یک نمونه اش دوست خیلی خوبی بود که امروز با یک فایل هشتصد هزار خطی و ۴۵ مگابایتی درگیر بود. هر خط این فایل ۹ ستون داشت که با TAB از هم جدا می شدند و مشکل اصلی هم این بود که قرار بود بر اساس ستون نهم، فایل مرتب (سورت) بشه.

اولین تلاش در ویندوز، اکسل است و به شکل بامزه ای کشف می شود که بیشتر از ۶۵۵۳۶ خط را نمی تواند باز کند. به عبارتی برای به درد بخور بودن، بقیه از بقیه مسایل باید دوازده برابر ظرفیت بیشتری پیدا کند که محال است (:

انتخاب بعدی اکسس است که فایل را باز می کند ولی کار مفیدی روی آن نمی کند. در نهایت باید به همسایه ها کمک کرد. فایل را کپی می کنم (از مکالمه مربوط به احتمال ویروسی شدن کامپیوترم از طریق یو اس بی دیسک آلوده می گذرم) و در یک خط می نویسم:

sort -n -k 9 GPRS_ATTACH_FAIL_PROT_ERROR.txt > gprs_sorted.txt

مثل همیشه زیبا و ساده. فلسفه یونیکس این است: یک کار را انجام بده و به خوبی + امکان این را فراهم کن که کارها به هم بچسبند.

دستور sort فایل را مرتب می کند. k 9 می گوید که بر اساس ستون نهم مرتب کند و n هم اعلام می کند که به ستون ها به عنوان عدد نگاه کند. در نهایت با یک علامت بزرگتر، خروجی در فایل جدید ریخته شده است.


زیبا نیست ؟ (: همانطور که می بینید جلوی دستور یک time هم اضافه کرده ام تا دقیقا بگوید که چقدر طول کشیده. زیر نیم ثانیه از زمان سی پی یو برای اینکار مصرف شده و از نظر من هم کمتر از نیم دقیقه. دقت کنید که هشتصد هزار خط داشتیم که باید بر اساس ستون نهم مرتب می شدند. من خوشحالم که با یک ابزار خوب، در کمتر از نیم دقیقه به همسایه ام کمکی کرده ام که در غیر اینصورت ممکن بود سبب یک سردرد حسابی شود.


به روز رسانی:

الان یکی از دوستان خوب به اسم علی برام یک ایمیل فرستاد با اسکرین شات آفیس ۲۰۰۷ که می تونه تا یک میلیون و چهل و هشت هزار خط داشته باشه. احتمالا دلیلی که همسایه ام هنوز روی نسخه قدیمی ایستاده، ناسازگاری آفیس ۲۰۰۸ با نسخه های قدیمی تر است ولی به هرحال خیلی خوشحالم که این محدودیت تا حد زیادی برطرف شده. حیف که فایل بزرگه وگرنه لذت بخش بود فرستادن اون هشتصد هزار خط برای علی و دیدن اینکه آفیس چجوری / در چه مدتی مرتبش می کنه (:

ممنون علی (:

لینوکس هم ویروس دارد

در مطلب قبلی ضد ویروس های لینوکس چیستند و آیا اصولا به آن‌ها احتیاج داریم؟ در مورد مفهوم ویروس در دنیای لینوکس نوشته بودم و گفته بودم که آنتی ویروس های دنیای لینوکس به خاطر بررسی ویروس های ویندوز نوشته شده اند چون در دنیای لینوکس، ویروس وجود ندارد.

اون مطلب کامنت های فراوانی داشت که مستقل از حواشی، دو نکته رو یادآوری می کردند:

لینوکس هم ویروس دارد (از جمله فهرست ۲۱ تایی ویروس های دنیای لینوکس که در صفحه بدافزارهای لینوکس در ویکیپدیا)

هیچ نرم افزاری کامل نیست و نباید در مورد هیچ نرم افزاری ( و از اون بالاتر هیچ چیزی) تعصب داشت.

هر دوی این گزاره ها از نظر من هم درست هستند. اول از دومی شروع می کنیم. لینوکس یک نرم افزار است و مثل هر نرم افزار یا ساخته دیگری، اشکال دار. گاهی این اشکال ها آنقدر بزرگ می شوند که افراد یک ویروس مبتنی بر آن می نویسند. این اتفاقی است که در مورد ویروس staog افتاد. این ویروس که اولین ویروس دنیای لینوکس بود، از چند باگ موجود در سیستم عامل استفاده می کرد و پخش می شد. نکته جذاب دنیای لینوکس این است که این ویروس هیچ وقت در جهان پخش نشد. دلیل؟ آزاد بودن نرم افزار لینوکس باعث می شود که اینجور اشکالات به سرعت حل شوند و همه کامپیوترهای متصل به اینترت جهان (که منطقا ممکن است ویروس را بگیرند) با یک آپ دیت در مقابل آن ایمن می شوند. در مورد این ویروس هیچ نیازی به ویروس کش نبود چون مثل دیگر ویروس ها با یک بروز رسانی، ماجول مشکل دار اصلاح می شد و در نتیجه گسترش ویروس متوقف.

اما گزاره اول. گزاره اول هم درست است. در دنیای لینوکس چیزی



به این فکر کنید که در یک اداره رییس زیر یک برگه کاغذ یکی از پرونده ها
بنویسد: «یک کاغذ اتفاقی از یک پرونده بیرون بیاورید و زیرش این جمله را

بنویسید و بدهید رییس امضا کند» و آن را امضا کند.

حدود بیست سی تا ویروس شناخته شده و مشهور وجود دارد. یعنی حداقل بیست یا سی بار تلاش شده ویروس لینوکسی تولید شود ولی هنوز هم می بینیم که هیچ کس نگران ویروس ها نیست. چرا؟

بگذارید قبل از جواب دادن، اول در مورد خود ویروس حرف بزنیم. اگر تعریف ما از ویروس، برنامه ای باشد که خودش را به فایل های دیگر اضافه کند و پخش شود، تقریبا هر چیزی می تواند ویروس داشته باشد. به این فکر کنید که در یک اداره رییس زیر یک برگه کاغذ یکی از پرونده ها بنویسد: «یک کاغذ اتفاقی از یک پرونده بیرون بیاورید و زیرش این جمله را بنویسید و بدهید رییس امضا کند» و آن را امضا کند. چه اتفاقی می افتد؟ با دیدن اولین برگه یک نفر این متن را زیر یک برگه دیگر می نویسد و برای امضا می دهد به رییس. حالا کافی است رییس آن را امضا کند تا ویروس به زندگی اش ادامه بدهد تا همه فایل ها را آلوده کند.

این تعریف از ویروس به هر چیزی قابل اعمال است و بسیار بسیار راحت قابل پیاده سازی. اما برداشت من از «ویروس» در آن مقاله ویروس به شکل عملی بود: خطری که هر بار کول دیسک را به کامپیوتر ویندوزی می زنیم ما را تهدید می کند. ترسی که از بازکردن هر فایل مشکوک داریم. نگرانی ای که با رفتن به سایت های مشکوک، تشدید می شود. دلهره ای که پیدا می کنیم وقتی می بینیم error های کامپیوتر در حال بیشتر و بیشتر شدن است و سرعتش در حال کمتر و کمتر شدن. در این مفهوم عملی از ویروس، تکرار می کن که لینوکس ویروس ندارد. اما چرا؟

بحث اول که در بالا هم به آن اشاره شد، آپدیت های دائمی نرم افزار است. ویندوز XP هنوز هم که هنوز است مشکل دریافت اسپم روی پورت ۹۳۵ (اگر درست بگویم) را دارد و هنوز هم که هنوز است ویروس هایی با تکنیک New Folder.exe به آن حمله می کنند ولی ویروسی مثل staog بیشتر از چند ساعت هم دوام نمی آورند و در بدترین حالت بعد از یکی دو روز که از مشاهده اولین نمونه بگذرد، سیستم اصلاح می شود. این به این معنا نیست که سیستم باگ ندارد بلکه به این معنا است که باگ ها بسیار سریع اصلا حمی شوند و افتخار بهترین هکرهای جهان هم می شود اصلاح کردن یک باگ در کرنل و نه نوشتن یک ویروس برای سوء استفاده از یک ضعف و نمایش قدرت به شرکت بزرگی مثل مایکروسافت.

نکته بعدی که به نظر من مهم تر هم هست، این است که در لینوکس چیزی به اسم «گرفتن برنامه از این و آن» نداریم. ویروس چطور به کامپیوتر ویندوزی می آید؟ از یک طرف از طریق ضعف سیستم عامل و پورت های باز و ضعف mount کردن و ضعف Internet Explorer و از طرف دیگر از طریق دیسک و کول دیسک الوده و برنامه های ویروسی و … در دنیای لینوکس من برنامه را مستقیما از نویسنده اصلی یا مستقیما از حامی توزیع مورد استفاده ام (مثلا ubuntu) دریافت و نصب می کنم. در روند نصب هیچ رابط میانی (حتی سی دی!) وجود ندارد و در نتیجه ویروس ها فرصت نمی کنند به چیزی بچسبند یا از جایی ظاهر شوند. در عین حال تمام برنامه های از طریق کدهای بخصوصی کنترل می شوند و در صورت تغییر حتی یک بیت در آن ها سیستم عاملم به من می گوید که برنامه ای که می خواهم نصب کنم، مشکوک است. با این روش اصولا ویروس ها زنده نمی مانند. ویروس برای زندگی نیاز دارد به یک چیزی بچسبد. در دنیای ویندوز حتی اگر شما برنامه را از فروشنده اصلی بخرید، آنقدر کپی غیرقانونی و برنامه اجرایی در وب وجود دارد که ویروس ها به راحتی به زندگی ادامه می دهند ولی در دنیای لینوکس عملا در اینترنت برنامه اجرایی ای وجود ندارد که به ویروس ها اجازه زنده ماندن بدهد.

فکر می کنم استالمن در جایی توضیح داده که چرا لینوکس ویروس ندارد. دلیلش بامزه است: در صورت علاقه به اجرای ویروس باید به سایت نویسنده بروید، ویروس را دانلود کنید، کمپایل کنید، به آن دسترسی اجرایی بدهید و بعد با دسترسی مدیر سیستم، اجرایش کنید تا فایل های کامپیوتر خودتان را آلوده کند. البته متاسفانه این ویروس با فرمت کامپیوتر شما از بین خواهد رفت چون احتمالا بقیه کاربران علاق های ندارند آن را کمپایل و اجرا کنند و خود به خود هم که نمی تواند به کامپیوترهای دیگر نفوذ کند.

در نهایت اضافه کنم که من نگران ویروس در کامپیوترم نیستم چون با لینوکس کار می کنم. این واقعیت دارد (: در عین حال این هم کاملا واقعیت دارد که بعضی ها توصیه می کنند که در دنیای لینوکس هم باید دائما ضد ویروس اجرا کرد. این تنوع عقیده است که دنیای لینوکس را جذاب می کند. فعلا هم که هیچ کدام از این دو عقیده ضرر نکرده است. حداقل جریان برای من این است که در یک شبکه ویندوزی، کامپیوتر من ایمن است و دوستانم بارها و بارها حافظه های جانبی شان را برای ویروس زدایی به من داده اند (:

آه اشتباه نشود! لینوکس کامل نیست. لینوکس ضعف هایی هم دارد. اتفاقا سه چهار روز است که قرار است در مورد یکیش تحقیق کنم و هنوز موفق نشده ام: bare metal backup. اگر من لینوکس را دوست دارم به خاطر کامل بودن یا حتی قوی تر بودنش نیست، به خاطر زیباتر بودنش است (: آنهم در سطح فلسفی (: برای اثبات ادعایم در مورد آگهی به نقاط ضعف لینوکس، برایتان در موردش خواهم نوشت (:


نیمه مرتبط: بدترین کرم‌های کامپیوتری در طول تاریخ

ضد ویروس های لینوکس چیستند و آیا اصولا به آن‌ها احتیاج داریم؟

مشهور است که لینوکس ویروس ندارد. این حرف کاملا درست است اما اگر اینطور است پس چرا در لینوکس برنامه‌های ضد ویروس داریم؟

در لینوکس چندین برنامه ضد ویروس و ویروس کش وجود دارد که مشهورترین آن‌ها clamAV است. اینها به چه دردی می خورند؟ درک این سوال عمیقا وابسته به درک شما از مفهوم ضد ویروس در ویندوز و لینوکس است. اینها با هم تفاوت دارند.

در ویندوز، ضد ویروس برنامه ای است که در پشت زمینه اجرا می شود و هر فایلی که استفاده می کنید را از نظر داشتن ویروس بررسی می کند و در صورت کشف ویروس آژیر می کشد و اجازه اجرای فایل را نمی دهد.

در لینوکس اصولا جریان اینطور نیست چون ویروس های کامپیوتری توانایی صدمه زدن به لینوکس را ندارند و در نتیجه هیچ نیازی نداریم که یک برنامه دائما اجرا شود و همه فایل های مورد استفاده را چک کند.

در لینوکس برنامه ضد ویروس، برنامه ای است که در صورت نیاز آن را اجرا می کنید تا یک فایل یا دایرکتوری را از نظر داشتن ویروس های ویندوزی بررسی کند. مثلا فرض کنید من یکسری فایل از دوستی گرفته و می خواهم آن ها را از نظر داشتن ویروس‌های ویندوزی بررسی کنم. می زنم:


همانطور که می بینید، تک تک فایل ها بررسی شده اند و هیچ ویروسی پیدا نشده. پس امن است که این فایل ها را روی یک کامپیوتر ویندوزی اجرا کنم.

اما وقتی در دنیای لینوکس ویروس نیست، چه کاری است که شما بخواهید فایل ها را بررسی کنید؟ منطقا هم هیچ وقت نیازی به این کار نیست چون این ویروس ها برای لینوکس خطرناک نیستند. اما در سه حالت این نیاز پیش می آید:

  •  بخواهید یک mailserver داشته باشید. در این حالت لازم است ایمیل های ورودی و خروجی را از نظر داشتن ویروس بررسی کنید.

  •  بخواهید یک file server داشته باشید. یعنی دستگاه لینوکسی شما مکانی باشد برای ذخیره فایل های دیگران

  •  بخواهید به دوستانتان لطف کنید و هر وقت فلش یا فایلی به شما دادند، برایشان آن را اسکن کنید و اطلاع بدهید که چه ویروسی دارند (:

جمع بندی

لینوکس ویروس ندارد اما آنتی ویروس هایی دارد که می توانند ویروس های ویندوزی را شناسایی کنند یا از بین ببرند. کاربرد این آنتی ویروس ها در جاهایی است که با فایل های ویندوزی سر و کار دارید اما بر خلاف آنتی ویروس های ویندوز، آنتی ویروسهای لینوکس نیازی به اجرای دائمی ندارند بلکه به شکل موردی می توان آن ها را روی فایل‌ها / دایرکتوری های خاص اجرا کرد.

مرتبط
لینوکس هم ویروس دارد
جمعه‌ها: پاپیلوماویروس دوستمون نیست ولی خوبه باهاش آشنا بشیم
فرصتی برای استراحت: همین حالا به ویروس ساعت خوش مبتلا بشین