رادیوگیک شماره ۸۱ – اعتبار اجتماعی شما برای رفتن به اینترنت کافی نیست

در شماره ۸۱ رادیوگیک، در تقاطع تکنولوژی و جامعه به اخبار نگاه می کنیم. سعی می کنیم نگاهی عمیق تر داشته باشیم تا بفهمیم اگر همه آدم ها زیر نظر باشن و برای هر کاری امتیاز بگیرن، «بداخلاق ها نمی تونن سوار قطار بشن» چطوری تبیدل می شه به «معترض ها اجازه ندارن بیان اینترنت». در این شماره به ربات ها نگاه می‌کنیم و مثل خیلی از موارد، مخاطب هامون باید بالای ۱۶ سال داشته باشن.

با این لینک‌ها مشترک رادیوگیک بشین

اخبار

استارتاپی که مغز شمار و به کلاود منتقل می کنه – البته به شرط کشتن شمانت کام استارتاپی آمریکایی است که پروسسی کشف کرده به اسم vitrifixation که روش خرگوش ها درست کار کنه و می تونه اطلاعات مغز رو به کلاود کپی کنه. و البته آدم های پشتش معقول به نظر می رسن. دانشجویان mit و دو تا جایزه مرتبط اما تنها اشکال فعلا اینه: پروسه مرگ آور است. البته از y combinatior هم جایزه بردن و اگر ۱۰هزار دلار بدین می تونین توی فهرست انتظار بمونین تا وقتی روششون بهتر شد، جزو نفرات اول باشین. احتمالا در ۲۰۲۱ و البته مشکل دوم هم هنوز حل نشده: با مغز آپلود شده نمی شه هیچ کاری کرد. یعنی نه قابل خوندن است نه استفاده به عنوان مغز! کمپانی می گه حوالی ۲۰۲۴ می تونه شبکه عصبی ای داشته باشه که از این دیتا استفاده کنه. [ توضیح ومقایسه با استارتاپ های خودمون ]

سورس کد آپولو۱۱ روی گیت هاب
سورس اولیه آپولو در دهه ۶۰ توی mit نوشته شد و بالاخره تونست بشر رو به ماه ببره و حالا این سورس کد روی گیت هاب است و می تونین نگاهش کنین. البته فهمیدنش بسیار سخته چون به اسمبلی نوشته شده اما اگر نگاهش کنین، نکات بسیار جالبی توش هست. برنامه منطقی و طبیعی است ولی کامنت ها و شوخی های توی کد زیاد ، بامزه و عالی هستن. مثلا اسم فایلی که عملیات شلیک رو بر عهده داره burn_baby_burn است که حتی ممکنه به جنبش سیاهپوستان مرتبط باشه. یکی از برنامه نویس ها می گه کد نویس های آپولو تو خیابون نبودن ولی اخبار رو دنبال می کردن. از جمله ویتنام و black power. یا اسم فایل دیگه ای pinball_game_buttons_and_lights است و جای دیگه ای نقل قولی از شکسپیر. تعداد بیشتری هست… [توضیحات خودم و کم شدنشون]
این وسط یادی هم بکنیم از مارگارت هملیتون که از اولین برنامه نویس ها بود و زنی که این بخش قابل توجهی از این کدها رو نوشته.

رمزارزهای مبتنی بر سی پی یو و دردسر جاوااسکریپت
مروری بر مفهوم
ترکیه و اسراییل قبلا هم در ترافیک اینترنت چیز میز تزریق کردن و حالا آی اس پی ها با همون تکنولوژی ماین کننده های ارزرمز رو تزریق کردن. احتمالا با دستگاه های sandvine packetlogic که برای شنود و غیره هم استفاده می شه.
مورد ایران و پارس آنلاین و ۷ دقیقه از ویکیپدیای فارسی

ایلان ماسک و بورینگ کمپانی

کمی توضیح در مورد بورینگ کمپانی (شروع در ۲۰۱۶۰ چون حوصله اش از ترافیک تو ماشین سر رفته بود) و تلاش برای تونل زدن بین نقاط. بعد ایده لوپ و حالا ایده اینکه پیاده ها و دوچرخه سوارها اولویت داشته ابشن توش». تخمین قیمت حدود ۷۷میلیارد دلار است. حالا هم مریلند و شیکاگو و لوس آنجلس در حال مذاکره برای تونل ها هستن و خلاصه همه چیز عجیبه!

بدافزاری که ۶ سال است مخفی شده، از طریق روتر ها پخش می شه
کسپرسکی خبر عجیبی در دنیای امنیت داشت. یک بدافزار که ۶ سال است حدود ۱۰۰ کامپیوتر رو آلوده کرده ولی ناشناس مونده. بله ۱۰۰! معلومه تارگت مشخصی داره. بهش می گن slingshot (عبارتی که توی نمونه ها بوده) و اینقدر پیشرفته که احتمالا توسط یک دولت ساخته شده. اگر دوست دارین حتما گزارش ۲۵ صفحه ای کسپرسکی رو بخونین یا حداقل نگاه کنین. این گزارش می‌گه که بدافزار بسیار پیشرفته است، مشکلات متنوعی رو از دید فنی حل کرده و خیلی هم خوب و با ترکیب اجزای جدید و قدیم تونسته برنامه فعالیتی طولانی مدت رو بریزه که منطقا از طرف یک عامل بسیار مجهز تولید شده». ظاهرا اکثر آلودگی ها به روترهای لاتیوایی میکروتیک مربوط بودن که کد مخرب رو توی خودش داشته! ظاهرا winbox که برنامه تنظیم است چیزی به اسم ipv4.dll رو دانلود می کرده و بعد در حافظه اجراش می کرده و این برنامه به نوبه خودش به یک آی پی وصل می شه و برنامه هایی رو دانلود نصب می کرده. وقتی دو بخش کرنل و یوزر اسپیس فعال می شدن می تونستن با هم کار کنن و حدود ۱۵۰۰ فانکشن رو اجرا کنن و کلی قصه دیگه. توصیه می کنم نگاهی به داکیومنت بندازین. آلودگی ها در شمال آفریقا، ترکیه، مرکز آفریقا، عراق ، یمن و افغانستان بودن.

در اعماق

هوم. ساختن پورن با صورت هر کس که دوست دارین؛ با هوش مصنوعی!


آیا دوران جدیدی است؟ یا بی اعتبار شدن هر فیلمی؟‌ چند وقت پیش یوزری در ردیت کشف شد که ظاهرا با فیلم های آزاد، کامپیوتر خودش و و الگوریتم هوش مصنوعی اش فیلم های پورنی از بازیگرهای مشهوری در حد تیلور سوییفت درست می کرد که تقریبا قابل تشخیص از واقعیت نیستن. و حالا که مادر برد ازش گزارش تهیه کرده همه شروع کردن به اینکار و ظاهرا کارمی کنه! حتی اسم اون یوزر رو استفاده کردن و حالا به اینکار می گن deepfake: فیلم فیک ساختن با یادگیری عمیق. ای اف اف میگه الان در مرحله ای هستیم که به زودی چنین تکنولوژی ای عمومی می شه. یک فیلم از کامپیوتر دارین، فایل های یک صورت رو دانلود می کنین و صورت فیلم اصلی رو جایگزین می کنین. همین حالا هم فیلم هایی که در ساب ردیت مربوطه منتشر می شن رو اشتباهی در سایت های دیگه به عنوان فیلم های لیک شده منتشر می کنن. و البته معلومه که در این سطح گیکی، یکسری فیلم مرتبط با پرنسس لیا هم ساخته شده (:

دانشمندان عجیبترین چیز رو در یک قطع الماس پیدا کردن: نوعی یخ ناشناخته

دانشمندان اخیرا توی یک قطعه الماس، ساختاری از یک قطعه یخ پیدا کردن که پیش از این در طبیعت دیده نشده بود. مجله ساینس گزارش می ده که یخ-۷ کاملا اتفاقی برای اولین بار در طبیعت دیده شده. یخ ۷ یک و نیم برابر مقاوم‌تر از یخ مرسوم است و ساختار کریستالی متفاوتی از یخ مرسوم که از نظر علمی همون یخ-۱ است داره. ساختار اتمی یخ ۱، هگزاگونال است در حالی که یخ-۷ ساختاری مکعبی داره. جذابیت خاص این خبر مربوط می شه به کتاب «گهواره گربه» از کرت ووونه گات و ماجرای سید کردن یک یخ جدید است که در دمای محیط، ایجاد می شه!

همکاری گوگل برای حملات پهپادی مبتنی بر هوش مصنوعی

خود خبر می گه که گوگل به پنتاگون برای ساخت هوش مصنوعی مرتبط با حملات پهپادها کمک می کنه. در واقع در تحلیل تصاویری که درون ها می بینن کمک می کنه تا یک سیستم هوش مصنوعی بتونه اجسامی که اون تو هست، مثلا ماشین ها رو شناسایی کنه. این خبر جدید نبود ولی وقتی توی میلینگ لیست شرکت گوگل مطرح شد، خیلی از کارمندها رو ناراحت کرد. منطقا وقتی کسی به گوگل می ره ایده اش این نیست که در پروژه شلیک موشک به ماشین از درون کار می کنه. البته اریک اشمیت هم در این مورد سخنرانی داشت و سعی کرد جو رو کمی آروم کنه. گوگل می گه در جنگ مستقیم هیچ مشارکتی نداره و پروژه که از ۲۰۱۷ شروع شده مرتبط با تحلیل فیلم هایی است که درون ها می گیرن. چون حجمشون بسیار زیاده و انسان ها نمی تونن تک تک رو بررسی کنن. گوگل می گه از ای پی آی های تنسور فلو استفاده می کنن و جالبیش اینه که دقیقا اون چیزی که آمریکا داره رو ما هم اوپن سورس داریم (: اما نگرانی ها وقتی جالبتر می شن که آدم ها شروع به سوال پرسیدن می کنن. مثلا آیا از نظر فلسفی گوگل می تونه از طریق کپچاهای ماشینی که ما می زنیم و اخیرا اینقدر زیاد شدن، به ارتش آمریکا کمک کنه؟ من فقط می خوام برم توی یک سایت و در نتیجه می گم در فلان مربع یک ماشین می بینم… اگر هوش مصنویع کار کنین دقیقا دارم به یک سیستم کامپیوتری می گم که این ماشین است.. یاد بگیر! و آیا این اخلاقی است؟

پلاس کدز گوگل
سایت که معلومه یک چیز جدید است. نمی دونیم چقدر می گیره ولی ظاهرا باید چیز خوبی باشه. از ماجرای هند اومده. تو هند وقتی آدرس می دین دردسر دارین [چند مثال]. و خب حالا گوگل یک ایده زده برای آدرسی مستقل از کشورها، مرزها و شرکت ها. یک آدرس ازاد قابل استفاده آفلاین که همه می تونن باهاش هر نقطه ای رو مشخص کنن. چهار کاراکتر اول منطقه رو مشخص می کنن و چهار بعلاوه دو کارکاکتر بعدی آدرس لوکال رو مثلا می شه 8gg2cmxr+x6 که دقیقا به خونه یک نفر خواهد رسید. خوبیش برای چیزهای مختلف است. دولوپرها، آدم ها و … و کم کم همه دنیا رو پوشش خواهد داد. یک ایده فوق العاده از گوگل. [توضیح اینکه چطوری مستقل از دولت ها کار خواهد کرد].

ده ساعت نویز روی یوتوب و ۵ تذکر کپی رایت
سباستین تومزاک کارش تکنولوژی و صدا است و در ۲۰۱۵ یک ویدئوی ۱۰ ساعته به یوتوب آپلود کرده که فقط شامل نویزه. نویز سفید. یعنی دقیقا یک صدای پس زمینه که بعد از چند دقیقه حتی متوجهش هم نمی شین. یک چیزی شبیه این:

[ نویز سفید ]

در اصلی کلی فرکانس که همزمان پخش می شن. نکته جالب این بوده که در اول سال ۲۰۱۸، سباستین شروع می کنه به یکسری اخطار کپی رایت گرفتن و تعداد اخطارها به ۵ تا می رسه! شرکت های مختلف می گفتن نویزی که خود سباستین درست کرده، کپی رایت اونها رو نقض کرده! این اخطارها باعث می شن سود تبلیغات ویدئو دیگه به سباستین نرسه و برای رفع اونها باید کلی کار اداری و اینها انجام بشه که سباستین حوصله اش رو نداره. این اخطارها از سیستم های youtube id میان که توش می تونین کانتنت رو آپلود کنین و بهتون می گه قبلا کی کارهای مشابه رو آپلود کرده و می تونین بهشون اخطار بدین! این فیلترها اتوماتیک تا حدی می تونن فایل ها رو پیدا کنن ولی خب نه درکی از fair use دارن نه از اینجور موارد. [‌کمی توضیح در مورد بازدارندگی کپی رایت]

و مطمئنا در اعماق بدون دوست و برادر و الگومون چین، پیش نمی ره..
چین می خواد آدم هایی که «اعتبار اجتماعی کم» دارن رو به قطارها و هواپیماها راه نده
از ماه می، شهروندان چینی که امتیاز کافی در «اعتبار اجتماعی» نداشته باشن، این خطر رو به جون می خرن که نتونن برای یکسال بلیت قطار یا هواپیما بخرن. این بر اساس قانون جدید توسعه ملی و کمیسیون رفرم هستن. این سیستم social credit system قراره شهروندان طبقه بندی بشن بر اساس رفتار مجرمانه، رفتار نامناسب و حتی خریدها و چیزهایی که می گن یا می نویسن. کسانی که امتیاز کم بگیرن از بعضی یچزها محروم می شن. مثلا الان از رفت و آمد در شهر. این سیستم مهندسی اجتماعی در حال حاضر تقریبا ۷میلیون نفر رو کنترل می کنه و گفته شده خیلی از اونها رفتارهای «انتقال اطلاعات نادرست در مورد تروریسم»، «ایجاد مشکل» و کارهای کوچیکتری مثل سیگار کشیدن در قطار یا استفاده از بلیت تاریخ گذشته بوده.

قسمت آخر

تبریک ها و تقبیح ها

تسلیت که نه.. ولی یه چیزی می گیم در مورد پایان زندگی هاوکینگ.
لعنتی می فرستیم بر هر کسی که بیگناه ها رو زندانی می کنه تا دشمن بتراشه
تبریک به هلندی ها که @Jelle_De_Graaf نامزد حزب @Piratenpartij در #انتخابات شورای شهر #آمستردام با شعار «هیچ چیز بر تو پوشیده نیست» پوستر برهنه خود را منتشر کرد.
عفرین رو داشتیم. اونهمه دستگیری رو داشتیم و مردن آدم ها در زندان ها که در نهایت به یک خبر ختم می شه و رسیدن به جایی که احمدی نژاد دروغگو هم تحمل نمی شه و خلاصه وضعی است.. روحیه رو حفظ کنیم چون تو این دیوونه خونه که توش گیر کردیم، بهترین سلاح ما شاد بودن ما است.

پیامی دارین از علی برای سارا که گوش می دیم:

و بعدش … بله فضا خارجی بود (: موزیک آخر

موسیقی

  • نیوش بند – انار نخل خنده
  • سپیده وحیدی – Desire (ترکی)

در مورد باگ های اسپکتر و ملت‌داون مطالب دست اول بخونین

این چند وقت بحث باگ های امنیتی سی پی یوها اینقدر عظیم بود که حتی روزنامه های زرد هم دارن درباره‌اش می‌نویسن. اما به نظرم فرصت خیلی خوبیه که اگر به مبحث امنیت علاقمند هستین، در این مورد سعی کنین مقاله های اصلی رو بخونین. چون تشریحی که وبلاگ گوگل از ماجرا منتشر کرده اینقدر خوب نوشته شده که احتمالا با کمی تلاش و جستجوی موازی در مورد مباحث، برای اکثر ما تا حدود خوبی قابل فهمه.

خلاصه باگ های اسپکتر و ملت داون در این سه شکل قابل طبقه بندی است:

  • شکل یک: دور زدن بررسی محدوده (CVE-2017-5753)
  • شکل دو: تزریق شاخه مقصد (CVE-2017-5715)
  • شکل سه: گول زدن کش کننده دیتا (CVE-2017-5754)

در مقاله گوگل این سه روش تشریح شدن و در نهایت به سه نمونه ثابت کننده مفاهیم مطرح شده (ترجمه PoC چی می‌شه؟) رسیدن. مثلا محققین تونستن از داخل یک ماشین مجازی، حافظه هاست رو بخونن یا با یک یوزر معمولی، به حافظه کرنل دسترسی پیدا کنن.

از اونجایی که این باگ ها مربوط به سخت افزارهای سی پی یو هستن، عملا فیکس کردنشون نیازمند انواع بررسی و چک در کرنل ها است و نتیجه اش کند شدن و پیچیده تر شدن کرنل ها! اتفاقی که در حال حاضر داره می افته و مطمئن هستیم جایزه پاونی امسال که به حادترین باگ ها داده می شه، از حالا متعلق به این باگ خواهد بود. تنها کاری هم که خواهیم تونست بکنیم، آپدیت کردن کرنل هامون است به محدود کردن دائمی حالت های بیشتری از این باگ‌ها.

راستی.. کل ماجرا رو گفتم که بگم مقاله گوگل خواندنی است و قابل درک؛ با حوصله و سرچ های جانبی و حالا که خودمونی شدیم این بحث بامزه رو هم بگم که اول گوگل این باگ رو کشف می کنه و به اینتل گزارش می ده، و مدیر عامل اینتل چیکار می کنه؟ تمام سهامی اینتلی که داشت و می تونست بفروشه رو می فروشه! (:

حرکات فضایی آلفا زیرو، قدرت هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی رو به رخ شطرنج بازها – و بقیه – می‌کشه

برنامه جدید دیپ مایند نه فقط فوق العاده و قابل تطابقه، که کمی هم عجیبتر از اون چیزی شده که انتظارش رو داشتیم. گروه دیپ مایند توی مقاله جدیدشون برنامه جدید یادگیرنده بازی ای رو که توسعه کردن توضیح می دن، این برنامه تونسته شطرنج و یک بازی ژاپنی رو بعد از یاد گرفتن بازی گو یاد بگیره.

دمیس حسابیس که مدیر دیپ مایند (و البته موسس) است و خودش هم شطرنج باز است می گه برنامه حرکاتی انجام می ده که برای یک شطرنج باز انسانی قابل درک نیستن.

سبک بازی ای که یاد گرفته نه شبیه آدم است و نه شبیه برنامه های قبلی. این سیستم به یک شیوه سوم و شاید شیوه ای بیگانه بازی می کنه.

برنامه آلفا زیرو نسخه جهانشمول‌تر برنامه آلفا گو گوگل است که مخصوص بازی گو طراحی شده بود و با فقط ۲۴ ساعت زمان و بررسی بازی و بازی کردن با خودش تونسته یاد بگیره برنامه استاک فیش که یکی از قوی ترین موتورهای کامپیوتری جهان برای شطرنج است رو نه فقط با اختلاف زیاد،‌ که بدون حتی یک شکست،ِ در هم بکوبه. لازم به ذکر نیست که هیچ انسانی نمی تونه در مقابل استاک فیش برنده بشه. عکس العمل قهرمانان شطرنج جهان به این پیروزی همراه با شوک،

اما اینجا مساله «یک موتور شطرنج قوی تر» نیست بلکه یک موتور شطرنج است که قربانی های عجیب می کنه. مثلا حاضر می شه فیل و وزیر رو بده تا موقعیت برتر به دست بیاره و با اون موقعیت، ببره. چنین بازی ای در بین انسان ها تقریبا دیده نمی شه. یا مثلا در جایی دیگه موتور شطرنج جدید وزیر رو به گوشه صفحه می بره که در شطرنج حرکتی کمیابه. حسابیس می گه نگاه کردن به شطرنج بازی کردن این موتور مانند نگاه کردن به شطرنج از بعدی دیگه است.

این «آموزش به خود» باعث شده موتور آلفازیرو طبق الگوهای مرسوم ما و ارزشهایی که به مهره ها می دیم بازی نکنه و از خوردن مهره هاش نگرانی ای نداشته باشه. ممکنه اصولا درک ما از شطرنج خیلی محدود و مبتنی بر به دست آوردن برتری نسبی از نظر ارزش مهره‌ها و تبدیل اون به پیروزی بوده. شاید این برنامه یکبار دیگه شطرنج هیجان انگیز رمانتیک که همراه با قربانی دادن و کارهای پر هیجان و عجیب بود رو به بازی برگردونه و البته شاید این برنامه شروعی باشه برای ما که کم کم قبول کنیم کامپیوترها دارن دنیا رو بهتر از ما می فهمن.

بیل گیتس به یک گوشی اندرویدی سوییچ کرد

بیل گیتس موسس مایکروسافت است و خبر سوییچ کردنش به یک گوشی اندرویدی جالبه. البته اگر بدونیم که در جولای امسال شرکت مایکروسافت خط تلفن های ویندوزی اش رو تعطیل کرده، این خبر خیلی هم عجیب نمی شه. در نیمه اول امسال تلفن های مبتنی بر سیستم عامل مایکروسافت فقط و فقط یک دهم درصد بازار رو در اختیار داشتن. حالا بیل گیتس هم گوشی ویندوزی اش رو کنار گذاشته و سراغ اندروید اومده. البته اعلام نکرده کدوم گوشی. باید حس عجیبی باشه که ببینی کمپانی ات جایی شکست خورده و بری سراغ استفاده از چیزی که سال ها سعی کردی شکستش بدی. هرچند که خب حالا بیل گیتس دیگه مدیر مایکروسافت نیست.

تبلیغ ها دارن هدف‌مندتر می‌شن؛ آماده باشین!

یوتوب داره ابزار جدید تبلیغش رو فعال می کنه: «دایرکتور میکس». این ابزار به تبلیغ دهنده ها اجازه می ده بر اساس مکان، سرچ ها، علاقمندی ها و اطلاعات دموگرافیک آدم‌ها، هزاران نسخه مختلف از هر تبلیغ رو نمایش بدن.

در حال حاضر تبلیغ سازها، عملا با اینترنت هم مثل تلویزیون برخورد می کنن و در نهایت یک فایل تبلیغ چند ثانیه ای می سازن که قبل از ویدئو پخش می شه اما حالا دایرکتور میکس اجازه می ده شرکت تولید کننده تبلیغ، بخش های مختلف اون رو جدا جدا آپلود کنه. مثلا صداهای مختلف، نوشته های مختلف در لحظات مختلف، حتی قطعات تصویری مختل و در نهایت تصمیم بگیره که بر اساس سن و جنس و سرچ و مکان و غیره، کدوم ها باید ترکیب شده، نمایش داده بشن. این یک قدم جدید توی مسابقه جلب توجه در اینترنت است.

مثلا ممکنه اگر یک مغازه آنلاین داره خودش رو تبلیغ می کنه به یکی لپ تاپ نشون بده و به یکی دیگه دوچرخه یا برای یک پسر نوجوون یک خانم حرف بزنه و برای یک مرد مسن که قبلا دنبال مطالب بخصوصی گشته، یک صدای رباتیک. همچنین با این ابزار جدید این امکان هست که یک تبلیغ دهنده چندین ترکیب مختلف رو تعیین کنه تا یکی یکی به شخصی با شرایط خاص نمایش داده بشن تا تبلیغ در طول چندین روز، نه فقط تکراری نباشه که یک خط منطقی رو هم دنبال کنه.

این کار در واقع داره هدف دقیق تری رو به افراد می گیره و فشار بیشتری بریا خریدن ایجاد می کنه. توی کشورهای درست و حسابی تر تبلیغ ها قواعدی دارن. مثلا گاهی شما نمی تونین به یک کودک بگین «فلان چیز رو که بخری خیلی خوشحال می شی» چون توان تصمیم گیری اش در این مورد خیلی کمتره یا در کشورهای دیگه تبلیغ کردن به شکلی که افراد ناخوداگاه تصمیم به خرید بگیرن غیرقانونیه. حالا این اسلحه جدید، هدفگیری دقیق تری داره که شاید حتی ازش خوشمون هم بیاد ولی یک هل دیگه است به انگولک کردن بخشهای ضعیف آدم ها به نفع خریدن.

مرتبط: اگر گوش نکردین، داستان انسان ناخودآگاه رو حتما گوش بدین.

رادیوگیک شماره ۷۴ – دری که کلید نداره

شماره ۷۴ رادیو گیک مفصل است و پر از خبر. از خبرهای مرسومی مثل پلیس های رباتیک و کرم واناکرای راحت نمی گذریم به حواشی شون می پردازیم و سرکی می کشیم به هر خبری که یک گیک ممکنه دوستش داشته باشه. از ماده های قابل برنامه ریزی تا برد گیم تا کابوس جدیدی که داره می یاد تا ما رو ببلعه! با ما باشین که جهان نیاز به تعمیر داره.

با این لینک‌ها مشترک رادیوگیک بشین

اخبار

فروش کروم بوک ها در حال افزایش است و اپل و مایکروسات باهاش می جنگن

پنج سال که کروم بوک معرفی شد خیلی جدی گرفته نشد و می خریدن که روش چیزهای دیگه نصب کنن. ولی ضعیف بودن و اسپک های پایین حتی این رو هم بی مزه می کرد. اما حالا بعد از پنج سال تقریبا ۲ میلیون کروم بوک سه ماهه اول سال فروش رفته که بخش بزرگی اش مربوط به مدارس است. در حال حاضر مدارس آمریکا ۵۸٪ کروم بوک هستن، ۲۲ درصد ویندوز و همه مک ها با هم ۱۹ درصد. ۲ سال قبل تقریبا ۵۰٪ این بازار در دست اپل بود.

آیا سواد برنامه نویسی با سن رابطه داره؟

این مقاله جالبی است که که سعی می کنه به سوال کلاسیک دنیای ما جواب بده «آیا سن و توان برنامه نویسی یا یادگرفتن چیزهای جدید رابطه دارن؟» (کمی توضیح در مورد رابطه). گفته می شه ۱۰هزار ساعت تمرین هر چیزی شما رو به یکی از خوب هاش تبدیل می کنه و در برنامه نویسی هماینطوره. اما بعد از اون چی می شه. آیا بازم پیشرفت می کنیم؟ برای جواب به مساله، دو تا محقق به دیتاهایی که از استک اور فلو جمع کردن نگاه کردن. سن و حوزه ها و امتیازهاشون. یکی از سوال های تحقیق هم این بوده که آیا سواد کماکان گسترش پیدا می کنه یا نه تا بشه تصمیم گرفت در موردپیشرفت شغلی. نتیجه ها گفتن که اعتبار و امتیاز یک برنامه نویس با با سنش ارتباط مستقیم داره و ظاهرا با بالارفتن سن، اعتبار و مهارت هم افزایش پیدا می کنه و این مساله تا دهه پنجاه هم صادقه. همچنین نتیجه دیگه می گه ک برنامه نویسان در دهه ۳۰ زندگیشون در مسائل کمتری مهارت دارن تا در ده های بعدی ولی در نهایت رابطه معنادار قوی ای بین سن و امتیاز در یک حوزه خاص دیده نشده.

استفاده سی آی ای از بردگیم ها برای آموزش مامورانش

کمی توضیح در مورد بورد گیم ها. اشاره به کنفرانس گیم. اتاقی که سی آی ای داره بازیهاش رو نمایش می ده کلابر که سنیور سی آی است است یه تاس ۱۰ وجهی بر می داره و می ریزه. حدود ۱۰۰ تا قطعه جواهر جلوشه و حدود ۱۰۰ تا کارت که برای همین بازی پرینت شدن. اونها با تیمشون دارن سعی می کنن ال چاپو، سلطان مواد مخدر رو دستگیر کنن. کمی اونطرف تر یک گروه دیگه دارن بازی می کنن. بازی ای در جریانه که شاید عجیب ترین تمرین سی آی ای باشه. این بازی از ۲۰۰۸ شروع شده که توش مدیر مدیر کلابر ازش خواست ابزارهای آموزشی جدید درست کنه . ابزارهایی که حوصله سر بر نباشن و حالا توی این کنفرانس عمومی اونها دارن بخشی از بازی هاشون رو نشون می دن. البته اجازه عکس گرفتن بسیار محدوده و راهنماها و قوانین بازی چاپ نشدن. بازی کالکشن اینجوریه که بازیکن ها باید سه مشکل اصلی جهان رو حل کنن. چیزی نزدیک به پاندمیک. توی این بازی باید بازیکن ها اینقدر اطلاعات مفید جمع کنن و مبادله کنن که بشه مشکلات رو حل کرد. سه نقش اصلی تحلیلگر سیاسی، تحلیلگر نظامی و تحلیلگر اقتصادی است. پیشنهاد می کنم از توضیحات رادیو گیک روی لینک کلیک کنین تا صفحه ها و بعضی از کارت ها که ازشون عکس هست رو ببینین. ایده جالبی است و اهمیت بازی رو هم نشون می ده.

سویلنت هم ۵۰ میلیون دلار سرمایه سری بی دریافت کرد

FILE PHOTO: The Facebook logo is displayed on the company’s website in Bordeaux, France, February 1, 2017. REUTERS/Regis Duvignau/File Photo

سویلنت در این هفته اعلام کرد که ۵۰ میلیون دلار سرمایه گذاری دریافت کرده. الان در کل ۷۴ میلیون دلار روی این شرکت سرمایه گذاری شده و امیدوارم ادامه دار باشه. سویلنت غذای آزادی بخش است. تو شعارش می گه ما هر روز بدن رو پر از غذا می کنیم و اینکار سخته. سویلنت این مشکل رو حل می کنه. در واقع ادعای غذای ۲ داره.

باج افزار واناکرای
[توضیح کلی] [مفهوم رنسام ور] [دنیای جدید که خونه اجازه نمی ده وارد بشین ] [ بیت کوین ] [مراقبت اصلی: آپدیت و بک آپ ]

تاثیر حتی یک ماشین خودران روی ترافیک بسیار مثبته

درمورد ماشین های خودران زیاد حرف می زنیم. یک تحقیق جدید می گه این ماشین ها می تونن توی تنظیم کردن ترافیک خیابون ها بسیار مثبت باشن. حتی قبل از اینکه ما کلی از آدم گوشی های تصادف کننده رو با کلی از این ماشین ها جایگزین کنیم. [اشاره به تست دایره و حضور یک ماشین خودران ] و اشاره به اینکه شاید مثبت باشن در ترافیک شهری ولی تا اون موقع باید کاری برای این کشور داغون کرد و اشاره به دوچرخه و مترو.

راحتتر شدن ورود سربازهای سایبری به دپارتمان دفاع آمریکا

این رو هم خلاصه بگم که دپارتمان دفاع آمریکا ورود سربازهایی که قراره در بخش های سایبری کار کنن رو بسیار ساده تر کرده. در جلسه آخر تصمیم گرفته شد که افرادی که برای سایبر وریرو ها استخدام می شن مجبور نباشن تمام مراحل آموزشی رو مثل دیگران بگذرونن و همچنین در مورد تحصیلات و غیره شون هم سخت گیری کمتری بشه. [ یک توضیح سریع در مورد جنگ سایبری + پیچیدگی های ارتش ]

سوئد پیگرد آسانژ به اتهام تجاوز رو متوقف کرد

در واقع تیتر رو بد گفتم، حکم جلبی که صادر شده بود پس گرفته شده و دیگه سوئد به دنبال دستیگر کردن آسانژ نیست. آسانژ که ویکیلیسکس رو راه انداخته بود و کلی از اسناد سری سیاستمدران رو منتشر کرد از ۲۰۱۲ توی سفارت اکوادور در لندن پناه گرفته. در پی رفع شدن این حکم جلب، اکوادور درخواست داد تا یک کانال امن به آسانژ داده بشه تا کشور رو ترک کنه که مورد موافقت قرار نگرفته چون آسانژ به اتهام های بی مزه دیگه ای مثل مقاومت در برابر دستگیری و عدم حضور در تاریخ مقرر در دادگاه تحت تعقیب است.

در اعماق

زندانی کردن با نرم افزارهایی که نمی دونیم چه می کنن

قاضی ارشد آمریکایی داشت در یک دانشگاه حرف می زد که سوال عجیبی مطرح شد «آیا روزی رو پیش بینی می کنید که توش یک نرم افزار در دادگاه مشغول فکت چک کردن اطلاعات داده شده باشه یا حتی در روند تصمیم گیری مشارکت کنه؟». جواب از سوال بسیار عجیب تر بود. «اون روز رسیده. و تاثیر زیادی هم در روند قضایی داره». شاید اشاره به اریک ال لومیس است که با نرم افزار بسته و انحصاری یک شرکت تجاری محکوم به ۶ سال زندان شد. اون مدعی بود که این پروسه غیرقانونی است ولی در نهایت رای علیه اش صادر شد. در این مورد حکم اصلی آقای لومیس صادر شده بود ولی اون مدعی بود که می تونه درخواست بده که به زندان نره. اما بر اساس ریپورت یک نرم افزار به اسم کامپس، به زندان رفت. کامپس با چند تا چارت و نمودار نشون می داد که آقای لومیس ممکنه دوباره مرتکب جرم بشه. البته برای خودشون هم این کار شاید خیلی راحت نبود و در چندین مورد توی دادگاه در این مورد بحث شد و در نهایت هم رای دادگاه عالی این بود که اون آدن به زندان می ره چون اون جرم رو انجام داده و این ربطی به گزارش کامپس نداره. در مقابل استدلال می شد که اگر گزارش کامپس مثبت بود ، این آدم به زندان نمی رفت و وقتی ما حتی الگوریتمی که اون گزارش رو تولید کرده رو در اختیار نداریم، نیم تونیم ازش در سیستم قضایی کشور استفاده کنیم. مثلا در مورد یک پرونده ۱۹۷۷ در نهایت دادگاه عالی گفت نمی شه کسی رو به اعدام محکوم کرد در حالی که بخش هایی از پرونده اش محرمانه باقی بمونه. یعنی اگر همه چیز شفاف نباشه، اجازه مجازات نداریم. اما خب انگار در این مورد پذیرفته ایم که کامپیوترها بدون اینکه ما بدونیم تصمیم نهایی رو بگیرن.

روبوکاپ های دوبی

از دیروز دوبی پلیس های رباتیکش رو واقعا به خدمت گرفته. البته فعلا بسیار ابتدایی هستن ولی قراره تا ۲۰۳۰ حداقل ۲۵٪ نیروی پلیس امارات باشن و بتونن خلافکارها رو دنبال کنن و حتی دستگیر! کتاب علمی تخیلی اینطوری که خیلی داریم. آدم هایی که از ربات ها قایم می شن و ربات هایی که کنترل نظم و امنیت قبرستانی رو بر عهده دارن (توضحیش). این ربات ها از نوع ریم هستن که شبیه آدم است و آدم ها می تونن بهش گزارش جرایم رو بدن و ثبت می کنه و گزارش می کنه به مرکز. این ربات ها همچنین می تونن جواب سوالات آدم ها رو بدن یا جرایم رو دریافت کنن. در مرحله اول در مراکز توریستی و مال ها مستقر می شن و می تونن چهره ها رو تشخیص بدن و تا ۸۰٪ حالت اون رو درست حدس بزنن. احتمالا فعلا تبلیغاتی و توریستی است ولی مطمئنا راه رو هموار می کنه برای سال های بعد که روبات های خشن تری قراره مواظبمون باشن. و البته مسائل پیچیده تر هم هست. مثلا اینکه چطوری می تونین مطمئن بشیم یک ربات اگر دستور بگیره مثلا نذاره من برم توی مال،‌بهم صدمه نمی زنه حین این پروسه. اتفاقی که ۲۰۱۶ توسط یک ربات تخم مرغ شکل افتاد و ربات صدمه بسیار جزیی به یک کودک زد ولی این سوال از همیشه جدی تر مطرح شد.و البته فکر کنین به اینکه در چه تاریخی اسلحه می دیم دست ربات های پلیس و …

بحث آینده است خلاصه بگم که آلفا گوی گوگل در اولین بازی اش بهترین بازیکن گوی چین رو هم شکست داد. قبلا در مرودش زیاد گفته ایم. فقط نکته بامزه این سری این بود که ظاهرا چین پخش مستقیم رو قطع کرده.. شاید دوست نداشتن قهرمان ملی شون به گوگل آمریکای جنایتکار ببازه. البته باخته، دوست نداشتن جهان بدونن (:

گفتم گوگل؟‌گوگل داره خرید های آفلاین ما رو هم ترک می کنه. حتی خریدهایی که شخصا از طریق مغازه انجام می دین.. البته آمریکایی ها رو از طریق گرفتن این اطلاعات به شکل کلی از بانک ها – نه جزییاتش. کمی توضیح در مورد تلاش های مشابه در ایران.

سایت های مزایده شاید به کابوس جامعه تبدیل بشن

[صحبت از سرمایه داری،‌ تقدس پول، الگوریتم ها و اینکه ما داریم دائما با هم دشمن می شیم]. سایت رنت بری شروع به کار کرده . فقط در شهرهای خاص برای تست کردن سیستم حالا قراره به ۱۰۰۰ شهر آمریکا توسعه پیدا کنه و آدم های بشیتری رو شاکی. چرا شاکی؟ فرض کنین در موضوعی مثل اوبر، عرضه و تقاضا برعکس باشه. شما ماشین لازم دارین و بدون ماشین زنده نمی مونین ولی ماشین کافی نیست…. روشی برای تحریم و پاک کردن هم ندارین. اگر کسی خونه ای برای اجاره داره می ذاره اونجا و بقیه قیمت می دن. اتوماتیک قیمت دائما می ره بالا تا بالاترین حدی که ممکنه یکی برای اون خونه بده و بعد اجاره می ره برای مدتی. در این مدت احتمالا یکی دیگه پول بیشتری پیدا می کنه و سال دیگه اجاره بالاتر می ره و … در حال حاضر برای عضو شدن باید ۲۵ دلار بدین ولی در آینده می خواد ۲۵٪ قیمت پیشنهادی اولیه و قیمت نهایی رو بگیره! هر ماه! [آهنگ ترسناک]. اصطلاحی هست تحت عنوان دست نامرئی بازار که انتظار می ره تنظیم کنه و در بعضی شهرها گرونتر بشه در بعضی شهرها ارزونتر ولی … یادتون باشه ما در جامعه ای هستیم که یک شرکت یک شبه تصمیم گرفت قیمت یک داروی ایدز رو ۴۰ برابر کنه و هیچ کس هم چیزی نمی تونست بگه.

ماده قابل برنامه ریزی

این رو هم باید اشاره کنیم که بدونیم هست و دنبالش کنیم ولی فعلا چیز خیلی عجیبی در موردش نداریم.. البته داریم دیگه! خودش خیلی عجیبه. ایده ماده قابل برنامه ریزی programmable matter اینه که ماده ای داشته باشیم که بتونیم بهش دستور بدیم چه شکلی باشه! [تفاوت با پرینتر سه بعدی] فعلا سه ایده اصلی هست: درست کردن میدان های الکترومغناطیسی و مواد فرومگنتیک. روش دوم claytronic است (بین کلی و ترونیک) که عملا با استفاده از نانوتکنولوژی موادی داریم تشکیل شده از موتورهای بسیار بسیار کوچک که می تونن به خودشون شکل بدن و در نهایت پلاستیک هوشمند که می تونن با دریافت دستورات، مثل عضلات بدن کش بیان یا بسته بشن و شکل مورد نظر رو بسازن. یه چشممون باید به این باشه که شاید کلا پرینترهای سه بعدی رو کنار زدن!

و در نهایت اینکه فیسبوک از بازفید، وکس و بقیه ویدئو می خره

فیسبوک طبق یک قرارداد از یکسری تولید کننده ویدئو می خره. یعنی اینجوری که اگر ویدئوها اول به فیسبوک داده بشه و اونجا منتشر بشه برای ویدئوهای بلندتر ۲۵۰هزار دلار و برای ویدئوهای کوتاهتر که حتی صاحبش هم خود فیسبوک نخواهد شد مبلغ کمتری پرداخت می کنه. کلیت خبر تا اونجا که خرید و فروش است خیلی به ما مربوط نیست، حتی به اخبار چه برسه به در اغماق ولی مساله وقتی فوق العاده می شه که یکبار دیگه خبر رو بخونیم «فیسبوک ویدئو می خره».. این رو بذارین کنار چند وقت قبلمون که توش سرویس های استریم محتوا داشتن خودشون سریال می ساختن و می بینیم که چیا داره تغییر می کنه. تولید کننده های کلاسیک دارن کانال ها رو واگذار می کنن به استریم کننده ها و پخش کننده های مدرن و اینها خودشون وارد بازار تولید هم می شن.

موسیقی

  • شروع با صدای محمد مختاری. از بهترین های ایران. اگر نمی شناسین سرچ کنین
  • که می پاشد ز لبخندت سپاهی – درنگ
  • One of the Few
  • ترانه ملا ممد جان
  • دیدی ای دل – علی اسکندری

تبلیغ *خلاقانه* برگرکینگ با استفاده از اینترنت چیزها

همبرگرفروشی برگر کینگ، یک تبلیغ بسیار عجیب پخش کرده. این تبلیغ قبل از ویدئوهای یوتوب یا جاهای دیگه پخش می‌شده و توش مجری می گفته «ما فقط پونزده ثانیه وقت داریم که بگیم واپربرگر از چه مواد غذایی خوبی درست شده. ولی وقت نداریم، پس خودتون ببینین: اوکی گوگل! واپر برگر چیه؟»

این اولین باری است که یک تبلیغ آگاهانه سعی کرده از حضور گوگل و ابزار متنوعش توی خونه من استفاده کنه. اگر شما یک گوشی داشته باشین که به عبارت اوکی گوگل حساس است یا یک دستیار صوتی گوگل تو خونه داشته باشین، بعد از این تبلیغ شروع کرده به خوندن متن ویکیپدیا در مورد واپربرگر و … این متن هم اخیرا توسط یک ناشناس عوض شده بوده تا بگه واپر یک همبرگر فوق العاده با گوشت فلان و مواد تازه و .. است. در واقع بعد از شنیده شدن اون عبارت تو تبلیغ، موبایل یا دستیار صوتی گوگل شما شروع می کرده به خوندن ادامه تبلیغ از روی ویکیپدیا.

البته ماجرا خیلی هم دوستانه تموم نشد. آدم ها شروع کردن به ادیت کردن صفحه واپر برگر کینگ تا از این به بعد هر کس اون تبلیغ رو دید و دستیارصوتیش خود به خود شروع کرد به خوندن صفحه ویکیپدیای واپر، بگه که این همبرگر از گوشت بچه ها درست شده یا توش سیانید هست و این جور چیزها. گوگل هم سریع وارد عمل شد و چند ساعت بعد از اولین سورپرایز شدن های مردم، دیگه دیوایس های گوگل به این صدا واکنش نشون ندادن. احتمالا گوگل یا درخواست به سمت واپر رو بسته یا کلا اون فرکانس خاص اون تبلیغ رو تشخیص می ده و حذف می کنه.

در کل احتمالا ماجرا به نفع برگرکینگ تموم شد اما برای ما پیام هایی از آینده داره، آینده ای که اگر برای آزادیش نجنگیم، ابزارهامون توش به دستور بقیه کار خواهند کرد نه به دستور خودمون.

لینک ها

آیا ما حق آزادی پسورد داریم؟

آوا سوال بانمکی پرسیده:

‌من میخوام پسورد 123456 رو برای اکانت جیمیلم بزارم ولی گوگل به دلیل امنیتی اجازه نمیده و میگه برای منافع خود من مضر هست . ولی من واقعا دلم میخواد پسورد 123456 بزارم. تو با گوگل موافقی که نمیزاره من پسورد 123456 بزارم یا با من موافقی که من حق آزادی پسورد دارم ؟!

دیدگاه بانمکی است. البته اگر فضا رو پیچیده نکنیم داریم می پرسیم «آیا گوگل که یک سرویس ساخته حق داره به من بگه شکل خاصی ازش استفاده کنم؟». جواب بدون شک «بله» است. این همون مغلطه ای است که اتفاقا دوستان مخاف آزادی بیان هی سراغش می رن و می گن «اگر آزادی بیان هست چرا فلان جا حرف منو پخش نکرد؟». خب آزادی بیان یعنی شما حق دارین آزادی بیان داشته باشین، وبلاگ بزنین، تلویزیون داشته باشین و به شکل کلی تر عقیده ای داشته باشین و اون رو تبلیغ کنین .. ولی معنی اش این نیست که می تونین هر چیزی رو در رسانه هر کس دیگه منتشر کنین؛ اونطوری بود که خب همه می خواستن در سر مقاله فلان روزنامه مطلب بنویسن یا تو سی ان ان سخنرانی داشته باشن (:

در اینجا هم ما با یک شرکت طرفیم که یک سرویس ساخته و هر کس بخواد ازش استفاده کنه در محدوده ای معقول باید پذیرای قوانین اون سرویس باشه. شاید من بگم «توی تودوئر فقط از ساعت ۱۰ صبح تا ۱۰ شب می شه کار اضافه کرد». آیا حقی از شما ضایع شده؟ اگر این رو بپذیرین و بیاین تو نه. می تونین از سرویس دیگه استفاده کنین یا مال خودتون رو بنویسین. وقتی حقی از شما ضایع می شه که من بگم «تنها تودولیست مجاز من هستم و قانون اینه و هر کس هم اعتراض کنه دستگیر می شه» (:

پس در این مورد بحثی نداریم. اما بحث جالبتر و پیچیده تر می شه اگر سوال رو تعمیم بدیم به اینکه «آیا یک نفر می تونه به خاطر منافع خودم، منو مجبور به کاری بکنه؟» اینجا باید به جواب های توافقی برسیم با محدوده های خاکستری. مثلا ما الان می پذیریم که والدین یا ولی قانونی حق داره در مورد بچه تحت سرپرستی اش یکسری تصمیم ها رو بگیره. حالا این مرز بچه و بزرگ رو می ذاریم ۱۸ سال.

ولی چطور می شه که مثلا همه ما می پذیریم که کمربند خودرو رو ببندیم؟‌ چطور پلیس ما رو مجبور می کنه؟ این اگر بر اساس تصمیم دموکراتیک جمعی جامعه باشه قابل قبوله. یعنی کلیت جامعه به این نتیجه برسن که اینکار به نفع اکثریت است پس افراد مستقل باید ازش پیروی کنن. کماکان اون اقلیت اجازه دارن علیه این قانون تبلیغ کنن و سعی کنن قانون رو تغییر بدن. این هم تا جایی درسته که این رای اکثریت به شیوه دموکراتیک اتخاذ شده باشه (یعنی با مشارکت نظرات مختلف و حق نظرات مختلف در تبلیغ و تلاش برای تغییر نتیجه) و نافی حقوق پایه ای اقلیت نباشه. مثلا آریایی ها نمی تونن قانون بذارن که یهودی ها باید بمیرن یا ایرانی ها نمی تونن قانون بذارن که مهاجرین افغان اجازه ورود به بیمارستان ندارن.

جواب نهایی؟ بله گوگل حق داره بگه در شرکت من و رو سرویس های من اینطوری رفتار کنین‌ ولی اینکه بگیم فلان پسورد غیرامن است پس هر کس استفاده کرد مجرم است، فعلا غیرقانونیه. البته ممکنه روزی به همین شکل که بستن کمربند ایمنی یا داشتن بیمه شخص ثالث اجباری است، اونم اجباری بشه؛‌ هرچند که اگر در چنان جامعه ای باشیم و کسی بتونه کشف کنه که پسورد فعلی شما ۱۲۳۴۵۶ است، اول باید اون سرویس رو به خاطر امن نبودن، تعطیل کنن.

توضیح خاص: یه اشتباه شد.. یک دوستی بهم یه نظر تو چت داد. من هیچ وقت چت های اینطوری رو جواب نمی دم چون جاشون تو کامنت است ولی خب از روشون رد می شم. در این مورد خاص اشتباهی دستم خورد به اسپم و نه پرسید و نه هیچچی و طرف رو اسپم کرد (: اگر اینجا رو می خونی شرمنده ((: